سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى با دمى که برآرد گامى به سوى مرگ بردارد . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
از استراگیجی 16آذر تا تجدید پیمان با کروبی!
  
سردرگمی و انفعال شدید در میان رسانه های وابسته به ستاد آشوب، غالباً به «استراگیجی» از سوی آنها به جای ارائه استراتژی و تاکتیک تبدیل می شود.
به گزارش کیهان، پس از به بار آوردن 2 افتضاح بزرگ در روزهای 13آبان و قدس که ریزش کامل نیروهای آشوبگران را نشان داد، سردمداران این جریان اکنون در وضعیتی قرار گرفته اند که نه راه پیش دارند و نه راه پس. راه پس ندارند چون پیش از این مدعی شده بودند روز 16آذر شاهکار می کنند و راه پس ندارند چرا که حالا می گویند چون این روز اساساً دانشجویی است، پس نباید کسی از ما توقع بسیج مردم در خیابان را داشته باشد. به ویژه گروهک نهضت آزادی که از سرمایه باخته های اصلی به شمار می رود، خواستار این شده که این روز دانشجویی بماند. آنها مدعی شده اند این خواسته را برای پرهیز از سرکوب مطرح می کنند. در عین حال سایت موسوم به ملی- مذهبی برای خالی نبودن عریضه، از «تجدید پیمانی[!] 100 دانشجوی دانشگاه های مختلف با کروبی» خبر داد و این در حالی است که 3/4 میلیون دانشجو در کشور وجود دارد که اگر بر پیمان و همراهی دانشجویان با کروبی بود او نباید در مجموع و از همه اقشار، کلاً 330 هزار رای- کمتر از آرای باطله- را به سمت خود جلب کند.
چند سایت زنجیره ای هم در شایعه سازی بدون سند خود مدعی شدند 3 هزار دانشجوی دانشگاه تهران خواستار دعوت موسوی و کروبی شده اند. سایت های مذکور همچنین مدعی شدند 90درصد دانشجویان حامی دو نامزد یاده شده هستند. صرف نظر از اینکه طومار کذایی واقعیت ندارد، در عین حال باید توجه داشت که دانشگاه تهران بیش از 30هزار دانشجو دارد و حتی اگر طومار مذکور در عالم واقع نیز وجود داشت، می شد 10درصد نه 90درصد دانشجویان اما... بالاخره «رسانه زنجیره ای» است، کنتور نیست که شماره بیندازد!
این نکته نیز گفتنی است که با خالی بودن عریضه و تنگ آمدن قافیه برای عناصر ضدانقلاب، آنها تحت عنوان های جعلی «دانشجویان چپ دموکرات»، «شاخه دانشجویی جنبش مسلمانان مبارز»، «دانشجویان لیبرال»، «دانشجویان چپ برابری خواه» و... بیانیه هایی را منتشر می کنند تا گروهک های تک یا چند نفره را انبوه جلوه دهند. به عنوان مثال گروهک جنبش مسلمانان مبارزه اساساً گروهکی تک نفره وابسته به (حبیب پیمان) است، حال تصور کنید شاخه دانشجویی این گروهک دیگر چه می شود.
به تازگی سایت گویانیوز در تحلیلی با اشاره به خوش خدمتی های عناصر اجیر شده به آمریکا و انگلیس و اسرائیل در تجمعات حاشیه ای روز قدس و 13آبان، خواستار تداوم همان روند در 16آذر شده و مژده داده که این روندها می تواند به صدور قطعنامه علیه برنامه هسته ای ایران منجر شود!
   

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/14:: 1:43 عصر     |     () نظر

چند روز پیش در یکی از تابلوهای دانشکده علوم اجتماعی دیدم که به نقل از آقای کروبی خبری زدند که این شکنجه ها در زمان شاه هم بی سابقه بود.ایشان این مطلب رو در مصاحبه با یک خبرگزاری خارجی گفته بودند.تمام آنچه این روزها این مدعیان خط امام گفته اند همه در جهت تضعیف جمهوری اسلامی بوده است.بسیاری از آنچه در اثر القاءات برخی گفته اند دروغ بوده و ای بسا با ساده لوحی آب در آسیاب دشمن ریخته اند.و اگر انتقادی هم داشته باشند نباید به عنوان کسی که به ادعای خودشان دلسوز نظامند به گونه ای سخن بگویند که به تضعیف نظام بینجامد.این نیست مگر از ساده لوحی شان.(اگر مغرض نباشند.)همین ساده لوحی و نداشتن نگاه جامع نگر آنان را بدین روز کشانده.آن از منتظری و این از کروبی.از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است.بخشی از وصیت نامه امام راحل(ره)در این خصوص خواندنی است.

"....از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر، شایعه های وسیع در سطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر ومستضعفان مستضعف تر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیه کشور است می باشد و شکنجه ها از رژیم سابق بدتر و غیرانسانیتر است ! هر روز عده ای رااعدام می کنند به اسم اسلام ! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی گذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است ! مردم در رنج و زحمت و گرانی سرسام آور غوطه می خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره می شود و آزادی در هرچیز از ملت سلب شده ! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می شود.و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه وکنار و در هر کوی و برزن سر زبانها می افتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و دراتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می شود؛ و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف می شود. و مع الاسف بعض روحانیون که از حیله های شیطانی بیخبرند با تماس یکی - دو نفر از عوامل توطئه گمان می کنندمطلب همان است . و اساس مساله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل رامی شنوند و باور می کنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد ازانقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند - چنانچه اطلاع صحیح ازتحولاتی که همه به سود اسلام است ندارند - و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوسته اند.

اینجانب توصیه می کنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها وملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه می گذشته است ، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذاشته اند، ازوابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازه های مسکرات فروشی و ایجاد بی بندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکده ها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت ورسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایه داران و زمینخواران بزرگ ومحتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها و سایر مامورین که در این زمان آمده اند ومقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی درروستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه باطول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن ازقبیل آوارگان میلیونی و خانواده های شهدا و آسیب دیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئه های پی در پی امریکا و وابستگان خارج و داخلش "اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع " و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام ومنحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضااین است که قبل از آشنایی به مسائل ، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها وجهل توده ها امروز طفلی تازه پا و ولیده ای است محفوف به دشمنهای خارج وداخل ، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه داران و محتکران بی انصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان وستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیرمستقیم از آنان ، توجهی به ترور شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟

اینجانب هیچ گاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده وبی انضباطی برخلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند؛ لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشورمی کنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعترخواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدارشده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است ، آمال انسانی - اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان واشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/13:: 6:19 عصر     |     () نظر
توهم جنبش انگاری سبزها

کیهان: به راستی فراتر از موج آفرینی های رسانه ای در فضای مجازی جهت برجسته سازی اعتراض «گروهی سبز به دست»، آیا در عالم واقع نیز پدیده ای که از آن بتوان تحت عنوان «جنبشی اجتماعی» یاد کرد، وجود خارجی یافته است؟

به راستی فراتر از موج آفرینی های رسانه ای در فضای مجازی جهت برجسته سازی اعتراض «گروهی سبز به دست»، آیا در عالم واقع نیز پدیده ای که از آن بتوان تحت عنوان «جنبشی اجتماعی» یاد کرد، وجود خارجی یافته است؟

طراحان این جریان البته تلاش بسیاری کرده اند تا برقامت نحیف این حرکت کور ردای یک جنبش فراگیر اجتماعی بپوشانند؛ اما عرصه عمل البته در طول زمان نشان داد که این رخت عاریتی برتن چنین «ریز جثه ای» زار می زند.
جنبش های اجتماعی چه در نوع مدرن آن و با توجه به تئوری های جدید علوم اجتماعی و چه با مقیاس پیشینی و با درنظر گرفتن نمونه های عینی آن در طول تاریخ، مؤلفه ها و شاخصه های منحصر به فردی دارند که هر «تکانه» جزیی اجتماعی را از داشتن ادعای «جنبش» باز می دارد.

تئوری بافی های حامیان این جریان که البته در «توهمی عامدانه» در راستای هویت سازی برای این حرکت ریشه دارد، نه تنها نتوانست از این کاه شناور در هوا، کوهی بسازد، بلکه حتی موفق نشد روند فعلی را که کاملا به ضرر آنهاست، اندکی معکوس نماید.

به منظور بازشناسی چنین پدیده ای که طراحان آن جنبشی اجتماعی قلمدادش می کنند، البته نقطه عزیمت های فراوانی را می توان مورد توجه قرار داد، اما به نظر می رسد دراین مجال بازکاوی کاستی ها و ناراستی های این حرکت از منظر گزاره های پذیرفته شده علوم اجتماعی- که سردمداران این جریان نیز سنگ این علوم را بسیار برسینه می زنند- انتخابی شایسته باشد.

1- رفتارشناسی جریان موسوم به سبز در این بررسی حقایق بسیاری را از پستوی اهداف و اغراض این جریان برای ما برملا خواهد ساخت. روانشناسان سیاسی معتقدند که کنش های سیاسی- اجتماعی افراد و گروه ها، ارتباط مستقیمی با ابعاد نهفته ماهیتی کنشگران دارد، به طوری که این رفتارها را می توان نمود و بروزی روشن از چیستی پشت پرده آنها قلمداد کرد.

پدیده ای که طراحان آن در تلاشند به شکل جنبشی اجتماعی فراگیر تصویرش کنند البته به عنوان ابتدایی ترین شاخصه ها باید دارای ماهیتی مردمی آن هم در عرصه قابل اعتنایی از اجتماع باشد. به واقع، مثلث «حامیان مردمی، رهبری و ایدئولوژی» به عنوان مؤلفه های اصلی یک جنبش، از معروف ترین تئوری های پذیرفته شده علوم اجتماعی است و بااین بیان «حمایت مردمی» جزء ابتدایی ترین قرائن راستی آزمایی مدعیان وجود یک چنین جنبشی است.

رفتارشناسی این عده اما ماجرایی دیگر را روایت می کند. تکاپوهای بی ثمر سران این جریان در شکل دهی به حضوری پررنگ در روزهای قدس و سیزدهم آبان به عنوان دو نمونه آماری برای این تحقیق، مناسب می نماید.
شاید اولین نکاتی که در تحلیل ماهیت رفتاری گروه موسوم به سبز، دراین دو روز به ذهن متبادر شود کم شماری حامیان آنها و در نتیجه ناکامی سران این جریان در فراخوان طرفداران خود باشد که البته همین نکته نیز نتایج قابل توجهی را در راستای وهم آلود بودن ادعای وجود جنبشی فراگیر برای ما به ارمغان خواهد آورد.
تحلیل چگونگی حضور این گروه در روزهای یاد شده اما درسطحی عمیق تر، نکات تامل برانگیز دیگری را به نمایش می گذارد. عرصه حضور چشمگیر آحاد ملت در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان البته معیار بسیار خوبی برای سنجش عیار مردمی بودن این جماعت محدود آشوب گر است. دراین میان اما آنچه در سطح خیابان های تهران مشاهده شد و درتصاویر پخش شده و از مجموعه های خبری سیما نیز منعکس گردید، سبز به دستان- صرف نظر از اندک شماری آنها- کاملا در تقابل با مسیر راهپیمایی مردمی درحال حرکت بودند و به ظاهر مقصدی را غیراز حرکت به سوی دانشگاه تهران مدنظر داشتند.

حرکت دسته جمعی در میان جمعیت اما درخلاف جهت مسیر مردم البته شاید در ابتدایی ترین برداشت، نوعی تلاش در جهت اخلال و بی نظمی را به ذهن متبادر کند اما به باور روانشناسان سیاسی این رویداد به روشنی حاکی از وجود رگه های قابل توجهی از «مردم ستیزی» در ابعاد نهفته ماهیتی این جریان است.
حرکت جمعی در میان مردم آن هم خلاف جهت البته زمانی که با فریادهای سبز به دستان و تلاش آنها برای غلبه بر صدای ملت اما با سردادن شعارهایی متضاد، همراه شود می تواند در فهم این شاخصه از ماهیت نهان اخلال گران کمک شایانی باشد.

مردم ستیزی نهفته در پستوی ذاتی این جریان اما در گام بعدی به نوعی «مردم گریزی» بدل گردید. در آستانه سیزدهم آبان ماه درحالی که پایتخت نشینان مصمم به حضور برسر وعده هرساله خود، در مقابل لانه جاسوسی بودند؛ سران این حرکت با تلاشی مثال زدنی سعی در فراخوان حامیان خود در نقطه ای دیگر از شهر نموده و از این طریق جدایی خود را از صف ملت به اثبات رساندند.

با این وصف باید پذیرفت حضور هرچند کم شمار این جماعت محدود در میدان هفت تیر تهران و تلاش تامل برانگیز آنها در شکاف افکنی میان خود و مردم، تاکید مضاعفی بر رویه غیرمردم مدار و در نتیجه غیراجتماعی بودن این حرکت بود.
2- طبق بیان پیشین، موضوع دیگری که جنبش انگاری این جماعت را به چالش می کشد؛ مسئله «رهبری» است. کاستی این شاخصه در چنین پدیده ناهمگونی البته نیازی به اثبات ندارد و بسیاری از حامیان این جریان نیز بارها به این امر معترف بوده اند که در این میان می توان به گفته های محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین اشاره داشت.

آرمین با بیان اینکه سازمان واحدی برای مدیریت جنبش سبز وجود ندارد به ایلنا گفت: این وضعیت آسیب پذیری هایی خواهد داشت که در آن میان می توان به احتمال بروز تفرق و پراکندگی در سطح شعارها، اهداف و راهکارها اشاره کرد.
محمدجواد حق شناس عضو مرکزیت حزب اعتماد ملی هم در همین رابطه اذعان کرد: موسوی نماد جریان هوادار خود است اما این جریان درحال حاضر رهبر و لیدر مشخصی ندارد و بخشی از آن را فاقد رهبری منسجم، کنترل شده و منضبط می دانم.

کژفهمی طراحان این جریان از چیستی ماهیت جنبش های اجتماعی و تأکید بیش از حد بر تکثر و چندصدایی بودن این شبکه به اصطلاح اجتماعی، باعث گردیده تا آنها از مؤلفه مهمی همچون رهبری غافل بمانند.
این جماعت متوهم بر این باورند که طیف گسترده و پراکنده جنبش، ضامن بقاء آنها و موجب بازدارندگی از برخوردهای حذفی است. تأکید بر چند صدایی هرچند آن چنان بیراه نیز نباشد، نباید ضرورت وجود یک صدای واحد در رأس هرم جنبش را به حاشیه براند و این همان کژفهمی یادشده از شاخصه های اصلی جنبش هاست.
این البته بخشی از ماجراست؛ ضعف رهبری «اندک جماعت سبز به دست» اما ناشی از لقمه بزرگتر از دهانی است که مدعیان هدایت این جریان، قصد بلعیدن آن را دارند. در میان دانه درشت های این حرکت به واقع گزینه ای را نمی توان یافت که در ابعاد رهبری یک جنبش اجتماعی بوده و حتی یارای چنین ادعایی باشد.
شاهد این بیان البته طرح مثلث خاتمی، موسوی و کروبی به عنوان شورای رهبری این جریان، برای جبران ضعف هر یک از این افراد است که البته از این طریق نیز طرفی برنبستند.

با این حال هرچند اثبات کاستی عنصر رهبریت در این خرده تحرک نو پدید، تلاش زیادی را نمی طلبد اما تبیین ابعاد این نقیصه از نظرگاه جامعه شناسان سیاسی امری قابل بررسی است؛ مقوله «رهبری» در میان مباحث جنبش های اجتماعی، فراتر از صرف فرمان راندن فردی خاص است. در این رابطه جامعه شناسان سیاسی جنبش ها را دارای گونه های مختلفی از رهبری می دانند که البته وجود همگی آنها لازم و ضروری است.
«رهبران ایدئولوگ» یکی از این انواع است. رهبر ایدئولوگ دستگاه فکری یک جنبش را معرفی کرده و اندیشه آن را مشخص می کند. او در این راستا دو وظیفه مهم را برعهده دارد؛ یکی نشان دادن نارسایی های وضع موجود و دوم تبیین و چیستی وضع مطلوب جامعه.
باید توجه داشت که رهبری یک مجموعه، نتیجه حاصل از دو فرآیند اعمال رهبری از سوی سران و پذیرش این موضوع از سوی حامیان است. به این ترتیب تنها با بیان ایدئولوژی و اندیشه و بدون تبعیت از طرف مقابل هیچ گونه ای از رهبری متصور نخواهد بود.
این ناهنجاری البته از اجزاء غیرقابل انکار جماعت موسوم به سبز است به طوری که سران این جریان- هرچند به ظاهر- دم از امام، انقلاب و قانون اساسی می زنند و اهداف خود را در چهارچوب های پیش گفته تعریف می نمایند، حامیان آنها اما شعارهایی مبنی بر حمایت از نظام پهلوی و در راستای اهداف ته مانده سلطنت طلبان آن سوی مرزی سر می دهند. این ناهمگونی را همچنین در نحوه بروز علنی این جریان نیز می توان مشاهده کرد؛ هنگامی که سردمداران این حرکت- البته به منظور ابراز وفاداری خود به تئوری های شارپ- ادعای پایبندی به اصول مبارزات مسالمت آمیز و خشونت پرهیز را دارند؛ خرده تحرکات آنها در کف خیابان و از همان نخستین روزهای پیدایش، صحنه دیگری را رقم می زدند و آثار زیانباری را از خود برجای گذاشتند. این موارد نمونه هایی روشن برای اثبات فقدان رهبری ایدئولوگ در این جریان سراسر ناهمگون بود.

«رهبران بسیج گر» البته دومین گونه از این گروه است، آنها وظیفه دارند حامیان را به مسیر جنبش کشانده، افراد ناراضی از وضع موجود را ساماندهی کنند و طرفداران خود را برای حضور در عرصه هایی که محتاج قدرت نمایی است، تحریک و ترغیب نمایند.
هرچند قابل انکار نیست که جمع قابل توجهی از افراد در این جریان، از هیچ تلاشی برای بسیج بدنه اجتماعی- که البته وجود آن محل تردید است- فروگذار نکرده اند، اما ناکامی آنها در بسیج حامیان به طوری که در روز 13آبان به زحمت شمار آنها از هزار نفر فراتر می رفت، خود گواه روشنی بر کاستی این نوع از رهبری در رأس جریان فتنه است.
3- در رابطه با «ایدئولوژی» که سومین مؤلفه اصلی یک جنبش اجتماعی است، بدان جهت که عده ای را در اتهام زنی در جهت سیاسی انگاری این یادداشت یاری نرسانیم، بحثی نخواهد شد. اما تأملی در روش شناسی این جریان به منظور ابراز وجود و ظهور اجتماعی، به نظر ضروری می نماید.

به باور جامعه شناسان سیاسی یک جنبش برای اینکه بتواند یکی از اصلی ترین خصوصیات خود یعنی «مسالمت آمیز» بودن را حفظ کند باید در کنار بهره گیری از ابزارهای بسیج اجتماعی، روش های «کنترل اجتماعی» را نیز مدنظر قرار دهد.
این مهم البته زمانی به دست خواهد آمد که رهبری جنبش بتواند هم اندیشه آن را تبیین کند و هم اجزائش را هدایت و کنترل نماید. با این وصف و باتوجه به فقدان رهبری، به نظر می رسد، خشونت آمیز بودن رویه این حرکت چندان تعجب برانگیز هم نبوده و البته از سوی دیگر همین امر تأکید مضاعفی بر ادعای بی اساس جنبش انگاران خواهد بود.
در نهایت باید تصریح داشت که به باور نگارنده، این مشت از خروار، به روشنی گویای این واقعیت است که نه تنها چنین خرده تحرک رو به افولی، هیچ گونه شباهتی به جنبش های اجتماعی ندارد، بلکه حلوا، حلوا گفتن حامیان آن هم جز تلخ کامی حاصل دیگری را برای آنها به ارمغان نیاورده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/13:: 6:18 عصر     |     () نظر
نگاهی به فیلم جنجالی و در حال اکران 2012
2012 به چه فرا می‎خواند؟

سرویس فرهنگی- تصور اینکه قرار است همه ساکنان زمین در سال 2012 در اثر یک سلسله حوادث مهیب طبیعی، زیر آب بروند و جان بدهند، به خودی خود بسیار هولناک است. این تصور وقتی توسط کارگردان توانای «روز استقلال» یعنی رولند امریخ (Roland Emmerich)، با جلوه های بصری بی‎سابقه به تصویر کشیده شود، می تواند موجی از نگرانی در میان ساکنان زمین به وجود آورد و سپس حتی عنوان "مادر ژانر بلایای طبیعی" از آن خود کند.

خصوصا اینکه کمپانی تبلیغاتی این فیلم جار و جنجال راه انداخت و با هدف فروش بیشتر، سال 2012 را به عنوان سال پایان جهان معرفی کرد تا به این توهم رنگ واقعیت ببخشد. این مساله از آنجا شروع شد که مسئولان کمپانی سونی پیکچرز دست به آماده سازی وب سایتی زدند و با ارائه کلیپ های تبلیغاتی کار را به آنجا کشاندند که دست آخر مسئولان ناسا به تهیه کنندگان کمپانی سونی در مورد تبلیغات این فیلم در اینترنت هشدار دادند و از آنها خواستند برای رفع این سوء تفاهم عمومی دست به کار شوند.

کارگردان بدبین2012 قبل از این هم در فیلم‌هایی مثل «روز استقلال» (درباره حمله موجودات فضایی به زمین) و «پس فردا» (نابودی جهان به دلیل تغییر وضعیت گلخانه‌ای و گرم شدن تدریجی جو) دست به نابودی کره خاکی زده است. اما وی درباره روند کاری سه اثر اخیر خودش می‌گوید: «به نظرم ما بیش از پیش درباره آینده بدبین شده‌ایم. در «روز استقلال» دنیا چیزی بود که ارزش دفاع کردن را داشت. پیام «روز پس از فردا» این بود که اگر ما به همین رویه ادامه بدهیم در آب فرومی‌رویم و حرف «2012» این است که کار ما تحت هر شرایط تمام است».

مروری بر داستان

رولند امریخ در کار تازه‌اش پا را فراتر می‌گذارد و تصاویری از ویرانی تمدن شهری خلق می‌کند که مشابه آن تا پیش از این در هیچ فیلم سینمایی‌ای به نمایش درنیامده است. همه مردم جهان به استثنای 400 هزار نفر در «2012» محکوم به یک مرگ تلخ و سخت می شوند.

این فیلم اگرچه بر اساس یک پیش گویی اقوام مایایی ساکن در نواحی مرکزی آمریکا، این سال را به عنوان پایان جهان انتخاب کرده اما با استفاده از مضمونی علمی - تخیلی داستان را به پیش می برد.

«2012» با صحنه هایی از اتعاشات عظیم و غیرعادی خورشید که به سوی زمین روانه می شود، آغاز می شود. یک محقق هندی برای اولین بار در سال 2009 متوجه این ارتعاشات میشود و تاثیر آن بر فعال شدن هسته مذاب زمین را با یک محقق آمریکایی در میان می گذارد.

آدریان زمین شناس آمریکایی به هند می رود تا گزارشی از این موضوع برای هیئت حاکمه آمریکا ببرد. امواج و نیروهای متصاعد از این تشعشات باعث شده درجه حرارت هسته زمین به سرعت افزایش یابد و این ماجرا به زودی موجب فوران هسته زمین، زلزله های پی در پی و بالاآمدن سطح آب دریاها می شود. این اتفاقات نهایتا به آب گرفتگی سراسر زمین و نابودی ساکنان این سیاره در سال 2012 خواهد انجامید. آدریان موضوع را به کاخ سفید اطلاع داده و کار به اجلاس سران گروه بیست می کشد و تصمیم این می‎شود که طی یک پروژه فوق سری، 400 هزار نفر از برگزیدگان برخی کشورهای جهان به اضافه آثار مهم فرهنگی تمدنی قابل انتقال و نیز یک جفت از همه حیوانات انتخاب شوند تا در روزهای منتهی به تاریخ 12/12/2012 در کشتی مسقفی که کوهستانهای مرتفع چین به همین منظور از قبل ساخته می شود جای بگیرند.

اما محور این داستان یک رمان نویس ناموفق و روشنفکر آمریکایی به نام جکسون است که شغل دومش رانندگی یک سرمایه دار روسی به نام یوری کارپف است. جکسون به صورت محیرالعقول و خیال انگیزی خانواده اش را از زلزله های پی در پی شهرهای آمریکا نجات می دهد و خودش را به چین می رساند.

او وقتی به اتفاق خانواده اش به شهر فلزی ساخته شده بر فراز ارتفاعات چین می رسد، راهی برای ورود به کشتی (زیردریایی) غول پیکر پیدا می کند اما با مشکلات پیچیده‎ای روبه رو می شود که دست آخر ماموریت نجات نسل بشر بر عهده او قرار می‎گیرد. او و خانواده اش در قسمت چرخ دنده های لولای دریچه کشتی گیر افتاده اند. در این بین پیش از آنکه دریچه های کشتی بسته شود، سطح آب آنقدر بالا می آید که کشتی دچار آبگرفتگی می شود و اینگونه است که این ماموریت بر عهده او می افتد. او وقتی‌که درگیر تعمیر نقص فنی دریچه کشتی است، با همکاری پسرش «نوح» منجی نسل بشریت می شوند تا دوباره تاریخ زمین از 01/01/01 آغاز شود.

تاریخ 27/01/01 در تصاویر پایانی فیلم نقش می بندد. حالا 27 روز است که کشتی نوح در سیاره آبی زمین شناور است و دیگر به نزدیکی خشکی هایی رسیده که از سوی آفریقای جدید که از بلندترین نقاط است، نمایان شده. قهرمانان فیلم در عرشه های کشتی آفتاب می گیرند.

سوژه حساس داستانی

اگرچه ضعفهای تکنیکی در پیوستگی ساخت داستانی خصوصا در شکل عجیب و غریب نجات یافتن قهرمان داستان از بلایای طبیعی دائما تکرار می شود اما جلوه های بصری شگفت انگیز و جدید و اتفاقات هولناکی که یکی پس از دیگری اتفاق می افتد بیننده را سرگرم میکند. و مهمتر از این دو، ایده پایان دنیا در عین ادامه دنیا است که پایه حوادث داستان قرار گرفته است. همه اینها به اضافه پیامهای سیاسی و فرهنگی مدنظر رولند امریخ، این فیلم را در جایگاهی فراتر از یک اکشن علمی- تخیلی صرف قرار می دهد.

نویسندگان فیلمنامه تلاش کرده اند داستان پایان تدریجی جهان را با اتکا به اکتشافات علمی وقایع فیزیکی مستند کنند تا برای بینندگان که با قواعد فیزیک جدید فکر میکنند و زندگی می کنند، اقناع کننده باشد. زمان پایان جهان اما از یک داستان افسانه ای اقوام مایایی گرفته شده که سال 2012 را سال پایان جهان میداند. در این میان نحوه نجات برگزیدگان نسل بشریت و آغاز دوباره جهان از این ماجرای هولناک، برگرفته از داستان حضرت نوح است.

بر اساس این داستان باید یک جفت از نر و ماده همه حیوانات، در کنار 400 هزار نفر از برگزیدگان کشورهای قدرتمند جهان در زمان مقرر به سوی سفینه بزرگی که یادآور کشتی نوح است فراخوانده شوند تا نسل بشریت نجات یابد. در این میان عموم ساکنان زمین محکوم به مرگند، حتی دانشمند هندی که برای اولین بار این اتفاق را پیش بینی کرده است. اگرچه استفاده از داستان نوح، فضای جدیدی در فیلمهای آخرالزمانی گشوده اما نگاه به ادیان در این فیلم کاملا حساب شده بوده است.

قابلیت بودا برای حضور در دنیای آینده

در سکانسی از فیلم؛ در حالیکه تصاویر تلویزیونی سی ان ان نشان‎دهنده غافلگیری و نگرانی صاحبان و مومنان دیگر ادیان نسبت به زلزله‎ها و بلایای طبیعی آخرالزمان است، راهبان بودا در ارتفاعات چین در آرامش کامل به پایان جهان می اندیشند و از پیش خودشان را آماده پایان جهان می کنند. راهب جوان از سوی راهب پیر برای حضور در کشتی فرستاده می شود. وقتی جکسون و گروه همراهش در کوهستان گیر افتاده اند، راهب بودایی جوان آنها را نجات می‎دهد و به محل کشتی می‏رساند. راهب بزرگ اما تا آخرین لحظات که امواج سهمگین سونامی به سوی معبدی بر فراز کوه می شتابد، تماشاگر امواج است و با نواختن زنگ آخرالزمان، آخرین مناسک آیینی را به جا می آورد و در ساختمان معبد که بوسیله امواج سونامی ویران می شود، جان می‌دهد.

البته امریخ و همکار فیلمنامه‌نویسش هارولد کلوسر(Roland Emmerich) در «2012» بسیاری از شهرها و کشورها از جمله ریو دوژانیرو، رم، کالیفرنیا، واشنگتن، تبت، لاس وگاس و تعداد زیادی از نمادهای معروف دینی یا تاریخی مانند ابلیسک را ویران کرده‌اند، اما به خاطر حساسیت‌های موجود سراغ تخریب نمادها و مکان‌های اسلامی نرفته‌اند.

این فیلم البته نافی معنویت، اخلاق و دین نیست اما سعی دارد همه چیز را در ذیل باورهای اومانیستی و سیادت آمریکا جای دهد. بودایی ها بر نوعی از معنویت تاکید دارند که فراتر از برخی تجربه های معنوی شخصی نیست و مهم این است که سیادت آمریکا و استیلای تمدن غرب را می پذیرد. اما باید دقت کرد که در این فیلم خود بودایی گری اجازه و توانایی ورود به عصرِ آینده را پیدا نمی‌کند، بلکه او باید منجی را به محل سفینه برساند و بعد تماشاگر فداکاری و هنرنمایی یک انسان میان مایه و روشنفکر آمریکایی باشد که ضمنا از فیزیک بدنی خوبی برخوردار است و توانایی این کار را دارد. به این ترتیب در 2012، بودا می تواند نمود معنویت آینده باشد چرا که قابلیت جمع با مدرنیته را داراست. امروزه در اتمسفر رسانه ای غرب نیز هندو ـ چینی‌ها تداعی کنندة معنویت هستند و شخصیت رسانه ای خود را در کسی مانند دالایی لاما رهبر معنوی تبتیها می جویند که بازیگر استراتژیک آمریکاست و چپ و راست با متحدان آمریکا در سراسر جهان می نشیند و فالوده می خورد.

به همین جهت است که برادران واچوفسکی در تریلوژی ماتریکس نیز با نئوهندوئیسم اجازه و توانایی ورود به عصرِ آینده را پیدا می‌کنند که قابلیت جمع با مدرنیته را داراست.

از سوی دیگر آخرالزمان مورد نظر این فیلم در هیچ یک از ادیان مورد اشاره قرار نگرفته. سازندگان «2012» یک تقویم باستانی مایایی را مبنای فیلم قرار دادند که به اعتقاد برخی در آن پیش‌بینی شده دنیا 21 دسامبر 2012 نابود می‌شود. عموم تحلیلگران روایت این فیلم از آخرالزمان را برگرفته از باورهای مایایی می دانند و در تمام پوسترها و آنونس‌های فیلم آمده: «تمدن بشری اولیه درمورد پایان دنیا هشدار داد». افسانه‌های موجود درباره تقویم مایایی که اغلب به غلط تعبیر شده، ‌بهترین دستاویز برای امریخ و کلوسر بوده است.

اما مشکل این جاست که مایاها واقعاً پایان دنیا را پیش‌بینی نکردند. دکتر دیوید استیوارت، استاد رشته هنر و تاریخ هنر در دانشگاه تگزاس که متخصص تمدن مایاهاست، می‌گوید: «هر جور تصور کنید، مایاها هیچگاه چنین چیزی نگفتند. در تقویم قدیمی مایایی، 21 دسامبر 2012 آغاز دوره سیزدهم است و دوره چهاردهم هم وجود دارد. استیوارت می‌گوید: «تصور نمی‌کنم هیچ کس این فیلم را جدی بگیرد.»

نامگذاری و شخصیت پردازی معنی دار

اما نویسندگان فیلمنامه با فراست در نامگذاری بازیگران و شخصیت پردازی آنها دقت کرده اند. همانگونه که گفتیم وقتی که بناست جکسون کشتی را نجات دهد، حضور شجاعانه پسرش در آخرین لحظات و همکاری او موجب نجات زمین می شود. نام پسر او نوح است. در واقع شجاعت «نوح» به داد جکسون می رسد و نسل بشریت نجات می یابد. «نوح نوجوان» کسی است که می خواهد از دنیای آینده آینده لذت ببرد.

از سوی دیگر کارگردان سعی کرده با تعریف شخصیت‌هایی از کشورهای مختلف دنیا دایره شخصیتهای داستانی را وسیع کند تا بتواند برای خودش مخاطبانی از سراسر جهان دست و پا کند. کارگردان اجازه داده شخصیت‌ها به زبان خودشان سخن بگویند و حتی مثلا ضرورتی ندیده که زبان هندی یا فرانسوی زیرنویس شوند. با این حال همه ملل بر محور آمریکایی ها موفق به نجات خود می شوند و هیئت حاکمه آمریکا مدیریت پروژه را برعهده دارند.

یکی از آنها، شخصیت منزجر کننده و خودخواهانه یوری کارپف به عنوان یک تاجر ثروتمند روس است که با حضور پسران دوقلوی او تکمیل می شود. همسر کارپف فوت شده و او دوست دختری به نام تامارا دارد. وقتی هلیکوپتری می‌خواهد آنها را از ارتفاعات چین نجات دهد، او تامارا را جا می گذارد. با این حال، کارپف در نهایت به خاطر نجات دو پسرش جان خود را از دست می دهد.

همچنین شخصیت فرانسوی که عهده دار جمع آوری آثار برگزیده از میراث فرهنگی هنری جهان است و خیلی زود کشته می‎شود؛ دانشمند هندی که تغییرات خورشید و زمین را کشف می کند؛ خاندان ثروتمند عرب که به عنوان نماینده مسلمانان تلقی می‌شوند و به شکلی ذلیلانه و با استناد به سرمایه و تبارش، خواهان حضور در کشتی بزرگ است؛ راهبان تبتی که از این واقعه مطلعند و به صورتی مناسکی بدان تن داده‎اند؛ کشور چین به عنوان پایگاه ساخت کشتی و پذیرش کننده چهارصدهزار نفر برگزیده؛ اینها حاکی از سیاستگذاری امریخ برای نمایش سهم هر یک از ملل و ادیان در دنیای آینده است.

رئیس جمهور سیاه پوست و مردمی آمریکا!

اما با اینکه بیش از 5 سال از ساخت این فیلم سینمایی می گذرد، شخصیتی که به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده یک سیاه پوست است. وقتی که شهر واشنگتن در آستانه نابودی قرار دارد و هیئت حاکمه آمریکا در حال ترک این شهر با یک هواپیمای مسافربری بزرگ هستند، توماس ویلسون یعنی آقای رئیس جمهور می گوید همه مردم باید شانس ترک کردن آمریکا را داشته باشند و به همین جهت تصمیم می گیرد در میان مردم بماند و با آنها بمیرد. او بر صفحه تلویزیونهایی که در سراسر خیابانها وجود دارد، ظاهر می شود و در رسای آمریکا سخن می گوید و به مردم آرامش می دهد. اما با قطع شدن تلویزیونها او به میان مردم می آید، بر سرشان دست می کشد و آنها را مورد ملاطفت قرار میدهد. او آنقدر ساده و بی واسطه در میان مردم حضور یافته که وقتی در خیابانی به یک پزشک که مشغول مداوای بیماری هست، تذکری میدهد آن پزشک وی را نمی شناسد.

رفتار مردمی این رئیس جمهور تقریبا در میان هیچ یک از روسای جمهور دنیا -چه در عالم سینما و چه در عالم واقع!- نظیر ندارد و از جهت تماس بی واسطه و مستقیم با مردم تنها با رئیس جمهور ایران قابل مقایسه است. همچنین انتخاب کاراکتر سیاه پوست برای این نقش جای تامل جدی دارد.

آخرالزمان یا قیامت؟

از سوی دیگر 2012 بین پایان و ادامه زندگی سردرگم است، و این سردرگمی در این جمله کارگردان فیلم هم هست که می گوید: "وقتی شما می‌خواهید یک دروغ؛ واقعی و رئالیستی به نظر برسد، باید سخت کار و تلاش کنید."

تحول عظیم در زمین و اجرام آسمانی در این فیلم، می تواند انتهای ژانر آخرالزمانی و آغاز ژانر دیگری باشد. چرا که بلایای طبیعی به نمایش درآمده در این فیلم فقط با اتفاقی مانند «قیامت» قابل قیاس است و مشابه توصیفی است که از قیامت در کتب آسمانی شده است. با این تفاوت که جمعی از برگزیدگان گروه بیست، نجات می یابند و دوباره با فرونشست آب، در جای دیگری از زمین ساکن می شوند. به این ترتیب شاید کارگردانبه این توهم دامن می زند که با قدرت علم می توان حتی از قیامت هم جان سالم به در برد!

منجی میان مایه

منجی یک شخصیت متوسط الحال و آدمی معمولی است. او یک رمان نویس ناموفق است که راننده اتومبیل لیموزین سرمایه دار روسی است. تعریف کاراکتر متوسط الحال برای منجی در برخی فیلمهای آخرالزمانی از هیچ یک از متون دینی قابل استخراج نیست و البته در این میان تنها دین یهود منجی را فردی معمولی می داند.

این شخصیت البته یک ویژگی مثبت دارد و آن اینکه به خانواده اش علاقه مند است. شاید یکی از ویژگیهای مثبت این فیلم خانواده گرایی آن است. آنجا که کارپف جانش را برای نجات فرزندانش فدا می کند و یا آنجا که دو شخصیت مجرد و بزرگسال فیلم یعنی ماتارا و سیلبرمن کشته می شوند.

به هر روی 2012 هنوز در حال اکران است، منتقدین و مردم از آن استقبال کرده‎اند و حرف و سخن درباره آن بسیار است اما اقبال مخاطبان از ایده های آخرالزمانی و پایان جهان را باید بیش از همه به شرایط کلی حاکم بر غرب در دهه اخیر دانست. بحران دامنگیر اقتصادی، نظامی گری روزافزون و لشکرکشی به عراق و افغانستان، گرم شدن زمین و بحرانهای فزاینده زیست محیطی، حاد شدن نابهنجاری های فرهنگی و اخلاقی و مانند آن، همه و همه به این باور عمومی دامن زده که دنیا رو به پایان است و یا رو به آغازی دوباره که با ظهور منجی آخرالزمان از سر گرفته خواهد شد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/13:: 6:11 عصر     |     () نظر

مخالفان ولایت فقیه چند دسته اند:

1. غیرمسلمانان و غیرشیعیانی که مبنای ولایت فقیه را نمیپذیرند.

2. شیعیانی که ولایت مطلقه فقیه را از روی اجتهاد یا تقلید نمیپذیرند.

3. کسانی که با پذیرش اصل ولایت مطلقه فقیه، شخص ولی فقیه را قبول ندارند.

4. کسانی که حتی با اعتقاد به صلاحیت شخص ولی فقیه، پارهای از احکام حکومتی صادره از وی را نادرست میانگارند.

5. کسانی که با علم و آگاهی به بودن ولایت فقیه در اسلام و وجود شرایط لازم شرعی در شخص ولی فقیه و علم و اعتقاد به درستی احکام صادره از سوی او، به مخالفت میپردازند.

مخالفت در هر یک از صورتهای یادشده، دو گونه متصور است:

یک. مخالفت اعتقادی (قلبی)؛یعنی، در اعتقاد و بینش خود مسأله را نمیپذیرد و آن را انکار میکند. چنین مخالفتی از دیدگاه اسلام موضوع حرمت نیست و از نظرگاه قانونی نیز جرم به شمار نمیآید؛ مگر در فرض پنجم که از نظرگاه شرعی در مرتبه رد بر ائمه اطهار(ع) است؛ زیرا برای کسی که ولایت فقیه، به وسیله برهان ثابت میشود و ولی آن را آگاهانه انکار میکند؛ در این صورت انکارش بازگشت به انکار خدا و رسول(ص) خواهد بود.نگا: جوادی آملی، آیت الله عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ص352.

در مقبوله عمر بن حنظله از امام صادق(ع) آمده است: «من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانی قد جعلته حاکماً علیکم، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا رد و الرادّ علینا کالراد علی الله و هوی علی حد الشرک بالله»؛ «آنکس از شما که روایتگر احادیث ما و جست و جوگر در حلال و حرام ما و آگاه به احکام ما است و [مردم] به حَکَم بودن او رضایت دهند؛ همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم. پس اگر به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، همانا حکم ما نادیده گرفته شده و بر ما رد شده است و هر کس ما را رد کند، مانند کسی است که خدا را رد کند و در مرز شرک به خدا قرار دارد».اصول کافی، ج 1، ص 67؛ وسائل الشیعه، ج 18، ص 98.

دو. مخالفت عملی؛این گونه مخالفت به طور حتمی حرام و جرم است. البته مخالفت عملی نیز اقسام و مراتبی دارد که حکم هر یک، جداگانه قابل بررسی است. روشن است که مخالفت عملی، مستلزم هرج و مرج است؛ در حالی که مسائل اجتماعی و حکومتی، نیازمند وحدت رویه است و هیچ قانون و نظام سیاسی -اعم از اسلام و غیر اسلامآشوب، قانونگریزی و دلخواهگزینی را برنمیتابد.

در نظام جمهوری اسلامی ایران، زمینه قانونی و منطقی التزام شخصی افراد به حکم ولی فقیه وجود دارد؛ یعنی، چه اینکه شخصی معتقد بر مشروعیت الهی باشد و چه معتقد به مشروعیت مردمی از طریق تفویض امر و یا قرارداد اجتماعی.

در هر صورت شرایط مقبول و پذیرفته شده براساس هر یک از مبانی یاد شده، به طور عینی در این نظام وجود دارد و بر پذیرندگان هر یک از آنها، به طور منطقی لزوم پیروی از فقیه حاکم را ثابت میکند. اکنون که هم دستورات الزامی ولی فقیه و هم التزام شخصی افراد، دارای مبانی مشروع و قانونی است؛ میتوان گفت: اطاعت از ولیفقیه، واجب و مخالفت عملی با او حرام است. البته مخالفان دسته سوم، چنانچه دلیل خاصی بر نظر خود دارند، میتوانند آن را در اختیار خبرگان رهبری قرار دهند و نیز گروه چهارم - که حکم ولی فقیه را صحیح نمیدانند باید ضمن التزام عملی، رأی خود را به عنوان مشاوره به ولی فقیه منتقل کنند.

مطلب فوق شامل فقیهانی که ادعا میگردد به ولایتفقیه معتقد نیستند و مقلدان آنان نیز میشود؛ زیرا فقیهانی که در ولایتفقیه اختلاف نظر دارند، از نظر حسبه میپذیرند که اگر مردم یک کشور حاضر شوند حکومت را بر اساس اسلام اداره کنند؛ این یک امر زمین ماندهای است که بر همگان -خصوصاً بر فقیهان واجب کفایی است تصدی آن را بر عهده بگیرند و اگر یک فقیه واجد شرایط رهبری، تصدی آن را بر عهده گرفت و امت اسلامی نیز او را قبول کردند؛ در این حال مخالفت و تضعیف او، جایز نیست. بنابراین کسی نمیتواند بگوید چون من ولایتفقیه را قبول ندارم، میتوانم از قانون کشور اسلامی -که مورد قبول من نیست سرپیچی کنم و قوانین و مقرارت آن را رعایت نکنم.

بله، اگر کسی از برخی مسائل و موضوعات و نحوه اجرای امور کشور ناراضی بود، حق انتقاد سازنده، نصیحت و تذکر دادن از باب «النصیحه لائمه المسلمین» را دارد.برای آگاهی بیشتر ر.ک:

الف. قاضیزاده، کاظم، اندیشههای فقهی سیاسی امام خمینی، ص 222.

ب. حکیم، سیدمحمد سعید، منهاج الصالحین، ج 1، ص 11.

پ. حائری، سید کاظم، اساس الحکومه الاسلامیه، صص 180 - 185.

از منشورات مرکز فرهنگی نهاد مقام معظم رهبری


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/13:: 6:3 عصر     |     () نظر

 از غدیرخم  تا صحرای کربلا، عبرتهایی برای همین امروز

 غدیرخم ، سقیفه بنی ساعده و صحرای کربلا ؛ نامهای سه مکان هستند که با همه محدودیت مکانی شان ، تاثیری  به وسعت تاریخ بشریت داشته اند.غدیر خم را "عید" می دانیم چون "امام" و "امت" دست در دست یکدیگر داشته و  قرار است طرحی نو درافکنند.

سقیفه بنی ساعده اما مکانی است که در آن با طراحی اشراف و بزرگان ، پیوند "امت" با" امام" گسسته شد و تاریخ دردناک هبوط آدمیت ، نقطه عطفی جدید را تجربه نمود. فاجعه سقیفه در آنجاست که "امت " بی "امام" مانده و تاریخ را رقم می زند. البته باید دانست که "سقیفه" جریانی همیشگی است که در برابر هر نهضت توحیدی قرار می گیرد تا رهبری نهضت را از مسیر اصلی خود خارج ساخته و به مسیر انحرافی منافع اصحاب سقیفه منحرف سازد. اصحاب  "سقیفه" که از چهره هایی ظاهرا خودی بهره می برند این هدف را در شکل پیچیده زیر تعقیب می نمایند:

آنان ابتدا همه تلاش خود را بر تعیین "رهبر" همسو با منافع خود متمرکز می نمایند و اگر در این هدف کامیاب نشدند همه تلاش خود را به کار می بندند تا "رهبر ناهمسو" را از طرق زیر مهار نمایند:

?-ارتباط میان "امت" و "امام" را مخدوش سازند.

?- فضایی ایجاد کنند تا نهاد "رهبری" در مسیر اعمال "ولایت" ناکارآمد شود.

?-مطالبات خود را بر نهاد "رهبری" تحمیل نمایند.

صحرای کربلا اما مکانی برای "فاجعه بزرگ" است.در صحرای کربلا این بار نه "امت" با " "امام" است ؛ مانند غدیر ، و نه "امت" بدون "امام" مانده است ؛ مانند سقیفه ، این بار این "امام" است که بدون "امت" مانده و ندای "هل من ناصر ینصرنی" سر میدهد ، اما فاجعه عظیم قتل حجت خدا رقم می خورد.

انقلاب اسلامی تکرار غدیر خم در قرن چهاردهم هجری بود.اکسیر پیوند امت با امام ، طومار "دشمنان انسان" را در هم پیچید و ورقی تازه را در تاریخ قلم زد.

دشمنان "انسان" در یافتند که برای  شکست انقلاب  باید سقیفه ای نوین و کربلایی دیگر را بازتولید نمایند.

آنان درست دریافته بودند که حیات و بقای انقلاب فقط در پیوند وثیق میان امت و امام تداوم می یابد و هرگونه اخلال در این ارتباط گامی موثر در براندازی نظام جمهوری اسلامی خواهد بود. سالها از پیروزی انقلاب گذشت و معجزه ارتباط و پیوند امت و امام هر روز آشکارتر شد. "دشمنان انسان" به خوبی دریافت تا زمانی که مردم به رهبر وفادار و باورمندند و به آن به عنوان یک نظام قانونی، مشروع، مطلوب و مقدس می نگرند، امکان تحمیل سلطه بر آنان وجود ندارد. این واقعیت به شکل کاملاروشن و آشکار در سخنان استانلی روم، معاون وقت رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا خودنمایی می کند. او صریحا اعلام کرده بود: "آنچه تاکنون همه تحریکات ما را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است."
    در واقع از دیدگاه سیا که توسط ادوارد شرلی از کارشناسان برجسته آن نیز بیان شده است، تنها حذف ولایت فقیه از ساختار جمهوری اسلامی، به منزله تغییر ماهیت رژیم ایران است. شرلی در جولای 1998 در فصلنامه آمریکایی خاورمیانه و طی یک میزگرد چهارنفره تصریح کرد: "اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد آن وقت می توان پذیرفت که جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده است."

انقلاب اسلامی ایران به عنوان نهضتی از جنس نهضت پیامبران ،با رهبری امام خمینی(ره) به ثمر رسید و منافع نامشروع طالبان زر و زور و تزویر را قطع کرد. جریان مرموز "سقیفه" در دوران حیات طیبه خمینی کبیر تلاش کرد تا شیخی ساده لوح را به عنوان رهبر آینده نهضت تحمیل نماید که با هوشیاری و درایت امام خمینی(ره) این توطئه در ? فروردین ?? شکست خورد و جریان "سقیفه" نتوانست رهبری انقلاب را تصاحب نماید.

در ?? خرداد ?? و در  ناباوری  اصحاب سقیفه  ، آیت الله سیدعلی خامنه ای حفظه الله تعالی ، به عنوان جانشینی از جنس خمینی کبیر زعامت انقلاب را بر عهده گرفت و آرزوهای خام اصحاب سقیفه را ناکام گذارد.

اصحاب سقیفه اما آرام ننشستند.آنان که در تعیین رهبر همسو با منافع غیر مشروع خود ناکام مانده بودند تلاش خود را بر "اختلال در اعمال ولایت" متمرکز ساختند.

آیت الله خامنه ای  همچون سلف خود امام خمینی(ره) "عدالت و اخلاق" را مهمترین هدف انقلاب می دانست .

بر این اساس گسترش "فرهنگ سرمایه داری" نخستین راهبرد اصحاب سقیفه بود که باعث می شد  با زدودن باورهای ارزشی از لایه های وجدانی جامعه و جایگزینی فرهنگ سرمایه سالار فرد محور زمینه برای پذیرش رهنمودهای رهبری ناهموار گردد.

تاکید بر شکل گیری "جامعه مدنی NGO محور" به عنوان فضای حائل میان مردم و حاکمیت -بخوانید امت و امام- گام دوم اصحاب سقیفه برای اختلال در ارتباط مردم و رهبری بود.

و سرانجام ادغام نظام جمهوری اسلامی در نظام سلطه و  ذبح عدالت در پای شرکتهای چند ملیتی که در  مبانی نظری برنامه چهرام تئوریزه شده بود آخرین گام اصحاب سقیفه برای کمرنگ ساختن نقش رهبری در ساختار نظام جمهوری اسلامی بود.

اما با تمامی توطئه ها مردم در صحنه ماندند و حماسه آفریدند. در سوم تیر ?? و از آراء میلیونی امت، دولتی زائیده شد که خود را بازوی رهبری دانست و همه تلاش خود را بر بسط دیدگاه رهبری در شئون اجرایی کشور متمرکز ساخت.احمدی نژاد موانع میان امت و امام را برطرف ساخت و خود به مجرای تعمیم نگرش رهبری در جامعه تبدیل شد.

این اتفاق جریان "سقیفه" را با بحرانی جدی روبرو ساخت. سرمایه گذاری ?? ساله آنها برای ایجاد مانع در مسیر "اعمال ولایت" با خسارت و زیانی بی حساب روبرو شده بود.اکنون "احمدی نژاد" خود به مانعی جدی برای اهداف جریان سقیفه مبدل شده است.جریان سقیفه در برابر سوال " اکنون چه باید کرد؟" پاسخ را در ایجاد جبهه ای فراگیر از مخالفان احمدی نژاد برای بر زمین زدن دولت او بیان کرد.

جبهه فراگیر "نه احمدی نژاد" که رهبری جریان سقیفه را در این دوران بر عهده دارد در خرداد 88 شمشیرهای آخته خود را به رخ نظام کشیدند و با پیوندهای آشکار و پنهان خود با دشمنان بیرونی ، آخرین تلاش خود را برای نابودی پیوند امت و امام به پا داشتند اما این بار این امت بودند که در کنار امام خود چشم جریان فتنه را کور ساختند تا سرنوشت انقلاب اسلامی در این رویارویی تاریخی رقم خورد. زمانه آبستن تحولاتی شگرف است ، پس باید هشیار بود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/13:: 6:1 عصر     |     () نظر
برخورد سیاسی با لایحه سرنوشت‌ساز دولت
خلف وعده مجلس پس از یازده‌ماه سرگردانی طرح هدفمندکردن یارانه‌ها

سرانجام پس از 11 ماه تاخیر، رییس مجلس در یک اقدام عجیب و برخلاف توافق مجلس و دولت ، لایحه هدفمند کردن یارانه ها را بدون لحاظ نظر دولت و حتی اعضای کمیسیون ویژه مجلس به شورای نگهبان ارجاع داد. این در حالی است که تذکر احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس و منتقد دائمی سیاست های اقتصادی دولت در این تصمیم لاریجانی نقش اساسی را ایفا کرد.

به گزارش رجانیوز، پس از آن که مجلس در زمستان سال گذشته، طرح هدفمند کردن یارانه ها را از لایحه بودجه سال 88 حذف و علاوه بر مواجه کردن بودجه این سال با مشکلات جدی، پیشنهاد ارائه یک لایحه مستقل به عنوان لایحه هدفمند کردن یارانه ها را به دولت داد، دولت تمام تلاش خود را کرد تا با ارائه این لایحه جدید به مجلس و حضور مستمر در جلسات کمیسیون ویژه، خواسته های مجلس را نیز در این طرح تاریخی لحاظ کند، اما به درازا کشیدن بررسی این طرح در کمیسیون ویژه و سپس صحن علنی مجلس نه تنها سبب شد تا برنامه پنجم توسعه نیز که منوط به تصویب این طرح بود به موقع به مجلس نرسد، بلکه بودجه سال 89 نیز که باید بر این اساس تهیه می شد نیز برای ماه ها منتظر تصویب طرح هدفمند کردن یارانه ها در مجلس بماند، طرحی که به دلایل نامعلوم برای یک ماه در مجلس مسکوت ماند و بارها بررسی آن در مجلس به تعویق افتاد، و این در حالی بود که مجلس نیز بارها از دولت به دلیل تاخیر در ارائه لایحه بودجه و برنامه پنجم انتقاد می‌کرد.

اما جلسه امروز که قرار بود به بررسی یک ماده پیشنهادی کمیسیون ویژه مجلس، پس از توافق با دولت اختصاص یابد، به ناگاه تبدیل به جلسه‌ای برای برخورد سیاسی با دولت شد و علی لاریجانی با استناد به تذکر توکلی اتمام بررسی این طرح را در مجلس اعلام کرد. این در حالی است که هیات رئیسه مجلس، پس از رای مجلس به حذف ماده ای از لایحه که به دولت اجازه تاسیس یک صندوق ویزه برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها را می داد، به دلیل اعتراض شدید دولت به این اقدام و حضور سرزده رئیس جمهور در مجلس، اتمام بررسی این لایحه را منوط به توافق دولت و مجلس در این باره نمود، تصمیمی که تصریحات رهبر معظم انقلاب نیز در اتخاذ آن بی تاثیر نبود.

با این وجود و پس از گذشت سه هفته از این تصمیم مجلس و برگزاری نشست مشترک نمایندگان کمیسیون ویژه و رئیس جمهور، و تصمیم مشترک برای تاسیس سازمان هدفمند کردن یارانه ها، به دنبال تذکر توکلی، لاریجانی بدون توجه به تلاش های سه هفته ای مجلس و دولت، به نقطه ای که مجلس سه هفته پیش بر آن رسیده بود، بازگشت و بدون لحاظ این پیشنهاد کمیسیون ویژه، پس از سه هفته تاخیر بی مورد، بررسی این طرح را خاتمه یافته اعلام کرد، تا حتی غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون ویژه را نیز در بهت و حیرت فرو ببرد.

مصباحی مقدم: ساختار هدفمند کردن یارانه هادر دولت وجود ندارد

مصباحی مقدمدرحاشیه جلسه امروز مجلس در جمع خبرنگاران گفت:رئیس جلسه این لایحه را به کمیسیون بازگرداند چرا که واقع مسئله این بود که تمهیداتی اندیشیده شود که با تفاهم دولت در این زمینه به جمع‌بندی مشترک برسیم که هم خلاف قانون اساسی نباشد و هم دست دولت برای اجرایی کردن آن باز باشد.

رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس تصریح کرد: لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اقدامی مهم است که نیازمند ساختاری است که این در دولت وجود ندارد. از این رو نیاز به ایجاد تمهیداتی است که دولت بتواند با نظارت مجلس به اجرای آن بپردازد.

مصباحی‌مقدم به جلسات کمیسیون متبوعش با رئیس‌جمهور اشاره و افزود: با جلساتی که با رئیس‌جمهور برگزار کردیم نمایندگان نظرات خود را در این زمینه اعلام کردند و همچنین از نظر محتوایی نیز مشکلاتی که از سوی دولت وجود داشت را مورد توجه قرار دادیم که خوشبختانه ابهامات در این زمینه برطرف شد و به راه حل مشترک رسیدیم.

وی با اشاره به ماده الحاقی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها متذکر شد: ماده الحاقی آماده شد اما ایراداتی نسبت به آن گرفته شد که کمیسیون نمی توانست ماده الحاقی دیگری را به جای ماده الحاقی پیشنهادی قبل از ارجاع، تهیه کند.

وی با اشاره به تذکر امروز توکلی نسبت به این ماده، تصریح کرد: با تذکر امروز توکلی، رئیس مجلس کار تصویب لایحه را پایان یافته اعلام کرد تا پس از تائید بررسی شورای نگهبان دست کمیسیون باز باشد.

نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به لغو جلسه امروز کمیسیون ویژه در خصوص لایحه فوق افزود: امروز این جلسه لغو شد و ما منتظر بررسی شورای نگهبان در خصوص مصوبه لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها هستیم.

مصباحی‌مقدم خاطرنشان کرد: امید ما این بود که با این ارجاع، ماده الحاقی پیشنهادی خود را ارائه کنیم اما رئیس مجلس این را خلاف آئین‌نامه اعلام کرد.

وی مصوبه مجلس در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را حاصل تفاهم و جمع‌بندی عنوان کرد و گفت: این جمع‌بندی موجب می‌شود هم نظارت مجلس بر این لایحه با قوت باقی بماند و هم ساختاری شکل بگیرد تا دست دولت در این خصوص باز باشد.

احمدی نژاد: اگر ابزار لازم نداشته باشیم لایحه هدفمند کردن یارانه ها را پس می‌گیریم
.
اما احمدی نژاد نیز که در واکنش به اقدام قبلی مجلس در حذف این ماده از این لایحه با حضور سرزده در مجلس از احتمال باز پس گیری لایحه سخن گفته بود، در واکنش به این اقدام هیات رئیسه مجلس، در بدو ورود به اصفهان، با انتقاد شدید از اقدام مجلس در نادیده گرفتن تصمیمات کمیته مشترک بررسی هدفمند کردن یارانه‌ها گفت: در صورتی که این لایحه آن طور که باید ظرفیت لازم را برای اجرا تامین نکند آن را مسترد می‌کنیم.

دکتر محمود احمدی نژاد اظهار داشت: مجلس مختار است اما ما گله داریم.
وی افزود: ما برای این لایحه یک ماه جلسه گذاشتیم حتی سه جلسه هم خود من شرکت کردم اما گویی بی فایده بود.

احمدی نژاد تصریح کرد: اگر دست دولت بسته باشد این لایحه قابل اجرا نیست.
احمدی نژاد با تاکید بر این که این لایحه به طور کامل در مجلس دگرگون شده است و چیز دیگری به تصویب رسیده تاکید کرد: اگر دست دولت بسته باشد نمی‌توان دست به اقدامی زد که مردم آسیب ببینند.

وی با تاکید بر این که دولت باید ابزاری برای حمایت از مردم داشته باشد گفت: به ما گفته شده که اگر شورای نگهبان به لایحه ایراد بگیرد اصلاحات مورد نظر را در آن زمان لحاظ می‌کنیم.

احمدی نژاد در عین حال با بیان این که لایحه استرداد این لایحه همچنان پابرجاست گفت: اگر لایحه آن طور که باید ظرفیت‌های لازم را برای اجرا تامین نکند ما آن را پس می‌گیریم.

رییس جمهور خاطرنشان کرد: اگر شرایط اقتضا کند لایحه دیگری به مجلس می‌فرستیم.

میرتاج الدینی: نباید مصالح ملی کشور فدای مسایل سیاسی می‌شد

معاون پارلمانی رئیس جمهور نیز با انتقاد از ارجاع لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان در جلسه علنی امروز مجلس این اقدام را برخلاف توافقات صورت گرفته در جلسات مشترک دولت و مجلس عنوان و تاکید کرد که درخواست دولت برای استرداد این لایحه همچنان پابرجا است.

حجت الاسلام محمدرضا میرتاج الدینی در واکنش به جلسه علنی امروز چهارشنبه مجلس که در جریان آن لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان ارجاع شد، اظهار داشت: اقدام هیئت رئیسه مجلس بر خلاف توافق دولت و مجلس بود چون در جلسات مشترک کمیسیون ویژه با رئیس جمهور که نایب رئیس اول مجلس نیز در آن حضور داشت؛ مقرر شده بود یک ماده به لایحه الحاق شود.

وی با بیان اینکه تا کنون کمیته ویژه دولت و مجلس برای بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه ها 2 جلسه برای توافق بین دولت و مجلس پیرامون این لایحه برگزار کرده بود، تصریح کرد: کمیسیون ویژه دیروز 2 بار جلسه برگزار کرد و ماده الحاقی را مورد توافق قرار داد اما به دلیل حد نصاب نداشتن این جلسه رای گیری به عمل نیامد.

میرتاج الدینی با تاکید بر اینکه تا کنون هیئت رئیسه مجلس حدود 3 هفته لایحه هدفمند کردن یارانه ها را معطل حل مشکل آن کرده بود، گفت: اینکه یکباره لایحه به شورای نگهبان ارجاع داده شود قابل توجیه نیست. چرا که افکار عمومی هم اکنون سئوال می کنند که چرا بعد از 3 هفته کار کردن کمیسیون ویژه و مجلس لایحه هدفمند کردن یارانه ها بدون هیچ نتیجه ای به شورای نگهبان ارجاع شد و هیئت رئیسه مجلس باید به این سئوالات پاسخ دهد.

معاون پارلمانی رئیس جمهور با تاکید بر اینکه معمولا شورای نگهبان به مصوبات مجلس ایراداتی می گیرد و آنان را اعاده می کند، خاطر نشان کرد: نظر دولت در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانه ها این است که این لایحه با سازوکار مستقل اجرایی به دولت برسد و اگر اینگونه نشود دولت امکان اجرای این لایحه را نخواهد داشت و تا زمانی که لایحه هدفمند کردن یارانه ها نهایی نشده درخواست استراداد آن از طرف دولت پابرجاست و در هر مقطعی دولت ممکن است این استراداد را درخواست کند تا مجلس آن را به رای بگذارد.

وی از هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی خواست در این قضیه مصالح ملی کشور را لحاظ کند و این کار بزرگ که مجلس بعد از یک و نیم سال کار کردن دنبال کرده را با مسائل جزئی آمیخته نکند.

میرتاج الدینی با اشاره به اینکه جلسات 3 هفته گذشته کمیسیون ویژه و کمیته مشترک 6 نفره در رابطه با هدفمند کردن یارانه ها به تفاهمات خوبی منجر شده بود، افزود: به نقاط مشترک خوبی رسیدیم و اینکه این توافقات در صحن علنی مجلس مطرح نشد واقعا تعجب آمیز بود و ما از هیئت رئیسه مجلس چنین انتظاری نداشتیم. امیدواریم که این موضوع حل شود و مجلس به راحتی از کنار این کار عظیم عبور نکند.

معاون پارلمانی رییس جمهوری نیز با انتقاد از تصمیم امروز مجلس شورای اسلامی در خصوص ارسال لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان گفت: بعد از سه هفته توقف در بررسی لایحه، نتیجه کار کمیته مشترک در جلسه امروز مجلس دیده نشد و نباید مصالح ملی کشور فدای مسایل سیاسی شود.

زارعی: اقدام لاریجانی، واکنش به عدم حضور رییس جمهوری در نشست مجلس بود // توکلی دو بار دیگر هم این تذکر را داده بود ولی لاریجانی نپذیرفته بود!

نایب رییس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: به نظر می‌رسد تصمیم امروز علی لاریجانی رییس مجلس در اعلام پایان بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها در پاسخ به حضور نیافتن رییس جمهوری در نشست روز گذشته مجلس بود.

علی اصغر زارعی در جمع خبرنگاران افزود: این تصمیم رییس مجلس با تصمیمات وی در جلسات گذشته مجلس مغایرت دارد.

وی به برگزاری نشست‌های مشترک کمیسیون ویژه با دولت اشاره کرد و افزود: در این جلسات نهایتا توافق شد یک ماده الحاقی به لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اضافه شود اما امروز آقای توکلی تذکری را مطرح کرد و رییس جلسه این تذکر را پذیرفت.

وی یادآور شد: احمد توکلی قبلا نیز در دو نوبت چنین تذکری را داده بود اما رییس جلسه آن را نپذیرفته بود اما امروز در کمال ناباوری این تذکر به نوعی پذیرفته شد و بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها تمام شده قلمداد شد.

نماینده تهران در مجلس یادآور شد: امروز به طور رسمی این گونه مطرح می‌شود که لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به شورای نگهبان برود و اگر شورای نگهبان ایراد گرفت در زمان اصلاح این لایحه ماده الحاقی مورد نظر را بتوان به آن الحاق کرد.

وی تاکید کرد: جلسات کمیسیون به ویژه در دو هفته اخیر به چه دلیل برگزار شد؟ رییس مجلس نمی‌تواند تذکری را که قبلا وارد ندانسته امروز وارد بداند یا تصمیم گذشته وی نادرست بوده و یا امروز.

این عضو کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی در مجلس به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر همکاری دولت و مجلس در لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری به نوعی گفته بودند دولت و مجلس باید در این زمینه همکاری کنند و اجماعی بین دولت و مجلس به وجود آید و کمیسیون ویژه نیز در این راستا ماده الحاقی را آماده کرد.

وی به برگزاری جلسه کمیسیون ویژه مجلس که با حضور نمایندگانی از مرکز پژوهش‌های مجلس، دیوان محاسبات و اعضایی از کمیسیون ویژه اشاره کرد و گفت: در این جلسه متن این ماده الحاقی آماده شده بود اما به دلیل این که دیروز جلسه به حد نصاب نرسید قرار شد بعدازظهر امروز این ماده الحاقی در کمیسیون ویژه بررسی و رای گیری انجام شود.

این نماینده اصولگرای مجلس در پاسخ به سوالی در مورد علت حضور نیافتن آقای احمدی نژاد در نشست روز گذشته مجلس گفت: بنده مایل بودم که رییس جمهوری در این نشست شرکت می‌کردند اما حضور نیافتن وی نباید تحت تاثیر برخوردهای فردی و رفتارهای برخی ها قرار گیرد.

زارعی ادامه داد: شاید آقای لاریجانی این نظر را دارند که لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به شورای نگهبان می‌رود و در مجلس بار دیگر اصلاح می‌شود اما ما نباید مصوبه‌ای داشته باشیم که شورا از آن ایراد بگیرد حال اگر شورای نگهبان از مصوبه مجلس در هدفمند کردن یارانه‌ها ایرادی نگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/12:: 7:47 عصر     |     () نظر
برخورد سیاسی با لایحه سرنوشت‌ساز دولت
خلف وعده مجلس پس از یازده‌ماه سرگردانی طرح هدفمندکردن یارانه‌ها

سرانجام پس از 11 ماه تاخیر، رییس مجلس در یک اقدام عجیب و برخلاف توافق مجلس و دولت ، لایحه هدفمند کردن یارانه ها را بدون لحاظ نظر دولت و حتی اعضای کمیسیون ویژه مجلس به شورای نگهبان ارجاع داد. این در حالی است که تذکر احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس و منتقد دائمی سیاست های اقتصادی دولت در این تصمیم لاریجانی نقش اساسی را ایفا کرد.

به گزارش رجانیوز، پس از آن که مجلس در زمستان سال گذشته، طرح هدفمند کردن یارانه ها را از لایحه بودجه سال 88 حذف و علاوه بر مواجه کردن بودجه این سال با مشکلات جدی، پیشنهاد ارائه یک لایحه مستقل به عنوان لایحه هدفمند کردن یارانه ها را به دولت داد، دولت تمام تلاش خود را کرد تا با ارائه این لایحه جدید به مجلس و حضور مستمر در جلسات کمیسیون ویژه، خواسته های مجلس را نیز در این طرح تاریخی لحاظ کند، اما به درازا کشیدن بررسی این طرح در کمیسیون ویژه و سپس صحن علنی مجلس نه تنها سبب شد تا برنامه پنجم توسعه نیز که منوط به تصویب این طرح بود به موقع به مجلس نرسد، بلکه بودجه سال 89 نیز که باید بر این اساس تهیه می شد نیز برای ماه ها منتظر تصویب طرح هدفمند کردن یارانه ها در مجلس بماند، طرحی که به دلایل نامعلوم برای یک ماه در مجلس مسکوت ماند و بارها بررسی آن در مجلس به تعویق افتاد، و این در حالی بود که مجلس نیز بارها از دولت به دلیل تاخیر در ارائه لایحه بودجه و برنامه پنجم انتقاد می‌کرد.

اما جلسه امروز که قرار بود به بررسی یک ماده پیشنهادی کمیسیون ویژه مجلس، پس از توافق با دولت اختصاص یابد، به ناگاه تبدیل به جلسه‌ای برای برخورد سیاسی با دولت شد و علی لاریجانی با استناد به تذکر توکلی اتمام بررسی این طرح را در مجلس اعلام کرد. این در حالی است که هیات رئیسه مجلس، پس از رای مجلس به حذف ماده ای از لایحه که به دولت اجازه تاسیس یک صندوق ویزه برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها را می داد، به دلیل اعتراض شدید دولت به این اقدام و حضور سرزده رئیس جمهور در مجلس، اتمام بررسی این لایحه را منوط به توافق دولت و مجلس در این باره نمود، تصمیمی که تصریحات رهبر معظم انقلاب نیز در اتخاذ آن بی تاثیر نبود.

با این وجود و پس از گذشت سه هفته از این تصمیم مجلس و برگزاری نشست مشترک نمایندگان کمیسیون ویژه و رئیس جمهور، و تصمیم مشترک برای تاسیس سازمان هدفمند کردن یارانه ها، به دنبال تذکر توکلی، لاریجانی بدون توجه به تلاش های سه هفته ای مجلس و دولت، به نقطه ای که مجلس سه هفته پیش بر آن رسیده بود، بازگشت و بدون لحاظ این پیشنهاد کمیسیون ویژه، پس از سه هفته تاخیر بی مورد، بررسی این طرح را خاتمه یافته اعلام کرد، تا حتی غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون ویژه را نیز در بهت و حیرت فرو ببرد.

مصباحی مقدم: ساختار هدفمند کردن یارانه هادر دولت وجود ندارد

مصباحی مقدمدرحاشیه جلسه امروز مجلس در جمع خبرنگاران گفت:رئیس جلسه این لایحه را به کمیسیون بازگرداند چرا که واقع مسئله این بود که تمهیداتی اندیشیده شود که با تفاهم دولت در این زمینه به جمع‌بندی مشترک برسیم که هم خلاف قانون اساسی نباشد و هم دست دولت برای اجرایی کردن آن باز باشد.

رئیس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس تصریح کرد: لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اقدامی مهم است که نیازمند ساختاری است که این در دولت وجود ندارد. از این رو نیاز به ایجاد تمهیداتی است که دولت بتواند با نظارت مجلس به اجرای آن بپردازد.

مصباحی‌مقدم به جلسات کمیسیون متبوعش با رئیس‌جمهور اشاره و افزود: با جلساتی که با رئیس‌جمهور برگزار کردیم نمایندگان نظرات خود را در این زمینه اعلام کردند و همچنین از نظر محتوایی نیز مشکلاتی که از سوی دولت وجود داشت را مورد توجه قرار دادیم که خوشبختانه ابهامات در این زمینه برطرف شد و به راه حل مشترک رسیدیم.

وی با اشاره به ماده الحاقی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها متذکر شد: ماده الحاقی آماده شد اما ایراداتی نسبت به آن گرفته شد که کمیسیون نمی توانست ماده الحاقی دیگری را به جای ماده الحاقی پیشنهادی قبل از ارجاع، تهیه کند.

وی با اشاره به تذکر امروز توکلی نسبت به این ماده، تصریح کرد: با تذکر امروز توکلی، رئیس مجلس کار تصویب لایحه را پایان یافته اعلام کرد تا پس از تائید بررسی شورای نگهبان دست کمیسیون باز باشد.

نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به لغو جلسه امروز کمیسیون ویژه در خصوص لایحه فوق افزود: امروز این جلسه لغو شد و ما منتظر بررسی شورای نگهبان در خصوص مصوبه لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها هستیم.

مصباحی‌مقدم خاطرنشان کرد: امید ما این بود که با این ارجاع، ماده الحاقی پیشنهادی خود را ارائه کنیم اما رئیس مجلس این را خلاف آئین‌نامه اعلام کرد.

وی مصوبه مجلس در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها را حاصل تفاهم و جمع‌بندی عنوان کرد و گفت: این جمع‌بندی موجب می‌شود هم نظارت مجلس بر این لایحه با قوت باقی بماند و هم ساختاری شکل بگیرد تا دست دولت در این خصوص باز باشد.

احمدی نژاد: اگر ابزار لازم نداشته باشیم لایحه هدفمند کردن یارانه ها را پس می‌گیریم
.
اما احمدی نژاد نیز که در واکنش به اقدام قبلی مجلس در حذف این ماده از این لایحه با حضور سرزده در مجلس از احتمال باز پس گیری لایحه سخن گفته بود، در واکنش به این اقدام هیات رئیسه مجلس، در بدو ورود به اصفهان، با انتقاد شدید از اقدام مجلس در نادیده گرفتن تصمیمات کمیته مشترک بررسی هدفمند کردن یارانه‌ها گفت: در صورتی که این لایحه آن طور که باید ظرفیت لازم را برای اجرا تامین نکند آن را مسترد می‌کنیم.

دکتر محمود احمدی نژاد اظهار داشت: مجلس مختار است اما ما گله داریم.
وی افزود: ما برای این لایحه یک ماه جلسه گذاشتیم حتی سه جلسه هم خود من شرکت کردم اما گویی بی فایده بود.

احمدی نژاد تصریح کرد: اگر دست دولت بسته باشد این لایحه قابل اجرا نیست.
احمدی نژاد با تاکید بر این که این لایحه به طور کامل در مجلس دگرگون شده است و چیز دیگری به تصویب رسیده تاکید کرد: اگر دست دولت بسته باشد نمی‌توان دست به اقدامی زد که مردم آسیب ببینند.

وی با تاکید بر این که دولت باید ابزاری برای حمایت از مردم داشته باشد گفت: به ما گفته شده که اگر شورای نگهبان به لایحه ایراد بگیرد اصلاحات مورد نظر را در آن زمان لحاظ می‌کنیم.

احمدی نژاد در عین حال با بیان این که لایحه استرداد این لایحه همچنان پابرجاست گفت: اگر لایحه آن طور که باید ظرفیت‌های لازم را برای اجرا تامین نکند ما آن را پس می‌گیریم.

رییس جمهور خاطرنشان کرد: اگر شرایط اقتضا کند لایحه دیگری به مجلس می‌فرستیم.

میرتاج الدینی: نباید مصالح ملی کشور فدای مسایل سیاسی می‌شد

معاون پارلمانی رئیس جمهور نیز با انتقاد از ارجاع لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان در جلسه علنی امروز مجلس این اقدام را برخلاف توافقات صورت گرفته در جلسات مشترک دولت و مجلس عنوان و تاکید کرد که درخواست دولت برای استرداد این لایحه همچنان پابرجا است.

حجت الاسلام محمدرضا میرتاج الدینی در واکنش به جلسه علنی امروز چهارشنبه مجلس که در جریان آن لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان ارجاع شد، اظهار داشت: اقدام هیئت رئیسه مجلس بر خلاف توافق دولت و مجلس بود چون در جلسات مشترک کمیسیون ویژه با رئیس جمهور که نایب رئیس اول مجلس نیز در آن حضور داشت؛ مقرر شده بود یک ماده به لایحه الحاق شود.

وی با بیان اینکه تا کنون کمیته ویژه دولت و مجلس برای بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه ها 2 جلسه برای توافق بین دولت و مجلس پیرامون این لایحه برگزار کرده بود، تصریح کرد: کمیسیون ویژه دیروز 2 بار جلسه برگزار کرد و ماده الحاقی را مورد توافق قرار داد اما به دلیل حد نصاب نداشتن این جلسه رای گیری به عمل نیامد.

میرتاج الدینی با تاکید بر اینکه تا کنون هیئت رئیسه مجلس حدود 3 هفته لایحه هدفمند کردن یارانه ها را معطل حل مشکل آن کرده بود، گفت: اینکه یکباره لایحه به شورای نگهبان ارجاع داده شود قابل توجیه نیست. چرا که افکار عمومی هم اکنون سئوال می کنند که چرا بعد از 3 هفته کار کردن کمیسیون ویژه و مجلس لایحه هدفمند کردن یارانه ها بدون هیچ نتیجه ای به شورای نگهبان ارجاع شد و هیئت رئیسه مجلس باید به این سئوالات پاسخ دهد.

معاون پارلمانی رئیس جمهور با تاکید بر اینکه معمولا شورای نگهبان به مصوبات مجلس ایراداتی می گیرد و آنان را اعاده می کند، خاطر نشان کرد: نظر دولت در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانه ها این است که این لایحه با سازوکار مستقل اجرایی به دولت برسد و اگر اینگونه نشود دولت امکان اجرای این لایحه را نخواهد داشت و تا زمانی که لایحه هدفمند کردن یارانه ها نهایی نشده درخواست استراداد آن از طرف دولت پابرجاست و در هر مقطعی دولت ممکن است این استراداد را درخواست کند تا مجلس آن را به رای بگذارد.

وی از هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی خواست در این قضیه مصالح ملی کشور را لحاظ کند و این کار بزرگ که مجلس بعد از یک و نیم سال کار کردن دنبال کرده را با مسائل جزئی آمیخته نکند.

میرتاج الدینی با اشاره به اینکه جلسات 3 هفته گذشته کمیسیون ویژه و کمیته مشترک 6 نفره در رابطه با هدفمند کردن یارانه ها به تفاهمات خوبی منجر شده بود، افزود: به نقاط مشترک خوبی رسیدیم و اینکه این توافقات در صحن علنی مجلس مطرح نشد واقعا تعجب آمیز بود و ما از هیئت رئیسه مجلس چنین انتظاری نداشتیم. امیدواریم که این موضوع حل شود و مجلس به راحتی از کنار این کار عظیم عبور نکند.

معاون پارلمانی رییس جمهوری نیز با انتقاد از تصمیم امروز مجلس شورای اسلامی در خصوص ارسال لایحه هدفمند کردن یارانه ها به شورای نگهبان گفت: بعد از سه هفته توقف در بررسی لایحه، نتیجه کار کمیته مشترک در جلسه امروز مجلس دیده نشد و نباید مصالح ملی کشور فدای مسایل سیاسی شود.

زارعی: اقدام لاریجانی، واکنش به عدم حضور رییس جمهوری در نشست مجلس بود // توکلی دو بار دیگر هم این تذکر را داده بود ولی لاریجانی نپذیرفته بود!

نایب رییس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: به نظر می‌رسد تصمیم امروز علی لاریجانی رییس مجلس در اعلام پایان بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها در پاسخ به حضور نیافتن رییس جمهوری در نشست روز گذشته مجلس بود.

علی اصغر زارعی در جمع خبرنگاران افزود: این تصمیم رییس مجلس با تصمیمات وی در جلسات گذشته مجلس مغایرت دارد.

وی به برگزاری نشست‌های مشترک کمیسیون ویژه با دولت اشاره کرد و افزود: در این جلسات نهایتا توافق شد یک ماده الحاقی به لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اضافه شود اما امروز آقای توکلی تذکری را مطرح کرد و رییس جلسه این تذکر را پذیرفت.

وی یادآور شد: احمد توکلی قبلا نیز در دو نوبت چنین تذکری را داده بود اما رییس جلسه آن را نپذیرفته بود اما امروز در کمال ناباوری این تذکر به نوعی پذیرفته شد و بررسی لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها تمام شده قلمداد شد.

نماینده تهران در مجلس یادآور شد: امروز به طور رسمی این گونه مطرح می‌شود که لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به شورای نگهبان برود و اگر شورای نگهبان ایراد گرفت در زمان اصلاح این لایحه ماده الحاقی مورد نظر را بتوان به آن الحاق کرد.

وی تاکید کرد: جلسات کمیسیون به ویژه در دو هفته اخیر به چه دلیل برگزار شد؟ رییس مجلس نمی‌تواند تذکری را که قبلا وارد ندانسته امروز وارد بداند یا تصمیم گذشته وی نادرست بوده و یا امروز.

این عضو کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی در مجلس به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر همکاری دولت و مجلس در لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری به نوعی گفته بودند دولت و مجلس باید در این زمینه همکاری کنند و اجماعی بین دولت و مجلس به وجود آید و کمیسیون ویژه نیز در این راستا ماده الحاقی را آماده کرد.

وی به برگزاری جلسه کمیسیون ویژه مجلس که با حضور نمایندگانی از مرکز پژوهش‌های مجلس، دیوان محاسبات و اعضایی از کمیسیون ویژه اشاره کرد و گفت: در این جلسه متن این ماده الحاقی آماده شده بود اما به دلیل این که دیروز جلسه به حد نصاب نرسید قرار شد بعدازظهر امروز این ماده الحاقی در کمیسیون ویژه بررسی و رای گیری انجام شود.

این نماینده اصولگرای مجلس در پاسخ به سوالی در مورد علت حضور نیافتن آقای احمدی نژاد در نشست روز گذشته مجلس گفت: بنده مایل بودم که رییس جمهوری در این نشست شرکت می‌کردند اما حضور نیافتن وی نباید تحت تاثیر برخوردهای فردی و رفتارهای برخی ها قرار گیرد.

زارعی ادامه داد: شاید آقای لاریجانی این نظر را دارند که لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها به شورای نگهبان می‌رود و در مجلس بار دیگر اصلاح می‌شود اما ما نباید مصوبه‌ای داشته باشیم که شورا از آن ایراد بگیرد حال اگر شورای نگهبان از مصوبه مجلس در هدفمند کردن یارانه‌ها ایرادی نگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/12:: 7:42 عصر     |     () نظر
پس از انتشار نامه فرزندان بهزاد نبوی خطاب به پدرشان در یکی از سایتهای وابسته به جریان فتنه یکی از خوانندگان سایت افشا نیوز در نامه ای به این سایت پاسخ فرزندان نبوی را داده است. در این نامه آمده:
یکی از عجائب روزگا ر تلاش مذبوحانه عده ای برای جابجایی خائنین با خادمین در افکار عمومی است که بارزترین آن اتفاقی است که این روزها در مورد بهزاد نبوی معلوم الحال مجددا در حال تکرار است. بار دیگر برخی از سایتها نامه ای از فرزندان آقای نبوی را منتشر کرده اند که سبق و سیاق نامه شباهت زیادی به قلم آقای محسن آرمین دارد!
گزارش خبر این نامه در سایت جرس با عنوان چریک پیر را نمی توان از پا درآورد منتشر شده است که نکاتی درباره این گزارش و نامه قابل ملاحظه است:
1- خوب است از چریک پیر! سوال شود در مقابل چه فشارهایی مقاومت! کرده و از پای در نیامده؟!
2- در ابتدای گزارش ادعا شده که آقای نبوی به جرم اصلاح طلبی در زندان اصلاح طلبی به زندان رفته است!سوال: چرا اکثر اصلاح طلبان هم اکنون آزادند و به این جرم در زندان نیستند؟!
3- در نامه به اصطلاح فرزندان آقای نبوی ادعا شده که پدرشان در زندان زمان شاه شکنجه شده است.تمامی کسانی که در زندان رژیم منحوس پهلوی شکنجه شده اند شاهد یا شاهدانی و یا آثار شکنجه ای برای اثبات ادعای خود دارند.آیا آقای نبوی هم شاهدی یا آثار شکنجه ای در تایید این ادعا دارند؟!
4- در نامه مزبور ادعا شده که نامبرده به جرمهای واهی راهی زندان شده است.آیا ادعای تقلب آن هم بدون ارائه یک سند و ایجاد آشوب و نا امنی در پی این ادعای واهی که خسارات جانی و مالی فراوان بر مردم وارد کرد جرم نیست؟
5- در نامه مزبور سخن از صلابت!،صداقت!،صراحت!،شجاعت!و آزادگی!آقای نبوی به میان امده است که در این زمینه سوالی نداریم!
در پایان به نویسنده نامه توصیه میکنیم یکبار دیگر سوابق آقای نبوی را در پرونده 8شهریور ،7تیرو بیانیه الجزایر مرور کنند تا شاید کمی خجالت بکشند و انگاه به یاد خواهند اورد که نبوی چریک پیر است یا خائن پیر؟!

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/12:: 2:12 عصر     |     () نظر
طرح/پایان بادکنک سبز

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/12:: 2:11 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >