آخرین گفتار اصلی ترین نامزد شکست خورده در رقابت گفتمانی با احمدی نژاد در گفتگویی نسبتاً تفصیلی با یک سایت خبری، صرفنظر از تدارک رسانه ای حلقه های آشوب برای انعکاس وسیع آن، با عنایت به نوع زمانبندی این مصاحبه، نشان دهنده آن است که رهبران جریان موسوم به "سبز" به خوبی روند "کاهنده" همراهی مردم با خود را دریافته اند و می کوشند با فضاسازی، روند نزولی اعتماد عمومی را متوقف کنند.
تأمل در سخنان میرحسن موسوی در گفتگوی مورد اشاره، حاکی از آن است که وی آشکارا از مواضع شش ماه گذشته خویش فاصله گرفته و نه تنها گام در خط امام (ره) نمی نهد بلکه اینک، به استمرار حضور خویش نیز وانمود نمی کند.
اصرار وی بر ارائه «تفسیرهای متعالی تر» از قانون اساسی در حالی که نص صریح آن بر رعایت و تمکین از قانون تأکید دارد، در حقیقت به معنای تشکیک در روح قانون و ساختارهای سیاسی حاکمیت است در حالی که وی پیش از این، از طریق مجاری قانونی وارد عرصه انتخابات شد اما پس از آنکه نتیجه انتخابات را به سود خود ندیدند، به صریحترین و خشنترین وجه ممکن به ساز و کارهای قانونی و مصوب انتخابات حمله کرد و نهادهای برآمده از قانون اساسی و ملی ایران - شورای نگهبان، وزارت کشور و قوه قضائیه - را تخطئه نمود و با ادعای تقلب، سبب شکلگیری فضای تقابل، ناآرامی و شکاف در کشور شد.
هرچند با تدابیر هوشمندانه مقام معظم رهبری، دو پارگی رخ نموده در فضای سیاسی و لایههای افکار عمومی از بین رفت اما رفتارهای ساختارشکنانه کماکان ادامه دارد. پیش از آنکه به دنبال چرایی استمرار اینگونه رفتارها باشیم، ناگزیر از یادآوری تناقضی دردناک هستیم که از سوی آخرین نخست وزیر نمایان شد؛ آن هنگام که وی در بیانیه ای که پس از تأیید نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، صادر کرد؛ دولت برآمده از رأی قاطع ملت را فاقد «مشروعیت سیاسی» دانست و در عین حال، در دیدار با اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران از شکلگیری تشکیلات راه سبز امید سخن به میان آورد و مدعی شد: شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی و اصولی که مردم باور دارند انتخاب شد، امروز هم به همان شعارها پایبند هستیم.
بنابراین، چندان هم دور از انتظار نبود که پس از عیان شدن جلوه های این فضاسازی های فریبکارانه، حباب کاذب "تقلب" شکسته شده و مرزهای تشخیص حق از باطل نمایان گردد.
اگرچه تلاش رهبران جریان سبز به منظور تخریب رابطه مستقیم شهروندان با دولت از طریق ترکیب شعارهای خود با طیفی از مخالفان آن شامل فعالان به اصطلاح حقوق زنان، دانشجویان، معلمان، سندیکاها و قومیتها در قالب انتقال شعارهای مدنی به جریانی انحرافی بدل گشت که هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی نداشت؛ اما آگاهی مردم از وجود نگرش ابزارمحورانه به آنها در هنگام برپایی تجمعات غیرقانونی، به تدریج این اغتشاشات سیاسی را کم رنگ نمود به گونه ای که در آخرین نمونه آن، تنها شاهد حضور هسته آشوبگری هستیم که همواره، به دنبال فراهم شدن بستری بودند تا عناد خود را با نظام اسلامی نمایان سازند. دقیقاً به همین مناسبت است که میرحسین موسوی از گام نهادن در مسیری سخن می گوید که «نقطه پایان» آن در «خانه ماندن و سکوت» نیست.
با این حال، راه حل مشکلاتی که وی از وجود آنها سخن می گوید نه در «تفسیر روشن اندیشانه» از قانون اساسی بلکه در درجه اول، اثبات پایبندی به روح آن است.
کلمات کلیدی:
هیئت رئیسه جبهه پیروان خط امام و رهبری امروز برای دیدار با مراجع تقلید و علمای قم راهی این شهر شدند و در دیدارهای صبح خود به بیوت آیات عظام صافی گلپایگانی و عصر روز پنجشنبه به بیت آیتالله نوری همدانی رفتند.
به گزارش رجانیوز، این دیدارها که حبیب الله عسگراولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، سیدکمال الدین سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، کوهکن و باهنر به عنوان دو نائب جبهه پیروان و همچنین محمدعرب، مسؤول حزب مؤتلفه اسلامی استان قم در این دیدارها حضور داشتند، بدون حضور خبرنگاران و به صورت خصوصی برگزار شد.
بنا بر این گزارش، در ابتدای هر یک از دیدارها، عسگراولادی و باهنر گزارشی ارائه کرده و سپس هیئت رئیسه جبهه پیروان از بیانات مراجع تقلید استفاده کردند.
در میان این دیدارها اما نکات مطرح شده توسط آیتالله مکارم شیرازی در نفی وحدت با اغتشاشگران و مخالفان نظام، رهبری، قانون اساسی و فریبخوردگان غربی حائز اهمیت ویژهای بود.
این مرجع تقلید همچنین با تأکید بر عدم کوتاه آمدن در مقابل غرب و مطالبات زیادهخواهانه آنها تأکید کرد اگر در مسئله هستهای تسلیم شویم، فردا آنها ادعای حقوق بشر و آزادی را علیه ما مطرح میکنند.
آیتالله مکارم شیرازی به طرح وحدت صفوف اشاره کرد و گفت: وحدت خلاف آن چه در برخی مطبوعات مینویسند این نیست که ما با اغتشاشگران دست بدهیم؛ زیرا هیچ عاقلی وحدت با مخالفان نظام، رهبری، قانون اساسی و فریب خوردگان غربی را نمیپذیرد.
این مراجع تقلید با اشاره به گزارشی که از سوی آقای عسگراولادی و مهندس محمدرضا باهنر ارائه شد، گفت: این گزارش شما حکایت از دلسوزی، محبت و آینده نگری نسبت به انقلاب دارد.
وی اظهار داشت: دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بسیار خوب بود؛ اما برخی مشکلاتی را هم به دنبال داشت که باید برطرف شود.
این مرجع تقلید تصریح کرد: بسیاری از مسائل دنیا به گونهای است که خار وگل به هم آمیختهاند، مهم این است که ماهرانه گل بچینیم تا خار به دستمان نرود و ماهرانه از کندو عسل بیرون آوریم تا نیش زنبور به دست ما نخورد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به نحوه و تعریف مدیریت پرداخت و تاکید کرد: مدیریت به این معنا است که عوامل مثبت را فعال و از عمل منفی به صورت صحیحی پیشگری کرد.
این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم ادامه داد: ما باید درباره موضوع انتخابات چند نکته را مورد توجه قرار دهیم و آن این است که اگر حقیقت تلخی در برابر ما باشد، صلاح این است که حقیت تلخ را بپذیریم و چارهای برای آن بیاندیشیم؛ زیرا با نفی و ندیدن، حقیقت تلخ از بین نمی رود و مشکل ما حل نخواهد شد.
آیتالله مکارم شیرازی گفت: هماینک دو مشکل بزرگ پیش روی داریم و هر قدر این دومشکل مهم باشد؛ ولی با عظمت ملت و انقلاب ما قابل حل است و میتوانیم بر این دومشکل پیروز شویم.
وی تهدیدهای خارجی و مشکلات اقتصادی را دو مشکل مهم کشور دانست و اظهار داشت: امروز کشورهای خارجی دست به دست هم دادهاند و روز به روز متحدتر می شوند؛ تصور نکنیم نخستین و آخرین مشکل آنها با ما مساله انرژی هستهای است که باید حل کنیم، آنها هر روز بهانه تازهای میتراشند.
این مرجع تقلید تاکید کرد: تا زمانی که تسلیم خارجیها نشویم با ما مشکل خواهند داشت و حتی اگر مسأله انرژی هستهای برای آنها حل شود باز آنها مسأله حقوق بشر، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیها را پیش خواهند کشید و حرف آخرشان این است که باید اسراییل را به رسمیت شناخت و همچنین منافع آنها را در منطقه حفظ کرد؛ بنابر این باید هوشیار باشیم و هرگز تسلیم خواستههای آنها نشویم.
وی ادامه داد: ما باید در برابر کشورهای زورگویی خارجی قوی باشیم، اگر قوی بودیم می توانیم حق مان را بگیریم و اگر ضعیف باشیم نمی توانیم به حق مان برسیم.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی گفت: مشکل دوم کشور ما مشکلات اقتصادی است که براثر خشکسالی، بحران جهانی اقتصادی و گاهی مدیریت نادرست و همچنین هدفمند کردن یارانهها بوجود آمده است.
وی با اشاره به ضرورت اجرای طرح هدفمند کردن یارانههای گفت: طرح هدفمند کردن یارانهها تحول مهمی است که در اقتصاد واقع میشود و حل این مشکل به محیطی آرم و بدون تنش نیاز دارد.
وی به طرح وحدت صفوف اشاره کرد و اظهار داشت: وحدت برخلاف آن چه در برخی مطبوعات مینویسند این نیست که ما با اغتشاشگران دست بدهیم؛ زیرا هیچ عاقلی وحدت با مخالفان نظام، رهبری، قانون اساسی و فریب خوردگان غربی را نمیپذیرد، وحدت تنها با کسانی امکان دارد که عقیدهمند به نظام، استقلال واقعی کشور، عظمت و سربلندی، اسلام، قانون اساسی، رهبری و مرجعیت هستند.
آیتالله مکارم شیرازی افزود: نکند روزی پیش آید و بگویند سخن از وحدت واقعی فتنه است؛ زیرا براساس روایات وارده در آخر زمان معروف و منکر جای هم را تغییر میدهند، این که سخن از وحدت را فتنه بدانیم مفهومش این است که ما اختلاف را نعمت میدانیم؛ در حالی که هیچ عاقلی این سخن را نمیپذیرد.
وی به روش وحدت اشاره کرد و اظهارداشت: باید بدانیم که در انتخابات بسیاری از وفادارن به نظام و انقلاب حضور یافتند و اینان هرگز مخالف انقلاب و نظام نیستند و باید با آنها وحدت داشته باشیم و سوء تفاهمها برطرف شود.
وی خاطرنشان کردند: یک عدهای از ملت هستند که راه دیگری را در جریانات انتخابات پیمودند و اکنون لازم است بعد از انتخابات دور هم نشسته و دست به دست هم دهند تا با صحبت، سوء تفاهم برطرف و افکار به هم نزدیک شوند و در مرحله بعدی تمام وفاداران نظام، رهبری، قرآن و اسلام دور هم جمع شوند تا مشکلات اقتصادی و تهدید دشمنان خارجی را حل کنیم.
آیتالله مکارمشیرازی اسلام را دین شورایی خواند و یکی از امتیازات مردان خدا را مشورت در امور دانسته و گفتند: مسئولین باید دست به دست هم بدهند و با مشاوره و استفاده از تجربیات افراد باسابقه بتوانند به مشکلات مسلط شوند تا آینده خوبی برای نظام و مردم رقم بزنند.
این مرجع تقلید، تدبیر و شجاعت را مهمترین مسأله در طریق وحدت دانست.
وی تاکید کرد: من هرگز نگران حمله خارجیها و پیامدهای هدفمند کردن یارانهها نیستم تنها تنش داخلی من را نگران میکند؛ اگر این تنش وجود نداشته باشد، همه مشکلات قابل حل است.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی ادامه داد: ما در طول سی سال انقلاب اسلامی با مشکلات فراوانی روبهرو شدیم که بزرگترین آن هشت سال دفاع مقدس و فتنههای مخالفان نظام و منافقان بود و هرگز آنها را فراموش نکردهایم و توانستیم به خوبی آنها را پشت سربگذرانیم.
وی در پایان به هیئت رییسه جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: امیدوارم سعی کنید و دست به دست هم دهید و درباره وحدت شفاف و روشن سخن بگویید و مراد خود را به خوبی از وحدت و اصول آن بیان کنید و طوری شود که دیگر نگران تنش داخلی نباشیم.
در دیدار هیئت رئیسه جبهه پیروان با آیتالله صافیگلپایگانی نیز این مرجع تقلید تأکید کرد: خط مرجعیت، خط دین، اسلام و قرآن است واین نهاد هرگز وارد خطوط سیاسی و جناحی نمیشود.
آیت الله صافی با بیان اینکه همان گونه که خط مقام رهبری، همان خط امام (ره) است،گفت: باید محکم و استوار در حفظ آن بایستیم و این خط تا قیامت پایدار بماند.
آیتالله صافیگلپایگانی اظهار داشت: کسانی که با محوریت روحانیت حرکت میکنند و به دنبال اهداف اسلام باشند به هدف خود میرسند، اما کسانی که در فکر تخریب هستند نه تنها در اندیشه حفظ رهبری نیستند، بلکه به اسلام خیانت میکنند و باید خود را اصلاح نمایند.
وی به مسئله امنیت و حفظ کشور اشاره کرد و افزود: اگر بخواهیم اسلام و نظام بماند باید همه تلاش کنیم تا امنیت و وحدت برقرار شود.
صافیگلپایگانی بیان داشت: باید مسایل داخلی و مشکلات بین احزاب حل شود، زیرا دعوای داخلی به صلاح مملکت نیست و این برای اسلام و استقلال کشور خطرناک است.
وی با اشاره به برخی کاستیهای معیشتی مردم در جامعه گفت: گرانی و تورم در کشور نگران کننده است و مردم از وضعیت گرانی و تورم نگران هستند.
این مرجع تقلید در ادامه به استقلال مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و بیان داشت: مجلس باید در انجام وظایف خود استقلال داشته باشد، حرف خود را بزند و زیر فشار قرار نگیرد تا با مجلس زمان پهلوی مقایسه نگردد.
این مرجع تقلید عنوان داشت: اگر در زمان رژیم گذشته مجلس به روحانیت واگذار میشد، پیشرفت میکرد و آثار بهتری نصیب ملت میشد.
این مرجع تقلید به حفظ حریم دیگران اشاره و خاطرنشان کرد: اگر به حفظ حریم دیگران توجهی نشود و هر کس هر کاری را که بخواهد، انجام بدهد بسیار خطرناک است و دشمن با این رفتارها به اهداف خود نزدیک میشود.
ایشان به مسایل داخلی برخی از کشورهای اسلامی اشاره کرد و ابراز داشت: در کشورهای اسلامی مثل افغانستان و پاکستان جنگ و دعوای داخلی منجر به قتلعام مردم بیگناه و هرج و مرج شده و این برای اسلام خطرناک است.
وی خاطرنشان کرد: وظیفه ممالک اسلامی است به کسانی که با القاعده و طالبان و وهابیت مبارزه میکنند یاری برسانند، زیرا القاعده و طالبان و وهابیت قصد براندازی اسلام را دارند.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
تقریبا همه مخاطبان رسانههای خبری، در هفتههای اخیر و بویژه پس از حضور تاملبرانگیز "گروه سبزها" در حاشیه راهپیمایی میلیونی روز قدس، جمله "دستگاه قضا باید با سران آشوب برخورد کند" را، بارها و از زبان شخصیتهای و نمایندگان مختلفی شنیدهاند.
شاید مهمترین نمونه آن "شکایت حقوقی" نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مهندس موسوی باشد که هم اکنون در دادستانی کل کشور در حال رسیدگی است.
آنچنان که رسایی، نماینده تهران در مجلس خبر داد، تعداد امضاکنندگان این شکایتنامه حتی به 144 نماینده هم رسیده است.
*انتقاد از تعلل دستگاه قضا
اما امروز هم خبری در صدر رسانههای مجازی قرار گرفت که از در خواست 201 تشکل دانشجویی سراسر کشور از آیتالله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، برای برخورد قضایی با مهندس موسوی، مهدی کروبی و مهدی هاشمی رفسنجانی حکایت دارد.
بر اساس این نامه که از سوی تشکل های انجمن اسلامی، بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی و انجمن اسلامی دانشجویان مستقل امضا شده، فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع نخبگان در ابتدای ماه جاری را "انتقاد ایشان از مجموعه دستگاه قضا و نخبگان سیاسی کشور" اعلام شده است.
به گفته آنان "گرچه دادگاههای عناصر میانی اغتشاشات برگزار شده است ولی مجرمان اصلی و به تعبیر رهبر انقلاب صحنه گردانان این حوادث همچنان بر سبیل ناحق خود در حرکتند."
متن نامه سرگشاده 201 تشکل دانشجویی خطاب به ریاست قوه قضائیه به شرح ذیل ست؛
حضور ریاست محترم دستگاه عدلیه کشور حضرت آیتالله صادق آملی لاریجانی؛
سلام علیکم؛
جمهوری اسلامی طی سی سال عمر پر برکت خود همواره در معرض توطئهها و تهمتهای دشمنان خارجی، منافقین داخلی و دوستان بی بصیرت و نادان قرار داشته است، که هر کشوری به غیر از ایران عزیز بود تا به حال بارها کمرش زیر بار خیانتها و مکرهایی این چنین میشکست و این سرافرازی بدون شک در سایه عنایت ولی عصر(عج) و رهبری حکیمانه امام راحل(ره) و نایب به حقش، مقام معظم رهبری است.
در طول این سالهای پر فراز و نشیب، نهضت آزادیها، بنیصدرها، رجویها، قطبزادهها، شریعتمداریها و مهدی هاشمیها و ... کم نبودهاند که در مقابل این نظام اسلامی و مردمی ایستادند و مردم مسلمان ایران اسلامی جوابی دندان شکن به آنها دادند. امام عزیز بارها و بارها فرمودند که حفظ نظام از اوجب واجبات است و در این میان فرقی میان مسئولین و غیر مسئولین نیست که اصل عدالت هم همین است، که همه در برابر آن یکسانند، و اگر در حق این نظام ظلمی روا دارند و به آن تهمت بزنند باید جوابگوی عملکرد نابجای خود در پای میز عدالت باشند.
امروز که گرد و غبار فتنه فتنهانگیزان فرو نشسته است و حقیقت تلخ نهفته در پشت این غبار شبهات و تهمتها بر همگان آشکار گردیده است، دیگر جای مسامحه و تعلل باقی نمانده است. همانطور که افراد در مقابل تهمتهایی که به آنها زده میشود از خود حق دفاع دارند، نظام هم از خود حق دفاع دارد. این وظیفه دستگاه قضا بود که از نظام مظلوم جمهوری اسلامی که طی ماههای گذشته در معرض بیرحمانهترین و وقیحانهترین توهینها و تهمتها قرار داشته است، دفاع کند.
فرمایشات رهبر انقلاب در جمع نخبگان در تاریخ 6/8/88 را باید انتقاد ایشان از مجموعه دستگاه قضا و نخبگان سیاسی کشور دانست. زیر سئوال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمی بوده است که طی این ماههای اخیر علیه نظام مرتکب شدهاند و دستگاه قضا و نخبگان کشور چشم بر آن بستهاند و سکوت کردهاند.
گرچه دادگاههای عناصر میانی اغتشاشات برگزار شده است ولی مجرمان اصلی و به تعبیر رهبر انقلاب صحنه گردانان این حوادث همچنان بر سبیل ناحق خود در حرکتند.
ریاست محترم قوه قضاییه!
ظلم و هتک حرمتی که آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و فرزندان بعضی از مسئولین عالی رتبه نظام در حق این نظام و مردمش کردند، قلبهای تمامی آزادگان و مظلومان و مسلمانان جهان را که چشم امیدشان به ایران اسلامی بود را شکست و آنها را نگران کرد و لبخند منحوسی را بر لبان دشمنان قسم خورده ایران اسلامی از آمریکا گرفته تا اسراییل جنایتکار حک نمود غافل از اینکه نظام جمهوری اسلامی بیدی نیست که با خرده وزش های این چنینی بلرزد.
تشکل های دانشجویی دانشگاه های سرتاسر کشور در دفاع از نظام و انقلاب، لحظه ای درنگ را هم جایز نمی دانند و خواهان برخورد قضایی با این مجرمان بر اساس قوانین جمهوری اسلامی میباشد. اهم تخلفات آقایان موسوی، کروبی و مهدی هاشمی به شرح زیر است:
* تهمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی با زیر سئوال بردن اصل انتخابات بدون ارائه دلیل و سند.
* تشویق افراد به اردو کشی خیابانی و نتیجتا آشوب و شورش، تخریب اموال عمومی و خصوصی، مجروح کردن و کشتن هموطنان بیگناه، بر هم زدن امنیت عمومی.
* حضور در تظاهرات ها و تجمعات غیر قانونی.
* افترا و توهین و هتک حرمت اشخاص حقیقی و حقوقی و مسئولین.
* شرکت در مراسم ختم افراد زنده در جهت تشویش اذهان عمومی بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی.
* ایراد خدشه بر حیثیت نظام در سطح بین الملل، علل الخصوص در پی تهمت وقیحانه مهدی کروبی.
* مصاحبه و ارتباط با رسانه های معاند و بیگانه از جمله بی بی سی فارسی.
* داشتن نقش محوری در حوادث اخیر و آشوب ها بر اساس اعترافات انجام گرفته در دادگاهها.
در پایان امید است همان طور که ریاست محترم قوه قضاییه در صحبت های خود از اول قبول این مسئولیت خطیر، بر دفاع از حقوق ملت تاکید داشتند، در این برهه هم، دستگاه قضا به عنوان مدعی العموم و مدافع حقوق نظام و ملت، صحنه گردانان اصلی حوادث اخیر را به پای میز محاکمه بکشاند. دانشجویان ضمن تشکر از نمایندگان مجلس که در دفاع از حقوق ملت از آقای میر حسین موسوی شکایت نمودهاند، حق شکایت اختصاصی خود را از جایگاه نخبگان علمی و سیاسی کشور از آقایان میر حسین موسوی، مهدی کروبی و مهدی هاشمی محفوظ میداند و در صورت عدم اقدام درخور دستگاه قضائی اقدامات بعدی را در دستور کار خود قرار خواهد داد.
السلام علی من التبع الهدی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای؛
اصفهان- یزد- شیراز- علوم پزشکی شهید بهشتی- شاهد- علوم پزشکی بابل- تربیت معلم تهران- علوم پزشکی ایلام- مرکز آموزش عالی فنی کرمانشاه- علوم پزشکی رفسنجان- دانشکده علوم قضایی- پردیس قم دانشگاه تهران- علوم پزشکی آمل- علوم پزشکی ارومیه- مازندران- علوم پزشکی زاهدان- نیما محمود آباد مازندران- علوم پزشکی شاهرود- مهرگان محلات- مرکز آموزش عالی فنی امیرکبیر اراک- علوم پزشکی شهرکرد- علوم پزشکی سبزوار- ارومیه- سمنان- سیستان و بلوچستان- علوم پزشکی همدان- علوم پزشکی زابل
بسیج دانشجویی دانشگاههای؛
تبریز- آزاد اسلامی تبریز- علوم پزشکی تبریز- سهند- ارومیه- آزاد اسلامی ارومیه- علوم پزشکی ارومیه- اردبیل- آزاد اسلامی اردبیل- علوم پزشکی اردبیل- اصفهان- صنعتی اصفهان- علوم پزشکی اصفهان- کاشان- علوم پزشکی کاشان- ایلام- آزاد اسلامی ایلام- علوم پزشکی ایلام- تربیت معلم تهران- تهران و علوم پزشکی تهران- صنعتی شریف- امیرکبیر- علم و صنعت- علامه طباطبایی- تربیت مدرس- الزهرا- خواجه نصیرالدین طوسی- شهید بهشتی- علوم پزشکی شهید بهشتی- امام صادق(ع)- شاهد- امام حسین(ع)- بقیه الله(عج)- علوم پزشکی ایران- شهید رجایی- آزاد اسلامی واحد تهران مرکز- آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات- آزاد اسلامی واحد جنوب- آزاد اسلامی واحد شمال- روابط بین الملل- انقلاب اسلامی- هنر- آزاد اسلامی کرج- آزاد اسلامی ورامین- آزاد شهر ری- شهرکرد- علوم پزشکی شهرکرد- آزاد اسلامی شهرکرد- فردوسی مشهد- علوم پزشکی مشهد- آزاد اسلامی مشهد- بیرجند- علوم پزشکی بیرجند- آزاد اسلامی بیرجند- بجنورد- آزاد اسلامی بجنورد- شهید چمران اهواز- علوم پزشکی اهواز- آزاد اسلامی اهواز- زنجان- علوم پزشکی زنجان- آزاد اسلامی زنجان- سمنان- علوم پزشکی سمنان- آزاد اسلامی سمنان- صنعتی شاهرود- علوم پزشکی شاهرود- سیستان و بلوچستان- علوم پزشکی سیستان و بلوچستان- آزاد اسلامی سیستان و بلوچستان- زابل- آزاد اسلامی زابل- شیراز- علوم پزشکی شیراز- آزاد اسلامی شیراز- دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)- علوم پزشکی قزوین- آزاد اسلامی قزوین- قم- آزاد قم- کردستان- علوم پزشکی کردستان- آزاد اسلامی سنندج- شهید باهنر کرمان- علوم پزشکی کرمان- آزاد اسلامی کرمان- ولی عصر رفسنجان- آزاد اسلامی رفسنجان- رازی کرمانشاه- علوم پزشکی کرمانشاه- آزاد اسلامی کرمانشاه- یاسوج- علوم پزشکی یاسوج- آزاد اسلامی یاسوج- گلستان- علوم پزشکی گلستان- آزاد اسلامی گلستان- منابع طبیعی گلستان- گیلان- علوم پزشکی گیلان- آزاد اسلامی رشت- آزاد اسلامی انزلی- لرستان- علوم پزشکی لرستان- آزاد اسلامی خرم آباد- آزاد اسلامی الیگودرز- مازندران- علوم پزشکی مازندران- آزاد اسلامی ساری- صنعتی بابل- اراک- علوم پزشکی اراک- آزاد اسلامی اراک- آزاد اسلامی خمین- هرمزگان- علوم پزشکی هرمزگان- آزاد اسلامی هرمزگان- آزاد اسلامی قشم- کیش- بوعلی همدان- صنعتی همدان- علوم پزشکی همدان- آزاد اسلامی همدان- یزد- علوم پزشکی یزد- آزاد اسلامی یزد- آزاد اسلامی طبس- خلیج فارس بوشهر- علوم پزشکی بوشهر- آزاد اسلامی بوشهر
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاههای:
خلیج فارس بوشهر- علوم قضایی تهران- گیلان- شهرکرد- آزاد اسلامی سبزوار- تبریز- علوم پزشکی گیلان- محقق اردبیلی- شیراز- علوم پزشکی شیراز- آموزشکده فنی مهاجر اصفهان- آزاد اسلامی قم- اصفهان- صنعتی اصفهان- کاشان- آزاد اسلامی خمینی شهر- زابل- علوم پزشکی زاهدان- بین المللی امام خمینی (ره) قزوین- تهران- تربیت دبیر شهید رجایی- شهید باهنر کرمان- رازی کرمانشاه- ایلام- تربیت معلم سبزوار- بوعلی همدان- علوم پزشکی اراک- صنعت نفت- یزد
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای:
محقق اردبیلی- تهران- صنعتی شریف- علوم و فنون دریایی خرمشهر- بوعلی سینا همدان- اراک- قم- هرمزگان- علوم پزشکی جندی شاپور اهواز- یاسوج- شهرکرد- دریانوردی و علوم دریایی چابهار- شهید چمران اهواز
کلمات کلیدی:
خبرنگار : آقای زیبا کلام پس از سلام ، آقای مطهری بار ها اعلام کرده اند که آقای احمدی نژاد به هزار دلیل لیبرال است - نظر شما چیست ؟
زیبا کلام : سلام . بنده در شرحی مفصل عرض خواهم کرد که ایشان به هزار دلیل لیبرل نیست . البته ایشان خودش رسما بعد از انتخابات اعلام کرد که این انتخابات مرگ لیبرال دموکراسی بود ، و از آنجاییکه اظهارات صریح و علنی و رسمی ایشان در مورد عقایدشان کافی نیست ، من با تحلیل خودم به شما اثبات می کنم که ایشان لیبرال نیست .
خ : آقای احمدی نژاد چند سال قبل گفت که زنان بیایند در استادیوم . نظر شما چیست ؟
ز : بیخود گفت . الکی گفت . من از خود ایشان بهتر مطلع هستم که ایشان آدمی نیست که با حضور زنان در استادیوم ها موافق باشد .
خ : اما ایشان به انتخاب وزرای زن اصرار دارند ؟
ز : بیخود اصرار دارند . از شدت پوپولیست بازی اصرار دارند . و گرنه من میدانم و همه می دانند که ایشان عقایدشان در مورد زن و آزادی و اینجور چیز ها چیست .
اگر خاتمی اصرار داشت که وزیر زن انتخاب کند و نکرد من میدانم که از ته دلش به آزادی زنان معتقد بود . اما اگر احمدی نژاد اصرار داشت وزیر زن انتخاب بکند و کرد من میدانم که ایشان از ته دلش به آزادی زنان معتقد نیست .
خ : نظر شما در مورد رابطه آقای احمدی نژاد با مراجع چیست ؟
ز : ایشان از شدت پوپولیست گری برای حرف مراجع اهمیت قائل نمی شود . در حالیکه همانطور که من میدانم و همه می دانند ایشان در ته دلش خیلی خیلی از کلی? مراجع حرف شنوی دارد و از جمله آقای مصباح را خیلی دوست دارد .
اما خاتمی فارغ از پوپولیست بازی به حرف همه مراجع گوش میداد و همه مراجع را در ادار? کشور سهیم میدانست و من میدانم که نمی خواست که خدای ناکرده به آنها بی احترامی بشود و بنابراین وزیر زن انتخاب نکرد و خیلی از کارهای دیگر را هم نکرد درحالیکه ته دلش می خواست که آن کارها را بکند . ایشان اگر خیلی کارها را نکرد علتش آن است که پوپولیست نبود .
خ : از نظر شما سیاست های اقتصادی احمدی نژاد لیبرالیستی است ؟
ز : نخیر .
سیاست های اقتصادی ایشان لیبرالیستی نیست برای اینکه سیاست های اقتصادی رفسنجانی لیبرالیستی بود .
میدانید که دولت تاجر خوبی نیست و دولت احمدی نژاد لیبرال نیست بنابراین دولت احمدی نژاد نه دولت خوبی است و نه تاجر خوبی .
رفسنجانی خوب بود که لیبرالیسم را خوب درک کرد و گفت هر کسی که " خوب تر است " و زورش بیشتر است و نفوذش بیشتر است و پدر سوخته تر است و کلاهبردار تر است و راه فرار از مالیات را بهتر بلد است و روابطش بیشتر است و زد و بندهایش بهتر است و منفعت طلب تر است و کاردرست تر است و خلاصه تاجر تر است بیاید و سکان ادار? اقتصاد مملکت را از جهات مختلف در درست بگیرد .
خ : در مورد لیبرالیسم سیاسی چطور ؟
ز : لیبرالیسم سیاسی را که حرفش را نزنید . احمدی نژاد هم? سبز ها را از کار برکنار کرد .
خ : پس ایشان لیبرال نیست ؟ یعنی آقای مطهری از لفظ لیبرال به عنوان فحش استفاده کرده اند ؟
ز : بله . همینطور است . البته من خودم لیبرال هستم و اگر مطهری حقیقتاً از این واژ? زیبا به عنوان ناسزا استفاده کرده باید به او گفت که لیبرال خودتی .
خ : مرسی از وقتی که به ما دادید .
ز : از شما هم مرسی .
کلمات کلیدی:
جمشید جم نامی آشنا برای همه ایرانیانی است که با شنیدن ترانه «یار دبستانی من» روزهای به یاد ماندنی انقلاب در ذهن آنها مرور میشود. هر روز بعد از نماز صبح وقتی پیچ رادیو را باز میکنی صدای او را در برنامه «یک روز خوب» میشنوی و جمعهها هم وقتی میخواهی بعد از یک هفته کاری کمی استراحت کنی «تهران در شب» جمعه شبها را با صدای او میشنوی. جم این بار به روزنامه جوان آمد تا از این طریق درباره یار دبستانی من و اهداف والای آن با جوانان قدیم و جدید ایرانی صحبت کند:
--------------------------------------------------------------------------------
ریشه و اساس ترانه یار دبستانی من از کجا شکل گرفته است؟
من به همراه تعدادی از دوستان از 6-5 ماه قبل از انقلاب و از محرم 57 همانند دیگر آحاد جامعه در مبارزات حضور داشتیم و وعدهگاه ما همیشه از یک ماه قبل از آبان ماه دانشگاه تهران بود و هر روز در زمین چمن دانشگاه تهران که در حال حاضر مکان برگزاری نمازجمعه است جمع میشدیم و اقدام به سر دادن شعارهای مختلف در حمایت از امام و بر ضد سلطنت پهلوی میکردیم، روز 13 آبان که طبق روال گذشته این تجمعات ادامه پیدا کرده بود، حدود ساعت 11 صبح من احساس کردم جمعیت بسیار بیشتر از روزهای قبل وشعارها و جنب و جوشهای دانشجویان و دانشآموزان نسبت به روزهای گذشته بسیار بیشتر و متفاوت بود ودرمقابل هم گاردیها و نیروهای نظامی به طرف دانشجویان گاز اشکآور پرتاب میکردند و تمام فضای خیابانهای اطراف پر از دود و آتش شده بود.
در آن زمان دانشجویان پرجوش میآمدند و پرخروش میرفتند و معمولاً تجمعات درساعات 11صبح به اوج خود میرسید، مشاهده صحنههای شهادت دانشجویان و کشتار بیرحمانه مردم در آن روزها و چاپ عکس آنها در دو روزنامه آن زمان کیهان و اطلاعات برای من در خاستگاه ذهنیام میماند. تصاویر مبارزه جوانان، زنان و مردان علیه رژیم پهلوی برای من ملاکی شد که یار دبستانی من را اجرا کنم، شعر این اثر را منصور تهرانی، هنرمند ارزشمندی که به تعبیر من همه فن حریف بود سروده است، تهرانی هم آهنگساز و ترانهسرا بود و هم کارگردان و اتفاقاً ملودی این اثر را هم خودش ساخت. ایده آن هم از فیلمی که منصور قصد داشت در مورد سه یار دبستانی اصلی بسازد شکل گرفت. البته به دلیل اختناقها وفشارهای موجود معلوم نشد چه اتفاقی برای فیلم افتاد. ولی قبل از اینکه منصور این فیلم را بسازد من با پس زمینهای که از این سه شهید دبستانی در ذهن داشتم که به زعم من اولین حرکت ضداستعماری و ضداستکباری با حرکت آنها آغاز شد،همان دانشجویانی که در 16 آذر سال 1332 به خاطر اعتراضی که به ورود نیکسون معاون رئیسجمهورآمریکا کردند در دانشکده فنی کشته شدند و همینطور عقاید سرسختانهای که با دیدن فجایع رژیم پیدا کردم و بعد از توقیف شدن صدایم در دولت ازهاری بیشتر قوت گرفت، تصمیم گرفتم این ترانه را با کمک منصور اجراکنم.
سرانجام در اوایل سال 58 این ترانه را به نیت ادای دین به تمامی شهدا با ارکستر بزرگ اجرا کردیم. امروز که 30 سال از آن روزها گذشته هر وقت که در دانشگاهها و در بین دانشجویان حاضر میشوم همان صحنهها و رشادتها در زمان انقلاب برای من زنده میشود.
به خوبی به یاد دارم که این ترانه نوعی وحدت و همدلی را در بین مردم به وجود آورده بود و در طی سالهای گذشته به خاطرهها پیوسته است و امروزه جایگاه واقعی خودش را پیدا کرده است.
در هرجا که ظلمی و هجومی باشد یار دبستانی ظهور میکند و هرشخص و یا گروهی که خواست مهر مالکیت به این ترانه بزند نتوانست و در نهایت به مردم ایران رسید چرا که متعلق به همه ملت است. من از طریق همین مصاحبه اعلام میکنم که ترانه یار دبستانی من متعلق به همه دانشجویان، مردم و ملت شهیدپرور ایران است و هیچ گروه یا سازمان و یا حزبی حق مصادره یار دبستانی را برای خود ندارد.
به نظر شما انقلاب اسلامی در کشور ما چه تأثیراتی در موسیقی داشته است؟
این موضوع را باید از چند جهت مورد بررسی قرار داد. انقلاب در شکلگیری موسیقی بخصوص موسیقی ملی نقش اساسی داشته است و در واقع پس از انقلاب جایگاه کلام در موسیقی مشخص شد و محتوای موسیقی مورد توجه قرار گرفت. میتوان اینچنین نتیجه گرفت که فرهنگ ترانهسرایی پس از انقلاب به وجود آمده است. کلام موسیقی یعنی شعر، جایگاهی بس ارزشمند پیدا کرده است.
امابا این وجود بعد از 30 سال هنوز هم در بحث موسیقی مشکلات فراوانی داریم که این مشکلات با یک برنامهریزی حساب شده مرتفع خواهد شد.
در حال حاضر بعد از گذشت30 سال از انقلاب شاهد سوء استفاده بعضی از افراد و گروههای سیاسی از ترانه یار دبستانی هستیم، شما چه پیامی به این افراد و گروههای سیاسی دارید؟
من همیشه این جمله را گفتهام که هر کسی از ظن خود شد یار من، اما بعضی از افراد یار نیستند و متأسفانه سوءاستفادههای فراوانی از این کار میشود.
هرجایی که من حضور پیدا میکنم این ترانه برای آنهاست. من در طول سال در دانشگاهها، سازمانها و بسیج دانشجویی دانشگاهها حضور پیدا میکنم و این ترانه متعلق به این افراد است اما در برخی موارد بدون اطلاع من حزب یا گروهی این ترانه را به نفع خود و برای اهداف سیاسی به کار میبرد.
متأسفانه احزاب مختلف با رویکردهای متفاوت در داخل و خارج از کشور به صورت غیرمجاز ازاین ترانه سوءاستفاده میکنند.
به نظر من این اثر باید ثبت ملی برای کشور شود، که دیگر بیگانگان نتوانند از این کار به نفع خود استفاده کنند.
در نا آرامیهای بعد از انتخابات برخی ازگروهها و آشوبگران از ترانه یار دبستانی برای تحریک افکار عمومی استفاده میکردند، ارزیابی شما از این اقدام و واکنش شما نسبت به این افراد چیست؟
من معتقدم این اثر برای همه مردم است و میتوانند در هر جا و مکانی استفاده کنند اما نباید فراموش کنیم که ما یک قانونی به نام قانون اساسی داریم که اساس و ضوابط خاص خودش را دارد و هیچ شخصی حتی جمشید جم هم که این اثر را اجرا کرده است نمی تواند بر خلاف اساس و پایه این قانون عمل کند و همه آحاد جامعه ملزم به رعایت موازین این قانون هستند.
من احساس میکنم که موجودیت و اساس این اثر زیر سؤال رفته است و میخواهم که این ترانه به جای خود استفاده شود.
بعد از انتخابات شاهد فتنههای مختلف دشمنان علیه جمهوری اسلامی در قالب تهدیدات مختلف هستیم، از نظر شما در این شرایط هنرمندان و فرهیختگان چه وظایفی را بر عهده دارند؟
بزرگان کشور باید طرحی را به اجرا دربیاورند که با زبان همان افراد معترض با آنها رفتار شود البته من با اعمال زورهم مخالف هستم.
میتوان با زبان هنر و گفت وگو و بر اساس قانون اساسی رفتار کرد و در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به این نکته اشاره شده است که همه آحاد جامعه میتوانند در چارچوب قانون نظرات خود را اعلام کنند.
میتوان به راحتی و با اندیشه به تمامی این قضایا پایان داد، من همیشه به دوستانم میگویم که موضوعات داخلی را در آن سوی مرزها دو برابرجلوه میدهند و باید در صحبت کردنها و سخنان دقت لازم را داشت چرا که دشمنان نظام آماده سوءاستفاده از موقعیتهای کنونی هستند.
متأسفانه تعدادی از افراد به جای اینکه به فکر سازندگی و برنامهریزی برای کشورو دانشجویان و سرمایههای فردای این مرز وبوم باشند به دنبال مسائلی هستند که میتوانست در یک روز به کلی مرتفع شود و تا به امروز ادامه پیدا نکند.
اما در حوادث بعد از انتخابات شاهد بودیم که تعدادی از هنرمندان در عرصه سینما و موسیقی به نوعی به جریانات مخالف نظام پیوستند، شما چه ارزیابی از این نوع اقدامات توسط این برخی از افراد دارید؟
به نظر من باید در حوادث بعد از انتخابات هوشمندانه عمل میکردیم، یک هنرمند اول باید ایرانی به خصوص ایرانی دیندار باشد و تا جایی که قانون به او اجازه میدهد همراه با جامعه باشد.
اما چنانچه خواسته مقام معظم رهبری که پیشوا و ولی همه ما هستند پایان دادن به همه ناآرامیها و اعتراضات باشد همه باید مطیع و فرمانبردار باشیم و هنرمندان دراین زمینه وظیفه سنگینی دارند.
قشر هنرمند به هیچ وجه نباید در این نوع موضوعات وارد شود.
هنرمند متعلق به همه جامعه است. من به شخصه علاقه نداشتم که برخی از هنرمندان ما در حوادث بعد از انتخابات به این صورت از یکدیگر جدا شوند.
باید توجه داشته باشیم که ما یک چارچوبها و خط قرمزهایی داریم و همه آحاد جامعه باید آن را رعایت کنند، بعضی از اینگونه رفتارها تنشآفرین است و باعث تحریک افکار عمومی میشود. یک هنرمند طرفدارانی دارد و رفتارهای مختلف میتواند تأثیرات مختلفی روی هواداران یک هنرمند داشته باشد.
اگر بعد از 30 سال با توجه به تغییر و تحولات در کشور مجدداً به شما پیشنهاد اجرای ترانه یار دبستانی داده شود باز هم این ترانه را اجرا میکنید؟
من همیشه ترانه یار دبستانی من را دوست داشتهام چراکه برای من قدمت 30 ساله دارد. این ترانه برای زمان انقلاب و پیوستگی آن در طول سالهای مختلف است چنانچه بخواهیم دراین شرایط اثر جدیدی را اجرا کنیم باید در حال و هوای این روزها و به نوع جدیدی اجرا شود اما یاردبستانی همواره در راه آرمانهای امام و شهدا باقی خواهد ماند البته چندین طرح و ترانه جدید مرتبط با اسلام دارم که در اولین فرصت اجرا خواهم کرد.
به اسلام اشاره کردید، در حوادث بعد از انتخابات در شعارهایی جمهوری اسلامی به جمهوری مردمی تبدیل میشد و عدهای به دنبال سوءاستفاده از اینگونه شعارها بودند، به نظر شما بعضی از افراد با طرح چنین جملاتی به دنبال چه اهدافی هستند؟
من معتقدم به طور کلی طرح چنین شعارها و جملاتی صحیح نیست چرا که در قانون اساسی به صراحت به اسلامی و جمهوری اسلامی اشاره شده است و بر این اساس قانون کشور پایهریزی شده است.
در زمان انقلاب مردم شعارمیدادند استقلال آزادی جمهوری اسلامی وشخصی همانند امام نسبت به این شعار نظرمثبت داشتند.
درحال حاضرهم، اسلامی بودن جمهوری به معنای مردمی بودن آن است، جمهوریت و اسلامیت در کنار هم کامل میشود و من طرح چنین موضوعاتی را صحیح نمیدانم.
علاقهمند هستم دیدگاههای شما را در رابطه با چند اسم و شخصیت بدانم؟
«محمود احمدینژاد»- رئیس جمهور منتخب مردم با رأی بالا و مردمی که چندین بار هم با دکتر احمدینژاد دیدار داشتم.
«میرحسین موسوی»- در حال حاضر نمیخواهم که دیدگاه جدیدی نسبت به آقای موسوی داشته باشم، من مهندس موسوی را فقط نسبت به زمان دفاع مقدس و نخستوزیری ارزیابی میکنم و نمیخواهم که دیدگاه جدید نسبت به موسوی داشته باشم.
«انتخابات 22 خرداد»- یک انتخابات پرشور با حضور گسترده مردم که به جرأت اعلام میکنم در جهان این نوع انتخابات با حضور گسترده مردم بینظیر است و میتوان این روز را در ادامه حماسه 13 آبان و 22 بهمن 57 دانست.
شما دیداری با رهبر انقلاب داشتید، از چگونگی این دیدار و خاطرات آن روز بگویید.
من اعتقادم به سمتی است که از سال 57 به بعد یادگرفتهام که همواره در راه رهبرو آرمانهای انقلاب باشم، در یکی از دیدارهایی که با رهبر انقلاب داشتم در زمان خداحافظی یک تسبیح را به ایشان دادم و خواستم که این تسبیح را به دست مبارک خود و با نام حضرت زهرا تبرک کنند، بعد از گذشت سالها از آن دیدار هنوز هم این تسبیح را نگه داشتهام.
این دیدار و ماجرای تسبیح تبرک شده به دست رهبری برای من به یکی از خاطرات ماندگار تبدیل شده است.
مهمترین دغدغه جمشید جم در حال حاضر برای فرهنگ و هنر کشور چیست؟
دلسوزی مسؤولین را نیازمندیم که در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر به خصوص سینما و موسیقی برنامهریزی بهتری انجام دهندکه از تهاجمات مختلف فرهنگی جلوگیری شود.
از طرف دیگر معتقدم باید یک سرو سامانی به وضعیت موسیقی اصیل در کشور داده شود، دغدغه بزرگ من این است که چه زمانی میشود یک موسیقی اصیل را بدون هیچ گونه موردی گوش دهم درحال حاضر هر مدیری میآید یک طرح و ایدهای دارد و این موضوع باعث نابهسامانیهایی دروضعیت موسیقی شده است، ما سه مرکز جامع موسیقی داریم، که هرکدام میتواند به اندازه یک پژوهشگاه عظیم در حوزه موسیقی فعالیت کند اما باز هم در حوزه موسیقی با مشکلات مختلفی مواجه هستیم.
موسیقی غربی که در حال حاضردرکشورهای مختلف رواج پیدا کرده و متأسفانه جوانان کشورما هم تا حد زیادی به این نوع موسیقی گرایش پیدا کردهاند، به کلی پوچ و توهینآمیز است اما بعد از 30 سال هنوز نتوانستهایم با یک موسیقی جایگزین جوانان را از اینگونه تهدیدات دور کنیم. در مورد جوانان هم معتقدم که امروزه این قشر از جامعه باید با اندیشه حرکت کنند و تمامی فعالیتهای خود را براساس اصول و با تدبیر و راهنمایی بزرگان انجام دهند. امروزه جوانان نسبت به فرهنگ وهنرکشور بیگانه هستند و این موضوع از نگرانیهای جدی من دراین زمینه است چرا که ما فرهنگ غنی و چند صد هزار ساله داریم که باید به نوعی با انتقال به نسل جدید زنده نگه داشته شود.
در بحث بیگانه بودن جوانان با فرهنگ و هنر کشور فکر میکنید در کجا کم کاری داشتهایم؟
بعضی از مسؤولین در وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی و علوم درچند سال اخیر نتوانستهاند آنطور که باید در زمینه فرهنگ و هنر و جوانان فعالیت کنند، در صورتی که میتوان با تدبیر بهتر و اقدامات اساسیتر در این زمینه گامهای مؤثری برداشت، رشادت، دانش و امکاناتی که در اختیار جوانان است میتواند به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.
من با افتخار میگویم که در بحث سلولهای بنیادین یکی از کشورهای دارای این دانش هستیم ونسل امروز در زمینههای علمی افتخارات زیادی برای کشور داشته است که میتوان از این پتانسیل برای ترویج فرهنگ ایران اسلامی در همه ابعاد هم استفاده کرد.
منبع: جوان
کلمات کلیدی:
هفته گذشته همایشی با عنوان "شکست پنجه عقاب" در سالن آمفی تئاتر شهید بهرامی دانشگاه علموصنعت تهران به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد. نخستین سخنران این همایش، مسلمان اسپانیایی جعفر گنزالس بود. در انتهای سخنان وی، تعدادی از هواداران موسوی که حدود 50 نفر بودند، به اخلال در سخنان وی اقدام کردند.
دومین سخنران مراسم، مهندس سعید قاسمی دانش آموخته معماری و شهرسازی از دانشگاه علموصنعت و استاد همین رشته بود. هواداران موسوی که قصد برهم زدن سخنان وی را داشتند، حدود 20 دقیقه از تمام ترفندهای خود مانند کف زدن، شعار دادن، هتاکی کردن و... استفاده کردند اما وقتی با واکنش منفی جمعیت 300 نفره سالن مواجه شدند و خود را در اقلیت دیدند، ترجیح دادند سالن را ترک کنند. پس ازترک سالن توسط این افراد، قاسمی سخنان خود را آغاز کرد.
وی در ابتدای سخنان خود با اعلام اینکه "ای کاش این دوستان سبز ما می ماندند و صحبتهای بنده را گوش میکردند تا با هم دیالوگی داشته باشیم"، گفت: من متولد محله نارمک و بزرگ شده دانشگاه علموصنعتام. این محاسن من هنوز درنیامده بود که دانشجو بودم، آن هم در این دانشگاه که به انبار تسلیحاتی گروه های چپ و التقاطی تبدیل شده بود.
نیروهای مسعود رجوی در همین دانشگاه شبها در اتاق جنگشان میخوابیدند. ما در آن زمان، میلیشیای منافقین خلق را تجربه کردیم و از سر گذراندیم. قصد اهانت ندارم اما خوب میشد اگر این بچه ها میماندند و قدری از این تجارب را میشنیدند و با هم درباره آن سخن میگفتیم. اما این بچهها تمام آنچه را که در این سالن به اجرا گذاشتند، درست مثل یک بادکنک بود. به یکباره باد شدند، با های و هوی زیادی فضای سالم را شلوغ کردند و امر بر آنها مشتبه شد که فضا در اختیار آنهاست و بعد هم به سرعت بادشان خالی شد و مجبور شدند اینجا را ترک کنند. این خاصیت حرکت شیطانی است، غوغازیستی و حرکت مبتنی بر جارو جنجال و غوغاسالاری و اینکه کاری کند تا صدای حق به گوشها نرسد و بعد توهم ایجاد کند که فقط ما هستیم؛ درست مثل جنگ جمل. من از این بابت بسیار متأسفم.
همرزم شهید بروجردی سپس به بخشهایی از این تجارب اشاره کرد و گفت: از همین علموصنعت به کردستان رفتم و شاگردی محمد بروجردی را کردم. یادم هست که برخی مواقع که در جلساتی با مردم کُرد، برخی از آنها که بر اثر القائات ضدانقلاب، تصور یک دیکتاتور یا جلاد را از این مسیح کردستان داشتند و به او اسائه ادب میکردند، حاج محمد بدون اینکه برخورد متقابلی کند، به آنها میگفت انشاءالله روزی خواهد رسید که شما حقانیت و مظلومیت ما را درک خواهید کرد، یا وقتی که از احمد متوسلیان در درگیری با ضد انقلاب برای حمله به روستاهایی که ازآنجا به ما حمله میکردند، اذن میخواستیم، اجازه نمیداد و میگفت ما با ضد انقلاب جنگ داریم نه با مردم کُرد.
ما این درسها را از این اساتید آموختیم. نسل ما نسلی بود که معلمان و اساتیدش سردارانی چون محمد بروجردیها و احمد متوسلیانها بودند. روبرویمان هم شیاطین کارکشتهای مثل مسعود رجویها بودند که برای خودشان میلیشیای صدها هزار نفری داشتند که همهاشان حاضر بودند برای او جان بدهند. خود رجوی کاریزمای عجیبی در بین منافقین داشت. آنقدر خوب صحبت میکرد که انسان را مجذوب میکرد نه مثل بعضیها که همهاش "چیز، چیز" میکنند! لذا نمیتوانند با این رفتارهای بچهگانه ما را مرعوب یا ناامید کنند.
وی سپس ادامه داد: البته باید گفت که بخشی از این ماجرا دست پخت دانشگاه های ما و دروس مسمومیتزا و آلودهای است که به خورد این بچه ها داده میشود. درست همان مسئله ای که آن سه نفر (حجاریان، شریعتی و عطریانفر) به آن در تلویزیون اشاره کردند. همین چند وقت پیش گفتند که 50 عنوان کتاب علوم انسانی بهدلیل اشکالات محتوایی از رده خارج میشوند. بیش از 16 سال تفکرات انقلابی و دینی امام را در صحنه اجرایی کشور آسفالت کردند و بهجای آن در نسل های جدید انقلاب، در مدارس و دانشگاه ها، دروس آلوده را تدریس کردند. لذا باید هم وقتی چنین بذری می کارند، در چنین روزهایی این برداشت را بکنند. باز خدا را شکر که این فتنه بهپا شد و حزبالله به خود آمد.
چهار سال قبل دانشگاه به دانشگاه سر بچه های ارزشی داد می زدم که روی کارآمدن احمدینژاد فریبتان ندهد، بیایید کار کنید. نروید تخت بخوابید که کار تمام شد! نه تازه کار شروع شده است، نباید صحنه را خالی کرد. اما کو گوش شنوا؟ حالا که این فتنه بهپا شده، بچه ها به خودشان آمده و تکانی خورده اند. اگر میخواهید که این جریان دوباره پا نگیرد، باید به صحنه بیایید و خود را به رخ بکشید و کار کنید. اگر فرصتهایتان را در نیابید، کارمان ساخته است!
مثل من! اگر در همان فتح بیت المقدس پشت جاده اهواز- خرمشهر در کنار محسن وزوایی تصمیمم را گرفته بودم، همانجا با او پریده بودم اما با خودم می گفتم حالا بمانیم، ببینیم چه می شود؟ کدام محسن وزوایی؟ همان دانشجوی پیرو خط امامی که حداقل 4 عملیات بزرگمان را مدیون وی هستیم اما هیچ اسمی از او نیست. به جرأت می گویم که غیر از فتح لانه و فتح بازیدراز، فتح خرمشهر را هم مدیون او و فرماندهاش احمد متوسلیان هستیم که او هم یک علموصنعتی بود و باعث افتخار ما علموصنعتیهاست.
این همرزم شهید وزوایی با اشاره به تحرکات هواداران موسوی در سالن گفت: قبل از اینکه بالا بیایم، دیدم برادر خوبم جعفر گنزالس خیلی نگران و مضطرب است و دائم به من می گوید آخرش چه می شود؟ آیا این بساط جمع می شود یا نه؟ من هم او را دلداری می دادم و می گفتم چرا اینقدر مضطربی، نگران نباش، چند دقیقه ای شلوغ می کنند و بعد هم می روند. اما می دانید در جوابم چه گفت؟ جمله ای گفت که مرا تکان داد. گفت: من نگرانم برای اینکه ما یکبار آندلس را از دست داده ایم و نمی خواهیم دوباره این اتفاق بیافتد.
این استاد دانشگاه سپس با مرور وقایع قبل تا بعد از حماسه انقلاب دوم و فتح لانه جاسوسی امریکا در 13 آبان 58 به خاطره ای از هامیلتون جردن رئیس ستاد کاخ سفید در کتاب بحران اشاره کرد و گفت جردن در کتابش می نویسد آیتالله خمینی در قضیه تسخیر سفارت آنچنان امریکا را تحقیر کرد و عجز ما را به رخمان کشید که حتی ذهن کودکان مدرسه ای ما را هم در تسخیر خودش درآورد و بیعرضگی کارتر را به ذهن آنها تزریق کرد.
وی با اذعان به اینکه اگر وقایع ده ساله اول انقلاب بهخصوص از سال 57 تا 60 درست برای نسل های امروز بازخوانی میشد، اتفاقاتی مثل حوادث اخیر رخ نمی داد، توضیح داد: در قضیه بنیصدر ما یکبار بازی خوردیم. 11 میلیون همه ما به بنیصدر رأی دادیم. همین مسلمانها برای چه به او رأی دادند؟ برای اینکه او 1- سید بود 2- دکترای اقتصاد و تز اقتصاد توحیدی داشت 3- مورد حمایت بزرگان انقلاب و روحانیت معظم و حتی بیت امام بود 4- آیتالله زاده بود 5- خوب صحبت می کرد و چهره شاخص در انقلاب بود. لذا روی تمام دیوارهای تهران نوشتند "بنیصدر، صد در صد" و 11 میلیون رأی آورد اما زمانی هم رسید که با سرخاب سفیدآب به همراه مسعود رجوی ملعون از ایران فرار کرد. بعدها معلوم شد که با حقوق ماهی 1000 دلار جاسوس سیا بوده است. سندش را همین دانشجویان پیرو خط امام به امام داده بودند اما ایشان فرموده بودند، باشد تا وقتش برسد. همان زمان در همین سپاه پاسداران که فدائیان امام بودند، بین بهشتیون و بنیصدریون دعوا بود و هرکدام عکس آن یکی را پاره می کرد. این بنیصدری که امروز همه می گویند جاسوس بوده، آنزمان که اینطور نبود. در بین آن همه پاسدار و حزباللهی مگر چند نفر مثل احمد متوسلیان بودند که می دانستند بنیصدر واقعاً کیست؟ انسانهای بابصیرتی که این روزها به بصیرتشان بسیار نیازمندیم.
قاسمی سپس با اشاره به حوادث پس از انتخابات گفت: این آقایان باید پاسخگوی مسائل پیش آمده باشند. آقای خاتمی باید پاسخ دهد که چرا با جورج سورس یهودی جلسه گذاشته بود؟
وی سپس با قرائت بخشهایی از سخنان موسوی درج شده در ماهنامه بیان در سال 70 گفت: آقای موسوی باید پاسخ دهد چرا و چگونه استحاله شده است؟ مگر این همان موسوی نیست که در سال 60 از لزوم تشکیل سپاه قدس و جنگ با اسرائیل سخن گفته بود که در مجله پیام انقلاب همان سال هم چاپ شد. مگر این همان موسوی نیست که در ماهنامه بیان همین آقای محتشمیپور که خودش را مؤسس حزبالله می داند، در سال 70 درباره ضرورت صدور انقلاب، ضرورت جنگ فقر و غنا و مبارزه با سرمایه داری و هم چنین مبارزه با استکبار و نفی رفتارهایی که مورد پسند غرب و قدرتهای غربی قرار بگیرد، سخن گفته بود؟ پس چرا امروز دقیقاً به عکس آن نسخه ها عمل می کند؟ ما کدام حرف شما را باور کنیم؛ آن حرفهای تند انقلابی یا شعار "نه غزه، نه لبنان" روز قدس را؟ تو حتی یکبار هم حاضر نشدی با دشمنان قسم خورده امام و انقلاب را که این روزها حمایت های بیدریغشان از تو را فریاد می زنند، مرزبندی کنی و علیه آنها بیانیه بدهی؛ از رضا پهلوی گرفته تا اوباما و نتانیاهو... مگر شما همانهایی نبودید که با کوچکترین بهانه ای جناح مقابلتان را در دهه 60 به اسلام امریکایی متهم میکردید و کردید آنچه که خواستید؟ دگردیسی و استحاله تا کجا؟ برگردید به مرام و مسلک امام. تا کجا میخواهید سقوط کنید و به کجا میخواهید برسید؟ بنشینید و با خودتان و خدایتان خلوت کنید. شما جواب امام و خون شهدا را چگونه خواهید داد؟
وی در انتهای سخنان خود با قرائت بندهای بیانیه الجزایر از آن به عنوان امتیاز افتخاری بزرگ یاد کرد که تاکنون امریکا به هیچ کشوری چه برسد به جهان سومی چنین امتیازی نداده است. پس از آن از دولت احمدینژاد خواست تا درباره مسئله امریکا شفاف عمل کرده و از ذوق زدگی و بازهای دیپلماتیک بپرهیزد، مراقب فریب های دیپلماتیک امریکا و اوباما باشد، چرا که حزبالله با دقت این رفتارها را تحت نظر دارد و اجازه تخطی از خط ولایت را در این رابطه به کسی نمی دهد.
وی سخنانش را با این شعر شهید رجب بیگی به اتمام رساند:
پیکار علیه ظالمان پیشه ماست، وندر ره دوست مردن اندیشه ماست
هرگز ندهم تن به ذلت هرگز، در خون زلال کربلا ریشه ماست
کلمات کلیدی:
تاکید حجت الاسلام شاهرخی بر واژه "جرم" درباره اقدامات نادرست کاندیدای اول اصلاحطلبان در حالی است که رهبر معظم انقلاب اخیرا از زیر سوال بردن انتخابات و ادعای تقلب به عنوان "بزرگترین جرم" یاد کردهاند.
حجت الاسلام علی شاهرخی در گفتوگو با "شبکه ایران" شکایت نمایندگان از مهندس میرحسین موسوی را در راستای اجرای عدالت در کشور خواند و تصریح کرد: همان طور که خانواده های شهدا، جانبازان و دیگر اقشار فهیم کشور وظیفه خود دیدند که برای حفظ ارزشها و دفاع از آبروی نظام از موسوی شکایت کنند، نمایندگان نیز چنین اقدامی را وظیفه خود دانستند.
وی با بیان اینکه روز به روز بر تعداد شاکیان موسوی در مجلس، افزوده میشود، گفت: برخی از رسانههای هم سو با جریان مدعی تقلب در انتخابات، سعی در کمرنگ جلوه دادن شکایت نمایندگان از موسوی را داشتند که این کار موجب شد تعداد امضاها بیشتر شود.
اشاره حجت الاسلام شاهرخی به ادعای حامیان مهندس موسوی بود که بر این اساس آنان در ابتدا مدعی بودند، تعداد امضاکنندگان این شکایت نامه حتی به 50 نفر هم نرسیده است اما از زمانی که اژهای، دادستان کل کشور شکایت حدود 100 نماینده مجلس از میرحسین را تایید کرد و از پیگیری آن خبر داد، آنان سکوت کردهاند.
رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی در ادامه با عنوان این مطلب که "حتی اگر نمایندگان هم از موسوی شکایت نمیکردند دستگاه قضا خودش اقدام به پیگیری جرائم او میکرد"، اظهار داشت: این کار نمایندگان جنبه اعلام جرم عمومی دارد.
تاکید حجت الاسلام شاهرخی بر واژه "جرم" درباره اقدامات نادرست کاندیدای اول اصلاحطلبان در حالی است که رهبر معظم انقلاب اخیرا از زیر سوال بردن انتخابات و ادعای تقلب به عنوان "بزرگترین جرم" یاد کردهاند.
*آخرین خبرها از شکایت نمایندگان از میرحسین
نماینده مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی درباره آخرین وضعیت شکایت نمایندگان از میرحسین گفت که "دستگاه قضایی پیگیر شکایت نمایندگان از موسوی است و ما تعلل در این امر را به صلاح نمیدانیم."
در همین زمینه، آخرین آماری که از تعداد امضاکنندگان شکایت نامه علیه مهندس موسوی اعلام شده، "144 نماینده" است که حمید رسایی، نماینده تهران، چند روز پیش آن را در جمع خبرنگاران عنوان کرد.
این آمار در بیانیه ای که نمایندگان مردم در بهارستان خطاب به دستگاه قضا صادر کردند و خواستار برخورد قاطع با عوامل آشوب روز 13 آبان شدند، افزایش چشمگیری داشت و به 177 امضا رسید.
امروز نیز 201 تشکل دانشجویی سراسر کشور با برشمردن اتهامات مهندس موسوی، کروبی و مهدی هاشمی رفسنجانی خواستار برخورد قوه قضائیه با آنان شدهاند.
اما نکته قابل تامل اینکه با "سرعت گرفتن ضربآهنگ برخورد قضایی" با سران آشوبهای اخیر، مهندس موسوی و همراهانش با به حالت تعلیق در آوردن اظهارات و بیانیههای تند خود، خواستار اجرای آنچه "وحدت ملی" نامیده، شدهاند.
کلمات کلیدی:
همیشه برایم سوال بوده که آیا هاشمی رفسنجانی از خانوادهاش جداست؟ آیا اراذلی مثل مهدی و یاسر هاشمی رفسنجانی تحت تاثیر پدر نبودهاند و این خانواده کاملاً عناصری مجزا هستند؟ آیا رفاقتی که بین آقای هاشمی و رهبری هست چقدر عمیق است و این سخنانی که فرزندانش درباره به رهبری رساندن حضرت آقا میزنند اعتقاد خانوادگی است؟ آیا صحنهگردانیها تبلیغاتیهای رسانههای نزدیک به این خاندان تحت تاثیر و نظر هاشمی رفسنجانی است یا نه؟
دیروز داشتم فیلم (مردادماه) سخنرانی سید حمید روحانی که روزنامه وطن امروز قسمتهایی از آن را منتشر کرده? میدیدم. خاطرات و تحلیلهای مربوط به روش سیاسی هاشمی رفسنجانی به عنوان یک شخصیت تاثیر گذار و مثبت در انقلاب و نقاط ضعف او. نقاط ضعفی که به قول روحانی دشمن آنها را بهتر از ما شناخته و روی آنها سرمایهگذاری کرده است.
آنچه با هم میبینیم مربوط به خاطرهای است که سید حمید روحانی برای اولین بار بیان کرده درباره برخورد کثیف هاشمی رفسنجانی زمان ریاست جمهوریاش با کروبی به خاطر مخالفخوانیهای کروبی با اوست. وقتی که تهمت جنسی به کروبی میزند و سپس خاطره مربوط به عمر را سید حمید روحانی برایش تعریف میکند. اینجا بود که جواب بسیاری از سوالاتم را گرفتم و فهمیدم این روشی که سایتهایی مثل تابناک و آینده در پیش گرفتهاند یک اپیدمی طیف فکری حامیان هاشمی است و جلبکها به عنوان تاثیر گرفته از رگههایی از آن? برای انتخابات به کار بستند تا احمدینژاد را زیر سوال ببرند. یعنی قرابت فکری تبلیغاتی و روش سیاسی کسانی که گرد او و نام او جمع شده اند مطمئناً همخوانیهایی با هم دارد که باعث جمع شدن زیر لوای او شده. همانطور که قول داده بودم قسمتی از فیلم سخنرانی با موضوعی که گفتم را ببینیم:
< style="WIDTH: 239px; HEIGHT: 239px" codeBase=http://activex.microsoft.com/activex/controls/mplayer/en/nsmp2inf.cab#Version=5,1,52,701 height=239 width=239 classid=clsid:6bf52a52-394a-11d3-b153-00c04f79faa6> >
کلمات کلیدی:
امروز مراسم ختم یکی از بستگان بود. به علت همزمانی مراسم با کاری که در دانشگاه داشتم، مردد بودم در برنامه ختم شرکت کنم یا به دانشگاه بروم. علیرغم آنکه تا نزدیک درب مسجد هم با خانواده حضور پیدا کردم اما تقدیر بر این بود که به علت کمبود وقت، به سمت دانشگاه حرکت کنم.
اما اینجاست که "الخیر فی ما وقع" برای انسان معنا می شود و البته که چه معنای شیرینی هم دارد! شب که به خانه آمدم خبری را شنیدم که از عدم حضورم در مراسم بسیار خوشحال شدم.
متاسفانه امروز در مراسم، جرثومه توهم و دروغ میرحسین موسوی هم حضور داشته است. علت حضورش هم آشنایی و همکاری دیرینه با فرزند مرحومه از دنیا رفته، بوده است. وقتی این خبر را شنیدم البته کمی هم تعجب کردم! تعجب از اینکه بالاخره میرحسین پس از حضور متوالی در مراسم های ختم دروغین سعیده پورآقایی و ... یکبار هم در ختم یک از دنیا رفته واقعی شرکت کرده است! اگرچه همین هم موجب عذاب و آزار خاطر بسیاری از باقی ماندگان آن مرحومه است ... اما جالبتر از همه برخورد سرد و عادی حضار با وی در این جلسه و حتی طعنه قاری قرآن برنامه به وی بوده است که پشت بلندگوی مسجد اعلام کرده است: همه چیز ما حتی قرآن خواندن ما هم با ولایت معنا پیدا می کند و ارزش دارد. (نقل به مضمون)
با اتفاق امروز فکر می کنم این موسسه لغو امتیاز شود!
کلمات کلیدی: