» 4سال و 4 روز قبل احمدی نژاد به من چه گفت؟
حوادث روزهای اخیر به ناچار یکی مثل من را که پذیرفته در قالب این فضای بی مرز با مخاطبانش ارتباط برقرار کند، مجبور می کند که علی رغم کمبود وقت و فشار کاری ، با فاصله کوتاه تری یادداشت های خود را بر روی سایت قرار دهد. در آخرین یادداشتی که در همین قسمت قرار دادم در خصوص ملاقاتی با دکتر احمدی نژاد بود و در آن ضمن ارائه تحلیلی در خصوص رفتار آقای مشایی ، اظهار امیدواری کردم که خدا کند آقای مشایی با عملش تحلیل ما را به دیوار بکوبد! آقای مشایی استعفا داد هر چند پس از انتشار عمومی نامه رهبری.
دو روز قبل نیز رهبر معظم انقلاب در سخنانی ضمن حمایت تلویحی از آقای احمدی نژاد و مشایی، استفاده از این شخصیت مورد اعتماد رییس جمهور را در جایگاه های اداری دیگر باز گذاشت و در واقع باب اعتراض های بعدی در این خصوص را بست، به همین دلیل هر چند برخی می توانند همچنان منتقد باشند اما به نظرم معترض بودن درست نیست و برخلاف جهت گیری رهبر انقلاب است. باید پذیرفت که این انتصابات از جمله اختیارات رییس جمهور است و جز جایگاه رهبری انقلاب که بر اساس مبانی شرعی و اصول صریح قانون اساسی می تواند با آن مخالفت کند، دیگر اشخاص در هر جایگاهی حق اعتراض و یا دستور تغییر ندارد و فقط می توانند منتقد باشند.
حوادث اخیر که به دنبالش یادداشت ها و مصاحبه های افراد مختلف منتشر شد، متاسفانه رییس جمهور مکتبی و ولایت پذیر را در مظان اتهامی نادرست قرار داد . این تعلل در اجرای فرمان رهبری از آنجا که برای بسیاری از دوستداران و حامیان احمدی نژاد و حتی مخالفانش غیر منتظره بود ، سبب شد تا شائبه این که احمدی نژاد هم مانند برخی از شخصیت های سیاسی دیگر در برابر اجرای فرامین قانونی رهبری مقاومت می کند و حاضر به پذیرش آن نیست، تقویت شود. در حالی که این تصور در خصوص احمدی نژاد که بارزترین ویژگی وی همسویی با رویکردهای ولایت است ، منصفانه نیست . به همین دلیل لازم دیدم تا به دو خاطره ام با آقای احمدی نژاد اشاره کنم .
چهار سال قبل پس از رقابتی سخت و سنگین بین دو کاندیدا وقتی مردم احمدی نژاد را با رای هفده میلیونی برگزیدند، بنده و برخی از دوستان فعال دیگر به منظور جلسه ای در منزل پدری دکتر احمدی نژاد بودیم – که خدایش بیامرزد – جلسه به اتمام رسید و کم کم تلفنی و حضوری اخبار صندوق های مختلف رسید و تا حدودی ترکیب آرای مردم که حکایت از پیروزی دکتر می کرد، مشخص شد. صحبت ها و تحلیل های مختلفی بین دوستان رد و بدل شد و از جمله بنده به آقای احمدی نژاد گفتم که پس از ارتحال امام ، رابطه روسای جمهور و رهبری انقلاب از آن قالب عاطفی و ولایت پذیری بیرون آمد حتی برخی از روسای جمهور خودشان را در حد رهبری دانستند و برخی دیگری اساسا صاحب اختیار منصب ریاست جمهوری نبودند و کار در دست احزاب ساختار شکن بود ... گفتم که متدینین و بچه های انقلاب انتظار دارند که از این دوره، رابطه شما با رهبری ، زنده کننده آن رابطه با امام باشد.
آقای احمدی نژاد در پاسخ گفت : فلانی ما آمده ایم تا تیرها به ما بخورد نه به رهبری ! جمله دکتر خیالم را راحت کرد . از حق نگذریم در طول چهارسال گذشته نیز احمدی نژاد با تمام توان با حرکت در مسیر خط رهبری توانست موفق باشد و در مواقع بسیاری نیز تیرها را به جان خرید. هرچند در طول این چهار سال در موارد متعددی نیز رهبری انقلاب با توجه به رویکردها و کارکردهای درست رییس جمهور ، خودش را در برابر تیرهای مخالفان و منتقدان بی انصاف قرار داد تا مدیر اجرایی اش سالم بماند و بتواند کار کند که این رفتار ایشان خود نیاز به تحلیل جداکانه دارد و ...
چهار سال گذشت تا چهار روز پیش ... مجددا توانستم رییس جمهور را در حالی که عازم جلسه ای بود، ببینم و خاطره منزل پدری شان را یادآوری کنم . احمدی نژاد با تبسمی گفت : من همان آدمم و عوض نشده ام ! گفتم : دکتر عزیز از نامه آقا که در روز شنبه ارسال شده تا به امروز چهار روز می گذرد ... گفت : من دوشنبه با ایشان ملاقات داشتم و در حال تدبیر برای نحوه اجرای حکم آقا و حل موضوع هستم ، عجله نکنید به زودی حل می شود ...
من به احمدی نژاد به عنوان بازوی رهبری اعتماد داشتم و دارم و هرگز اتهام مخالفت با رهبری را از مدیری که چهار سال در این مسیر مردانه ایستاده و مبانی بسیار محکمی در این خصوص دارد ، نمی پذیرم. هر چند معتقدم که از باب «اتقوا من مواضع التهم» باید از تعلل و تاخیر در اجرای دستور رهبری پرهیز می شد تا این ظن نادرست در دل دوستان جان نگیرد. احمدی نژاد مانند فرمانده ای است که در وسط میدان جنگ باید فرماندهی کند ، تصمیم بگیرد و گرفته، اما فرمانده ارشدش این تصمیم را به ضرر کلیت و نتیجه این میدان جنگی می داند و به او ابلاغ هم می کند اما او همچنان برای حل مشکل کمی تامل می کند و در نهایت با اعلام عمومی ابلاغ ، راه تاخیر بسته می شود تا مصلحت بزرگ تر این میدان جنگی و حتی این مدیر لایق و توانمند و وهوشیار تحقق یابد.
فراموش نکنیم، تفاوت بسیار است میان کسی که اساسا به قرارگاه فرماندهی اعتقاد ندارد و یا اساسا فرمانده ارشد را قرارگاه را قبول ندارد با کسی که همه این امور را قبول دارد اما در میانه میدان ، برای لحظاتی به دلایل مختلف در اجرای فرمان فرمانده ارشدش تعلل می کند ! آیا باید بیش از یک اشتباه با آن برخورد کرد ؟ می دانم که برخی خناسان زخم زبان می زنند ، کافی است که به آنها ولایت پذیری خودمان را یادآوری کنیم که حتی وابستگی ، حمایت و علاقه ما به احمدی نژاد هم نمی تواند آن را کم رنگ کند و همچنین به یادشان بیاوریم کسانی را که نه چهار روز بلکه چهار سال و حتی بیش از آن، چهارده سال فرمان رهبری شان را به زمین نهادند و هر روز یک توجیه کردند و حتی امروز هم رو در روی رهبری ایستاده اند، شاخ و شانه می کشند و تهدید می کنند و ... البته همان ها در این چند روز برای سوءاستفاده از فرصت ها به میدان آمده اند و مصاحبه می کنند و دم از ولایت پذیری و رفاقت با رهبری می زنند ، خدا را شکر ! بالاخره حوادث این چند روز برخی را به این مواضع واداشت.
مراقب باشیم در میانه این فتنه ها از ما سواری نگیرند و شیری ندوشند. کن فی الفتنة کابن اللبون، لاظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب. تمام چشم ها و گوش ها باید به سمت فرمانده اصلی باشد یعنی مقام معظم رهبری تا فتنه ها کور شود.
حمید رسایی
کلمات کلیدی:
» اول به این عکس به دقت نگاه کنید، بعد توضیحش را بخوانید
کلمات کلیدی:
جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم که در بیانیه اول، عامل انتشار نامههای توهینآمیز نسبت به رهبری و مراجع تقلید را معرفی کرده بودند، در بیانیه شماره 2، با بیان اینکه "در بیانیهی شماره یک به ملت شریف ایران وعده دادیم که سایر یاران فتنه وعوامل ایجاد اختلاف در قم را افشا نماییم"، مشخصات جدیدی از این عوامل را مطرح کردند.
به گزارش رجانیوز، در این بیانیه آمده است:
اگر چه میدان دار اجرایی وعامل این فتنه ها سید ضیاء مرتضوی است اما باید دید چه کسانی اورا همراهی کرده اند و نقش سایر عوامل فتنه چیست؟
این جریان خطرناک از همان آغاز انتخابات با تخریب رئیسجمهور وطراحی صدها دروغ وشایعه، قصد ایجاد انحراف در اذهان حوزویان را داشت وتا حدی نیز توانست در بین برخی خواص شبهه ایجاد کند.
اما نقش مهم این جریان به بعد از انتخابات وروزهای آشوب بر می گردد که به مواردی اشاره می گردد:
1- ترتیب دادن دیدارهای متعدد با مراجع وعلما وتلاش جهت ایجاد فتنه وتکثیر شایعهی تقلب در انتخابات، تا بتوانند مراجع وعلما را نسبت به اصل انتخابات وصحت آن دچار تردید کنند. در این مورد می توان به دیدارهای شخص ضیاء مرتضوی، م.ت س، حمید رضا شریعتمداری و... با برخی مراجع وعلما اشاره کرد.
2- تولید استفتائاتی با مضمون تقلب در انتخابات وارسال آنها به دفتر مراجع معظم تقلید وانتشار گسترده پاسخ آن در برخی سایتها، که در این مسئله نقش مجمع ساختگی مدرسین (که در دوره اصلاحات برای مقابله با نقش جامعه مدرسین توسط عده ای از روحانیون چپ راه افتاد) نقش غیر قابل انکاری بود.
3- ارتباط با فرزندان برخی علمای بزرگ و تلاش در جهت همراه نمودن آنها به طوری که در بسیاری از بیانیه ها، افرادی همچون م.ج.ا. فرزند یکی از علمای انقلابی مشهور جزو امضاء کنندگان آن می شود.
4- حضور در اغتشاشات تهران، که در این مسئله نقش برخی از عوامل مجمع مدرسین ومحققین، دانشگاه مفید و مرکز مطالعات ادیان ومذاهب بسیار پر رنگ است که به نقش افراد و تصاویر آنها در اشوب ها اشاره می شود:
الف: حمید رضا شریعتمداری: مدیر دانشکدهی شیعه شناسی وابسته به آقای سید ابوالحسن نواب و مدیرمسئول سابق نشریه هفت آسمان که حضور پررنگی در فتنه ها داشته وعلیرغم اشتهار وی به مخالفت و تضعیف مرجعیت درقم، متأسفانه با تلاشهای فراوان به دیدار برخی مراجع معظم تقلید رفته است و تلاش نموده آنها را در مقابل دولت قرار دهد که بحمدالله موفق نشد. حضور وی در روزهای اغتشاش در خیابانهای تهران به همراه همفکران وی همچون عبدالرحیم سلیمانی اردستانی (از اساتید مرکز مطالعات ادیان ومذاهب واستاد دانشگاه مفید قم) قابل توجه است که برای روشن شدن بیشتر اذهان تصویر ایشان ارائه می شود.
ب-محمد علی ایازی: از همفکران سید ضیاء مرتضوی و از اعضای مجمع مدرسین ومحققین است که انتشار بیانیه های غیر قانونی و کذب وزیر سئوال بردن انتخابات و دولت قانونی ومصاحبه های متعدد از جمله کارهای وی است که در روزهای آشوب در خیابانهای تهران همراه گروه چماق بهدست و آشوبگر حاضر شده است که تصویر وی نیز موجود است.
ج: مسعود ادیب: وی مسئول ستاد میر حسین موسوی در قم و عضو هیات علمی دانشگاه مفید است که نقش پررنگی در حوادث اخیر داشته است و در بین اغتشاشگران نیز مشاهده می شود.
د:از دیگر همکاران سید ضیاء می توان به مهدی مهریزی،محمد ذبیحی و داود فیرحی و.. اشاره کرد.
5- تلاش جهت همراه نمودن برخی نیروهای انقلابی وتحریک آنان در مقابل دولت وجریان اصولگرایی که همراه نمودن محمد تقی سبحانی(عضو هیئت امنای دفتر تبلیغات اسلامی) در برخی بیانیه ها از ثمرات این تلاش نامبارک بود. اگر چه تلاش شد افراد متدین وانقلابی همچون حجج اسلام حمید پارسانیا و واعظی نیز همراه گردند اما درایت این 2 بزرگوار مانع موفقیت این جریان گردید.
هرچند نمی توان نقش مدیریتی (م.م) مدیر مسئول روحانی (واز مریدان سرسخت آقای هاشمی) یکی از روزنامه های طرفدار موسوی را در این جریان نادیده گرفت. ایشان در جریان حوادث اخیر 4 سفر به قم داشته که طی آن جلساتی با ضیاء مرتضوی وهمفکران وی داشته است که آخرین مورد آن بعدازظهر یکشنبه 28 تیرماه می باشد.
اینجانبان ضمن تشکر ازمراجع عظام تقلید (حفظهم الله) وعلمای بزرگوار قم که همواره حامی انقلاب و ولایت فقیه بوده اند، از برادران گرامی حجج اسلام سیدابوالحسن نواب مدیر مرکز مطالعات ادیان ومذاهب (که برخی مسئولین آن مرکز در این فتنه ها نقش موثری داشته اند) و سیدحسن ربانی مدیر دفتر تبلیغات اسلامی قم (که سید ضیاء مرتضوی ازمدیران آن است) می خواهیم نقش خود را در حمایت از انقلاب ورهبری به خوبی ایفا نموده وعوامل آشوب وفتنه را از این مراکز طرد نمایند.
در پایان به اطلاع امت انقلابی ایران اسلامی می رسانیم که افشای ماهیت این جریان فتنه انگیز ادامه خواهد داشت.
والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته
کلمات کلیدی:
» اطلاعیه مهم دفتر رییس جمهور درباره جلسه جنجالی 31 تیر
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از دفتر امور رسانههای ریاستجمهوری، در اطلاعیه معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور آمده است:
گمانه زنی برخی رسانه ها و جراید در خصوص جلسه هیات دولت روز چهارشنبه مورخ 88.4.31 که براساس اطلاعات نادرست تنظیم شده به لحاظ آن که از مصادیق تشویش افکار عمومی و مشوه کردن فضای سیاسی کشور تلقی می شود اقدامی غیراخلاقی و البته غیرقانونی است، که متاسفانه برخی رسانه های رسمی از جمله رسانه ملی نیز با تمسک به برخی شنیده ها و اخبار غیر مستند اقدام به تهیه گزارش هایی در این زمینه نمودند. لذا ضمن تکذیب اخبار منتشر شده توجه به نکات ذیل را جهت استحضار ملت شریف ایران ضروری می داند:
1- اصولاً مجادله، بحث، اعتراض و یا مناقشه ای در جلسه رسمی هیات دولت به ویژه در ارتباط با موضوع مطرح شده صورت نپذیرفته و آنچه در خصوص جلسه این روز دولت عنوان شده صحت ندارد.
2- ریاست جلسه مذکور تا پایان بر عهده رییس جمهور محترم بوده است، فلذا در زمان حضور ایشان واگذاری اداره جلسه، به معاون اول نمیتواند صحت داشته باشد به همین دلیل، داستان پردازی در خصوص تعطیلی جلسه هیات دولت و اتفاقات بعدی بی پایه است.
3- گفته شده است چهار وزیر از جمله آقای دکتر لنکرانی وزیر محترم بهداشت به دلیل اعتراض، جلسه دولت را ترک نموده اند! جالب آنکه جناب آقای دکتر لنکرانی در جلسه مذکور حضور نداشته و در ماموریت خارج از کشور بوده اند، البته در سناریوی خیالی نویسندگان ایشان نیز در فهرست وزرای برکنار شده قرار گرفته است!
4- در ادامه این التهاب آفرینی نام تعدادی دیگر از وزرای محترم در فهرست وزرای برکنار شده قرار داده شد، در حالی که هرگز از سوی هیچ مقام رسمی در دولت به ویژه دفتر رییس جمهور این اخبار مورد تایید قرار نگرفته بود.
5- موکداً یادآوری می شود دفتر رییس جمهور و به طور مشخص معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی تنها منبع رسمی انتشار اخبار مربوط به رییس جمهور محترم است، لذا انعکاس اخبار کذب از منابع ناآگاه ، غیررسمی و یا شنیده های ناصحیح از افراد غیرمسوول نادرست و بلکه غیرقانونی است.
6- بدیهی است رعایت آرامش روانی جامعه، پرهیز از تشویش فضای کشور، انتشار اخبار مستند از منابع رسمی و پرهیز از گمانه زنی های باطل از الزامات هر رسانه است، لذا ضمن تکذیب مجدد اخبار منتشر شده در خصوص جلسه روز چهارشنبه مورخ 88.4.31 هیات دولت ، لزوم پاسخگویی رسانههایی که مبادرت به درج اخبار کذب نموده اند در برابر قانون را یادآور می شود.
کلمات کلیدی:
امام جمعه موقت رشت با اشاره به اعتراضش به خطبههای نمازجمعه اخیر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانیاعلام کرد: سال های سال است که بین توده مردم، مسائل فرزندان هاشمی مطرح است، بهتر است یک بار هم شده، اجازه دهند که پرونده فرزندان وی در مراجع قضایی بررسی شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
به گزارش رجانیوز، حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم میرحسینی اشکوری که مدیرکل اوقاف و امور خیریه گیلان نیز می باشد، در نوشته خود افزود: بنده از مدتها قبل، موضع ایشان را با مواضع رهبری هماهنگ نمی دیدم و حتی معتقدم برخی مواضع سیاسی و اقتصادی ایشان به ویژه در سیاست خارجی و عدالت اجتماعی با موضع مرحوم امام همخوانی ندارد.
وی اظهارداشت: هاشمی در میان خطبههای نمازجمعه تهران حالت عادی و اعتدال نداشت و تحت فشار اطرافیان افراطی خود قرار داشت وگرنه اینطور صحبت نمی کرد.
امام جمعه رشت ادامه داد: سخنان متضاد و متناقض وی از یک فرهیخته سیاسی بعید بود لذا می بینیم هاشمی از طرفی دم از قانونگرایی و تبعیت از قانون می زد و از طرف دیگر از آشوبگران و اغتشاشگران حمایت می کرد و شراط فیصله دادن به باصطلاح خود بحران را آزادی بی قید و شرط زندانیان و اغتشاشگران اعلام می کرد.
وی گفت : البته ممکن است بعضی از افراد ناآگاه که ناخواسته در دام فتنه افتاده اند که پس از اظهار ندامت قابل بخشش باشند اما آمران فتنه و آشوب چطور؟ کسانی که قانون را زیرپا گذاشته اند، دستور قتل و غارت و آشوب داده اند و یا در خانه های تیمی دستگیر شده و اعتراف کردند که در خارج از کشور دوره دیده اند و صحنه آشوب را مدیریت کرده اند.
وی اضافه کرد: البته برخی از بستگان هاشمی از اغتشاشگران حمایت می کنند و وی نمی توانست در خطبهها موضع مستقل داشته باشد.
وی ادامه داد: اشکال دیگر خطبههای ایشان بی توجهی به رهنمودهای رهبری است.
وی اظهارداشت: با توجه به حمایت رهبری از هاشمی در نمازجمعه تهران و رهنمودهای معظم له در حل بحران پیش آمده، حق این بود که هاشمی از ایشان تشکر می کرد و مردم را به تبعیت از رهبری دعوت و سخنان وی را فصل الخطاب اعلام می کرد، در حالی که کوچکترین اشاره ای به این موضوع نکرد.
وی گفت: هاشمی در رأس مخالفین دولت است و از جریان سیاسی خاصی حمایت می کند، دردوران انتخابات با کمک های مالی از رقبای دولت حمایت می کرد و بعد از انتخابات هم با کوبیدن طبل مخالفت مستقیم و غیرمستقیم، نقش هدایت طرفداران ابطال انتخابات را بهعهده داشت ولی در نمازجمعه خود را بیطرف و فراجناحی معرفی می کرد.
وی افزود: همچنین حمایت بیگانگان و دشمنان قسم خورده انقلاب از خطبههای هاشمی، کسانی که به صراحت موضع ضد اسلامی خود را با حکومت دینی و ولایت فقیه اعلام کرده اند، امروز درداخل و خارج کشور برای براندازی نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند و خود به این امر اعتراف دارند، دلیل بر بطلان مواضع هاشمی است.
وی علت اصلی مخالفت هاشمی را نداشتن اعتقاد به چرخش قدرت عنوان کرد و گفت: وی می خواهد همیشه محور قدرت باشد و تاکنون چنین بوده و در هر دولتی، اگر هم قدرت مطلق نداشته، سهم بزرگی از قدرت را در دست داشته است.
وی افزود: در جریان اصلاحات نیز به رغم اینکه بیشترین توهین ها به خدا، پیامبر، امامان معصوم، مراجع تقلید، مقام ولایت فقیه و مقدسات دینی شد، به راحتی از کنار آن گذشت و کوچکترین اعتراضی نکرد، حتی از شخص خودش هم دفاع نکرد.
وی اظهارداشت: حتی طرفداران وی پس از پایان دوره ریاست جمهوری وی تلاش داشتند تا با تغییر قانون اساسی، او برای همیشه در قدرت باقی بماند که موفق نشدند.
وی ادامه داد: تشکیل حزب کارگزاران نیز برای حفظ قدرت بود اما چون دید در دولت نهم سهمی به وی داده نشد، برآشفت و با تمام قدرت تا حد براندازی بر علیه دولت موضع گرفت.
وی در خصوص اینکه گفته میشود سخنان احمدی نژاد در مناظره علیه هاشمی عامل اصلی بحران و آشوب در کشور بود، گفت: هاشمی خودش را از فرزندان خود جدا کند و اجازه دهد به اتهامات آنها رسیدگی شود، سال های سال است که بین توده مردم، مسائل فرزندان هاشمی مطرح است، بهتر است یک بار هم شده، اجازه دهند که پرونده فرزندان وی در مراجع قضایی بررسی شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
وی ابراز امیدواری کرد که هاشمی از موج فتنه نجات یابد و به آغوش رهبری بازگردد چرا که مصلحت ایشان اطاعت از رهبری است.
وی ادامه داد: هاشمی هدایت و رهبری مطلق اپوزیسیون را به عهده نگیرد، منافع نظام را به منافع گروه و حزب و خانواده ترجیح دهد و مجرمان سیاسی و مفسدان اقتصادی و اراذل و اوباش را از خود براند و به تبعیت از ولایت فقیه بازگردد.
کلمات کلیدی:
380 هکتار از زمین های مرغوبی که در زمان دولت اصلاحات خاتمی (منافقین داخلی و مزدوران آمریکا) و توسط چند تن از مدیران ارشد و میانی این دولت با قیمتی در حد صفر خریداری شده بود به بیت المال بازگردانده شد.
به گزارش جهان، این زمین ها که در زمره اراضی ملی و به عنوان پناهگاه حیات وحش شناخته می شود درحالی با نیم درصد قیمت واقعی معامله شده که فشار چند تن از مدیران دولت اصلاحات بر سر فروش این زمین ها و نیز ورود مستقیم یکی از اعضای ارشد یک حزب اصلاح طلب به خرید این زمین ها، 380 هکتار زمین مزبور را با قیمتی کمتر از 20 میلیون تومان مورد معامله قرار داد. این درحالی است که در خوش بینانه ترین حالت ارزش این زمین ها در زمان واگذاری 200 برابر قیمت خریداری شده بوده است.
گفتنی است که این افراد باتوجه به مخالفت محیط زیست و منابع طبیعی در دوت نهم، با لابی های مختلف سعی در قانونی جلوه دادن و باز پس گرفتن این زمین ها داشتند که موفق نشدند.
کلمات کلیدی:
» اسامی دستگیرشدگان طیف اصلا ح طلبان منافق وآشوب افکنان اخیر تا این لحظه
اعم از اعضای جبهه مشارکت وسازمان مجاهدین (منافقین) ودیگراصلاح طلبان براندازنظام
کلمات کلیدی:
محمد مهدى تقوى
میر حسین موسوى، نخست وزیر سابق نیمه اسفند سال گذشته در حالى وارد عرصه انتخابات شد که پیش از او سید محمد خاتمى به عنوان نماینده جریان اصلاحات در این کارزار وارد شده بود. این که اصلاح طلبانى که بعد از ما ه ها برنامه ریزى رئیس جمهورى پیشین را به حضور در انتخابات راضى کرده بودند یک باره به سمت موسوى رفتند جزو معماهاى سیاسى این دوره از رقابت انتخاباتى است. شگفتى این تصمیم در این بود که موسوى دو دهه از عرصه سیاست به دور بود و سکوت و خانه نشینى ?? ساله او بیش از همه نزد اصلاح طلبان زیر سؤال بود. افزون بر این، سران دوم خرداد مى دانستند که موسوى با رفتن به فرهنگستان هنر و دم فروبستن در مناقشات سیاسى، در همه لحظه هاى سخت آنها را تنها گذاشته است.
آنچه پیدا بود که طراحى پشت صحنه حضور موسوى در انتخابات را لیدرهاى سه گروه سیاسى، سازمان مجاهدین انقلاب،
الگوهاى مبارزاتى انقلاب هاى رنگى
شیوه هایى که زیر بیرق انتخاباتى موسوى به راه افتاد براى اولین بار ماهیت و سرشت رقابت انتخاباتى در ایران را دگرگون کرد. البته در انتخابات ریاست جمهورى سال ?? نیز برخى نامزدان سعى کردند از برخى تکنیک هاى انتخاباتى رایج در غرب بهره گیرند. تاحدى که گفته شد که کمپین هاى انتخاباتى برخى از نامزدان الگوى مبارزات حزب کارگر تونى بلر را دنبال کرده اند یا در این دوره اولین نامزد اصلاح طلبان به صورت عریان در میتینگ هاى انتخاباتى اش شعار change باراک اوباما را بالا سر خود نصب کرد. اما شیوه هایى که در ستاد موسوى براى تهییج اجتماعى و به صحنه آوردن به ویژه جوانان بالاشهرى به کار بسته شد جنس و ابعاد متفاوتى داشت.
چنان که اغلب کارشناسان حوزه تبلیغات تشریح کرده اند یاران موسوى در مبارزه انتخاباتى خویش به سراغ کشورهاى نوپدید رفتند که تجربه اى جنجالى از بهره گیرى از عناصر « رنگ » ،« جوانان » و «شبکه هاى ارتباطى » را به نمایش گذاشتند؛ یعنى همان کشورهایى که مهد انقلاب هاى رنگى یا مخملى شناخته مى شوند. در همین راستا میتینگ هاى انتخاباتى موسوى را کاروانى از دختران و پسران جوان با لباس ها و نمادهاى متحد الشکل همراهى مى کردند و از حرکاتى موزیکال و نرم هاى کاملاً غربى بهره مى جستند.
بارزترین حرکت در این الگوى تبلیغاتى ساختن اشعار و آهنگ هایى براى تمسخر و تخریب چهره رقیب بود. این اشعار و آهنگ ها بویژه با بهره گیرى از دو ابزار پیامک ها و فضاى اینترنتى به سرعت در سطح کشور ترویج و توسعه مى یافت. آنچه تیم طراح ستاد موسوى پیش مى بردند در واقع به خدمت گرفتن همه صاحبان حرف و مشاغل به ویژه طیف هنرمندان و وبلاگ نویسان براى ترسیم چهره سیاه و دیوگونه از دولت بود به گونه اى حس بیزارى و انزجار مردم علیه رقیب برانگیخته شود.
طبیعى بود که روى آوردن طیف موسوى به نمادهاى انقلاب رنگى با استقبال گسترده محافل خارج روبه رو شود.
اولین گام را در ارتباط گیرى با این فضاى انتخاباتى دو رسانه فارسى زبان متصل به نهادهاى اطلاعاتى آمریکا و انگلیس یعنى BBC و VOA برداشتند. به گونه اى که به فاصله زمانى کوتاهى این دو رسانه همه فعالیت هاى ستاد اصلاح طلبان را تحت پوشش قرار دادند. توسط این دو شبکه همه نیروهاى خارج نشین یا فرارى اپوزیسیون براى حمایت از نامزد اصلاح طلبان بسیج شدند و حاصل این تلاش ها همان موج سبزى بود که به ویژه در تهران و شهرهاى بزرگ به راه افتاد. راه اندازى موج سبز با چاشنى شلوغى در خیابان و مانور جوانان بویژه در ساعات پایانى شب همراه بود تا از این طریق نیروهاى غیر سیاسى و دور از میدان رقابت را پشت سر نامزد اصلاح طلبان گرد آورد.
تحلیلگران واقع
تئوریسین هاى اصلاحات تا قبل از اسفند ماه امیدوارانه در میدان انتخابات گام برمى داشتند. آنها با وجود اینکه مى دانستند خاتمى نیز قادر به شکست احمدى نژاد نیست ولى معتقدبودند که فاصله آراى خاتمى و احمدى نژاد آن قدر زیاد نخواهد بود. در باب عوامل و دلایل شکست موسوى، سخن فراوان است ؛ برخى از کارشناسان چرخش هاى موسوى از یک چهره چپ و ائتلاف او با لیبرال ها و طرح اندیشه هاى لیبرالى را عامل رویگردانى هواداران و دوستان سنتى او خوانده اند. چنان که یکى از صاحبنظران اصلاح طلب، علت اصلى رویکرد مردم از موسوى در انتخابات ریاست جمهورى دهم را فاصله گرفتن این کاندیدا از شخصیت و گفتمان اصلى خود مى خواند و معتقد است که انتظار بسیارى این بود که آقاى موسوى به عنوان نخست وزیر دوران امام(ره) که تاکید
گروهى نیز معتقدند که موسوى آن گونه که انتظار مى رفت نتوانست پاسخ هاى روشن به مطالبات مردم ارائه کند و در واقع بر این نکته انگشت تاکید
فرار به جلو و سنت جدید در مبارزه انتخاباتى
وقایع پس از انتخابات ?? خرداد نشان داد که صحنه سیاست ایران هنوز از دو آفت مزمن غلبه منافع حزبى بر منافع ملى و عدم پذیرش قاعده برد و باخت رنج مى برد. آفت نخست جمعى از گروه هاى سیاسى را بر آن داشت که براى حفظ منافع گروهى و شخصى خویش بر حیاتى ترین اصول منافع ملى پا نهند و آفت دوم منشاء درگیرى هاى خسارت بار و مشمئز کننده اى شد که بازندگان انتخابات براى برهم زدن عرصه سیاست پیش گرفتند. این آفت ها البته ماه ها پیش از انتخابات ?? خرداد نمایان شده بود. شاید بارزترین نشانه آن این بود که گروه هاى اصلاح طلب براى فرار از شکست احتمالى در انتخابات به تشکیل کمیته هایى با عناوین عجیب صیانت از آراى مردم دست زدند. پیدا بود که هدف اصلى این حرکت ها دامن زدن به عدم سلامت انتخابات در صورت ناکامى نامزد این جناح است. دیگر نشانه این آفت دست یازیدن به نظرسازى هایى بود که سعى مى کرد با نتایج از پیش اعلام شده انتخابات نامزد این جریان را پیروز و حریف را شکست خورده معرفى کند. حتى قبل از آنکه شب ?? خرداد برسد و آن بیانیه هاى عجیب از ستاد موسوى صادر شود احزاب پشت صحنه موسوى او را پیروز مرحله اول مبارزه اعلام کنند. چنان که یکى از کارشناسان دوم خردادى مى گوید یک سناریو گام به گام براى برهم زدن بازى رقابت دنبال شد به گونه اى که در مرحله نخست اعلام شد که موج سبز کشور را فرا گرفته است و در مرحله بعد این شایعات در سطح گسترده در سایت ها،
خطر انتحار یا خود تخریبى
برخى کارشناسان سیاسى مى گویند که در تجربه ?? ساله جمهورى اسلامى جریان چپ در میدان رقابت انتخاباتى هرگاه بازى رقابت را به حریف واگذار کرده به اعتراض و هیاهو روى آورده است و یا به تعبیر دیگر کافه سیاست را به هم ریخته است. اما بدون شک این رویه که بالاترین درجه از انحصارگرایى است براى یک گروه یا حزب سیاسى، نوعى انتحار سیاسى به حساب مى آید. میدان سیاست قواعد خاص خویش را دارد؛ اولین آن این است که قانون برد و باخت را بپذیرى. دومین آن این است که از توهم پیروزى دائمى بیرون آیى. سوم این است که حریف را دست کم نگیرى و در مورد توانایى خویش یا میزان اقبال مردم دچار اشتباه نشوى که این یکى بلاى جان سیاستمداران است. چهارم این که از محصور شدن در چهارچوب قواعد صفر و یک پرهیز کنى. براى کسى که سیاست را حرفه خویش قرار مى دهد جامعه و میدان افکارعمومى میدان آزمون و خطا است. ممکن است همان کسانى که روزى دست اتحاد و بیعت به او داده و با راى خویش بر اریکه قدرت نشانده بودند روزى دیگر به او پشت کنند. رفتار جناح اصلاحات درفرداى انتخابات دهمین دوره ریاست جمهورى بیشتر از این زاویه نقد شده است که آنها حریم هاى قانونى و حرمت آراى مردم را پاس نداشته اند و یا با اعتماد مردم بازى کرده اند اما واقعیت این است که ناظران سیاسى از این زاویه به نقد عملکرد بازیگران انتخاباتى اصلاح طلبان نشسته اند که آنها بدیهى ترین قوانین بازى سیاست را به کنار نهاده به روش هایى براى حفظ بقاى سیاسى خویش یا تهدید موقعیت حریف متوسل شده اند که این در قاموس سیاست هیچ کشورى نمى گنجد. از نگاه عقلاى سیاست منطقى ترین روش براى یک گروه بازنده انتخابات این است که در آئینه قضاوت مردم، اخلاق پیروزى و شکست را پاس دارد، قانون مصالحه و همزیستى را بپذیرد. بدترین انتخاب براى احزاب و بازیگران سیاسى این است که به جاى آنکه عملکرد انتخابات را در جهت بازسازى درونى و ترمیم وجهه اجتماعى خویش آسیب شناسى کنند پنجه مخالفت به چهره حریف بیندازند یا با اتلاف وقت و ایجاد نزاع هاى فرسایشى به انتظار توقف چرخ دولت بمانند.
منبع: جوان
کلمات کلیدی:
احمدی نژاد این روزها خبرساز شده از نوعی دیگر!
رفسنجانی: داره کم کم ازت خوشم می آد می شه ادامه بدی؟!
حمله تند شریعتمداری به عامل اصلی اختلافات اخیر
مشایی: شریعتمداری به اینجام رسونده!
جواب به مشایی
احمدی نژاد: چشم اون هم اخراج می کنم!
صفار از وزارت برکنار شد
صفار: دکتر جان ? روز هم تحمل می کردی خودمون می رفتیم!
فتاح: بزار ببینم چی می گن ? نفر ? چی !
عکسی که خبرگزاریها با عنوان " عکس جالب" منتشر کردند
کواکبیان: اگه جرات داری باز علیه مشایی مطلب بنویس!
رسایی: شنیدی می گن فک فلانی را پایین آوردند؟! تو به مشکلات جناح خودت برس
کلمات کلیدی:
مجلس ترحیم اصلاحات (طنز) |
ما از انگلیس هستیم و به انگلیس باز می گردیم
مجلس ترحیم اصلاحات
|
کلمات کلیدی: