عصر روز سهشنبه بحث و گفتوگوهای زیادی میان تعدادی از افرادی که به حمایت از موسوی در دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، درگرفت و برخی از این افراد از میرحسین موسوی بهدلیل هراس از حضور در تجمعات بهشدت انتقاد کردند.
به گزارش رجانیوز، در حالی که جریان فتنه از حضور پرشمار دانشجویان انقلابی کاملاً غافلگیر شده و مرکز هدایت عصبی این جریان دچار اختلال شده است، عصر روز سهشنبه پس از چندین ساعت تجمع در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران، بحثهایی پیرامون علت عدم حضور موسوی در تجمعات، میان جمعی از افراد حاضر در تجمع قانونشکنان درگرفت.
برخی از این افراد با اشاره به عدم حضور موسوی در نمایشگاه مطبوعات، تجمع غیرقانونی روز 13 آبان و تجمعات روزهای 16 و 17 آذر اظهار عقیده میکردند که در جای گرم نشستن و بیانیه و خطابه صادر کردن هیچ دردی را دوا نمیکند.
یکی از این افراد نیز گفت ظاهراً موسوی میترسد با حضور در این تجمعات مانند روز قدس علیه وی شعار داده شود یا مانند اتفاقی که در نمایشگاه مطبوعات برای کروبی رخ داد، به وی نیز بیاحترامی شود، بنابراین، ترجیح میدهد در تجمعات حاضر نشود.
یکی دیگر از حاضران در این بحث گفت گویا امروز (سهشنبه) تعدادی لباس شخصی فرهنگستان هنر را محاصره کرده و اجازه ندادهاند موسوی به دانشگاه بیاید. در واکنش به این گمانهزنی، یکی دیگر از افراد حاضر در بحث گفت: دفتر فروش لوازم و تجهیزات پزشکی یکی از بستگان ما دقیقاً مقابل فرهنگستان هنر قرار دارد و من پس از اینکه این خبر را شنیدم، صحت و سقم آن را جویا شدم که گفتند هیچ محاصره و تجمعی اینجا وجود ندارد. بعد هم هر چند دقیقه یک بار آمار گرفتم که گفتند خبری نیست.
کلمات کلیدی:
محمدکاظم انبارلویی
16
16 آذر امسال در دانشگاه تهران که قلب دانشگاههای تهران و ایران است
راستی علت این حضور هوشمندانه وحماسی چه بود؟ پاسخ روشن است؛
- عده ای ساحت دانشگاه و ساحت علم را آلوده به مفاهیمی کرده بودند که حیثیت و موجودیت مراکز علمی را به مخاطره انداخته بود.
- عده ای بی محابا می خواستند عادی سازی نوکری آمریکا
- عده ای خود را در حد عمله تهیه خوراک برای رسانه های استکباری علیه اسلام و انقلاب فروکاهیده بودند.
- عده ای «جاسوسی» برای اجانب را در پوشش پروژه تحقیقاتی به صورت عادی درآورده بودند.
16 آذر امسال اساتید و دانشجویان در صفوف فشرده به میدان آمده بودند تا از ساحت علم و ساحت مقدس دانشگاه دفاع نمایند.
آنها آمده بودند تا از شرف و عزت و آبروی دانشگاه دفاع کنند و خط تمایز خود را با جریان فتنه و فرقه های ضد انقلابی
گونه شناسی شعارهای دانشجویان و اساتید عمق هوشمندی آنها را در دفاع از اسلام و انقلاب و ژرفای اعتقاد آنها را در پایبندی به مردم کشور و نیز خشم و کینه آنها را نسبت به دشمنان نظام و رهبری نشان می دهد. آنها آمده بودند تا از جنبش دانشجویی به عنوان یک حرکت ضداستکباری و بویژ ضدآمریکایی دفاع کنند.
آنها آمده بودند با زدن مشت بر دهان منافقین قدیم و جدید اعلام کنند امکان بازگشت استبداد و استعمار خارجی محال است.
آنها آمده بودند تا اقدامات کسانی را که از همین دانشگاهها رفته اند و در ارتش رسانه ای دشمن ثبت نام کرده و هر روز علیه ملت لجن پراکنی می کنند محکوم کنند. آنها آمده بودند بگویند سربازگیری دشمن از دانشگاه باید متوقف شود. روز16
فریاد «دانشجو بیدار است ، از آمریکا بیزار است»، عمال آمریکا در دانشگاه را به خشونت واداشت. عمال آمریکا در دانشگاه هر وقت کم می آورند به خشونت روی می آورند و این علامت زوال حضور آنهاست.
منافقین طی سه دهه گذشته هر وقت در گفتگو کم می آوردند و هر وقت در قلمرو اندیشه قد خود را کوتاه می دیدند، بازی را به هم می زدند.
16
این نوع صحنه ها متاسفانه در چند دانشگاه دیده شد
آن روز که طرفداران حزب خلق مسلمان به امام (ره) اهانت و عکس معظم له را پاره می کردند گور خود را درحوزه سیاست ایران با دست خود کندند . آن روز که امام (ره) فرمود اگر به من اهانت کردند یا عکس مرا پاره کردند به کسی تعرض نکنید عمق سفاهت و خشونت دشمنان انقلاب را نشان دادند. آنها عاقبت به خیر نشدند، اینها هم نباید در انتظار سرانجام نیکی باشند.
موسوی در بیانیه16
چرا او به این روز افتاده است ! چرا باید مردم را فقط به این دلیل که به او رای نداده اند با اهانت و جسارت به امام (ره) مجازات کند؟ او و هوادارانش باید بدانند کاسه صبر مردم لبریز شده و آستانه تحمل شیفتگان امام و انقلاب به سرآمده است.
آن روز که مردم پاسخ این اهانت ها و جسارتها را بدهند خیلی دور نیست و من در حیرتم چگونه آقای هاشمی رفسنجانی ستم فرقه موسوی به امام(ره) را می بیند اما همچنان حمایت از وی و فرقه اش را در دستور کار دارد و در سفر به مشهد براین موضع اصرار می ورزد.
کلمات کلیدی:
مرتضی تمدن استاندار تهران و رئیس شورای تامین استان تهران با اعلام این مطلب در گفتگو با
وی اطلاعیه اخیر میرحسین موسوی در غروب روز 15 آذر را زمینهساز بروز اغتشاشات و حرکات دشمنپسند روز 16 آذر و مزاحمتهایی برای مردم توصیف کرد و گفت: افکار عمومی امروز این سئوال را مطرح میکند که موسوی از جان مردم چه میخواهد و تحرکات وی به نفع چه کسی تمام میشود.
رئیس شورای تامین استان تهران در ادامه افزود: جریانی به بهانه حمایت از موسوی در ماههای اخیر دست به آشوبطلبی و اغتشاش میزند و خود را پشت سر موسوی پنهان کرده و او هم با سکوت عمدی در برابر انحرافات و صدور اطلاعیههای سوال برانگیز و تحریککننده به کمک جریان فتنه آمده است و همین رفتارهای سئوال برانگیز و مغایر با منافع ملی موسوی است که حامیان وی را به شدت کاهش داده است.
تمدن با تاکید بر ریزش شدید جریان حامی موسوی گفت: رسانههای بیگانه و ضد انقلاب از یک سو و برخی گروههای مسئلهدار یگانه و ضد انقلاب از سوی دیگر با همراهی برخی گروههای مسئله دار داخی با سردمداری موسوی تلاش کردند مخالفان نظام و امام را به صحنه 16 آذر بکشانند اما به لطف هوشیاری دانشجویان متعهد و انقلابی اجازه عرض اندام به آنها داده نشد.
وی با بیان اینکه متاسفانه گروهی که خود را طرفدار آقای موسوی میدانند عصر 16 آذر تلاش کردند با ایجاد راهبندانهای مصنوعی و بوق زدن بیمورد و شعارهای اهانتآمیز باعث سلب آرامش مردم شوند، اظهار داشت: بخاطر مزاحمتهایی که حامیان موسوی در برخی نقاط تهران برای مردم ایجاد کردند از مردم تهران عذرخواهی میکنم و از نیروهای انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی که با تحمل سختیها برای رفاه حال مردم تلاش کردند سپاسگزاری میکنم.
رئیس شورای تامین استان تهران افزود: روز 16 آذر همواره با برگزاری مراسم در دانشگاهها شروع و پایان مییافت اما افرادی که خود را حامی موسوی میداند بدون داشتن مجوز قانونی و در اقدامی خلاف قانون در خیابانها با آتش زدن سطل زبالهها و ایجاد ترافیک برای مردم مزاحمت ایجاد کردند و آقای موسوی هم با سکوت معنیدار خود به تشویق قانونگریزان میپردازد.
تمدن در پایان خاطرنشان کرد: از همه دانشجویان با دیدگاههای متفاوت که در فضایی آرام در مراسم 16 آذر شرکت کرده و شعارهای خود را مطرح کردند تشکر میکنم و امیدوارم با افزایش بصیرت جامعه دانشجویی، شاهد گفتمانی سازنده در محیط دانشگاهها باشیم.
کلمات کلیدی:
پس از اقدامات روز گذشته طرفداران موسوی برای ایجاد اغتشاش و آشوب در دانشگاه تهران که علیرغم تحریک رسانه های غربی و اتاق آشوب اصلی سبزها ناکام ماند، از صبح امروز سبزها تلاش تازه ای را برای ایجاد اغتشاش در دانشگاه تهران آغاز کرده اند.
به گزارش«جوان آنلاین»،پی گیری اغتشاشات در دانشگاه ها که امروز و بنا بر اخبار رسیده تا فردا نیز ادامه خواهد داشت در حالی صورت می گیرد که وی رمز این اغتشاشات را در بیانیه آخر خود به مناسبت روز دانشجو صادر کرده بود آنجا که وی تاکید کرده بود:«?? آذر دانشگاه را تحمل نمیکنید. ?? آذر چه میکنید؟ ?? آذر چه میکنید؟».
منابع اگاه معتقدند موسوی در حقیقت با توجه به ریزش حامیان خود ناکارآمدی اعتراضات خیابانی بنا دارد تا با ایجاد یک اغتشاش ثبت شدنی عرصه خیابان را آرام آرام ترک کند.
برهمین اساس برخی از سران فتنه تصمیم دارند امروز در دانشگاه ها و در تجمع هوادارانشان حاضر شوند.
اگرچه حضور موسوی و کروبی به علت احتمال بالای بازداشت آنها بسیار بعید به نظر می رسد اما شواهدی از تحریک دانشجویان توسط میرحسین موسوی و اداره کنندگان وی وجود دارد.
این درحالی است که تعداد کم حاضرین در تجمع دانشگاه تهران و هوای سرد امروز تهران نگرانی سران فتنه را از استقبال کم دانشجویان دو چندان کرده بود.
لازم به ذکر است مهدی کروبی پیش از این از عدم حضور میرحسین موسوی در تجمعات و نپرداختن هزینه های آن به شدت انتقاد کرده بود.
کلمات کلیدی:
محمد مهدی تهرانی
بعد از انتخابات دهم شرایطی رقم خورد که هیچ کس آن را نمی پسندید. وجهه ای که از ایران با رای چهل میلیونی مردم و حضور بی سابقه شان در عرصه انتخابات در سطح جهان به نمایش گذاشته شده بود و برگ برنده هایی که در اختیار ایران در مجامع جهانی قرار گرفته بود، به یکباره تحت الشعاع شرایطی جدید قرار گرفت و این گونه بود که سرآغاز مدتها ناآرامی و آشوب کلید خورد. سوالی که در این میان وجود دارد کاملا روشن است:«چرا؟»
علت این همه آشوب و ناآرامی که بهره برداری گسترده رسانه های خارجی را هم به دنبال داشت، چه بود؟ چرا حضور خیابانی کلید خورد و چه چیزی این همه دعوا را موجب شد؟
همه خطوط به یک عنوان ختم می شود و آن ادعایی است که تحت عنوان "تقلب گسترده" و یا "تقلب بزرگ" رقم خورد. سوالی که وجود داشته و دارد این است که اسناد این تقلب گسترده کجاست و چرا تا کنون و با وجود گذشت ماهها از روز انتخابات ارائه نشده است و دیگر اینکه اصولا چنین تقلبی با حضور ناظران و نمایندگان آقای موسوی در 89 درصد صندوق ها چگونه ممکن است؟!
40 هزار و 676 نفر به عنوان نماینده میرحسین موسوی بر سر صندوق های اخذ رای حضور داشته اند و آرای شمرده شده را امضا کرده اند. این میزان نماینده که در طول سی سال انتخابات کشور بی سابقه بوده است، 89 درصد صندوق ها را شامل می شود. سوال که وجود دارد این است که آیا ناظران آقای موسوی هم تقلب کرده اند؟! آیا آنها هم دروغ می گویند؟!
این مسئله در واقع همان چیزی است که ابطحی در ملاقات با خاتمی بر آن تاکید کرد: «در این انتخابات تقلب نشده است و ما نباید میگفتیم تقلب شده و این را خود اصلاحطلبان هم میدانند؛ به فرض محال کل ظرفیت کشور اگر دست به دست هم دهند از همه نیروهای اجرایی تا ناظران و وزارت کشور و شورای نگهبان و ... نمیتوان 2 میلیون هم تقلب کرد و اگر هم شده باشد که نشده، 9 میلیون بقیه اختلاف رای احمدینژاد و موسوی که دیگر قابل تردید نیست و احمدینژاد پیروز انتخابات است.»
سوالی که وجود دارد این است که منطق آنچه اعتراضات مدنی نامیده می شود و در آشوب جلوه می کند، کجاست؟ تقلب 9 میلیونی که طبیعتا ممکن نیست. پذیرش تقلب 9 میلیونی بدین معناست که ناظران آقای موسوی و کروبی هم متقلب بوده اند؛ چرا که ریز آمار صندوق ها برای اولین بار در تاریخ انتخابات کشور منتشر شده و اکنون قابل تطبیق است.
گذشته از این همه سوال دومی که وجود دارد این است که بر فرض وجود داشتن شک و شبهه در خصوص برخی صندوق ها چرا معترضان از بازشماری آرا استقبال نکردند؟ بازشماری 10 درصدی صندوق ها می توانست مشکل صندوق هایی را که احیانا تردیدی درخصوص آرای آنها وجود داشت را حل کند. و به این ترتیب اگر این بازشماری را در کنار حضور 89 درصدی درنظر بگیریم، می شد از 100 درصد صندوق ها اطمینان کافی پیدا کرد. چرا از این بازشماری استقبال نشد؟ و اصولا چرا اصل بازشماری مورد بی اعتنایی قرار گرفت؟ مگر معترضان خواهان روشن شدن واقعیت نبودند؟
سوال سومی که در پی این سوال ها مطرح می شود این است که با این اوصاف چرا رای اکثریت برتافته نمی شود؟ وقتی تقلب 11 میلیونی ممکن نیست، طبیعتا باید بپذیریم مطابق اصول دموکراسی اکثریت مردم رای خود را به نام احمدی نژاد در صندوق ها ریخته اند و به این ترتیب او رییس جمهور قانونی کشور است. سوال کاملا روشن است:«چرا معترضان حقوق اکثریت را رعایت نمی کنند؟» مگر اینان از دموکراسی و خواست و رای مردم دم نمی زنند؟ مطابق اصول دموکراسی اقلیت باید برآیند رای اکثریت را بپذیرند. چرا و با کدام منطق اکنون جمهوریت نظام از سوی عده ای قلیل مورد هجمه قرار گرفته است؟
سوال دیگری که وجود دارد این است که بعد از این چه خواهد شد؟ وقتی عده ای هیچ ساز و کار قانونی ای را برنمی تابند، با کدام منطق می خواهند در انتخابات های بعدی شرکت کنند؟ و اصولا برگزاری انتخابات های بعدی از نظر آنان چه محلی از اعراب خواهد داشت؟ بر فرض که این انتخابات دوباره برگزار می شد و حق اکثریت در آن نادیده انگاشته می شد، آیا می شد با قاطعیت از قابل پذیرش بودن نتیجه انتخابات بعدی توسط همه جریان ها سخن به میان آورد؟ آیا مواجهه ای که بعد از این انتخابات رقم خورد به مسلخ بردن دموکراسی و قواعد مردم سالاری نبود؟
شاید برخی بگویند موضوع به مسائل قبل از انتخابات و تخلفات آن روزها برمی گردد. سوالی که در این میان پیش می آید این است که اگر این گونه است چرا به قواعد بازی همان آغاز اعتراض نشد؟ چرا روز انتخابات میرحسین موسوی همان انتخابات را قانونی دانست و خود را منتخب مردم نامید؟ با تمام اینها آیا این دست موارد که به قبل از انتخابات مربوط می شود، به معنای "تقلب گسترده" و "تقلب بزرگ" است؟ و آیا می توان به این بهانه آشوب خیابانی به راه انداخت؟ آیا استفاده از این عناوین مصداق واقعی "دروغ بزرگ" نبود؟
سوال دیگری که در میان است، شیوه اعتراض است. منطق اعتراض یعنی تقلب گسترده که کاملا قابل خدشه است و اصولا وجهه ای خیال پردازانه دارد. وقتی بحث به شیوه اعتراض می رسد، خواه ناخواه هردلبسته به ایران اسلامی برایش منافع ملی موضوعیت پیدا می کند.
نکته دیگری که ابطحی در دیدار خود به آن اشاره می کند دقیقا همین است:«اصلاحطلبان نباید دعوت به آشوب میکردند، این اشتباه بود و من این را قبول ندارم. من افکار اصلاحطلبانه دارم اما آشوبگری را قبول ندارم.» وقتی تقلبی صورت نگرفته، آیا راهکار مناسب تری برای بیان اعتراض اقلیتی که البته منطقشان قابل خدشه است، وجود نداشت؟ و آیا اصولا مشخص است که این اقلیت به چه چیز اعتراض دارند؟ آیا برای اعتراض به یک تخلف باید آشوب خیابانی به راه انداخت؟
ممکن است باز گفته شود آشوب نتیجه برخورد حکومت با اقلیت بوده است؛ اقلیتی که منطق درستی هم برای اعتراض خود نداشته اند. سوالی که وجود دارد این است که آیا روزهای نخست بعد از انتخابات که حمله به پایگاه بسیج برای خلع سلاح این پایگاه کلید خورد هم پای حکومت در میان بود؟ وقتی شیشه شکسته می شد و افرادی به قتل می رسیدند نیروی انتظامی چه باید می کرد؟ کسانی که از منطق دم می زنند، اصلا چرا از همان آغاز راهکار حضور خیابانی را در دستور کار قرار دادند؟ چرا با منطق جلو نیامدند؟ چرا در چارچوب قانون عمل نکردند؟ چرا به گونه ای عمل نکردند که منافع ملی خدشه دار نشود و بیگانگان در آن سوی مرزها هورا نکشند؟
آیا هیچ راهکار دیگری برای اعتراضاتی که هنوز منطق آن مشخص نیست و در اعتراض به اکثریت شکل گرفته است، وجود نداشت؟ مسول خدشه دار شدن منافع ملی چه کسی است؟ آیا در مواجهه با شعارهای ساختارشکنی که در مواجهه با اصل نظام و اسلام و انقلاب بیان می شود و ناآرامی ها را هم به دنبال دارد، مسئولین باید سکوت کنند؟ در کدام کشور داعیه دار دموکراسی این گونه است؟
در پایان شاید ذکر سومین نکته ای که ابطحی از آن سخن می گوید خالی از لطف نباشد: «مساله سوم مساله رهبری است که اصلاحطلبان نباید به رهبری خدشه وارد کنند و با ولایت فقیه معارضه کنند. این جایگاه را به هر نامی که قبول دارند اعم از رهبری، ولایت فقیه، شخص اول کشور یا هر نام یا ضرورت دیگر که باید در یک کشور باشد، نباید به این جایگاه فصلالخطابی لطمه وارد کنند و من این را هم قبول ندارم و همهجا هم خواهم گفت و فکر نمیکنم شما هم با این حرفها مخالف باشید.»
کلمات کلیدی:
« هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا ؟ ….
الذین ضل سعیهم فی الحیات الدنیا؛
و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا!»
سوره کهف؛ آیات 103 و 10?.
«آیا شما را خبر بدهیم از زیانکارترین [آدم]ها؟ …
کسانی که، کوشششان در [راهِ] زندگی دنیا تباه شد؛
و [تازه،] میپندارند که مشغول به چه کار نیکی هستند
گاهی وقت ها نفسانیت یک انسان انقدر بر او چیره میشود که حاضر است به خاطرش حتی پا بر ارزش های چند ساله اش بگذارد ! حاضر است همه چیز را فدای جیب و هوس خود کند.
اما از نظر بنده دردناک ترین خیانت ها خیانت به کشور و پرچم است ! امروز پرسش ها زیاد است.دردها زیاد است.لیک صحبت های برخی افراد که زمانی نان امام زمان (عج) را خورده اند سخت تر میشود زمانی که در عین زمان وطن فروشی داعیه وطن پرستی دارند !
نمونه این افراد خائن محسن مخلفباف است ! کسی که با حقارت از رئیس جمهور آمریکا به خاطر تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام عذرخواهی میکند ! ولی سوال این است عذر خواهی برای چه ؟! برای که ؟!
آقای مخملباف مگر آمریکا از تیراندازی به هواپیمای مسافربری ما سال ها قبل در خلیج فارس عذرخواهی کرد که شما به خاطر چیزی که بر حق بود عذرخواهی کردی ؟
مگر امریکا به خاطر همراهی با منافقین و صدام در حمله به خاک مقدس کشور عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی میکنی ؟!
مگر آمریکا برای 31 سال تحریک کشورها بر اقدام و تحریم علیه کشور و ایران عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی میکنی ؟!
مگر آمریکا به خاطر سنگ اندازی جلوی برنامه هسته ای ایران و مرتب تحریک برای صدور قطع نامه علیه ایران عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی کردی ؟!
مگر آمریکا برای همراهی با عبد المالکی و دستگاه های امنیتی پاکستان،کسی که یک سال جلوی هم وطنانمان را در جاده گرفت و چه وحشیانه آنها را به شهادت رساند عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی کردی ؟
مگر آمریکا برای تبعید اماممان خمینی (ره) به کشورهای مختلف عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی کردی ؟!
مگر آمریکا برای بلوکه کردن اموال ایران و این جوانان عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی کردی ؟!
مگر آمریکا برای این همه فریبکاری و نقشه کشی علیه ایران عذرخواهی کرد که شما عذرخواهی کردی ؟
مگر آمریکا برای . . .
پس شما چرا و به چه حقی از طرف " ملت ایران " به خاطر تسخیر بر حق سفارت آمریکا عذرخواهی میکنی ؟! آیا شهدای هواپیمای مسافربری جزو ملت ایران نبودند ؟! آیا آن هائی که در آتش جنایات ریگی شهید شدند جزو ملت ایران نبودند ؟!
آقای مخملباف این کشور و ایرانی بودنت را ارزان نه (!) مفت فروختی !! و چه حقیرانه برای چندی دلار پشت پا بر همه ارزش ها و آرمان هائی زدی که دوستانت تو را جزئی از آن می دانستند !
راستی چند دلار آقای مخملباف برای همراهی بیگانگان علیه این کشور گرفتی؟ جیبهایت را چه رنگ اسکناسی نوازش کرد که اینگونه مست از گریختنت و ضدیتت با مردم میتازی و خود را بر قله بلندترین خوشبختی میبینی ؟!
خوش باش و هر شب که سرت را بر بالشت میگذاری پولهایی که گرفتی را محکم به آغوش بکش ! طلوع نکبت بار صبح فردایت که نور گرم خورشید هم قادر به پاک کردن رنگ سیاهی خیانت حقیرانه ات به این خاک نیست باز شروع خواهد شد و تو یقینا خوشحال خواهی شد که برای خواندن هر خبر دروغی و هر خبر آنتی ایرانی ای (!) که بخوانی باز هم گوشه جیبت بوی اسکناس های تازه ای خواهد گرفت . . .
و چه زیبا گفت مولایمان علی (ع) که این روزها جشن ولایتش است :
این پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت به دوش نخواهند کشید
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
مهدی امامقلی
هنوز یک ماه و اندی از آخرین شکست اصلاحطلبان رادیکال در روز 13آبان نمیگذرد که16 آذر؛ تکرار دیگری از این سمفونی شکست را در سناریوی آشوبطلبان رقم زد. دانشجویان دانشگاههای کشور با هشیاری و بصیرت تمام در مبارزه با امپریالیسم و «دیکتاتوری نوین» 16 آذر امسال را نیز زنده نگاه داشتند و اجازه ندادند که عدهای پیادهنظام، دانشگاه را مانند دوران اصلاحات به باشگاه سیاسی گروههای وابستهگرا تبدیل کنند. روز گذشته هزاران تن از دانشجویان با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و«مرگ بر منافق» صبح و بعد از ظهر در دانشگاههای مختلف تهران و سایر شهرها، خاطره ضداستکباری 16 آذر را زنده نگاه داشتند و دانشجویان هوادار فرقه سبز که جمعیت اندکی را شکل داده بودند با مشاهده این اتفاق تنها راهکار را موجآفرینی در خیابانها دیدند و در چند خیابان منتهی به دانشگاههای تهران شعارهایی علیه نظام سر دادند که البته با بیتوجهی مردم روبهرو شد. وقایع 16 آذر امسال به دلیل ویژگیهایی متفاوت حائز اهمیت است.
الف) شکست پروژه آشوب: در نظر اصلاحطلبان رادیکال؛ 16 آذر فرصتی برای عرض اندام تشکیلاتی تکرار پارلمان خیابانی و موج آفرینی سیاسی بود تا:
1 -
2 - دیکتاتوری نوین که دارای مؤلفههایی چون ترس حاکمان زور اجتماعی و فشار سیاسی است در جامعه پدیدار گردد و از رهگذر آن آنارشیسم و مقابله با قانون به مسألهای عادی تبدیل شود
3 – خوش رقصی در برابر غرب موجب امیدواری و حمایت دشمنان نظام شود .
لذا تاکتیکهایی چون راهپیمایی در خیابان ترافیکسازی و شعاردهی ساختارشکنانه و... که از مدتها قبل برنامهریزی شده بود از راهکارهای قابل پیشبینی آنها در این روز بود که مانند 13آبان همگی منجر به شکست شد.
ب) تجمع هزاران نفری دانشجویان ولایی: نوع شعارها و تحرکات به وقوع پیوسته در روز گذشته نشان دهنده آن است که پایگاه اجتماعی میرحسین موسوی به شدت تنازل یافته و اصلاحطلبان را با چالشی جدی روبهرو کرده است. به طوری که 16 آذر برخلاف آنچه که رادیکالها تصور میکردند به میدانی برای ظهور و بروز هزاران نفری دانشجویان ولایتمدار دانشگاههای تهران تبدیل شد و متقابلاً جمعیت چند صد نفری هوادارا فرقه سبز تنها به دنبال تحرکات آنارشیستی و زد و خوردهای سیاسی بود که با هشیاری دانشجویان به شکست منتهی شد و «سیزده آبان 2» در روز شانزده آذر اتفاق افتاد.
ج ) میرحسین و تکرار جرم بزرگ: هرچند 16 آذر برای میرحسین موسوی یک آزمون مهم بود اما وی در این آزمون رد شد و تکرار جرم بزرگ را هم در کارنامه خود رقم زد . به نظر برخی تحلیلگران سیاسی گمان آن میرفت تا میرحسین موسوی با نظر بر:
1 - ریزش آرا و هواداران
2 - اختلافات درونی اردوگاه اصلاحات
3 – اعتراف و رونمایی برخی عناصر آشوب
4 – تأکید مقام معظم رهبری برمسأله بصیرت؛ این بار به آغوش ملت بازگردد و قهر از ملت را کنار بگذارد
اما دریغ از آنکه توهم و کیش شخصیت در نخستوزیر سابق به حدی ریشه دوانده است که همچنان به انتشار بیانیههای سریالی خود ادامه میدهد و بازهم ساز سیاهنمایی را کوک میکند. دو بیانیه اخیر وی نشاندهنده آن است که وی گوشش به اصلاحطلبان میانهرو نیز بدهکار نیست، گویی که اکنون متهم؛ مجرم و قاضی تنها خود اوست !
د) مقابله با استکبار نوین: جدای از مؤلفههای مهم تاریخی در رخداد 16 آذر و غلبه موج اسلامی بر مارکسیستها و لیبرالهای قبل از انقلاب؛ این رویداد تاریخی یادآور روزی به نام دانشجوست که در آن روز سه دانشجوی مسلمان به دلیل اعتراض به ورود نیکسون؛ در دانشکده فنی تهران به دست عناصر حکومت غاصب پهلوی به شهادت رسیدند و برگ زرینی را در مبارزه جنبش دانشجویی
کلمات کلیدی: