دل، سرچشمه حکمت است . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
اثبات کذب بودن یک دروغ بزرگ دیگر از موسوی و کروبی
ماشین رسانه‌ای امپراتوری دروغ در ماجرای سعیده پورآقایی چه گفت؟+فیلم

پارلمان نیوز: برای همراهی با جنبش سبز به پشت بام می‌رفت، نه برانداز بود نه مخملی فقط الله اکبر می گفت تا اینکه شبی یک مرد و دو زن اون رو بردن برای همیشه.

فیلم

نوروز: پس از 20 روز جنازه در یکی از سرد خانه های جنوب تهران توسط مادرش شناسایی شد.

بی بی سی فارسی: نهادهای امنیتی از تحویل دادن جنازه به خانواده پورآقایی خودداری ورزیدند و در عوض جنازه را به طور مخفیانه در قطعه ی 302 بهشت زهرا به خاک سپردند.

بی بی سی فارسی: خانواده‌ی پور آقایی تحت فشار قرار گرفتند تا علت مرگ دخترش را بیماری کلیوی اعلام نمایند.

سایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: مگر پدر سعیده رزمنده ایی نبود که بر اثر جراحات شیمیایی به شهادت رسید؟

نوروز: مراسم ختم سعیده پورآقایی شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجد قلهک برگزار شد و نمایندگانی از جنبش سبز برای همدردی با این خانواده شهید مظلوم در این مراسم حضور یافتند.

این مطالب مرثیه سرایی بعضی از سایت ها ی اینترنتی جریان های سیاسی و شبکه های خارجی درباره‌ی دختری به نام سعیده پور آقایی است.

سعیده پور آقایی چندمین نفری است که در ماه های اخیر در سایه ی خواسته های برخی جریان ها و اشخاص سیاسی به دست سایت هتای اینترنتی ربوده شده و در فضای مجازی به قتل می رسد.

منزل خانم علی ن‍ژاد مادر سعیده پور آقایی: به نام خدا من سعیده پور آقایی هستم روز 13 تیر از خانه به بیرون رفتم که از بالکن خونه پریدم.

چرا از بالکن؟ چون در قفل بود و مادرم مانع می شد از خونه بیرون برم بعد انجا پام شکست.

از بالکن پریدید پاتون شکست؟

بله وقتی از خونه رفتم بیرون توی راه که داشتم می رفتم با یک فردی آشنا شدم که از من پرسید چی شده؟ من خیلی حالم بد بود یکی دو جای بدنم هم زخم شده بود. که من را بردن بیمارستان بعد حدود دو ماه در خانه ی ایشان بستری بودم. بعد از این دو ماه افرادی که در آن خانه بودند به من گفتند توی یک سایت از من به عنوان کسی که در تظاهرات کشته شده خبری گذاشتند.من خیلی تعجب کردم.

در این دو ماه درباره ی رساندن شما به خانه سوالی نکردند؟

چرا، سوال می کردند ولی من چیز خاصی نمی گفتم . چون حالم این جوری بود ترسیدم مادرم من را ببیند حالش بدتر بشه چون مریض احوال هستند مادرم.

خوب بعد تو سایتها چی گفتند؟

تو سایتی که این خبر را گفتند من خیلی تعجب کردم باورم نمی شدت خیلی تعجب کردم. اونم به این صورت.

مرحله ی بعد چی کار کردی وقتی شنیدی؟

بعد کار خاصی نکردم ولی الآن به غیر از اون که اگر می خواستم برگردم خونه ام خبر را که شنیدم ترسیدم برگردم حالا این که واقعا زنده بودم. ترسیدم برگردم که بلایی سرم بیارند.


- گم شدن سعیده تا قبل از از جنجال سیاسی برخی سایتهای اینترنتی فقط یک مساله خانوادگی بود که طبعا در حیطه حریم خصوصی افراد است و کسی حق ورود به این حریم را ندارند.

اما اقدام حقیقتا شنیع این سایتها و جریان های سیاسی در دروغ پردازی درباره‏ی این نوجوان، سپس قتل ساختگی و حتی دفن او باعث شد که ماجرای این دختر 16 ساله متاسفانه سر زبان‏ها بیافتد و رنج و درد مادرش را صد چندان کند.

- خانم علی ن‍ژاد من در سایتها خوندم که شما تو این 2 ماه که از سعیده خبری نداشتید خیلی این طرف و آن طرف زدید خیلی اضطراب داشتید الآن که ایشان بحمدالله زنده و حی و حاضر در کنار خو می بینید چه احساسی دارید؟

احساس خوبی دارم از خدای بزرگ ممنونم احساس می کنم تولده دوباره ای هست امشب و در عید فطر عیدی ما بوده واقعا خیلی جاها رفتم خیابان ها را گشتم پارک ها را گشتم خیلی برام سخت بود الآن هم دارم میگم خیلی راحت نیست برام یعنی فقط یک مادر درک میکند و یک پدر می فهمه که فرزند انسان نیست یا رفته بیرون دیر می آد خونه یک پدر و مادر چه احساسی نسبت به فرزند دارند؟ مادر چه احساس نگرانی داره واقعا؟ بماند که حالا این اتفاق نزدیک سه ماه برای من اتفاق افتاد.

سایت ها و جریان های سیاسی که مدام در تلاش اند که تعداد کشته شدگان حوادث اخیر را در فضای مجازی بیشتر کنند حتی به این حد از رنج و درد مادر بسنده نمی کنند و در اقدامی وی را در گرفتن مجلس ختم تحت فشار می گذارند.

مادر سعیده: یک ماه و نیم گذشته بود از غیبت طولانی سعیده که گفتند دخترت را کشتند اولین بار که تماس گرفتند به همین واضحی گفتند اسمش را نمی دانیم و صدایش را عوض می کرد دیگه نمی دانم کی بود ولی حتما مرد بود و می گفت دخترت را کشتند خیلی گریه و زاری کردم که ادامه بده و حرف بزنه گوشی را قطع می کرد. دوبار ه برای بار دوم تماس گرفت و گفت شما می تونید یک ختم بگیرید برای دخترت. ختم بگیرید. حتما.

گفتم خوب پس من مراسم را بگیرم


همین جوری زنگ می زنند می پرسند سعیده کجاست من یک ماه بگم اردو هست، دوباره بگم اردو هست. همچنین چیزی اصلاً وجود ندارد، درباره ایشان واقعاً این را گفته بودند یکی از آشناها که دوست هستیم به ایشان می گفتیم عمه صدایش می کنند. ایشان بارها و بارها تماس گرفته گفتند سعیده کجاست گفتم اردو هست گفتند: این چه اردویی هست که طولانیه گفتم معدل و انضباط ایشان چون خوب شده یک ماه تمام شده. باز زنگ زدند خیلی سخت بود واقعاً نمی دونستم چی بگم؟ گفتم من تا کی می خوام این رو کش بدم تا کی بخوام بگم نیست خودم برم فرار کنم کجا بروم؟ حتی من به مرض جنون کشیده شد باور کنید دو بار نه به عنوان اینکه جلب توجه کنم دوباره به مرض خودکشی رسیدم. این کار را داشتم می کردم که یکی از دوستان آمد و ... کاش این کار را نمی کرد، گفتن نباشیم و این زندگی را نبینمن. آدم هرچی م یخواد به سرش بیاید دیگه کسی نیاید از من بپرسه چی شده و چی نشده.

سوءاستفاده جریان های سیاسی از این مادر رنجیده و دروغ بزرگی که درباره دختر نوجوانش ساخه بودند همچنان ادامه می یابد تا آن جا که برخی عناصر سیاسی در مرامس ختم این دختر حضور می یابند.

مجلس ختمی که گرفتید کی سری ها آمدند چی گفتند؟

همکارای همین منطقه 7 آمدند. معلمانش، دوستان خود سعیده، دوست و آشناهای من بودند هم دوره هایی پدرش، همسرم بودند بعد از شروع مراسم که قاری قرآن می خواند تمام کردند ورود آقای میرحسین موسوی را خیرمقدم گفتند که برای من جای تعجب داشت پیش خودم گفتم ایشان از کجا خبر داره؟ خیر مقدم گفتند و پیغام دادند که به من بگویند بیای م که ایشان به بنده عرض تسلیت کنند،‌ که من نرفتم وگفتم حالم خوب نیست و عذرخواهی کردم.

برخی اشخاص سیاسی دیگر هم با حضور در خانه مادر سعیده، او را برای زمینه لازم برای استمرار جوسازی های دروغ علیه نظام تحت فشار قرار می دهند.

مادرسعیده: از شب قبل از ختم، تعدادی از آقایون زنگ زدند و من در را بازکردم و اومدند بالا، سه نفر آقا و دو نفر خانم بودند، گفتند از طرف ستاد انتخاباتی آقای کروبی آمدیم برای کمک و پشتیبانی از شما گفتم کمک برای چی؟ پشتیبانی چی؟ از کجا آدرس گرفتید؟ گفتند پیدا کردم آدرس خونه شما برای ما کاری نداره، هرچی گفتم از طرف کی آمدید گفتند از ستاد آقای کروبی، چند تا سئوال پرسیدند. آقایون گفتند که دخترتون را کشتند بعدش هم در قطعه 302 خاک کردند در یک گور دسته جمعی، گفتم من اطمینان ندارم نمی دانم شما با چه اطمینانی حرف می زنید؟ گفتند ما مطمئن هستیم در این شلوغی اخیر اتفاق افتاده این که من همون جا تأکید کردم گفتم عارضه قلبی و نارسایی کلیوی است.

یکی از آقایون فرمدند که این دروغ محض است. که از چی می ترسی چرا نمی گی از حقوق خودت دفاع نمی کنی.

اما چند سئوال منطقی و طبیعی در مدتی که سعیده ناپدید بود.

گفته بودید اسمتون چیه؟ غزل. چه وقت متوجه شدند کهاسم واقعی تو غزل نیست؟‌

وقعی که این خبر ار در سایت برای من می خوندند در واقع اون ها هویت اصلی من را نمی دونستند ولی خودم چون می دونستم حدوداً او نزدیکی هایی بود که پیدام کردند که احساس کردم که هی با هم دیگه صحبت می کردند احساس کردند فهمیدند که متن که چون عکس هم بود در سایت احساس کردم فهمیدند.

خانم پورآقایی برای من به عنوان یک خبرنگار سئوال است که او خانواده ای که دیدند در خیابون پاتون شکسته بردند بیمارستان و بعد بردند منزلشون چه طور دنبال این نبودند که شما را به خانواده برسانند و بگند که ایشون پاشون شکسته و تصادف کرده بودید؟‌

چرا اتفاقاً خیلی از من سئوال می کردند ولی من خوب چون جایی نمی توانستم برم هر دفعه یک بهانه ای می آوردم براشون هر دعه یک چیزی می گفتم، مثلاً می گفتم مزاحم هستم از این جا برم ولی اون ها برای اینکه مشکلی در بیرون از خون برای من پیش نیاد من را نگه داشتند گفتند بمونم تا تو را به خانوادهتحویل بدیم.

ماجرای پیدا کردن سعیده نیز قابل تأمل است. بهد از ججال اینترنتی سیاسی درباره گم شدن قتل و دفن این نوجوان، دستگاه های امنیتی،‌ نظامی با حساسیت ویژه وارد ماجرای می شوند و در یک کار فشرده و پیچیده سرانجام مکان وی را پیدا می کنند.

سعیه: بعد از مدتی که گذشت حالا پیدام کرده بودند. چه جوری پیداتون کردند؟

واقعاً من هنوز خودم نمی دونم چه جوری شد که اصلاً‌متوجه شدن من اونجام ولی پیدام کردند. بعد خیلی با من صحبت کردند گفتند این جوری شده بعد اینکه اوضع یک خورده آرام تر شد آرام که نه ولی به من اطمینان خاطر دادند که هیچ بلایی سرم نمی آید که برگشتم.

سعیده اکنون به آغوش مادر بازگشته و هر دو تلاش می کنند رنج و عذاب این اتفاق را فراموش کنند اما چه کسی پاسخگوی تأملات یک خانواده کوچک دو نفره است؟‌

مادر سعیده: واقعاً‌می گم با اینکه در سایت این برنامه آبروی دخترم را بردن حیثیت اسلام و کشورمون را بردن، بعد به نوعی خیلی مطلب فجیعی برای سعیده نوشتند همون هایی که خودتون دیدید خیلی بده برای یک دختر، اول از همه می گتم با آبروی کشور بازی کردند بعد با آبروی یک دختر، به هرحال کس بی کسان خداست. اونم آبروی یک دختر یتیم هرچی مشکل باشه نباید با آبروی آدم بازی کنند، من هم یک زن تنهام هیچ وقت دستم را هیچ وقت رو نانداختم حتی به آشناهام به کسی کسی حتی برادر، خواهرم رو بندازم در این مشکلات باور فرمایید بهشون زنگ نزدم حتی خانواده ی خودم آشناها، فامیل ها که گفند سعیده کجاست گفتم سعیده را فرستادم برای تحصیل مالزی که شاید باورتون نشه بپرسید.

اما یک سئوال اساسی:‌ این همه دروغ درباره یک مادر و دختر آیا کام تشنه قدرت طلبی برخی جریان ها و اشخاص سیاسی را سیراب می کند و یا بازهم باید منتظر جوانان و نوجوانان دیگری باشیم که همچون چند ماه اخیر قربانی قدرت طلبی سیاسی برخی اشخاص و جریان ها شدند.

حتی من ماهواره و کامپیوتر نداشتم،زنگ زدند حتی من را بردند دیدم یرای من جای تعجب بود.

گفتم چه کسی این کارو کرده بدون اجازه ی من کسی حق نداشت عکس سعیده را بذاره توی سایت این واقعا کار ناشایسته ای است و من خیلی ناراحت شدم و حتی اعلامیه اش را دارای عکس، اسم، اسم پدر بود چاپ کردند که این هنوز برای من جای سوال داره که چه کسی این کار رو کرده واقعا ناراحت هستم؛نمیدونم چی بگم؟ با این جنجال و با این مراسم از آب گل آلود ماهی گرفتند.

سعیده: اون هایی که این کار رو کردن این خبر را پخش کردند نمی دونم چه جوری بگم فکر کنم واقعا آدم های بی وجدانی بودند که این کارو کردند. من هر مشکلی داشتم مربوط به خودم بود دلیل نمی شه از این سو استفاده کنند به هر حال آبروی من را بردند،آبروی کشور هم بردند.

مادر سعیده:از حق خودم و دخترم نمی گذرم تا جائی که در توانم هست از نظر قانونی نمی گذرم ازشون از کسانی که این کارو کردند.اگر خدا به من عمری بدهد و توانی باشد از حیثیت خودم و دخترم تا توان هست دفاع می کنم و از این فرصت طلبان نمی گذرم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:11 عصر     |     () نظر
عکس:خلاصه ی اتفاقات روز قدس

و این آستین خالی که در باد به اهتزاز در می آید، نشانه ی وفاداری توست در عهدی که با اباالفضل العباس بسته‌ای. چیست آن عهد؟ «مبادا امام تنها بماند»...

خلاصه ی همه ی آنچه در روز قدس گذشت...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:7 عصر     |     () نظر

جمعی از مخالفان احمدی‌نژاد با در دست داشتن پارچه‌هایی به رنگ سبز با حضور در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک برای تحت‌الشعاع قرار دادن حضور رئیس جمهور کشورمان در اجلاس شصت و چهارم مجمع عمومی سازمان ملل به تکاپو افتادند که با هوشیاری ایرانیان مقیم آمریکا ناکام ماندند.

به گزارش فارس ، همزمان با حضور رئیس جمهور کشورمان در مراسم افتتاح اجلاس شصت و چهارم مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک تعدادی از عوامل ضد انقلاب و سلطنت‌طلب و حامیان رژیم اشغالگر قدس در برابر سازمان ملل درصدد برپایی تجمعی برآمدند.این گروه با در دست داشتن پارچه‌هایی به رنگ سبز درصدد جلب توجه رسانه‌های بیگانه و تحت‌الشعاع قراردادن سخنرانی محموداحمدی‌نژاد برآمدند اما هوشیاری و بی‌توجهی ایرانیان مقیم آمریکا آنان را ناکام گذارد.

این گروه که خود را حامی کاندیدای ناکام دوم خردادی‌ها معرفی می‌کردند و لباس‌هایی سبز بر تن داشتند در واکنش به بی‌توجهی هموطنانمان مجبور شدند تا به‌جای تجمع در برابر سازمان ملل به یکی از خیابان‌های منتهی به مقر سازمان نقل مکان کنند تا ناکامی‌ آنها کمتر به چشم آید.البته از نکات جالب توجه این بود که سبزپوشان مخالف احمدی‌نژاد هنگامی که موفق به اجرای برنامه خود نشدند لباس‌های قرمز‌ رنگی را روی پیراهن‌های خود پوشیدند که نماد چپ‌گرایان به حساب می‌آید.

برپایه این گزارش حمل پرچم‌هایی با نشان شیر و خورشید توسط افراد مذکور از نکات جالب توجه بود. این افراد که البته با کمی فاصله از منافقین در یکی از چهارراههای منتهی به مقر سازمان ملل گردهم آمدند از سوی هواداران گروهک تروریستی نفاق حمایت می‌شوند بطوریکه هرگاه یکی از اعضای هیات های ایرانی از خیابان‌های منتهی به سازمان ملل عبور می‌کنند از سوی عوامل رجوی مورد حمایت قرار می‌گیرند این افراد البته با همه ادعاهای خود تا این لحظه از توزیع تراکت‌ها و پلاکاردها دچار شرمساری شدند و فقط گاهی دیده می‌شود که نمادهای سبز رنگ را بر روی دستگیره سطل‌های زباله یا صندوق‌های پست یا نرده‌های کنار خیابان‌ها نصب می‌کنند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:4 عصر     |     () نظر
ثانیه‏نیوز- حسین قدیانی- مراسم شب قبر نصف شب دیشب در مسجد ضرار برگزار شد. در این مراسم که در فضایی آکنده از معنویت برگزار شد، تعدادی از اعضای خط نفاق جدید و نمایندگان سکولارهای عظام و فرستاده گرگ دبلیوزپلنگ حضور داشتند. در ابتدای مراسم شیرین عبادی به قرائت بندهایی از بیانیه حقوق بشر پرداخت و سپس از حضار خواست بیانیه حقوق بشر را با حرکت ژانگولر روی انگشت اشاره خود قرار دهند.

بعد از این مراسم، دکتر سیریش در سخنان مبسوطی به دفاع از شیخ اصلاحات پرداخت و از حاضران در مراسم خواست با صدای بلند 10 مرتبه بخوانند: «یا سند من لا سندله!!». وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به دوران سلطان محمود و سلطان سنجر، خود را «انوری» بوش، «ایاز» اوباما و دلقک شیمون پرز دانست.

وی در ادامه به فواید شکلک درآوردن برای استکبار جهانی اشاره کرد و از کروبی خواست بخشی از پولی که از شهرام جزایری گرفته را به حساب وی واریز کند. دکتر سیریش با انتقاد شدید از کسانی که وی را «فرج حاج دباغ» صدا می‌زنند، گفت: هرکس مرا فرج حاج دباغ صدا بزند، مثل این می‌ماند که در قتل ندا آقاسلطان با «بی‌بی‌سی» همکاری کرده باشد.

وی افزود: ابراز ارادت به آمریکا حتی اگر از روی ریا هم باشد، باز مورد قبول است مگر اینکه عکس آن ثابت شود که این خود محصول فرایندی جدای از منشا تاثیرگذاری نیروهای خودی و غیرخودی در مکانیسم‌های حقوق بشری و معیارهای اخلاق مدنی و پارادایم منبعث از قبض و بسط و تلگراف و تلفن و ریش‌تراش و همزن برقی و سبزی پاک‌کن است.

وی که داشت چرت و پرت می‌گفت، انفجار شیمیایی هیروشیما، حادثه سونامی، سیل هند، غرق شدن فرعون در نیل، رفتن مگس در بینی نمرود، کج شدن برج پیزا، لق شدن منارجنبان، تخریب طاق کسری و سوت شدن برج‌های تجارت‌ جهانی را کار جمهوری اسلامی دانست و از کروبی خواست لااقل سند این جنایات را به دادگاه ارائه دهد.

وی با نقد برنامه‌های شیخ اصلاحات، گفت: فری کله‌پز اگر نامزد می‌شد، بیشتر از کروبی رای می‌آورد و من در انتخابات دور بعد از آرای باطله حمایت خواهم کرد که همه اینها نشان دهنده وجود تقلب در انتخابات است.

دکتر سیریش چرخش خود از کروبی به سمت آرای باطله را عجیب و در عین حال دردآور دانست و این را یکی دیگر از جنایت‌های نظام خواند.

وی با اشاره به حوادث صدر اسلام با محشر خواندن سلوک سیاسی معاویه، گفت: اگر همه یاران اسلام مثل ابوموسی اشعری، ساده‌لوح و مثل عبدالله‌ابن ابی، منافق و مثل ابن ملجم، هالو پنجشنبه بودند، در آن صورت شیخ اصلاحات برای ادعاهایش کلی سند و مدرک ارائه می‌کرد.

دکتر سیریش با پاسخ دادن به ابراز احساس مخاطبان که شعار می‌دادند «یا سند من لاسند له» از آنها خواست بفرمایند تا وی ادامه حرف‌هایش را بزند. وی که عصبانی شده بود به تعدادی از شعاردهندگان که کاسه داغ‌تر از‌ آش شده بودند، گفت: بتمرگید سر جای‌تان! و سپس به برتری نقش اخلاق بر دین در اداره جامعه اشارات مبسوطی کرد. وی پیشنهاد کرد، هفته پنجم ماه رمضان به عنوان «روز تخس» اعلام شود و آقازاده‌ها به خیابان بریزند و شلوغ - پلوغ کنند.

دکتر سیریش با مقایسه دوران فعلی با دوران صدراسلام گفت: بلانسبت انگار روح قطام در کالبد […] حلول کرده است!! دکتر سیریش در پایان اظهارات خود از کروبی خواست از کلید گاوصندوق شهرام جزایری یک زاپاس بزند! در ادامه مراسم، حجت‌الامسال هرمنوتیک به بیان مظلومیت ابوموسی اشعری در تاریخ پرداخت و با انتقاد از کسانی که ابوموسی را خر کردند، گفت: خر کردن ابوموسی کار ذلیل مرده عمروعاص بود!!

وی ادامه داد: زن‌ها در صدر اسلام سوار خر می‌شدند پس الان دوچرخه‌سواری بانوان بلامانع است. هرمنوتیک با تشکر از صحبت‌های دکتر سیریش گفت: اگر نبود که هر آن احتمال خفه شدن آدم به خاطر بوی بد دهان دکتر سیریش وجود داشت، حاضر بودم برای سخنان وی میکروفن باشم.

بعد از سخنان هرمنوتیک، فرستاده گرگ دبلیوزپلنگ پشت میکروفن حاضر شد و با صدای ناله خود، حضار را به غلط کردن انداخت! این مراسم تا بوق سگ ادامه داشت.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:44 عصر     |     () نظر


یکی از اسناد ادعای کروبی زنی است که سابقه 6 بار فرار از خانه، 4 بار دستگیری توسط نیروی انتظامی و یک بار محکومیت در دادگاه به ازدواج اجباری را در پرونده خود دارد.

به گزارش ثانیه‏نیوز، کیهان با انتشار گزارشی در شماره امروز خود، با اشاره به ادعای مهدی کروبی مبنی بر تجاوز به بازداشت شدگان اغتشاشات انتخابات ریاست جمهوری اقدام به انتشار اطلاعاتی درباره یکی از مستندات ارائه شده از سوی شیخ اصلاحات پرداخته، که متن آن در ذیل می‌آید:

* آخرین رسوایی و سندسازی بعد از نامه‌نگاری

دروغ گویی اصلاحات درباره ادعای تجاوز به برخی بازداشت شدگان زندان کهریزک اکنون و با فرجام رسیدن بررسی‌های نهادهای مسئول بدل به دردسری جدی برای امثال مهدی کروبی شده است.

چند هفته قبل مهدی کروبی با نگارش نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی- که بسیاری از ناظران عقیده دارند سناریویی توافق شده بوده- و انتشار علنی آن، ادعا کرد درون زندان به برخی از بازداشت شدگان تجاوز شده و آنها در مراجعه به وی خواستار رسیدگی به وضعیت خود شده‌اند، کروبی پس از نگارش آن نامه نیز چندین بار ادعا کرد اسناد مهمی در اختیار دارد که آنها را در اختیار قوه قضائیه قرار خواهد داد.

 برخلاف انتظار کروبی و موسوی که تصور می‌کردند نظام از ترس رسوایی علاقه‌ای به بررسی این موضوع نشان نخواهد داد، قوه قضائیه و خصوصاً شخص آیت الله آملی لاریجانی پیگیر موضوع شدند و با تشکیل کمیته ای ویژه از کروبی خواستند مستندات خود را به آنها ارائه نماید. کروبی با حضور در یکی از جلسات این کمیته به اصطلاح اسناد مربوط به 3 نفر از قربانیان را که در واقع چیزی جز اسامی آنها و تکرار ادعاهایشان روی چند سی دی نبود ارائه داد. بررسی درباره آنچه کروبی به این کمیته داده بود همین چند روز قبل پایان یافت و نتیجه آن که احتمالاً به زودی به طور رسمی به اطلاع مردم ایران خواهد رسید چیزی جز رسوایی برای دروغگویان نیست.

برخی اطلاعات دریافتی نشان دهنده آن است بررسی ها نشان می‌دهد که یکی از زنان مورد ادعای کروبی سابقه 6 بار فرار از خانه، 4 بار دستگیری توسط نیروی انتظامی و یک بار محکومیت در دادگاه به ازدواج اجباری دارد! این زن، همان فردی است که کروبی در نامه دیروز خود به آیت الله لاریجانی می پذیرد که اسناد وی درباره او «نقص» داشته و سپس تلویحاً ادعای خود درباره او را پس می گیرد.

کروبی، البته در نامه خنده دار خود، اشاره ای به این موضوع نمی کند که اگر از کامل بودن تحقیقات خود درباره افراد مورد ادعا مطمئن نبوده، چگونه به خود جرأت داده نظام جمهوری اسلامی را آنطور بی شرمانه متهم کند و دشمنان نظام را که البته خود اکنون با آنها فاصله ای ندارد، خوشحال و شادمان نماید؟ علاوه بر این کروبی اشاره ای به این موضوع نکرده که اکنون تکلیف منابع موثق او که ادعا می‌کرد این اطلاعات را در اختیار وی گذاشته‌اند چه می‌شود و مهم تراز این از کجا معلوم بقیه ادعاهای او سرنوشتی مشابه پیدا نکند؟!

اتفاقاً بررسی های انجام شده نشان می‌دهد یکی دیگر از شاهدان کروبی هم وضع و حالی مشابه دارد. کروبی در اظهارات خود خطاب به کمیته پی گیری قوه قضائیه از مردی نام برده بود که در زندان مورد تعرض قرار گرفته اما پس از مراجعه به وی؛ توسط مقام های قضایی و امنیتی تهدید و نهایتاً مفقود شده است.

پیگیری‌های مقام مسئول نشان می‌دهد این فرد که کروبی بسیاری از دروغ گویی‌های خود را به اظهارات وی مستند کرده بود به سفارت ایتالیا پناهنده شده بود و اکنون از آنجا سردرآورده است! نکته جالب تر از همه این است که بر مبنای اطلاعات موجود، کروبی در مقابل کمیته ویژه قوه قضائیه به صراحت اعتراف کرده همین شواهد بی محتوا و دروغین را هم پس از نگارش نامه به هاشمی جفت وجور کرده و هنگامی که آن نامه را می‌نوشته در واقع هیچ سندی در دست نداشته است. شاید به همین دلیل است که او در نامه آخر خود از آیت الله لاریجانی می‌خواهد مطالبه سند از او را متوقف کند!

با وجود این حقایق که فقط بخشی اندک از گفتنی هاست، این همچنان سؤالی بی پاسخ است که چرا باید افرادی چنین کینه توز و در عین حال خام و ساده دل که می‌توان آنها را چون کودکانی نورس فریب داد، همچنان اجازه داشته باشند آزادانه به دروغ بافی و سم پاشی علیه نظام مظلوم جمهوری اسلامی ادامه بدهند؟
 
 
* تعدادی از هواداران کروبی در دوران تبلیغات انتخابات که حرف و حدیث‏های بسیاری در مورد جمع‏آوری آنها و هزینه‏های آن ذکر می‏شود
 
 
 
 
 

 
 
هیئت سه نفره: مدارک کروبی کاملا جعلی است

هیئت سه نفره قضایی پس از بررسی ادعاهای کروبی آن را کاملا جعلی و سیاسی دانست و خواهان برخورد عادلانه و قاطع با وی شد.

به گزارش ثانیه نیوز به نقل از  وابط عمومی قوه قضائیه، اعضای هیئت سه نفره قضایی رسیدگی به حوادث و اغتشاشات پس از انتخابات نتیجه بررسی‌های خود و دیدار با کروبی را به آیت الله لاریجانی رئیس قوه قضاییه ارائه کرد.

مطابق گزارش ارائه شده هیئت سه نفره قضایی به این جمع‌بندی رسیده است که نه تنها هیچ‌گونه مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای کروبی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده بدون مستند و عاری از حقیقت است بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظیم شده است.

اعضاء هیئت سه نفره قضایی پس از بررسی اظهارات کروبی و بررسی مدارک وی نتیجه جلسات خود را به همراه 2 پیشنهاد به آیت الله لاریجانی ارائه کرد که رئیس قوه قضائیه ضمن تقدیر و تشکر از زحمات هیئت سه نفره با پیشنهادات ارائه شده موافقت کرد.

براساس پیشنهادات هیئت سه نفره مناسب است نتیجه گزارش این هیئت از طریق رسانه‌های جمعی به اطلاع عموم مردم رسانده شود.

هیئت سه نفره همچنین پیشنهاد کرده است که گزارش به مرجع صالحه قضایی ارسال تا با مباشرین و معاونین و با کسانی که در ادامه اقدامات ضد امنیتی علیه نظام پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در راستای ادامه همان خط و جریان با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افترا علاوه بر تشویش اذهان عمومی به حیثیت و اعتبار نظام و بعضی از نهادهای نظام و همچنین موجب هتک حیثیت و حرمت بعضی از مردم شده‌اند برخورد عادلانه و قاطع صورت گیرد.

بنابر موافقت رئیس قوه قضاییه و پیشنهاد هیئت سه نفره متن گزارش این هیئت به شرح ذیل به اطلاع عموم مردم می‌رسد.

حضرت آیت‌الله لاریجانی (زیدعزه العالی)
ریاست محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
در پی ارسال نامه از طرف آقای مهدی کروبی به حضرت‌عالی مبنی بر آزار و تجاوز جنسی به بعضی از افراد دستگیر شده در آشوب‌های ماه‌های اخیر و ارجاع آن نامه به هیأت سه نفره برای پیگیری جدی و اعلام نتیجه به استحضار می‌رسد:
-پس از وصول نامه کروبی، ایشان بلافاصله برای اداء توضیح و ارائه مستندات موارد ادعایی جهت حضور در هیأت سه نفره به دفتر دادستان کل کشور فراخوانده شد.
-آقای کروبی در وقت مقرر در جمع هیأت در دادستانی کل حاضر و پس از اشاره به زمان انتخابات و بعد از آن در پاسخ این سؤال که ادعا و مستندات شما مبنی بر تجاوز جنسی به بعضی از افراد دستگیر شده در آشوب‌های اخیر چیست؟ توضیح دادند:
من مطالبی را در این خصوص شنیده‌ام و بر اثر فشار و ناراحتی روحی نامه‌ای به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم و پس از ده روز آن را روی سایت قرار دادم و آن را منتشر کردم.
سؤال شد افراد مورد نظر شما چه کسانی هستند و چگونه شما به این مسأله پی بردید؟
وی در پاسخ می‌گوید:

1-ترانه موسوی
من ترانه موسوی یا اعضاء خانواده او را ندیده‌ام و از افراد مرتبط با آقای میرحسین موسوی و اعضای کمیته‌ای که من و آقای موسوی تشکیل داده‌ایم شنیده‌ام و خودم اطمینان ندارم و فقط صرفاً شنیده‌های این‌جانب است و در این مورد مستندی ندارم.

2-الف - ش
ابتدا ازطریق افراد خوب خودمان یعنی حزب اعتماد ملی شنیدم که این فرد گفته سه نفر مرا در خیابان جُردن سوار ماشین کردند و به محلی بردند در آنجا افراد دیگری هم بودند که من چشم‌هایم بسته بود که هیچ کس را ندیدم و نمی‌شناسم مورد ضرب و شتم مکرر قرار گرفتم و به من درحالی که ایستاده بودم و دست‌هایم بسته بود و از بالا آویزان کرده بودند به نحوی که پاهایم به سختی به زمین می‌رسید به من تجاوز جنسی شد. من خودم این فرد را خواستم و اظهارات او را شنیدم و سپس یکی از اعضاء حزب اعتماد ملی اظهارات ایشان را روی یک لوح فشرده ضبط کرد که یک نسخه از آن را به شما تحویل می‌دهم.
ازآقای کروبی سؤال‌شد آقای الف -ش در چه ‌روزی و در کدام یک از آشوب‌های خیابانی دستگیر شده است؟
آقای کروبی پاسخ داد: نمی‌دانم من سؤال نکردم ولی در تظاهرات و درگیری نبود. می‌گوید در خیابان جردن تنها بودم و سه نفر مرا سوار یک ماشین کردند و بردند.

3-فرد سومی است که ادعای تجاوز ندارد و من هم او را ندیده‌ام و فقط از افراد مرتبط با حزب اعتماد ملی و آقای میرحسین موسوی شنیده‌ام. این فرد هم در تظاهرات و درگیری‌ها نبوده ولی گفته چند نفر مرا دستگیر کردند و به شدت مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند به صورتی که سر و صورت و بسیاری از اعضاء بدنم زخم شده و خود خانواده او از همه اعضاء بدن او عکس گرفته‌اند و من یک نسخه از این عکس‌ها را به شما می‌دهم.

4-خانم م- الف
این خانم از طرف بچه‌های حزب اعتماد ملی به من معرفی شد و من با او صحبت کردم و او ادعای تجاوز جنسی ندارد ولی می‌گوید روز اول دستگیری مرا به اداره آگاهی بردند و در آنجا مورد ضرب و شتم و هتاکی قرار گرفتم و در مقابل عکس‌العمل من لباس مرا کشیدند و دست آنها به بدن من برخورد کرد.

5-فرد دیگری به نام س - پ
این خانم فرزند شهید است و چند نفر از اعضاء خانوادة او شهید شده‌اند و از طرفداران آقای موسوی بودند که با مادرش شبانه تکبیر می‌گفتند آمده‌اند او را در منزل دستگیر کرده‌اند و سپس او را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و پس از چند روز جنازه او را که بخشی از قسمت پایین بدن او با اسید سوخته بوده مخفیانه به خاک سپرده‌اند. افراد آقای میرحسین به منزل او رفته‌اند و شنیده‌ام آقای میرحسین موسوی در جلسه ختم او شرکت کرده است و من هم قرار بود به منزل آنها بروم که فرصت نشد و فرزندم به سراغ آنها رفت.
از آقای کروبی سؤال شد آیا آنچه در مورد این چند نفر شنیده‌اید برای شما اطمینان حاصل شده که این افراد را در درگیری‌ها و آشوب‌های بعد از انتخابات دستگیر و مورد ضرب و شتم و احیاناً تجاوز جنسی قرار داده‌‌اند؟
آقای کروبی پاسخ داد: نه. من اطمینان ندارم و اینها شنیده‌های من است ولی چون در انتخابات معترض بودم و ذهنیتی داشتم لذا هر کسی ادعایی داشت به سراغ او می‌رفتیم و یا آنها را دعوت می‌کردیم و با آنها صحبت می‌کردیم.

از آقای کروبی سؤال شد از چه زمانی به شما و یا حزب اعتماد ملی مراجعه کردند؟
آقای کروبی پاسخ داد: بعد از اینکه من نامه به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم و پس از اینکه نامه را منتشر کردم و در سایت قرار دادم مراجعه کردند.
سؤال شد اگر اطمینان به مسائل مطروحه نداشتید و قبل از اینکه نامه بنویسید و روی سایت قرار دهید کسی به شما مراجعه نداشته و حرفی نزده است بر چه اساس و مبنایی نامه نوشتید و منتشر کردید و مطالبی که اثبات آن نیاز به بررسی‌های دقیق قضایی دارد که مورد سوء استفاده همه دشمنان و بدخواهان قرار گرفت در نامه خود به نظام و نهادها نسبت دادید؟

آقای کروبی به اینگونه سؤالات که به روشن شدن واقعیات کمک می‌کرد به شدت واکنش نشان می‌دادند و از موضوع ادعایی منحرف و به تقلب و امثال آن می‌پرداختند.
به آقای کروبی گفته شد احتمال نمی‌دهید افرادی مغرض و یا فرصت طلب بخواهند با طرح این‌گونه مسایل ذهن مردم را با طرح مسایلی که هیچ ارتباطی با مسائل بعد از انتخابات ندارد منحرف و موجب بی‌اعتمادی مردم به نظام و مسئولین شوند؟
آقای کروبی پاسخ داد: اگر واقعاً ثابت شود که این موارد صحیح نبوده است خودم با کمال شجاعت به مردم می‌گویم من اشتباه کردم.

آقای کروبی پس از پایان جلسه چهار عدد لوح فشرده که مدعی بود افراد حزب اعتماد ملی تهیه کرده‌‌اند جهت بررسی به هیأت تحویل دادند و مقرر شد پس از ملاحظه لوح های فشرده و پیگیری موارد ادعایی درصورت لزوم مجدداً کروبی خواسته شود.

از همان روز موضوع با جدیت از طرف هیأت پیگیری شد، ابتدا لوح فشرده مربوط به الف -ش که مورد ادعای اصلی و به اصطلاح مستند اصلی کروبی بود ملاحظه شد.

نکات بسیار قابل توجه و تأملی در چگونگی تهیه و ساخت این لوح فشرده ملاحظه گردید و به روشنی مشخص بود که چه القائاتی به یاد شده صورت گرفته که مشروح آن پیوست گزارش می‌باشد و با توجه به نکات تأمل برانگیز مقرر شد به نحو مقتضی از الف -ش و تهیه کنندگان لوح فشرده تحقیق شود که فردای همان روز از دفتر کروبی ازطریق سایت حزب اعتماد ملی اعلام شد الف -ش مفقود شده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد الف -ش که مدعی هستند مفقود شده و حتی به ظاهر خانواده او هم از او اطلاعی ندارد به صورت مخفیانه با یکی از افراد مرتبط با کروبی و حزب اعتماد ملی به نام داوری که یکی از تهیه کنندگان لوح فشرده و یکی از افراد معرفی کننده این فرد به کروبی بود در تماس می‌باشد و از ناحیه آقای داوری راهنمایی می‌گردد.

گرچه تحقیقات در زوایای مختلف این مورد ادامه دارد ولی تاکنون اجمالاً مشخص شده آقای الف- ش در هیچ یک از درگیری‌های خیابانی دستگیر نشده و در هیچ یک از مراکز انتظامی و امنیتی سابقه‌ای مبنی بر بازداشت و دستگیری ندارد و تهیه لوح فشرده نیز کاملاً با انگیزه سیاسی و البته خیلی ناشیانه تهیه شده است و در اظهارات الف - ش در این لوح فشرده ابهامات و تناقضات زیادی وجود دارد و شاید همین امر سبب شده که بلافاصله او را مخفی کرده و مخفیانه از حزب اعتماد ملی با او در تماس هستند ولی اعلام می‌کنند که او مفقود شده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد:

1-ادعای آقای کروبی به نقل از اطرافیان خود یا آقای میرحسین موسوی پایه و اساسی نداشته و عاری از حقیقت می‌باشد.
2-آقای کروبی درمورد خانم س -پ ادعا کرده بود که فرزند جانباز شیمیایی است که همراه مادرش شبانه الله اکبر می‌گفته او را دستگیر کرده‌اند و سپس او را مورد آزار قرار داده و پس از چند روز جنازه او را که با اسید سوزانده شده بود مخفیانه به خاک سپرده‌اند و درخصوص همین س - پ سایت‌های وابسته به آقایان میرحسین موسوی و کروبی و به رونویسی از سایت‌های وابسته به این دو نفر رسانه‌های مختلف ضدانقلاب قلم فرسائی‌های فراوانی علیه نظام و نهادها کرده‌اند که به گوشه‌ای از آن و نتیجة تحقیقات در این خصوص به شرح ذیل اشاره می شود:
در مورخه 8/6/88 دربرخی از سایت‌ها چنین آمده است:

" افشاء نام و نشان یکی از شهدایی که مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد س- پ ( نام کامل در سایت ذکر شده است) قربانی جنایت لباس شخصی‌ها، اطلاعات جدیدی درباره یک شهید گمنام جنبش سبز از دو روز قبل به موج سبز آزادی رسید که در این دو روز جزئیات آن را مورد بررسی قرار دادیم و از صحت آن مطمئن شدیم س - پ تنها فرزند جانباز شهید ع - پ که در یکی از شب‌های پس از کودتا درحالی که به الله اکبر گفتن شبانه بر پشت بام خانه‌شان بوده از سوی نیروهای لباس شخصی بسیج دستگیر شد و پس از بیست روز جنازه او در یکی از سردخانه‌های جنوب تهران از سوی مادرش شناسایی شد.

گفتنی است مراسم س - پ روز شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجدقلهک برگزارشد و نمایندگانی از جنبش‌ سبز برای ‌همدردی با خانواده در این مراسم شرکت کردند. "

در اعلامیه به اصطلاح فوت این خانم آمده است:
........ بدین‌ وسیله درگذشت غنچه پرپرشده مرحومه س - پ تنها فرزند جانباز شهید ع - پ را به اطلاع اقوام و آشنایان می‌رساند.
درمورد مشارالیه تحقیق شد و مشخص گردید:

1- پدر وی شهید نبوده و چند سال پیش فوت کرده و اصولاً ( س - پ ) تنها فرزند خانواده نیست و دختر شهید هم نمی‌باشد.

2-مشارالیه با مادرش اختلاف داشته و از سال 86 تاکنون 6 مورد از منزل فراری شده و هر بار مادرش برای پیدا کردن او به مراکز انتظامی مراجعه داشته است و در مواردی پس از روزهایی به منزل برگشته و در چند مورد هم توسط مأمورین انتظامی با پسر و دختر دیگر دستگیر و زندانی و یا تحویل مادرش شده است که گزارش مبسوط آن پیوست می‌باشد.
درمورد اخیر مادر س - پ بنام الف - ع در 21/4/88 در نامه‌ای به یکی از سران می‌نویسد:
.... در روز شنبه 13/4/88 ساعت 13:45 برای تهیه دارو از منزل خارج شده بود در هنگام بازگشت با عدم حضور دخترم مواجه شدم و از آن تاریخ تاکنون از او اطلاعی ندارد و استدعا دارم دستور دهید فرزندم را پیدا کنند.

3-از قرار اطلاع خانم مذکور چند روز پیش تماس می‌گیرد و می‌گوید من تا چند روز دیگر به منزل برمی‌گردم.

4-مادر وی از آنچه که آقای کروبی و مرتبطین با آقای میرحسین موسوی و سایت‌های مربوطه گفته و نوشته‌اند اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید نمی‌دانم دخترم دستگیر شده و یا مثل دفعات قبل از خانه بیرون رفته و هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارم.

5-آنچه که فعلاً قطعی است عدم حضور س - پ است که مثل دفعات قبل از خانه فرار می‌کرده و سایر مسائل مطروحه از ناحیه آقای کروبی و افراد مرتبط با آقای میرحسین موسوی به هیچ وجه صحت ندارد.

8-مادر مشارالیه می‌گوید فردی با منزل ما تماس گرفت و گفت دخترت کشته شده و جنازه او را دفن کرده‌اند و تلفن را قطع کرد و خودش را معرفی نکرد. من که از فرارهای قبلی دخترم بین همسایگان و آشنایان رنج می‌بردم و این بار نیز دخترم مدتی بود که نبود و این تلفن هم بیشتر مرا نگران کرد موضوع را به یکی از همسایگان بنام اشراقی (کارمند بانک ملی و مرتبط با ستاد آقای میرحسین موسوی) و خانم کاشانی که در جریان فرارهای قبلی دخترم بود در میان گذاشتم و قرار شد برای او جلسه ختمی بگیرم و کارهای بعدی را برای گرفتن مسجد و... آقای اشراقی دنبال کرد.

فردای آن روز که مسأله را با آقای اشراقی مطرح کرده بودم و قرار شد جلسه ختم برقرار کنیم حدود ساعت 10 شب فردی بنام آقای مقیسه با منزل ما تماس گرفت و گفت به شما تسلیت می‌گویم و در مراسم شما هم شرکت می‌کنیم. من گفتم شما را نمی‌شناسم آقای مقیسه گفت دختر شما کشته شده جریان چیست؟ من تأکید کردم من اصلاً شما را نمی‌شناسم و اصلاً موضوع این نیست آقای مقیسه تلفن را قطع کرد.
روزی که در مسجد قلهک مراسم داشتیم وقتی مداح اعلام کرد آقای میرحسین موسوی شرکت کرده من خیلی تعجب کردم و بعد به من اطلاع دادند که آقای میرحسین می‌خواهد به منزل بیاید و تسلیت بگوید که من قبول نکردم. از یک روز قبل از ختم و تا دو سه روز بعد مکرر افرادی که خود را از طرف آقای میرحسین موسوی معرفی می‌کردند با من تماس می‌گرفتند و مطالبی را مطرح می‌کردند که من درجریان نبودم و یا چیزهایی می‌گفتند که من تکذیب می‌کردم.

در روز سه شنبه 10/6/88 حدود ساعت 30/21 آقای مقیسه به درب منزل ما مراجعه کرد و گفت به همراه همسر جواد امام از طرف کمیته آقایان موسوی و کروبی برای دلجویی آمده‌ایم و به آقای کاتوزیان نماینده مجلس هم اطلاع داده شده که او هم بیاید. من گفتم شما را نمی‌شناسم و در منزل تنها هستم و درب را باز نکردم. آقای مقیسه گفت چرا می‌ترسید ما برای کمک به شما و پیگیری موضوع آمده‌ایم. من مخالفت کردم و اجازه ورود به منزل ندادم. آقای کاتوزیان نیز همان شب حدود ساعت 30/22 آمد و به او هم گفتم من در منزل تنها هستم و اجازه ورود ندارم.
با مشخص شدن موارد فوق آقای کروبی برای ساعت 14 روز 16/6/88 مجدداً به دادستانی کل کشور فراخوانده شد و با حضور در هیأت سه نفره به بیان نتیجه تحقیقات و نحوه رسیدگی پرداخته شد.

در ابتدای جلسه و قبل از بیان نتیجه تحقیقات هیأت از آقای کروبی پرسیده شد آیا ظرف این مدت غیر از آنچه در جلسه قبل گفتید مطلب دیگری درخصوص موارد ادعایی دارید یا نه؟

آقای کروبی جواب داد: ظاهراً س - پ دختر شهید نبوده و در این رابطه اشتباه شده، دختر خانمی با یک نفر دیگر به من مراجعه کرد و گفت من خواهر س - پ هستم و پدر ما شهید نشده است چند سال پیش فوت کرده و من می‌خواستم از چگونگی مرگ خواهرم مطلع شوم. من ( کروبی) گفتم از چگونگی آن اطلاع ندارم و این مسائل را شنیده‌ام. گفت آدرس منزل آنها را به من بدهند گفتم چگونه آدرس خواهرت را ندارید. گفت: ما با زن پدرمان اختلاف شدید داشتیم و من رفت و آمد نمی‌کردم و آدرس او را ندارم.

من (کروبی) با بچه‌ها تماس گرفتم و گفتم این خانم چنین می‌گوید که پدرش شهید نشده است. آنها گفتند درست است پدرش شهید نشده. از آقای کروبی پرسیده شد که چه کسی در جریان وضعیت این خانم بوده؟ آقای کروبی جواب داد: آقای مقیسه گفته پدر ایشان شهید نشده و نیز گفته ظاهراً دختر زنده است و تماس گرفته است.
با آقای کروبی به تفصیل و به صورت دوستانه صحبت شد و جزئیات تحقیقات با ایشان مرور شد و آقای کروبی قبول کرد مسائل مطروحه درمورد س -پ کاملاً بی‌اساس و با انگیزه سیاسی مطرح شده است.
همچنین وقتی به آقای کروبی نکات مربوط به لوح فشرده آقای الف- ش مطرح شد و گفته شد دفتر شما بلافاصله پس از حضور شما در دادستانی اعلام کرد آقای الف -ش مفقود شده است، آقای کروبی گفت: آقای داوری از حزب اعتماد ملی و از نزدیکان من با چند نفر دیگر لوح فشرده را تهیه کرده‌اند و اکنون هم آقای الف -ش با آقای داوری در تماس می‌باشد.

چگونگی تحقیقات و بی پایه و اساس بودن موضوعات مطروحه درمورد ترانه موسوی نیز با آقای کروبی در میان گذاشته و گفته شد حال که واقعیت برای شما مشخص شد حداقل در چند مورد ازجمله س -پ قبول دارید که مطالب گفته شده خلاف بوده و مغرضانه چنین مطالب کذب و ناروایی علیه نظام و مردم تهیه و منتشر شده و بهترین دستمایه برای دشمنان قرار گرفته است و با توجه به صحبتی که در جلسه قبل داشتید که اگر برای شما ثابت شد موردی اشتباه بوده با شجاعت اعلام می‌کنید که اشتباه کرده‌اید اکنون به نحو مقتضی برای مردم توضیح دهید شاید بخشی از آثار شوم این تهمت و افتراء بزرگ از بین برود ، آقای کروبی پاسخ دادند من موارد دیگری هم دارم و هرگاه همه آنها برایم ثابت شود آن زمان اعلام اشتباه می‌کنم.

نتیجتاً از مجموع تحقیقات جامع میدانی بعمل آمده و استماع اظهارات آقای کروبی و بررسی دقیق لوح های فشرده ارائه شده از ناحیه ایشان و تشکیل جلسات متعدد و فشرده و سایر اقدامات صورت گرفته که مشروح آن به پیوست تقدیم می‌گردد ، هیأت به این جمع‌بندی رسید که نه تنها هیچ‌گونه مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای آقای کروبی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده بدون مستند و عاری از حقیقت می‌باشد بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظیم شده که مراتب ازطریق مراجع قضایی و امنیتی برای ریشه‌یابی موضوع در دست بررسی بوده که نتیجه نهایی آن متعاقباً جهت تنویر افکار عمومی اعلام خواهد شد.

پیشنهاد:
1-نتیجه گزارش هیأت از طریق رسانه‌های جمعی به اطلاع عموم مردم رسانده شود.
2-گزارش به مرجع صالحه قضایی ارسال تا با مباشرین و معاونین و با کسانی که در ادامه اقدامات ضد امنیتی علیه نظام پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در راستای ادامه همان خط و جریان با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افترا علاوه بر تشویش اذهان عمومی به حیثیت و اعتبار نظام و بعضی از نهادهای نظام و همچنین موجب هتک حیثیت و حرمت بعضی از مردم شده‌اند برخورد عادلانه و قاطع صورت گیرد.

اعضای هیأت سه نفره:
1- ابراهیم رئیسی ، معاون اول رئیس قوه قضائیه
2- غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور
3- علی خلفی ، رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:42 عصر     |     () نظر
 مهدی هاشمی رفسنجانی علاوه بر لندن به چهار کشور دیگر نیز سفر کرده است.

به گزارش ثانیه‏نیوز‍، مهدی هاشمی رفسنجانی در ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر لندن به چهار کشور دیگر نیز سفر کرده است.

وی پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به کشورهای «کویت»،«عربستان»،«روسیه» و مسافرت «انگلیس» داشته است که مقصد نهایی وی لندن بوده است.

منابع آگاه معتقدند بررسی ابعاد مختلف سفرهای این آقازاده ، کلید رمز بسیاری از اتفاقات بوجود آمده طی ماه های گذشته می باشد.

خروج پسر دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از ایران و رفتن به کشوری که در جریان آشوب‌های پس از انتخابات، نقش گسترده‌ای در حمایت از آشوب‌طلبان ایفا کرده، ابهامات زیادی را در فضای سیاسی و رسانه‏ای ایجاد کرده است.

اکنون حضور طولانی مدت مهدی هاشمی در لندن باعث به وجود آمدن شبهاتی در این سفر و مأموریت وی در لندن شده است.

 مهدی هاشمی به گفته هیأت امنای دانشگاه آزاد چند روز قبل از دادگاه چهارم متهمان کودتای مخملی در سوم شهریور به لندن رفته است و هم اکنون نزدیک به سه هفته است که در لندن به سر می‌برد.

بدین ترتیب وی که پس از دادگاه چهارم تکذیبیه‌ای به صداوسیما ارسال کرد و مدعی شده که خاندان هاشمی از احمدی‌نژاد شکایت کرده‌اند اصلاً در ایران نبوده است! خروج دو هفته‌ای وی از ایران و اقامت در لندن سؤالاتی را به وجود آورده است.

مهدی هاشمی که برخی متهمان کودتای مخملی از وی به عنوان طراح و اسپانسر مالی اغتشاشات پس از انتخابات نام برده‌اند هم اکنون با خروج از کشور به این موضوع دامن زده که وی برای فرار از دادگاه به این سفر رفته است.

هیأت امنای دانشگاه آزاد مدعی شده که مهدی هاشمی برای سرکشی به واحدهای خارج از کشور از ایران رفته اما این مأموریت سه هفته‌ای که هنوز هم به پایان نرسیده دارای ابهامات فراوانی است


لازم به ذکر است اخیرا برخی متهمان آشوب‌های پس از انتخابات درباره "مفاسد مالی و سیاسی" او سخن به میان  آورده بودند.

مسعود باستانی از متهمان آشوب‌های پس از انتخابات، در چهارمین دادگاه رسیدگی به اغتشاشات اخیر با اشاره به محورهایی که از سوی مهدی هاشمی رفسنجانی مدیریت کلان سایت جمهوریت به آنها ارائه می‌شد، گفت: حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور همچون شورای نگهبان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت بسیج و نیز نیروی انتظامی، تضعیف شخص احمدی‌نژاد، ایجاد شبهه در انتخابات، ارائه اخبار ضد و نقیض مبنی بر سوء استفاده از اموال دولتی، القاء تقلب در انتخابات جزو محورهایی بود که در راستای وحدت شکنی و ایجاد التهاب در جامعه ما آن را در دستور کار داشتیم.

مسعود باستانی، از گردانندگان اصلی سایت جمهوریت، گرداننده اصلی این سایت را "مهدی هاشمی رفسنجانی" اعلام می‌کرد و گفت: سایت جمهوریت اطاق جنگ روانی علیه مسئولین نظام بود.

علاوه بر باستانی، حمزه کرمی، مدیر سایت جمهوریت نیز در افشای مفاسد مالی مهدی هاشمی گفت: وی در انتخابات پولشویی، سند سازی و از بیت المال هزینه می‌کرد.

مدیر سایت جمهوریت همچنین اعلام کرد که با فشار مهدی هاشمی و به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی، سندسازی می کرده و در این راستا در سال 84 دو میلیارد تومان پول از بودجه سازمان بهینه سازی مصرف سوخت برداشت کرده است.

در مقطع خروج مهدی هاشمی از کشور، دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد که تحت مدیریت مهدی هاشمی اداره می‌شود، با انتشار اطلاعیه ای خبر خروج مهدی هاشمی را از کشور تایید کرد و در عین حال به آن واکنش نشان داد.

این اطلاعیه را سایت نزدیک به مهدی هاشمی و همزاد "جمهوریت" که اخبار اختصاصی وی و خانواده‌اش را به صورت ویژه اعلام می‌کند‌، منتشر کرد.

دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد در اطلاعیه خود آورده است که "آقای مهدی هاشمی بعنوان رییس دفتر هیات امنا برای بازرسی از عملکرد این دفاتر به تعدادی از کشورهای که دارای شعبه دانشگاه ازاد می باشند مسافرت نموده‌اند."

آنچنان که روابط عمومی حوزه تحت اختیار مهدی هاشمی ادعا کرده وی "بزودی" به کشور باز می‌گردد و رسانه‌هایی که احتمال ارتباط خروج وی را از ایران با افشاگری‌های اخیر مطرح کرده‌اند، "تحت پیگیری‌های قانونی" قرار می گیرند.

علی‌رغم وجود این توضیح در خبر، اصرار دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد بر این مسئله و اشاره به سفر وی به‌منظور ماموریت‌های سازمانی هم بر حساسیت‌ها اضافه کرد و هم این سؤال را دامن زد که رئیس دفتر هیات امنای دانشگاه با شرح وظایف مشخص چه ماموریت سازمانی مشخصی در قبال دفاتر خارج از کشور این دانشگاه دارد

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:39 عصر     |     () نظر
چهارشنبه ?? مهر ????


محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: اگر اظهارات جرج سوروس در دیدار خاتمی واقعیت داشته باشد، باید گفت انالله و اناالیه راجعون؛ واقعاً برای جامعه سیاسی ما این مصیبت بزرگی است.

به گزارش رجانیوز، حبیبی که در پایان نشست دبیران این حزب سخن می گفت، افزود: البته ما منتظر اظهارنظر آقای خاتمی در مورد مطالب سوروس هستیم.

جورج سوروس رییس هیات مدیره موسسه جامعه باز (OSI) در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک برگزار شد، با اشاره به دیدارش با خاتمی رییس جمهور سابق ایران گفت: خاتمی به من گفت با حکومت مذهبی نمی‌توان به دمکراسی دست یافت.

حبیبی همچنین با اشاره به شرارت گروهک فتنه در مراسم روز قدس گفت: هر کس که کمترین بهره هوشی داشته باشد می فهمد خط آمریکا در ایران خط التهاب و تشنج آفرینی است.

وی با تجلیل از حضور حماسی ملت در راهپیمایی روز قدس اظهار داشت: در حالی که اصولگرایان در حال آفرینش فضای برادری، مهربانی و حسن ظن در جامعه هستند، خط التهاب مسیر ناسزا و تهمت به نظام و مردم را پیش گرفته است و نمی گذارد مسئولان نظام گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت را به پیش ببرند و هر روز غائله ای برپا می کنند.

حبیبی با اشاره به چگونگی برخورد با این پدیده تصریح کرد: هر انقلاب را با دشمنان آن باید شناخت، انقلاب اسلامی هیچ روزی بی دشمن نبوده است، انقلاب امروز در اوج بالندگی و حیات خود می باشد طبیعی است این نوع مقاومتهای شیطانی در درون و برون آن دیده شود.

حبیبی با تاکید بر اینکه مردم طی 30 سال گذشته مثل فولاد زیر فشار دشمن سرسخت انقلاب آبدیده شده اند، بیان داشت: مردم همیشه در وقت خود بویژه در انتخابات قدرت خود را در تبری از خط التهاب و دشمنی نشان داده اند، دشمنان قدرت مردم را دست کم گرفته اند.

وی با اشاره به برخی شعارهای انحرافی خط التهاب در روز قدس اظهار داشت: موسوی و خاتمی باید بطور شفاف مرز خود را با کسانی که از اسرائیل غاصب دستور می گیرند مشخص کنند، عصبانیت آنها از نتایج انتخابات نباید آنها را در دامن سیاستهای رژیم صهیونیستی بیندازد. عصبانیت نباید آنها را در مقابل آرمان امام(ره) و آرزوی ملت برای رهایی قدس شریف قرار دهد.

دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اظهارات کروبی مبنی بر تکرار ادعاهای بی اساس علیه نظام گفت: آقای کروبی یکبار می گوید و می نویسد که صحت و سقم مطالب مربوط به آزار جنسی برایش روشن نیست یکبار هم طوری می گوید و می نویسد که گویا صحت دارد.

وی افزود: شجاعتی که آقای کروبی برای خودشان قائل هستند و موازین شرعی حکم می کند که ایشان صریحاً اعلام کنند که مطالبی شنیده اند و رسیدگی به آن را به قوه قضائیه محول نموده اند و بیش از این خودشان را در دام دشمنان گرفتار نکنند.

وی افزود: سئوال ما از آقای کروبی این است که آیا افسانه هایی نظیر ترانه موسوی و عاطفه امام هشداری برای شما نبوده است؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:37 عصر     |     () نظر

دروغ های شاخدار
به نقل از سایت آینده : (از سوی دیگر یکی از اتفاقات راهپیمایی دیروز، جدی شدن حضور معترضین در شهرهایی غیر از تهران شامل مشهد، اصفهان و شیراز بود که البته بعضا با موج دستگیری همراه بود.

گزارشها از مشهد حاکی است تعدادی از افراد که حتی با شال سبز به سمت حرم در حرکت بودند، دستگیر شده‌اند، در حالی که داشتن شال سبز به معنای ارادت به اهل بیت، در مردم مشهد سابقه‌ای دیرینه دارد، هرچند گزارشها حاکی از آن است که اکثر این افراد پس از چند ساعت آزاد شده‌اند.
در حالی که به نظر می‌رسد با گذشت 3 ماه، بخشی از اعتراضات از تهران به کلانشهرها سرایت کرده، بهتر است از تجربیات برخورد نیروهای امنیتی در پایتخت ، در سایر کلانشهرها استفاده شود تا با کاهش تنش و درگیری، مانع رخ دادن حوادث تلخ باشیم
.)
http://www.ayandenews.com/news/12935/

و در انتها لینک بسیاری از سایتهایی که در این زمینه گزارش ارائه کرده قرار داده و از همگان دعوت می شود که فیلمها و عکسها را با دقت ببینند و پی به آنچه در بالا گفته شد ببرند و هرکس اگر فیلمی از سایر شهرهای ایران نیز دارد ،بفرستد تا ما هم با آنها در ایام عید سعید فطر بخندیم به اندک جمعیت 2 الی 3 نفره شان !!!
دیگر تمام شد
!
حاشیه‌های حضور موسوی، کروبی و خاتمی

http://alef.ir/1388/content/view/53766/
میرحسین موسوی یکی از کاندیداهای ناکام دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی که قصد حرکت در خیابان انقلاب به سمت چهارراه ولیعصر را داشت؛ با ممانت مردم و جمع کثیری از راهپیمایان روز قدس در تهران روبرو شد. 
راهپیمایان هنگام دیدن خودروی حامل موسوی با سر دادن «شعارهای مرگ بر منافق» و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و شعار مرگ بر ... اعتراض خود را نسبت به عملکرد وی در حوادث اخیر پس از انتخابات نشان داده و مانع از حضور وی در صفوف بهم فشرده خود شدند. 
* محمد خاتمی نیز که قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران با پائین‌آمدن از خودروی خود به جمع راهپیمایان بپیوندند، پس از پایین آمدن از خودرو با خشم مردم شرکت‌کننده در این راهپیمایی روبه شد که شعارهای "مرگ بر ضد ولایت فقیه "، "مرگ بر منافق "، "منافق برو بیرون " و مرگ بر ... را روانه وی می‌کردند. 
* حامیان سید محمد خاتمی، موسوی و کروبی با صدور بیانیه‌ها و سخنرانی و همچنین رسانه‌های غربی از طریق حجم وسیع تبلیغاتی در چند روز اخیر قصد داشتند فلسفه وجودی روز قدس که مبارزه با استکبار جهانی و آمریکا و اسرائیل و انگلیس است را تغییر داده و از این یوم‌الله در جهت ادامه اغتشاشات پس از انتخابات بهره‌گیری کنند که این اقدام آنها با پاسخ صریح و سریع مردم مواجه شد. این بار نیز مردم چنان گذشته استکبار جهانی و اذناب آنها را بیش از پیش ناامید کردند. سرمایه گذاری دشمن بار دیگر ناکامی خود را به نمایش گذاشت و مردم حماسه ای دیگر در دفاع از نظام و انقلاب خلق کردند. 
* کروبی نیز که سعی داشت از حوالی ساختمان متعلق به روزنامه اعتماد ملی واقع در خیابان کریم‌خان زند به راهپیمایان بپیوندد با شعارهایی از جنس همان شعارهای مردم در واکنش به خاتمی و موسوی (مرگ بر منافق و مرگ بر ضدولایت فقیه و مرگ بر ...) مواجه و در اثر اعتراض مردم مجبور به ترک صحنه شد. * اعتراض‌های صریح و سریع مردم به خاتمی، کروبی و موسوی که در پاسخ به اظهارات اخیر این افراد مبنی بر استفاده ابزاری از روز قدس به منظور پیگیری مطالبات سیاسی جریان متبوعشان صورت می‌گرفت، موجب شد که جملگی صحنه را ترک کرده و عطای حضور را به لقای حفظ تتمه آبرو ببخشند. * جمعی از طرفداران موسوی صورت خود را با پارچه‌های سبز پوشانده و با کف و سوت و هو کردن در حال پیمودن مسیر خیابان انقلاب و در پاره‌ای از اوقات درگیری با راهپیمایان و نیروی انتظامی بودند که سرانجام سیل خروشان شرکت‌کنندگان در این راهپیمایی با حلقه زدن دور این افراد و سر دادن شعارهای "مرگ بر منافق "، "مرگ بر جیره‌خوار " و ... آنها را مشایعت کرده و در نهایت در چهارراه کالج، خیابان قدس، خیابان فلسطین و سایر خیابان‌های منتهی به خیابان انقلاب و خیابان آزادی آنان را به بیرون از مسیرهای راهپیمایی هدایت کردند. 
این افراد که در طول این مسیر با شعارهای تحریک‌آمیز و با استفاده از چوب پرچم قصد درگیری با مردم و اخلال در روند راهپیمایی داشتند، با تیزبینی مردم و بدون درگیری به بیرون از مسیر راهپیمایی هدایت و در نهایت متفرق شدند. 

* تعدادی از آقایان سبزپوش طرفدار موسوی که با کف و سوت قصد اخلال در راهپیمایی عظیم مردم را داشتند، در دست‌های خود بطری‌های آ‌ب آشامیدنی نیز حمل و در مواردی آشکار روزه خواری می کردند. احیاناً اینان فراموش کرده‌بودند که حداقل برای ظاهرسازی، روزه خواری خود را پنهان کنند. 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:32 عصر     |     () نظر
پدیده ای متوهم به نام دیکتاتور سبز سه شنبه 1388/06/31 21:37

در تعاریف سیاسی دیکتاتوری نوعی قدرت مداری است که دارای ویژگی های متعددی است از جمله :به دست آوردن قدرت دولت با شکستن قانونهای پیشین و به کار بردن قدرت در جهت منافع گروه اندک و......


و از طرف دیگر در کلام حضرت امام ره نیز ویژگی های دیکتاتور این گونه آمده که : " از مفاسدى که دیکتاتورى دارد و دیکتاتور مبتلا به آن هست این است که یک مطلبى را که القا مى‏کند، بعدش نمى‏تواند، قدرت ندارد بر خودش که این مطلبى که القا کرده است اگر خلاف مصلحت است، اگر خلاف مصالح، فرض کنید، کشور خودش هم هست، خلاف مصلحت ارتش هم هست، نمى‏تواند که از قولش برگردد؛ مى‏گوید: گفتم، و باید بشود! این بزرگترین دیکتاتوریهاست که انسان به آن مبتلا هست که «چیزى که گفتم باید بشود» و لو اینکه یک کشور به تباهى کشیده بشود. این دیکتاتورى هیتلر و امثال اینها از این قماش دیکتاتورى بود که وقتى مثلًا مشاهده این معنا را مى‏کند که خطا کرده است و نباید این طور حمله را به مثلًا شوروى بکند، این را اظهار نمى‏کند؛ عقیده‏اش این است که «باید این کار بشود» «گفتم و باید بکنم». دیدید که این شخص که گفت «باید بشود» آن طور به مذلت کشیده شد"
صحیفه امام    ج‏14 ویژگى‏ها و مفاسد دیکتاتورى .....  ص : 92


و از طرف دیگر  رهبری عزیز نیز در نماز جمعه باشکوه 29 خرداد مطالبات غیر قانونی را مسبب دیکتاتوری می نامند بطوریکه می فرمایند :"این تصور هم غلط است که بعضى خیال کنند با حرکات خیابانى، یک اهرم فشارى علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونى، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتورى است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه‏ى غلطى است. عواقبى هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد."


پس در اینجا می توان نتیجه گرفت که رفتار غیر قانونی سبب بروز دیکتاتوری می شود و هر کسی که امر به گذر از قانون می کند یک دیکتاتور است و دیکتاتور کسی است که پس از اینکه متوجه شد گفتارش اشتباه است کودکانه بر حرف خود پای می فشرد و حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست و راه ناصواب خود را ادامه می دهد .


با توجه به گفتار و نتیجه گیری بالا آخرین نخست وزیر ایران را در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم  به بررسی می نشینیم :


 الف ) دونکته مهمی که عموما مهندس موسوی بر آن تاکید می کرد قانون گرایی و خط امامی بودن بود که در مبارزات انتخاباتی از جمله در جریان مناظره با دکتر احمدی نژاد بسیار بر این دو نکته پافشاری کرد .

 اما در همان دوران وی در مناظره ی او با مهدی کروبی کار به جایی رسید که آقای مهندس بارها به دکتر احمدی نژاد تهمت دروغگویی زدند و قانون تهمت زدن و توهین نمودن به شخص دوم مملکت را جرم تلقی می کند و این اولین قانون گریزی مهندس موسوی بود تا جاییکه در حرکتی زشت و دون شان نامزد ریاست جمهوری در آمارها دستکاری نموده و حقیقت را وارونه جلوه دادند و از قول یک موسسه صهیونیستی ایران را جزء کشورهای ایران را جزء کشورهای فاسد نام بردند که حتی مقام معظم رهبری نیز به آن معترض شدند .

" از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانى‏ها را براى من مى‏آوردند و من میدیدم یا گاهى مى‏شنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغ‏گوئى متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامه‏هاى جعلى براى دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، مى‏بینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشى کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبت‏هاى خجالت‏آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند."
 نماز جمعه 29/3/88

و البته ستاد ایشان قانون گریزی را قبل از او شروع نموده و در حرکتی خلاف قانون قبل از مهلت شروع تبلیغات اقدام به توزیع پارچه های سبز و بعضا عکس هایی نموده بود .


ب) اما دیگر حرکت غیر قانونی وی کنفرانس خبری وی در ساعت 23 روز بیست و دوم خرداد ماه بود که خود را پیروز انتخابات عنوان نمود و اعلام کرد هر نتیجه دیگری معنای تقلب در انتخابات را می رساند و به هواداران خود اعلام نمود که به خیابان ها آمده و جشن پیروزی گرفته شود در صورتی که یکی از دوستان  که در غرب تهران از ناظرین شورای نگهبان بود اینطور عنوان نمود که تا ساعت 30:23 در اکثر صندوق ها رای گیری می شده است و قطعا نتیجه معلوم نبوده ( با توجه به اینکه رای میرحسین موسوی در غرب شمال تهران بالا بود ) پس می توان عنوان کرد که این هم نوعی دروغ بوده و هم قانون شکنی .


ج) با معلوم شدن آرای واقعی مردم رفتار های غیر قانونی مهندس حالت مشهود تری به خود گرفت و وی با عنوان کردن این مطلب که تقلب گسترده ای در انتخابات شده مردم را دعوت به ریختن به خیابان ها کرده و از آنها خواست به صورت مسالمت آمیز حق خود را پس بگیرند که این نیز خود حرکتی غیر قانونی بود و نظم عمومی را برهم می زد بطوریکه قانون صراحت دارد که کاندیدا ها در صورت اعتراض باید به مراجع ذی صلاح دعوی خود را ببرند نه در کف خیابانها و حتی رهبری نیز بارها بر لزوم پیگیری از مجاری قانونی تکید کردند :

 "بله، ممکن است کسانى همانطور که حالا آقایان هم ذکر کردید، اشکالات و اعتراضاتى را بر مجارى گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند، که البته، راه‏هاى قانونى وجود دارد. رسیدگى به اینها حتماً باید انجام بگیرد. مواردى را آقایان ذکر کردید. من درخواست میکنم از آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شوراى نگهبان که به این موارد دقیقاً رسیدگى کنند. اگر چنانچه بعضى از اشکالات مقتضىِ این هست که پاره‏اى از صندوقها بازشمارى بشود، اشکالى ندارد. حالا مثلاً یک مورد را آقایان ذکر کردند که آن شخص گفته که رأى فلان نامزد این تعداد است، بعد در شمارش تعداد دیگرى معرفى شده؛ خیلى خوب، کارى ندارد؛ صندوقهاى مورد اشکال را، یا به طور تصادفى تعدادى از صندوقها را بازشمارى کنند؛ خودِ نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببینند، تا اطمینان کامل براى همه حاصل بشود ."
در دیدار نمایندگان کاندیداها و مسئولین انتخابات


"بنده این را گفتم، شوراى محترم نگهبان هم همین را قبول دارند که اگر کسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسیدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برنده‏اند، بعضى برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتى دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبهه‏اى هست، از راه‏هاى قانونى پیگیرى بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالى در قانون نیست. همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسى بشود. بنده از شوراى محترم نگهبان خواستم که اگر مواردى خواستند صندوقها را بازشمارى بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت کنند، امضاء کنند. بنابراین، هیچ مشکلى در این جهت وجود ندارد."
    نماز جمعه بیست ونهم خردادماه هشتاد و هشت


د) در صورتی که قانون اساسی صراحت دارد که همه تجمعات باید با مجوز وزارت کشور صورت بگیرد شخص مهندس موسوی در چند تجمع غیر قانونی شرکت کرده و با بالا رفتن از سقف ماشین و .... دیگران را نیز تهییج نموده است از قبیل تجمع در خیابان آزادی به سمت میدان آزادی ، میدان حضرت امام ره و.... که این رفتار نیز رفتاری است که قانون را به صراحت زیر پا می گذارد و منجر به دیکتاتور شدن می شود .


و اما در باب خط امامی بودن آقای مهندس :


الف ) در بحث پشتیبانی ایشان از ولایت فقیه که اساسا احتیاجی به توضیح نیست او بدون توجه به توصیه رهبری به میرحسین که جنس شما از جنس این افراد در خیابانها نیست ، بارها در کنار این افراد در خیابان ها حضور پیدا کرد و از طرف دیگر توصیه ی عمل به قانون را هم در بیانیه ای متعدد ایشان و اظهار نظر خالی از منطقش در یکی از بیانیه ها مبنی بر عدم مشروعیت دولت می توان مشاهده نمود که در آنها بیشتر به تشجیع مردم به نافرمانی مدنی مبنی بر اعتراض ( هرچند مسالمت آمیز ) می پردازد .


ب) باز در این جا نیز جادارد زیر پا گذاشتن قانون توسط میرحسین موسوی را در مقابل نظرات امام ره ببینیم که حضرت امام ره فرموده است :" قانونى بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونى نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشورى باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمى کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون مى‏شود.


اگر یک جایى عمل به قانون شد و یک گروهى در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معناى دیکتاتورى است که مکرر گفته‏ام که قدم بقدم پیش مى‏رود، این همان دیکتاتورى است که به هیتلر مبدل مى‏شود انسان، این همان دیکتاتورى است که به استالین انسان را مبدل مى‏کند. اگر قانون در یک کشورى عمل نشود، کسانى که مى‏خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانى هستند که به صورت اسلامى پیش آمده‏اند یا به صورت آزادى و امثال این حرفها"
صحیفه امام    ج‏14 قانونگرایى و احترام و خضوع در مقابل قانون .....  ص : 413


   و جالب است که دراین گفتار حضرت امام ره دقیقا آن نوع رفتاری که مورد تایید موسوی است به دیکتاتوری و عمل خلاف قانون تعبیر شده که این حامی سینه چاک خط امام ره مرتکب آن شده است .


ج ) و اما در بحث روز قدس ، این ابتکار خمینی کبیر ره که باعث عزت و سربلندی جهان اسلام و خاری در چشم استکبار جهانی است . چقدر حضرت امام تاکید کرد که این روز روز اسلام است و قدس متعلق به مسلمین ؟ چه میزان ایشان خطر صهیونیسم را به ما گوشزد کرد ؟ ایشان تا چه حدی به این مساله حساس بودند و مردم را در روز جمعه آخر ماه مبارک بسیج می فرمودند که با مشت های گره کرده بغض جهان اسلام را نسبت به صهیونیزم فریاد کنند از جمله اینکه ایشان فرموده بودند:

" من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى‏خواهم که براى کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى‏کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و مى‏تواند تعیین‏کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته"
صحیفه امام    ج‏9 پیام به مسلمین ایران و جهان درباره انتخاب«روز قدس» .....  ص : 267


یا فرمودند :

" بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
روز قدس، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین‏
 «روز قدس» یک روز جهانى است. روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایى است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس مى‏دانند، و عمل مى‏کنند به آنچه باید بکنند. و منافقین- آنهایى که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایى دارند و با اسرائیل دوستى- در این روز بى‏تفاوت هستند، یا ملتها را نمى‏گذارند که تظاهر کنند. روز قدس روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود، باید ملتهاى مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همان طور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جُرثومه‏هاى فساد را به زباله دانها بریزند. روز قدس روزى است که باید این دنباله‏روهاى رژیم سابق در ایران، و آن توطئه‏چینهاى رژیم فاسد و ابرقدرتها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند. روزى است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم؛ و برادران لبنانى را از این فشارها نجات بدهیم. روزى است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم."
صحیفه امام    ج‏9 روز قدس، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین .....  ص : 276

روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود. روز قدس روزى است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین بهوش بیایند
 صحیفه امام، ج‏9، ص: 277


و البته دیدیم که هواداران موسوی ( که البته وی نیز در میان آنها حضور داشت ) چگونه ندای اسلام سر دادند و چگونه خوراک برای مزدوران صهیونیسم بین المللل درست کردند و چگونه فریاد امام خواهی سردادند و از اسلام در مقابل استکبار دفاع نمودند . افرادی که به روز قدس که اعتقاد نداشتند به کنار به دستورات الهی نیز وقعی ننهائه بودند و عموا در دستان خود بطری های آبی حمل می نمودند و البته از شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نیز ناراحت می شدند .


اما در آخر می توان این مرد متوهم سبز را به دیکتاتور تعبیر کرد به جهت اینکه اگر هواداران خط امامی موسوی به این مطلب امام ره که در زیر می آید توجه کنند فرد دیگری را نمی توانند دیکتاتور فرض کنند زیرا که حضرت امام ره فرمودند : " . اگر بنا باشد که یک جایى دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى است. دیکتاتورى همان است که نه به مجلس سر فرود مى‏آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأیید شوراى نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همین طور به همه ارگانها "
 صحیفه امام، ج‏14، ص: 415


پس اگر خوب توجه کنید می بینید که در هر مرحله موسوی نه به رای شورای نگهبان توجهی کرد نه به تاکیدات دلسوزانه ی برخی نمایندگان توجه کرد و نه به اعترافات شرعی و قانونی همفکرانش در مقابل قاضی صالح وقعی نهاد و این همان دیکتاتوری است


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:29 عصر     |     () نظر
چه کسی پشت تجمعات ضد ایرانی نیویورک است؟

با نزدیک شدن به پنجمین سخنرانی "محمود احمدی‌نژاد "،‌ رئیس‌جمهور ایران در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، تلاش‌های بسیاری برای تحت‌الشعاع قرار دادن حضور رئیس‌جمهور ایران صورت می‌گیرد.

به گزارش فارس، در حالی که تلاش برخی کشورها برای شکست محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری و ایجاد فضای متشنج در ایران،‌ بدون نتیجه ماند، برخی گروه‌ها و به خصوص لابی صهیونیستی آمریکا از هفته‌ها پیش مشکلاتی برای محل سکونت و هتل ویژه اسکان رئیس‌جمهور و هیئت همراه وی بوجود آورده و اخیرا نیز وعده برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل مقر سازمان ملل و در اعتراض به حضور ریاست‌جمهوری ایران را داده‌اند.
این گزارش حاکیست،‌ یک منبع آگاه در گفت‌وگو با فارس و با ارسال مدارکی که حاوی یک نامه است از دست‌های پشت‌پرده برگزاری اجتماع ضد احمدی‌نژاد، خبر داد.

دلیل ارسال این نامه، فراخوانی است که به منظور برگزاری یک تظاهرات گسترده در مقابل سازمان ملل و در اعتراض به حضور دکتر "محمود احمدی‌نژاد "، رئیس‌جمهور ایران، منتشر شده است.

نویسنده این نامه در ادامه با اشاره به نفوذ شدید لابی صهیونیست در آمریکا می‌نویسد: همانطور که پیش از این نیز تاکید کرده‌ایم،‌ ما با قاطعیت اعتقاد داریم که صدها میلیون دلار آمریکا به سازمان سیا اختصاص داده شده تا همگام با انگلیس و اسرائیل به تحریک "انقلاب نرم "ی بپردازد که در واقع نقطه آغازی برای اتفاقاتی بود که بعد از انتخابات ایران به وقوع پیوست.

تلاش‌ برای تشدید فشارها علیه رئیس‌جمهور ایران تا حدی بوده که هتل محل اقامت احمدی‌نژاد، به عنوان نماینده رسمی یک دولت خارجی که کشورش عضو سازمان ملل متحد است، به علت فشار و تهمت‌هایی که توسط سازمان‌های قدرتمند سیاسی و مذهبی اعمال شد، از پذیرفتن میزبانی رئیس‌جمهور ایران خودداری کرده است.
اما تلاش‌ها برای سازمان‌دهی تجمعات اعتراضی علیه احمدی‌نژاد در حالی صورت می‌گیرد که سال گذشته نیز فراخوان مشابهی به منظور اعتراض به حضور رئیس‌جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، منتشر شده بود که حامیان آن تجمع نیز صهیونیست‌ها، طرفداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در لیست سازمان‌های حامی تروریسم قرار دارد و سلطنت‌طلبان بوده‌اند.

همچنین از دیگر نکات قابل توجه اجتماع سال گذشته می‌توان به حضور دانشجویان یهودی که از نقاط مختلف جهان برای حضور در این اعتراض به نیویورک آورده شده بودند و نیز وجود تعداد زیادی پرچم شیر و خورشید، که در حقیقت پرچم رژیم شاهنشاهی ایران بوده‌ است، اشاره کرد.

اما امسال با توجه به جار و جنجال‌های تبلیغاتی که علیه دولت ایران صورت گرفته و همچنین با توجه به انتشار پیوسته اخبار نادرستی که در رابطه با اعتراضات پس از انتخابات ایران صورت می‌گیرد، قطعا افراد بیشتری از میان کسانی که برای پیوستن به فراخوان براندازی دولت ایران،‌ تشویق شده‌اند، در اجتماع اعتراضی امسال حضور خواهند یافت که البته بسیاری از این افراد یا از خانواده‌هایی هستند که پس از انقلاب ایران و به دلیل دشمنی با این انقلاب، ایران را ترک کرده‌اند و یا اینکه افرادی هستند که رویای ایجاد یک سبک زندگی کاملا غربی در ایران را در سر می‌پرورانند.

اما سوال اساسی اینجاست که آیا دعوت به حضور در اجتماع اعتراضی علیه رئیس‌جمهور ایران، یک اقدام خودجوش از سوی مخالفان ایران و وابستگان آنهاست؟

برای یافتن پاسخ این سوال به لیست حامیان اجتماع اعتراضی امسال توجه کنید که دست‌کم 50 گروه‌ صهیونیستی از جمله "ایپک " در آن حضور دارند.
نکته قابل تامل دیگر این است که بیش از 25 هزار یهودی در ایران زندگی می‌کنند و تنها در تهران دست‌کم 22 کنیسه (پرستشگاه یهودیان) وجود دارد. در همین حال ایران پس از اسرائیل، بیشترین جمعیت یهودی در خاورمیانه را در خود جای داده است.

همچنین باید در اینجا به گزارش "راجر کوهن " (Roger Cohen)، خبرنگار نشریه "نیویورک‌تایمز " که اخیرا به ایران سفر کرده بود، اشاره کنیم؛ کوهن در این گزارش نوشت: شاید من در بیان حقایق با تعصب عمل کنم اما باید حقیقت نزاکت و خوشرفتاری ایرانیان با یهودیان را بیان کنم. شاید نوشتن این مطالب به این دلیل باشد که من نیز یک یهودی هستم و کمتر پیش آمده که به گرمی ایران با من رفتار شده باشد. و یا شاید من تحت تاثیر این حقیقت قرار گرفته‌ام که با وجود خشم و اعتراض ایرانیان نسبت به فجایع غزه، تلویزیون ایران هیچ‌گاه توهین و یا بی‌حرمتی به یهودیان نکرد. و یا حتی شاید من تحت تاثیر آزادی بیان موجود در ایران قرار گرفته‌ام بطوریکه این آزادی به حدی است که اقدامات مشابه در محافل یهودی-‌آمریکایی خطرناک خواهد بود.

نویسنده این گزاش با اشاره به روابط دوستانه میان یهودیان و مسلمانان ایرانی می‌‌نویسد: پایگاه اینترنتی یهودیان ایران، در واکنش به کشتار غزه مطلب زیر را منتشر کرد:

صبح روز سه‌نشبه 30 دسامبر (سال 2008)، تجمعی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تشکیل شده تا به جنایات جنگی اسرائیل و کشتار مردم بی‌گناه نوار غزه اعتراض کند. معترضان که "سیامک ماراصدق "، نماینده یهودیان در مجلس، نیز آنها را همراهی می‌کند، پلاکاردهایی در دست دارند که شعارهای ضد اسرائیلی به فارسی و عبری بر روی آنها نوشته شده است؛ معترضان با محکوم کردن حملات وحشیانه اسرائیل به مردم بی‌دفاع غزه خواستار بازگشت آرامش و امنیت به منطقه شده‌اند.

همچنین برای درک بیشتر وضعیت یهودیان ایرانی می‌توان به گزارش مجله یهودیان کانادا توجه کرد که در جولای 2007 از رد پیشنهاد اسرائیل از سوی یهودیان ایرانی خبر داد. در این گزارش آمده: جامعه یهودیان ایران که نماینده جامعه قدرتمند 25 الی 35 هزار نفری یهودیان این کشور است، پیشنهاد دولت اسرائیل برای هجرت یهودیان ایرانی به اسرائیل را رد کرد. این در حالی است که اسرائیل پیشنهاد کرده بود به هر یهودی که به اسرائیل مهاجرت کند، مبلغی معادل5300 دلار کانادا، پرداخت می‌کند. جامعه یهودیان ایران که به شدت از پیشنهاد اسرائیل انتقاد کرده بود، در بیانیه خود تاکید کرد: "هویت یهودیان ایرانی قابل معامله به هیچ مبلغی نیست(...) یهودیان ایران جزیی از قدیمی‌ترین ایرانیان هستند و هویت و فرهنگ ایرانی خود را دوست دارند. بنابراین تهدیدات و چنین اغواگری‌های ناپخته سیاسی، باعث نمی‌شود که یهودیان ایران، هویت ایرانی خود را پاک کنند. "

نویسنده این گزارش روشنگرانه در رابطه با عوامل پشت‌پرده برگزاری تجمعات ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل متحد، پس از بیان روابط خوب میان مسلمانان و یهودیان ایران، می‌پرسد: با این حال، چرا چنین اجتماعاتی توسط سازمان‌های صهیونیست ایجاد و رهبری می‌شود؟

همچنین بسیار شرم‌آور و تکان‌دهنده است که سازمان‌های بزرگ معدودی از جمله " سنت‌جان یزدانی "، " اتحادیه معلمان آمریکا " و "جامعه ملی پیشرفت رنگین‌پوستان " و برخی افراد هوشمند که خود می‌بایست بهتر از حقایق آگاه باشند، در انجام وظایف خود اهمال کرده و بر وقایع دروغین و نامشروعی همچون این "تجمع اعتراضی برای آزادی "، صحه می‌گذارند.
این گزارش در ادامه با اشاره به وجود لیست حامیان تجمع اعتراضی موسوم به "حمایت از آزادی در ایران " در پایگاه اینترنتی برگزار کنندگان این تجمع، می‌نویسد: سران این تجمع که دو سازمان یهودی نیز در میان آنها حضور دارند عبارتند از:

- "جوامع یهودیان متحد " (UJA)، این سازمان که سال گذشته خبری در رابطه با ایجاد یک جبهه تبلیغاتی برای بدنام ساختن دولت ایران و بی‌ثبات‌سازی ایران از طریق تمامی حوزه‌های رسانه‌های خبری، منتشر کرد، هم‌اکنون قدرتمندتر ظاهر شده است بطوریکه مدعی شده: رویداد روز پنجشنبه همچنین شامل لابی با نمایندگان کنگره آمریکا برای تصویب قوانینی به منظور وضع تحریم‌های بیشتر علیه ایران و دیدار با مقامات سفارت‌خانه‌های خارجی از جمله مقامات سفارت‌های ایتالیا، هند و روسیه نیز خواهد بود تا بر اهمیت تشکیل یک جبهه متحد بین‌المللی علیه ایران، تاکید شود.

این گزارش در ادامه با اشاره به روز برگزاری اجتماع ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل، می‌نویسد: این روز، عنصر مهمی در افزایش آگاهی مردم در رابطه با تلاش‌های ضد ایرانی‌ است که هم جامعه یهودیان و هم باقی ایرانیان را هدف گرفته است. بطوریکه این اقدام هم‌اکنون توسط " کنفرانس روسای سازمان‌های غالب یهودی آمریکا "، " شورای امور عمومی یهودیان "، "جوامع یهودیان متحد " و "کنفرانس ملی یهودیان جماهیر شوروی " که بیشتر به نفع یهودیان روسیه، اوکراین، کشورهای حوزه بالتیک و اروپا و آسیا فعالیت می‌کند، رهبری می‌شود.

- "شورای روابط عمومی یهودیان نیویورک "، که به عنوان مرکزی برای هماهنگ ساختن بیش از 60 سازمان یهودی در شهر نیویورک، فعالیت می‌کند.

- "کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو "؛ در رابطه با این سازمان کافی است تا به خبری که یک پایگاه اینترنتی ایرانی-فرانسوی منتشر کرده توجه کنید: "برخی از همفکران و پشتیبانان ما، نام 72 شرکت کننده در تجمع اعتراضی را در اختیار ما گذاشته‌اند که در میان آنها نام چندین تن از تجزیه‌طلبانی دیده می‌شود که به دنبال نابودی ایران و تجزیه و تقسیم منطقه به بهانه حق خودمختاری مردم هستند که البته چنین رویداری برای شرکت‌های نفتی خارجی بسیار سودمند خواهد بود.(...) عجالتا باید ذکر کرد که کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو نیز منحصرا از افراد وابسته به جنبش‌های "مجاهدین "، تشکیل شده است.
همچنین باید توجه داشت که برخی از حامیان تجمع اعتراضی علیه ایران، را گروه‌های محافظه‌کار جمهوری‌خواهی همچون: " گو پراود " (Go Proud)، " جمهوری‌خواهان هیپ‌هاپ " (HipHop Republicans) و "جمهوری‌خواهان لاگ‌کابین " (Log Cabin Republicans)، تشکیل می‌دهند.

از دیگر حامیان این تجمع می‌توان به گروه‌های زیر اشاره کرد:
- "ائتلاف یهودیان جمهوری‌خواه "
- شبکه تلوزیونی "پارس تی‌وی " که آرم آن نماد شیر و خورشید شاه سابق ایران و سلطنت‌طلبان کنونی است.
- "پروژه دیوید "، که از سوی دانشگاه "دنیل پایپز " نومحافظه‌کار ایجاد شده است. پروژه دیوید، یک سازمان دست راستی و ضد اسلام است.
- پایگاه اینترنتی " انقلاب مخملی " که احمدی‌نژاد را یک دیکتاتور می‌نامد. این درحالی است که دیکتاتور معمولا برای توصیف رهبرانی استفاده می‌شود که از قدرت زیادی که در اختیار دارد سوءاستفاده می‌کند و به ویژه قدرتی دارد که می‌تواند بدون ممانعت مجلس قانونگذاران، قوانین دلخواهش را تصویب کند. اما احمدی‌نژاد هیچ‌یک از این مشخصات را دارا نیست و با رای اکثریت مردم به قدرت رسیده است.

- "بنیاد دموکراسی ایران "؛ نشریه " ماندلی ریویو "، درباره این بنیاد نوشت: جستجوهای اینترنتی، جزئیات کمی از این سازمان بدست می‌دهد. در حقیقت پایگاه اینترنتی این سازمان نیز پر از اشکال است و تنها سه یا چهار پیوند (لینک) فعال در آن وجود دارد. یکی از این پیوندها مربوط به مجموعه‌ای از وبلاگ‌های دست‌راست و نومحافظه‌کار است که با عنوان "حمایت از دموکراسی واقعی در ایران "، ارایه شده‌اند؛ نام برخی از این وبلاگ‌ها عبارتند از: " اول آمریکا را دوست بدارید "،‌ "‌آمریکایی‌های امپریالیست " و " راست‌های بنیادگرا "؛

پیوند دیگری که در این پایگاه وجود دارد مربوط به فرم ثبت‌نام نشریه خبری این سازمان با عنوان " خلاصه‌ای از ایران " منتشر می‌شود و اشتراک یک ساله آن 1100 دلار هزینه دارد. اما جالب اینجاست که در لیست اعضای این نشریه تنها نام یک نفر به چشم می‌خورد که او نیز کسی نیست جز " کنث تیمرمن " (Kenneth Timmerman) که یک نومحافظه‌کار افراطی و عضو پروژه "خطر کنونی " است. وی همچنین حامی مالی نشریه نومحافظه‌کار "نشنال ریویو " و همتای شدیدا راستی آن یعنی "فرانت‌پیج‌مگزین " است.
همچنین جالب است بدانید که عبارت "درباره درخواست بنیاد دموکراسی برای ایران بیشتر بدانید و دریابید که چگونه می‌توانید رژیم هسته‌ای ایران را متوقف کنید! " که در پایگاه اینترنتی این بنیاد به چشم می‌خورد، دقیقا عمان عبارتی است که "جرج بوش " در 23 ژانویه سال 2006، بیان کرد.

اما مسئله مهم دیگر این است که این بنیاد موسوم به دموکراسی برای ایران، از چه مکان‌هایی پول دریافت می‌کند؟ طبق اسناد موجود در پایگاه اینترنتی " هیئت ملی دموکراسی "، بنیاد دموکراسی ایران از کمک‌های مالی این هیئت نیز بهره‌مند می‌شود. این در حالی است که هیئت ملی دموکراسی به دلیل انجام پروژه‌های محرمانه‌اش برای خرابکاری در انتخابات‌های آفریقای مرکزی و جنوبی و همچنین طرح‌‌هایش برای همدستی با سازمان سیا در بسیاری از جنبش‌های به اصطلاح مردمی اروپای شرقی و خاورمیانه، مشهور است.

اما برخلاف جار و جنجال‌های رسانه‌ای و ادعاهای حمایت از حقوق بشری که توسط جنبش‌های مذکور ایراد می‌شوند، این جنبش‌ها اغلب توسط مردان و زنانی اداره می‌شوند که به دنبال بدست آوردن بخشی از منافع و منابع کشور مورد هدفشان هستند.

همچنین به نظر می‌رسد بخش دیگر وجوه دریافتی بنیاد دموکراسی ایران، از سوی برخی گروه‌ها از جمله سازمان ایرانیان مخالف تامین می‌شود که توسط پسر شاه سابق ایران رهبری می‌شود. این گروه نه تنها به دنبال سرنگونی حکومت کنونی ایران است بلکه خواستار برقراری مجدد حکومت شاهنشاهی در ایران است.

ـ "سازمان صهیونیست‌ آمریکا "؛ این سازمان، مخالفت برخی گروه‌ها با تحریم ایران را شدیدا محکوم می‌کند. این سازمان همچنین، "گزارش ضداسرائیلی سازمان ملل " را محکوم کرده و مدعی شده این گزارش برپایه شواهد بی‌اساس و با تغییر استانداردهای قانونی، تهیه شده است.
سازمان صهیونیست آمریکا، نهم سپتامبر سال جاری نیز "هوگو چاوز "، رئیس‌جمهور ونزوئلا را به دلیل انتقاد از اسرائیل، محکوم کرد.

این سازمان همچنین "جین فاندا "، " دنی گلوور "، " آلیس واکر " و بسیاری از دیگر هنرمندان را که جشنواره فیلم تورنتو را به دلیل شرکت دادن فیلم‌های اسرائیلی تحریم کرده بودند، محکوم کرد.

- "کنفرانس روسای سازمان‌های غالب یهودی " که یک سازمان کاملا صهیونیستی و جنگ‌طلب است. این سازمان همچنین به منظور گسترش هژمونی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه تلاش می‌کند. برای مثال این سازمان قتل‌ عام بیش از هزار و 300 فلسطینی و تخریب خانه‌های آنها در غزه را رد کرد و در رابطه با این فاجعه نوشت: اگرچه تصاویری که از جنگ غزه بسیار دلخراش و آزاردهنده‌اند اما در حقیقت این تصاویر کاملا دروغ و فریبنده هستند. آنها یک ارتش مهاجم نیرومند را به تصویر کشیدند که با استفاده از جت‌های اف‌16 اقدام به بمباران مناطق غیرنظامی می‌کنند. این در حالی است که این مناطق توسط مبارزانی حفاظت می‌شود که تنها مجهز به موشک‌های ابتدایی هستند. اما اگر دید خود را وسیع‌تر کنید حقیقت این جنگ پدیدار می‌شود.

- "گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران "؛ این گروه کار نیز بخشی از کنفرانس روسای سازمان‌های غالب یهودی است.

نویسنده این گزارش جنبش "حمایت از آزادی در ایران " را وابسته به اسرائیل، نومحافظه‌کاران و مجاهدین خلق خوانده و می‌نویسد: "ریچارد سیلوراشتاین " (Richard Silverstein)، با بیان اینکه گروه حمایت از آزادی در ایران خواستار برگزاری تظاهراتی در 24 سپتامبر و همزمان با حضور احمدی‌نژاد در سازمان ملل، شده است، اقدام به افشاگری در رابطه با هویت این گروه نموده است: در نگاه اول به نظر می‌آید که گروه حمایت از آزادی در ایران چیزی بیشتر از یک گروه طرفدار اصلاح‌طلبان نیست. اما همانند دیگر مسایل مرتبط با ایران و اسرائیل، باید عمیق‌تر به این مسئله نگاه کرد تا مشخص شود حامیان این گروه چه سازمان‌هایی هستند(...) نکته جالب توجه در رابطه با لیست حامیان این آن است که سازمان‌های مهمی همچون "جوامع یهودیان متحد "،
"گروه جی‌استریت " و "صلح‌اکنون " که شدیدا از اسرائیل حمایت می‌کنند، در کنار اتحادیه‌های کارگری و سازمان‌های حقوق بشری قرار گرفته‌اند.

همچنین طبق گفته رئیس سازمان ملی ایرانیان آمریکایی، گروه حمایت از آزادی در ایران، یک گروه نومحافظه کار است که به دنبال تغییر رژیم در ایران و بوجود آوردن یک کشور سکولار است.
این گروه همچنین به سازمان افراطی و مجاهدین خلق که مخالف رژیم ایران بوده و از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده، وابسته است.
این نویسنده سپس به نقش وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در سازمان‌دهی تجمعات ضد ایرانی اشاره کرده و می‌نویسد: تمامی این اقدامات در واقع استراتژی کنفرانس روسای سازمان‌های غالب یهودی و وزارت خارجه اسرائیل برای تغییر شکل دادن ناسازگاری‌ ایران و اسرائیل از یک تقابل دو جانبه میان دو کشور به یک جبهه چند جانبه متشکل از هم‌جنس‌بازان، فمنیست‌ها، فعالان کارگری و اقلیت‌های مخالف با حکومت اسلامی ایران، در ذهن آمریکایی‌هاست که البته استراتژی هوشمندانه‌ای است.

در انتها می‌باید مطلبی در رابطه با کنفرانس روسای سازمان‌های غالب یهودی بیان کرد؛ در حقیقت آوازه حمایت این کنفرانس از اسرائیل موجب شده تا نقش پشت‌پرده‌اش در گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران ، پنهان شود. اما در اصل این گروه جبهه‌ای برای کنفرانس روساست و حتی ممکن است خود این گروه کار نیز متشکل از برخی سازمان‌های وابسته باشد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 1:27 عصر     |     () نظر
<   <<   101   102   103   104   105   >>   >