کلمات کلیدی:
"الف" گزارش داد:موضوع بازداشتگاه کهریزک یکی از مسایلی است که در اغتشاشات پس از انتخابات، بهخاطر حوادثی که در آن رخ داد در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت. ما در جهت تنویر افکار عمومی و بیان قسمتی از ناگفتهها درباره این بازداشتگاه بهسراغ پرویز سروری سخنگوی هیئت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و رییس کمیته ویژه مجلس رفتیم و با وی در این رابطه به گفتوگو نشستیم، ایشان احساس خود را هنگام بازدید از کهریزک خوب توصیف نمیکند و میگوید که سه جانباخته در این بازداشتگاه، فضای تأسفباری را هنگام بازدید اعضای کمیته ویژه مجلس ایجاد کرده بود، ولی ما با تصمیمی جدی برای دست یافتن به حقیقت پا در آن مکان گذاشتیم. پس مابقی افراد کجا کشته شدهاند؟ |
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
چندی است که جریان شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری، در نامه هایی از یکدیگر دلجویی کرده و پس از نگارش هرنامه با قدردانی از طرف مقابل، این مواضع را خواسته دل مردم عنوان می کنند.
به گزارش رجانیوز، چندی پیش میرحسین موسوی نامهای به حسینعلی منتظری ارسال کرد که روز گذشته پاسخ منتظری به آن نامه روی پایگاه اطلاع رسانی وی قرار گرفت.
موسوی در نامه خود به منتظری حوادث پس از انتخابات را دلیل ارسال نامه عنوان کرده و در حالی که عده معدودی طرفداران خود و عوامل خارجی به خیابانها ریخته و موجب خسارات مالی و جانی به شهروندان شده بودند، بار دیگر این آشوبگران را مردم نامیده و گفته است: "اولین هدف در این بیانیه آن است که اگر خشم و نارضایتى در مردم بهوجود آمده است، آنان تصور نکنند که این احساسات منفى انباشته شده در ضمیرشان متوجه دین است."
این اظهارنظر این افراد در راهپیماییها و تجمعات خود شعارهای ضد دینی و اسلامی سر می دهند.
شعارهایی همچون، "نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی"، یا "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" از جمله شعارهایی بود که حامیان موسوی در روز قدس سر دادند و خواستار حذف اسلام از ساحت ایران شده بودند.
موسوی در بخش دیگری از این نامه به نکته طنزآلودی اشاره کرده و می گوید: "رسانه هاى دولتى اصرار دارند که ما را مسبب و محرک حوادث این چند ماهه معرفى کنند، حال آن که رفتارهاى مسئولان کشور نه فقط در انتخابات، بلکه از سال ها پیش هیمه هایى را انباشته بود که با خطاهاى این ایام شعله ور شد و با باد نخوتى که بر آن دمیدند، ابعاد این آتش روز به روز توسعه پیدا کرد."
هرچند موسوی توضیح نمی دهد چه جریانی پیش از برگزاری انتخابات به خیابانها ریخته و پس از شکست، شهر را به آتش کشیدند، با این حال، وی علیرغم اعترافات سردمداران جریان کودتای مخملی در دادگاه باز هم به تقلب در انتخابات اصرار کرده و ادامه می دهد: "اینجانب قطعاً حق را به مردمى مىدهم که با برخوردهاى غیراسلامى، غیرقانونى و غیرمنصفانه حقوقشان پایمال شده است، و با استناد به مدارک غیرقابل انکار بدون تردید اعتقاد دارم که در انتخابات تقلب هاى سازمان یافته و وسیع رخ داده است."
اما این گونه نبود و نیست که مردم با سکوت یا سازش یک نفر دست از حرکت خود بردارند، بلکه پس از مدت کوتاهى بلاتکلیفى به زودى این حرکت از نو و با شکلى کور و در حالى که به هیچ یک از دلبستگان به نظام اعتماد نداشت آغاز مىشد و چه بسا دیگرانى که براى این کشور و ملت خواب هاى ناگوار دیده اند، در هدایت آن به سوى منافع و مطامع خود طمع مىکردند.
موسوی که امروز گزینه مطلوب ضد انقلاب قرار گرفته، اغتشاشگری های یک عده معدود را "تکاپوهای مردم خوانده" و هدف دیگر این بیانیه را ماندن این تکاپوها در چارچوب نظام عنوان کرده تا در دام ساختارشکنی های خطرناک نیافتد و می افزاید: "این خطرى است که اگر محقق شود به راحتى مىتواند از ایران افغانستان و عراقى دیگر بسازد."
موسوی در بخش دیگری از این بیانیه و در شرایطی که پیش از این تشکیل جبهه سیاسی را در سر می پروراند، تقویت شبکه های اجتماعی را پیشنهاد داده و در یک مقایسه بی ربط شبکه های اجتماعی اغتشاشگر را به مثابه محبت و الفت در جامعه عنوان کرده و آن را به ملامحسن فیض کاشانی نسبت می دهد!
اما نامه میرحسین موسوی، با پاسخ منتظری همراه بود، منتظری که امام خمینی(ره) صلاحیت وی را در فعالیت های سیاسی رد کرده بودند در بده بستانی متقابل آورده است: "در جریان انتخابات ریاست جمهورى اخیر و وقایع و فجایع بعد از آن که شما مورد توجه اقشار وسیعى از مردم و نخبگان قرار گرفتید، در حقیقت از آزمایش و ابتلاء بزرگى در پیشگاه خداوند متعال و در مقابل مردم آگاه ، سربلند بیرون آمدید، و تاکنون در حد امکان و توان خویش از حقوق تضییع شده مردمى که با شرکت در انتخابات ریاست جمهورى افتخار بزرگى را براى کشور آفریدند دفاع نمودید، که جاى بسى تقدیر و تشکر دارد."
در حالی که موسوی تشکیل شبکه های اجتماعی را به ملامحسن فیض کاشانی نسبت داده بود، منتظری نیز آن را امری معقول و مطابق با قرآن! عنوان کرده و اجرای آن را راه حلی برای برون رفت از بحران عنوان کرده است.
با این حال و در شرایطی که مقام معظم رهبری در نماز عید سعید فطر تنها اعترافات متهمان علیه دیگران را غیر شرعی عنوان کرده بودند، منتظری اقرار اشخاص علیه خود را نیز غیر شرغی و غیر مسموع دانسته است و مشخص نیست با فرمول منتظری دادگاه چه معنایی پیدا می کند.
منتظری پیش از این نیز نامه ای به مراجع تقلید نگاشته بود که در آن جمهوری اسلامی ایران را با رژیم شاهنشاهی مقایسه
منتظری در آن نامه خود را از پایه گذاران نظریه ولایت فقیه عنوان کرده! و گفته است امروز نسبت از این موضوع احساس شرمندگی می کند."
در شرایطی که هیچ یک از مراجع عظام تقلید هرگز پاسخ منتظری را ندادند وی با اصرار به نامه نگاری خود ادامه داده و اعلام کرده مراجع در ایفای نقش خود در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی کرده اند.
موسوی، منتظری و کروبی که در چند وقت اخیر برای یکدیگر و به نام مردم نامه نگاری کرده و پس از هر نامه و بیانیه ای از یکدیگر قدردانی می کنند، نامه منتظری به مراجع را نیز از این قاعده مستثنی نکرده و کروبی با قدردانی از منتظری به خاطر حمایت هایش از او در بحران پس از انتخابات، اظهار امیدواری کرده است که دیگر علما و بزرگان حوزه "توان اعتراض" بیابند.
کلمات کلیدی:
پارلمان نیوز: برای همراهی با جنبش سبز به پشت بام میرفت، نه برانداز بود نه مخملی فقط الله اکبر می گفت تا اینکه شبی یک مرد و دو زن اون رو بردن برای همیشه.
نوروز: پس از 20 روز جنازه در یکی از سرد خانه های جنوب تهران توسط مادرش شناسایی شد.
بی بی سی فارسی: نهادهای امنیتی از تحویل دادن جنازه به خانواده پورآقایی خودداری ورزیدند و در عوض جنازه را به طور مخفیانه در قطعه ی 302 بهشت زهرا به خاک سپردند.
بی بی سی فارسی: خانوادهی پور آقایی تحت فشار قرار گرفتند تا علت مرگ دخترش را بیماری کلیوی اعلام نمایند.
سایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: مگر پدر سعیده رزمنده ایی نبود که بر اثر جراحات شیمیایی به شهادت رسید؟
نوروز: مراسم ختم سعیده پورآقایی شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجد قلهک برگزار شد و نمایندگانی از جنبش سبز برای همدردی با این خانواده شهید مظلوم در این مراسم حضور یافتند.
این مطالب مرثیه سرایی بعضی از سایت ها ی اینترنتی جریان های سیاسی و شبکه های خارجی دربارهی دختری به نام سعیده
سعیده پور آقایی
منزل خانم علی نژاد مادر سعیده پور آقایی: به نام خدا من سعیده پور آقایی هستم روز 13 تیر از خانه به بیرون رفتم که از بالکن خونه پریدم.
چرا از بالکن؟ چون در قفل بود و مادرم مانع می شد از خونه بیرون برم بعد انجا پام شکست.
از بالکن پریدید پاتون شکست؟
بله وقتی از خونه رفتم بیرون توی راه که داشتم می رفتم با یک فردی آشنا شدم که از من پرسید چی شده؟ من خیلی حالم بد بود یکی دو جای بدنم هم زخم شده بود. که من را بردن بیمارستان بعد حدود دو ماه در خانه ی ایشان بستری بودم. بعد از این دو ماه افرادی که در آن خانه بودند به من گفتند توی یک سایت از من به عنوان کسی که در تظاهرات کشته شده خبری گذاشتند.من خیلی تعجب کردم.
در این دو ماه درباره ی رساندن شما به خانه سوالی نکردند؟
چرا، سوال می کردند ولی من چیز خاصی نمی گفتم . چون حالم این جوری بود ترسیدم مادرم من را ببیند حالش بدتر بشه چون مریض احوال هستند مادرم.
خوب بعد تو سایتها چی گفتند؟
تو سایتی که این خبر را گفتند من خیلی تعجب کردم باورم نمی شدت خیلی تعجب کردم. اونم به این صورت.
مرحله ی بعد چی کار کردی وقتی شنیدی؟
بعد کار خاصی نکردم ولی الآن به غیر از اون که اگر می خواستم برگردم خونه ام خبر را که شنیدم ترسیدم برگردم حالا این که واقعا زنده بودم. ترسیدم برگردم که بلایی سرم بیارند.
- گم شدن سعیده تا قبل از از جنجال سیاسی برخی سایتهای اینترنتی فقط یک مساله خانوادگی بود که طبعا در حیطه حریم خصوصی افراد است و کسی حق ورود به این حریم را ندارند.
اما اقدام حقیقتا شنیع این سایتها و جریان های سیاسی در دروغ پردازی دربارهی این نوجوان، سپس قتل ساختگی و حتی دفن او باعث شد که ماجرای این دختر 16 ساله متاسفانه سر زبانها بیافتد و رنج و درد مادرش را صد چندان کند.
- خانم علی نژاد من در سایتها خوندم که شما تو این 2 ماه که از سعیده خبری نداشتید خیلی این طرف و آن طرف زدید خیلی اضطراب داشتید الآن که ایشان بحمدالله زنده و حی و حاضر در کنار خو می بینید چه احساسی دارید؟
احساس خوبی دارم از خدای بزرگ ممنونم احساس می کنم تولده دوباره ای هست امشب و در عید فطر عیدی ما بوده واقعا خیلی جاها رفتم خیابان ها را گشتم پارک ها را گشتم خیلی برام سخت بود الآن هم دارم میگم خیلی راحت نیست برام یعنی فقط یک مادر درک میکند و یک پدر می فهمه که فرزند انسان نیست یا رفته بیرون دیر می آد خونه یک پدر و مادر چه احساسی نسبت به فرزند دارند؟ مادر چه احساس نگرانی داره واقعا؟ بماند که حالا این اتفاق نزدیک سه ماه برای من اتفاق افتاد.
سایت ها و جریان های سیاسی که مدام در تلاش اند که تعداد کشته شدگان حوادث اخیر را در فضای مجازی بیشتر کنند حتی به این حد از رنج و درد مادر بسنده نمی کنند و در اقدامی وی را در گرفتن مجلس ختم تحت فشار می گذارند.
مادر سعیده: یک ماه و نیم گذشته بود از غیبت طولانی سعیده که گفتند دخترت را کشتند اولین بار که تماس گرفتند به همین واضحی گفتند اسمش را نمی دانیم و صدایش را عوض می کرد دیگه نمی دانم کی بود ولی حتما مرد بود و می گفت دخترت را کشتند خیلی گریه و زاری کردم که ادامه بده و حرف بزنه گوشی را قطع می کرد. دوبار ه برای بار دوم تماس گرفت و گفت شما می تونید یک ختم بگیرید برای دخترت. ختم بگیرید. حتما.
گفتم خوب پس من مراسم را بگیرم
همین جوری زنگ می زنند می پرسند سعیده کجاست من یک ماه بگم اردو هست، دوباره بگم اردو هست. همچنین چیزی اصلاً وجود ندارد، درباره ایشان واقعاً این را گفته بودند یکی از آشناها که دوست هستیم به ایشان می گفتیم عمه صدایش می کنند. ایشان بارها و بارها تماس گرفته گفتند سعیده کجاست گفتم اردو هست گفتند: این چه اردویی هست که طولانیه گفتم معدل و انضباط ایشان چون خوب شده یک ماه تمام شده. باز زنگ زدند خیلی سخت بود واقعاً نمی دونستم چی بگم؟ گفتم من تا کی می خوام این رو کش بدم تا کی بخوام بگم نیست خودم برم فرار کنم کجا بروم؟ حتی من به مرض جنون کشیده شد باور کنید دو بار نه به عنوان اینکه جلب توجه کنم دوباره به مرض خودکشی رسیدم. این کار را داشتم می کردم که یکی از دوستان آمد و ... کاش این کار را نمی کرد، گفتن نباشیم و این زندگی را نبینمن. آدم هرچی م یخواد به سرش بیاید دیگه کسی نیاید از من بپرسه چی شده و چی نشده.
سوءاستفاده جریان های سیاسی از این مادر رنجیده و دروغ بزرگی که درباره دختر نوجوانش ساخه بودند همچنان ادامه می یابد تا آن جا که برخی عناصر سیاسی در مرامس ختم این دختر حضور می یابند.
مجلس ختمی که گرفتید کی سری ها آمدند چی گفتند؟
همکارای همین منطقه 7 آمدند. معلمانش، دوستان خود سعیده، دوست و آشناهای من بودند هم دوره هایی پدرش، همسرم بودند بعد از شروع مراسم که قاری قرآن می خواند تمام کردند ورود آقای میرحسین موسوی را خیرمقدم گفتند که برای من جای تعجب داشت پیش خودم گفتم ایشان از کجا خبر داره؟ خیر مقدم گفتند و پیغام دادند که به من بگویند بیای م که ایشان به بنده عرض تسلیت کنند، که من نرفتم وگفتم حالم خوب نیست و عذرخواهی کردم.
برخی اشخاص سیاسی دیگر هم با حضور در خانه مادر سعیده، او را برای زمینه لازم برای استمرار جوسازی های دروغ علیه نظام تحت فشار قرار می دهند.
مادرسعیده: از شب قبل از ختم،
یکی از آقایون فرمدند که این دروغ محض است. که از چی می ترسی چرا نمی گی از حقوق خودت دفاع نمی کنی.
اما چند سئوال منطقی و طبیعی در مدتی که سعیده ناپدید بود.
گفته بودید اسمتون چیه؟ غزل. چه وقت متوجه شدند کهاسم واقعی تو غزل نیست؟
وقعی که این خبر ار در سایت برای من می خوندند در واقع اون ها هویت اصلی من را نمی دونستند ولی خودم چون می دونستم حدوداً او نزدیکی هایی بود که پیدام کردند که احساس کردم که هی با هم دیگه صحبت می کردند احساس کردند فهمیدند که متن که چون عکس هم بود در سایت احساس کردم فهمیدند.
خانم پورآقایی برای من به عنوان یک خبرنگار سئوال است که او خانواده ای که دیدند در خیابون پاتون شکسته بردند بیمارستان و بعد بردند منزلشون چه طور دنبال این نبودند که شما را به خانواده برسانند و بگند که ایشون پاشون شکسته و تصادف کرده بودید؟
چرا اتفاقاً خیلی از من سئوال می کردند ولی من خوب چون جایی نمی توانستم برم هر دفعه یک بهانه ای می آوردم براشون هر دعه یک چیزی می گفتم، مثلاً می گفتم مزاحم هستم از این جا برم ولی اون ها برای اینکه مشکلی در بیرون از خون برای من پیش نیاد من را نگه داشتند گفتند بمونم تا تو را به خانوادهتحویل بدیم.
ماجرای پیدا کردن سعیده نیز قابل تأمل است. بهد از ججال اینترنتی سیاسی درباره گم شدن قتل و دفن این نوجوان، دستگاه های امنیتی، نظامی با حساسیت ویژه وارد ماجرای می شوند و در یک کار فشرده و پیچیده سرانجام مکان وی را پیدا می کنند.
سعیه: بعد از مدتی که گذشت حالا پیدام کرده بودند. چه جوری پیداتون کردند؟
واقعاً من هنوز خودم نمی دونم چه جوری شد که اصلاًمتوجه شدن من اونجام ولی پیدام کردند. بعد خیلی با من صحبت کردند گفتند این جوری شده بعد اینکه اوضع یک خورده آرام تر شد آرام که نه ولی به من اطمینان خاطر دادند که هیچ بلایی سرم نمی آید که برگشتم.
سعیده اکنون به آغوش مادر بازگشته و هر دو تلاش می کنند رنج و عذاب این اتفاق را فراموش کنند اما چه کسی پاسخگوی تأملات یک خانواده کوچک دو نفره است؟
مادر سعیده: واقعاًمی گم با اینکه در سایت این برنامه آبروی دخترم را بردن حیثیت اسلام و کشورمون را بردن، بعد به نوعی خیلی مطلب فجیعی برای سعیده نوشتند همون هایی که خودتون دیدید خیلی بده برای یک دختر، اول از همه می گتم با آبروی کشور بازی کردند بعد با آبروی یک دختر، به هرحال کس بی کسان خداست. اونم آبروی یک دختر
اما یک سئوال اساسی: این همه دروغ درباره یک مادر و دختر آیا کام تشنه قدرت طلبی برخی جریان ها و اشخاص سیاسی را سیراب می کند و یا بازهم باید منتظر جوانان و نوجوانان دیگری باشیم که همچون چند ماه اخیر قربانی قدرت طلبی سیاسی برخی اشخاص و جریان ها شدند.
حتی من ماهواره و کامپیوتر نداشتم،زنگ زدند حتی من را بردند دیدم یرای من جای تعجب بود.
گفتم چه کسی این کارو کرده بدون اجازه ی من کسی حق نداشت عکس سعیده را بذاره توی سایت این واقعا کار ناشایسته ای است و من خیلی ناراحت شدم و حتی اعلامیه اش را دارای عکس، اسم، اسم پدر بود چاپ کردند که این هنوز برای من جای سوال داره که چه کسی این کار رو کرده واقعا ناراحت هستم؛نمیدونم چی بگم؟ با این جنجال و با این مراسم از آب گل آلود ماهی گرفتند.
سعیده: اون هایی که این کار رو کردن این خبر را پخش کردند نمی دونم چه جوری بگم فکر کنم واقعا آدم های بی وجدانی بودند که این کارو کردند. من هر مشکلی داشتم مربوط به خودم بود دلیل نمی شه از این سو استفاده کنند به هر حال آبروی من را بردند،آبروی کشور هم بردند.
مادر سعیده:از حق خودم و دخترم نمی گذرم تا جائی که در توانم هست از نظر قانونی نمی گذرم ازشون از کسانی که این کارو کردند.اگر خدا به من عمری بدهد و توانی باشد از حیثیت خودم و دخترم تا توان هست دفاع می کنم و از این فرصت طلبان نمی گذرم.
کلمات کلیدی:
و این آستین خالی که در باد به اهتزاز در می آید، نشانه ی وفاداری توست در عهدی که با اباالفضل العباس بستهای. چیست آن عهد؟ «مبادا امام تنها بماند»...
خلاصه ی همه ی آنچه در روز قدس گذشت...
کلمات کلیدی:
جمعی از مخالفان احمدینژاد با در دست داشتن پارچههایی به رنگ سبز با حضور در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک برای تحتالشعاع قرار دادن حضور رئیس جمهور کشورمان در اجلاس شصت و چهارم مجمع عمومی سازمان ملل به تکاپو افتادند که با هوشیاری ایرانیان مقیم آمریکا ناکام ماندند.
به گزارش فارس ، همزمان با حضور رئیس جمهور کشورمان در مراسم افتتاح اجلاس شصت و چهارم مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک تعدادی از عوامل ضد انقلاب و سلطنتطلب و حامیان رژیم اشغالگر قدس در برابر سازمان ملل درصدد برپایی تجمعی برآمدند.این گروه با در دست داشتن پارچههایی به رنگ سبز درصدد جلب توجه رسانههای بیگانه و تحتالشعاع قراردادن سخنرانی محموداحمدینژاد برآمدند اما هوشیاری و بیتوجهی ایرانیان مقیم آمریکا آنان را ناکام گذارد.
این گروه که خود را حامی کاندیدای ناکام دوم خردادیها معرفی میکردند و لباسهایی سبز بر تن داشتند در واکنش به بیتوجهی هموطنانمان مجبور شدند تا بهجای تجمع در برابر سازمان ملل به یکی از خیابانهای منتهی به مقر سازمان نقل مکان کنند تا ناکامی آنها کمتر به چشم آید.البته از نکات جالب توجه این بود که سبزپوشان مخالف احمدینژاد هنگامی که موفق به اجرای برنامه خود نشدند لباسهای قرمز رنگی را روی پیراهنهای خود پوشیدند که نماد چپگرایان به حساب میآید.
برپایه این گزارش حمل پرچمهایی با نشان شیر و خورشید توسط افراد مذکور از نکات جالب توجه بود. این افراد که البته با کمی فاصله از منافقین در یکی از چهارراههای منتهی به مقر سازمان ملل گردهم آمدند از سوی هواداران گروهک تروریستی نفاق حمایت میشوند بطوریکه هرگاه یکی از اعضای هیات های ایرانی از خیابانهای منتهی به سازمان ملل عبور میکنند از سوی عوامل رجوی مورد حمایت قرار میگیرند این افراد البته با همه ادعاهای خود تا این لحظه از توزیع تراکتها و پلاکاردها دچار شرمساری شدند و فقط گاهی دیده میشود که نمادهای سبز رنگ را بر روی دستگیره سطلهای زباله یا صندوقهای پست یا نردههای کنار خیابانها نصب میکنند.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
هیئت سه نفره قضایی پس از بررسی ادعاهای کروبی آن را کاملا جعلی و سیاسی دانست و خواهان برخورد عادلانه و قاطع با وی شد.
به گزارش ثانیه نیوز به نقل از وابط عمومی قوه قضائیه، اعضای هیئت سه نفره قضایی رسیدگی به حوادث و اغتشاشات پس از انتخابات نتیجه بررسیهای خود و دیدار با کروبی را به آیت الله لاریجانی رئیس قوه قضاییه ارائه کرد.
مطابق گزارش ارائه شده هیئت سه نفره قضایی به این جمعبندی رسیده است که نه تنها هیچگونه مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای کروبی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده بدون مستند و عاری از حقیقت است بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظیم شده است.
اعضاء هیئت سه نفره قضایی پس از بررسی اظهارات کروبی و بررسی مدارک وی نتیجه جلسات خود را به همراه 2 پیشنهاد به آیت الله لاریجانی ارائه کرد که رئیس قوه قضائیه ضمن تقدیر و تشکر از زحمات هیئت سه نفره با پیشنهادات ارائه شده موافقت کرد.
براساس پیشنهادات هیئت سه نفره مناسب است نتیجه گزارش این هیئت از طریق رسانههای جمعی به اطلاع عموم مردم رسانده شود.
هیئت سه نفره همچنین پیشنهاد کرده است که گزارش به مرجع صالحه قضایی ارسال تا با مباشرین و معاونین و با کسانی که در ادامه اقدامات ضد امنیتی علیه نظام پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در راستای ادامه همان خط و جریان با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افترا علاوه بر تشویش اذهان عمومی به حیثیت و اعتبار نظام و بعضی از نهادهای نظام و همچنین موجب هتک حیثیت و حرمت بعضی از مردم شدهاند برخورد عادلانه و قاطع صورت گیرد.
بنابر موافقت رئیس قوه قضاییه و پیشنهاد هیئت سه نفره متن گزارش این هیئت به شرح ذیل به اطلاع عموم مردم میرسد.
حضرت آیتالله لاریجانی (زیدعزه العالی)
ریاست محترم قوه قضاییه
سلام علیکم
در پی ارسال نامه از طرف آقای مهدی کروبی به حضرتعالی مبنی بر آزار و تجاوز جنسی به بعضی از افراد دستگیر شده در آشوبهای ماههای اخیر و ارجاع آن نامه به هیأت سه نفره برای پیگیری جدی و اعلام نتیجه به استحضار میرسد:
-پس از وصول نامه کروبی، ایشان بلافاصله برای اداء توضیح و ارائه مستندات موارد ادعایی جهت حضور در هیأت سه نفره به دفتر دادستان کل کشور فراخوانده شد.
-آقای کروبی در وقت مقرر در جمع هیأت در دادستانی کل حاضر و پس از اشاره به زمان انتخابات و بعد از آن در پاسخ این سؤال که ادعا و مستندات شما مبنی بر تجاوز جنسی به بعضی از افراد دستگیر شده در آشوبهای اخیر چیست؟ توضیح دادند:
من مطالبی را در این خصوص شنیدهام و بر اثر فشار و ناراحتی روحی نامهای به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم و پس از ده روز آن را روی سایت قرار دادم و آن را منتشر کردم.
سؤال شد افراد مورد نظر شما چه کسانی هستند و چگونه شما به این مسأله پی بردید؟
وی در پاسخ میگوید:
1-ترانه موسوی
من ترانه موسوی یا اعضاء خانواده او را ندیدهام و از افراد مرتبط با آقای میرحسین موسوی و اعضای کمیتهای که من و آقای موسوی تشکیل دادهایم شنیدهام و خودم اطمینان ندارم و فقط صرفاً شنیدههای اینجانب است و در این مورد مستندی ندارم.
2-الف - ش
ابتدا ازطریق افراد خوب خودمان یعنی حزب اعتماد ملی شنیدم که این فرد گفته سه نفر مرا در خیابان جُردن سوار ماشین کردند و به محلی بردند در آنجا افراد دیگری هم بودند که من چشمهایم بسته بود که هیچ کس را ندیدم و نمیشناسم مورد ضرب و شتم مکرر قرار گرفتم و به من درحالی که ایستاده بودم و دستهایم بسته بود و از بالا آویزان کرده بودند به نحوی که پاهایم به سختی به زمین میرسید به من تجاوز جنسی شد. من خودم این فرد را خواستم و اظهارات او را شنیدم و سپس یکی از اعضاء حزب اعتماد ملی اظهارات ایشان را روی یک لوح فشرده ضبط کرد که یک نسخه از آن را به شما تحویل میدهم.
ازآقای کروبی سؤالشد آقای الف -ش در چه روزی و در کدام یک از آشوبهای خیابانی دستگیر شده است؟
آقای کروبی پاسخ داد: نمیدانم من سؤال نکردم ولی در تظاهرات و درگیری نبود. میگوید در خیابان جردن تنها بودم و سه نفر مرا سوار یک ماشین کردند و بردند.
3-فرد سومی است که ادعای تجاوز ندارد و من هم او را ندیدهام و فقط از افراد مرتبط با حزب اعتماد ملی و آقای میرحسین موسوی شنیدهام. این فرد هم در تظاهرات و درگیریها نبوده ولی گفته چند نفر مرا دستگیر کردند و به شدت مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند به صورتی که سر و صورت و بسیاری از اعضاء بدنم زخم شده و خود خانواده او از همه اعضاء بدن او عکس گرفتهاند و من یک نسخه از این عکسها را به شما میدهم.
4-خانم م- الف
این خانم از طرف بچههای حزب اعتماد ملی به من معرفی شد و من با او صحبت کردم و او ادعای تجاوز جنسی ندارد ولی میگوید روز اول دستگیری مرا به اداره آگاهی بردند و در آنجا مورد ضرب و شتم و هتاکی قرار گرفتم و در مقابل عکسالعمل من لباس مرا کشیدند و دست آنها به بدن من برخورد کرد.
5-فرد دیگری به نام س - پ
این خانم فرزند شهید است و چند نفر از اعضاء خانوادة او شهید شدهاند و از طرفداران آقای موسوی بودند که با مادرش شبانه تکبیر میگفتند آمدهاند او را در منزل دستگیر کردهاند و سپس او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و پس از چند روز جنازه او را که بخشی از قسمت پایین بدن او با اسید سوخته بوده مخفیانه به خاک سپردهاند. افراد آقای میرحسین به منزل او رفتهاند و شنیدهام آقای میرحسین موسوی در جلسه ختم او شرکت کرده است و من هم قرار بود به منزل آنها بروم که فرصت نشد و فرزندم به سراغ آنها رفت.
از آقای کروبی سؤال شد آیا آنچه در مورد این چند نفر شنیدهاید برای شما اطمینان حاصل شده که این افراد را در درگیریها و آشوبهای بعد از انتخابات دستگیر و مورد ضرب و شتم و احیاناً تجاوز جنسی قرار دادهاند؟
آقای کروبی پاسخ داد: نه. من اطمینان ندارم و اینها شنیدههای من است ولی چون در انتخابات معترض بودم و ذهنیتی داشتم لذا هر کسی ادعایی داشت به سراغ او میرفتیم و یا آنها را دعوت میکردیم و با آنها صحبت میکردیم.
از آقای کروبی سؤال شد از چه زمانی به شما و یا حزب اعتماد ملی مراجعه کردند؟
آقای کروبی پاسخ داد: بعد از اینکه من نامه به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم و پس از اینکه نامه را منتشر کردم و در سایت قرار دادم مراجعه کردند.
سؤال شد اگر اطمینان به مسائل مطروحه نداشتید و قبل از اینکه نامه بنویسید و روی سایت قرار دهید کسی به شما مراجعه نداشته و حرفی نزده است بر چه اساس و مبنایی نامه نوشتید و منتشر کردید و مطالبی که اثبات آن نیاز به بررسیهای دقیق قضایی دارد که مورد سوء استفاده همه دشمنان و بدخواهان قرار گرفت در نامه خود به نظام و نهادها نسبت دادید؟
آقای کروبی به اینگونه سؤالات که به روشن شدن واقعیات کمک میکرد به شدت واکنش نشان میدادند و از موضوع ادعایی منحرف و به تقلب و امثال آن میپرداختند.
به آقای کروبی گفته شد احتمال نمیدهید افرادی مغرض و یا فرصت طلب بخواهند با طرح اینگونه مسایل ذهن مردم را با طرح مسایلی که هیچ ارتباطی با مسائل بعد از انتخابات ندارد منحرف و موجب بیاعتمادی مردم به نظام و مسئولین شوند؟
آقای کروبی پاسخ داد: اگر واقعاً ثابت شود که این موارد صحیح نبوده است خودم با کمال شجاعت به مردم میگویم من اشتباه کردم.
آقای کروبی پس از پایان جلسه چهار عدد لوح فشرده که مدعی بود افراد حزب اعتماد ملی تهیه کردهاند جهت بررسی به هیأت تحویل دادند و مقرر شد پس از ملاحظه لوح های فشرده و پیگیری موارد ادعایی درصورت لزوم مجدداً کروبی خواسته شود.
از همان روز موضوع با جدیت از طرف هیأت پیگیری شد، ابتدا لوح فشرده مربوط به الف -ش که مورد ادعای اصلی و به اصطلاح مستند اصلی کروبی بود ملاحظه شد.
نکات بسیار قابل توجه و تأملی در چگونگی تهیه و ساخت این لوح فشرده ملاحظه گردید و به روشنی مشخص بود که چه القائاتی به یاد شده صورت گرفته که مشروح آن پیوست گزارش میباشد و با توجه به نکات تأمل برانگیز مقرر شد به نحو مقتضی از الف -ش و تهیه کنندگان لوح فشرده تحقیق شود که فردای همان روز از دفتر کروبی ازطریق سایت حزب اعتماد ملی اعلام شد الف -ش مفقود شده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد الف -ش که مدعی هستند مفقود شده و حتی به ظاهر خانواده او هم از او اطلاعی ندارد به صورت مخفیانه با یکی از افراد مرتبط با کروبی و حزب اعتماد ملی به نام داوری که یکی از تهیه کنندگان لوح فشرده و یکی از افراد معرفی کننده این فرد به کروبی بود در تماس میباشد و از ناحیه آقای داوری راهنمایی میگردد.
گرچه تحقیقات در زوایای مختلف این مورد ادامه دارد ولی تاکنون اجمالاً مشخص شده آقای الف- ش در هیچ یک از درگیریهای خیابانی دستگیر نشده و در هیچ یک از مراکز انتظامی و امنیتی سابقهای مبنی بر بازداشت و دستگیری ندارد و تهیه لوح فشرده نیز کاملاً با انگیزه سیاسی و البته خیلی ناشیانه تهیه شده است و در اظهارات الف - ش در این لوح فشرده ابهامات و تناقضات زیادی وجود دارد و شاید همین امر سبب شده که بلافاصله او را مخفی کرده و مخفیانه از حزب اعتماد ملی با او در تماس هستند ولی اعلام میکنند که او مفقود شده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد:
1-ادعای آقای کروبی به نقل از اطرافیان خود یا آقای میرحسین موسوی پایه و اساسی نداشته و عاری از حقیقت میباشد.
2-آقای کروبی درمورد خانم س -پ ادعا کرده بود که فرزند جانباز شیمیایی است که همراه مادرش شبانه الله اکبر میگفته او را دستگیر کردهاند و سپس او را مورد آزار قرار داده و پس از چند روز جنازه او را که با اسید سوزانده شده بود مخفیانه به خاک سپردهاند و درخصوص همین س - پ سایتهای وابسته به آقایان میرحسین موسوی و کروبی و به رونویسی از سایتهای وابسته به این دو نفر رسانههای مختلف ضدانقلاب قلم فرسائیهای فراوانی علیه نظام و نهادها کردهاند که به گوشهای از آن و نتیجة تحقیقات در این خصوص به شرح ذیل اشاره می شود:
در مورخه 8/6/88 دربرخی از سایتها چنین آمده است:
" افشاء نام و نشان یکی از شهدایی که مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد س- پ ( نام کامل در سایت ذکر شده است) قربانی جنایت لباس شخصیها، اطلاعات جدیدی درباره یک شهید گمنام جنبش سبز از دو روز قبل به موج سبز آزادی رسید که در این دو روز جزئیات آن را مورد بررسی قرار دادیم و از صحت آن مطمئن شدیم س - پ تنها فرزند جانباز شهید ع - پ که در یکی از شبهای پس از کودتا درحالی که به الله اکبر گفتن شبانه بر پشت بام خانهشان بوده از سوی نیروهای لباس شخصی بسیج دستگیر شد و پس از بیست روز جنازه او در یکی از سردخانههای جنوب تهران از سوی مادرش شناسایی شد.
گفتنی است مراسم س - پ روز شنبه هفتم شهریور به صورت محدود در مسجدقلهک برگزارشد و نمایندگانی از جنبش سبز برای همدردی با خانواده در این مراسم شرکت کردند. "
در اعلامیه به اصطلاح فوت این خانم آمده است:
........ بدین وسیله درگذشت غنچه پرپرشده مرحومه س - پ تنها فرزند جانباز شهید ع - پ را به اطلاع اقوام و آشنایان میرساند.
درمورد مشارالیه تحقیق شد و مشخص گردید:
1- پدر وی شهید نبوده و چند سال پیش فوت کرده و اصولاً ( س - پ ) تنها فرزند خانواده نیست و دختر شهید هم نمیباشد.
2-مشارالیه با مادرش اختلاف داشته و از سال 86 تاکنون 6 مورد از منزل فراری شده و هر بار مادرش برای پیدا کردن او به مراکز انتظامی مراجعه داشته است و در مواردی پس از روزهایی به منزل برگشته و در چند مورد هم توسط مأمورین انتظامی با پسر و دختر دیگر دستگیر و زندانی و یا تحویل مادرش شده است که گزارش مبسوط آن پیوست میباشد.
درمورد اخیر مادر س - پ بنام الف - ع در 21/4/88 در نامهای به یکی از سران مینویسد:
.... در روز شنبه 13/4/88 ساعت 13:45 برای تهیه دارو از منزل خارج شده بود در هنگام بازگشت با عدم حضور دخترم مواجه شدم و از آن تاریخ تاکنون از او اطلاعی ندارد و استدعا دارم دستور دهید فرزندم را پیدا کنند.
3-از قرار اطلاع خانم مذکور چند روز پیش تماس میگیرد و میگوید من تا چند روز دیگر به منزل برمیگردم.
4-مادر وی از آنچه که آقای کروبی و مرتبطین با آقای میرحسین موسوی و سایتهای مربوطه گفته و نوشتهاند اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید نمیدانم دخترم دستگیر شده و یا مثل دفعات قبل از خانه بیرون رفته و هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارم.
5-آنچه که فعلاً قطعی است عدم حضور س - پ است که مثل دفعات قبل از خانه فرار میکرده و سایر مسائل مطروحه از ناحیه آقای کروبی و افراد مرتبط با آقای میرحسین موسوی به هیچ وجه صحت ندارد.
8-مادر مشارالیه میگوید فردی با منزل ما تماس گرفت و گفت دخترت کشته شده و جنازه او را دفن کردهاند و تلفن را قطع کرد و خودش را معرفی نکرد. من که از فرارهای قبلی دخترم بین همسایگان و آشنایان رنج میبردم و این بار نیز دخترم مدتی بود که نبود و این تلفن هم بیشتر مرا نگران کرد موضوع را به یکی از همسایگان بنام اشراقی (کارمند بانک ملی و مرتبط با ستاد آقای میرحسین موسوی) و خانم کاشانی که در جریان فرارهای قبلی دخترم بود در میان گذاشتم و قرار شد برای او جلسه ختمی بگیرم و کارهای بعدی را برای گرفتن مسجد و... آقای اشراقی دنبال کرد.
فردای آن روز که مسأله را با آقای اشراقی مطرح کرده بودم و قرار شد جلسه ختم برقرار کنیم حدود ساعت 10 شب فردی بنام آقای مقیسه با منزل ما تماس گرفت و گفت به شما تسلیت میگویم و در مراسم شما هم شرکت میکنیم. من گفتم شما را نمیشناسم آقای مقیسه گفت دختر شما کشته شده جریان چیست؟ من تأکید کردم من اصلاً شما را نمیشناسم و اصلاً موضوع این نیست آقای مقیسه تلفن را قطع کرد.
روزی که در مسجد قلهک مراسم داشتیم وقتی مداح اعلام کرد آقای میرحسین موسوی شرکت کرده من خیلی تعجب کردم و بعد به من اطلاع دادند که آقای میرحسین میخواهد به منزل بیاید و تسلیت بگوید که من قبول نکردم. از یک روز قبل از ختم و تا دو سه روز بعد مکرر افرادی که خود را از طرف آقای میرحسین موسوی معرفی میکردند با من تماس میگرفتند و مطالبی را مطرح میکردند که من درجریان نبودم و یا چیزهایی میگفتند که من تکذیب میکردم.
در روز سه شنبه 10/6/88 حدود ساعت 30/21 آقای مقیسه به درب منزل ما مراجعه کرد و گفت به همراه همسر جواد امام از طرف کمیته آقایان موسوی و کروبی برای دلجویی آمدهایم و به آقای کاتوزیان نماینده مجلس هم اطلاع داده شده که او هم بیاید. من گفتم شما را نمیشناسم و در منزل تنها هستم و درب را باز نکردم. آقای مقیسه گفت چرا میترسید ما برای کمک به شما و پیگیری موضوع آمدهایم. من مخالفت کردم و اجازه ورود به منزل ندادم. آقای کاتوزیان نیز همان شب حدود ساعت 30/22 آمد و به او هم گفتم من در منزل تنها هستم و اجازه ورود ندارم.
با مشخص شدن موارد فوق آقای کروبی برای ساعت 14 روز 16/6/88 مجدداً به دادستانی کل کشور فراخوانده شد و با حضور در هیأت سه نفره به بیان نتیجه تحقیقات و نحوه رسیدگی پرداخته شد.
در ابتدای جلسه و قبل از بیان نتیجه تحقیقات هیأت از آقای کروبی پرسیده شد آیا ظرف این مدت غیر از آنچه در جلسه قبل گفتید مطلب دیگری درخصوص موارد ادعایی دارید یا نه؟
آقای کروبی جواب داد: ظاهراً س - پ دختر شهید نبوده و در این رابطه اشتباه شده، دختر خانمی با یک نفر دیگر به من مراجعه کرد و گفت من خواهر س - پ هستم و پدر ما شهید نشده است چند سال پیش فوت کرده و من میخواستم از چگونگی مرگ خواهرم مطلع شوم. من ( کروبی) گفتم از چگونگی آن اطلاع ندارم و این مسائل را شنیدهام. گفت آدرس منزل آنها را به من بدهند گفتم چگونه آدرس خواهرت را ندارید. گفت: ما با زن پدرمان اختلاف شدید داشتیم و من رفت و آمد نمیکردم و آدرس او را ندارم.
من (کروبی) با بچهها تماس گرفتم و گفتم این خانم چنین میگوید که پدرش شهید نشده است. آنها گفتند درست است پدرش شهید نشده. از آقای کروبی پرسیده شد که چه کسی در جریان وضعیت این خانم بوده؟ آقای کروبی جواب داد: آقای مقیسه گفته پدر ایشان شهید نشده و نیز گفته ظاهراً دختر زنده است و تماس گرفته است.
با آقای کروبی به تفصیل و به صورت دوستانه صحبت شد و جزئیات تحقیقات با ایشان مرور شد و آقای کروبی قبول کرد مسائل مطروحه درمورد س -پ کاملاً بیاساس و با انگیزه سیاسی مطرح شده است.
همچنین وقتی به آقای کروبی نکات مربوط به لوح فشرده آقای الف- ش مطرح شد و گفته شد دفتر شما بلافاصله پس از حضور شما در دادستانی اعلام کرد آقای الف -ش مفقود شده است، آقای کروبی گفت: آقای داوری از حزب اعتماد ملی و از نزدیکان من با چند نفر دیگر لوح فشرده را تهیه کردهاند و اکنون هم آقای الف -ش با آقای داوری در تماس میباشد.
چگونگی تحقیقات و بی پایه و اساس بودن موضوعات مطروحه درمورد ترانه موسوی نیز با آقای کروبی در میان گذاشته و گفته شد حال که واقعیت برای شما مشخص شد حداقل در چند مورد ازجمله س -پ قبول دارید که مطالب گفته شده خلاف بوده و مغرضانه چنین مطالب کذب و ناروایی علیه نظام و مردم تهیه و منتشر شده و بهترین دستمایه برای دشمنان قرار گرفته است و با توجه به صحبتی که در جلسه قبل داشتید که اگر برای شما ثابت شد موردی اشتباه بوده با شجاعت اعلام میکنید که اشتباه کردهاید اکنون به نحو مقتضی برای مردم توضیح دهید شاید بخشی از آثار شوم این تهمت و افتراء بزرگ از بین برود ، آقای کروبی پاسخ دادند من موارد دیگری هم دارم و هرگاه همه آنها برایم ثابت شود آن زمان اعلام اشتباه میکنم.
نتیجتاً از مجموع تحقیقات جامع میدانی بعمل آمده و استماع اظهارات آقای کروبی و بررسی دقیق لوح های فشرده ارائه شده از ناحیه ایشان و تشکیل جلسات متعدد و فشرده و سایر اقدامات صورت گرفته که مشروح آن به پیوست تقدیم میگردد ، هیأت به این جمعبندی رسید که نه تنها هیچگونه مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای آقای کروبی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده بدون مستند و عاری از حقیقت میباشد بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظیم شده که مراتب ازطریق مراجع قضایی و امنیتی برای ریشهیابی موضوع در دست بررسی بوده که نتیجه نهایی آن متعاقباً جهت تنویر افکار عمومی اعلام خواهد شد.
پیشنهاد:
1-نتیجه گزارش هیأت از طریق رسانههای جمعی به اطلاع عموم مردم رسانده شود.
2-گزارش به مرجع صالحه قضایی ارسال تا با مباشرین و معاونین و با کسانی که در ادامه اقدامات ضد امنیتی علیه نظام پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در راستای ادامه همان خط و جریان با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افترا علاوه بر تشویش اذهان عمومی به حیثیت و اعتبار نظام و بعضی از نهادهای نظام و همچنین موجب هتک حیثیت و حرمت بعضی از مردم شدهاند برخورد عادلانه و قاطع صورت گیرد.
کلمات کلیدی: