سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آبرویت نریخته ماند تا خواهش آن را بچکاند ، پس بنگر که آن را نزد که مى‏ریزى . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اعترافات محمدعلی ابطحی، گفت: حرکات بستگان هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات مصداق بارز تخلف انتخاباتی است و حرکات این افراد باید شفاف‌سازی شود..

محمدکریم عابدی در گفتگو با فارس، با تاکید بر اینکه دامنه محاکمات تا هاشمی، موسوی و خاتمی باید ادامه یابد، گفت:نظام با کسی تعارف ندارد و گریبان آنها را نیز می‌گیرد و برای بازپس‌گیری حقوق خود با احدی تعارف ندارند.

وی به حمایت قاطع نمایندگان مجلس از قضاتی که خدشه‌ای در رأی آنها ایجاد نمی‌شود، اشاره کرد و افزود: هر که به نظام لطمه بزند به استناد آیات کریمه قرآن، کلام امام راحل و حقوق اسلامی مفسدفی‌الارض است.

وی از دادستان خواست تا در این زمینه کوتاه نیاید زیرا در این مقطع صفحه‌های تاریخ در حال ورق خوردن است و این عدالت محوری در تاریخ ثبت خواهد شد.

نماینده مردم فردوس و طبس با اشاره به عدم تمایل برخی‌ها به در اختیار گرفتن دولت توسط طیفی غیر از طیف خود، گفت: تلاش این افراد درپی بازدارندگی مقام معظم رهبری و عدم رضایت مردم برای تغییر قانون اساسی به سرانجام نرسید.

وی با اشاره به اینکه در چپاول ثروت ملی توسط عده‌ای خاص تردید نیست، اظهار داشت: حرکات بستگان هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات مصداق بارز تخلف انتخاباتی است و حرکات این افراد باید شفاف‌سازی شود.
عابدی به انقلاب پرشکوه مردم در 30 سال پیش با وجود حضور بیش از 60 هزار مستشار آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی در کشور اشاره کرد و افزود:ملت با قیام به هدف خود رسید و همه این افراد را بیرون راند و امروز هم اگر با مهره‌های دست نشانده آنها با قاطعیت برخورد شود اتفاقی نخواهد افتاد.

این نماینده مجلس با اشاره به متن کیفرخواست مدعی‌العموم در مورد اتهامات سران اغتشاش‌‌ مبنی بر تصمیمات محرمانه آنان در محافل حزبی خود برای براندازی نظام گفت: اصلاح‌طلبان در هر صورت تصمیم به براندازی نظام داشتند و پیروزی در انتخابات هدف اصلی آنها نبود، تحقیقات کمیسیون امنیت ملی هم این اتهام را تأیید می‌کند.

وی با اشاره به وجوب حفظ نظام اسلامی افزود: لطمه به ولایت فقیه لطمه زدن به نظام اسلامی است، در این شرایط همه ما وظیفه داریم تا از اسلام و قرآن دفاع کنیم و در مقابل جنگ روانی سایت‌ها که علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌ کنند و جوانان ما را ملعبه فساد یهودی‌ها می‌کنند، بایستیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 8:53 عصر     |     () نظر

مرکز اسناد انقلاب اسلامی: در تاریخ 26/3/1388 آقای شاپور کاظمی برادر خانم زهرا کاظمی مشهور به رهنورد همسر آقای میرحسین موسوی که دارای تابعیت دوگانه ایالات متحده آمریکاست در هنگام شرکت در اغتشاشات و آتش زدن 7 دستگاه موتور سیکلت در میدان ونک تهران به همراه معشوقه‌اش خانم فاطمه رهنما که یک منافق با سابقه‌ی محکومیت 8 سال زندان بخاطر اقدامات تروریستی در گروهک منافقین است دستگیر شده و از خانه‌ی تیمی مشترک و مجلل این دو نفر در شمال تهران مشروبات الکلی و ابزار لهو و لعب کشف گردید.

این دو نفر در اعترافات خود اعلام نموده اند که به منزل آقای میرحسین موسوی تردد داشته اند و با توجه به جهت نسبت خانوادگی خیلی نزدیک مراوده‌ای فعال داشته است در تحریک میرحسین موسوی به دست زدن به اقدامات افراطی پس از انتخابات موثر بوده اند.

شاپور کاظمی برادر خانم آقای میرحسین موسوی همچنین تاکنون توانسته با استفاده از ارتباطات خود در سیستم بانکی، وام‌های سنگین چند ده میلیارد تومانی از سیستم بانکی کشور دریافت نماید که ظاهرا هنوز بازپرداخت دهها میلیارد تومان آن انجام نشده است.

شاپور کاظمی دارای تابعیت دوگانه (تابعیت ایران و آمریکا) داشته و با نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا در ارتباط بوده است. همچنین دختر آقای شاپور کاظمی نیز که در تحرکات اخیر نقش داشته دارای تابعیت کاناداست و پس از حوادث اخیر با مقادیر معتنابهی ارز از کشور گریخته است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 8:52 عصر     |     () نظر


» روایت محمد علی ابطحی (رییس دفتر خاتمی) از توهمات موسوی

واقعا ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم یا صدای همه را نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم و در واقع این توهم،‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.

به گزارش خبرگزاری فارس محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز که اخیرا بازداشت شده بود در اولین جلسه رسیدگی به جرائم متهمان سیاسی حوادث بعد از انتخابات که صبح امروز شنبه برگزار شد، طی سخنانی با اشاره به کیفر خواستی که از سوی معاون دادستان تهران در ابتدای جلسه بیان شد، گفت: همه صحبت‌هایی که معاون دادستان مطرح کرد، بنده قبول داشتم اما مسائلی را باید مطرح کنم.

رییس دفترخاتمی افزود: چند نفر از دوستان مسائلی را در خصوص اصل مسئله انتخابات مطرح کردند، انتخابات واقعا فوق‌العاده بود 40 میلیون نفر مسئله‌ای نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.

عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: بنده شخصا از معدود کسانی بودم که در موضوع انتخابات با حضور موسوی موافق نبودم. سال 84 که وی برای حضور در انتخابات مطرح شده بود، بنده مخالفت کردم چرا که این مقطعی که وی در سیستم حکومتی حضور نداشت، می‌توانست توهماتی برای موسوی ایجاد کند که این توهمات به کشور آسیب می‌زد.

ابطحی ادامه داد: انتخابات دور دهم، انتخابات متفاوتی بود و شاید انتخاباتی بود که دو تا سه سال برای آن کار شده بود و تصور می‌کنم که اصلاح‌طلبان پس از شکست در سه انتخابات برای به نوعی محدود کردن مقام معظم رهبری و اعتقادات مردم حرکت کردند.

وی خاطرنشان کرد: بنده اعتراف می‌کنم که بخش عمده‌ای از سفرهای خاتمی به عنوان سفرهای تبلیغی بود که این سفرها بتواند توجهات را معطوف به وی کرده و خاتمی را تنها شانس پیروزی در انتخابات ایران مطرح کنند.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه تاکید کرد: اصلی‌ترین اتفاقی که در این انتخابات افتاد و البته در طول برگزاری، قبل و بعد از انتخابات هم مطرح بود، مسئله تقلب است. بنده البته جایی مطرح کردم که تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت و تمرین پهن شدن مردم هم در خیابان‌ها هم در آن موجود بود.

وی افزود:‌ تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابان‌ها در چارچوب تقلب بود که می‌توانست معنا پیدا کند.

ابطحی اظهار داشت: آنچه که معاون دادستان به عنوان انقلاب رنگی یا مخملی عنوان کردند بنده فکر می‌کنم ظرفیت آن در کشور وجود داشت البته نمی‌دانم که نیت آن واقعا وجود داشته یا نه ولی اگر این ظرفیت در کشور ضعیف‌تری موجود بود، موفق می‌شد و در خصوص رسانه هم باید گفت که رنگ سبز بیشتر تبدیل به یک رسانه شده بود.

وی گفت: اینکه هنوز نتایج انتخابات مشخص نشده و موسوی خود را به عنوان رئیس‌جمهور ایران معرفی میکند و البته خاتمی هم در این بین به وی تبریک می‌گوید نشان دهنده نوعی تفاوت دیدگاه در بحث تقلب است.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه افزود: تقلب واقعا در ایران وجود نداشت چرا که در انتخابات سال 84 وقتی فاصله کروبی و احمدی‌نژاد کمتر از نیم میلیون بود، وزارت کشور خاتمی نپذیرفت که کلمه تقلب مطرح شود لذا کروبی تخلف در انتخابات را مطرح می‌کرد و بنده تعجب می‌کنم که در این انتخابات با وجود اختلاف 11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته می شود.

این در حالی است که همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمی‌خواندند،‌امروز 11 میلیون فاصله را تقلب می‌خوانند.

ابطحی اضافه کرد: همه ما در مصاحبه‌های مختلفی گفته بودیم که در بدترین شرایط بین یک تا دو میلیون بیشتر امکان تقلب وجود ندارد.فلذا می‌گفتیم که اگر بتوانیم از این میزان عبور کنیم کاندیدای ما در انتخابات پیروز می‌شود؛ واقعا ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم یا صدای همه را نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم و در واقع این توهم،‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 4:2 عصر     |     () نظر

جلسه دادگاه متهمین کودتای مخملی/3 و پایانی

» حضور اعضای منافقین در ستاد کروبی/ طرح بمب‌گذاری در اماکن مذهبی



معاون دادستان عمومی در ارایه گزارش کیفر خواست، اتهامات آشوبگران را مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: این اعضای گروهک منافقین از طریق تلفن و اینترنت با گروهک مزبور تماس داشته و سپس با شرکت در تجمعات دانشجویی و صنفی اقدام به تهیه و ارسال عکس و فیلم و اخبار به گروهک می کردند که در ستاد آقای کروبی نیز حضور داشتند.

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعی‌العموم در ادامه گزارش کیفر خواست را به این شرح قرائت کرد:

آنچه گذشت خلاصه ای از اقدامات طراحان و هدایت کنندگان داخلی پروژه شکست خورده کودتای مخملی بود. در بخش دوم به نقش و اتهامات عوامل میدانی این پروژه اشاره می شود:

*محاربه و افساد فی الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین

تعدادی از متهمان بازداشت شده که دارای سابقه محکومیت کیفری وعضویت در سازمان منافقین هستند در این فتنه دستگیر و یکی از آنان در اعترافات خود می گوید: "در سال 1379 جذب سازمان منافقین شدم و در اولین اقدام جدی در سال 1383 وارد فاز نظامی شدم.

در این سال برای بمب گذاری در یک مکان حساس در شهر تهران مشارکت پیدا کردم و سپس فعالیت های خود را در توزیع اعلامیه و جمع آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به سازمان منافقین گسترش دادم تا اینکه در صحنه تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات به صورت فعالانه ای شرکت کردم. مأموران انتظامی زمانی اقدام به دستگیری ام کردند که در حال پرتاب کوکتل مولوتف به یکی از مراکز دولتی در تهران بودم. "


*مأموریت عضو گروهک نفاق برای حضور فعال در اغتشاشات

رضا خادمی با نام مستعار حبیب فرزند عباس متهم است که به واسطه برقراری ارتباط با گروهک تروریستی منافقین علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران اقدام نموده است.

متهم مزبور به صورت غیرقانونی از کشور خارج و با حضور در قرارگاه اشرف در عراق و گذراندن دوره های مختلف آموزشی نظامی و جمع آوری اخبار و اطلاعات به کشور بازگشته است.

از دیگر اتهامات وی جذب نیرو برای گروهک منافقین و اعزام آنها به عراق است. متهم همچنین در دوران انتخابات اقدامات تبلیغی متعددی به نفع منافقین از جمله هوا کردن بالن با عکس سرکردگان گروهک منافقین و نصب تراکت و بیانیه درتهران نموده است.

وی با ناصر عبدالحسینی، محمد نوری و حسین شیرمحمدی از دیگر اعضای منافقین در ارتباط بوده است و اقدام به جمع آوری پنهان اخبار و گزارش های مربوط به اغتشاشات پس از انتخابات و حضور فعال در تجمعات غیرقانونی نموده است.


*پرتاب کوکتل مولوتف به سمت نیروی انتظامی توسط یکی از اعضای گروهک منافقین
خانم عذرا سادات قاضی میرسعید فرزند حسن دارای سابقه محکومیت کیفری و عضویت در سازمان منافقین است.

اتهام وی محاربه و افساد فی الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین و همکاری با این سازمان است.

دستگیری متهمه در صحنه ارتکاب جرم و پس از شناسایی وی به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش توسط مأمورین امنیتی حین پرتاب کوکتل مولوتف صورت گرفته است.

متهمه در سال 83 در بمب گذاری تهران مشارکت داشته و در انتخابات اخیر اقدام به توزیع اعلامیه به نفع گروهک تروریستی منافقین و جمع آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به این گروهک کرده است.

سوابق سیاسی و حزبی متهمه از جمله اقرار وی به عضویت در سازمان منافقین در سال 1379 و فعالیت های وسیع متهمه در جهت اهداف سازمان مورد اشاره محرز است.


*حضور عضو گروهک منافقین در ستاد کروبی و جمع آوری اطلاعات برای منافقین

ناصح فریدی فرزند محمد، از طریق تلفن و اینترنت با گروهک منافقین وصل می شود و سپس با شرکت فعال در تجمعات دانشجویی و صنفی، اقدام به تهیه و ارسال عکس و فیلم و اخبار به گروهک نفاق می کند.

متهم مزبور همچنین مأموریت داشته است اخبار و اطلاعات زندانیان گروهک نفاق را پیگیری و این اطلاعات را به خانواده های آنان و گروهک منافقین ارسال نماید.

وی با حضور در اغتشاشات و تشویق دانشجویان به حضور در تجمعات غیرقانونی، اطلاعات این تجمعات و آشوب ها را برای منافقین ارسال می کرده است.

متهم ضمن ارتباط گیری با خانواده زندانیان و مصاحبه با آنان، نوارهای مصاحبه را برای سیمای آزادی، صدای آمریکا، رادیو فردا و ... ارسال کرده است.

وی همچنین خانواده شبنم مدد زاده از اعضای گروهک را به سرپل منافقین وصل نموده است.

متهم مزبور در ستاد انتخاباتی آقای کروبی حضور داشته است.


*دستگیری اعضای گروهک نفاق در جلسه ساماندهی آشوب ها

- آقای امیرحسین فتوحی فرزند حسن، از عناصر فعال گروهک منافقین است که در اغتشاشات اخیر نقش موثری داشته و در جلسه تشکیلاتی گروهک دستگیر شده است.

- آقای مهدی شیرازی فرزند احمد از دیگر اعضای گروهک تروریستی منافقین است که در جلسه سازماندهی اعضای گروهک منافقین جهت دامن زدن به آشوب ها و اغتشاشات دستگیر شده است.

آقای حسام سلامت فرزند محمد، متهم به همکاری و ارتباط داشتن با ضیاء نبوی چاشمی از عناصر مرتبط با گروهک منافقین در داخل کشور است.

وی همچنین ارتباط نزدیکی با شورای محرومین از تحصیل دارد که این شورا تحت نفوذ و هدایت منافقین می باشد. متهم مزبور از فعالین و محرکین شرکت در تجمعات غیرقانونی پس از انتخابات ریاست جمهوری بوده است و اخبار و گزارشهای مربوط به اغتشاشات را از طریق مجید دری که از سرپل های منافقین در داخل است، برای رسانه های بیگانه و منافقین ارسال کرده است.

یکی از اعضای شبکه تروریستی مذکور به نام محمدرضا علی زمانی فرزند اسماعیل می باشد که دارای سابقه محکومیت کیفری در جرایم کلاهبرداری، جعل مهرهای سپاه، دادگستری و قوه قضائیه است.

فرد متهم به همراه حامد روحی نژاد و احمد کریمی در اسفند 1385 به عراق سفر می کنند و از این تاریخ ارتباط سازمان یافته ای را با نیروهای آمریکایی و اسرائیلی برقرار می نمایند.

متهمان جلسات متعددی را در دهوک اربیل، منطقه ربیعه در مرز سوریه و سلیمانیه با مقامات آمریکایی برقرار می نمایند و با دریافت پول از آنان، جهت ادامه مأموریت خود به تهران باز می گردند. ترور یکی از مسئولان شهر پاوه، جمع آوری اطلاعات مربوط به نیروهای بسیجی در تهران، دامن زدن به تجمعات، کارگری، تهیه بمب های قوی آتش زا، مشخص کردن اماکن سیاسی و مذهبی برای ایجاد انفجار، جمع آوری اطلاعات درباره ساختار و سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نحوه قاچاق سلاح به کردستان عراق، جمع آوری اطلاعات از پادگان امام حسین(ع)، انجام عملیات تروریستی در جریان برگزاری نماز عید فطر در مصلای تهران و همکاری اطلاعاتی جهت انفجار در برخی مراکز مذهبی در فروردین 1387 از مهمترین مأموریت های محوله به متهم و تیم همراه وی بوده است.

طراحی بمب گذاری در حوزه های رأی گیری و اقدام علیه امنیت ملی و دامن زدن به آشوب و اغتشاش از دیگر مأموریت های متهم بود که قبل از هرگونه اقدامی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده است امنیتی گرفتار شد.


*همکاری با نیروهای آمریکایی جهت به اغتشاش کشیدن کشور

آقای احمد کریمی فرزند محمود عضو دیگری از شبکه تروریستی وابسته به سرویس های اطلاعاتی آمریکایی است که به همراه دو متهم دیگر یعنی حامد روحی نژاد و محمدرضا علی زمانی برای دیدار، توجیه و دریافت مأموریت از مقامات آمریکایی و اسرائیلی به صورت غیرقانونی از کشور خارج شده، به سلیمانیه عراق می روند.

متهم نامبرده در جریان ملاقات و تماس با افسران اطلاعاتی آمریکا و برقراری جلسات متعدد، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام می نماید. متهم و تیم همراه، پس از دریافت پشتیبانی های لازم از جمله پول و تجهیزات مخابراتی، جهت انجام عملیات بمب گذاری و تروریستی در اماکن دولتی، مذهبی، جمع آوری اطلاعات از مراکز نظامی به ویژه سپاه و بسیج و تهیه چارت سازمانی نیروهای مسلح وارد کشور می شوند.

متهم نامبرده به همراه دیگر اعضای شبکه، پروژه های مختلفی را جهت ایجاد آشوب و ناامنی در کشور در برهه برگزاری انتخابات دهم و پس از آن تدارک دیده بودند که قبل از موفقیت در انجام انفجار و عملیاتهای تروریستی دستگیر شدند.


*کسب ماموریت از آمریکا برای بمب گذاری و ایجاد رعب و وحشت

حامد روحی نژاد یکی دیگر از اعضاء این شبکه تروریستی حدود یک سال و نیم در عراق اقامت داشته است. وی در اواخر سال گذشته از سوی افسر آمریکایی رابط اطلاعاتی خود مأموریت پیدا می کند که به تهران آمده از طریق بمب گذاری و ترور صحنه انتخابات ایران را ناامن و به آشوب بکشد که قبل از موفقیت در عملیات مذکور، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و در این پرونده بازداشت می باشد.


*طرح بمبگذاری در حوزه های رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری

امیررضا عارفی فرزند احمد عضو دیگر این شبکه از طریق ارتباط با فردی به نام فرود فولادوند با سرویس اطلاعاتی آمریکا مرتبط بوده است.

نامبرده به همراه یکی دیگر از متهمان اقدام به ساخت بمبی قوی آتش زا می نماید و در چند مرحله شدت انفجار آن را در بیابانهای اطراف تهران آزمایش می کند.

نامبردگان با تهیه فیلمی از این آزمایشات و ارسال آن به آمریکا، طرح های خود را برای انفجار در امامزاده زید(ع) بازار، امام زاده علی اکبر(ع) چیذر، حسینیه فاطمیون در خیابان مجاهدین اسلام، نصب بمب روی تانکر انتقال بنزین و برخورد آن با پمپ بنزین مقابل مجلس شورای اسلامی، بمب‌گذاری در حسینیه شهرک ولیعصر و مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) اعلام می‌کنند.

با تأیید این طرح از افسران رابط، متهم نامبرده اقدام به طراحی ساخت بمب های قوی برای کارگذاشتن در حوزه رأی گیری حسینیه ارشاد و مسجدالنبی نارمک می نماید تا در روز انتخابات با انفجار آن، ضمن کشته و مجروح کردن صدها رأی دهنده، روند برگزاری انتخابات را دچار مشکل نمایند که در نهایت پیش از هر اقدامی، متهم و تیم همراه وی توسط نیروهای گمنام آقا امام زمان(عج) بازداشت می شوند.


*تلاش برای تضعیف نظام اسلامی و به قدرت رساندن گروهک نهضت آزادی

آقای عماد بهاور فرزند محمد حسین، مسئول شاخه جوانان گروهک نهضت آزادی و عضو دفتر سیاسی گروه است. نامبرده از سوی نهضت آزادی مأموریت پیدا می کند تا به صورت نفوذی از سوی نهضت آزادی در ستاد 88 و کمپین دعوت از موسوی فعال شود و خطوط نهضتی ها را به این ستاد منتقل نماید.

از جمله اقدامات وی تشکیل ستاد جوانان آقای موسوی در ستاد قیطریه، برگزاری همایش های سه گانه موج سوم، سازماندهی ستاد 88 در استانها و هماهنگ نمودن نهضتی ها در استانها با این ستادها و انتشار و توزیع جزوات انتخاباتی است.

دیدار اعضای شاخه جوانان نهضت آزادی به همراه امیر خرم از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی با قربان بهزادیان نژاد مسئول ستاد انتخاباتی آقای موسوی در راستای همکاری و هماهنگی نهضتی ها با ستاد موسوی، با هماهنگی متهم مزبور صورت گرفته است.

وی در راستای کار تبلیغی هماهنگ و در یک اقدام تشکیلاتی اقدام به تهیه فیلم تبلیغاتی در حمایت از موسوی و کروبی با آرم نهضت آزادی می کند این فیلم ها در تیراژ بالا و حمایت مالی فردی ناشناس منتشر و توزیع می شود.

متهم مزبور با اظهارات کذب و با درج مقالات و مصاحبه هایی در روزنامه ها و سایت های خبری اقدام به سیاه نمایی ازاوضاع جاری کشور، تخریب اقدامات نظام، تشویش اذهان عمومی، ایراد افترا به مسئولان برگزار کننده انتخابات و گسترش فضای یأس و نومیدی در جامعه از طریق تکرار ادعاهای واهی درخصوص عملکرد نظام نموده است.

متهم مزبور همچنین نقش فعالی در راه اندازی تلویزیونی اینترنتی موج در ستاد قیطریه در ایام انتخابات داشته است.

وی علل و انگیزه های خود را از این فعالیت ها، ترویج افکار سکولاریستی و تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و به قدرت رساندن گروهک نهضت آزادی عنوان کرده است.


*ارتباط با شبکه ها و رسانه های بیگانه و ارسال اطلاعات و عکس جهت تهییج آشوبگران

ارسال خبر، گزارش، عکس و فیلم از صحنه های آشوب و اغتشاش به رسانه های بیگانه از دیگر اتهام بازداشت شدگان حوادث اخیر است.

این افراد با ارسال اخبار و تصاویر آشوبهای خیابانی به شبکه های تلویزیونی و خبری، نقشی مهم در تحریک و تهییج افکار عمومی به ویژه ایرانیان مقیم خارج کشور علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته اند.

متهمان ابراز داشته اند با دریافت پول از رسانه های خارجی، اقدام به تشکیل خانه های تیمی و مجردی کرده اند و از طریق اینترنت پر سرعت اقدام به ارسال عکس و فیلم نموده اند.

در تصاویر و فیلمهای ارسال شده، چهره های آشوب زده و بحرانی از کشور ارائه شده و بینندگان تصور می کنند آشوبگران، مردم ایران هستند که در اعتراض به نتایج انتخابات به خیابانها آمده اند.

مجید سعیدی فرزند ناصر، یکی از عکاسان بازداشت شده می گوید: "بنده در تجمعات غیرقانونی میدان انقلاب، میدان آزادی، میدان هفت تیر، میدان ولی عصر(عج) و میدان بهارستان اقدام به گرفتن عکس از تجمعات غیرقانونی کردم و سپس این تصاویر را از طریق خانه ای تجهیز شده در حوالی میدان هفت تیر به گروهک ضدانقلابی مرز پرگهر در آمریکا، آژانس گیتی ایمیج در انگلستان و دفتر سیپا در فرانسه ارسال کردم.

ضمنا نامبرده اعتراف کرده است طبق قراردادی که با موسسه گیتی ایمِیج داشته، قرار بوده در قبال ارسال تصاویر اغتشاشات روزانه 225 دلار دریافت نماید. عکاس نامبرده هیچ گونه مجوزی برای عکاسی از اغتشاشات نداشته و با عناصر خارج کشور همکاری داشته است.

یکی دیگر از متهمان "ساتیار امامی " فرزند عبدالصمد، در تشریح اقدامات ضدامنیتی خود می‌گوید: "به درخواست آلفرد یعقوب زاده از عکاسان دفتر سیپا فرانسه، در تجمع غیرقانونی 18 تیر در میدان انقلاب شرکت کرده و عکس های این تجمع را همان شب به فرانسه ارسال کردم و روز بعد این عکسها در نشریات ضد انقلاب و سایت های خبری ضد انقلاب به منظور تهییج گروه های آشوبگر علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام منتشر گردید. "

تهیه تصاویر از مراکز نظامی و هسته ای کشور و ارسال آن به خارج کشور از دیگر موارد اتهامی ساتیار امامی است که در این باره می گوید: "در قبال 1000 یورویی که از آلفرد یعقوب زاده دریافت کردم، اقدام به ارسال تصاویری از نیروگاه اتمی بوشهر به فرانسه نمودم. "

مازیار بهاری از دیگر متهمان دستگیر شده، در اعترافات خود می گوید: "در جریان آشوبهای پس از انتخابات، دو مقاله برای مجله نیوزویک به رشته تحریر در آوردم و در آن به دفاع از آشوبگران و حمله به نظام اسلامی پرداختم. برای فعالیت خود در نیوزویک روزانه 200 دلار دریافت می کردم. همچنین پس از ارسال فیلم حمله به پایگاه بسیج در خیابان محمد علی جناح، مسئولان شبکه 4 انگلیس متعهد شدند به خاطر ارسال این فیلم دو دقیقه ای، 2100 پوند به بنده پرداخت نمایند. "

همچنین محمد رسولی فرزند حسین، که در تجمع غیرقانونی میدان آزادی و در حین فیلمبرداری از اغتشاشات دستگیر شده است می گوید: "در تجمعات پس از انتخابات به صورت فعال شرکت می کردم. یکی از مهمترین اهداف من برای شرکت در این تجمعات، تهیه فیلم از اغتشاشات و ارائه آن به شبکه های ماهواره ای از جمله بی بی سی بود که در چند مورد فیلم های ارسالی ام از بی بی سی پخش گردید. "


*شرکت در تجمعات غیرقانونی همراه با سلاح سرد و آلات مجرمانه

علیرضا اشراقی فرزند محمد جواد که در حین تحریق و تخریب بانکها و اماکن دولتی در خیابان کریم‌خان‌زند توسط مأموران امنیتی و انتظامی دستگیر شده، در اعترافات خود می گوید: "در تمامی تجمعاتی که پس از انتخابات برگزار شد، با قمه و سلاح سرد حضور داشتم. در روزهای اولیه آشوبها، تصمیم گرفتم سلاحی بسازم که بتوانم دوربین بانکها و اماکن دولتی را تخریب کند و البته در این کار هم موفق بودم و با ساخت تیرکمان دست سازی که تیرهای آن از میخ های پاشنه کفش بود، اقدام به ضرب و جرح مأمورین و تخریب دوربینهای مدار بسته بانک ها و اماکن دولتی می کردم. "


*ساخت و پرتاب نارنجک دست ساز و با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

ساخت و پرتاب نارنجک دست ساز و آتش زا با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تمرد و حمله به مأمورین نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه، حادثه کوی دانشگاه؛ بستری برای حضور نیروهای خودسر در اغتشاشات، اقدام علیه امنیت کشور از طریق آشوب اجتماعی و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی، حضور در محلهای اغتشاش و پخش سی دی و اعلامیه های تحریک آمیز، ایراد ضرب و شتم مأمورین بسیج در حین انجام وظیفه، اقدام علیه امنیت کشور از طریق حمل و نگهداری نارنجک جنگی، عناوین آخرین بخش از متن کیفر خواست ارائه شده از سوی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعی‌العموم بود.

آقای میثم قربانی فرزند حجت الله که یکی از متهمان اغتشاشات پس از انتخابات است در اعترافات خود می گوید: "برای به آشوب کشانیدن تجمعات خیابانی، تصمیم گرفتم مواد لازم را برای ساخت نارنجک دست ساز فراهم کنم که در این کار موفق بودم. پس از ساخت این نارنجک ها، آنها را در آشوبهای خیابانی مورد استفاده قرار دادم اما از آنجا که نگران شناسایی و بازداشت خود همراه با نارنجک بودم، اقدام به تهیه لباس فرم سپاه کردم تا از این پوشش بتوانم برای اهداف خود سود ببرم. "


*تمرد و حمله به مأمورین نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه

آقای حسین باستانی نژاد فرزند شریف، از متهمان بازداشت شده در صحنه درگیری های خیابانی می گوید: "از لحاظ سوابق سیاسی جزو هواداران حزب توده هستم. تجمعات خیابانی پس از انتخابات بستری برای حضور و فعالیت هر چه بیشتر من بود. در اکثر تجمعات غیرقانونی به عنوان یکی از محرکان آشوب ها حضور داشتم و در حمله به نیروهای انتظامی و بسیج مشارکت داشتم. "

دستگیری نامبرده پس از آن صورت پذیرفت که تصاویری از متهم در حال حمله به سنگ پرانی به نیروهای انتظامی در سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و از طریق اطلاعات مردمی، محل اختفای متهم به نیروهای امنیتی گزارش و وی دستگیر می شود.

اسامی سایر متهمین که دارای اتهام مشابه هستند در پروژه منعکس می باشد.


*حمله به مراکز نظامی با مواد آتش زا به قصد ایجاد فتنه و بلوا در جامعه

- آقای مهدی فتاح بخش فرزند هادی که در حین ارتکاب جرم دستگیر شده، اظهار می دارد: "در تجمع غیرقانونی خیابان آزادی اقدام به سنگ پرانی و حمله به مأموران نیروی انتظامی کردم. سپس به اتفاق جمعی از اغتشاشگران به سمت یکی از پایگاه های بسیج حرکت کردیم و با پرتاب سنگ و مواد آتش زا، کانکس پایگاه ثامن الائمه(ع) حوزه 115 لیله القدر بسیج را به آتش کشیدیم که در حین ارتکاب جرم توسط مأموران انتظامی و امنیتی بازداشت شدم. "

- در میان متهمین آقای موسی شاه کرمی فرزند ابراهیم، با حمل کوکتل مولوتف و سنگ پرانی به مأمورین انتظامی، موجبات اقدام علیه امنیت کشور را فراهم آورده است.

- همچنین آقای امیر شناور فرزند خلیل، که دارای پیشینه محکومیت کیفری است، اقدام به سنگ پرانی و تمرد نسبت به مأموران نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه نموده است. متهم با تأثیرپذیری از شبکه های ماهواره ای اقدام به آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در جهت اخلال در نظم و امنیت شهر نموده است.

کشف چند قبضه کلت کمری و تعداد زیادی فشنگ جنگی و اسناد ارتباط با گروه های خارج کشور جهت سند سازی علیه نظام اسلامی ایران

از منزل و محل کار آقای محمد علی دادخواه سخنگوی کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که نقش مهمی در راه‌اندازی آشوب ها داشته است، تعداد دو قبضه کلت کمری همراه با مقادیری فشنگ، مواد مخدر، اسناد ارتباط با گروه های خارج از کشور جهت ایجاد اغتشاش و مدارک واطلاعیه هایی دال بر تحریک مردم به آشوب و بلوا کشف گردید.


*حادثه کوی دانشگاه؛ بستری برای حضور نیروهای خودسر در اغتشاشات

رخدادهای تلخی که در دوران تبلیغات انتخاباتی و پس از آن اتفاق افتاد، بسترهای لازم را برای مانورنیروهای آشوبگر و خودسر در مراکز حساس فراهم آورد.

حادثه تلخ کوی دانشگاه نمونه بارزی از حضور و مانور این عناصر خودسر و فتنه انگیز است. در پروژه هایی که ستادهای آشوب و بحران سازی تعریف کرده بودند، دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی از جایگاه ویژه ای برخوردارهستند. طراحان و بازیگردانان پروژه براندازی نرم با درک پیوندی عاطفی که میان اقشار مردم و طیف دانشگاهی وجود دارد، زمینه خیابانی کردن و رادیکالیزه نمودن اعتراضات را فراهم آوردند.

بدون تردید حادثه دانشگاه باید از منظر توطئه حساب شده‌ای که در آن گروهی بازی خورده و غافل ایفای نقش کردند، بررسی شود. در این حادثه گروه هایی از فدائیان خلق، دفتر تحکیم وحدت، پان ترکیست ها، برخی اعضای انجمن اسلامی دانشگاه‌های تهران و نیروهای خودسر حضور داشتند.

بررسی آماری افراد ضرب و شتم شده و زخمی های بستری در بیمارستان ها نشان می دهد که طراحان و مجریان پروژه فتنه گری و آشوب برای رسیدن به اهداف شوم خود حاضرند فرزندان پاک این مرز و بوم را نیز قربانی نمایند.


*اقدام علیه امنیت کشور از طریق آشوب اجتماعی و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی

- آقای امید جعفرآبادی فرزند عباس که دارای پیشینه محکومیت کیفری است، ضمن حضور در تجمعات غیرقانونی، اقدام به درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی نموده است.

- همچنین آقای محسن جعفری فرزند محمد حسن که دارای دو فقره پیشینه محکومیت کیفری در رابطه با مواد مخدر است، از طریق آشوب اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی، علیه امنیت کشور اقدام نموده است. نامبرده با حمله و پرتاب سنگ به مأمورین و سردادن شعار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، در درگیری ها و تحریق اموال عمومی و خصوصی مشارکت فعال داشته است.

- آقای محمدرضا اسماعیل زاده فرزند قاسم که اعتیاد به مواد مخدر کراک دارد، با حضور در تجمعات غیرقانونی واغتشاشات خیابانی، اقدام علیه امنیت کشور کرده است.

- آقای حامد مکاری انور فرزند حمید که اعتیاد به مواد مخدردارد، از دیگر متهمان اقدام علیه امنیت کشور است که در تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات خیابانی مشارکت داشته است.

- همچنین آقایان فرشید قدرتی فرزند علی اکبر، سعید پورعظیمی فرزند حسن، رحیم همتی فرزند جمشید، احسان هنرکار فرزند رضا، فرشید کریمی فرزند علی، میثم صابر فرزند محمود، علیرضا قریبی فرزند محمد اسماعیل، اکبر قدرتی فرزند براتعلی، محمد حسین کوشکباغی فرزند علی اکبر، آدرین کشیشیان فرزند رستم، عباس گلزارنیا فرزند قاسم، سهند صابرنژاد فرزند محمد حسین، حسین افشاری فرزند حسن، سید هادی شاه ولایتی فرزند احمد، محمد قنبری ورنکشی فرزند نقدعلی، مهران احمدیان فرزند صادق، سعید قربانی فرزند غلامرضا، احمد شریفیان فرزند عبدالله، اصغر مشیری فرزند علی حسین، فرزین هادی پور آب کنار فرزند فرامرز، ناصر عبدالحسین فرزند غلامرضا، حمید صلاحی فرزند رضا، محسن شکری فرزند پنجعلی، علیرضا قادری فرزند فضل‌الله، رامین ساتکین فرزند عادل، امیررجبی فرزند شعبانعلی، افشین خسروی پور فرزند حسین، سیدعلی سیدزاده فرزند جلال، محمد نیکزاد فرزند احمد و خانم مائده سادات ذکریایی فرزند ابوالفضل که همگی دارای پیشینیه کیفری هستند، با شرکت در تجمعات غیرقانونی، اخلال در نظم عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور، اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی نموده اند.


*حضور در محلهای اغتشاش و پخش سی دی و اعلامیه های تحریک آمیز

- آقای ایمان سهراب پور فرزند کاووس، با حضور در محلهای اغتشاش، اقدام به پخش ی دی و اعلامیه های تحریک آمیز بین مردم کرده است.

- متهم دیگر آقای سعید سپانلو فرزند ابوالفضل که دارای سابقه کیفری است با حضور در تجمعات غیرقانونی، اقدام به پخش تصاویر تحریک آمیز کرده است.

همچنین آقای حمیدرضا بختیاری فرزند علی، با حضور در تجمعات غرقانونی و حمل پلاکارد، اقدام به تحریک دیگران جهت حضور در تجمعات غیرقانونی نموده است.

- متهم دیگر آقای عباس یوسف شاهی فرزند عظیم الله با حمل و توزیع اعلامیه های غیرقانونی، اقدام به تحریک آشوبگران نموده است.

- آقای مهرداد اصلانی فرزند غلامرضا، با ارسال پیام به شبکه تلویزیونی بی بی سی در تحریک به آشوب ایفای نقش نموده است. از دیگر اتهامات وی شرکت در اغتشاشات است.

- آقای مرتضی بی طرف فرزند رحیم با شرکت در تجمعات غیرقانونی و فیلمبرداری از اغتشاشات، با افرادی که دارای تابعیت خارجی هستند ارتباط برقرار کرده است.


*ضرب و شتم مأمورین بسیج در حین انجام وظیفه

- آقای مهرداد ورشویی فرزند ناصر، دارای سابقه کیفری اقدام به ایراد ضرب و جرح مأمورین بسیج در خیابان آزادی تهران کرده که تصاویر متهم در حین ارتکاب جرم در رسانه های عمومی نمایش داده شده است.

- همچنین آقای فرامرز عبدالله نژاد فرزند رحیم، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش در حمله و تمرد نسبت به مأمورین بسیج در خیابان آزادی مشارکت داشته است. عکس متهم حین ارتکاب جرم توسط رسانه های خبری منتشر شده است.


*اقدام علیه امنیت کشور از طریق حمل و نگهداری نارنجک جنگی

خانم زیبا عسکری فرزند یدالله، در تجمع غیرقانونی خیابان آزادی نارنجک جنگی همراه داشته است.

همچنین محسن عباسی منتظری فرزند مظفر، به همراه خانم زیبا عسگری ضمن حضور در تجمعات و اغتشاشات، در حمل و نگهداری نارنجک جنگی با متهمه مشارکت داشته است.


*مشارکت در تخریب و تحریق اموال دولتی، عمومی و خصوصی


- آقای کامران جهانبانی فرزند مهدیقلی، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش به ایجاد تحریق عمدی در سطح خیابان ها و معابر تهران اعتراف می کند.

- آقای مهدی مقیمی فرزند علی که دارای دو فقره سابقه محکومیت کیفری است، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش در آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در خیابان نواب حضور داشته است. تصاویر متهم در حین آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در رسانه ها منتشر شده است.

- آقای علی صفایی فرزند یدالله که ساکن آمریکا بوده، در تجمعات و اغتشاشات از جمله تحریق اتوبوس شهرداری در خیابان لارستان حضور داشته و همچنین از منزل متهم مواد روان گردان، شیشه و مشروبات الکلی کشف شده است.


*اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب

- آقای رامتین توفیق قزوینی فرزند منصور که بهایی است، با حضور در تجمعات غیرقانونی موجبات اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه را فراهم آورده است.

- همچنین آقای فرید احمدی فرزند جلال که دارای پیشینه محکومیت کیفری سابقه شرکت در جریان 18 تیر سال 1378 را داراست، با شرکت در تجمعات غیرقانونی، موجبات اخلال در نظم عمومی را فراهم آورده است.

- آقای اکبر اجدادی فرزند علی که در هنگام دستگیری با خود مواد روان گردان از نوع شیشه داشته با حضور در اغتشاشات به سمت مأمورین انتظامی اقدام به پرتاب سنگ نموده است.

- همچنین آقای حسام تَرمُسی فرزند حمید، با حضور در تجمعات غیرقانونی، به سنگ پرانی علیه مأمورین نیروی انتظامی اقدام کرده است.

- فرناش فرهادپور فرزند عبدالحسین با حضور در تجمعات غیرقانونی اقدام به پرتاب سنگ به سمت مأمورین انتظامی نموده است.

- مسعود شمیرانی از دیگر متهمان است که با حضور در اغتشاشات، اقدام به پرتاب سنگ به سمت نیروهای انتظامی نموده است.


*حضور در تجمعات غیرقانونی و دعوت به اعتصاب و تحصن

آقای علی محدث فرزند احمد با حضور در تجمعات غیرقانونی از اساتید دانشگاه تهران وامیرکبیر برای تحصن و حضور در تجمعات غیرقانونی دعوت به عمل آورده است. نامبرده در تحصن دانشگاه تهران و امیرکبیر حضور داشته است.

فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ارسال عکس و اخبار مربوط به اغتشاشات به خارج کشور جهت تدارک خوراک تبلیغاتی رسانه‌های معاند

- خانم کیانا سعیدفر فرزند ابراهیم، به عنوان یکی ازعوامل اغتشاش در تجمعات غیرقانونی شرکت داشته و به تهیه خبر جهت انتقال به شبکه های ماهواره ای اقدام نموده است.

- محمد درمنکی فراهانی فرزند عباس متهم به توهین به مسئولان نظام، تشویش اذهان عمومی، تشویش و تحریک سایرین در تجمعات، هدایت اغتشاشگران در قالب طراحی شعار و ارتباط با شبکه ها و رسانه های بیگانه از طریق ارسال عکس و خبر می باشد.

نامبرده با افرادی در کشور آمریکا، کانادا، ایتالیا، آلمان و ترکیه مرتبط بوده و اطلاعات مربوط به اغتشاشات را برای آنها ارسال می کرده است.

- آقای مهدی مقیمی فرزند محمد حسین با حضور در تجمعات غیرقانونی اقدام به فیلمبرداری از صحنه درگیری ها نموده است.

- خانم سارا احمدی ابهری فرزند محمد جواد که کارشناس دفتر سازمان ملل متحد در تهران است، ضمن حمل اعلامیه های گروهک های ضد انقلاب و مشارکت در تجمعات غیرقانونی، از صحنه اغتشاشات و درگیری ها عکسبرداری کرده است.

- متهم دیگر آقای شاهور صبا فرزند محسن که دارای پیشینه محکومیت کیفری است با حضور در اغتشاشات اقدام به فیلمبرداری از صحنه درگیری ها کرده است.

- آقای محمد سلیمانپور فرزند نصرت الله با حضور در تجمعات غیرقانونی و دعوت دیگران به شرکت در راهپیمایی های غیرقانونی، اقدام به تهیه عکس و تصویر از تجمعات برای اهداف خاص نموده است.

ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی تهران

پس از بیان شرح توطئه و فتنه اخیر که شامل طراحان، محرکین، برنامه ریزان، مرتبطین گروهکهای معاند وضد انقلاب و نیز مداخله و حمایت و هدایتِ سرویس های اطلاعاتی بیگانه واقدامات مخرب افراد فرصت طلب و آشوبگر بود اجازه می خواهم در فرصتی که اعلام می فرمایید کیفرخواست انفرادی هر یک از متهمین را با ذکر نوع اتهامات و دلایل و مستندات جهت صدور حکم شایسته به استناد مواد 500، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی بیان نمایم.

والسلام علکیم و رحمت الهل و برکاته

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 3:58 عصر     |     () نظر

» طرح فراری دادن خاتمی از کشور



طرح فراری دادن محمد خاتمی از کشور با هدف تشکیل اپوزیسیون جدید علیه جمهوری اسلامی ایران در اروپا از سوی یک گروهک مدعی ملی گرایی تدوین و ارایه شده است
به گزارش ایرنا این گروهک مدعی ملی گرایی و آزادیخواهی عصر جمعه و همزمان با انتشار خبر آغاز محاکمه سران ستاد آشوب و عناصر خیابانی آنها طرحی را به چند چهره روحانی نمای مدعی اصلاحات ارایه دادند که طی آن محمد خاتمی به علت احتمال فاش شدن نقش او در پروژه اغتشاشات و روابط پنهان خارجی اش در جریان اعترافات دستگیر شدگان باید از کشور خارج و در سوییس مستقر شود.

براساس این طرح محل فعالیت خاتمی در ژنو موسوم به موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها می تواند محل خوبی برای ادامه تماس های سیاسی و روابط مالی با حامیان غربی اصلاح طلبان (آمریکا و انگلیس و ...) و پایگاهی امن جهت مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.

به نظر می رسد دریافت گزارش هایی درباره فعالیت های خاتمی طی سال های گذشته در پوشش دفتر ژنو، جریان های براندازی را بر آن داشت تا از این ظرفیت در جهت اهداف ضد ایرانی خود استفاده کنند. خبرهای دریافتی از مواضع و روابط اعلام نشده خاتمی نشان می دهد که مناسبات و مواضع امر می تواند از نظر دشمنان جمهوری اسلامی یک فرصت محسوب شود. شنیده ها از وجوه نکات قابل ملاحظه ای در این زمینه در میان اعترافات بعضی دستگیر شدگان آشوب ها پس از انتخابات حکایت می کند.

ظاهرا برخی عناصر سیاسی و امنیتی آمریکایی و اروپایی نشانی محل فعالیت خاتمی در ژنو را به خوبی می دانند و خاطرات دلچسبی از این محل دارند. بعضی تحلیل گران و آگاهان سیاسی کشورمان "موسسه گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها" را یک نام مستعار برای محل فعالیت خاتمی در ژنو می دانند. دفتر این موسسه در تهران در حوالی میدان آرژانتین واقع شده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 3:47 عصر     |     () نظر
 گزارش فارس، متن کیفر خواست محبتی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به شرح ذیل است:

بسم اللّه الرحمن الرحیم
متن ادعانامه دادستانی تهران علیه متهمین پروژه شکست خورده کودتای مخملی
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّکْرٌ فِی آیاتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ(یونس 21)
(ما هرگاه بر آدمی بعد از آنکه او را رنج و زیانی رسید، رحمت می فرستیم، در این صورت برای محو آیات و رسولان حق مکر و سیاست به کار برند. بگو مکر و سیاست الهی کامل تر و سریع تر است که رسولان ما مکرهای شما را خواهند نوشت.)


ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی تهران
سلام علیکم
همچنانکه استحضار دارید، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب با درایت امام گونه خود فرمودند ملت آگاه ایران اسلامی با حضور کم نظیر خود در پای صندوق های رای در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری حماسه‌ای خیره کننده وبی همتا آفریدند که در آن رشد سیاسی وچهره مصمّم انقلابی وتوان وظرفیت مدنی ملت ایران در نمایی زیبا وپرشکوه در برابر چشم جهانیان به نمایش درآمد.


مقام معظم رهبری (دام عزه العالی)، در تبین اهمیت نقش آفرینی مردم بیدار کشورمان در ادامه پیام مهم خود تصریح فرمودند: "اقتدار وعزتی که مردم عزیز با آرامش ومتانت وکمال خود، در تاریخ کشور به ثبت رساندند واراده ی خلل ناپذیری که در میان آتشبار جنگ روانی دشمنان با حضور در این عرصه تعیین کننده نشان دادند، از چنان اهمیتی برخوردار است که با هیچ بیان معمول و متعارفی نمی توان آن را توصیف کرد. تنها می توان گفت که ملت ایران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهی را در خود حفظ کند ودست قدرت خداوند را در حمایت از پیشرفت وتعالی کشور بالای سر خود نگاه دارد. "


هر انسان منصفی به راحتی می تواند دست آوردهای بزرگ این حماسه سترگ را در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی واقتصادی در سطح داخلی وبین المللی مشاهده نماید.


اولاً این انتخابات به نمایش غرور انگیز مردمسالاری حقیقی تبدیل شد وبرای جهانیان این پیام را در بر داشت که جمهوری اسلامی ایران یکی از امن ترین و با ثبات ترین کشورهای جهان برای سرمایه گذاری وپیشبرد طرح های اقتصادی است.


ثانیاً؛ در عرصه روابط بین الملل این پشتوانه عظیم ملی قدرت چانه زنی واستیفای حقوق حقه مردم ولایتمدار ایران اسلامی را در سطح عالی افزایش داده وموفّقیت کشورمان را در منطقه و جهان ارتقاء بخشید بگونه ای که زبان مدعیان دروغین آزادی ، دمکراسی وحقوق بشر را کوتاه نمود. بنابر این دولتمردان ومتولیان دیپلماسی ایران در جهان می توانند بعد از این در معادلات منطقه ای و جهانی و تعاملات فیمابین با کشورهای جهان با قاطعیتی افزون ومبتنی بر حکمت، عزت و مصلحت بهتر از هرزمان ایفای نقش نمایند.


ثالثاً؛ تأثیرعمیق این حضور آگاهانه در نوع نگاه مردم جهان بویژه نخبگان به فرهنگ غنی مردم ایران وشعور سیاسی آنها که برخاسته از باورهای اسلامی وانقلابی است، بیش‌ازپیش افکار عمومی ملتهّارا متوجه کار آمدی الگوی مردمسالاری دینی نمود.


رابعأ ؛ از آنجائی که پشتوانه مردمی یکی از مهمترین مؤلفه های امنیت ملی نظام مقدس جمهوری اسلامی به حساب می‌آید ، بدون شک مشارکت 85 درصدی مردم نقش بی بدیلی در تثبیت پایه های امنیت ملی داشته ودولت بر آمده از این اکثرّیت پرشور وشعور در عرصه داخلی، منطقه ای وجهانی ، مقتدرتر از گذشته ظاهر شده واین اقتدار بمثابه سرمایه عظیم ملی در حل مشکلات داخلی وخارجی وارتقاء وپیشرفت روز افزون کشور اسلامی عزیزمان تجلی خواهد یافت.


اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب در پیام خود به مردم مخصوصاً جوانان هشدار داده بودند که مراقب وهشیار باشند چرا که ممکن است " دشمنان بخواهند با گونه هایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند " دشمن سرخورده ومأیوس فوراً دست به کار شد وبا بسیج عوامل تبلیغی، سیاسی ومیدانی خود زنجیره ای از اغتشاشات وآشوبها را در تهران بوجود آوردکه در اثر آن هموطنان عزیز خسارات جانی ، مالی وروانی عدیده ای رامتحمّل شدند.طبق مستندات به دست آمده واعترافات مستدل متهمین، وقوع این حوادث کاملاً از پیش طراحی شده وطبق جدول زمانبندی ومراحل کودتای مخملی پیش رفته است، به گونه ای که بیش از 100 مورد از 198 مورد دستورالعملهای "جین شارپ " برای کودتای مخملی اجرا گردیده است.


ریاست محترم دادگاه
با توجه به اینکه سلسله حوادث اخیر به درستی در چارچوب تئوری های کودتای مخملی ارزیابی می گردد ، از محضر عالی اجازه می خواهد بسیار مختصر در مورد این شیوه پیچیده و نوین براندازی نکاتی به استحضار برساند. اماّ پیش از آن به فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نمازجمعه تاریخی 29 خرداد اشاره می گردد، که مؤید این مدعی است.


معظّم له چنین می فرماید: " ...... در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجی به کار افتادند و خط تخریب خیابانی شروع شد،خط تخریب، خط آتش سوزی، اموال عمومی را آتش بزنند ، حریم کسب وکار مردم را نا امن کنند ، شیشه‌های دکّان مردم را بشکنند ، اموال بعضی از مغازه‌ها را غارت ببرند ، امنیت مردم را از جانشان ومالشان سلب کنند،امنیت مردم مورد تطاول اینها قرار گرفت، این ربطی به مردم وطرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیست است ، این کاری که در داخل ناشیانه از بعضی سرزد اینها را به طمع انداخت.


خیال کردند ایران هم گرجستان است! یک سرمایه‌دار صهیونیست آمریکائی چند سال قبل از این ،طبق ادعای خودش که در رسانه ها ودر بعضی از مطبوعات نقل شد، گفت من ده میلیون دلار خرج کردم در گرجستان و انقلاب مخملی راه انداختم ، حکومتی را بردم ، حکومتی را آوردم ،احمق ها خیال می کردند جمهوری اسلامی ایران واین ملت عظیم هم مثل آنجاست " .


پس از فرمایشات رهبر عزیزمان توجه دادگاه محترم را به ادامه کیفر خواست جلب می نمایم.
واما کودتای مخملی نوعی از انواع بر اندازی است که با کودتای نظامی در هدف مشترک امّا در شیوه و ابزار کاملا متفاوت است.


در همین رابطه آقای "رابرت هِلُوی " افسر بازنشسته سازمان سیا و شاگرد دکتر "جین شارپ " در کتاب خود با عنوان "مبارزه عاری از خشونت،تأملی در بنیادها "می نویسد: "مبارزه عاری از خشونت (یعنی همان کودتای مخملی) تفاوت خاصی با درگیری نظامی ندارد جز در این مورد که اسلحه بکار رفته در آن متفاوت ومنحصر به این روش می باشد "


یکی دیگر از تفاوتهای کودتای مخملی با کودتای نظامی در فرایند شکل گیری از آغاز تا پایان ومدّت طولانی آن است که گاهی ممکن است ده سال یابیشتر به طول انجامد.


مهمترین نکته ای که در مورد کودتای مخملی باید به آن توجّه داشت این است که نظریه پردازان اجیر شده توسط سرویسهای جاسوسی واطلاعاتی غرب طبق سفارش کار فرمایان خود این شیوه را برای خروج جهان استکبار از بن بست عملی برای سرنگونی نظامهای مستقل یا ناهماهنگ با هِژمُونی و استیلاطلبی غرب ابداع نمودند که نتیجه سالها مطالعه وتحقیق میدانی در کشور‌های مختلف کودتاخیز بوده است. این شیوه بر اندازی بگونه ای طراحی شده است که با تمسّک به روشهای به اصطلاح مدنی وطی مدّت زمان طولانی بدون آنکه در بین مردم ونظامهای سیاسی کشور‌های هدف حساسیتی جدّی ایجاد کند یکی پس از دیگری مراحل کودتای مخملی را بصورت خزنده وآرام پشت سر گذاشته ومعمولاً نظامهای سیاسی زمانی به خود می‌آیند که کودتای مخملی به مرحله پایانی خود رسیده و احتمال موفقیت آن بسیار افزایش یافته است.


از سالهاپیش بنیادها و مؤسسات متعددی توسط سرویسهای جاسوسی ودیگر نهادهای حکومتی کشورهای غربی بویژه آمریکا بوجود آمده که طبق یک تقسیم کار سازمانی ومتمرکز مأموریتهای مختلفی را با هدف مشترک در اجرای پروژه کودتای مخملی بعهده گرفته اند.مهمترین این مؤسسات وبنیادها عبارتند از بنیاد سوروس(OSI) ،بنیاد راکی فِلِر ، بنیاد فورد ، بنیاد جرمن مارشال فایند ، خانه آزادی، شورای روابط‌خارجی‌آمریکا، انجمن سیاست خارجی آلمان ومرکز مطالعات دموکراسی انگلیس.


در تبیین بیشتر این موضوع لازم است به اظهارات یک جاسوس که هم اکنون در بازداشت به سر می برد و با هدف ایفای نقش درانتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به ایران بازگشته بود، اشاره شود.


وی می گوید: "در سفری که به اسرائیل داشتم با موسسه ای به نام مِمری آشنا شدم که متعلق به کشور آمریکاست ولی در اسرائیل مستقر می باشد و کارش در زمینه مطالعات رسانه ای خاورمیانه است. تلاش این موسسه مبارزه با فعالیت های ضد اسرائیلی است که در دیگر کشورها صورت می گیرد. این موسسه پروژه ای را دنبال می کند که هدف آن حمایت از اصلاح طلبان دنیای اسلام از جمله ایران است. مسئول این پروژه یکی از افسران قدیمی اطلاعات ارتش اسرائیل است که من با او دیداری داشتم. او در این دیدار به من گفت هدف ما این است که تفکراتی مانند تفکرات عبدالکریم سروش را در ایران پرورش و ترویج دهیم. "


این جاسوس ادامه می دهد: "یکی دیگر از موسسات فعال در حوزه ایران موسسه هلندی هیفُوس است که من ملاقات هایی هم با مسئولین این موسسه داشتم. این موسسه ارتباط خوبی با موسسات و NGOهای داخل ایران دارد و حتی مبلغ ده میلیون یورو در پایان ریاست جمهوری خاتمی در ایران هزینه کرده که بیشتر آن به جنبش زنان داده شده است. موسسه هیفوس بودجه خود را از طریق رشوه از شرکت های نفتی هلندی که می خواهند از پرداخت مالیات فرار کنند. به دست می آورد. "


نامبرده در مورد نقش پایگاه رادیویی اروپای آزاد می گوید: "پایگاه رادیویی اروپای آزاد که مانند خیلی از موسسات براندازی نرم از زمان جنگ سرد کار خود را آغاز کرده و به سازمان سیا متصل است. زمان جنگ سرد آمریکایی ها برای اینکه به شوروی فشار بیاورند از پوشش های فرهنگی- سیاسی و رسانه ای و با نام های زیبایی همچون دموکراسی، آزادی و حقوق بشر استفاده کردند و خیلی از موسساتی که در حال حاضر فعالیت می کنند، در زمینه براندازی نرم، بازمانده از آن زمان هستند که رادیو اروپای آزاد هم از این دسته است. بخش فارسی این رادیو به نام رادیو فردا فعالیت می کند. این رادیو بیشتر اعتراضاتی که در ایران رخ می دهد را پوشش می دهد و به شدت بزرگنمایی می کند. "


این جاسوس در ادامه به یکی دیگر از موسسات براندازی نرم به نام "بِرِکمَن " اشاره می کند و می‌گوید: "پروژه گِلُوبال وُیسِز یا همان صداهای جهانی زیر نظر مجموعه ای به نام مرکز برکمن در دانشگاه هاروارد انجام می گیرد. این پروژه از سال 2004 آغاز شده و من در اولین جلسه آن در هاروارد شرکت کرده ام. هدف این پروژه تمرکز بر تمام بلاگرهای دنیا به خصوص کشورهای مخالف آمریکا از جمله ایران است تا بتوانند به هدف خود که ایجاد جنگ روانی در این کشورها است برسند.


منابع مالی این پروژه را بنیاد سُورُوس (OSI) تأمین می کند که به اکثر موسسات غیردولتی در دنیا کمک مالی می دهد. مدیر این پروژه فردی به نام "اتان زوکِرمَن " است. او یک آمریکایی است که قبلا در بنیاد سوروس فعالیت داشته، او بر روی استفاده از اینترنت برای براندازی نرم در کشورهای مختلف خیلی کار کرده و با نهادهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا نیز رابطه دارد. "


وی چنین ادامه می دهد: "مرکز برکمن توسط شخصی به نام "جان پالْفِری " اداره می شود که خودش مدعی بود دایی او کِرمیت روزولت کودتای 28 مرداد را مدیریت کرده است. "


نامبرده در اشاره به نقش آمریکا در طرح براندازی نرم می افزاید: "آمریکا برای طرح براندازی نرم از تئوریسین های مختلف از جمله "جین شارپ " که 50 سال از عمر خود را در موسسه اش صرف کرده تا طرح استفاده از نقاط ضعف حکومت ها برای براندازی نرم را شناسایی کند، استفاده می‌کند. در وب سایت این موسسه متون و روش مبارزه مسالمت آمیز شاید به 20 الی 30 زبان زنده دنیا آموزش داده شده است. البته این زبانها آلمانی، فرانسوی و یا اسپانیایی نیست بلکه به زبانهای برمه ای، چینی، عربی، فارسی و ... است که آمریکا دوست دارد در کشورهایی که به این زبانها گویش دارند انقلاب نرم صورت بگیرد.


افراد دیگری مانند "مارک پالمر " رئیس موسسه "کُنُوس " نیز در مورد ایران خیلی تحقیق کرده اند. آنها حتی 2- 3 سال پیش کلاس هایی را تشکیل دادند و یکسری از فعالان 2 خردادی مانند عماد باقی را دعوت کرده و دوره های براندازی نرم را به آنها آموزش دادند. "


ریاست محترم دادگاه
تا کنون پروژه کودتای مخملی در چند کشور به مورد اجرا گذارده شده که اکثراً با موفقیت انجام شده امّا در مواردی هم ناکام مانده است. ازجمله کشورهایی که کودتای مخملی در آنها با موفقیت اجرا شده عبارت است از گرجستان ، لهستان ، چک ، کرواسی ، صربستان ، اوکراین وقرقیزستان ، دراکثر این کشورها کودتای مخملی در بستر یک انتخابات شکل گرفته ومشابهت های فراوانی با پروژه شکست خورده‌کودتای مخملی ایران که به بهانه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری مرحله پایانی آن کلید خورد داشته اند البته این توطئه با هوشیاری مردم بیدار و همیشه در صحنه و برخورد قاطع و به موقع دستگاه های انتظامی و امنیتی مقتدر کشورمان سرکوب گردید.


جاسوس بازداشت شده در پاسخ این سؤال که آمریکا برای براندازی نرم در ایران از چه مدلی استفاده کرده گفت: "این مدل مبتنی بر انتخابات است وزمان آغاز آن حداقل 2 سال قبل از برگزاری یک انتخابات شروع می شود .آنها ابتداء شروع به برنامه ریزی کرده ونامزد مورد نظر خودشان را انتخاب می‌کنند بطور نمونه آقای ساکاشویلی- رئیس جمهور فعلی گرجستان -کسی نیست که یک شبه در دنیای سیاست سبز شده باشد این فردبورسیه "فول برایت " متعلق به وزارت خارجه آمریکاست. او سالها در این کشور تحصیل کرده وبرای این روزها تربیت شده است .پس از تعیین نامزد مورد نظر به شدت روی او سرمایه گذاری اجتماعی می کنند. به این صورت که افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به صورت شبکه ای - مدل تجاری ، گلدکوئیستی - می پردازند که روش ثابت برای یارگیری در کمپین هاست . بعد از این مرحله سمبل ونماد گرافیکی ورنگی برای این نامزد انتخاب می کنند وشروع به آماده سازی افکار عمومی جهت رأی دادن به نامزدشان می کنند. از طرف دیگر قبل از انتخابات خودشان را آماده می کنند تا اگر انتخابات را واگذار کردند شروع به تشکیک در انتخابات کنند واعلام نمایند که تقلب صورت گرفته است واصل مشروعیت حاکمیت را زیر سؤال می برند وشروع به اعتصاب می کنند ودر نهایت انتخابات را ابطال کرده ویا مجدد با نظارت ناظران خارجی انتخابات را برگزار می کنند که در نهایت نامزد مورد نظرشان پیروز می شود. "


نامبرده ادامه می دهد: "این فرایند در کشورهای گرجستان ، صربستان ، اوکراین وکرواسی انجام شده وبه نتیجه هم رسیده است. نکته قابل توجه اینکه همان متون آموزشی که در صربستان مورد استفاده قرار گرفته به فارسی ترجمه شده وبا تغییرات کمی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. این موارد بستگی به آداب ورسوم ، فرهنگ ومذهب جامعه دارد. مهمترین عوامل اجرایی این انقلاب جوانان هستند که سرمایه گذاری خوبی بر روی آنها صورت می گیرد .بر روی انرژی جوانان حساب می شود. زیراآنان تنها افرادی هستند که 2تا3 ماه از زندگی خود را بدون پول ، وقف انتخابات می کنند. "


وی چنین می افزاید: "کودتای مخملی ایران خیلی شبیه انقلاب مخملی صربستان است ، در آن کشور گروهی بنام "اُوتْ پُور " "OUTPOR " که گروهی دانشجو بودند ابتداء شروع به عضو گیری کردند که شباهت زیادی به موج سبز در ایران داشت. در جزوه آموزشی که بر روی سایت آلبرت انیشتاین قرار گرفته نکته ای به نام "موقعیت دشوار " وجود دارد که از مهمترین روشهای استراتژیک است و حکومتها را در شرایطی قرار می دهد که نتوانند با معترضین برخورد کنند.در این نکته آمده که اعتراضات باید زیر پوشش عادتهای مذهبی قرار بگیرد وحرکاتی مانند پیاده روی در خیابان را انجام دهید که هیچ دولتی نمی تواند از آن جلوگیری نماید. در انتهای این جزوه آموزشی اشاره‌ای به چند حلقه فیلم آموزشی شده که پیرامون انقلاب صربستان است. و حتی فیلم ها به زبان فارسی دوبله شده و بر روی وب سایت ها قرار گرفته است.


جزوه دیگری نیز وجود دارد که در مورد نحوه تسخیر مکانها و ساختمان های حساس شهر است و در آن آموزش می دهد که گروه های معترض چگونه بتوانند مراکز مهم را تصرف کنند.
لازم است در اینجا به نکته مهمی در محضر دادگاه اشاره نمایم و آن این است که فیلم آموزش کودتای مخملی صربستان که به فارسی ترجمه گردیده توسط فردی به نام نادر صدیقی ویراستاری و باصدای وی روایت شده است. این فرد کسی است که اولین بار آقای کیان تاج بخش را به آقایان حجاریان و تاج زاده معرفی می نماید. آقای تاج بخش در مورد نقش آقای نادر صدیقی می گوید: "نقش آقای نادر صدیقی و اینکه چه کسی مرا به او معرفی کرده و او به سفارش چه کسی مسئول وصل من به آقای حجاریان و تاج زاده گردیده برایم گنگ است. "در حال حاضر نامبرده متواری می باشد.


این جاسوس بازداشت شده که بنا به دلایل امنیتی فعلا از اعلان نام وی معذوریم معتقد است براندازی نرم یا همان کودتای مخملی دارای سه بازوی فکری، رسانه ای و اجرایی است و تصریح می کند: "هر کدام از بازوهای کودتای مخملی با تعدادی از موسسات و بنیادهای آمریکایی ارتباط دارند و در واقع نوعی تقسیم کار صورت پذیرفته است. "


او در این رابطه می گوید: "در مثلث براندازی (بازوی فکری، بازوی رسانه ای و بازوی اجرایی) هر کدام از موسسات آمریکایی فعالیت خاصی را انجام می دهند که در ایران نیز یکسری افراد با آنها همکاری دارند. مهمترین آنها موسسه ای است به نام "هوفر " که زیر نظر دانشگاه استن فورد و در زمان جنگ سرد تشکیل شده است.


این موسسه پروژه ای به نام "دموکراسی در ایران " را در دستور کار قرار داده که زیر نظر سه عنصر امنیتی به نام های: عباس میلانی، لِری دایمِند و مایکل مک فور اداره می شود.


عباس میلانی در زمان محمدرضا پهلوی به دلیل فعالیت در گروه های چپ دستگیر می شود. او بعدها به یک سلطنت طلب دو آتیشه تبدیل می شود به طوری که پس از انقلاب یکی- دو سال در ایران زندگی می کند اما پس از چندی کشور را به مقصد آمریکا ترک و در آنجا کتابهای متعددی را به نگارش در می آورد و در این کتابها از دستاوردهای رژیم پهلوی تقدیر می کند. او کم کم به یکی از رهبران اپوزیسیون تبدیل شد که با دیگر رهبران این جریان یک تفاوت عمده داشت و آن رابطه با عناصر اصلاح طلب داخلی بود. "


این جاسوس بازداشت شده می افزاید: "پروژه "دمکراسی در ایران " پیرامون فرهنگ عامه مردم ایران مانند موسیقی، وبلاگها و مسائل جنسی کار می کند.
بخش دانشجویی این موسسه بسیار فعال است و افرادی مانند خانم حقیقت جو، آرش نراقی (از حلقه کیان و نزدیک به سروش) در کنفرانس های آنها سخنرانی می کنند. در داخل ایران نیز افرادی که به حزب کارگزاران سازندگی نزدیک هستند با این موسسه همکاری دارند. به طور نمونه عطریانفر درهر مجله یا روزنامه ای که کار می کند از عباس میلانی تحت پوشش یک تاریخ نگار مصاحبه می کند. اهمیت عباس میلانی برای "سیا " از رضا پهلوی هم بیشتر است زیرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبی دارد و حتی تمام هزینه های مالی اکبر گنجی در خارج از کشور را نیز او تأمین می کند. "




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:24 عصر     |     () نظر

ahmadinejad is my president //ahmadinejad is my elected president // ahmadinejad is our president  // ahmadinejad is our elected president // ahmadinejad is the president  // ahmadinejad is iran"s president


got it???


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:23 عصر     |     () نظر
روز یکشنبه هفته گذشته ارگان رسمى حزب اعتماد ملى سخنان مهدى کروبى در جمع رؤساى استانى حزب متبوعش را منتشر کرد که در این سخنان وى براى اولین بار رسماً به شکست خود در انتخابات اعتراف کرده بود.

کروبى با جملاتى چون« به هر حال ما در انتخابات شکست خوردیم و براى یک رفوزه این تفاوتى ندارد که نمره زیر ? یا ? باشد، دیگر برایمان فرقى نمى کند» پذیرفت که صحنه رقابت را واگذار کرده است.

اینکه شیخ اصلاحات پس از این همه مدت با پرهیز از غوغا سالارى، عقلانیت پیشه گرفته و اعتراف به شکست مى کند و عنوان مى کند که «در آینده درباره اینکه چرا شکست خوردیم صحبت خواهم کرد» را باید به فال نیک گرفت و خوشبین بود که کروبى و یارانش قواعد بازى سیاسى را تا حدودى پذیرفته و مى خواهند به آن تن دهند.

کروبى در این دیدار با اینکه از شخص خاصى نام نبرده اما از جفاى برخى اطرافیانش در حق خود انتقاد کرد و گفت: «من اسنادى دارم که ثابت مى کند برخى از دوستان حزبى متزلزل بودند» و از پالایش نیروهاى حزب در دوره جدید سخن گفت.

این جملات شاید به افرادى مثل کرباسچى و چند نفر دیگر اشاره داشت که در ظاهر پشت کروبى سنگر گرفته بودند اما پشت پرده زیر علم میرحسین سینه مى زدند و حتى کرباسچى روز ?? خرداد برگه راى خود را که نام میرحسین در آن درج شده بود به دانشجویان نشان داد تا مشخص سازد که بزرگان اصلاحات چه سناریوى پیچیده اى را براى کروبى نوشته بودند.

وى البته اعتراف دیگرى نیز داشت و با عنوان اینکه «من از همان روزها مى دانستم که وضعمان زیاد خوب نیست ولى دیگر نمى دانستم که چنین مى شود» عملاً اعتراف کرد که قبل از انتخابات نیز پى به شکست خود برده بود اما اینکه چرا اکنون پس از ?? روز التهاب این کلمات را به زبان جارى مى سازد سؤالى است که باید وى به آن پاسخ دهد.

این اظهارات دیرهنگام جاى این سؤال را باقى مى گذارد که اگر آقاى کروبى از قبل انتخابات مى دانسته که پیروز انتخابات نیست پس با چه مدرک و دلیلى طى این مدت مدام بر طبل ابطال انتخابات و تقلب گسترده در آن مى کوبید.

البته کروبى براى اینکه تا حدودى به خود و حامیانش روحیه بدهد فرافکنى کرده و با بیان اینکه «کاش همان ??? هزار راى به ??? تا تقلیل یافته بود زیرا هر چه راى پایین تر باشد افتضاح آن بیشتر آشکار مى شود» سعى دارد به خود و دیگران تلقین کند که آراى وى آنچنان هم پایین نبوده و این تعداد اندک راى دسیسه جناح رقیب است.

در پاسخ این بند از سخنان کروبى چند نکته هر چند به صورت مختصر و گذرا لازم به یادآورى است تا هم شخص کروبى و هم حامیانش بیشتر به پایگاه اجتماعى خود پى ببرند.

?- در تمام نظرسنجى هاى معتبر از چند ماه قبل از انتخابات تا ?? خرداد حتى نظرسنجى هاى مراکز نزدیک به اصلاح طلبان، میانگین آراى کروبى از سه درصد بالاتر نرفته است حتى اگر میزان درصد خطاى نظرسنجى ها و احیاناً تغییر در گرایش برخى آحاد جامعه و حمایت از وى را نیز در نظر بگیریم آیا مى توان تصور کرد که آراى نهایتاً سه درصدى با جهش ?? برابرى طى یک مدت کوتاه مواجه شوند و باعث تغییر موازنه آرا شود.

تنها دلیل آقاى کروبى شاید این باشد که در انتخابات سال ?? وى توانست حدود پنج میلیون یعنى قریب به ?? درصد آرا را کسب کند اما وى و مشاورانش هیچ گاه به طور اصولى این مساله را مورد واکاوى قرار ندادند تا علت آن را بیابند.

در این خصوص باید گفت در ?? سال حاکمیت دولت هاى هاشمى و خاتمى قشر محروم و مستضعف جامعه که بیشتر در شهرهاى کوچک و روستاها مستقرند عملاً مورد غفلت واقع شدند، حال که یک نفر پیدا شده بود که از پرداخت یارانه نقدى به ازاى هر نفر ?? هزار تومان خبر مى داد مشخص بود که تعداد قابل توجهى از این قشر را به سمت خود جلب کند اما در دوره دهم انتخابات با عملکرد هاى مثبت دولت نهم و نگاه خاص آن به قشر محروم این شعارهاى توخالى رنگ باختند و به حاشیه رفتند، خصوصاً اینکه در مناظره هاى انتخاباتى آحاد مردم از نزدیک به میزان توانایى، مدیریت، علم و قدرت کارشناسى آقاى کروبى و دیگر کاندیداها پى بردند.

این موضوع را وقتى در کنار شبهه فساد مالى که مردم جامعه ما بسیار به آن حساسند بگذاریم خواهیم دید حتى کسانى که احتمال مى رفت به کروبى راى دهند پس از مناظره ها تغییر نظر داده و به آقایان احمدى نژاد و یا میرحسین موسوى راى دادند.

سال گذشته در انتخابات مجلس هشتم ارگان مطبوعاتى حزب اعتماد ملى هر روز لیست کاندیداهاى حزب خود را در کنار عکس کروبى در صفحه اول منتشر مى کرد، علاوه بر آن هر روز با یادداشت ها، گفت وگوها و... سعى در تبلیغ این افراد داشت اما هنگامى که نتایج انتخابات روشن شد، بهترین رایى که حزب کروبى کسب کرد رتبه ?? مردم تهران آن هم توسط همسر کروبى بود حتى منتجب نیا که سرلیست این حزب و قائم مقام کروبى در حزب است نتوانست رتبه اى بهتر از ?? را کسب کند.

هنوز یک سال نیست که از انتخابات مجلس گذشته است، آقاى کروبى چگونه انتظار دارد مردم طى این مدت کوتاه با تغییر ??? درجه اى ذائقه سیاسى خود، آراى میلیونى خود را متوجه وى سازند.

یکى از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملى مجلس مى گفت که در روزهاى اولیه خرداد با آقاى «ذ» از نمایندگان طرفدار کروبى در راهروهاى مجلس صحبت مى کردم، در خلال صحبت از ایشان پرسیدم «شما چند نفرید؟» منظورم این بود که نمایندگان طرفدار کروبى در مجلس چند نفرند که آن نماینده در جواب وى گفته بود: «حقیقت این است که ما سه نفر بودیم. من، آقاى خباز و یک نفر دیگر که پس از برگزارى جلسه فراکسیون اقلیت آن یک نفر نیز به جمع حامیان موسوى پیوست و بنده و خباز تنها ماندیم.»

این جمله نشان دهنده آن است که در بین ??? وکیل مردم که هر کدام یک شهر را در خانه ملت نمایندگى مى کنند و تا حدودى برآیند گرایش سیاسى حوزه انتخابیه خود هستند، فقط دو نفر آنها طرفدار آقاى کروبى هستند، جالب اینکه یکى از این دو نفر یعنى خباز عضو شوراى مرکزى حزب اعتماد ملى است وگرنه معلوم نبود که او نیز در پشت کروبى مى ماند یا خیر؟

این دلایل و ده ها دلیل دیگر تا حدودى تصویرگر میزان پایگاه اجتماعى کروبى در میان جامعه ماست. حال باید دید که آقاى کروبى از این پس مسیر قانون را در پیش گرفته و ساختارهاى پذیرفته شده نظام را به رسمیت خواهد شناخت یا اینکه به اقدامات فراقانونى و غوغاسالارى ادامه خواهد داد؟

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:12 عصر     |     () نظر
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران با اشاره به برگزاری جلسه علنی محاکمه اغتشاشگران، گفت: وقتی دانه ریزها اقرار کردند، تکلیف دانه درشت ها روشن می شود.
حجت الاسلام و المسلمین جعفر شجونی روز شنبه در گفت وگو با ایرنا افزود: کسانی که داعیه اصلاح طلبی دارند یک هزار و 350 بار به مقدسات مردم در روزنامه های زنجیره ای توهین کردند و به دروغ عنوان کردند که ما طرفدار امام راحل هستیم.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران با بیان این که هر فردی که بر خلاف مقررات و چارچوب قوانین عمل کند، جایش زندان است، افزود: نمی توان یک عده ای از افراد را بی دلیل زندانی کرد و همین طور هم نمی توان یک عده را بی دلیل از زندان آزاد کرد ولی آقای هاشمی در نماز جمعه بغض کرده و با گریه می گویند، اینها را آزاد کنید.
وی به آیات قرآن کریم اشاره کرد و گفت: در روز قیامت عده ای که به خاطر گناهانشان محاکمه می شوند به خدای متعال می گویندکه ما را بزرگانمان گمراه کردند و اگر ما سزاوار محاکمه هستیم، بزرگانمان را دوبار محاکم کن.
شجونی افزود: اکنون که دانه ریزها در دادگاه اعتراف کردند باید به سراغ دانه درشت ها و کسانی که دستور برپایی این اغتشاشات را داده بودند، رفت.
وی خطاب به مسوولین امنیتی کشور گفت: باید مستندات پشت پرده این آشوبها را در صدا و سیما و رسانه ها منعکس کنیم تا مردم بدانند اینها جنایتکار هستند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:9 عصر     |     () نظر

این طنز درپی نامه چند هفته پیش فرزندان بهزاد نبوی به پدرشان در بازداشتگاه آمده است


» نامه فرزندان آقای چیز به پدر زندانیشان(طنز)



سلام خدمت پدر بزرگوارمان. امیدوارم که بابایی، حالت خوب باشد. بابایی، در بیرون از زندان آنقدر هوا گرم است که به قول قدیمی‌ها، خر تب می‌کند، سگ سینه‌پهلو! باز صد رحمت به زندان که لااقل در آنجا «آب خنک» پیدا می‌شود.

بابایی، باز هم تو را بدون هیچ جرمی به زندان انداخته‌اند. تو مگر چه جرمی مرتکب شده بودی. مجرم جماعت، تیپ اسپرت می‌زند و لاتی حال می‌کند ولی تو همیشه حتی موقع خواب هم کت‌و‌شلوار را از تنت در نمی‌آوردی. یک مقدار در خانه و محل کارت، سلاح سرد و گرم پیدا کرده‌اند، این را کرده‌اند پیراهن عثمان و تو را به جرم جاسوسی انداخته‌اند زندان. خب، اگر شیری، روباهی، یوزپلنگی، چه می‌دانم خرسی، زرافه‌ای حمله می‌کرد به دخترت، تو یک سلاح گرم می‌خواستی یا نه؟! با سلاح سرد هم که میوه پوست می‌گرفتی. البته یک مقدار هم این ذلیل‌مرده‌ها نارنجک و کوکتل مولوتف از دخترت پیدا کرده‌اند.

بابایی، به مامورها می‌گفتی که این مواد آتش‌زا را جمع کرده بودی برای چهارشنبه‌سوری! البته اسناد طبقه‌بندی شده هم بود که آن را هم می‌گفتی، می‌خواستی با آن کاغذها موشک درست کنی. پدر مهربانم، تو آنقدر خوب بودی و آنقدر دلت نازک بود که به هیچ پیشنهادی، حالا چه از طرف ما بچه‌ها، چه از طرف مامانی، چه از طرف شهرام جزایری، چه از طرف مامور سفارت انگلیس، چه از طرف سفیر ایتالیا، چه از طرف بی‌بی‌سی و چه از طرف سایت چی‌چی‌نیوز... اسمش خوب بودها؛ آهان! «گویانیوز»، «نه» نمی‌گفتی! بابایی، ما هر وقت یک چیزی از تو می‌خواستیم، تو ظرف یک چشم برهم زدن آن را کف دست ما می‌گذاشتی، خرجش یک تلفن به شهرام جزایری بود. بابایی، من می‌دانم تو هیچ گناهی نداشتی.

البته الان که در زندان هستی، اما قبل از زندانی شدن هم، از بس دیر می‌آمدی خانه، ما هیچ وقت تو را نمی‌دیدیم. شب‌ها که تا بوق سگ در قیطریه مشغول تدارک آشوب بودی، صبح‌ها هم هنوز آفتاب نزده، از خانه می‌رفتی بیرون برای یک لقمه نان حلال و اراذل و اوباش را اجاره می‌کردی، برای اینکه بعد از انتخابات یک حال اساسی به سطل آشغال خیابان‌ها بدهند و با «آقای پاکی» همکاری کنند.

پنجشنبه‌ها که ما را می‌بردی بیرون، برای ما قصه تعریف می‌کردی. قصه‌های تو برخلاف قصه‌های خاله شادونه و عموپورنگ،‌ سیاسی بود. تو برای ما قصه انقلاب مخملی می‌گفتی. از «ساکاشویلی» گفتی و اینکه جورج بوش چه آدم خوب و بزرگ‌منشی است. قهرمانان قصه‌های‌تو همیشه سر از آمریکا در می‌آوردند. بابایی، هر وقت با هم می‌نشستیم و عکس‌های گذشته‌ات را که خیلی جوان بودی و ریش داشتی، می‌دیدیم، می‌گفتی: ما آن زمان جو زده شده بودیم و الا همان زمان هم خیلی به این چیزها اعتقاد نداشتیم.

یادم می‌آید بابایی، برای جوان‌ها که سخنرانی می‌کردی از آزادی بیان حرف زدی، ولی یک بار که من از تو پرسیدم: چرا دچار افراط و تفریط شدی؟ گفتی: دخترم! این فضولی‌ها به تو نیامده. بابایی، تو همیشه به من می‌گفتی که نباید از مقدسات، استفاده ابزاری کرد، بعد پارچه سبز را انداختی دور گردنم! بعد هم از اهمیت رنگ‌ها در انقلاب مخملین گفتی. البته ما که سنی نداریم.

تو هر وقت برای ما از انقلاب مخملی می‌گفتی، یاد مخمل در کارتون «خونه مادربزرگه» می‌افتادیم. بعد تو به ما گفتی که «مخمل» یک «بورژوای کمپراتور» بود و این در حالی است که «آقاقولی» حکم یک «خرده پرولتاریا» را داشت و مادربزرگ هم به عنوان «لنین» قصه از آنها حمایت می‌کرد. بابایی، جرم تو چه بود؟ تو بی‌گناهی. زنگ زدن به سفارت انگلیس هم شد جرم؟! تماس با سنای آمریکا هم شد جرم؟! سازماندهی آشوب‌طلبان هم شد جرم؟! آشوب طلبی حالا قبول، جرم است اما تو کلا به سازماندهی و مدیریت از همان بچگی علاقه داشتی. وانگهی در کجای اسلام آمده که سازماندهی اراذل و اوباش جرم است؟

در کجای قرآن آمده که پول گرفتن از آمریکا، گناه است؟ گناه یعنی اینکه آدم چشمش هیز باشد و به نامحرم به چشمی غیر از چشم خواهری نگاه کند. البته «یک نظر» اشکال ندارد. بابایی، دیگر دارم از گرما خفه می‌شوم. پختیم از گرما. بابایی، ما الان هر دو سه روز یک بار می‌آییم به دیدنت، اما به ما گفته‌اند که با بی‌بی‌سی مصاحبه کنیم و بگوییم به ما اجازه دیدار پدرمان را نمی‌دهند. البته معلم ما همیشه می‌گفت: دروغگو دشمن خداست. بعدش به ما گفتند که بگوییم پدرمان را شکنجه کرده‌اند. آخر ما اگر تو را ندیده‌ایم، پس چطور فهمیده‌ایم که تو شکنجه شده‌ای؟! اینها هم مثل اینکه خلاف ادب است، رویم به دیوار، مغز خر خورده‌اند.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 10:56 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >