سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از این آدمى شگفتى گیرید : با پیه مى‏نگرد و با گوشت سخن مى‏گوید : و با استخوان مى‏شنود ، و از شکافى دم بر مى‏آورد . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

برگی دیگر از یک دروغ ?? ساله!

سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی می‌شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال ?? این وعده را به مردم داده است!

اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می‌دهد که اصلا و ابدا چنین وعده‌ای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در ?? اسفند سال ?? و در مدرسه فیضیه. (اینجا می‌توانید اصل سخنرانی امام خمینی را در ?? بهمن و ?? اسفند سال ?? با هم مقایسه کنید به نقل از  روزنامه کیهان)

البته برای دشمنان امام فرقی نمی‌کند که این سخنرانی مربوط به ?? بهمن باشد یا ?? اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده‌ای، می‌خواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده‌اند و یا با چنین وعده‌هایی انقلاب را پیش برده‌ا‌ند و یا اینکه این قبیل وعده‌ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است! متاسفانه در نوشته‌های ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را علیه امام می‌بینیم.

در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده‌اند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کرده‌اند که امام چنین وعده‌ای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.»

این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می‌گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.

ابتدا به عبارت امام توجه کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند ‌که خیال کردید همه چیز ‌این ‌است.»

همان طوری که اشاره شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند ????. از این عبارات مشخص می‌شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می‌شود.

کیهان ? اسفند ???? / سخنگوی دولت : «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی می‌شود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه‌ی آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده‌ی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده‌ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!

 

در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعده‌های دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح می‌کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می‌شود! امام بزرگوار ما توضیح می‌دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.

پس در سخنان امام خمینی وعده‌ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین ‌کردند.

فراموش نکنیم که دولت مهندس بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدم‌هایی متخصص و روشنفکر می‌دانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی بودن و بی‌سواد بودن متهم می‌کردند!

 

به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب کرد و خبر این وعده‌ی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد!

پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعده‌ی دروغی داده شده و یا وعده‌ای غیرکارشناسی به مردم داده شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمی‌برد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا می‌کنید که همه آنها بدون کمترین اشاره‌ای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خمینی اهانت می‌کنند! اما کسی نمی‌گوید که سخنان امام، در حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!

امروز که به مدد آرشیو کیهان، مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف می‌کنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان هست؟!

پی نوشت و اصلاحیه

بعضی دوستان معتقدند که تصویب آب و برق مجانی در دولت، تحت تاثیر سفارشات امام خمینی به دولت موقت بوده است. دلیل این دوستان پیام ?? ماده‌ای امام در تاریخ ? اسفند و نطق تلویزیونی مرحوم بازرگان در تاریخ ?? اسفند ?? است. مهندس بازرگان در این مصاحبه تلویزیونی که متن آن در کیهان ?? اسفندماه نیز به چاپ رسیده، ادعاهایی را درباره امام مطرح کرده است. مثلا وی ادعا کرده است که امام بدون مشورت با دولت و یا با صدور اعلامیه، خواسته است که آب و برق مجانی شود!

در حالی که اگر صحیفه امام را مرور کنیم، قبل از تاریخ مصوبه هیات دولت، هیچ سخنرانی و اطلاعیه‌ای از طرف امام سراغ نداریم که به موضوع آب و برق مجانی اشاره شده باشد. تنها موردی که وجود دارد همان پیام ?? ماده‌ای مورخ ? اسفندماه است که بعد از تصویب آب و برق مجانی در دولت، صادر شده است. البته امام در این نامه از قید «فعلا» و «برای طبقات کم بضاعت» استفاده کرده است .

پس این احتمال وجود دارد که پیش از این، رهبران انقلاب یا شورای انقلاب و یا امام به طور خصوصی و نه از طریق فشار رسانه‌ای و یا صدور اعلامیه، به دولت پیشنهاد چنین کاری را داده باشند. اما چرا مرحوم بازرگان در مصاحبه ?? اسفند ادعا کرده است امام از طریق اعلامیه و بدون مشورت با او دستور داده؟!

نگاهی به آرشیو سخنان امام نشان می‌دهد که علت اصلی ناراحتی مهندس بازرگان چیز دیگری بوده است. چون قبل و بعد از تصویب لایحه دولت، نشانه‌ای از نارضایتی دولت از این پیشنهاد دیده نمی‌شود و موردی هم سراغ نداریم که امام در اعلامیه و یا سخنرانی عمومی، دولت را برای این مساله خاص تحت فشار قرار داده باشد. اتفاقا برعکس، امام بعد از تشکیل دولت موقت، بارها مردم را به همکاری با دولت در جهت رفع محرومیت‌ها تشویق و به صراحت تاکید می‌کرد که رفع این محرومیت‌ها به زمان زیادی نیاز دارد.

نکته اینجاست که امام در روزهای قبل از مصاحبه بازرگان (دهم و پانزدهم اسفند) انتقادات تندی را به سیاست گام به گام دولت در رفع مفاسد دستگاه‌های دولتی و وزارتخانه‌ها و باقی ماندن برخی مظاهر رژیم گذشته مطرح کرده بود که این مساله موجب ناراحتی و گلایه مهندس بازرگان می‌شود. اما وی سعی کرد بدون ارائه پاسخی قانع کننده به انتقادات اصلی و اساسی امام و با اشاره به مسائلی چون آب و برق مجانی که مصوبه دولت خودش نیز بود، انتقادهای امام را احساسی و غیرتخصصی معرفی کند!

به هرحال آب و برق مجانی، چه با سفارش امام بوده و چه نبوده، مصوبه دولت موقت در تاریخ ? اسفند ?? بوده است آنهم با قید فعلا و برای اقشار کم درآمد، نه برای همیشه و همه مردم. نکته مهمتر اینکه علی‌رغم چاپ اصل سخنان دوازدهم بهمن امام در مطبوعات آن روز، هنوز هم عده‌ای اصرار دارند که امام در بدو ورود به ایران، وعده‌ی آب و برق مجانی را داده است!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/3/14:: 3:8 عصر     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/3/14:: 3:3 عصر     |     () نظر

آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟؟؟ 


از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟

روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود

هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :


پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :


پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟

در 18 سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و 2سال از زندگیشان
 
هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .

در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند

در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا 9.5
آنها 10شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره 4.5
آنها به 17تبدیل میشود.

در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!

در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند
 
فدای سرم.

هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و
. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند

هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و
را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد

هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.

کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ
 موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند .

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/3/14:: 2:54 عصر     |     () نظر
محمد خاتمی یکی از رئوس و مسببین اصلی فتنه 88 در سخنانی که صاحبنظران از آن به عنوان پالسهای وی برای فعالیت انتخاباتی مجلس نهم شورای اسلامی یاد میکنند با وقاحت تمام خواستار گذشت هر دو طرف! نسبت به از دست رفتهها شده و البته با گذاردن منت بر سر نظام، همزمان با تهدید حاکمیت اعلام داشته که اگر نظام، اصلاح طلبان - همان جریان فتنه - را تحمل نکند که در حاکمیت قرار گیرند باید منتظر طغیان، سرکشی و عصیان آنان باشد .البته منظور او این است که در اینصورت هم حتما مقصر اصلی نظام جمهوری اسلامی است! 
 
در این زمینه نکاتی قابل طرح است :
 
1 - در طول قریب سی و سه سال گذشته بخصوص در مدت زمان زعامت رهبری معظم انقلاب بر نظام اسلامی - به خاطر گذشت زمان بحرانی جنگ و اقتضائات آن - نظام اسلامی در حد اعلی ظرفیت پذیرش فعالیت گروههای مختلف سیاسی و برقراری آزادی سیاسی و رسانهای، اجرایی، سعه صدر در برخورد با خطاها و اشتباهات و پذیرش آرای مختلف آنان در درون حاکمیت را به منصه ظهور رسانده و اساسا هیچ منتقد منصف داخلی یا خارجی را نمیتوان یافت که این سطح از منش و بزرگواری سیاسی نظام اسلامی در برخورد با آراء مختلف را منکر شده و یا آنرا به چالش بکشد.
 
این سطح از تحمل تا بدانجا به پیش رفت که عدهای از جماعت موسوم به اصلاحات با نشان دادن بیظرفیتی و قدر ناشناسی خود نسبت به انقلاب اسلامی، مجری طرحهای براندازانه دشمن در داخل شده و مو به مو آنها را پیاده سازی میکردند. حتی به هنگامیکه در برخی اوقات، دشمن با بیتدبیری زاویهای را هدف میگرفت که در داخل به هدف ننشسته و منحرف میشد آنان گرای اصلی را به دشمن ارائه کرده و جهت دشمنی او با مردم را «اصلاح» میکردند. در این حال نیز نظام اسلامی که میتوانست به راحتی بساط جماعت جاده صاف کن دشمن را برچیند، با بزرگواری و مدارا به بارور شدن بلوغ سیاسی و شناخت عمومی مردم نسبت به اهداف پشت پرده این افراد و جریانات اهتمام ورزید و بحرانی که آنان در صدد شعله ور شدنش بودند را مدیریت کرد.
 
این جماعت نه یکبار که چند ده بار علنا و رسما قصد خود مبنی بر کودتا و براندازی نظام اسلامی را علنی کرده و مواجهه خود با انقلاب و نظام را به میدان کشاندند که از جمله میتوان به طراحی قتلهای زنجیرهای سال 77 ،طرح کودتای تیرماه سال 78، تحصن در مجلس ششم، خروج از حاکمیت و استعفای نمادین از مجلس شورای اسلامی دوره ششم، طراحی تحمیل جام زهر 2 به رهبری معظم انقلاب اسلامی و طراحی و اجرای فتنه سال 88 اشاره نمود.
 
اینها همگی در حالی صورت گرفت که نظام اسلامی پس از ارتکاب یکی از آنها میتوانست آنقدر با ایشان سخت و خشن برخورد کرده که دیگر تا سالیان سال جرات حضور در میان مردم را نیز نکنند اما تدبیر نظام در تحمل، سعه صدر و کرامت نسبت به آنان حتی به جایی رسید که آنان یکی پس از دیگری سناریوهای دیگر خود علیه حاکمیت و مردم را نیز اجرایی ساختند.
 
اساسا چه کرامت و بزرگواری بالاتر از این که نظام اسلامی محمد خاتمی که حلقه اول سناریوی دشمن در داخل بوده را 8 سال تحمل کرد؟ چه سعه صدر و تحملی برتر از آن که نظام اسلامی حتی پس از شکست کودتای سال 78 که از سوی محمد خاتمی رییس جمهور وقت حمایت میشد، اجازه داد تا بار دیگر در صحنه رقابت انتخاباتی با سایر کاندیداهای نظام به رقابت بپردازد؟ چه صبری والاتر از این که وقتی خاتمی و اعوان و انصار او اینهمه خسارت و زیان به کشور وارد آوردند اما باز هم نظام ظرفیت سیاسی بالای خود را نشان داده و اجازه حضور آنان در انتخابات مختلف از جمله ریاست جمهوری نهم و دهم و مجلس هشتم در یک فضای رقابتی باز را به ایشان اعطا کرد. چه تدبیر و سماحتی ورای این که علی رغم آنکه دو تن از ثبتنام کنندگان جریان فتنه از فیلتر قانونی شورای نگهبان در سال 84 اجازه عبور نیافتند، حکم حکومتی رهبری انقلاب اسلامی برای نشان دادن بلوغ سیاسی نظام اسلامی آنان را به وسط رقابتهای انتخاباتی کشاند؟ بنابراین منت گذاردن امروزی خاتمی بر سر نظام اسلامی بیش از آنکه قدر و منزلت نظام را تضعیف نماید گواهی بر فقدان اولیههای شعور سیاسی برای چنین فردی تلقی میشود. 
 
2 - سخنان رسوای خاتمی مهر تایید دیگری بر پتانسیل عصیانگری و شورش خواهی جریان منتسب به وی است.او ناخودآگاه بر این واقعیت امضا نهاده که جریان آشوب طلب فتنه به هر تقدیر قصد بر هم زدن فضای کشور را داشته و قصد او از حضور در انتخابات نیز همچنانکه بارها به اثبات رسانده قصد خیر نبوده است.محمد خاتمی تاکید کرده که تصاحب قدرت از سوی چنین جریانی اصل و هدف بوده و این جریان با هر شیوه ممکن در صدد بدست آوردن قدرت و از آن خود کردن حاکمیت بوده است.این سخن تایید دیگری بر آن است که اگر جریان آشوب طلب و فرصت خواه فتنه راههای آرام برای تصاحب قدرت - و یا به دیگر عبارت راه کرنش و تعظیم نظام در برابر باجخواهیها آنان- را در پیش خود نبیند چهره خود را علنی ساخته و از راههای غیر مسالمت آمیز در صدد فشار به حاکمیت بر خواهد آمد. البته حداقل خاتمی بایستی خوب دریافته باشد که نظام اسلامی آن هنگام که وی در صدر قدرت بود و با تمامی توان سعی در دوگانهسازی حاکمیت داشته و میخواست استحاله از درون را پیاده کند به تلاشها و گروکشیهای امثال وی توجهی نشد و به راحتی هر چه تمامتر بساط فتنهجویی آنان را از کشور برچید. حال که اقتدار نظام کاملا به رخ امثال وی کشیده شده چنین اظهاراتی که بوی تهدید از آن به مشام میرسد، مثل معروف پشه و درخت تنومند چنار را به اذهان متبادر میسازد.
 
3 - خاتمی که حتما به نمایندگی از جمعی از اصحاب فتنه به میان صحنه آمده البته باید به چند سئوال اساسی نیز پاسخ دهد؛ شبهه آنجاست که خاتمی و دوستانش علیرغم آنکه بیشترین شعار قانونگرایی را در جامعه سردادند، بیشترین عصیانگریها را نیز نسبت به قانون صورت دادند. نمونه برتر و اعلای او و هم قطارانش شورش آنان علیه قانون ، حکم منطق و عقل در جریان انتخاب سال 88 بود. برخلاف آنکه محمد خاتمی و دیگر سران و اصحاب فتنه میدانستند که مرجع رسمی برگزاری و نظارت بر انتخابات در کشور وزارت کشور و شورای نگهبان است، به دروغ و با درخواستی زیاده خواهانه و ناشی از روحیه اشرافیت گری نخبه گانی میخواستند تا قانون را به زیر پا نهاده و حرف خود که هیچ دلیل منطقی و عقلی نیز برای اثبات آن نتوانستند اقامه نمایند را حاکم سازند. این در حالی بود که هم خاتمی و هم سایر سران و مدیران صحنه گردان فتنه، در ابتدای ورود به صحنه رقابت انتخاباتی بر اساس همین قانون وارد صحنه شده، تایید صلاحیت شده و مراحل ورود به رقابت را مهیا ساخته بودند. آنان حتی امضای خود را در پای همین قانون نهاده و سوگند به اجرای همین قانون خورده بودند .سئوال اما این است که اگر به فرض محال در انتخابات پیش رو مردم اجازه حضور دوباره فتنهگران در صحنه را برای ایشان فراهم آورند و باز هم آنان در صحنه از مردم تو دهنی خورده و شکست را تجربه کنند، بار دیگر به عصیانگری علیه قانون دست زده و به قول امروز خاتمی، تندروی آنان عیان خواهد شد؟
 
آیا دوباره بر خلاف قانون، آنان در صورت شکست -که قطعی هم مینماید- مردم هوادار خود را با فریب و دروغ به وسط خیابانها کشانده و نیات براندازانه خود را تکرار خواهند کرد؟ 
 
4 - علیرغم آنکه خاتمی و سایر سران فتنه همواره ادعای مردم گرایی داشتهاند، تاریخ به اثبات رسانده که بیشترین شورشها و عصیانگریهای این جریان علاوه بر هتک حرمت نظام، به سمت مردم بوده و شورش عمیق آنان بر جمهوریت نظام، سابقه دیرینه و متواتر داشته است. به طوری که شورشی که علیه جمهوریت و قاطبه مردم در فتنه سال 88 بروز یافت تنها نمونه این پرخاشگری سیاسی و بی جنبگی سیاسی آنان نبوده است. جریان فتنه به خوبی به اثبات رسانده آن جایی که مردم حرف او را نپذیرند، همین مردم شایسته تندترین و سخیفترین القاب و عناوین بوده و حتی از حقوق ابتدایی نظیر حق رای و زندگی در سایه نظام نیز نمیبایست برخوردار باشند؛ القابی بینظیر لشگر قابلمه بدستها، ایستادن مردم در صف مرگ موش مجانی، دلفینهای آوازه خوان و ... تنها نمونههایی از این جسارتها به مردم است.مردمی که تنها گناهشان گفتن «نه» به این جماعت بوده است. هم از اینروست که اینان در سال 82 در صدد برآمدند تا مردم را از حق رای خود در نظام مردم سالاری دینی محروم ساخته و انتخابات مجلس هفتم را تعطیل نمایند. 
 
پیش از این نیز اینان طرح مادامالعمری ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را ارائه نموده و میخواستند تا ابدالدهر حضور خود در قدرت را بدین وسیله تضمین کرده و مردم را از حقوق خود محروم سازند. سئوال اما این است که این جماعت با این سابقه تاریک با چه رویی دوباره در صدد ورود به صحنه رقابت شده و آیا این وازدگان از مردم در صددند تا بار دیگر خوی عصیانگری خود نسبت به جمهوری مردم را عیان سازند؟ چه تضمینی عینی وجود دارد که در صورت عدم رای آوری بار دیگر، آنان منکر همه ساختارها نشده، احترام مردم را نگاه داشته و نسبت به حق انتخاب آنان تعظیم نمایند؟ 
 
5 - جریان موسوم به اصلاحات که در حقیقت همان جریان فتنه است در 8 سال دوران حضور خود در حاکمیت  بارها در صدد بود تا نظام اسلامی را با استعفا، تحصن و امثالهم تحت فشار قرار دهد.این جریان تا جایی به پیش رفت که بحث انسداد سیاسی، بن بست در حاکمیت، خروج از حاکمیت، استعفای از مجلس ششم و تحصن در صحن مجلس را کلید زد. ادعای آنان این بود که نظام به بن بست رسیده و دیگر نمیتوان در درون ساختار نظام، اصلاحات - یا همان طرح براندازی - را به پیش برد. از سوی دیگر این جماعت در صدد بوده تا به مردم این پیام را به دروغ ابلاغ نماید که دل بسته به پست و مقام نبوده و به محض آنکه مشاهده کرده که کار براندازی به پیش نمیرود، حاضر است از حاکمیت دست بشوید. سئوال اما اینجاست که چه تحول عمدهای در همان حاکمیت از سال 82 تاکنون رخ داده که اینان که آنروز طرح خروج از حاکمیت را مطرح ساختند، اینک برای ورود دوباره به حاکمیت اینچنین نقشه میکشند؟ آیا ساختار به بن بست رسیده قبلی - بر طبق ادعای مضحک آنان - اصلاح شده و یا دیروز نیز همچون امروز در صدد کلاه گذاشتن بر سر مردم و فریب افکار عمومی بودهاند؟ اینان که خود را طالب قدرت نمی دانستند چه اتفاقی رخ داده که اینک برای رسیدن به همان قدرتی که از آن استعفا کردند، چنین سر و دست میشکنند؟ خاتمی باید بداند که ملت  توبه او و اطرافیانش را همچون توبه گرگ میشمرند و راهی برای بازگشت آنان به قدرت، تصاحب و چپاول اموال مردم و ادامه فسادهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان مفتوح نخواهند کرد؛ فریب کاری آنان دیگر رنگی در میان مردم ندارد.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/3/14:: 2:33 عصر     |     () نظر
برنامه جریان فتنه برای حضور خاتمی در مراسم ارتحال امام

 

جریان فتنه برای حضور خاتمی در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی در مرقد مطهر و نکاتی که برای طرح در سخنرانی سید حسن خمینی مناسب است، برنامه‌ریزی می‌کند.

به گزارش رجانیوز، در مراسم روز ارتحال، سید حسن خمینی به‌عنوان نوه رهبر کبیر انقلاب اسلامی و تولیت مرقد مطهر همراه با رهبر معظم انقلاب وارد جایگاه می‌شود و در حضور ایشان، سخنرانی کوتاهی می‌کند و سپس حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات خود را ایراد می‌کنند.

با این حال، جریان فتنه در صدد است محورهایی را برای طرح در سخنرانی سید حسن خمینی از طریق واسطه‌ها به وی پیشنهاد دهد و با تحریک او بر این اساس که سال گذشته نتوانست اظهارات خود را به‌طور کامل بیان کند، در سخنرانی امسال موارد باقی مانده از سال قبل را نیز بگنجاند.

جریان فتنه همچنین درصدد تدارک حضور محمد خاتمی در مراسم امسال است و تلاش می‌کند که حضور وی در جایگاه اختصاصی به‌دور از چشم مردم باشد. همچنین این جریان قصد دارد خاتمی به‌نوعی با رهبر انقلاب مواجه شود و در صورت امکان برخی درخواست‌های خود را نیز از ایشان مطرح کند.

خاتمی به‌تازگی در اظهاراتی که با انگیزه تست واکنش‌ها و پالس دادن در جهت آمادگی برای امتیاز دادن به‌منظور بازگشت به قدرت و امکان حضور در انتخابات مجلس بود، اعلام کرد که هر دو طرف در قضایای سال 88 از یکدیگر بگذرند و اگر ظلمی به نظام و رهبری شده است، عفو کنند و اگر ظلمی به مردم شده است، آن‌ها نیز بگذرند.

دوگانه جعلی "رهبری و نظام" – "مردم" در حالی به‌طور کلی از سوی خاتمی بیان شد که وی با تصور نقش حکمیت برای خود پروژه عطش جریان فتنه برای بازگشت به قدرت به هر قیمت ممکن را لو داد و به‌طور تلویحی اعلام کرد که بر خلاف شعارهای رادیکال این جریان، حاضر به بده‌بستان برای جلوگیری از شرایطی است که این طیف به‌طور کامل از صحنه سیاسی کشور حذف و به جریان ضدانقلاب تبدیل شوند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/3/14:: 2:31 عصر     |     () نظر