کلمات کلیدی:
چهارشنبه ?? مهر ???? محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: اگر اظهارات جرج سوروس در دیدار خاتمی واقعیت داشته باشد، باید گفت انالله و اناالیه راجعون؛ واقعاً برای جامعه سیاسی ما این مصیبت بزرگی است. به گزارش رجانیوز، حبیبی که در پایان نشست دبیران این حزب سخن می گفت، افزود: البته ما منتظر اظهارنظر آقای خاتمی در مورد مطالب سوروس هستیم. جورج سوروس رییس هیات مدیره موسسه جامعه باز (OSI) در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک برگزار شد، با اشاره به دیدارش با خاتمی رییس جمهور سابق ایران گفت: خاتمی به من گفت با حکومت مذهبی نمیتوان به دمکراسی دست یافت. حبیبی همچنین با اشاره به شرارت گروهک فتنه در مراسم روز قدس گفت: هر کس که کمترین بهره هوشی داشته باشد می فهمد خط آمریکا در ایران خط التهاب و تشنج آفرینی است. وی با تجلیل از حضور حماسی ملت در راهپیمایی روز قدس اظهار داشت: در حالی که اصولگرایان در حال آفرینش فضای برادری، مهربانی و حسن ظن در جامعه هستند، خط التهاب مسیر ناسزا و تهمت به نظام و مردم را پیش گرفته است و نمی گذارد مسئولان نظام گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت را به پیش ببرند و هر روز غائله ای برپا می کنند. حبیبی با اشاره به چگونگی برخورد با این پدیده تصریح کرد: هر انقلاب را با دشمنان آن باید شناخت، انقلاب اسلامی هیچ روزی بی دشمن نبوده است، انقلاب امروز در اوج بالندگی و حیات خود می باشد طبیعی است این نوع مقاومتهای شیطانی در درون و برون آن دیده شود. حبیبی با تاکید بر اینکه مردم طی 30 سال گذشته مثل فولاد زیر فشار دشمن سرسخت انقلاب آبدیده شده اند، بیان داشت: مردم همیشه در وقت خود بویژه در انتخابات قدرت خود را در تبری از خط التهاب و دشمنی نشان داده اند، دشمنان قدرت مردم را دست کم گرفته اند. وی با اشاره به برخی شعارهای انحرافی خط التهاب در روز قدس اظهار داشت: موسوی و خاتمی باید بطور شفاف مرز خود را با کسانی که از اسرائیل غاصب دستور می گیرند مشخص کنند، عصبانیت آنها از نتایج انتخابات نباید آنها را در دامن سیاستهای رژیم صهیونیستی بیندازد. عصبانیت نباید آنها را در مقابل آرمان امام(ره) و آرزوی ملت برای رهایی قدس شریف قرار دهد. دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اظهارات کروبی مبنی بر تکرار ادعاهای بی اساس علیه نظام گفت: آقای کروبی یکبار می گوید و می نویسد که صحت و سقم مطالب مربوط به آزار جنسی برایش روشن نیست یکبار هم طوری می گوید و می نویسد که گویا صحت دارد. وی افزود: شجاعتی که آقای کروبی برای خودشان قائل هستند و موازین شرعی حکم می کند که ایشان صریحاً اعلام کنند که مطالبی شنیده اند و رسیدگی به آن را به قوه قضائیه محول نموده اند و بیش از این خودشان را در دام دشمنان گرفتار نکنند. وی افزود: سئوال ما از آقای کروبی این است که آیا افسانه هایی نظیر ترانه موسوی و عاطفه امام هشداری برای شما نبوده است؟ |
کلمات کلیدی:
دروغ های شاخدار
به نقل از سایت آینده : (از سوی دیگر یکی از اتفاقات راهپیمایی دیروز، جدی شدن حضور معترضین در شهرهایی غیر از تهران شامل مشهد، اصفهان و شیراز بود که البته بعضا با موج دستگیری همراه بود.
گزارشها از مشهد حاکی است تعدادی از افراد که حتی با شال سبز به سمت حرم در حرکت بودند، دستگیر شدهاند، در حالی که داشتن شال سبز به معنای ارادت به اهل بیت، در مردم مشهد سابقهای دیرینه دارد، هرچند گزارشها حاکی از آن است که اکثر این افراد پس از چند ساعت آزاد شدهاند.
در حالی که به نظر میرسد با گذشت 3 ماه، بخشی از اعتراضات از تهران به کلانشهرها سرایت کرده، بهتر است از تجربیات برخورد نیروهای امنیتی در پایتخت ، در سایر کلانشهرها استفاده شود تا با کاهش تنش و درگیری، مانع رخ دادن حوادث تلخ باشیم.)
http://www.ayandenews.com/news/12935/
و در انتها لینک بسیاری از سایتهایی که در این زمینه گزارش ارائه کرده قرار داده و از همگان دعوت می شود که فیلمها و عکسها را با دقت ببینند و پی به آنچه در بالا گفته شد ببرند و هرکس اگر فیلمی از سایر شهرهای ایران نیز دارد ،بفرستد تا ما هم با آنها در ایام عید سعید فطر بخندیم به اندک جمعیت 2 الی 3 نفره شان !!!
دیگر تمام شد !
حاشیههای حضور موسوی، کروبی و خاتمی
http://alef.ir/1388/content/view/53766/
میرحسین موسوی یکی از کاندیداهای ناکام دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی که قصد حرکت در خیابان انقلاب به سمت چهارراه ولیعصر را داشت؛ با ممانت مردم و جمع کثیری از راهپیمایان روز قدس در تهران روبرو شد.
راهپیمایان هنگام دیدن خودروی حامل موسوی با سر دادن «شعارهای مرگ بر منافق» و «مرگ بر ضد ولایت فقیه» و شعار مرگ بر ... اعتراض خود را نسبت به عملکرد وی در حوادث اخیر پس از انتخابات نشان داده و مانع از حضور وی در صفوف بهم فشرده خود شدند.
* محمد خاتمی نیز که قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران با پائینآمدن از خودروی خود به جمع راهپیمایان بپیوندند، پس از پایین آمدن از خودرو با خشم مردم شرکتکننده در این راهپیمایی روبه شد که شعارهای "مرگ بر ضد ولایت فقیه "، "مرگ بر منافق "، "منافق برو بیرون " و مرگ بر ... را روانه وی میکردند.
* حامیان سید محمد خاتمی، موسوی و کروبی با صدور بیانیهها و سخنرانی و همچنین رسانههای غربی از طریق حجم وسیع تبلیغاتی در چند روز اخیر قصد داشتند فلسفه وجودی روز قدس که مبارزه با استکبار جهانی و آمریکا و اسرائیل و انگلیس است را تغییر داده و از این یومالله در جهت ادامه اغتشاشات پس از انتخابات بهرهگیری کنند که این اقدام آنها با پاسخ صریح و سریع مردم مواجه شد. این بار نیز مردم چنان گذشته استکبار جهانی و اذناب آنها را بیش از پیش ناامید کردند. سرمایه گذاری دشمن بار دیگر ناکامی خود را به نمایش گذاشت و مردم حماسه ای دیگر در دفاع از نظام و انقلاب خلق کردند.
* کروبی نیز که سعی داشت از حوالی ساختمان متعلق به روزنامه اعتماد ملی واقع در خیابان کریمخان زند به راهپیمایان بپیوندد با شعارهایی از جنس همان شعارهای مردم در واکنش به خاتمی و موسوی (مرگ بر منافق و مرگ بر ضدولایت فقیه و مرگ بر ...) مواجه و در اثر اعتراض مردم مجبور به ترک صحنه شد. * اعتراضهای صریح و سریع مردم به خاتمی، کروبی و موسوی که در پاسخ به اظهارات اخیر این افراد مبنی بر استفاده ابزاری از روز قدس به منظور پیگیری مطالبات سیاسی جریان متبوعشان صورت میگرفت، موجب شد که جملگی صحنه را ترک کرده و عطای حضور را به لقای حفظ تتمه آبرو ببخشند. * جمعی از طرفداران موسوی صورت خود را با پارچههای سبز پوشانده و با کف و سوت و هو کردن در حال پیمودن مسیر خیابان انقلاب و در پارهای از اوقات درگیری با راهپیمایان و نیروی انتظامی بودند که سرانجام سیل خروشان شرکتکنندگان در این راهپیمایی با حلقه زدن دور این افراد و سر دادن شعارهای "مرگ بر منافق "، "مرگ بر جیرهخوار " و ... آنها را مشایعت کرده و در نهایت در چهارراه کالج، خیابان قدس، خیابان فلسطین و سایر خیابانهای منتهی به خیابان انقلاب و خیابان آزادی آنان را به بیرون از مسیرهای راهپیمایی هدایت کردند.
این افراد که در طول این مسیر با شعارهای تحریکآمیز و با استفاده از چوب پرچم قصد درگیری با مردم و اخلال در روند راهپیمایی داشتند، با تیزبینی مردم و بدون درگیری به بیرون از مسیر راهپیمایی هدایت و در نهایت متفرق شدند.
* تعدادی از آقایان سبزپوش طرفدار موسوی که با کف و سوت قصد اخلال در راهپیمایی عظیم مردم را داشتند، در دستهای خود بطریهای آب آشامیدنی نیز حمل و در مواردی آشکار روزه خواری می کردند. احیاناً اینان فراموش کردهبودند که حداقل برای ظاهرسازی، روزه خواری خود را پنهان کنند.
کلمات کلیدی:
در تعاریف سیاسی دیکتاتوری نوعی قدرت مداری است که دارای ویژگی های متعددی است از جمله :به دست آوردن قدرت دولت با شکستن قانونهای پیشین و به کار بردن قدرت در جهت منافع گروه اندک و......
و از طرف دیگر در کلام حضرت امام ره نیز ویژگی های دیکتاتور این گونه آمده که : " از مفاسدى که دیکتاتورى دارد و دیکتاتور مبتلا به آن هست این است که یک مطلبى را که القا مىکند، بعدش نمىتواند، قدرت ندارد بر خودش که این مطلبى که القا کرده است اگر خلاف مصلحت است، اگر خلاف مصالح، فرض کنید، کشور خودش هم هست، خلاف مصلحت ارتش هم هست، نمىتواند که از قولش برگردد؛ مىگوید: گفتم، و باید بشود! این بزرگترین دیکتاتوریهاست که انسان به آن مبتلا هست که «چیزى که گفتم باید بشود» و لو اینکه یک کشور به تباهى کشیده بشود. این دیکتاتورى هیتلر و امثال اینها از این قماش دیکتاتورى بود که وقتى مثلًا مشاهده این معنا را مىکند که خطا کرده است و نباید این طور حمله را به مثلًا شوروى بکند، این را اظهار نمىکند؛ عقیدهاش این است که «باید این کار بشود» «گفتم و باید بکنم». دیدید که این شخص که گفت «باید بشود» آن طور به مذلت کشیده شد"
صحیفه امام ج14 ویژگىها و مفاسد دیکتاتورى ..... ص : 92
و از طرف دیگر رهبری عزیز نیز در نماز جمعه باشکوه 29 خرداد مطالبات غیر قانونی را مسبب دیکتاتوری می نامند بطوریکه می فرمایند :"این تصور هم غلط است که بعضى خیال کنند با حرکات خیابانى، یک اهرم فشارى علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونى، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتورى است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبهى غلطى است. عواقبى هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد."
پس در اینجا می توان نتیجه گرفت که رفتار غیر قانونی سبب بروز دیکتاتوری می شود و هر کسی که امر به گذر از قانون می کند یک دیکتاتور است و دیکتاتور کسی است که پس از اینکه متوجه شد گفتارش اشتباه است کودکانه بر حرف خود پای می فشرد و حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست و راه ناصواب خود را ادامه می دهد .
با توجه به گفتار و نتیجه گیری بالا آخرین نخست وزیر ایران را در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم به بررسی می نشینیم :
الف ) دونکته مهمی که عموما مهندس موسوی بر آن تاکید می کرد قانون گرایی و خط امامی بودن بود که در مبارزات انتخاباتی از جمله در جریان مناظره با دکتر احمدی نژاد بسیار بر این دو نکته پافشاری کرد .
اما در همان دوران وی در مناظره ی او با مهدی کروبی کار به جایی رسید که آقای مهندس بارها به دکتر احمدی نژاد تهمت دروغگویی زدند و قانون تهمت زدن و توهین نمودن به شخص دوم مملکت را جرم تلقی می کند و این اولین قانون گریزی مهندس موسوی بود تا جاییکه در حرکتی زشت و دون شان نامزد ریاست جمهوری در آمارها دستکاری نموده و حقیقت را وارونه جلوه دادند و از قول یک موسسه صهیونیستی ایران را جزء کشورهای ایران را جزء کشورهای فاسد نام بردند که حتی مقام معظم رهبری نیز به آن معترض شدند .
" از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانىها را براى من مىآوردند و من میدیدم یا گاهى مىشنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامههاى جعلى براى دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، مىبینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشى کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبتهاى خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند."
نماز جمعه 29/3/88
و البته ستاد ایشان قانون گریزی را قبل از او شروع نموده و در حرکتی خلاف قانون قبل از مهلت شروع تبلیغات اقدام به توزیع پارچه های سبز و بعضا عکس هایی نموده بود .
ب) اما دیگر حرکت غیر قانونی وی کنفرانس خبری وی در ساعت 23 روز بیست و دوم خرداد ماه بود که خود را پیروز انتخابات عنوان نمود و اعلام کرد هر نتیجه دیگری معنای تقلب در انتخابات را می رساند و به هواداران خود اعلام نمود که به خیابان ها آمده و جشن پیروزی گرفته شود در صورتی که یکی از دوستان که در غرب تهران از ناظرین شورای نگهبان بود اینطور عنوان نمود که تا ساعت 30:23 در اکثر صندوق ها رای گیری می شده است و قطعا نتیجه معلوم نبوده ( با توجه به اینکه رای میرحسین موسوی در غرب شمال تهران بالا بود ) پس می توان عنوان کرد که این هم نوعی دروغ بوده و هم قانون شکنی .
ج) با معلوم شدن آرای واقعی مردم رفتار های غیر قانونی مهندس حالت مشهود تری به خود گرفت و وی با عنوان کردن این مطلب که تقلب گسترده ای در انتخابات شده مردم را دعوت به ریختن به خیابان ها کرده و از آنها خواست به صورت مسالمت آمیز حق خود را پس بگیرند که این نیز خود حرکتی غیر قانونی بود و نظم عمومی را برهم می زد بطوریکه قانون صراحت دارد که کاندیدا ها در صورت اعتراض باید به مراجع ذی صلاح دعوی خود را ببرند نه در کف خیابانها و حتی رهبری نیز بارها بر لزوم پیگیری از مجاری قانونی تکید کردند :
"بله، ممکن است کسانى همانطور که حالا آقایان هم ذکر کردید، اشکالات و اعتراضاتى را بر مجارى گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند، که البته، راههاى قانونى وجود دارد. رسیدگى به اینها حتماً باید انجام بگیرد. مواردى را آقایان ذکر کردید. من درخواست میکنم از آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شوراى نگهبان که به این موارد دقیقاً رسیدگى کنند. اگر چنانچه بعضى از اشکالات مقتضىِ این هست که پارهاى از صندوقها بازشمارى بشود، اشکالى ندارد. حالا مثلاً یک مورد را آقایان ذکر کردند که آن شخص گفته که رأى فلان نامزد این تعداد است، بعد در شمارش تعداد دیگرى معرفى شده؛ خیلى خوب، کارى ندارد؛ صندوقهاى مورد اشکال را، یا به طور تصادفى تعدادى از صندوقها را بازشمارى کنند؛ خودِ نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببینند، تا اطمینان کامل براى همه حاصل بشود ."
در دیدار نمایندگان کاندیداها و مسئولین انتخابات
"بنده این را گفتم، شوراى محترم نگهبان هم همین را قبول دارند که اگر کسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسیدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برندهاند، بعضى برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتى دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبههاى هست، از راههاى قانونى پیگیرى بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالى در قانون نیست. همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسى بشود. بنده از شوراى محترم نگهبان خواستم که اگر مواردى خواستند صندوقها را بازشمارى بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت کنند، امضاء کنند. بنابراین، هیچ مشکلى در این جهت وجود ندارد."
نماز جمعه بیست ونهم خردادماه هشتاد و هشت
د) در صورتی که قانون اساسی صراحت دارد که همه تجمعات باید با مجوز وزارت کشور صورت بگیرد شخص مهندس موسوی در چند تجمع غیر قانونی شرکت کرده و با بالا رفتن از سقف ماشین و .... دیگران را نیز تهییج نموده است از قبیل تجمع در خیابان آزادی به سمت میدان آزادی ، میدان حضرت امام ره و.... که این رفتار نیز رفتاری است که قانون را به صراحت زیر پا می گذارد و منجر به دیکتاتور شدن می شود .
و اما در باب خط امامی بودن آقای مهندس :
الف ) در بحث پشتیبانی ایشان از ولایت فقیه که اساسا احتیاجی به توضیح نیست او بدون توجه به توصیه رهبری به میرحسین که جنس شما از جنس این افراد در خیابانها نیست ، بارها در کنار این افراد در خیابان ها حضور پیدا کرد و از طرف دیگر توصیه ی عمل به قانون را هم در بیانیه ای متعدد ایشان و اظهار نظر خالی از منطقش در یکی از بیانیه ها مبنی بر عدم مشروعیت دولت می توان مشاهده نمود که در آنها بیشتر به تشجیع مردم به نافرمانی مدنی مبنی بر اعتراض ( هرچند مسالمت آمیز ) می پردازد .
ب) باز در این جا نیز جادارد زیر پا گذاشتن قانون توسط میرحسین موسوی را در مقابل نظرات امام ره ببینیم که حضرت امام ره فرموده است :" قانونى بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونى نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشورى باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمى کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون مىشود.
اگر یک جایى عمل به قانون شد و یک گروهى در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معناى دیکتاتورى است که مکرر گفتهام که قدم بقدم پیش مىرود، این همان دیکتاتورى است که به هیتلر مبدل مىشود انسان، این همان دیکتاتورى است که به استالین انسان را مبدل مىکند. اگر قانون در یک کشورى عمل نشود، کسانى که مىخواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانى هستند که به صورت اسلامى پیش آمدهاند یا به صورت آزادى و امثال این حرفها"
صحیفه امام ج14 قانونگرایى و احترام و خضوع در مقابل قانون ..... ص : 413
و جالب است که دراین گفتار حضرت امام ره دقیقا آن نوع رفتاری که مورد تایید موسوی است به دیکتاتوری و عمل خلاف قانون تعبیر شده که این حامی سینه چاک خط امام ره مرتکب آن شده است .
ج ) و اما در بحث روز قدس ، این ابتکار خمینی کبیر ره که باعث عزت و سربلندی جهان اسلام و خاری در چشم استکبار جهانی است . چقدر حضرت امام تاکید کرد که این روز روز اسلام است و قدس متعلق به مسلمین ؟ چه میزان ایشان خطر صهیونیسم را به ما گوشزد کرد ؟ ایشان تا چه حدی به این مساله حساس بودند و مردم را در روز جمعه آخر ماه مبارک بسیج می فرمودند که با مشت های گره کرده بغض جهان اسلام را نسبت به صهیونیزم فریاد کنند از جمله اینکه ایشان فرموده بودند:
" من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مىخواهم که براى کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مىکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و مىتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته"
صحیفه امام ج9 پیام به مسلمین ایران و جهان درباره انتخاب«روز قدس» ..... ص : 267
یا فرمودند :
" بسم اللَّه الرحمن الرحیم
روز قدس، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین
«روز قدس» یک روز جهانى است. روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایى است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزى است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس مىدانند، و عمل مىکنند به آنچه باید بکنند. و منافقین- آنهایى که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایى دارند و با اسرائیل دوستى- در این روز بىتفاوت هستند، یا ملتها را نمىگذارند که تظاهر کنند. روز قدس روزى است که باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود، باید ملتهاى مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همان طور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جُرثومههاى فساد را به زباله دانها بریزند. روز قدس روزى است که باید این دنبالهروهاى رژیم سابق در ایران، و آن توطئهچینهاى رژیم فاسد و ابرقدرتها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند. روزى است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم؛ و برادران لبنانى را از این فشارها نجات بدهیم. روزى است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم."
صحیفه امام ج9 روز قدس، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین ..... ص : 276
روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود. روز قدس روزى است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین بهوش بیایند
صحیفه امام، ج9، ص: 277
و البته دیدیم که هواداران موسوی ( که البته وی نیز در میان آنها حضور داشت ) چگونه ندای اسلام سر دادند و چگونه خوراک برای مزدوران صهیونیسم بین المللل درست کردند و چگونه فریاد امام خواهی سردادند و از اسلام در مقابل استکبار دفاع نمودند . افرادی که به روز قدس که اعتقاد نداشتند به کنار به دستورات الهی نیز وقعی ننهائه بودند و عموا در دستان خود بطری های آبی حمل می نمودند و البته از شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نیز ناراحت می شدند .
اما در آخر می توان این مرد متوهم سبز را به دیکتاتور تعبیر کرد به جهت اینکه اگر هواداران خط امامی موسوی به این مطلب امام ره که در زیر می آید توجه کنند فرد دیگری را نمی توانند دیکتاتور فرض کنند زیرا که حضرت امام ره فرمودند : " . اگر بنا باشد که یک جایى دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى است. دیکتاتورى همان است که نه به مجلس سر فرود مىآورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأیید شوراى نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همین طور به همه ارگانها "
صحیفه امام، ج14، ص: 415
پس اگر خوب توجه کنید می بینید که در هر مرحله موسوی نه به رای شورای نگهبان توجهی کرد نه به تاکیدات دلسوزانه ی برخی نمایندگان توجه کرد و نه به اعترافات شرعی و قانونی همفکرانش در مقابل قاضی صالح وقعی نهاد و این همان دیکتاتوری است
کلمات کلیدی:
با نزدیک شدن به پنجمین سخنرانی "محمود احمدینژاد "، رئیسجمهور ایران در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، تلاشهای بسیاری برای تحتالشعاع قرار دادن حضور رئیسجمهور ایران صورت میگیرد.
به گزارش فارس، در حالی که تلاش برخی کشورها برای شکست محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری و ایجاد فضای متشنج در ایران، بدون نتیجه ماند، برخی گروهها و به خصوص لابی صهیونیستی آمریکا از هفتهها پیش مشکلاتی برای محل سکونت و هتل ویژه اسکان رئیسجمهور و هیئت همراه وی بوجود آورده و اخیرا نیز وعده برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل مقر سازمان ملل و در اعتراض به حضور ریاستجمهوری ایران را دادهاند.
این گزارش حاکیست، یک منبع آگاه در گفتوگو با فارس و با ارسال مدارکی که حاوی یک نامه است از دستهای پشتپرده برگزاری اجتماع ضد احمدینژاد، خبر داد.
دلیل ارسال این نامه، فراخوانی است که به منظور برگزاری یک تظاهرات گسترده در مقابل سازمان ملل و در اعتراض به حضور دکتر "محمود احمدینژاد "، رئیسجمهور ایران، منتشر شده است.
نویسنده این نامه در ادامه با اشاره به نفوذ شدید لابی صهیونیست در آمریکا مینویسد: همانطور که پیش از این نیز تاکید کردهایم، ما با قاطعیت اعتقاد داریم که صدها میلیون دلار آمریکا به سازمان سیا اختصاص داده شده تا همگام با انگلیس و اسرائیل به تحریک "انقلاب نرم "ی بپردازد که در واقع نقطه آغازی برای اتفاقاتی بود که بعد از انتخابات ایران به وقوع پیوست.
تلاش برای تشدید فشارها علیه رئیسجمهور ایران تا حدی بوده که هتل محل اقامت احمدینژاد، به عنوان نماینده رسمی یک دولت خارجی که کشورش عضو سازمان ملل متحد است، به علت فشار و تهمتهایی که توسط سازمانهای قدرتمند سیاسی و مذهبی اعمال شد، از پذیرفتن میزبانی رئیسجمهور ایران خودداری کرده است.
اما تلاشها برای سازماندهی تجمعات اعتراضی علیه احمدینژاد در حالی صورت میگیرد که سال گذشته نیز فراخوان مشابهی به منظور اعتراض به حضور رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، منتشر شده بود که حامیان آن تجمع نیز صهیونیستها، طرفداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در لیست سازمانهای حامی تروریسم قرار دارد و سلطنتطلبان بودهاند.
همچنین از دیگر نکات قابل توجه اجتماع سال گذشته میتوان به حضور دانشجویان یهودی که از نقاط مختلف جهان برای حضور در این اعتراض به نیویورک آورده شده بودند و نیز وجود تعداد زیادی پرچم شیر و خورشید، که در حقیقت پرچم رژیم شاهنشاهی ایران بوده است، اشاره کرد.
اما امسال با توجه به جار و جنجالهای تبلیغاتی که علیه دولت ایران صورت گرفته و همچنین با توجه به انتشار پیوسته اخبار نادرستی که در رابطه با اعتراضات پس از انتخابات ایران صورت میگیرد، قطعا افراد بیشتری از میان کسانی که برای پیوستن به فراخوان براندازی دولت ایران، تشویق شدهاند، در اجتماع اعتراضی امسال حضور خواهند یافت که البته بسیاری از این افراد یا از خانوادههایی هستند که پس از انقلاب ایران و به دلیل دشمنی با این انقلاب، ایران را ترک کردهاند و یا اینکه افرادی هستند که رویای ایجاد یک سبک زندگی کاملا غربی در ایران را در سر میپرورانند.
اما سوال اساسی اینجاست که آیا دعوت به حضور در اجتماع اعتراضی علیه رئیسجمهور ایران، یک اقدام خودجوش از سوی مخالفان ایران و وابستگان آنهاست؟
برای یافتن پاسخ این سوال به لیست حامیان اجتماع اعتراضی امسال توجه کنید که دستکم 50 گروه صهیونیستی از جمله "ایپک " در آن حضور دارند.
نکته قابل تامل دیگر این است که بیش از 25 هزار یهودی در ایران زندگی میکنند و تنها در تهران دستکم 22 کنیسه (پرستشگاه یهودیان) وجود دارد. در همین حال ایران پس از اسرائیل، بیشترین جمعیت یهودی در خاورمیانه را در خود جای داده است.
همچنین باید در اینجا به گزارش "راجر کوهن " (Roger Cohen)، خبرنگار نشریه "نیویورکتایمز " که اخیرا به ایران سفر کرده بود، اشاره کنیم؛ کوهن در این گزارش نوشت: شاید من در بیان حقایق با تعصب عمل کنم اما باید حقیقت نزاکت و خوشرفتاری ایرانیان با یهودیان را بیان کنم. شاید نوشتن این مطالب به این دلیل باشد که من نیز یک یهودی هستم و کمتر پیش آمده که به گرمی ایران با من رفتار شده باشد. و یا شاید من تحت تاثیر این حقیقت قرار گرفتهام که با وجود خشم و اعتراض ایرانیان نسبت به فجایع غزه، تلویزیون ایران هیچگاه توهین و یا بیحرمتی به یهودیان نکرد. و یا حتی شاید من تحت تاثیر آزادی بیان موجود در ایران قرار گرفتهام بطوریکه این آزادی به حدی است که اقدامات مشابه در محافل یهودی-آمریکایی خطرناک خواهد بود.
نویسنده این گزاش با اشاره به روابط دوستانه میان یهودیان و مسلمانان ایرانی مینویسد: پایگاه اینترنتی یهودیان ایران، در واکنش به کشتار غزه مطلب زیر را منتشر کرد:
صبح روز سهنشبه 30 دسامبر (سال 2008)، تجمعی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تشکیل شده تا به جنایات جنگی اسرائیل و کشتار مردم بیگناه نوار غزه اعتراض کند. معترضان که "سیامک ماراصدق "، نماینده یهودیان در مجلس، نیز آنها را همراهی میکند، پلاکاردهایی در دست دارند که شعارهای ضد اسرائیلی به فارسی و عبری بر روی آنها نوشته شده است؛ معترضان با محکوم کردن حملات وحشیانه اسرائیل به مردم بیدفاع غزه خواستار بازگشت آرامش و امنیت به منطقه شدهاند.
همچنین برای درک بیشتر وضعیت یهودیان ایرانی میتوان به گزارش مجله یهودیان کانادا توجه کرد که در جولای 2007 از رد پیشنهاد اسرائیل از سوی یهودیان ایرانی خبر داد. در این گزارش آمده: جامعه یهودیان ایران که نماینده جامعه قدرتمند 25 الی 35 هزار نفری یهودیان این کشور است، پیشنهاد دولت اسرائیل برای هجرت یهودیان ایرانی به اسرائیل را رد کرد. این در حالی است که اسرائیل پیشنهاد کرده بود به هر یهودی که به اسرائیل مهاجرت کند، مبلغی معادل5300 دلار کانادا، پرداخت میکند. جامعه یهودیان ایران که به شدت از پیشنهاد اسرائیل انتقاد کرده بود، در بیانیه خود تاکید کرد: "هویت یهودیان ایرانی قابل معامله به هیچ مبلغی نیست(...) یهودیان ایران جزیی از قدیمیترین ایرانیان هستند و هویت و فرهنگ ایرانی خود را دوست دارند. بنابراین تهدیدات و چنین اغواگریهای ناپخته سیاسی، باعث نمیشود که یهودیان ایران، هویت ایرانی خود را پاک کنند. "
نویسنده این گزارش روشنگرانه در رابطه با عوامل پشتپرده برگزاری تجمعات ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل متحد، پس از بیان روابط خوب میان مسلمانان و یهودیان ایران، میپرسد: با این حال، چرا چنین اجتماعاتی توسط سازمانهای صهیونیست ایجاد و رهبری میشود؟
همچنین بسیار شرمآور و تکاندهنده است که سازمانهای بزرگ معدودی از جمله " سنتجان یزدانی "، " اتحادیه معلمان آمریکا " و "جامعه ملی پیشرفت رنگینپوستان " و برخی افراد هوشمند که خود میبایست بهتر از حقایق آگاه باشند، در انجام وظایف خود اهمال کرده و بر وقایع دروغین و نامشروعی همچون این "تجمع اعتراضی برای آزادی "، صحه میگذارند.
این گزارش در ادامه با اشاره به وجود لیست حامیان تجمع اعتراضی موسوم به "حمایت از آزادی در ایران " در پایگاه اینترنتی برگزار کنندگان این تجمع، مینویسد: سران این تجمع که دو سازمان یهودی نیز در میان آنها حضور دارند عبارتند از:
- "جوامع یهودیان متحد " (UJA)، این سازمان که سال گذشته خبری در رابطه با ایجاد یک جبهه تبلیغاتی برای بدنام ساختن دولت ایران و بیثباتسازی ایران از طریق تمامی حوزههای رسانههای خبری، منتشر کرد، هماکنون قدرتمندتر ظاهر شده است بطوریکه مدعی شده: رویداد روز پنجشنبه همچنین شامل لابی با نمایندگان کنگره آمریکا برای تصویب قوانینی به منظور وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران و دیدار با مقامات سفارتخانههای خارجی از جمله مقامات سفارتهای ایتالیا، هند و روسیه نیز خواهد بود تا بر اهمیت تشکیل یک جبهه متحد بینالمللی علیه ایران، تاکید شود.
این گزارش در ادامه با اشاره به روز برگزاری اجتماع ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل، مینویسد: این روز، عنصر مهمی در افزایش آگاهی مردم در رابطه با تلاشهای ضد ایرانی است که هم جامعه یهودیان و هم باقی ایرانیان را هدف گرفته است. بطوریکه این اقدام هماکنون توسط " کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی آمریکا "، " شورای امور عمومی یهودیان "، "جوامع یهودیان متحد " و "کنفرانس ملی یهودیان جماهیر شوروی " که بیشتر به نفع یهودیان روسیه، اوکراین، کشورهای حوزه بالتیک و اروپا و آسیا فعالیت میکند، رهبری میشود.
- "شورای روابط عمومی یهودیان نیویورک "، که به عنوان مرکزی برای هماهنگ ساختن بیش از 60 سازمان یهودی در شهر نیویورک، فعالیت میکند.
- "کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو "؛ در رابطه با این سازمان کافی است تا به خبری که یک پایگاه اینترنتی ایرانی-فرانسوی منتشر کرده توجه کنید: "برخی از همفکران و پشتیبانان ما، نام 72 شرکت کننده در تجمع اعتراضی را در اختیار ما گذاشتهاند که در میان آنها نام چندین تن از تجزیهطلبانی دیده میشود که به دنبال نابودی ایران و تجزیه و تقسیم منطقه به بهانه حق خودمختاری مردم هستند که البته چنین رویداری برای شرکتهای نفتی خارجی بسیار سودمند خواهد بود.(...) عجالتا باید ذکر کرد که کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو نیز منحصرا از افراد وابسته به جنبشهای "مجاهدین "، تشکیل شده است.
همچنین باید توجه داشت که برخی از حامیان تجمع اعتراضی علیه ایران، را گروههای محافظهکار جمهوریخواهی همچون: " گو پراود " (Go Proud)، " جمهوریخواهان هیپهاپ " (HipHop Republicans) و "جمهوریخواهان لاگکابین " (Log Cabin Republicans)، تشکیل میدهند.
از دیگر حامیان این تجمع میتوان به گروههای زیر اشاره کرد:
- "ائتلاف یهودیان جمهوریخواه "
- شبکه تلوزیونی "پارس تیوی " که آرم آن نماد شیر و خورشید شاه سابق ایران و سلطنتطلبان کنونی است.
- "پروژه دیوید "، که از سوی دانشگاه "دنیل پایپز " نومحافظهکار ایجاد شده است. پروژه دیوید، یک سازمان دست راستی و ضد اسلام است.
- پایگاه اینترنتی " انقلاب مخملی " که احمدینژاد را یک دیکتاتور مینامد. این درحالی است که دیکتاتور معمولا برای توصیف رهبرانی استفاده میشود که از قدرت زیادی که در اختیار دارد سوءاستفاده میکند و به ویژه قدرتی دارد که میتواند بدون ممانعت مجلس قانونگذاران، قوانین دلخواهش را تصویب کند. اما احمدینژاد هیچیک از این مشخصات را دارا نیست و با رای اکثریت مردم به قدرت رسیده است.
- "بنیاد دموکراسی ایران "؛ نشریه " ماندلی ریویو "، درباره این بنیاد نوشت: جستجوهای اینترنتی، جزئیات کمی از این سازمان بدست میدهد. در حقیقت پایگاه اینترنتی این سازمان نیز پر از اشکال است و تنها سه یا چهار پیوند (لینک) فعال در آن وجود دارد. یکی از این پیوندها مربوط به مجموعهای از وبلاگهای دستراست و نومحافظهکار است که با عنوان "حمایت از دموکراسی واقعی در ایران "، ارایه شدهاند؛ نام برخی از این وبلاگها عبارتند از: " اول آمریکا را دوست بدارید "، "آمریکاییهای امپریالیست " و " راستهای بنیادگرا "؛
پیوند دیگری که در این پایگاه وجود دارد مربوط به فرم ثبتنام نشریه خبری این سازمان با عنوان " خلاصهای از ایران " منتشر میشود و اشتراک یک ساله آن 1100 دلار هزینه دارد. اما جالب اینجاست که در لیست اعضای این نشریه تنها نام یک نفر به چشم میخورد که او نیز کسی نیست جز " کنث تیمرمن " (Kenneth Timmerman) که یک نومحافظهکار افراطی و عضو پروژه "خطر کنونی " است. وی همچنین حامی مالی نشریه نومحافظهکار "نشنال ریویو " و همتای شدیدا راستی آن یعنی "فرانتپیجمگزین " است.
همچنین جالب است بدانید که عبارت "درباره درخواست بنیاد دموکراسی برای ایران بیشتر بدانید و دریابید که چگونه میتوانید رژیم هستهای ایران را متوقف کنید! " که در پایگاه اینترنتی این بنیاد به چشم میخورد، دقیقا عمان عبارتی است که "جرج بوش " در 23 ژانویه سال 2006، بیان کرد.
اما مسئله مهم دیگر این است که این بنیاد موسوم به دموکراسی برای ایران، از چه مکانهایی پول دریافت میکند؟ طبق اسناد موجود در پایگاه اینترنتی " هیئت ملی دموکراسی "، بنیاد دموکراسی ایران از کمکهای مالی این هیئت نیز بهرهمند میشود. این در حالی است که هیئت ملی دموکراسی به دلیل انجام پروژههای محرمانهاش برای خرابکاری در انتخاباتهای آفریقای مرکزی و جنوبی و همچنین طرحهایش برای همدستی با سازمان سیا در بسیاری از جنبشهای به اصطلاح مردمی اروپای شرقی و خاورمیانه، مشهور است.
اما برخلاف جار و جنجالهای رسانهای و ادعاهای حمایت از حقوق بشری که توسط جنبشهای مذکور ایراد میشوند، این جنبشها اغلب توسط مردان و زنانی اداره میشوند که به دنبال بدست آوردن بخشی از منافع و منابع کشور مورد هدفشان هستند.
همچنین به نظر میرسد بخش دیگر وجوه دریافتی بنیاد دموکراسی ایران، از سوی برخی گروهها از جمله سازمان ایرانیان مخالف تامین میشود که توسط پسر شاه سابق ایران رهبری میشود. این گروه نه تنها به دنبال سرنگونی حکومت کنونی ایران است بلکه خواستار برقراری مجدد حکومت شاهنشاهی در ایران است.
ـ "سازمان صهیونیست آمریکا "؛ این سازمان، مخالفت برخی گروهها با تحریم ایران را شدیدا محکوم میکند. این سازمان همچنین، "گزارش ضداسرائیلی سازمان ملل " را محکوم کرده و مدعی شده این گزارش برپایه شواهد بیاساس و با تغییر استانداردهای قانونی، تهیه شده است.
سازمان صهیونیست آمریکا، نهم سپتامبر سال جاری نیز "هوگو چاوز "، رئیسجمهور ونزوئلا را به دلیل انتقاد از اسرائیل، محکوم کرد.
این سازمان همچنین "جین فاندا "، " دنی گلوور "، " آلیس واکر " و بسیاری از دیگر هنرمندان را که جشنواره فیلم تورنتو را به دلیل شرکت دادن فیلمهای اسرائیلی تحریم کرده بودند، محکوم کرد.
- "کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی " که یک سازمان کاملا صهیونیستی و جنگطلب است. این سازمان همچنین به منظور گسترش هژمونی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه تلاش میکند. برای مثال این سازمان قتل عام بیش از هزار و 300 فلسطینی و تخریب خانههای آنها در غزه را رد کرد و در رابطه با این فاجعه نوشت: اگرچه تصاویری که از جنگ غزه بسیار دلخراش و آزاردهندهاند اما در حقیقت این تصاویر کاملا دروغ و فریبنده هستند. آنها یک ارتش مهاجم نیرومند را به تصویر کشیدند که با استفاده از جتهای اف16 اقدام به بمباران مناطق غیرنظامی میکنند. این در حالی است که این مناطق توسط مبارزانی حفاظت میشود که تنها مجهز به موشکهای ابتدایی هستند. اما اگر دید خود را وسیعتر کنید حقیقت این جنگ پدیدار میشود.
- "گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران "؛ این گروه کار نیز بخشی از کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی است.
نویسنده این گزارش جنبش "حمایت از آزادی در ایران " را وابسته به اسرائیل، نومحافظهکاران و مجاهدین خلق خوانده و مینویسد: "ریچارد سیلوراشتاین " (Richard Silverstein)، با بیان اینکه گروه حمایت از آزادی در ایران خواستار برگزاری تظاهراتی در 24 سپتامبر و همزمان با حضور احمدینژاد در سازمان ملل، شده است، اقدام به افشاگری در رابطه با هویت این گروه نموده است: در نگاه اول به نظر میآید که گروه حمایت از آزادی در ایران چیزی بیشتر از یک گروه طرفدار اصلاحطلبان نیست. اما همانند دیگر مسایل مرتبط با ایران و اسرائیل، باید عمیقتر به این مسئله نگاه کرد تا مشخص شود حامیان این گروه چه سازمانهایی هستند(...) نکته جالب توجه در رابطه با لیست حامیان این آن است که سازمانهای مهمی همچون "جوامع یهودیان متحد "،
"گروه جیاستریت " و "صلحاکنون " که شدیدا از اسرائیل حمایت میکنند، در کنار اتحادیههای کارگری و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفتهاند.
همچنین طبق گفته رئیس سازمان ملی ایرانیان آمریکایی، گروه حمایت از آزادی در ایران، یک گروه نومحافظه کار است که به دنبال تغییر رژیم در ایران و بوجود آوردن یک کشور سکولار است.
این گروه همچنین به سازمان افراطی و مجاهدین خلق که مخالف رژیم ایران بوده و از سوی وزارت خزانهداری آمریکا نیز به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده، وابسته است.
این نویسنده سپس به نقش وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در سازماندهی تجمعات ضد ایرانی اشاره کرده و مینویسد: تمامی این اقدامات در واقع استراتژی کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی و وزارت خارجه اسرائیل برای تغییر شکل دادن ناسازگاری ایران و اسرائیل از یک تقابل دو جانبه میان دو کشور به یک جبهه چند جانبه متشکل از همجنسبازان، فمنیستها، فعالان کارگری و اقلیتهای مخالف با حکومت اسلامی ایران، در ذهن آمریکاییهاست که البته استراتژی هوشمندانهای است.
در انتها میباید مطلبی در رابطه با کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی بیان کرد؛ در حقیقت آوازه حمایت این کنفرانس از اسرائیل موجب شده تا نقش پشتپردهاش در گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران ، پنهان شود. اما در اصل این گروه جبههای برای کنفرانس روساست و حتی ممکن است خود این گروه کار نیز متشکل از برخی سازمانهای وابسته باشد.
کلمات کلیدی:
ششمین اجلاس خبرگان در تهران امروز در حالی گشایش یافت که خبرنگاران تنها در زمان سخنرانی هاشمی رفسنجانی اجازه حضور در اجلاس را یافتند و برای پوشش نطق سایر ناطقان مجبور شدند از خبر ارسالی سانسور شده در رسانههای خود استفاده کنند.
در این زمینه یک منبع آگاه به خبرنگار ما گفت: آیتالله علمالهدی و آیتالله خزعلی در نطقهای خود انتقاداتی را متوجه هاشمی رفسنجانی و رفتار وی بهویژه در دوره انتخابات و پس از آن مطرح کردهاند اما نه تنها اثری از این انتقادها در خبر ارسال شده به رسانهها وجود ندارد، بلکه مفهوم آن نیز دچار تحریف شده است.
در بخشی از خبر ارسالی آمده است: «حجت الاسلام و المسلمین علم الهدی سومین ناطق قبل از دستور بود که با شرح حال تحلیلی حوادث زمان حکومت علی(ع) و مکرهای معاویه برای فریب مردم و رویگردانی از امام بر حق و ترویج آن تفکر تا زمان حکومت نامشروع یزید و قیام امام حسین (ع) گفت: شاید سکوت برخی از بزرگان اسلام در اشاعه تفکرات غلط بین مردم بی تاثیر نباشد.
وی با بیان ویژگی های آیت الله خامنه ای در رهبری 20 ساله نظام و همچنین سوابق هاشمی رفسنجانی گفت: جامعه اسلامی ما خاطرات مجاهدت ها و همبستگی های این دو یار امام را فراموش نمی کند.»
این منبع آگاه ادامه داد: آیتالله علمالهدی در ادامه نطق خود با اشاره به سابقه هاشمی رفسنجانی در جریان مبارزات انقلاب و پس از انقلاب و همچنین حضور وی در جمع اولین بیعت کنندگان با رهبر انقلاب در سال1368، سکوت وی در قبال هتاکیهای بی?سابقه اخیر علیه رهبری انقلاب را رفتاری متناقض با پیشگامی بیست سال پیش او در بیعت با رهبر انقلاب دانسته و خطاب به وی گفت: «چرا پس از بیست سال، در برابر این هتاکی?های بی?سابقه? و آتش فتنه?ای که از خیمه برخی اطرافیان شما به پا شده است، ساکت نشسته?اید؟»
این منبع آگاه همچنین افزود: آیتالله خزعلی نیز در نطق خود با انتقاد از هاشمی و برخی اعضاء خانواده وی، خواستار برخورد با عوامل اصلی اغتشاشات شد که هیچ اشارهای در خبر ارسالی به رسانهها به این فرازهای مهم اظهارات آیتالله خزعلی نشده است.
کلمات کلیدی:
کیهان: آقای خاتمی! جورج سوروس شما را تمام شده تلقی می کند |
جرج سوروس می داند اظهاراتش به موقعیت خاتمی لطمه شدیدی می زند ولی چرا ماجرای ملاقات خود را افشاء می کند؟! کاش آقای خاتمی می دانست علت اصلی این اقدام جرج سوروس آن است که وی بعد از ماجرای اخیر، تاریخ بهره گیری از آقای خاتمی را تمام شده تلقی می کند! |
دفتر آقای سید محمد خاتمی با ارسال نمابری به کیهان خبر ملاقات آقای خاتمی با «جرج سوروس» را تکذیب کرده است که متن تکذیبیه ایشان و توضیحات کیهان در پی می آید؛ «با تأسف فراوان هر روز شاهد ادعاهای بی اساس نسبت به شخصیت های انقلاب و کشور و افراد و شهروندان و ایراد تهمت های ناروا به آنان هستیم. این امر اگرچه تازگی ندارد ولی اصرار بعضی محافل و رسانه ها بر این اقدام زشت، بعد از بیانات روشن رهبری معظم در خطبه نماز عید فطر درخور تأمل است و نشان دهنده میزان صداقت دروغ پردازان در ادعای پیروی از رهبری است. آنچه به نقل از فردی به نام جرج سوروس در پاره ای مطبوعات و رسانه ها آمده یا تیترسازی شده است اساساً فاقد صحت است. سید محمد خاتمی نه این شخص را می شناسد و نه طبعاً در داووس یا جای دیگری با ایشان دیدار و گفت وگوی شخصی یا مشخصی داشته است. البته در مجامع فراوان بین المللی که ایشان شرکت یا سخنرانی کرده اند شنوندگان فراوان داشته است و مطالب بیان شده توسط ایشان کاملاً روشن است و مسئولان عالی رتبه نیز مرتباً چه به صورت مکتوب و چه شفاهاً در جریان قرار گرفته اند. همچنین متن سخنان و مصاحبه ها و مطالب ایشان نیز در رسانه های جهانی و ایرانی به موقع منعکس شده است. گرچه این دروغ پردازی ها و تهمت زنی ها در وجدان بیدار مردم شریفی که اسلام و ایران و آزادی و پیشرفت و حرمت انسان را می خواهند، بی اثر بلکه دارای اثر معکوس است، ولی از بداخلاقی در جامعه و نظامی که باید مهمترین شاخصه آن راستی و اخلاق باشد به خدا پناه می بریم!!» کیهان: درباره جوابیه آقای خاتمی اشاره به چند نکته ضروری است؛ 1- خبر ملاقات خاتمی با جرج سوروس را شخص جرج سوروس مطرح کرده و در سایت خود نیز آن را پوشش داده است. جرج سوروس، در این گزارش به جزئیات ملاقات خویش و نظرات رد و بدل شده میان خود و خاتمی نیز پرداخته است. بنابراین آقای خاتمی باید اظهارات وی را تکذیب کند نه خبر کیهان را. ولی با توجه به نمونه های مشابه، این احتمال قوت می گیرد که آقای خاتمی بیم آن دارد که در صورت تکذیب اظهارات جرج سوروس با ارائه اسناد ملاقات از سوی او مواجه شود!! که امیدواریم این احتمال مردود باشد. 2- ممکن است گفته شود جرج سوروس یک «فاسق» است و سخن او قابل استناد نیست که ضمن تأیید این نظر باید گفت؛ اگر آقای خاتمی او را فاسق می داند چرا در جریان فتنه اخیر دقیقاً دستورالعمل های مکتوب او و جین شارپ را به اجرا درآورده است؟! این همخوانی، قرینه دیگری است که اظهارات جرج سوروس صهیونیست درباره ملاقات پنهان با خاتمی را قابل قبول نشان می دهد. 3- کیان تاج بخش، جاسوس نشان دار «سیا» و مسئول وقت ستاد انتخابات آقای خاتمی در آمریکا انجام این ملاقات را تأیید کرده بود. البته آقای خاتمی اظهارات وی را تکذیب کرد ولی برای استنادات وی دلیلی ارائه نکرد. 4- دیروز خبرنگاران از آقای ظریف که به گفته جرج سوروس در ملاقات مورد اشاره حضور داشته است درباره این ملاقات سوال کردند اما ایشان از تکذیب صریح این ملاقات خودداری کرده و طفره رفت. 5-آقای عطریان فر عضو برجسته ستاد انتخاباتی خاتمی و مشاور نزدیک وی در سفر به آمریکا در منزل جرج سوروس با وی ملاقات و مذاکره داشته است. آیا جناب خاتمی که ملاقات خود با جرج سوروس را تکذیب می کند، می تواند با توجه به شواهد و اسناد یاد شده ارتباط خود با وی را نیز تکذیب کند؟! 6-پیش از این نیز آقای خاتمی برخی از گزارش های کیهان درباره بعضی از اقدامات بیرونی و داخلی خود را تکذیب کرده بود که بعد از ارائه اسناد مربوطه درباره آن سکوت معنی داری کرد!که ماجرای اظهاراتش در سفر به آمریکا - این سفر با روادید ویژه بوش صورت گرفته بود - ، داستان دست دادنش با زنان نامحرم در ایتالیا، اختصاص 400 هزار دلار از بیت المال به یکی از کارگردانان و... از جمله آنهاست. 7- کیهان بسیار خشنود خواهد شد اگر این ملاقات صورت نگرفته باشد ولی متاسفانه شواهد مورد اشاره و نیز پیروی موسوی و خاتمی از فرمول جرج سوروس، جین شارپ و مایکل لدین در فتنه انگیزی اخیر، جای زیادی برای قبول این تکذیب باقی نمی گذارد. 8-و بالاخره جرج سوروس می داند اظهاراتش به موقعیت خاتمی لطمه شدیدی می زند ولی چرا ماجرای ملاقات خود را افشاء می کند؟! کاش آقای خاتمی می دانست علت اصلی این اقدام جرج سوروس آن است که وی بعد از ماجرای اخیر، تاریخ بهره گیری از آقای خاتمی را تمام شده تلقی می کند! |
کلمات کلیدی:
نامه دوم دوست 40ساله کروبی به وی: به کجا می روی؟ |
از شیخ جلال گنجه ای تا شیخ مهدی کروبی اشاره: نویسنده این نامه همانطور که در نامه اول گقته شده اظهار می کند، 20 خرداد سال 1342 به اتفاق آقای کروبی در جریان مبارزه علیه رژیم ستمشاهی دستگیر و زندانی شده است. وی از سال 1338 تاکنون با ایشان سابقه دوستی دارد. آقای کروبی سلام علیکم بعدازظهر روز قدس تلویزیون راهپیمایی و اجتماع میلیونی مردم مسلمان ایران که به سفارش امام خمینی راحل به حمایت از مردم مظلوم و ستم دیده فلسطین به خیابان ها آمده و در نمازجمعه شرکت کرده بودند را نشان می داد. در مقابل آنها عده ای مشاهده شدند که با داشتن پارچه های سبز به عنوان طرفداران میرحسین که شعار های طراحی و القا شده از سوی صهیونیست ها را سر می دادند و شما نیز با آن لباس روحانیت در بین آنان نمایان بودید، این صحنه بسیار متاثرکننده یادآور اجتماع منافقین اول انقلاب که زیر پرچم مخصوص خودشان و در مقابل سیل خروشان ملت اجتماع کوچکی داشتند و شیخ جلال گنجه ای به عنوان روحانی در میان آنها حضور داشت، بود. آقای کروبی شما کجا و او کجا. خودت را خیلی کوچک کردی و قدر و منزلت خود را ندانستی و اعتبار خود را بسیار ارزان در اختیار آنان گذاشتی. بدان این حرکت شما نشان از آزادگی و حریت نیست. این شجاعت و شهامت نیست. این دور شدن از اصل خویش است، دور شدن از آرمان امام راحل و انقلاب است، این دور شدن از مسیر رسو ل الله(ص) است، گرفتار شدن در دام منافقین است، به کجا می روی؟ مگر چه اتفاقی افتاد؟ شما که از جایگاه خوبی در نظام برخوردار بودی، شما که از موقعیت و احترام بیشتری از یک رئیس جمهور برخوردار بودی که چند سالی ریاست می کند و سپس در میان آحاد مردم قرار می گیرد. قابل پیش بینی است آنان که به جمعشان پیوستی وقتی بازیشان تمام شود دیگر برای شما هیچ ارزشی قائل نخواهند بود. مراقب باشید که پای شما را به محافل داخل و خارج از کشور خود باز نکنند که آنگاه دیگر راه برگشتی نخواهد بود و باید یک عمر جیره خوار آن ها باشی. نفرین خدا و رسولش بر آنان که به خاطر دنیای خودشان شیخ ساده دل ما را از ما گرفته و به نابودی سوق می دهند. جریان انتخابات 22 خرداد امتحان بزرگی بود که بسیاری از افراد ناخالص مردود شدند و بعضی توانستند خود را از مردودی برهانند. اما شما با آن پیشینه انقلابی هنوز نتوانستی و همه دوستداران حقیقی ات را غصه دار کردی، بیا با شجاعت و شهامتی که در شما سراغ داریم با اتکال به خداوند و مدد گرفتن از آقا امام زمان(عج) برگرد و توصیه های امام (ره) را سرلوحه زندگی خود قرار ده، آنان که شما در میانشان ایستاده بودی یک جناح سیاسی نیستند آن ها با پخش شیرینی و نوشیدنی و خوردن آن در روز ماه رمضان نشان دادند افرادی لامذهب یا لاابالی هستند که با اعتقادات دینی مردم و شما مبارزه می کنند. امید است این رفتار آنان شما را بیدار کند، انشاء الله. سیدابوالحسن طباطبائی 30/6/88 کیهان |
کلمات کلیدی: