مجلس دانش، باغ بهشت است . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
روز قدس و سرکوب روشنفکران وابسته

امام روح الله

حضرت روح الله:

"روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با آمریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد"

?? مرداد ماه ????


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/2:: 8:19 عصر     |     () نظر
نظر امام پیرامون "مرگ بر روسیه" چیست؟
جملات امام رحمه الله علیه آن قدر ساده و روان است که نه تحلیل می خواهد و نه تفسیر، همان چند خط به اندازه ساعت ها سخنرانی و مقاله و یادداشت و ... پیام و معنا دارد و حتی اگر بخواهی بین آن و اتفاقات امروز ارتباط برقرار نکنی، نمی توانی ...

از این به بعد هر از چندگاهی یکی از پست های این وبلاگ به انتشار جملاتی از امام اختصاص دارد که متناسب با حال و روز جامعه ماست. پست قبلی را هم ببینید (+)

 امام روح الله

حضرت روح الله:

ما در جنگ با آمریکا و تفاله های امریکا هستیم ... هر یک از اینها را شناسایی و به دادگاه معرفی کنید. ننشینید باز جایی را آتش بزنند ... یک دسته مرگ بر شوری را مطرح کردند تا آمریکا منسی (فراموش) شود.

صحیفه امام / جلد ??/ صفحه ??  


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/2:: 8:17 عصر     |     () نظر
عکس:نشست دانشجویان آمریکایی با احمدی نژاد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/2:: 2:10 عصر     |     () نظر
عکس:نشست دانشجویان آمریکایی با احمدی نژاد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/2:: 2:4 عصر     |     () نظر
حاشیه‌های اختتامیه اجلاس خبرگان رهبری

غیبت هاشمی رفسنجانی هنگام قرائت بیانیه پایانی اجلاس مجلس خبرگان و نیز واکنش شماری از نمایندگان ملت به طرح رئیس مجلس خبرگان موسوم به "برون‌رفت از وضعیت فعلی کشور " از حواشی جالب توجه ششمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان بود.

به گزارش فارس، اختتامیه ششمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری عصر چهارشنبه در حالی برگزار شد که حواشی قابل تأمل و در عین حال جالب توجهی را با خود به همراه داشت.

* خبرنگاران رسانه‌های گروهی زمانی فرصت حضور در اجلاسیه ششم خبرگان را یافتند که هاشمی رفسنجانی ساعت 17.20 دقیقه محل این اجلاسیه واقع در مجلس قدیم را ترک کرده بود.

* زمانی خبرنگاران در محل مدعوین و مهمانان اجلاسیه قرار گرفتند که ‌آیت‌الله سیداحمد خاتمی به عنوان عضو هیئت رئیسه و نیز آیت‌الله هاشمی شاهرودی به عنوان نواب رئیس و ‌آیت‌الله قربانعلی دری نجف‌آبادی به عنوان کارپرداز در محل هیئت رئیسه مجلس خبرگان مستقر بودند و آیت‌الله خاتمی به قرائت بیانیه 9 بندی ششمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان ملت بدون حضور هاشمی رفسنجانی پرداخت.

* هم‌نشینی آیت‌الله صادق آملی لاریجانی رئیس جدید دستگاه قضایی که نمایندگی مردم مازندران در خبرگان رهبری را در کارنامه خود دارد در کنار معاون خود حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی که او نیز عضو خبرگان رهبری است و گپ و گفت این دو قابل توجه بود.

* بیعت مجدد خبرگان ملت با رهبر معظم انقلاب در بیانیه پایانی اجلاس که در آن معظم‌له را ادامه‌دهنده راه بینانگذار انقلاب مقدس اسلامی حضرت امام خمینی اعلام و لباس رهبری امت را بر قامتش زیبنده خواندند و نیز اعلام تبریک انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس جمهور، از بندهای مهم بیانیه ششمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری بود.

* آیت‌الله سیداحمد خاتمی پس از پایان قرائت بیاینه ششم اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری خطاب به اهالی رسانه مستقر در این اجلاسیه گفت که نیامدن آیت‌الله یزدی اگرچه از سوی برخی رسانه‌ها بار سیاسی گرفت اما این اقدام نابجایی از سوی آنان بود چرا که وی به علت بیماری در این اجلاسیه حضور نیافت و از رسانه‌ها می‌خواهیم تا در عرصه تحلیل‌های خود واقع‌بینانه عمل کنند.

* زنگ پایانی ششمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری که با حضور 66 نفر از نمایندگان ملت برگزار شد، رأس ساعت 18 به صدا درآمد.

* پس از اتمام اجلاسیه ششمین خبرگان ملت آیت‌الله سیداحمد خاتمی به همراه آیت‌الله حائری شیرازی به نمایندگی از خبرگان با حضور در منزل آیت‌الله یزدی از وی عیادت کردند.

* از نکات دیگر حاشیه این اجلاسیه موضع‌گیری‌های صریح و گاه متفاوت شماری از نمایندگان ملت در مجلس خبرگان رهبری نسبت به طرح هاشمی رفسنجانی موسوم به طرح "برون‌رفت از وضعیت فعلی کشور " بود، که مشروح آن بدون کم‌ و کاست بزودی در خبرگزاری فارس منتشر می‌شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/2:: 1:59 عصر     |     () نظر
 


به گزارش مهر، در نقاط ناشناخته دنیا هنوز جانوران بسیاری وجود دارند که نه تنها کمیاب هستند بلکه ظاهری منحصر به فرد دارند. به همین منظور سایت "پراودا" 10 گونه از جانداران روی زمین را که ظاهری بسیار عجیب دارند طبقه بندی کرده است.

رتبه اول این طبقه بندی جانوری به نام "آکسولوتل" (axolotl) است. این جانور نوعی سمندر است که در دریاچه "خوشیمیلکو" در مکزیک زندگی می کند. این گونه که از نوزاد کرمی شکل به بلوغ می رسد در حدود 25 سانتیمتر طول دارد و دو حلقه آبششی در اطراف سر دارد. این جانور قادر است بخشهایی از بدن خود را ترمیم کند. "آکسولوتل" یک جانور شکارچی شب بیدار است. پرخوری این جانور بسیار معروف است.

این حیوان از ماهیهای کوچک تغذیه می کند و به دلیل آلودگیهای محیط زیست به عنوان یک گونه در حال انقراض معرفی می شود. در رتبه دوم این طبقه بندی، خرگوش مودار قرار گرفته است. این گونه به دلیل داشتن موهای زیاد خود شهرت دارد. خاستگاه اولیه این گونه ترکیه است. این حیوان یک پوشش خز دارد که طول آن می تواند به هشت سانتیمتر برسد. این پوشش خز، گونه، گوش و پیشانی خرگوش را می پوشاند.

سومین حیوان معرفی شده در این طبقه بندی نوعی نوعی میمون با یک بینی بسیار بزرگ است. این بینی به خصوص در نرها بزرگتر است و در نمونه های سالمندتر حتی می تواند به 17 سانتیمتر نیز برسد. این حیوان در حدود 70 سانتیمتر قد دارد و در جنگلهای حاره ای بورنئو زندگی می کند.

در ادامه تصاویری از این عجیب ترین جانوران دنیا ارائه می شوند:









سمت راست :آکسولوتل - سمت چپ: گورکن کلامیدفور ساکن آمریکای جنوبی







سمت راست: میمون بینی دراز- سمت چپ: خرگوش مودار












سمت راست: خوک خرطوم دراز مالایا ساکن آسیای جنوب شرقی و آمریکای مرکزی و جنوبی

سمت چپ: ماهی حبابی ساکن آبهای دریاچه های تاسمانی در استرالیا









سمت راست: خرس مالزیایی، کوچکترین خرس دنیا ساکن جنگلهای حاره ای آسیای جنوب شرقی

سمت چپ: "آی- آی"، نوعی میمون ساکن ماداگاسکار









سمت راست: کلامیدوسور نوعی خزنده حشره خوار ساکن شمال استرالیا و گینه نو

سمت چپ: موش کور پوزه ستاره ای ساکن شرق کانادا و آمریکای شمال شرقی

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:28 عصر     |     () نظر

"الف" گزارش داد:موضوع بازداشتگاه کهریزک یکی از مسایلی است که در اغتشاشات پس از انتخابات، به‎خاطر حوادثی که در آن رخ داد در صدر اخبار رسانه‎ها قرار گرفت. ما در جهت تنویر افکار عمومی و بیان قسمتی از ناگفته‌ها درباره این بازداشتگاه به‎سراغ پرویز سروری سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و رییس کمیته ویژه مجلس رفتیم و با وی در این رابطه به گفت‎وگو نشستیم، ایشان احساس خود را هنگام بازدید از کهریزک خوب توصیف نمی‎کند و میگوید که سه جان‎باخته در این بازداشتگاه، فضای تأسف‎باری را هنگام بازدید اعضای کمیته ویژه مجلس ایجاد کرده بود، ولی ما با تصمیمی جدی برای دست یافتن به حقیقت پا در آن مکان گذاشتیم.
  لطفا نحوه شکل‎گیری هیئت رسیدگی به بازداشتهای اخیر را توضیح دهید و بفرمایید این هیئت شامل چه افرادی میشود؟
بعد از مشاهده موضوعات و گزارش‎هایی که در مورد آسیب‎دیدگان حوادث اخیر وجود داشت، تصمیم گرفته شد که هیئتی جهت رسیدگی به این موضوع تشکیل شود و در بررسیهایی که صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که بهتر است کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی، این کار را انجام دهد و برای این‎که هیئت تکمیل‎تر باشد، از کمیسیون قضایی و آموزش عالی نیز نمایندگانی به هیئت اضافه شوند و کار با محوریت کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی دنبال شود و چون بنده مسئول کمیسیون امنیت بودم عملا مسئولیت کمیته را بر عهده گرفتم.

  اعضای هیئت از زندان اوین بازرسی کردند؟
بله، بعد از تشکیل کمیته ظاهرا گزارش‎هایی خدمت مقام معظم رهبری میرسد و ایشان از موضوع نگران میشوند. تقریبا بعد از دستگیری افراد در روز هجدهم تیرماه بود و افرادی مانند روح‎الامینی، کامرانی و جوادی‎فر فوت شدند و مقام معظم رهبری دستور دادند که هیئتی در دبیرخانه شورای امنیت ملی، با حضور نمایندگانی از سه قوه تشکیل شود و با جدیت موضوع را پیگیری کند خصوصا در ابتدای کار و با محوریت روشن شدن علت فوت این سه نفر، کار‎ها دنبال شد.

  گزارش‎هایی را که گفتید خدمت مقام معظم رهبری رسیده، از چه طریقی بوده است؟
از طرق مختلف؛ برخی از افراد بازداشت شده امکان ارتباط با مقام معظم رهبری را داشتند و از کانالهای دیگر این گزارش‎ها به‎دست رهبری رسید و مجموعه اطلاعاتی که خدمت ایشان ارایه شده بود منجر به دستور مقام معظم رهبری برای تشکیل هیئتی از نمایندگان سه قوه، زیرنظر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شد.

  از زندان اوین چندبار بازرسی کردید؟
حدو سه یا چهاربار اعضای دو هیئت مجلس و شورای امنیت، از زندان اوین بازرسی کردند.

  وضعیت زندان اوین از لحاظ امکانات و استاندار‎دها به چه صورت بود؟
در بررسی‎ها ما دو بحث را دنبال میکردیم، یکی زندان‎‎ها و بازداشتگاه‎‎ها و دیگری بازداشت شدگان بود که اعضای هیئت درخصوص این دو موضوع کار گسترده‎ای را آغاز کردند. زندان‎ها دارای وضعیت خیلی خوبی بود و در زندان اوین از بند دویست‎ونه، بند نسوان و بندهای دیگر بازدید کردیم که از لحاظ رفاهی و بهداشتی دارای وضعیت مناسبی بودند.

  در زندان اوین آیا با افراد سیاسی که پس از انتخابات بازداشت شده‎اند، دیداری داشتید یا خیر؟
در زندان با افرادی که جزو سران جریانات بعد از انتخابات بودند مانند عیسی سحرخیز، محمد قوچانی، بهزاد نبوی و محمدعلی ابطحی دیدار داشتیم و این آقایان اعلام میکردند که وضعیت زندان اوین مطلوب است و به‎عنوان مثال آقای نبوی می‎گفت چون در زمان رژیم گذشته هم زندانی بوده، خوب می‎فهمد وضعیت رفاهی و بهداشتی زندان چه تغییرات خوبی کرده است و آقای ابطحی هم وضع مناسبی داشتند، ولی بالاخره زندان، زندان است و محدودیت‎ها و محرومیت‎ها انسان را آزار خواهد داد، اما از نظر امکاناتی که می‎بایست در زندان باشد اظهار رضایت داشتند.

  با افرادی که در زندان گفت‎وگو کردید نظرشان درخصوص رفتار زندانبانان به چه صورت بود؟
فقط آقای سحرخیز عنوان میکردند که در زمان دستگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند و مدعی بودند که دنده‎شان آسیب دیده است، ولی بعد از آن در زندان مشکل خاصی نداشته و وضعیت خوبی داشتند.

  بعضا برخی رسانه‎ها این‎طور عنوان می‎کنند که اعترافات متهمان تحت فشار بوده است، با توجه به دیداری که با زندانیان داشتید، به نظر شما آیا این موضوع صحت دارد؟
خیر، نحوه دیالوگی که بین زندانیان و زندانبانان در همان زمانی که ما با آن‎ها ارتباط داشتیم، این احساس به ما دست داد که وضعیت آن‎ها در زندان وضعیت فشار نیست، زیرا روابط خیلی صمیمی و دوستانهای بین این افراد و زندانبانان وجود داشت. بنده این سؤال را از آقای ابطحی کردم که آیا تحت فشار این سخنان را گفتهاید که ایشان در جواب گفتند آیا وقتی تحت فشار اعتراف کنید، این نوع اعتراف استدلال هم می‎آورد و مطالبی که عنوان کردم کف اعترافات بنده بوده و خیلی بر این موضوع تأکید می‎کردند که مطالبی را که گفتهاند اعترافاتشان نبوده بلکه اعتقاداتشان بوده است و به‎علت وقت کمی که در دادگاه داشته مطالب را خیلی سطحی بیان کرده و مطالبش بسیار وسیع‎تر از آن‎چه گفته، بوده است.

  درخصوص اعترافات افراد با فرد دیگری هم صحبت داشتید؟
بله، با آقای قوچانی هم صحبت داشتیم و ایشان میگفتند تاکنون حدود شصت الی هشتاد صفحه مطالبی را نوشتهاند و تأکید داشتند که از روی اختیار این کار را انجام داده و تحلیلی است که درون زندان به آن رسیده و البته ایشان هم نسبت به‎نحوه دستگیری خود انتقاداتی داشت و میگفت آنان میتوانستند وی را ساعت یک‎ونیم نیمه شب بازداشت نکنند و این کار را صبح انجام دهند، ولی در مورد تعامل و رفتار زندانبانان در زندان اعتراضی نداشتند.

  با مطالبی که از برخی از زندانیان در مورد برخورد نامناسب با آنان هنگام بازداشت بیان کردید، آیا اقدامی هم جهت رسیدگی به این موضوع انجام دادهاید؟
بله، ما از همان زمان که با زندانیان و افرادی که در هجده تیر و مکانهای دیگر بازداشت شده بودند دیدار داشتیم، با شنیدن اعتراضات آنان پیگیری مستمری برای رسیدگی داشتیم و با مراکز مختلف رایزنی کردیم و تا جایی که امکان داشته باشد و نقش مؤثری در تحریک و تخریب نداشته باشد، تلاش میکنیم زمینههای آزادی آن‎ها فراهم شود و از زمانی‎که هیئت کار خود را آغاز کرده موجی از آزادی زندانیان شروع شده و در همان مرحله اول صدوچهل‎وچهار نفر از زندانیان آزاد شده‎اند.

  براساس قوانین حقوقی مدت بازداشت موقت افراد دارای بازه زمانی خاصی است و اکثر کسانی که در این حوادث بازداشت شدهاند، نزدیک به سه ماه است که در بازداشت به‎سر میبرند، آیا فکری برای تبدیل بازداشت آنان به قرار وثیقه کرده اید؟
ما تلاش داریم تا جایی که امکان‎پذیر است زمینههای آزادی افراد فراهم شود و این اقدام تاکنون هم صورت گرفته است و بازجو‎ها و کسانی که موضوعات قضایی و زندانیان را دنبال میکنند، بر این نظرند که روند بازجویی ها باید ادامه یابد و انقطاع در این امر ممکن است به روند کلی بازجویی لطمه وارد کند و از این جهت، بازداشت برخی از زندانیان تا رسیدگی کامل پرونده شاید ادامه پیدا کند.

  آیا از زندان کهریزک هم بازدید کرده بودید؟
بله، دقیقا این دیدار مصادف بود با زمانی‎که مقام معظم رهبری براساس گزارشهایی که خدمت ایشان رسیده بود، دستور تعطیلی این بازداشتگاه را صادر کرده بودند. اما به‎علت این‎که برای تعطیلی و تخلیه زندانیان باید مقدماتی طی میشد، در زمان حضور ما هنوز زندانیان حضور داشتند و ما برای این‎که وضعیت کلی دستمان بیاید، همان روزی که این مأموریت به هیئت واگذار شد، صبح زود به زندان کهریزک رفتیم تا به اصطلاح فرصتی برای فضاسازی در زمان حضور ما از سوی مسئولین زندان وجود نداشته باشد و به همین دلیل توانستیم از بازداشتگاه کهریزک بازدید مفصلی داشته باشیم و با همه عوامل آن‎جا از پزشک، رییس زندان، نگهبانان و حتی زندانیانی که با بازداشتیان هجده تیر هم‎بند بودند صحبت کردیم و لیست افرادی که آن‎جا بازداشت بودند و کسانی از آن‎جا به اوین منتقل شده بودند را اخذ و با آنان مصاحبه کردیم و آن‎هایی که آزاد شده بودند را نیز فراخوان و مصاحبه کردیم و از این مطالب تقاطع‎گیری انجام دادیم تا متوجه شویم کسی بر اثر فشار زندان گزارشی غیرصحیح نداده باشد و در نهایت با جلساتی که با پزشکی قانونی و مسئولین بالا دست بازداشتگاه کهریزک داشتیم به جمع‎بندی مقدماتی رسیدیم.

  نظر مقام معظم رهبری درخصوص این بازداشتگاه چه بود؟
رهبری حساسیت خاصی در این خصوص داشتند و تأکیدشان بر پی‎گیری با قدرت و قاطعیت مسایل بود و ایشان تحلیل‎شان این بود که باید با اغتشاشگران برخورد شود و باید کسانی را هم که در لباس نظام و در لباس دوست رفتار خارج از قاعده و غیرقانونی انجام میدهند با شناسایی در دادگاه و در کنار اغتشاشگران به جرایمشان رسیدگی شود.

  چه کسی به صورت مستقیم گزارش کار‎ها را خدمت مقام معظم رهبری ارایه میکرد؟
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی این کار را انجام می‎داد.

  در نهایت نتیجه گزارش‎های هیئت به کجا انجامید؟
مقام معظم رهبری بر این موضوع تأکید داشتند که کار‎ها در یک پروسه عادی زمانی و اداری قرار نگیرد و خیلی برای اعلام نتیجه سریع اصرار داشتند و ما در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدیم که در سیر کار دو اشکال وجود داشته است، اولا این‎که به‎نظر ما افرادی که در سیستم قضایی کار می کردند، تخلف بزرگی را انجام داده بودند و با این‎که میدانستند که بازداشتگاه کهریزک اساسا برای نگهداری اراذل و اوباش و معتادین و کسانی که قتلهای سنگین انجام دادهاند است و امکانات آن‎جا هم مناسب این افراد استفاده می‎شود، اما قاضی دستور انتقال بازداشتیان را به کهریزک صادر میکند و اشکال دوم از نظر ما خود بازداشتگاه کهریزک بود که اساسا غیراستاندارد بوده و رفتارهای مناسبی هم با بازداشتیان صورت نمیگرفته است.

  به نظر شما این بازداشتگاه برای اراذل و اوباش مناسب بوده است؟
ما معتقدیم قانون برای برخورد و تنبیه افراد تعیین‎کننده است و ما نباید سلیقه خود را حتی برای متهمین دخیل کنیم و قاضی باید تشخیص دهد که در چه حدی افراد باید تنبیه شوند. البته در قالب حدود و تعزیرات این‎کار باید دنبال شود، اما اگر بخواهد خارج از این چارچوب رفتاری صورت گیرد قابل‎قبول نیست و از این جهت فضای کلی بازداشتگاه متناسب با افرادی که در آن قرار میگرفتند نبود.

  گفته میشود که بازداشتگاه کهریزک متشکل از تعدادی سوله بوده که افراد داخل آن مدخل خروجی نداشته و حتی ادرار خود را در همان مکان دفع میکردهاند؟
خیر، به این شکل نبوده. کهریزک دو محل برای نگهداری زندانیان داشت، یکی به نام قرنطینه که ابتدا افراد را آن‎جا میبردند و بعد که یک سیری طی میشد، در سوله‎ای که به سلول‎هایی تقسیم شده بود ، نگهداری می‎شدند. در قرنطینه دستشویی مشترکی در داخل بود و افراد میتوانستند از آن استفاده کنند، ولی در قسمتی که دوازده اتاقک وجود داشت و قسمت اصلی بازداشتگاه هم بود یک دستشویی مشترک بود و افراد می‎بایست برای رفتن به دستشویی برایشان در سلول‎ها را باز کنند که ظاهرا در این‎خصوص سخت‎گیریهایی می‎شده است؛ یعنی زندانبانان میگفتند برایمان امکانپذیر نیست هر وقت، هرکسی اراده کند درب سلول را برایش باز کنیم. چون بعضی‎ها خود را به تمارض میزنند در نتیجه در زمانهای خاص درب سلول‎ها را باز میکردند که به نظر بنده در این زمینه برخوردهای درستی صورت نمیگرفته و آن‎ها میتوانستند برخوردهای بهتری داشته باشند تا به افراد فشار وارد نشود و به‎طور کلی هم مکان و هم برخورد‎ها در کهریزک، نامناسب بوده است.

  جرم قضات و ضابطینی که درخصوص کهریزک مورد اتهام قرار گرفتند چه چیزهایی بوده است؟
معتقدیم که سیستم قضایی نباید افراد بازداشت شده را به بازداشتگاه کهریزک منتقل میکرد، چون آن‎جا تناسبی با افراد بازداشتی نداشت و آن‎ها با نگهداری در کهریزک و در کنار اراذل و اوباش دچار رنج شده بودند، زیرا هیچ تجانس فرهنگی بین آن دو دسته وجود نداشته است و این به‎نظر ما خطای اولی بوده که قاضی انجام داده است، زیرا با توجه به دستورات رییس قوه قضاییه هیچ‎کس بدون اجازه دادستان نباید به کهریزک اعزام شود و گزارش‎های قبلی هم که به دست مسئولین ذیربط رسیده بود، دلالت براین داشته که وضع بازداشتگاه مناسب نیست.


  یعنی دادستان تهران دستور داده بودند که بازداشت‎شدگان را به کهریزک ببرند؟
خیر، قاضی مربوطه دستور داده بود، اما قاضی طبیعتا با دادستان باید هماهنگی میکرده است.

  آیا قاضی با دادستان تهران هماهنگ کرده بود؟
قطعا هماهنگی بوده است.

  شما فرمودید که در زندان کهریزک سه قتل صورت گرفته و البته شایعاتی نیز مبنی بر تجاوز نسبت به افراد وجود دارد، بفرمایید که این جرایم توسط چه کسانی صورت گرفته است ضابطین قضایی یا اراذل و اوباش حاضر در بازداشتگاه؟
در بررسیهای گستردهای که در رابطه با بازداشتیان حوادث اخیر خصوصا کسانی که در رابطه با هجده تیر دستگیر شده و تمام آن‎هایی که آزاد شده بودند انجام شد، همه به‎شدت موضوع تجاوز را انکار می‎کردند. به‎علاوه چون بازداشتگاه دارای بند عمومی بوده، امکان ارتکاب چنین عملی وجود نداشته است. اما درخصوص افرادی که جان خود را از دست دادند به این ترتیب بوده که عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا این موضوع تأسف‎بار اتفاق افتاده است.

  ضابطینی که در کهریزک مرتکب تخلف شدهاند، فقط پرسنل نیروی انتظامی بودهاند یا از ضابطین دیگر قضایی هم بودند؟
خیر، فقط از پرسنل نیروی انتظامی بودند.

  با توجه به این‎که بالاخره مقام قضایی دستور‎ها را صادر کرده و فرماندهان بالاتر نیز به مأمورین دستور اجرا می‎دهند، آیا مسئولین بالادستی هم تحت تعقیب قرار می‎گیرند؟
این‎جا دو موضوع را باید مطرح کرد، یکی این‎که باید به موضوع به علت حساسیت توجه شود، زیرا رسیدگی به آن، جدیت بیشتری را میطلبد و باید به ریشههای این موضوع توجه و با آن برخورد کرد و در واقع ریشههای چنین مسایلی را باید در جمهوری اسلامی خشکاند و جلوی رفتار خودسرانه گرفت، اما یکی بحث علت‎ها و زمینههایی است که این اغتشاشات را به‎وجود آورد و دیگر رفتارهایی که عدهای به‎نام دوستداران نظام در قالب غیر‎قانونی و خارج از چارچوب انجام دادند. اما در این جهت باید حاشیه از متن تفکیک شود و این‎طور نباشد که بعضی از موضوعات را آن‎قدر بزرگ کنیم که شناسایی ریشههای اصلی فراموش شود و البته نیروی انتظامی هم در زمان قبل و بعد از انتخابات زحمات زیادی کشیده که باید این موضوع را هم مدنظر قرار دهیم و در کل زحمات این نیرو از بین نرود و در عین‎حال به تخلفات عناصر خود‎سر نیز رسیدگی شود؛ زیرا نیروی انتظامی در اغشتاشات اخیر حدود چهارصد نفر مجروح داده و حتی افرادی از پرسنل این نیرو در حوادث اخیر قطع نخاع شده اند.

  به‎نظر شما در حوادث بعد از انتخابات آیا افراد آسیب دیده نیروی انتظامی به‎عنوان ارگانی که زحماتش زیر سؤال رفته و یا حیثیت کلی نظام، کدام‎یک مورد ظلم قرار گرفته است؟
در رابطه با رسیدگی به تخلفات، نظام با هیچ‎کس تعارف ندارد، زیرا بیش از آن‎که افراد بازداشتی در این حوادث مورد ظلم قرار گرفته باشند، نظام مورد ظلم قرار گرفته و مظلوم شده و اساسا چیزی که در جمهوری اسلامی نمی‎توانست تجانس داشته باشد، متأسفانه با برخی رفتارهای خودسرانه به‎وجود آمد و این برای نظام خیلی دشوار است که بعضی ‎ها این جرأت را پیدا کنند و نام ایران را در کنار زندان ابوغریب و گوانتانامو قرار بدهند. در این راستا از سازمان قضایی نیروهای مسلح صحبت کرده‎ایم که برای این افراد در کنار برخوردی که در درون نیروی انتظامی با آنان شده، پرونده قضایی هم تشکیل شود و دادگاه به‎طور جدی به اتهام آنان رسیدگی کند. هر‎چند که رسیدگی به جرایم و برخوردهای نامناسب نیرویهای خودسر باید با قاطعیت انجام شود، اما با عوامل اصلی این اغتشاشات نیز باید برخوردهای قاطع و قانونی صورت گیرد.

  فرمودید در دستگاه قضایی نیز تخلفاتی صورت گرفته است. رسیدگی به اتهامات قضاتی که در این حوادث تخلف کردهاند در چه مرحلهای است؟
رسیدگی به مباحث دارای دو بحث اثباتی و سلبی بود. در بحث اثباتی میبایست از افراد خسارت‎دیده دلجویی شود و کسانی که جان خود را از دست دادهاند؛ زمینههای حمایتی در سازمان تأمین اجتماعی فراهم شود، اما در بحث سلبی برخورد با عوامل خودسر بود که با جدیت این موضوع دنبال میشود.

  برخی از سایت‎های خبری تعداد افراد جان باخته در زندان‎ها را بیشتر از این اعلام کردهاند. شما با توجه به این‎که در جریان بررسی بوده‎اید آیا تعداد کشتگان به این سه نفر ختم میشود یا افراد دیگری هم جان خود را از دست دادهاند؟
در کهریزک همین سه نفر بوده است. دلیل آن هم این است که خود زندانیانی که در آن چند روز آن‎جا بودند در اظهاراتشان بیان می‎کنند همین سه نفر جان خود را از دست دادهاند.

  پس مابقی افراد کجا کشته شدهاند؟
در درگیریهای بعد از انتخابات.

  تعداد واقعی جان‎باختگان چند نفر است؟
آن چیزی که ما در حال حاضر داریم به‎طور دقیق زیر چهل نفر است که شامل نیروهای بسیج، غیربسیج و افراد بی‎گناهی که در حین حوادث کشته شدهاند نیز میشود و لیستی که از سوی ستاد آقای موسوی توسط آقای بهشتی به مجلس ارسال شد، شصت‎ونه نفر را به‎عنوان کشته‎شدگان حوادث اخیر معرفی کرده بودند که منهای نیروهای بسیج بود. البته با احتساب آن‎ها حدود هشتاد نفر می‎شدند، این لیست به ما داده شد و ما درخواست کردیم که اسم پدرشان را هم به هیئت ارایه دهند، زیرا تشابه اسمی وجود دارد و امکان رسیدگی نیست و تاکنون حدود سه یا چهار هفته می‎گذرد و ما هنوز منتظر ارایه گزارش از سوی آنان هستیم.

  آقای کروبی اظهاراتی درخصوص وقوع آزار جنسی برخی از بازداشت‎شدگان داشتند، هیئت برای رسیدگی به اظهارات ایشان اقدامی انجام داده است؟
اعضای هیئت مجلس جلسهای با آقای کروبی داشتند و در آن‎جا بحث مفصلی صورت گرفت و عنوان شد بالاخره مطالب ایشان هزینه سنگینی را برای نظام داشته است و ما میخواهیم بدانیم که واقعا چه مستنداتی در این رابطه دارند و پس از بیان تحلیل‎ها، آقای کروبی گفتند که تاکنون چهار نفر به ایشان مراجعه کردهاند و قرار بوده که مستندات را در اختیار هیئت برای رسیدگی بگذارند که تا به‎حال این‎کار صورت نگرفته است و البته چهار موردی که آقای کروبی به آن استناد میکردند، یک موردش خانمی بود که با وی مصاحبه کردیم و در آن جلسه به آزار جنسی نرسیدیم و ایشان گلایه‎مند بود که موقع دستگیری افراد نامحرم دستشان را گرفته و داخل ماشین پرت کردهاند و این خانم معتقد بود رفتارهای این‎چنینی خود نوعی آزار جنسی است، ولی به‎معنای اخص، موضوع را انکار میکرد. بحث ما این است اگر چنین مطلبی وجود داشته باید نظام به‎عنوان مدعی بدترین برخورد را با فرد انجام دهنده داشته باشد، اما این‎که بی‎جهت نظام را متهم کنند و شبکه‎های بی‎بی‎سی، سی‎ان‎ان، العربیه و الجزایر دائما علیه نظام جوسازی کنند و چهره مخدوش از نظام ترسیم کنند، ظلم به نظام است و تا‎به‎ حال در پیگیریهای خود حتی به یک مورد از آزار جنسی بر نخورده ایم.

  اخباری که این روز‎ها بعضا در برخی از رسانه‎ها انعکاس، داشته پخش شایعه دفن غیرمجاز متوفیان در بهشت زهرا بوده است. آیا در این خصوص هم تحقیقاتی داشتهاید؟
این موضوع از مجاری مختلف از جمله شورای شهر و مجلس مورد بررسی قرار گرفت. در این جهت ما در صحبتی که با مسئول سابق بهشت زهرا و افراد دیگری که در آن‎جا مسئولیت دارند داشتیم، همه آنان عنوان میکردند این روال در بهشت زهرا عادی است و کسانی که دارای اعتیاد هستند یا افرادی که در تصادف جان باختهاند و یا به هر دلیل دیگر جسدشان در تهران و اطراف آن پیدا شده، پس از طی مراحلی در پزشکی قانونی به سردخانه منتقل میشوند و تلاشهایی برای شناسایی بستگان آنان صورت میگیرد و در صورت عدم احراز هویت اجساد بعد از تاریخ معینی در بهشت زهرا دفن میشوند و پس از شناسایی از سوی خانواده محل دفن اجساد به خانواده‎ها نشان داده میشود. اما در این موضوع متأسفانه جریانی به دنبال التهاب‎آفرینی در جامعه بوده و درصدد است تا اعتماد عمومی نسبت به نظام را سلب کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:25 عصر     |     () نظر
 ثانیه نیوز- مهدی فضائلی- هنوز انقلابمان بیست ماهه نشده بود، هنوز ارتش در دودلی بودن یا نبودن بود، هنوز سپاه پاسداران برای دفاع از انقلاب اسلامی مجهز و مستقر نشده بود، هنوز بسیج، بسیج نشده بود و هنوز غائله‌های رنگارنک در گوشه و کنار کشور بخصوص کردستان تمام نشده بود که غرش هواپیماهای دشمن بعثی در فضای کشورمان پیچید، انفجار گلوله‌های توپخانه سنگین او نقاط مختلف شهر‌های مرزی را ویران کرد و خانه‌ها، باغ‌ها، نخلستان‌ها و خیابان‌های شهر‌های جنوب و غرب کشور زیر زنجیر تانک‌های متجاوزان له شد.

ابتدا قرار بود سه روزه خورستان فتح و از پیکر وطنمان جدا شود و پس از آن شهر‌ها یکی پس از دیگری سقوط کند و بالاخره، تهران زیر چکمه‌های متجاوزان به اشغال درآید. دنیا، از قدرت‌های ابرش تا کشور‌های عربش تا کشور‌های آفریقایی همه یکدست و متحد به نظاره نه که به حمایت از متجاوزان ایستاده بودند. یکی با دادن تانک‌های پیشرفته، دیگری با در اختیار گذاشتن هواپیما‌های جنگی مدرن، آن یکی با سلاح شیمیایی، یکی دیگر با حمایت سیاسی و اطلاعاتی، برخی با گسیل سرباز و بعضی هم با تامین هزینه، این تجاوز آشکار را پشتیبانی می‌کردند.

و این سوی میدان مردمی که در تحریم بودند و از داشتن سیم خاردار هم محروم! صدام که امروز پوسیده‌ای زیر خاک است و گورش هم مجهول تا استخوان‌هایش را بیرون نکشانند و نسوزانند و خاکسترش را به باد ندهند، آن روز رجز می‌خواند و خود را سردار قادسیه می‌نامید. او به پشتوانه حمایت‌های شرق و غرب و عرب و غیرعرب، طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم پس از جنگ ویتنام را آغاز کرد و در مقابل، دم مسیحایی ولی خدا خمینی کبیر(ره) به کالبد مردم و بویژه جوانان دمیده شد و دفاعی مقتدرانه اما مظلومانه، شکل گرفت.

زنان و مردان، سالخوردگان، نوجوانان و جوانان از اقوام مختلف، از ترک و لر و بلوچ گرفته تا فارس و عرب و از مسلمان شیعه و سنی گرفته تا مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان دست در دست و پشت به پشت برای باشکوه‌ترین و حماسی‌ترین دفاع قرن بیستم قیام کردند؛ دفاعی که آن روز و امروز آن را «مقدس» می‌نامیم. دفاع از وطن که دوستی‌اش از نشانه‌های ایمان است، دفاع از شرافت و ایمان مردمی که تصمیم گرفته بودند مستقل و آزاد باشند، دفاع از انقلابی که به نام خدا و برای خدا شکل گرفته و پیروز شد و در دهه‌‌های پایانی قرن بیستم انحصار دو ابرقدرت معارض با دین را شکست و دفاع از نظامی که امام راحل، دفاع از آن را از اوجب واجبات دانسته بود.

8 سال گذشت و جنگی که رسما در 31 شهریور سال 59 آغاز شد، مرداد سال 67 پایان یافت. درست است که جنگ نظامی تمام شده است؛ درست است که دیگر از غرش هواپیماها، شلیک‌ توپ‌ها و موشک‌ها و از صدای زنجیر چرخ تانک‌ها خبری نیست؛ درست است که هر روز پیکر مطهر شهیدان را برسر دست تشییع نمی‌کنیم؛ درست است که هر روز جانبازی را با بدنی مجروح و پاره‌پاره بر تخت بیمارستان نظاره‌گر نیستیم و درست است که..... اما نگاهی توام با بصیرت به آنچه پس از آن 8 سال گذشت، واقعیتی را آشکارا پیش چشمانمان نمایان می‌کند.

«جنگ» هست اما چون از «سخت» ش طرفی نبستند «نرم» ش را آغاز کردند. توپخانه‌ها و یگان‌های موشکی به شبکه‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی متنوع تغییر شکل داد. موشک‌ها، گلوله توپ‌ها و سلاح‌های شیمیایی جای خود را به پیام‌های مسموم داد و فیلم‌ها، مستندها و گزارش‌ها جای زنجیر تانک‌ها را پر کرد. آن‌روز پیکر و جانمان را نشانه می‌گرفتند و پاره پاره می‌کردند و امروز ایمان و امیدمان را. آن روز دشمن خاکریزهایش را در کنار مرزهای جنوب و غرب زده بود و جبهه او واضح و روشن زیر دید بود و امروز به درون خانه‌هامان نفوذ کرده است و او را نمی‌بینیم. آن روز می‌جنگیدیم تا او را از خاکمان بیرون برانیم و امروز بعضا در را هم رویش می‌گشاییم چون از سختی ظاهرش خبری نیست و نرم شده است و رنگی و مخملی! پس «جنگ» همچنان هست و نه اتفاقا که از روی تدبیر، بسیار دشوارتر و پیچیده‌تر هم شده است و چون «جنگ» هست، «دفاع» هم هست و چون در این جنگ نیز هدف دشمن وطنمان، ایمان و امید مردممان، انقلابمان و نظاممان است، دفاع ما همچنان مقدس است

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:16 عصر     |     () نظر

ثانیه‏نیوز- دکتر یدالله جوانی- همواره شنیده بودیم که در دوره آخرالزمان اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‏نماید و در برخی مواضع جابه جایی هایی پدید می آید. شنیده بودیم که در این دوره زنان در هیبت مردان ظاهرمی‏شوند و بالعکس مردان به شکل و قیافه زن در جامعه ظاهر می گردند.

برهمین اساسی، گویا یک جریان سیاسی زمان کنونی را دوره آخرالزمان پنداشته و به این باور رسیده که همه چیز را باید برعکس نماید تا مورد پذیرش مخاطبانش قرار گیرد. رفتار سیاسی جبهه مدعی اصلاحات و سران آن فقط در همین چارچوب قابل تحلیل است. برخی از خواص و نخبگان سیاسی- مذهبی کشور با توجه به سوابق سران جبهه اصلاحات می گویند برای ما مواضع و رفتارهای این افراد در انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن نه تنها قابل هضم و درک نیست، بلکه در ردیف عجایب درآمده و باورکردنی نیست! باید به این عزیزان گفت، اگر دوره کنونی را دوره آخرالزمان فرض کنید، این مواضع و رفتارهای خارج از منطق را که از سوی افرادی با آن سوابق سیاسی و انقلابی سر می‏زند باور خواهید کرد، چرا که خود این آقایان چنین پنداشته اند.

نمونه های مثال زدنی بسیار است.

میرحسین موسوی با یک دروغ بزرگ، ظلمی بزرگ را به نظام اسلامی روا می دارد و فتنه ای عظیم را شکل می دهد و در این فتنه با جان و مال و آبروی مردم بازی می کند و امنیت و منافع ملی را در معرض خطر قرار می دهد و تمامی این رفتارها و اقدامات را در راستای استیفای حقوق ملت قلمداد نموده و بر عزم خود جهت ادامه این مسیر اصرار می ورزد!

براساس کدام اسناد و مدارک معتبر، میرحسین موسوی تقلب در انتخابات را قطعی دانست و براساس این قطعیت، جامعه را به آشوب کشاند و زمینه مداخلات اجنبی در کشور را فراهم ساخت؟ چگونه است که میرحسین با این دورغ بزرگ، ادعای تقلب در انتخابات را ثابت شده دانسته و براساس آن حکم به ابطال انتخابات می کند؟ در کدام بررسی و براساس کدام شکایت و براساس حکم کدام دادگاه ثابت گردید که انتخابات باید باطل گردد؟

احزاب و گروه های دوم خردادی نیز با ترجیح منافع حزبی و گروهی خود بر منافع ملی، میرحسین را در این دروغ بزرگ همراهی کرده و آنچنان با بیانیه ها و سخنرانی ها و فعال ساختن ارگان های مطبوعاتی خود بر طبل دروغ تقلب می کوبند که میرحسین را وارد عالم وهم و خیال کرده که خود نیز به این باور برسد که دروغ بزرگش واقعاً راست بوده است کار به جایی می رسد که در این وادی، دروغ، جعل، وهم و خیال اعتبار پیدا می کند و براساس این اعتبار از نوع آخرالزمانی آن، باید مردم را برای استیفای حقوقشان به خیابان ها آورد و در مقابل نظام اسلامی قرار داد.

میرحسین و حامیان داخلی و خارجی‏اش، رنگ سبز را نماد اهل بیت معرفی می کنند و با سبزپوش کردن جماعتی، از آن باعنوان موج عقلانیت سبز یاد شده و اکنون برای نهادینه کردن این حرکت به سبک و سیاق یک جنبش اجتماعی، سخن از تشکل راه سبز امید سخن به میان می آید. اما شما تعجب نکنید اگر جماعت‏ها، دختران و پسران آنچنانی را دیدید که با این نماد سبز اهل بیت چه ها کردند! اگر فیلم ها و عکس ها از مراسم سبزپوشان میتینگ تبلیغاتی میرحسین در سالروز دوم خرداد را در سالن ورزشگاه آزادی دیدید که با حضور آقای خاتمی، چگونه زنان و مردان به صورت مختلط و همانند پارتی ها به رقص و پایکوبی می پردازند، خیلی تعجب نکنید. خیلی به دنبال رابطه بین نماد سبز اهل بیت با این جماعت و این نوع رفتارها و سخنانشان که فقط دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را خوشحال می کند، نگردید. این مسایل را در دوره آخرالزمان یک امر عادی و طبیعی بپندارید! اگر نماد سبز اهل بیت را در تجمعات دیگر قبل و بعد از انتخابات در میان بخشی از هواداران موسوی در داخل و خارج از کشور دیدید که این جماعت ها با انقلاب اسلامی وآموزه های دینی، ارزش ها و آرمان های امام خمینی (ره) بیگانه بودند و اکنون گرد کسی جمع شده اند که دم از احیای تفکر و اندیشه حضرت امام (ره) می زند، خیلی تعجب نکنید. فقط یک لحظه بپندارید که در دوره آخرالزمان هستید، سریع از حالت تعجب خارج می شوید.

اگر شنیدید که در روز 25 خرداد عده ای از سبزپوشان به حوزه 117 بسیج حمله کردند تا این مقر نظامی حکومت اسلامی را که کارکردی جز تأمین امنیت مردم و شهروندان تهرانی طی سال های اخیر نداشته، خلع سلاح کنند و به دنبال دفاع و تیراندازی حافظان این مقر نظامی، چند نفر از مهاجمین کشته شده و میرحسین برای این کشته شدگان سیاه پوش گردید و آنان را شهید نامید، خیلی تعجب نکنید!

اگر شنیدید که برای این قبیل کشته شدگان از یک سو بیگانگان و تمامی جریان های ضد انقلابی خارجه نشین متأثر شده و اشک می ریزند و از سوی دیگر افرادی از قم که عده ای آنان را در کسوت و جایگاه مرجعیت می پندارند بیانیه داده و اعلام عزای عمومی می کنند، باز هم تعجب نکنید. به دنبال این جواب این سوال هم نباشید که مگر حضرت امام خمینی (ره) نفرمودند که حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است، پس چرا میرحسین موسوی مدعی خط امام (ره) و حامیانشان، از کسانیکه بیش از دو ساعت تلاش کردند تا حوزه 117 بسیج را ساقط کرده و به اسلحه های آن دست یابند، تجلیل نموده و کشته شدگان آن را شهید می نامند! خیلی هم تعجب نکنید که میرحسین و کروبی با هم کمیته شهیدسازی درست کرده و عده ای با دروغ و جعل و سناریوسازی های پی درپی تلاش می کنند تا برای حرکت موج سبز عقلانیت، هر چه بتوانند شهدای بیشتری دست و پا کنند.

واقعاً تعجب نکنید که این کمیته لیست 72 نفر شهید را به عدد شهدای کربلا اعلام می دارد و پس از اعلام این لیست، سر و صدای افرادی از این کشته شدگان! بلند می شود و می گویند، ایها الناس ما زنده ایم ولی نمی دانیم چرا موسوی و حامیانش اصرار دارند که ما را کشته بپندارند، آنهم از نوع شهیدش! بله واقعاً تعجب نکنید چون بالاخره دوره آخرالزمان اگر شنیدید کسانی که تا به حال با شعارهایی چون الله اکبر بیگانه بودند و اکنون با خط دهی بیگانگان و استقبال میرحسین و حامیانش رو به شعار الله اکبر آورده اند و این شعار را به عنوان یک حرکت نمادین برای مخالفت با نظام اسلامی سرمی دهند، خیلی متحیر نشوید. اگر افرادی از این جماعت را با نمادهای سبز که همان نماد اهل بیت است و با قیافه هایی خاص که هیچ تناسبی با هیبت مومنین و نمازگزاران جمعه ندارند، در صفوف نماز جمعه تهران دیدید، حیرت زده نشوید. اگر عکس های دختران و پسران را به صورت مختلط و در کنار هم و آنهم با کفش در حال ایستادن به نماز دیدید، خیلی شگفت زده نشوید. تمامی اینها مربوط به دوره آخرالزمانی است.

چنانچه ملاحظه می کنید که فردی با آن همه سوابق مبارزاتی و انقلابی برای مخدوش کردن چهره نظام اسلامی به هر نوع رفتار غیرمنطقی دست می زند و اسباب خوشحالی دشمنان را فراهم می سازد، خیلی تعجب نکنید. اگر شنیدید این فرد برای اثبات ادعاها و اتهاماتش به نظام اسلامی از طریق فرزندش وعده پول کلان به یک زندانی بدسابقه می دهد تا او با حرف های دروغش سندی برای این قبیل ادعاها باشد! خیلی تعجب نکنید. اگر فردا باخبر شدید که زن بدکاره ای را اجیر می کنند و با پول او را متقاعد می کنند تا در برابر دروغین آنها که دنبال سندسازی هستند، اتهاماتی را متوجه نظام اسلامی بکند، خیلی تعجب نکنید. انجام تمامی این قبیل موارد در دوره آخرالزمان از نظر این جماعت مدعی اخلاق و اسلام و خط امام (ره)، برای استیفای حقوق مردم بلااشکال است.

اما از طرف دیگر برای این جماعتی که دروغ، جعل، وهم و خیال اعتبار دارد و براساس آن می توان قضاوت کرد، اسناد، مدارک، اطلاعات و اعترافات صریح فاقد اعتبار است. به دنبال برگزاری چندین جلسه دادگاه متهمین و انجام اعترافات صریح آنان در مورد دروغ بودن تقلب و اینکه جریان دوم خرداد چه اهدافی را دنبال می کردند، این جریان با تمام توان تلاش دارد اینگونه القاء نماید که این قبیل اعترافات فاقد اعتبار حقوقی و قضایی است!

با در نظر گرفتن اینکه در دوره آخرالزمان قرار گرفته ایم، نباید نسبت به این نوع موضعگیری ها در قبال اعترافات در دادگاه تعجب کرد.

اگر اسناد و مدارکی چون سند تأملات راهبردی جبهه مشارکت به صورت مکتوب به دست می آید و امضای اعضای اصلی جبهه مشارکت در پای آن وجود دارد و در این سند به عبور از نظام دینی و آرمان‏های حضرت امام (ره) تصریح شده، تعجب نکنید که با وجود چنین سندی، آقای خاتمی در جمع شورای مرکزی جبهه اصلاحات بر انجام تغییر با اصلاحات پافشاری کرده و با صراحت می گوید منظور ما از اصلاحات و تغییر، بازگشت به خط امام (ره) می باشد!

اگر سردار جعفری، فرمانده کل سپاه براساس اطلاعات متقن و غیرقابل خدشه، نیات سران اصلی جبهه اصلاحات را افشا می‏کند و آنان و هوادارانشان سراسیمه این اطلاعات را مخدوش و غیر معتبر اعلام می‏دارند، خیلی تعجب نکنید. این وارونگی‏ها برای عده ای عادی شده با این تصور که این راه و روش نتیجه بخش خواهد بود.

اما دیری نخواهد پایید که حقایق روشن شده و هر چیز به حکم عدالت در جای خود قرار خواهد گرفت. مردم ایران هوشیارتر از آنند که کسانی بخواهند اینگونه آنان را فریب دهند. مردم ایران با پشتیبانی کامل از ولایت فقیه براساس سفارش و وصیت حضرت امام (ره)، فتنه فتنه گران و حیله حیله گران را به خود آنان بازگردانده و اجازه نمی دهند به نظام مقدس جمهوری اسلامی خدشه ای وارد گردد.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:15 عصر     |     () نظر
گزارشی از نامه نگاری های موسوی، کروبی و منتظری
نامه‌نگاری‌های سه نفره برای تأیید بی‌قانونی با کد آوردن از فیض کاشانی!

چندی است که جریان شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری، در نامه هایی از یکدیگر دلجویی کرده و پس از نگارش هرنامه با قدردانی از طرف مقابل، این مواضع را خواسته دل مردم عنوان می کنند.

به گزارش رجانیوز، چندی پیش میرحسین موسوی نامه‌ای به حسینعلی منتظری ارسال کرد که روز گذشته پاسخ منتظری به آن نامه روی پایگاه اطلاع رسانی وی قرار گرفت.

موسوی در نامه خود به منتظری حوادث پس از انتخابات را دلیل ارسال نامه عنوان کرده و در حالی که عده معدودی طرفداران خود و عوامل خارجی به خیابان‌ها ریخته و موجب خسارات مالی و جانی به شهروندان شده بودند، بار دیگر این آشوبگران را مردم نامیده و گفته است: "‏اولین هدف در این بیانیه آن است که اگر خشم و نارضایتى در مردم به‏‌‏وجود آمده است، آنان تصور نکنند که این احساسات منفى انباشته شده در‏ ‏ضمیرشان متوجه دین است."

این اظهارنظر این افراد در راهپیمایی‌ها و تجمعات خود شعارهای ضد دینی و اسلامی سر می دهند.

شعارهایی همچون، "نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی"، یا "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" از جمله شعارهایی بود که حامیان موسوی در روز قدس سر دادند و خواستار حذف اسلام از ساحت ایران شده بودند.

موسوی در بخش دیگری از این نامه به نکته طنزآلودی اشاره کرده و می گوید: "‏رسانه هاى دولتى اصرار دارند که ما را مسبب و محرک حوادث این چند‏ ‏ماهه معرفى کنند، حال آن که رفتارهاى مسئولان کشور نه فقط در‏ ‏انتخابات، بلکه از سال ها پیش هیمه هایى را انباشته بود که با خطاهاى این‏ ‏ایام شعله ور شد و با باد نخوتى که بر آن دمیدند، ابعاد این آتش روز به روز‏ ‏توسعه پیدا کرد."

هرچند موسوی توضیح نمی دهد چه جریانی پیش از برگزاری انتخابات به خیابان‌ها ریخته و پس از شکست، شهر را به آتش کشیدند، با این حال، وی علی‌رغم اعترافات سردمداران جریان کودتای مخملی در دادگاه باز هم به تقلب در انتخابات اصرار کرده و ادامه می دهد: "اینجانب قطعاً حق را به مردمى مى‎دهم که با برخوردهاى‏ ‏غیراسلامى، غیرقانونى و غیرمنصفانه حقوقشان پایمال شده است، و با‏ ‏استناد به مدارک غیرقابل انکار بدون تردید اعتقاد دارم که در انتخابات‏ ‏تقلب هاى سازمان یافته و وسیع رخ داده است."

‏ ‏اما این گونه نبود و نیست که مردم با سکوت یا سازش یک نفر دست از‏ ‏حرکت خود بردارند، بلکه پس از مدت کوتاهى بلاتکلیفى به زودى این‏ ‏حرکت از نو و با شکلى کور و در حالى که به هیچ یک از دلبستگان به نظام‏ ‏اعتماد نداشت آغاز مى‎شد و چه بسا دیگرانى که براى این کشور و ملت‏ ‏خواب هاى ناگوار دیده اند، در هدایت آن به سوى منافع و مطامع خود طمع‏ ‏مى‎کردند.

‏موسوی که امروز گزینه مطلوب ضد انقلاب قرار گرفته، اغتشاشگری های یک عده معدود را "تکاپوهای مردم خوانده" و ‏هدف دیگر این بیانیه را ماندن این تکاپوها در چارچوب نظام عنوان کرده تا در دام ساختارشکنی های خطرناک نیافتد و می افزاید: "این خطرى است که اگر محقق شود به راحتى مى‎تواند از‏ ‏ایران افغانستان و عراقى دیگر بسازد."

‏موسوی در بخش دیگری از این بیانیه و در شرایطی که پیش از این تشکیل جبهه سیاسی را در سر می پروراند، تقویت شبکه های اجتماعی را پیشنهاد داده و در یک مقایسه بی ربط شبکه های اجتماعی اغتشاشگر را به مثابه محبت و الفت در جامعه عنوان کرده و آن را به ملامحسن فیض کاشانی نسبت می دهد!

اما نامه میرحسین موسوی، با پاسخ منتظری همراه بود، منتظری که امام خمینی(ره) صلاحیت وی را در فعالیت های سیاسی رد کرده بودند در بده بستانی متقابل آورده است: "در جریان انتخابات ریاست جمهورى اخیر و وقایع و‏ ‏فجایع بعد از آن که شما مورد توجه اقشار وسیعى از مردم و نخبگان قرار‏ ‏گرفتید، در حقیقت از آزمایش و ابتلاء بزرگى در پیشگاه خداوند متعال و‏ ‏در مقابل مردم آگاه ، سربلند بیرون آمدید، و تاکنون در حد امکان و توان‏ ‏خویش از حقوق تضییع شده مردمى که با شرکت در انتخابات ریاست‏ ‏جمهورى افتخار بزرگى را براى کشور آفریدند دفاع نمودید، که جاى بسى‏ ‏تقدیر و تشکر دارد."

در حالی که موسوی تشکیل شبکه های اجتماعی را به ملامحسن فیض کاشانی نسبت داده بود، منتظری نیز آن را امری معقول و مطابق با قرآن! عنوان کرده و اجرای آن را راه حلی برای برون رفت از بحران عنوان کرده است.

با این حال و در شرایطی که مقام معظم رهبری در نماز عید سعید فطر تنها اعترافات متهمان علیه دیگران را غیر شرعی عنوان کرده بودند، منتظری اقرار اشخاص علیه خود را نیز غیر شرغی و غیر مسموع دانسته است و مشخص نیست با فرمول منتظری دادگاه چه معنایی پیدا می کند.

منتظری پیش از این نیز نامه ای به مراجع تقلید نگاشته بود که در آن جمهوری اسلامی ایران را با رژیم شاهنشاهی مقایسه کرده بود.

منتظری در آن نامه خود را از پایه گذاران نظریه ولایت فقیه عنوان کرده! و گفته است امروز نسبت از این موضوع احساس شرمندگی می کند."

در شرایطی که هیچ یک از مراجع عظام تقلید هرگز پاسخ منتظری را ندادند وی با اصرار به نامه نگاری خود ادامه داده و اعلام کرده مراجع در ایفای نقش خود در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی کرده اند.

موسوی، منتظری و کروبی که در چند وقت اخیر برای یکدیگر و به نام مردم نامه نگاری کرده و پس از هر نامه و بیانیه ای از یکدیگر قدردانی می کنند، نامه منتظری به مراجع را نیز از این قاعده مستثنی نکرده و کروبی با قدردانی از منتظری به خاطر حمایت هایش از او در بحران پس از انتخابات، اظهار امیدواری کرده است که دیگر علما و بزرگان حوزه "توان اعتراض" بیابند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/7/1:: 8:13 عصر     |     () نظر
<   <<   101   102   103   104   105   >>   >