سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه مجادله به باطلش فراوان شود، کوری اش از حقیقت ماندگارشود . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

هوالعزیز
هر چه که به انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی نزدیکتر می شویم،تکاپوی اصلاح طلبان برای بازگشت به چهارچوب نظام جمهوری اسلامی و صندلی های قدرت آن بیشتر شده است . دیدار سوال بر انگیز فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با خاتمی از عناصر اصلی جریان فتنه سبز را می توان از اولین تلاش های علنی این جناح سیاسی مطرود و ورشکسته نام نهاد .این نمایندگان که با پشت کردن به  ملت و نادیده گرفتن حق تضییع شده مردم در حوادث فتنه 88 به دیدار خاتمی رفتند با این استدلال  که خاتمی روزگاری رئیس جمهور ایران بوده است واز چهره های شناخته شده سیاسی کشور می باشد این اقدام ناشایست خود را توجیه نموده اند .
اینکه خاتمی روزگاری رئیس جمهور نظام اسلامی بوده و از چهره های شناخته شده کشور می باشد هیچ گونه تردیدی نیست اما به فرموده امام خمینی (ره) ملاک حال (شرایط فعلی) افراد است و خاتمی علارقم اینکه روزگاری در یکی از بالاترین مناصب همین نظام قرار گرفته بود در جریان حوادث سال 88 همراه با دیگر هم پیالگانش یعنی موسوی ،کروبی حدود و صغور قانونی نظام اسلامی را در نوردیده و یکی از بی سابقه ترین تهمت ها را به جمهوری اسلامی نسبت دادند .
بیش از یک سال زیر بیرقی که خاتمی و دوستانش به پا کرده بودند، دشمنان دیرینه ی انقلاب در شرق و غرب عالم به لجن پراکنی علیه نظام جمهوری اسلامی پرداختند وهجمه ای عظیم را علیه ایران اسلامی به راه انداختند.نقش محوری خاتمی در جبهه اصلاحات قابل تردید و انکار نیست .
بی شک اصلاح طلبان با دیدن اوج انزجار ملت از سران داخلی فتنه که جملگی از عناصر اصلی اصلاحات می باشند ،استحاله جریان متبوع خود را در دستور کار خود قرار داده تا راه بازگشت و یا حتی استمرار حضور حداقلی خود در نظام را هموار نمایند چرا که با شرایط فعلی و رو شدن دستان پشت پرده فتنه گران جریان اصلاحات روند  رو به زوال خود ر ا با شتاب بیشتری طی می کند و اصطلاحا در سراشیبی سقوط قرار گرفتنه اند ...
در ادامه راجع به این دیدار نمایندگان اقلیت مجلس شورای اسلامی با خاتمی به چند نکته دیگر باید اشاره کنیم :
1- کلیت دیدار این چند نفر نماینده مجلس از آنجایی که نوعی تائید خاتمی و پشت کردن به حقوق از دست رفته ی ملت در جریانات سال 88 بوده، خود نوعی تخلف از وظیفه نمایندگی به شمار می رود و این مطلب با طرح استیضاح و بررسی مجدد صلاحیت نمایندگان مذکور باید در دستور کار مجلس قرار گیرد .
2- به ضرس قاطع عدم برخورد با عوامل اصلی کوی دانشگاه 78 زمینه ساز فتنه 88 شد و اگر ریشه فتنه کوی دانشگاه توسط دستگاه قضایی وقت ، خشکانده شده بود شاهد فتنه ای با ابعاد و مختصات فتنه 88 نمی بودیم فلذا مسئولین ذی امر در صورت کوتاهی مطمئن باشند تحرکات اخیر اصلاح طلبان برای زنده کردن جنازه اصلاحات ! به ثمر خواهد نشست و نظام در آینده ی نزدیک مجددا متحمل هزینه های بیشتری از جانب این افراد خواهد گردید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:34 عصر     |     () نظر
 پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88  دو نفر از  کاندیداهای شکست خورده انتخابات  با ایجاد شبه تقلب در انتخابات در یک حرکت سازمان یافته  و با هماهنگی کامل با سرویس های جاسوسی غرب و ضد انقلاب فراری تهاجم وسیعی را علیه انقلاب  اسلامی به راه انداختند این تهاجم گسترده در عاشورای سال گذشته به اوج خود رسید و عوامل داخلی و خارجی فتنه با بسیج عوامل میدانی خود آخرین تاکتیک خود را به کار برده و علنا به جنگ با اسلام ناب محمدی انقلاب و ولایت فقیه آمدند . اما بر خلاف انتظار آنها و به برکت حضرت سید الشهدا (ع) این نقشه آنها به شکست انجامید . و ملت عاشورایی ایران در یوم الله 9 دی با حضور گسترده خود با اعلام حمایت قاطع از انقلاب و رهبری ریشه فتنه گران را خشکانید .
 جنبش سرخ حسینی در نظر دارد  به منظور آ شنایی بیشتر ملت عاشورایی ایران با سران  و حامیان فتنه به معرفی افراد موثر در فتنه و نقش آفرینی آنها در سازماندهی و رهبری فتنه بپردازد .

پس از بررسی نقش هاشمی در قسمت گذشته در یادداشت پیش رو به بررسی نقش خاتمی به عنوا ن یکی از اضلاع مثلث فتنه می پردازیم.

خاتمی را می‏بایست کلیدی‏ترین بسترساز فتنه دانست؛ کسی که در گام‏های مختلف تاریخی هر بار به گونه‏ای به میدان می‏آید و نقش سرنوشت‏ساز خود را به بهترین نحو ایفا می‏کند. او البته در عین حال مجری نالایقی نیز هست و این نه بیان مخالفان اصولگرای او که اعتراف همراهان اصلاح‏طلب اوست که او را فاقد شجاعت لازم برای پیشبرد اصلاحات دانسته و می‏دانند. افق، هدف و برآورد اصلاح طلبان تفاوت چندانی با هم ندارد؛ همه حاکمیت دوگانه را در پرتو اندیشه‏های روشنفکری‏شان دنبال می‏کنند اما رسالتی که هر کدام در مقاطع مختلف به اقتضای شخصیت و جایگاه و توانمندیشان به دوش می‏کشند، متفاوت است.


 مرور تاریخی دو دهه گذشته به خوبی نشان می‏دهد آنچه تحت عنوان جریان روشنفکری تأثیرگذار و سکولار در کشور سامان یافت، بعد از انقلاب در مجموعه کیهان فرهنگی، حلقه کیان و خصوصا حلقه آئین نزج گرفت که در این میان خاتمی به عنوان سرپرست روزنامه کیهان و بعد هم به عنوان محور اصلی شکل‏گیری حلقه آئین از نقشی کلیدی برخوردار بود.
به موازات همین جریان، ذیل نظر موسوی خوئینی‏ها در مرکز مطالعات ریاست جمهوری دولت سازندگی نیز تعدادی از چهره‏های چپ گرد هم آمدند. همین جریان بعدها در حلقه سلام نیز شکل گرفت. در واقع اگر بخواهیم پیشینه فتنه و بسترسازی اصلی را مرور کنیم، باید به سال‏هایی بازگردیم که مفاهیم کلیدی و ساختارشکن دولت اصلاحات در درون حلقه آئین تعریف و تبیین می‏شد و چهره‏هایی چون سعید حجاریان، عباس عبدی، محسن کدیور، محسن امین‏زاده، هادی‏خانیکی، مصطفی تاج‏زاده و محمد رضا خاتمی بر گرد خاتمی حلقه می‏زدند.

 

در شرایطی که دولت سازندگی زمام امور را در دست می‏گیرد، چپ‏گرایان خط امامی از بستر لیبرالیسم راست‏گرا بلند می‏شوند، حجیّت دین در امور اجتماعی و اداره حکومت را به بحث می‏گذارند، فقه سیاسی و فقهی که توانمندی اداره جامعه را داشته باشد، به چالش و انکار می‏نشینند و در سایه تفکری سکولار و روشنفکرمآبانه کمی بعد سکان دولت اصلاحات را در دست می‏گیرند تا آن عقبه تئوریک در حاکمیت دو گانه اصلاح‏طلبان تبلور پیدا کند. در این سال‏ها همان چهره‏های حلقه آئین مسئولیت‏های کلیدی را در دولت و مجلس به دوش می‏کشند.

 

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و قبل از شکل‏گیری دوم خرداد، این خاتمی و دیگر چهره‏های حلقه آئین هستند که سراغ میرحسین موسوی می‏روند و از او به سبب قرابتی که با مواضعش حس می‏کردند، برای حضور در صحنه دعوت می‏کنند. میرحسین البته شرایط آن روز را برای حضور خود مساعد نمی‏بیند و طی بیانیه‏ای انصراف خود را اعلام می‏دارد؛ اما انگار این صحنه‏آرایی در انتخابات سال 88 برعکس می‏شود. این بار خاتمی انصراف می‏دهد تا میرحسین در صحنه باقی بماند و این جا‏به‏جاییِ نقش بیش از همه به فضای سیاسی کشور و ضرورت بازسازی بدل عدالتخواه احمدی‏نژاد یعنی کسی که بتواند بخشی از آرای اصولگرایان را نیز در سبد خود داشته باشد، ارتباط پیدا می‏کند.

 

خاتمی در عین اینکه یک بسترساز کلیدی برای فتنه‏گران است، یک امدادگر کلیدی نیز به شمار می‏آید. او کسی است که جریان فتنه مدیون اوست و در بازه زمانی ریاست جمهوری اوست که این جریان، حضور خیابانی را در 18 تیر تمرین می‏کند و شیوه جدال با حاکمیت را می‏آموزد. در این دوره اعضای همان حلقه آئین در مرکز بررسی‏های استراتژیک ریاست جمهوری گرد هم می‏آیند؛ گاه "فشار از پایین و چانه زنی از بالا" را در دستور کار قرار می‏دهند و گاه آداب "حرکت با چراغ خاموش" را تمرین می‏کنند. "فتح سنگر به سنگر" اما شاید اصلی‏ترین راهبرد این جریان برای نفوذ در ساختار نظام به شمار آید.

 

قتل‏های زنجیره‏ای، کنفرانس برلین، تحصن مجلس ششم، ماجرای لوایح دوقلو با هدف کاهش اختیارات رهبری و ماجرای مطبوعات در این دوره است که رقم می‏خورد و در پسِ این همه اصلاح‏طلبانی که پیشتر درس خود را در حلقه آئین از سید محمد خاتمی فراگرفته بودند، در شرایط پرآشوب آن روز رسم و رسومات براندازی را تمرین می‏کنند.
 
در سال‏های حاکمیت اصلاحات همان اندیشه‏ها و تعلیمات حلقه آئین مجال بروز در رسانه‏ها را نیز می‏یابد و این در واقع اصلی‏ترین هدف خاتمی از ورود به صحنه انتخابات بوده است. این موضوعی است که محمد رضا خاتمی بر آن صحه می‏گذارد. او تصریح می‏کند در شرایط قبل از سال 76 اصلا احتمال پیروزی خاتمی داده نمی‏شد و تمام هدف اصلاح طلبان و چهره‏های حلقه آئین از مطرح کردن خاتمی کشاندن عقبه تئوریک حلقه آئین در متن جامعه و طبیعتا رسانه‏ها بود. 

 

خاتمی در ریاست جمهوری 88 اگرچه کمی بعد از کاندیداتوری به ظاهر کنار می‏رود، اما این به معنای کناره‏گیری او از صحنه جدال نیست. خاتمی با توجه به توصیه‏ها و برآوردی که از فضا دارد، تنها تغییر نقش می‏دهد و می‏کوشد در پسِ پرده آن‏گاه که نیاز است، اصلاحات و جریان فتنه را یاری رساند و همین گونه نیز می‏کند.
 
او همگام و همراه فتنه‏گران در نقشی که سزاوار خود اوست حرکت می‏کند، حمایت رسمی‏اش از میرحسین موسوی را اعلام می‏نماید و می‏کوشد کروبی را از کاندیداتوری منصرف سازد. او در همایش ورزشگاه آزادی هم در کنار فائزه هاشمی و همسر میرحسین موسوی حاضر می‏شود. کمی بعد نوبت بحث تقلب و کمیته صیانت از آراء می‏رسد و باز این خاتمی است که نقش‏آفرینی را به دوش می‏کشد.

 

خاتمی اردیبهشت ماه 1388 با اشاره به ضرورت صیانت از آراء تصریح می‏کند:«نگرانی ما از برگزاری انتخابات، بالضروره به معنای ریختن رأی باطله به نام فردی خاص یا نخواندن آراء نامزدی دیگر نیست. اگرچه در همه جای دنیا ممکن است این مسائل پیش بیاید. مراد ما از این ابراز نگرانی این است که اگر کسانی پیدا شوند که احساس وظیفه کنند تا برخلاف خواست مردم و برای اینکه به گمان خویش در پیشگاه خداوند سربلند باشند مانع از حضور مردم یا تأثیر آراء مردم شوند، دست اندرکاران انتخابات باید از تک تک آراء مردم در مقابل این افراد صیانت کنند.»
 
او از همان آغاز نتایج بعد از انتخابات را غیر واقعی می‏داند و برای این بیان خود این چنین استدلال می‏کند:«شاهدیم که تمامی امکانات مادی، معنوی، اجرایی و اداری در اختیار گروه خاصی است و با این وضع آنها نیازی به داشتن ستاد ندارند. اما در مقابل عده‏ای در محرومیت کامل به سر می‏برند و حتی برای یافتن محلی برای سخنرانی در تنگنا قرار می‏گیرند و در معدود جاهایی که امکان سخن گفتن پیدا می کنند، شلوغی و ناامنی را تجربه می‏کنند. سؤال اینجا است که سایر کاندیداها چطور باید حرف خود را به مردم منتقل کنند؟»

 

خاتمی همگام با فتنه‏گران پیش می‏رود و در جلساتی که با حضور هاشمی، میرحسین و کروبی تشکیل می‏شود، شرکت می‏کند. او بارها در سخنان خود حاکمیت را به گونه‏ای مخاطب قرار می‏دهد که گویی با خشونت‏گرانی خودخواه مقابل است. در تیرماه 88 او به دیدار خانواده دستگیر شدگان در ناآرامی‏های می‏شتابد و در حالی که پروژه شهیدسازی برای فتنه‏گران اهمیت زیادی دارد، از واژه شهید برای کشته‏شدگان بهره می‏برد. خاتمی می‏گوید:«متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بی‏مهری و کم‏لطفی قرار گیرید.»

 

وقتی شرایط بر فتنه‏گران تنگ می‏شود و بحث رجوع به مراجع قم برای اختلاف‏افکنی میان حاکمیت و علما موضوعیت پیدا می‏کند، باز این خاتمی است که دست به قلم می‏شود و به همراه موسوی، کروبی و 65 تن از اصلاح‏طلبان نامه ای خطاب به مراجع تقلید می‏نویسد. در این نامه ضمن اشاره به دستگیری شهروندانی که مثلا در راهپیمایی‏های مسالمت‏آمیز شرکت کرده بودند و نیز اتهامات مطرح شده، آمده بود:«دستگاه های تبلیغاتی دولتی و به ویژه صدا و سیما... با پخش اعتراف های نمایشی، سعی در اثبات اینگونه اتهامات واهی به حرکتی مردمی دارد که تنها و تنها برای پاسداشت جمهوریت نظام شکل گرفت.»

 

اگر بخواهیم نمایی کلی از دو دهه فعالیت خاتمی ارائه دهیم، باید اذعان کنیم او از همان آغاز بسترساز اصلی جریانی بود که حاکمیت دوگانه و ایجاد دوقطبی در کشور را دنبال می‏کرد. او در گام‏های مختلف زمانی گاه در صحنه و در مسئولیتی اجرایی خود پیشبرد اهداف حلقه آئین را به دوش کشید و گاه تغییر نقش داد و این همه را به بدل خود واگذار کرد. از این حیث بانی اصلی فتنه را خاتمی می‏بایست دانست؛ نه میرحسین! چه آنکه این خاتمی بود که داعیه‏داران فتنه را از نخست آموزگاری کرد.

 

ابطحی درخصوص نقش‏آفرینی‏های مثلثی که یک ضلع آن را خاتمی تشکیل می‏داد، تصریح کرد:«خاتمی فضای جامعه را می‌شناخت، وی اقتدار نظامی، ‌انتظامی و مقام معظم رهبری که در جایگاه والایی قرار دارند را می‏شناخت و با توجه به اینکه وی نسبت به این موضوعات شناخت داشت، این یک نوع خیانت است که از موسوی در موضوع تقلب حمایت کرد... پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با یکدیگر هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله رای برای چه بود.»

 
عملکرد خاتمی به گونه‏ای بود که حتی مورد تجلیل رضا پهلوی نیز قرار گرفت. فرزند شاه مخلوع ایران که با هفته‏نامه آلمانی اشپیگل گفت‏و‏گو می کرد، گفت:«من امیدوارم که آنها به شکل صریح تری انتقادات خود را نه تنها نسبت به تصمیمات رهبری، بلکه به تمام نظام ابراز کنند.  به عنوان مخالفسیاسی رژیم روحانیون در ایران فعال بوده و با اصلاح طلبان و معترضین در تماس هستم.» 
 

شهریور ماه 88 سردار عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اطلاعات دقیق‏تری از اظهارات محمد علی ابطحی ارائه کرد. او با اشاره به اعترافات ابطحی به بخشی از اظهارات این چهره نزدیک به خاتمی اشاره کرد که در آن می‏گفت:«خاتمی و [ابوالفضل] فاتح و مهدی هاشمی رفسنجانی می‌گفتند که "برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخابات گذشته فرق می‌کند. در این صورت جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمی‌توانند سرشان را بلند کنند و این معنای یکسره کردن کار است." یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه جا بیفتد. اعتراضات در انتخابات کاملا برنامه‌ریزی شده بود.»

 

جعفری همچنین به بخش‏هایی از سخنان خاتمی در سال 87 اشاره کرد که در آن خاتمی تصریح می‏داشت:«اگر در این انتخابات[دهم] احمدی‌نژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف می‌شود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می‌شود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کرد.»

 
خاتمی پس از آزادی سعید حجاریان به دیدار او شتافت و حتی پس از ماجرای نهم دی و خاموش شدن فتنه و در واپسین روزهای سال 88 نیز باز از جنبش سبز سخن راند. او گفت:«در این انتخابات اصلاح طلبی عنوان سبز را انتخاب کرد که تعبیر قشنگ و خوبی است؛ سبز نماد طراوت و روشنی و دوستی است. سبزی که مطرح شد، سبزی است که دلبسته به انقلاب اسلامی است و نسبتی با سلطه طلبان و منحرفان ندارد.»
 

وقتی عرصه بر فتنه‏گران تنگ می‏شود، باز این اوست که می‏کوشد تا با نامه‏نگاری و ارتباط‏گیری با حاکمیت عرصه را بر اصلاح‏طلبان باز کند و اکنون نیز شاید او بر این پندار باشد که باز نوبت اوست تا با چهره‏ای مظلوم و حق‏به‏جانب طریق توبه پیش بگیرد و باز معبر عبور اصلاح‏طلبان به سوی حاکمیت دوگانه و براندازی را باز کند.

 

خاتمی البته مواضعش مثل گذشته است. او هیچ‏گاه در هدف‏گذاری با سایر اصلاح‏طلبان اختلافی نداشته و ندارد. در شهریور 89 او ضمن تأکید بر اینکه اکنون متوهمان خشونت‏گرا حاکمیت را به دست گرفته‏اند، تصریح می‏کند:«ما اگر به آینده بنگریم و شاهد تلاش باشیم که برای آزادی کسانی که گرفتار شده‌اند صورت می‌گیرد و فضای امن و آزاد برای همه افراد و تشکل‌ها وگروه‌ها ایجاد می شود و "خردمندان خیرخواه" به جای "متوهمان خشونت گرا "میدان‏دار می شوند به سوی وضعیتی می‌رویم که در آن انتخابات سالم و بی‌حرف و حدیث و آزاد برگزار خواهد شد.» و این بدین معناست که خاتمی را نمی‏توان سوای از اندیشه‏های حلقه کیان و آئین تحلیل و تفسیر کرد. خاتمی همان خاتمی است و جنس نقش آفرینی او نیز همان.
 در همین رابطه حجت الاسلام سیدسلمان ذاکر عضو کمیسیون قضایی مجلس هم بر این باور است که اگر ما اخیراً شاهد آشوب هایی در تهران و برخی شهرها بودیم، این آشوب ها از تفکرات چندین ساله برخی افراد نشات گرفته بود به این معنا که این امکان وجود ندارد که عده ای یک دفعه علیه انقلاب و خون شهدا حرکت کرده باشند.
    وی در ادامه به فارس گفت: اقدام علیه انقلاب و نظام سابقه ای طولانی دارد که ریشه آن به دوران اصلاحات بازمی گردد، چرا که در این دوران عده ای مردم را با تفکرات غربی آشنا کرده و مکاتب مختلف را در کشور ترویج دادند.
    شاید آن روز که چپ های جوان سوپرانقلابی دهه 60 به یک باره تغییر جهت داده و با چرخشی ایدئولوژیک به دامن غرب شتافتند و فردی چون خاتمی را در راس قرار دادند کسی باور نمی کرد که چنین عاقبتی در انتظار آنها باشد.
    امروز اما با توجه به بی حرمتی فتنه گران به حضرت اباعبدالله در روز عاشورا، جای تعجب ندارد وقتی صحبت های خاتمی را در دوره ریاست جمهوری اش مرور می کنیم که تاکید کرده بود در تضاد بین آزادی و دین، دین باید قربانی شود. حسین شاهمرادی دبیر تشکیلات اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم معتقد است: خاتمی رئیس جمهوری بود که خواسته یا ناخواسته نسبت به لباس، شعارها، ادعاها و حتی سخنان خود منافقانه عمل کرد.
    بی تردید نقش نیروهای خارجی و عوامل اطلاعاتی این کشورها در انحرافات زمینه ساز و همچنین اتفاقات پس از انتخابات را نباید نادیده گرفت اما به هر حال چنین نفوذ عمیقی در میان سران فتنه در سال 88 از سوی سیا و موساد از کجا آغاز شده بود؟
    حجت الاسلام محمد زارع فومنی رئیس ائتلاف اصلاح طلبان جوان ایرانی اسلامی در پاسخ به همین پرسش به فارس گفت: سازمان جاسوسی سیا و موساد در بدنه جریان اصلاحات نفوذ کردند و خاتمی به عنوان رهبر این جریان در مقابل این نفوذ سکوت معناداری داشت.
    این اظهارنظر البته ناخودآگاه ذهن انسان را به سمت سخنرانی مفصل جورج سوروس و تشریح دیدارش با خاتمی سوق می دهد که هر چند از سوی رئیس دولت اصلاحات تکذیب شد اما گفته های سوروس به عنوان سندی در تاریخ همچنان باقی است.
    آشوب های سال 88 را از سویی در ادامه غائله 18 تیر سال 78 می توان تعریف کرد.
    به گفته میثم میرزایی تبار مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس، دولت اصلاحات با محوریت خاتمی رئیس جمهور وقت آن دوران، جنجال های سیاسی غائله 18 تیر را در کشور راه انداخت و ضرباتی را به نظام وارد کرد.
    وی در ادامه به فارس گفت: اصلاح طلبان همچنین سال گذشته نیز سعی داشتند چالش هایی بیش از سال 78 را برای نظام اسلامی ایجاد کنند که با هوشیاری ملت ایران و رهنمودهای مقام معظم رهبری با شکست مواجه شدند.
    ریشه یابی فتنه 88 از منظر فرهنگی نیز به شکل قابل توجهی سر از سیاست فرهنگی دولت خاتمی درمی آورد.
    در رابطه با این موضوع محمدمهدی میرزایی پور مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر عنوان کرد: اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ناشی از تاثیرات فرهنگی دولت اصلاحات بوده و از نظر سیاسی مردان اصلاحات و به خصوص خاتمی و کروبی نشان دادند که هیچ وجهه ای نزد مردم ندارند.
    این فعال دانشجویی تصریح کرد: اصلاح طلبان و در راس آنها شخص خاتمی، سعی داشتند نظام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک حکومت استبدادی دینی جا بزنند و با این اقدام بزرگترین خیانت را به انقلاب اسلامی روا داشتند.
    شاید به ظاهر در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم خاتمی از کاندیداتوری در آن انصراف داد و عرصه را به دیگران واگذار کرد، اما با توجه به تاثیر سیاست های دولت 8 ساله اش در عرصه های فرهنگی و سیاسی و حتی نمونه ای عملی همچون 18 تیر، جای شکی باقی نمی ماند که صحنه گردان اصلی فتنه 88 کسی جز شخص خاتمی نمی تواند باشد.
    باید افزود حرکت در سایه و حضور در حاشیه شاخصه رفتاری خاتمی است که آن را در عملکرد وی در دوران تصدی ریاست جمهوری نیز می توان مشاهده کرد.
    خاتمی در حالی که در دوران مسئولیتش بارها قانون زیر پاگذاشته شد تا آنکه خروج از حاکمیت را مطرح کردند نه تنها مخالفت و اعتراض نکرد بلکه گویی موید آن نیز بود. بنابراین وقتی در دوره اصلاحات تفکرات امام را متعلق به موزه های تاریخ دانستند و وی کلامی به اعتراض نگشود، نباید انتظار داشت که وقتی در دوران فتنه هم عکس امام را پاره کردند اندکی به ملامت برخیزد.

1- -کیهان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:28 عصر     |     () نظر
میثم میرزایی‌تبار مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت‌مدرس در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، درباره جلسه اخیر خاتمی با اعضای فراکسیون اقلیت مجلس و شروط وی برای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس گفت: خاتمی به عنوان رئیس‌جمهور سابق کشورمان فردی مورد تأیید نظام اسلامی بود اما در دوران 8 ساله اصلاحات وی و همفکرانش سعی داشتند افکار جدیدی را وارد نظام اسلامی کنند تا تفکر دینی از میان برود اما با دین‌داری مردم مواجه شده و موفق نشدند.

این فعال دانشجویی خاطرنشان کرد: خاتمی و یارانش سعی داشتند در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم نیز پیروز شوند اما به دلیل مواضع موازی با نظام اسلامی موفق نشده و دولت اصولگرا به پیروزی رسید.

میرزایی‌تبار در ادامه تصریح کرد: پس از به قدرت رسیدن دولت اصولگرا، دشمنان نظام اسلامی به همراهی خاتمی و یارانش علیه ملت ایران سرمایه‌گذاری فراوانی کردند؛ زیرا اصلاح‌طلبان این پتانسیل را داشتند تا به مقابله با مواضع نظام اسلامی بپردازند.

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت‌مدرس با تأکید بر اینکه خاتمی و یارانش سعی داشته و دارند دولت کنونی را زمین بزنند، اظهار داشت: پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم و ایام فتنه سال88 یکی از چهره‌هایی که نفاقش بر مردم روشن شد شخص "خاتمی " بود.

این فعال دانشجویی در ادامه گفت: خاتمی در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت و پس از انتخابات نیز اخباری مبنی بر تحرکات وی علیه نظام اسلامی منتشر شد.

میرزایی‌تبار با اشاره به اینکه خاتمی باید پاسخگوی مواضع ضد نظام خود در پیش و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم باشد، تصریح کرد: اکنون و پس از فتنه 88 چهره‌های سران و بدنه فتنه برای ملت ایران مشخص شده و این افراد باید محاکمه شوند.

وی افزود: سال گذشته مقام معظم رهبری زمینه بازگشت فریب‌خوردگان به نظام اسلامی را باز کردند و نشان دادند که رهبری نظام جمهوری اسلامی دایره مهر و عطوفتش همیشه وسیع است اما امثال خاتمی با ادامه مواضع خود بر ضد منافع نظام اسلامی، نشان دادند قصد بازگشت به بدنه انقلاب اسلامی را ندارند.

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت‌مدرس به جلسه اخیر خاتمی با اعضای فراکسیون اقلیت مجلس اشاره کرد و بیان داشت: خاتمی در این جلسه برای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی مجلس شرط گذاشته که باید بداند حق ندارد برای ملت ایران شرط بگذارد. خاتمی به خوبی درک کرده که این ملت و نظام اسلامی است که باید شروط بازگشت خاتمی به نظام اسلامی را مطرح کند.

این فعال دانشجویی با بیان اینکه قوه قضائیه باید درباره تحرکات اخیر خاتمی پیگیری‌ و برخورد کند، خاطرنشان کرد: اکنون مطالبه مردم از قوه قضائیه در خصوص سران فتنه محاکمه آنان است.

وی در پایان تأکید کرد: قوه قضائیه که اکنون افرادی چون کاوه اشتهاردی را محکوم می‌کند باید تیغ خود را به سوی سران فتنه نیز بکشد تا در دادگاه محکوم شوند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:26 عصر     |     () نظر

رسایی اتفاقات پدید آمده را ناشی از ضعف و ناکارآمدی مدیریت مجلس دانست؛
اتهام‌زنی دلخوش، جلوگیری لاریجانی از پاسخگویی رسایی، تحصن شبانه، موافقت استمزاجی! با سانسور نظرات نمایندگان

 

اظهارات روز گذشته کاظم دلخوش نماینده صومعه‌سرا که خود را سرباز لاریجانی خواند و تأکید کرد که حاضر است این موضوع را با خون خود بنویسد، با واکنش رسایی مواجه شد و پس از آن بار دیگر، دلخوش اظهارات تندی علیه رسایی مطرح کرد و به‌طور تلویحی او را به افشای پرونده‌هایی در دادگاه ویژه روحانیت تهدید کرد.

به گزارش رجانیوز، رسایی در مقابل این اظهارات از رئیس مجلس خواست که به او اجازه پاسخگویی بدهد که با این درخواست موافقت نشد و علی لاریجانی در مورد علت موافقت نکردن با این درخواست نیز گفت دلخوش در مورد رسایی مطلبی نگفته است.

با این حال، حمید رسایی شب گذشته را تا صبح در هیئت رئیسه مجلس متحصن شد تا مشروح مذاکره جلسه علنی روز سه‌شنبه را دریافت کند اما جهانبخش محبی‌نیا عضو هیئت رئیسه نیز با درخواست نماینده مردم تهران در مجلس موافقت نکرد.

با این حال، حمید رسایی در جلسه روز چهارشنبه مجلس از وقت نطق فاطمه آلیا استفاده کرد و انتقادات  مهمی در مورد نحوه اداره جلسه بیان کرد.

رسایی با بیان این که سخنان خود را خطاب به علی لاریجانی رییس مجلس بیان می کند، از اختصاص ندادن وقت 10 دقیقه ای بر اساس ماده 77 آیین نامه داخلی مجلس به وی از سوی لاریجانی انتقاد کرد و گفت: حال که اجازه ندادید سخن بگویم، اکنون لطف کنید و بشنوید.

رسایی با تشکر از فاطمه آلیا به واسطه این که وقت نطق خود را به وی داده است، در ادامه به روند اصلاح ایرادات شورای نگهبان به ماده 80 برنامه پنجم توسعه به عنوان موضوع مورد اختلاف کارشناسان، مجلسیان و دولت اشاره کرد و گفت:‌ خیلی از همکاران و رییس مجلس تمام تلاش خود را به کار بستند تا آنگونه که خود می پسندند این بخش از برنامه اصلاح شود اما اکثریت مجلس این گونه صلاح ندید.

وی افزود: آقای توکلی در جلسه روز گذشته پیشنهادی را مطرح کرد که به تصویب رسید اما از آنجا که حضرتعالی اصرار داشتید که مصوبه مطابق میلتان اصلاح شود اجازه طرح پیشنهاد دیگری را دادید.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه به درخواست مکرر خود و حدود 10 تن از نمایندگان مجلس نظیر آقایان قربانی، کوچک زاده ، شهرزاد و... در مدت دو ساعت برای طرح تذکر نقض قانون اساسی و اخطار قانون اساسی اشاره کرد و گفت: لاریجانی بر خلاف مواد مصرح در آیین نامه اجازه طرح تذکر را به نمایندگان نداد و از این رو خلاف قانون عمل کرده است.

وی با اشاره به این که در ساعت 17 و 11 دقیقه دیروز اجازه طرح تذکر در جلسه علنی را یافته است اظهار داشت: وقتی که بنده تذکراتم را بیان می کردم شما (لاریجانی) بارها وارد سخن بنده شدید و به بهانه اتمام وقت - که وقت تمام هم نشده بود- اجازه اخطار قانون اساسی را به من ندادید.

رسایی، اظهار نظر دلخوش، در جلسه علنی دیروز با بیان "ما سرباز شما (لاریجانی) هستیم" را نیز مورد توجه قرار داد و گفت: بنده هم وقتی پس از دو ساعت اجازه سخن گفتن یافتم خطاب به شما گفتم که بنده و خیلی از دوستان سرباز شما نیستیم هرچند شما را دوست داریم ولی این دلیل نمی شود که ما را دو ساعت برای طرح تذکر معطل نگه دارید.

وی در ادامه با مروری بر مفاد ماده 77 آیین نامه مجلس در ارتباط با حق 10 دقیقه ای نمایندگان برای ایراد تذکر در دفاع از خود پس از انتساب نسبت سوء به آنها خطاب به لاریجانی تصریح کرد:‌ شما دیروز اجازه این کار را به آقای دلخوش دادید، در حالی که بنده به کسی اهانت نکرده بودم، من فقط اظهارات وی را نقل کرده بودم و چیزی که او گفته بود را گفتم؛ اما شما به همان دلایلی که همه می دانند به وی اجازه تذکر ماده 77 را دادید درحالی که نام وی در لیست تذکر مربوطه ذکر نشده بود.

به پرونده مختومه خود در دادگاه روحانیت افتخار می کنم

به گزارش ایرنا، نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس خاطرنشان کرد: آقای دلخوش در تذکر دیروز خود نه تنها تلویحا بلکه صراحتا اعلام کرد که با خونش می نویسد که سرباز شماست و برای دومین بار پشت تریبون در رابطه با پرونده بنده در دادگاه ویژه روحانیت و جریانات روز قدس سخن گفت که حتی شما خود گفتید که رسایی به من تذکر داده ، شما چرا این حرفها را می زنید؟

وی با اشاره به درخواست خود برای طرح تذکر ماده 77 گفت: شما (لاریجانی) اجازه بیان تذکر را به من ندادید و گفتید که آقای دلخوش که درباره شما صحبت نکرده بود و میکروفن بنده را قطع کردید؛ انگار شما فراموشی گرفته اید؟!

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خاطرنشان کرد: بار قبل نیز که آقای دلخوش چنین اتهامی را مطرح کرد قصد تذکر را داشتم که آقای ابوترابی فر وساطت کردند و به احترام ایشان چیزی نگفتم.

وی خطاب به رییس مجلس شورای اسلامی افزود: تا چه زمانی باید در برابر سربازان شما سکوت کنم؟

رسایی با بیان این که به پرونده مختومه خود در دادگاه ویژه روحانیت افتخار می کند افزود: در این پرونده یک مفسد اقتصادی و دوستانش به دلیل پیگیری اقدامات آنها از من شکایت کرده بودند که دادگاه ویژه روحانیت در کمال ناباوری مرا محکوم کرد و این در حالی بود که شاکی پرونده مدت یک سال و نیم زندان قطعی به واسطه جرایم ارتکابی دارد و اکنون دو سال و نیم است که فراری است.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به این که فرد متخلف روزنامه ای دارد که در طول دو سال و نیم گذشته منتشر شده است، تصریح کرد: هیات نظارت بر مطبوعات هم فقط به دلیل روابط سیاسی به او حتی یک تذکر نداده است.

وی افزود:‌این موضوع، موضوع سوالم از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در روزهای آینده مطرح خواهد شد.

این نماینده مجلس هشتم در ارتباط با فرجام پرونده خود در دادگاه ویژه روحانیت نیز گفت:‌ با پیگیری مراکز عالی نظام و مسوولان دادگاه مشخص شد که این حکم بر خلاف موازین صادر شده است و لذا من در این پرونده تبرئه شدم.

* *حضور در اتاق عضو هیات رییسه

رسایی که سخنانش با تذکر ابوترابی فر رییس وقت جلسه علنی مبنی بر اتمام وقت نطق همراه شده بود، اظهار داشت:‌ در اینجا سخن خویش را تمام می کنم و 10 دقیقه خود را پشت تریبون می گذارم برای این که در تاریخ ثبت شود.

وی در ادامه گفت که شب گذشته تا صبح در اتاق محبی نیا عضو هیات رییسه مجلس بوده است از ابراز لطف محبی نیا به وی در این مدت تشکر کرد و گفت: اما برخی دوستان در هیات رییسه کم لطفی کردند.

نماینده تهران در مجلس در ادامه به خواسته خود مبنی بر دسترسی به سی دی مذاکرات مجلس اشاره کرد و گفت: تقاضای من ارایه آن چیزی بود که در رادیو پخش شده و جالب است که به من نماینده، سخنان خودم را نمی دهند.

** ابوترابی فر: لاریجانی با توجه آیین نامه و محدوده اختیارات عمل کرد

نایب رییس مجلس شورای اسلامی که ریاست آن زمان جلسه علنی را برعهده داشت در پاسخ به سخنان رسایی گفت:‌ آقای لاریجانی با توجه به آیین نامه و محدوده اختیارات رییس جلسه پیشنهادهای آقایان توکلی و مصباحی مقدم را مورد بحث قرار داد.

حجت الاسلام محمد حسن ابوترابی فر با اشاره به این که آقای مصباحی مقدم از صبح امروز تقاضای طرح تذکر آیین نامه ای را داشته است افزود: آقای مصباحی مقدم در توضیحاتشان توضیح خواهند داد که با توجه به توافق انجام شده تصمیمی را (در کمیسیون تلفیق) داشتند و جلسه نیز با این پیشنهاد همراهی داشت.

وی در ادامه با اشاره به درخواست رسایی برای در اختیار داشتن سی دی مذاکرات مجلس، در این زمینه از نمایندگان رای گیری استمزاجی به عمل آورد.

رأی‌گیری عجیب ابوترابی‌فرد به شیوه استمزاجی برای در اختیار قرار دادن سی‌دی مذاکرات مجلس به نمایندگان با نظر خود آن‌ها، نیز با رأی عجیب‌تر نمایندگان به پیشنهاد همراه شد.

این در حالی است که این رویه، بر خلاف اصل 69 قانون اساسی است که تأکید می‌کند مذاکرات باید برای عموم پخش شود، در حالی که نتیجه رأی استمزاجی مجلس یعنی منافقین هم می‌توانند مشروح مذاکرات را که از رادیو پخش می‌شود، ضبط کنند اما اگر یک نماینده مجلس خواست سی‌دی همان مذاکرات را به‌دلیل اینکه در مجلس بوده و امکان ضبط نداشته، از مجلس بخواهد، ممکن است با نظر مخالف یکی از نمایندگانی که در طول جلسه علنی اظهانظری داشته مواجه شود و نتواند مشروح مذاکرات را داشته باشد.

همچنین این رأی استمزاجی به این معنا است که برخی نمایندگان از اینکه نظرشان را دیگران متوجه شوند، واهمه دارند که این خلاف شأن مجلس است.

در عین حال، به‌نظر می‌رسد رأی‌گیری استمزاجی که خارج از چارچوب طرح و لایحه است و نتیجه آن در این مورد، صراحتاً خلاف قانون اساسی و شأن مجلس است، برای توجیه رفتارهای خلاف آیین‌نامه اداره کنندگان مجلس است که در حقیقت به حجم این رویه‌های غیرقانونی اضافه می‌کند.

سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی رای گیری استمزاجی امروز درباره تحویل ندادن فایل صوتی نمایندگان در جلسات علنی به دیگر نمایندگان را نیز غیر قانونی خواند و گفت: طبق قانون اساسی مشروح مذاکرات مجلس باید به صورت علنی در اختیار عموم قرار گیرد مگر اینکه هیات رییسه نمایندگان مجلس را جزو عموم مردم نداند.

رسایی افزود: این رای گیری به این معنی است که نباید نمایندگان به مشروح مذاکرات مجلس دسترسی داشته باشند؛ یعنی اینکه نمایندگان از اینکه دیگران صدایشان را شنیده اند می ترسند.

وی این کار را ارتکاب یک اشتباه برای پوشاندن اشتباهات دیگر هیات رییسه قلمداد کرد و آن را سبب ضعف مدیریتی و ناکارآمدی مجلس دانست.

رسایی از اینکه افرادی چون مشاور رییس مجلس اقدام به تکذیب این تحصن کرده اند انتقاد کرد و درباره اظهارات محبی نیا به خبرنگاران نیز اظهار داشت: من به عنوان یک اصولگرای واقعی این اعتراض را داشتم تا هیات رییسه که ادعای اصولگرایی دارد روال خود را تغییر دهد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:14 عصر     |     () نظر
وقتی آقای "قوه قضائیه در اغما" نگران قوه قضائیه می‏ شود
شلاق جمهوری‌اسلامی شرف دارد به لندن‌نشینی و بی‌بی‌سی پرستی!

 

آقای صادق کوشکی که به دلایل نامعلومی! در طی سال‌های اخیر علاقه زیادی به حمله علیه رئیس‌جمهور و دولت نشان داده و پس از چند سال جوسازی و سیاه‌نمایی علیه قوه قضائیه در ستون ثابتی که در هفته‌نامه یالثارات داشت، ناگهان نگران فضاسازی علیه این قوه شده و در نقش وکیل مدافع آن، به روزنامه ایران و کاوه اشتهاردی به‌دلیل اعتراض به حکم عجیب صادره علیه او هجمه کرد.

نکته جالب اینکه ستون ثابت "همولایتی" و "قوه قضائیه در اغما" به قلم کوشکی در هفته نامه "یا لثارات الحسین" هر هفته به‌عنوان توپخانه علیه قوای سه‌گانه و قوانین جاری کشور عمل می‌کرد.

یادداشت کوشکی که در سایت الف متعلق به آقای احمد توکلی منتشر شد، مورد استقبال رسانه‌های متمایل به جریان فتنه نیز قرار گرفت.محمد حسین زاده از نویسندگان رجانیوز به یادداشت کوشکی پاسخ داد و آن را برای سایت الف ارسال کرد که به‌دلیل امتناع گردانندگان این سایت از درج پاسخ، رجانیوز، آن را منتشر می‌کند.


1-    کاوه اشتهاردی چند روزی است که به شش ماه حبس و ده ضربه شلاق محکوم شده است. من به این که ایشان آیا خطا کار هستند یا نه کاری ندارم! بلکه انتقاداتی که این روزها از قوه قضاییه می شود دلیلی دیگر دارد. کسی با قانون مخالفت نکرده است! کسی نگفته است که کاوه را زندانی نکنید و یا بخاطر اینکه فرزند شهید است شلاق نزنید! نه، در جمهوری اسلامی اگر فردی فرزند شهید هم باشد ولی مجرم، باید مجازات شود! اصلا پدر کاوه اشتهاردی رفته شهید شده است که همین اتفاق بیافتد! و این تبعیضات از جامعه رخت برکند!

2-    تمام حرف ما جای دیگری است! می گوییم اگر سارقی به خانه ای شبانه دستبرد زد و صاحبخانه متوجه شد و با دزد مذکور دست به یقه شد و چند سیلی هم حواله دزد محترم کرد، اولویت محاکمه با کدام است ؟ درست است اول صاحبخانه را محاکمه کنند و بعد اگر شد و یا نشد، دزد را محاکمه کنند؟ مگر نه این است که جرم دوم به‌خاطر جرم اول اتفاق افتاده است! اگر دزد محترم، دزدی نمی فرمودند، صاحبخانه مادر مرده هم کاری به کار او نداشت!

3-    بچه های انقلاب بیشتر از همه پایبند به قانون جمهوری اسلامی هستند، مگر می شود کسی که حاضر است جانش را برای حفظ این انقلاب بدهد، در مقابل حکم قانون آن ایستادگی کند و بگوید قانون را قبول ندارد! اما  اگر دادگاهی طلبه سیرجانی را به حبس محکوم کند، اعتراض‌مان را می کنیم، نقدمان را می کنیم و اگر موثر هم نبود، سرمان را بالا می گیریم و به‌خاطر همان سخن حضرت امام، با افتخار حکم را قبول می کنیم! آیا طلبه سیرجانی زمانی که مورد اتهام قرار گرفت، به لندن فرار کرد؟ آیا حسین شریعتمداری به‌خاطر دادگاهی شدن لس‌انجلس نشین شد؟ آیا مدیر مسئول روزنامه جوان بخاطر محاکمه اش رفت با بی بی سی مصاحبه کرد و به جمهوری اسلامی فحش داد؟ آیا مدیرمسئول سایت رجانیوز که تاکنون بارها در دادسرا و دادگاه برای پاسخگویی به اتهاماتش حاضر شده، برای یک بار حاضر شده، آب به آسیاب دشمن بریزد؟ همین کاوه اشتهاردی زمانی که حزب منحله مشارکت می خواست به بهانه‌ی حکم او به تخریب قوه قضاییه بپردازد، مگر موضع شفاف و صریح نگرفت؟ مگر نمی توانست مانند خواص چند پهلو، موضعی بگیرد که  هم خدا را داشته باشد و هم خرما را!  نه همه‌ی نیروهای انقلاب نقدشان را به قوه قضاییه جمهوری اسلامی می کنند و تا لحظه اجرای حکم اعتراض‌شان را می گویند ولی از زیر اجرای حکم به دامان ناپاک دشمن فرار نمی کنند!

4-    فرق ما با موسوی این است که او قانون را زیر پا می گذارد و ما روی سر. فرق ما با او این است که بعد از گذشت یک سال از فتنه گری موسوی و کروبی، بچه های حزب الله محاکمه می شوند به جرم روشنگری!

ترس‌مان این است که فردا روزی دادگاهی برپا شود و آقای موسوی و کروبی و خاتمی و آقای لندن نشین! از  شهید حسین کبیری  به‌خاطر جلوگیری از آشوبگری فتنه گران در خیابان های تهران شکایت کنند و حکم محکومیت شهید کبیری و شهدای بسیج فتنه 88 هم صادر شود!

5-    جوان انقلابی هیچ وقت قوه قضاییه را تخریب نمی کند! که قوه مجریه و مقننه را هم. ولی نقد چرا! ولایت‌مداری یعنی در عرصه عمل تمکین کنیم. اگر رهبر  انقلاب فرمودند رعایت مقررات نظام جمهوری اسلامی واجب است و تخلف از آن حرام است، می گوییم سمعا و طاعتا! اما آیا موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی شامل این گفته آقا نمی شوند؟ این گفته آقا فقط برای بچه حزب اللهی‌ها ست؟ هیچ کس در مقابل قانون جر زنی نکرده است آقایان! ما می گوییم بعد از اینکه موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی را محاکمه کردید، گردن نیروهای انقلاب از مو باریک‌تر! شلاق جمهوری اسلامی هم، برای ما شرف می آورد. شلاق جمهوری اسلامی از لندن نشینی و بی‌بی‌سی پرستی با ارزش‌تر است! ما شیعیان همان امامی هستیم که وقتی دست یکی از محببینش را که جرمی مرتکب شده بود، قطع کرد با افتخار به همه می گفت که دستم را بهترین انسان روی زمین قطع کرده است. اگر ولی ما بگوید سکوت کنیم، سکوت می کنیم و اگر بگوید جان بدهیم، جان می دهیم.

6-    امروز که بعضی فریاد بر می آورند که نباید قوه قضاییه تخریب شود، جای سئوال دارد در این چند سال که قوه مجریه و رئیس آن، با همدلی خارج نشینان و داخل نشینان وابسته‌شان تخریب می‌شد، چرا سکوت کردند؟ معترضین به حکم کاوه اشتهاردی اگر فردا روزی دستگاه قضا بخواهد معاون اول رییس جمهور را محاکمه کند، اولین حامیان قوه قضاییه هستند، اینکه چه حکمی در می‌آید و آیا معاون اول مجرم هست یا نیست مهم نیست، مهم این است که در جمهوری اسلامی هیچ کس مصونیت ندارد که جرمی بکند و کسی با او کاری نداشته باشد!

7-    نکته‌ی آخر هم اینکه امثال اشتهاری از خون پدرشان برای فرار از محاکمه‌ی خود، سنگر نساخته اند، بلکه بیرقی علم کرده اند که بگویند روزی فرزندان روح الله رفتند و خون خود را نثار انقلاب کردند تا با سرخی خون‌شان هر کس را که می خواهد جلوی این انقلاب بایستد، رسوا کنند. کسانی امروز خون شهدا را پایمال کرده اند که بعد از یکسال فتنه گری، در لندن نشسته اند و برای ضربه زدن به این نظام نقشه می کشند و از محاکمه فرزندان انقلابی روح الله در پوست خود نمی گنجند!

متن کامل یادداشت آقای کوشکی در سایت الف:

1.  این جمله حضرت امام تاریخ مصرف ندارد! "تو غلط میکنی که قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد!" حرمت قانون نظام جمهوری اسلامی آنچنان است که اگر کسی در برابر آن بایستد خسران دنیا و آخرت را نصیب خود ساخته است! خواه ابوالحسن بنی‌صدر باشد، خواه مهدی کروبی و خواه میرحسین موسوی و خواه هر آدم‌خوش‌سابقه دیگر!

2.  بر اساس فتوای حضرت امام و مقام معظم رهبری رعایت مقررات نظام جمهوری اسلامی واجب است و تخلف از آن حرام است و موجب ضمان نیز می گردد!

3.  شلوغ‌کاری رسانه‌ای اخیر در خصوص اعلام حکم مدیر مسوول روزنامه دولتی ایران خواسته یا ناخواسته مصداق بارز "جر زنی" در برابر قانون است! مدیر مسوول روزنامه ایران در دادگاه مطبوعات محکوم شده و در عوض پیمودن مسیرهای قانونی جهت اعتراض به حکم دست به جنجال رسانه‌ای می‌زند! راستی فرق میان این جوان عزیز و میرحسین موسوی در این موضوع خاص چیست؟ مگر نه این که موسوی هم به جای تمکین در برابر قانون شیوه "جر زنی" در برابر قانون را در پیش گرفت؟

4.  به نظر برخی دوستان یک بام و دو هوا در جمهوری اسلامی هم صادق است؟ اگر ایستادن در برابر قانون غلط است برای همه است و اگر مجاز است برای همه است! بعید است که مدیر مسوول ایران فراموش کرده باشد که سال گذشته چند بار درخواست تمکین به قانون را برای موسوی و حامیانش مطرح کرده است!

5.  از سوی دیگر دوستان روزنامه ایران آنچنان به مقوله تخریب و تضعیف و سیاه‌نمایی حساسند که اگر کسی اسب رییس دفتر رییس‌جمهور را یابو خطاب کند فریاد تخریب و تضعیف‌شان گوش فلک را کَر خواهد کرد! آیا این دوستان معتقدند که تخریب و تضعیف سایر قوای مملکت (مثلا قوه قضاییه) خالی از اشکال و بلکه لازم است که همه توان خود را برای تخریب و تضعیف آن بسیج کرده‌اند؟ آیا این همه سیاه‌نمایی درباره عملکرد قوه‌قضاییه ربطی به اراده این قوه مبنی بر بهره‌گیری تخلفات برخی دانه‌درشتهای مقیم دولت ندارند؟

6.  در نهایت که این باعث افتخار نظام است که در مملکت اسلامی، فردی که با اتهامات مالی و سیاسی فراوان از چنگ عدالت گریخته است، و حتی جرئت دفاع از خود را نیز ندارد، باز هم برای احقاق حقش به دامن همین عدالتخانه بر می گردد. چرا این نقطه مثبت انقلاب را تبدیل به نقطه سیاه می کنید؟

7.  اگر تخریب و تضعیف و سیاه‌نمایی و دستگاه‌های نظام جمهوری اسلامی ناپسند است (که هست!) تفاوتی میان این دو دستگاه‌ها وجود ندارد! بعید است آقایان جنجال کننده یادشان باشد و شنیده باشند که مقام عظمای ولایت تضعیف مجلس ششم را حرام دانسته بودند! آیا قوه قضاییه فعلی از مجلس ششم بی‌حرمت‌تر است که دوستان با استفاده از امکانات بیت‌المال کمر به تخریب و تضعیف آن بسته‌اند؟

8.  ولایت پذیری و تن به قانون جمهوری اسلامی دادن ادعا نیست! بلکه در رفتار عملی افراد متجلی می‌شود! اگر دوستان عزیز مدعی ولایت پذیری نمی‌دانند بدانند که الان زمان ثابت کردن ادعایشان است! و البته سرنوشت مردودی‌های این آزمون را هم در همین یک سال اخیر به چشم دیده‌اند و دیده‌ایم!

9.  امیدواریم، مدیر مسوول روزنامه دولتی و حامیان ایشان فراموش نکنند که تخلف از قوانین جمهوری اسلامی حرام است! و امیدواریم در این آزمون سربلند بیرون بیایند!

و خواهش می‌کنیم که پشت خون پدران بزرگوارشان نیز سنگر نگیرند! راستی عاقبت فرزند متخلف شهید بهشتی چه شد؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:11 عصر     |     () نظر


پس از موضعگیری‌ شخصیتهای مختلف بخصوص امام جمعه موقت و دادستان تهران در روز 10 دی ماه سال جاری، همچنین مواضع صریح و بی‌پرده حجه‌الاسلام مهدی طائب در خصوص فتنه‌گران. قابل پیش بینی بود که سران فتنه که پیش از این هر اتفاقی  را فرصتی برای عرض اندام و خود نمائی  می‌دانست، به سرعت وارد میدان شده و مواضع تندی بگیرند. موضع‌گیریها با  پخش  مصاحبه زهرا رهنورد(زهره کاظمی) آغاز و  سپس کروبی برای عقب نماندن از قافله و البته با هماهنگی قبلی وارد میدان شد. رهنورد در مصاحبه خود با رسانه‌ای به نام "رسا" -که معلوم نیست با کدام درآمد راه‌اندازی و اداره می‌شود- به چند نکته اشاره کرده است که مهمترین و قابل تأمل‌ترین آنها ادعای او مبنی بر زنده بودن زیرزمینی فتنه است. وی می‌گوید خود را آماده زندان و چوبه دار می‌بیند، تلاش دارد دین فروشیها  جریان مرده سبز را  با گره زدن به  انقلاب بزرگ حضرت امام(ره) یکسان جلوه دهد؟!. در ادعائی عجیب انقلابی که حضرت امام خمینی(ره) از سال 42 سنگ بنای آن را بنا نموده و بسیاری از علمای بزرگ پیش از ایشان، زمینه‌چینی‌های لازم برای ظهور و بروز آن را انجام داده بودند را انقلابی می‌داند که «پیروزی زود رس» داشته و زیر ساختهای آن آماده نبوده است.کروبی نیز مثل همیشه تلاش می‌کند محور حرفهایش را امام(ره) قرار داده و دوباره همه اتهامات واهی را که بارها از او شنیده‌ایم به نظام اسلامی ایران نسبت دهد. او نیز خود را آماده مردن دانسته و می‌گویی «بیدی نیست که با این بادها بلرزد!». اما «سر فتنه» هنوز تا نگارش این مطلب سکوت اختیار کرده است. در یک نگاه کلی می‌توان نسبت به مواضع اتخاذ شده موارد ذیل را بیان کرد.

1-    رهنورد و کروبی با سخن راندن از امام(ره)  تلاش می‌کنند اقدامات و مواضع خود را به نحوی تطهیر نمانید.

2-    رهنورد و کروبی به نمایندگی از جریان فتنه، با بی‌مهری گذشته انقلاب را زیر سؤال برده و معلوم نیست اگر بدر این گذشته اشکالاتی  بوده است؛ چرا با افتخار دائماً تلاش می‌کنند خود را به این گذشته پیوند بزنند و یا اینگونه وانمود کنند که نقشهای مهمی در گذشته انقلاب داشته‌اند.

3-    رهنورد با کلید واژه‌‌ای  بسیار مهم، فعالیتهای زیرزمینی و غیر خیابانی جریان فتنه‌گر را لو داده است. طبق گفته او ، جریان فتنه از وقتی فهمیده است  که قادر نیست مطامع خود را در کف خیابان به دست آورد،  اقدامات خود را به سمت فعالیتهای خرابکارانه و زیرزمینی سوق داده است.سؤال اینجاست که تئوری فعالیت‌های  زیر زمینی با عملیاتهایی چون ترور اساتید هسته‌ای هم نسبتی داشته است یا خیر؟!

4-    مقایسه عملکرد و مواضع سران فتنه با مواضع امام(ره) نسبت به رژیمهای استکباری بخصوص آمریکا نشان از تفاوت ماهوی عمیق ادعاهای کذب فتنه‌گران و عملکرد آنها دارد.کروبی در بیانیه اخیر خود به نوعی از اینکه در آن سوی مرزها از او حمایت می‌شود به خود و همراهانش بالیده است!

5-    در آخر باید گفت ،گردانندگان اصلی فتنه با به میدان فرستادن رهنورد بعنوان اولین پاسخگو خواستند تا بازخورد مختصری از عکس‌العمل فضای جامعه و مسئولین قضائی کشور به دست آورند، آنها  می‌دانستند احتمالاً نظام مواضع تندی نسبت به رهنورد با توجه جنسیت او اتخاذ نخواهد کرد و او می‌تواند فضای سنگین حاکم بر جریان فتنه را پس از 9 دی سال جاری بشکند.دیگر آنکه موضع‌گیریهای نفر پنجم انتخابات 88-پس از آرای باطله- نیز چندان ارزشی برای برخورد ندارد لذا این دونفر  فعلاً نقش جاده صاف کن را بازی کردند تا برای موضع‌گیری فتنه‌گر اصلی داخل کشور  فضاسازی لازم را انجام دهند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:8 عصر     |     () نظر

کروبی مرگ ببر روسی را جنایت رژیم خواند!

به گزارش ننجون پرس بعد ازآنکه مدیریت باغ وحش علت مرگ ببر روسی را آلوده بودن این حیوان به بیماری مهلک ایدز بیان کرد آقای دائم الخواب شیخ مهدی کروبی با صدور بیانیه ای تکان دهنده پرده از یک جنایت هولناک برداشت.

در بیانیه کروبی آمده است : نزدیک به یک سال است که تمام مشقات راه را بردوش گرفته و با اسناد معتبر! از تجاوزهای وحشتناک خبرداده بودم که متاسفانه کسی قصد باورش را نداشت.

از آنجا که اخیرا مطلع شدیم ببر بزرگوار و دوست داشتنی معروف به ببر روسی با وضعیتی اسفبار و به دلیل آلوده بودن به بیماری ایدز دار باقی را وداع گفته و جانسوزانه به دیار فانی رفته است این سئوال پیش می آید که آیا مرگ این حیوان نازنین دلیلی بر تجاوزات صورت گرفته نیست؟!

به راستی چرا و چگونه این ببر ماده به بیماری ایدز آلوده شده است؟! و جرم این حیوان چه بود جز اینکه می خواست گاها سبزی بخورد!

بر پایه این گزارش کروبی لباس شخصی های رژیم را مسبب این فاجعه دانسته و می گوید: بایدروزی درمقابل افکار حقوق حشری پاسخگو باشند

وی در ادامه ضمن تسلیت این ضایعه سنگین به تمام گربه های خیابانی و بیابانی به بازماندگان آن مرحومه قول داد تا روشن شدن قضیه دیگر نخوابد!

گزارش خبرنگار ما می افزاید به همین مناسبت مجلس ختمی از طرف موسوی و کروبی در یکی از باغ وحش های اطراف تهران برگزار خواهد شد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:6 عصر     |     () نظر
مروری بر یک خاطره خبرساز درباره محمد خاتمی

 

درست یک سال پیش بود که انتشار خاطره ای از پدر سید محمد خاتمی درباره "غربزدگی" رئیس بنیاد باران، بازتاب زیادی در رسانه های اینترنتی داشت و ابهامات جدیدی را درباره عقاید سیاسی آقای خاتمی بوجود آورد.

شبکه ایران نوشت: مرور این خاطره در زمان کنونی که فعالان سیاسی بر پیگیری اتهامات محمد خاتمی از جمله دیدارهای وی با جوروج سوروس( پدر انقلاب های مخملی دنیا) تاکید می کنند، صحت برخی از این اظهارات را تقویت خواهد کرد.

بنابر این گزارش، آیت الله علی خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری که در شب های هشتم، نهم و دهم محرم(88) در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی حضور داشته است، به نقل خاطره ای تامل برانگیز درباره سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، پرداخت.

وی در این باره گفت: در زمانی که سید محمد خاتمی به سمت وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت‌الله خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت که "خطرناک است، پسر من غربزده است ."

آیت الله خزعلی در ادامه سخنانش اضافه کرد که "متا سفانه در دوره ای  افرادی غرب زده، رئیس جمهور شدند که باعث شدند کشور پسرفت کند. در جلسه ای 3 نفره که من و آیت الله جنتی در خدمت یکی از بزرگان بودیم. آیت الله جنتی گفت ما در شورای نگهبان به خاتمی رای دادیم و پشیمان هستیم."

آقای خاتمی در دولت اول آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر فرهنگ مشغول به کار شد اما پس از آنکه توفیق چندانی در مواجهه با "تهاجم فرهنگی غرب" و اجرای تاکیدات رهبر معظم انقلاب در این باره نداشت، از وزارت ارشاد استعفا کرد.

در سال های گذشته هم فعالان سیاسی حامی انقلاب از رویکرد دولت اصلاحات و آقای خاتمی انتقاد کردند و حمایت دولت های غربی از رویکرد آنان را، به عنوان یکی از  نقاط ضعف دولت های هفتم و هشتم دانستند. آنان همچنین معتقدند که رئیس بنیاد باران در برخی موارد در مسیر دلخواه غرب حرکت کرده است.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم هم، افرادی چون کیان تاجبخش، دیدارهای آقای خاتمی با جورج سوروس، پدر انقلاب های مخملی را که در سال های گذشته صورت گرفته بود فاش کردند.

گرچه رئیس بنیاد باران در ابتدا، این موضوع را تایید نکرد اما چندی بعد خود سوروس به دیدارهایش با آقای خاتمی اذعان کرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/10/15:: 8:5 عصر     |     () نظر

حج که می‌شود مدینه را رنگ برمی‌دارد، مخصوصا صبحگاه هنگام برپایی نماز جماعت که رنگ‌ها به سپیدی مسجد‌النبی (ص) و بین‌الحرمین می‌نشینند. مدینه در حج و عمره مصداق آیه خداست که فرمود: «و شما را از تیره‌های مختلف آفریدیم.»



به مدینه منوره، زیارت در مدینه رسم خاصی دارد،‌ باید به آن پایبند بود، وگرنه از همان هم بی‌نصیب می‌مانیم. انتظار و سکوت در این شهر رسم است، حاجی باید تحمل داشته باشد، فرقی نمی‌کند برای زیارت مسجد رسول الله (ص) و روضه‌اش یا برای بقیع.



بقیع را باید آرام زیارت کرد، حتی از دور. این قانون برای همه است، ایرانی و غیر ندارد؛ اما چون بیشتر ایرانی‌ها گروهی و با کاروان به قبرستان وارد می‌شوند، تذکرها برای آنها بیشتر است، برای این‌که پرچم و تابلوی نشان کاروانشان را بالا نگه ندارند، با صدای بلند نوحه نخوانند، گریه نکنند و آرام ذکر بگویند.



پشت پنجره‌های مشبک بقیع، غریبانه‌ترین نجواها و آرامترین ذکرها را می‌توان شنید، به‌خصوص در نوبت زیارت بانوان که همچنان محدودند و سهمشان از زیارت بهشت بقیع، فقط دقایقی ایستادن پشت پنجره‌های فولادی است.

بقیع تابلوی توقف ممنوع ندارد؛ ولی ایستادن طولانی مقابل آن از هر جای دیگر این شهر ممنوع‌تر است. بقیع هم قانون خاص خود را دارد، قانونی که ماموران، آن را نوشته و ننوشته، آن‌طور که دستور گرفته‌اند و گاه خود می‌خواهند، اجرا می‌کنند.



هرچند این دستورها و محدودیت‌های ماموران سعودی که هرسال بیشتر و سخت‌تر هم می‌شود، سبب نمی‌شود زائران از زیارت بقیع دست بکشند.



حاجی این رسم‌ها و دستورها را تحمل می‌کند، آداب زیارت را آرام به‌جا می‌آورد تا این فرصت گرانبها را که شاید دیگر نصیبش نشود، از دست ندهد. او قصد قربت کرده است، پس باید از پشت همین درهای بسته بهشت مدینةالنبی خود را آماده کند تا اذن دخول به خانه خدا را بیابد و ادب زیارت کردن معبود را فراگیرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:59 عصر     |     () نظر
 
بسم تعالی

 

به اعتقاد راسخ بنده، حوادث بعد از انتخابات در خیابانهای تهران و جنایات رخ داده علیه حیثیت مردم ایران زمین و کشتار وحشیانه مردم و جوانان توسط عمال خاتمی و موسوی، تنها و تنها به علت عقده ایست که از شکست مردمی در دل دارند.بی شک امثال هاشمی رفسنجانی- خاتمی دیکتاتور و موسولینی(موسوی) هیچگاه انتظار نداشتند خرجهای کلانشان باعث رای آوردن دکتر احمدی نژاد می شود. اگر سال 75 نتواستند ریاست جمهوری مادام العمر هاشمی رفسنجانی را تثبیت کنند، اما تصمیم گرفتند از سال84 بدینسو سایه مدیریت هاشمی و یا مدیران هاشمی را بر سر مملکت بگسترانند و شعار چرخش نخبگان!! را عملی کنند.

- هاشمی می خواهد از ملت انتقام بگیرد. جوانان حزب اللهی بگوش باشند که موسوی خوئینی ها به دام اعتیاد افتاده و عده ای جهت سرپوش گذاشتن بر جنایات ضد مردمی هاشمی رفسنجانی، در حال بزرگنمایی این عنصر فرسوده هستند. نامه اتشین و جواز فتنه را هاشمی صادر کرد- دستور ریختن به خیابان را همسر هاشمی صادر کرد- مدیریت اغتشاشات از سرمایه فرزندان هاشمی بود- فایزه هاشمی در اغتشاشات نقش فعال داشت. موسوی خوئینی ها کجای کار بود؟ موسوی خوئینی ها سمتی نداشته و ندارد که بتوان پشت عنوانش پنهان شد. هاشمی رفسنجانی تریبون خوبی برای بیان عقده های در دل مانده خواص 2پهلو از نظام و مردم می باشد.

- محسن رضایی و قالیباف همواره به حضور خود در جبهه و جنگ می نازند. گویا جنگ را این دو نفر اداره کردندو اما در آشوبهای خبابانی تهران بعد از انتخابات اتفاق جالبی افتاد:

- رضایی و قالیباف ادعا می کردند که از صدای توپ و تانک بعثی ها در جبهه ها نترسیدند ولی در 23 خرداد از صدای ترقه های دست ساز و انفجار کوکتل مولتوف در خیبان ولی عصر و ونک ترسیدند و ساکت شدند.

- رضایی با آن همه ادعا و یال و کوپال حتی نتوانست یک درصد آراء را به دست آورد و زقیب جدی آراء باطله شد. رضایی هنوز در توهم نقش« برادر محسن» است. البته امروزه تنها برای کودتاگران شکست خورده برادری می کند. برادری باوفا برای « هاشمی رفسنجانی». سردار علایی یار دیرین رضایی و تابناک نیز در نقش مشاور نظامی موسوی ظاهر شد. رضایی هنوز در تعریف خود با انقلاب مانده است. رضایی می خواهد جریان سوم باشد اما بازیگر جریان دوم خرداد است. رضایی زمان خاتمی آرزوی یک پست استانداری را داشت ولی نصیبش نشد. رضایی در مورد فرار فرزندش هیچ پاسخی نداده است و هنوز از نحوه برخورد دستگاه قضایی!!! با فرزند جاسوسش بی اطلاع است، ولی سایت رضایی از زمین و زمان توضیح می خواهد.

- قالیباف شهرداری که یکسال در خواب بود. شهردار نمی خواد کسی به کروبی و موسوی بگه «فتنه گر». در ایام اغتشاشات خیابانهای تهران به تخمین جمعیت آشوبگران می پرداخت و از پشت پنجره شهرداری به این فکر  بود چگونه این معترضان را برای سال92 جذب کند. قالیباف سول بهشت زهرا را در پی انتشار شایعه سوزاندن جنازه زندانیان در بهشت زهرا، از کار برکنار کرد. قالیباف ستادهایش در اختیار موسوی بود.آقای واعظ مهدوی معاون ایشان از سران اصلی ستاد موسوی بود. قالیباف شهرداری را به محل تجمع شکست خوردگان 22خرداد تبدیل کرده است. قالیباف برای جریان اصولگرایی چه اقدامی کرده است.

- از لاریجانی هیچ نمی نویسم. چون براحتی از زمین و زمان شکایت می کند. شکایتش هم بدون نوبت رسیدگی می شه. علتش هم خیلی واضحه. لاریجانی کاندید دولت وحدت ملی هاشمی رفسنجانی

- یکسالی می شود از شیراز رفته ام تهران. بازهم عقده های ناشی از شکست 22خرداد باعث شد شاگردان اخلاق آخوند بی محلی بنام علی محمد دستغیب به مردم حمله ور شوند. بازهم پخش درس اخلاق حاج آقا از صدای امریکا ادامه دارد. علی محمد دستغیب انتظار داشت مردم شیراز به موسوی رای اول بدهند. اما موسوی رای نیاورد. علی محمد می خواهد مردم شیراز را ادب کند. علی محمد نظام را متهم به حمله به مردم می کند و خود دست نظام را از پشت بسته است. دستغیب و قبا سابقه ضرب و شتم و کشت و کشتار بسیار دارند.

- دستغیب مرجعی است که حتی یک بخشدار به دیدنش نمی رود. دستغیب عقده این را داشت که موسوی رییس جمهور بشه بیاد دیدارش. هرچه میان دیدار دستغیب همون طلبه هاشن. دستغیب خسته شده از دست شاگرداش، قیافه هاشون تکراریه. تو رو خدا دهداران استان فارس رو جمع کنید ببرید دیدارش. آخه چه مرجع تقلیدیه که کسی نمیاد از ش سوال بپرسه. به جای کتاب و رساله، چماق و چوب میده.

دانلود فیلم جالب اصحاب جمل کاری از افسران جنگ نرم شیراز

- دستغیب باور من مردی- دستغیب نمیدونم این 8سال چطور تحمل کردی؟ نمی دونم وقتی دیدارهای باشکوه رهبری  وسفرهای استانی باشکوه دکتر احمدی نژاد رییس جمهور من و تو رو می بینی چه حالی بهت دست میده. از خودت بدت نمیاد؟ از کارات خجالت نمی کشی؟ کدوم خصوصیه مثبت رو داری که کسی به تو جذب بشه؟ اخلاق خوب- صبر و حوسله- خوش زبان و خوش بیانیت- مردم داریت- تحمل مخالف و.. کدام یک رو داری

- افکار تو و امثال تو حقشان همون کوچه بن بستهای شیرازه. خوب جایی کلاس درس گذاشتی. ولی واقعا نمی دونم شبی که دکتر احمدی نژاد25میلیون رای اورد دستغیب چه جالی داشت؟ عصبانیتش دیدن داشت.نمی دونم شب چطور خوابید؟ اصلا تونست بخوابه؟ خیلی سخته واقعا شکست22خرداد.

- دستغیب دوست داره مطرح بشه، 20 و اندی سال عقده امام جمعه شدن مردم شیراز رو داشت اما الان شده امام جماعت یه مشت عقده ای چماقدار. دستعیب عمرت تموم شد و پستی نگرفتی.

خداحافظ یاران دیکتاتور- خداحافظ عاملان سرکوب جوانان و دختران ایران زمین- خداحافظ بورژوای گشنه و سرکوبگر- خداحافظ جانماز آبکشها.

مطالب مرتبط با جنایات چماقداران دستغیب علیه جوانان و مردم آزاد ایران زمین. مرگ بر دیکتاتور:

همه چیز در مورد وحشیگری اوباش علی محمد دستغیب

چماقداران دستغیب در حال پس دادن درس اخلاق

جنایات غیر انسانی مزدوران و جیره خواران دستغیب علیه مردم روزه دار شیراز

آقای دستغیب چرا بر خلاق اسلام عمل می کنید؟

چهره دیکتاتور و خش دستغیب

مزدوران دستغیب  قاتلین مردم شیراز

هدیه علی محمد دستغیب به شاگردانش

می کشم می کشم آنکه برادرم بود(تصویری) از ابعاد وحشیگری ها و جنایات عذرخواهی می کنیم

خدایا عقیده ام را از عقده ام مصون بدار

شناسایی گونه جدید موجودان نایاب در شیراز(قابل توجه کسانی که میگویند عصرحجر تمام شد)

شج


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:53 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >