سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، تباه کردن مال، پرسش بسیار، و قیل و قال را دوست ندارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
هاشمی: نخست‌وزیری مجدد موسوی تحمیلی بود

شبکه ایران: در قسمت های اول و دوم و سوم این مقاله، مروری داشتیم بر حضور عناصر مختلف در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری چهارم و سپس شرحی اجمالی از متن و حواشی رد صلاحیت اعضای نهضت آزادی ارائه کردیم. سپس به بحث عدم تمایل آیت الله خامنه ای به کاندیداتوری (به دلیل عدم میل به همکاری مجدد با موسوی) اشاره کردیم و سپس ضمن ذکر پاره ای از انتقادات جدی کاندیداها به دولت موسوی، نمونه هایی از تلاش های رسانه ای یاران وی برای توجیه عملکرد او و ضمناً تحت فشار گذاشتن رئیس جمهور جدید برای انتخاب مجدد او به نخست وزیری را نقل نمودیم و تا آنجا رسیدیم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب شدن، سفری به مشهد مقدس داشتند. در این قسمت، ماجرا را تا انتها می خوانید:

آیت الله خامنه ای: نخست وزیری برمی گزینم که حجت شرعی بر من تمام باشد
آیت الله خامنه ای در سفر خود به مشهد، طی سخنانی مهم، سرنخ هایی از پشت پرده ماجرا ها ارائه دادند. در بخشی از این بیانات آمده بود: «دو وظیفه تعیین نخست وزیر و وزیران و نظارت برکار دستگاه های اداری و دولتی کشور از بزرگترین وظایف رئیس جمهور است. رئیس جمهور اگر دید یک نخست وزیر و وزرا و حتی مدیران، کارشان مناسب نیست، از لحاظ قانونی نمی تواند بر دارد. لذا در آغاز کار رئیس جمهور موظف است با دقت با ملاحظه همه جوانب ببیند چه کسانی را در راس امور خواهد گماشت. ... من برای این کار باید حداکثر دقت را بکنم تا حجت شرعی را برای خودم و استدلال الهی را که در مقابل خدا بشود جواب داد، برای خودم تأمین کنم. من با تجربه ای که در این چهارسال دارم که تجربه گرانبها و ارزنده ای است و همه جور افرادی را در این چهارسال و قبل از این چهار سال در رأس مسئولیت های مختلف مشاهده کرده ام، آدم هایی که دیدها و روش های مختلف داشته اند، بعضی ها خودرأی بودند، بعضی ها متکی بر افکار دیگران بودند، بعضی ها از لحاظ تعبد فوق العاده با دقت بودند. همه جور فکر و سلیقه ای را از اول انقلاب تا به حال دیده ام. من از این تجربه باید استفاده کنم و با دقت و ملاحظه جوانب کار انتخاب کنم. و من می توانم اینجا در کنار آستان علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) و در حضور شما ملت که یک اسطوره و نمونه ای از ملت ایران هستید، با کمال قاطعیت بگویم که در این انتخاب بزرگ و در این کار حساس و در این انجام بزرگترین تکالیف رئیس جمهور آنچنان عمل خواهم کرد که حجت شرعی برای من تمام باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی9/6/64)
        
امام خمینی: آیت الله خامنه ای فردی شریف، صادق، متعهد و روشن بین است
چندی بعد نیز، در سالروز عید سعید غدیرخم، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در جماران برگزارشد. امام خمینی (رضوان الله علیه) در بخشی از این حکم آورده بودند: «بحمد اللَّه تعالى با تأییدات خداوند متعال-جلّ و علا- و دعاى خیر حضرت ولى اللَّه الاعظم -روحى لمقدمه الفداء- چهار سال ریاست جمهورى اسلام با خیر و سلامت و قدرت و عظمت سپرى شد و ... ملت متعهد، با عزمى والا و قدمى ثابت، از پیر نود ساله تا نوجوان تازه بالغ، براى چهارمین بار براى تعیین سرنوشت خویش به سوى صندوق هاى رأى هجوم آورد و یاوه گویان و خیالبافان را بر خود لرزاند و فردى شریف از سلاله پیامبران را براى خدمت به اسلام و ایران و مسلمانان و ملت برگزید و این مسئولیت سنگین را بر عهده کسى گذاشت که چهار سال در این مقام، صادقانه و با تعهد و روشن‏بینى به ملت و اسلام و ایران خدمت نمود؛ و این، پس از خدماتى بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود؛ "جَزاهُ اللَّهُ خَیراً".
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس حق- جلّ و علا- واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبى  و تمایلات سرّى تا اعمال مُعلن [آشکار] و مخفى مى‏گذرد، در حضور حق است و چیزى را نتوان از او- جلّ و علا- پنهان کرد، هر چند از خلق خدا پنهان باشد. و باید توجه نمایند که در مقامى هستند که یک جمله او گاهى مؤمنى را ساقط کرده و متعهدى را از بین مى‏برد، و یا غیر صالحى را به مقامى که شایسته آن نیست مى‏رساند؛ گاهى یک سخنرانى او، جمهورى اسلامى و کشور را نور مى‏بخشد و گاهى بعکس. مقام خطیر است و خطر بزرگ، به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دست‏اندرکاران- بویژه رئیس جمهور- باید از چاپلوسان دغلباز و زبان بازان حیله‏گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‏دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامى صدمه زنند.» (صحیفه امام، جلد19، صفحه369)

انتقاد آیت الله خامنه ای از دولت موسوی در مراسم تنفیذ
پس از قرائت حکم، رئیس جمهور به سخنرانی پرداخت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره آن روز می نویسد:«آیت الله خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند.» (امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات سال1364هاشمی رفسنجانی، صفحه240)
در بخشی از سخنان آیت الله خامنه ای آمده بود: «ریشه مشکلات امروز ما وابستگی اقتصادی به خارج از این مرزها ومنحصر بودن درآمد ما به درآمد حاصل از نفت است. فقدان یک برنامه همه جانبه اقتصادی و گرایش به دولت سالاری یکی دیگر از مشکلات ماست که نتایج این مشکلات را در کاهش رشد اقتصادی و گاهی در رشد منفی اقتصادی مشاهده می کنیم. باید در زمینه اقتصادی برنامه ریزی مستقل از نفت انجام بگیرد. گرایش به افزایش تولید داخلی به وجود آید و شدت پیدا کند و استفاده از سرمایه ابتکار و مدیریت و همکاری مردم جدی گرفته شود.» (همانجا)

تأکید مجدد بر حق رئیس جمهور در انتخاب نخست وزیر
آیت الله خامنه ای که همه شمشیرهای جناح چپ را برای اجبارشان در معرفی مجدد موسوی از رو بسته می دیدند، در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی نیز مجدداً بر اختیارات رئیس جمهور در این امر تأکید کرده و گفتند: «این سوگند یک سوگند شرعی است و یک سوگند جدّی است و صرف تشریفات نیست. خود قانون اساسی ابزارهای لازم برای عمل به این سوگند را مشخص کرده که اگر آن ابزارها باشند، عمل به این سوگند امکان پذیر است و الّا نه. و مهم ترین آن ابزارها چیزی است که در اصل 124 و 133 [اصول مربوط به تعیین نخست وزیر و وزرا توسط رئیس جمهور] ذکر شده است. در صورتی که رئیس‌جمهور این ابزارها را در اختیار داشته باشد، خواهد توانست به این سوگند عمل کند وگرنه این سوگند، حکم فقهی‌اش برای فقها روشن است.... من یک طلبه کوچک و یکی از شاگردان امام عزیز و بزرگوار هستم و هیچ ادعایی ندارم. اما با این ابزارها می توانم و این قدرت را دارم که این مسئولیت را انجام دهم.» (روزنامه کیهان18/7/64)

آقای هاشمی: موسوی به آیت الله خامنه ای تحمیل شد
گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.
چگونگی و روند این امر (که در دل خود ماجراهایی نظیر 99 نفر را آفرید) خود مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد و به امید خدا در آینده به صورت جداگانه و مفصّل به آن خواهیم پرداخت.
اما به عنوان خاتمه، می توان برخی از علل این معرفی را خلاصه وار، در مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با روزنامه کیهان ملاحظه است:
«س:آیت الله خامنه ای در دوره دوم ریاست جمهوری شان نمی خواستند آقای موسوی را مطرح کنند تا این مشکل از ریشه حل شود. این را توضیح بفرمایید.
ج: همین طور است. ایشان او را قبول نداشتند و خیلی صریح هم می گفتند که قبول ندارم. ... این بحث مفصل است. ایشان می دیدند که توافق ندارند. تقریباً بر ایشان تحمیل شد.
س: یعنی حمایت حضرت امام از آقای موسوی باعث چنین کاری شد؟
ج: امام هم روی ملاحظاتی می گفتند آقای موسوی باشد.
س: ملاحظات حضرت امام را بفرمایید.
ج: از داخل مجلس جمع زیادی نامه می نوشتند و در بیرون هم این گونه منعکس می کردند. حتی افرادی از جبهه نامه نوشتند که جبهه آسیب می بیند. دوستانی که بعداً مجمع روحانیون شدند، در اطراف امام بودند. عوامل زیادی دست اندرکار بود. آیت الله خامنه ای هم تسلیم امام بودند و اگر امام نظر صریحی می دادند، ایشان تکلیفی برای خودشان قائل نبودند و می پذیرفتند. در این قضیه هم همینطور شد و پذیرفتند. البته بهتر است این گونه مسائل را از خود آقایان بپرسید. من مایل نیستم در چنین مواردی وارد شوم.» (بی پرده با هاشمی رفسنجانی،صفحه111)
و این چنین، فصلی دیگر رقم خورد از کتاب سرگذشت عده ای که ولایت فقیه را فقط تا وقتی می خواستند که برآورنده تمایلات آنان باشد و همچنین برگ درخشان دیگری افزوده شد بر کتاب عمل کسانی که گرچه تحت تهمت «عدم پیروی از ولایت فقیه» بودند، ولی به یک اشاره ولی امر، تمام تمایلات خود را زیر پا گذاشتند و به فرامین ولی گردن نهادند. آری، به درستی که «تاریخ روشنگر نسل های آینده است.» (صحیفه امام، جلد 3، صفحه 434)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:48 عصر     |     () نظر
شجریان، خواننده 20هزار تومانی جشن هنر فرح

 روزنامه کیهان در باره شجریان نوشت:

این قماش آدم ها همیشه با وجه مهر، کرامت، بخشش و رأفت نظام روبرو شده اند ورنه خواننده 20 هزار تومانی جشن هنر فرح به خود جرأت عقده گشایی علیه مردم ایران و انتخابشان را نمی داد.
 
کسانی هم که مثلا از در دوستی چنین تیترهایی را سرهم می کنند درمی یافتند که ماه مهمانی خدا بی نیاز از آوای منافقانی است که قلبشان مملو از کینه مردمی است که به سلیقه آنها ریاست جمهور انتخاب نکرده اند. و خصم فارغ است که در ماه ضیافت خداوند حتی در عمق سکوتش در سحر و غروب هایش ترنم روح بخش فرشتگان خدا جاری است.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:47 عصر     |     () نظر


فتنه دومی که آغاز شده است...


...هنوز عرق ملت انقلابی در مواجهه با فتنه گران بعد از انتخابات خشک نشده بود که دکتر احمدی نژاد در یک حرکت بهت برانگیز مرد جنجالی کابینه خویش را در حکمی به عنوان معاون اول خود منصوب نمود.
ورود یک سال اخیر مشایی به مباحث دینی همچون مدیریت انبیاء و...در جایگاه یک تئوریسین دینی بارها واکنش علماء و مراجع عظام را برانگیخت...
اظهارات اخیر چهره محبوب احمدی نژاد در حاشیه همایش پرحرف و حدیث ایرانیان خارج از کشور همچون دیگر افاضات پنج سال گذشته ی وی موجی از واکنش های نیروهای جبهه انقلاب اسلامی را در بر داشت...در بررسی خیل واکنش ها به صحبت های مشایی این بار شاهد برخورد افرادی مانند آیت الله مصباح یزدی،آیت الله یزدی ،حمید رسایی و... بودیم که در حمایت های مشفقانه آنان از دولت احمدی نژاد جای هیچگونه تردید نیست!
در یک سال اخیربارها شاهد تنش میان علی لاریجانی وعلی مطهری و برخی دیگر از نمایندگان شاخص مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور بوده ایم.
آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس محترم قوه قضاییه اخیرا در واکنش به اظهارات رئیس جمهور در مراسم روز خبرنگار ادبیات آقای احمدی نژاد را مورد خطاب قرار داد تا جنجالی نیز پیرامون این دو بزرگوار هم در رسانه ها به پا گردد...
برخی از صاحب نظران سیاسی کشور همچون حمید رسایی با توجه وقایع اخیر نسبت به وقوع فتنه ای دیگرهشدار داده اند !؟
اما نکته قابل تامل اینکه شرح حال امروز کشورمان و به خصوص وضعیت نخبگان سیاسی به منزله شروع یک فتنه تمام عیار می باشد و انتظار وقوع فتنه ای در آینده بی معنی است چرا که فتنه دوم بر خلاف فتنه 88 بی سر وصدا و آرام توسط نیرو های به ظاهر خودی کلید خورده و هروز عمق بیشتری را در بر میگیرد. یک جریان خاص دانسته و یا ندانسته حساسیت زایی،دامن زدن به اختلافات را در سر لوحه کار خود قرار داده تا احتمالا در سایه این دعواهای داخلی به اهداف خود دسترسی پیدا کند لکن مطلب مهم تر اینکه با این کار چشم دشمنان خارجی نیز به این وقایع داخلی خیره گردیده و دندان طمع تیز نموده اند تا سر بزنگاه بهترین استفاده ممکن را از فتنه دوم نمایند...
غفلت مسئولین و دلسوزان نظام از اختلافات فتنه گون اخیر که کشور را در شرایطی حساس قرار خواهد داد موجب آن خواهد شد تا ضربه ای به مراتب سهمگین تر از فتنه 88 به نظام جمهوری اسلامی وارد گردد فلذا دست اندر کاران و خواص سیاسی می بایست ابعاد فتنه دوم را به خوبی آنالیز نمایند تا هم از همراهی ناخواسته خود با جریان فتنه دوم جلوگیری نمایند و هم با بصیرت هرچه تمام تر در قبال جریان مزبور موضع اختیار کنند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:46 عصر     |     () نظر


بوئینگی که یک میلیارد دلار سعودی را به خاتمی رساند

سایت وابسته به اقلیت مجلس در استدلالی عوامانه برای زیر سؤال بردن کمک یک میلیارد دلاری رژیم سعودی به سران فتنه مدعی شد برای انتقال این میزان پول 740 کیف سامسونت و یک ایرباس A300 نیاز است.
به گزارش کیهان ، پارلمان نیوز نوشت: «اخیرا ادعا شده جناب ملک فهد ]شاه عربستان، ملک عبدالله است!![ به صورت نقد به آقای خاتمی یک میلیارد دلار داده و این ادعا دردسرساز شده است. ماشین حساب آقای ب]؟![ یک خاصیتی که دارد این است که سریع به ویکی پدیا وصل می شود. در نتیجه به سرعت متوجه شده است که بزرگترین اسکناس دلار موجود صددلاری است. ابعادش هم هست 156 میلیمتر در 66 میلیمتر.
ماشین حساب آقای ب فرض کرده است که یک دسته صدتایی صددلاری نو یک سانتی متر ضخامت داشته باشد. در نتیجه حجم یک دسته صدتایی اسکناس صددلاری نو یک چیزی می شود از رده 100 سانتی متر مکعب. آقای ب یک عدد کیف سامسونت سایز استاندارد دارد که ابعادش 45 در30 در ده سانتی متر و در نتیجه حجمش می شود 13500 سانتی متر مکعب و در نتیجه یک سامسونت پراسکناس صددلاری یک چیزی می شود در حدود 1350000 دلار.
برای حمل یک میلیارد دلار موردنظر تقریبا 740 تا کیف سامسونت مورد احتیاج است. با فرض این که هر نفر در هر دست یک کیف سامسونت پرپول نقد را حمل کند، 370 نفر برای این کار لازم است. یعنی این که یک ایرباس A300 پرآدم که دست هر کدامشان دو تا سامسونت پول نقد باشد، تازه 50 نفرشان هم در هواپیما جا نمی شوند و باید صبر کنند تا پرواز بعدی. خدا نکند که قاطی اسکناس ها 50 دلاری و 20 دلاری داده باشند که آن وقت بوئینگ 747 و ایرباس A380 هم برای حمل حاملان پول فتنه کفایت نمی کند.»
مشابه این مطلب سایت های در مشابه و از جمله برخی سایت های ضدانقلابی نیز منتشر شده است. اما سفسطه گران نابغه که این قدر تظاهر به فشار بر مغز و محاسبه دیجیتالی کرده اند، اشاره ای به این حقیقت نکرده اند که برای کمک مالی نیازی به فرغون و کیف سامسونت و بوئینگ است و بسیاری از مبادلات مالی در دنیا بدون بار زدن دلار! انجام می شود وگرنه برای هر انتقال وجه یا معامله ای- مثلا معاملات تجاری و نفتی- روزانه باید کانتینر و تریلر و بوئینگ اجاره می شد! ضمن این که شیوه پولشویی هم شیوه جاافتاده ای است که حضرات باقی فتنه در آن استاد تمام هستند نظیر پولشویی آقای «م. ه» و چند دست کردن این پول ها برای رد گم کنی.
دیگر اینکه این اولین کمک مالی بیگانگان به فتنه گران و نفاق جدید نیست که ادای آدم های بی خبر، حیرت زده و معصوم را درمی آورند از کمک های پنهان که بگذریم سالیانه کمک های رسمی از سوی دولت آمریکا و برخی دولت های اروپایی در لفافه کمک به دموکراسی و حقوق بشر و آزادی در ایران به جریان های تحت الحمایه پرداخت می شود و این در حالی است که کسانی چون بوش، رایس، اوباما و کلینتون علنا از اصلاح طلبان و سبز ها حمایت کرده اند و سرانجام همه اینها را علاوه کنید به راه اندازی شبکه های مجازی و ماهواره ای و تلویزیونی در خدمت 24 ساعته فتنه گران و مشورت اطلاعاتی و سازماندهی و...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:45 عصر     |     () نظر


مثلث سیاست، قدرت و حقیقت

در بیست و دومین سالگرد پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل، مسوولان سیاسی و نظامی روزهای جنگ ایران؛ حرف های جدیدی دارند و برای پرده برداری از این حرف ها همدیگر را تهدید می کنند.

در بیست و دومین سالگرد پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل، مسوولان سیاسی و نظامی روزهای جنگ ایران؛ حرف های جدیدی دارند و برای پرده برداری از این حرف ها همدیگر را تهدید می کنند. یک طرف این دعوا میرحسین موسوی، نخست وزیر سال های جنگ و طرف دیگر هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ، محسن رضایی فرمانده جوان سپاه و محسن رفیقدوست، وزیر سپاه است. ماجرا از تیرماه همین امسال شروع شد؛ وقتی که رفیقدوست با خبرگزاری فارس مصاحبه کرد و حرف های تازه ای زد.

موسوی: چرا جنگ را تمام نمی‌کنید؟
محسن رفیقدوست، از زمان تاسیس وزارت سپاه در سال ???? تا زمان انحلال آن در پایان جنگ، وزیر سپاه در دولت¬های اول و دوم میرحسین موسوی بود. وی با اشاره به نامه محسن رضایی برای درخواست تجهیزات، گفت: «جریان نامه رضایی برای فتح بغداد را می‌دانم. او گفت اگر می‌خواهید ما بغداد را بگیریم این امکانات را به ما بدهید.»
«درست قبل از پذیرش قطعنامه احساس می‌کردیم مملکت امکانات وسیعی ندارد ولی این مساله مهم نبود؛ مهم این بود که این امکانات آن طور که نظامی‌ها می‌خواستند در خدمت جنگ قرار نمی‌گرفت. بیشتر وقت¬ها دولت مخالفت می‌کرد با پیشنهادهایی که برای جنگ می‌شد و دائم می‌گفتند: شما که می‌دانید نمی‌توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی‌کنید؟ چرا جنگ را تمام نمی‌کنید؟
اما این حرف‌ها فقط در درون دولت زده می‌شد و بیرون که صحبت می‌کردند؛ همه شعار جنگ می‌دادند. برای همین آقای هاشمی مرا صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانه‌ات بشین، من می‌خواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند.»

رفیقدوست: هاشمی می‌گفت دولت شعار جنگ می‌دهد ولی در خدمت جنگ نیست
در آن مصاحبه رفیقدوست این مساله را کاملا توضیح داد و گفت: «حالا دولت خودش باید می‌جنگید و آقای هاشمی با این کار دولت را به وسط میدان برد که منجر شد به آن نامه‌ نگاری ها. هاشمی می‌گفت دولت شعار جنگ می‌دهد ولی تماما در خدمت جنگ نیست، باید تکلیف را روشن کنیم. به عنوان وزیر سپاه هر وقت برای کارهای جنگ خدمت آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ می‌رفتم هر امضایی می‌خواستم می‌دادند. اما سؤال هاشمی این بود که آیا جنگ برای ما آینده تمام شدنی دارد؟ اگر هدف ما فتح بغداد و سقوط صدام است چه وقت و با چه امکاناتی؟»
این گفت وگوی جنجالی در 89/04/28 انتشار یافت و موجب دلخوری آخرین نخست وزیر شد.

رضایی: دولت امکانات نداد وگرنه بغداد را فتح می کردیم
بعد از این ماجرا نوبت محسن رضایی شد تا در جلسه دیدار با جمعی از رزمندگان دفاع مقدس بگوید: «اگر دولت امکانات کشور را در اختیار رزمندگان قرار می داد و همکاری های لازم با فرماندهان جنگ به عمل می آمد، می توانستیم در همان سال پنجم جنگ، بغداد را فتح کنیم.» رضایی در پایگاه اطلاع رسانی خودش به بیان اینها بسنده نکرد و ادامه داد: ناگفته‌های زیادی دارم اما هنوز باید صبر کنید. ناگفته های فراوانی درباره پایان جنگ دارم اما چون قول داده ام آن مطالب را در کتابی منتشر کنم، بنابراین از شما برادران می خواهم برای بیان این حقایق مقداری صبر کنید.»
پیش از این هم محسن رضایی زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم هم اعلام کرده بود ناگفته هایی درباره دفاع مقدس دارد که در آینده آن را اعلام می کند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان این دیدار تاکید کرده بود: همه باید در بیان واقعیات تاریخ دفاع مقدس کوشش کنند و باید توجه کنیم که در این راه از دایره انصاف و صداقت خارج نشویم.

5 مرداد 1389
موسوی: مجبورم نکنید ناگفته های جنگ را بگویم
روز بعد موسوی نخست وزیر ایران در دوران هشت ساله جنگ، در پاسخ به ادعاهای محسن رضایی گفت: «در صورت ادامه "تحریف های تاریخی"، ناگفته هایی را از دوران جنگ و از جمله دلایل استعفای خود در سال ???? را بیان خواهد کرد.
این گفته های موسوی که در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج بود، در وب سایت کلمه منتشر شد. «بنده هنوز لب به سخن باز نکرده ام و درباره دهه اول انقلاب چیزی نگفته ام. هیچ گاه میل نداشته ام در این باره صحبت کنم. ولی ظاهرا مجبورم در ادامه این تحریف¬ها، برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند، ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ?? بر سر چه بود.»
آن وزیر سابق (محسن رفیقدوست) در عین حال که بیش از همه در جریان سرریز شدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود، حالا می گوید اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت، ما بغداد را فتح می کردیم. شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم! ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام پایان جنگ بیش از 50 لشگر داشت.
در این دیدار موسوی ادعا کرده بود که بخشی از فرماندهان، نگاه محسن رضایی و دوستان وی را در این باره قبول نداشتند: این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود، میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی مثل شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند. این طرح ها با توانایی¬های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.»
رفیقدوست بعد از پایان جنگ، ده سال از ???? تا ????، رییس بنیاد مستضعفان بود که میرحسین موسوی درباره این دوره هم گفت: «شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید، اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید. شما مرا مجبور می کنید بگویم باوجود نتایج درخشان دفاع مقدس، اگر پیوند قوی تری بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح¬های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد.»

امام خمینی: جناب آقای موسوی استعفای شما باعث تعجب شد
نکته جالب اینکه موسوی بعد از نتیجه انتخابات سال گذشته، هنوز به حافظه مردم شک دارد و فکر می کند می شود با این تهدیدها اصل ماجرا را پنهان کرد. او چنان از ماجرای استعفا حرف می زند که انگار واقعا حق به جانب بوده است؛ همان استعفایی که امام خمینی(ره) درباره آن گفتند: «جناب آقای موسوی استعفای شما باعث تعجب شد. حق این بود که اگر تصمیم چنین کاری داشتید، لااقل من یا مسوولان رده بالای نظام را در جریان می گذاشتید. در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه وقت گله و استعفا است... همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده اند. این حرکات هیچ تاثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.»

آیت الله خامنه ای: اصرار به استعفا، خیانت است
ماجرای استعفای میرحسین موسوی مفصل است و شاید تاکنون چیزهایی درباره آن شنیده باشید. صبح روز 15 شهریور 1367 وقتی که امام تازه قطعنامه 598 را پذیرفته بودند، روزنامه جمهوری اسلامی که در اختیار مسیح مهاجری از دوستان موسوی بود، خبر استعفای موسوی را منتشر کرد. این نامه رونوشتی هم داشت که برای آیت الله خامنه ای رییس جمهور وقت فرستاده شد و در بندهای مفصلی گلایه های موسوی توضیح داده شده بود. همان روز انتشار استعفا در روزنامه جمهوری، آیت الله خامنه ای در نامه ای به آن پاسخ دادند و تاکیید کردند که «در شرایط حساس کنونی و در آستانه مذاکرات ژنو و در حالی که لازم است در برابر ترفندهای دشمنان آماده و از مسسائل داخلی فارغ¬البال باشیم، استعفای دولت برخلاف مصلحت کشور و انقلاب است و ضربه ای بر مصالح نظام جمهوری اسلامی است.» در ادامه این نامه آیت الله خامنه ای به چند گلایه موسوی پاسخ دادند و بقیه را به پیوست های نامه ارجاع دادند و گفتند: «اینجانب با وجود اختلاف نظرهای چندی که با شما در شیوه اداره کشور و اعتراض به روش های شما به ویژه در مسائل اقتصادی دارم، همان طور که می دانید همواره و در همه مراحل به شما کمک کرده ام و اکنون هم استعفای شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتی با کمال معذرت خیانت – البته خیانت غیرعمدی- می دانم و معتقدم خوب است جنابعالی امروز نظرات حضرت امام را در امور اقتصادی به طور دربست بپذیرید.»
زمان این استعفا مصادف بود با آغاز گفت¬وگوها برای آتش بس جنگ ایران و عراق و پایان عملیات مرصاد؛ از اینها مهم تر آنکه امام در همین روزها به تازگی در حکمی علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت را به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات آتش بس میان ایران و عراق معرفی کردند و ولایتی هم عازم نیویورک شده بود. بعدها ولایتی گفت: «خبر این استعفا، صبح روز مذاکره منتشر شد تاثیر ناگواری در گفت وگوها داشت.»

9 مرداد 1389
هاشمی رفسنجانی: موسوی کارشکنی می‌کرد
پس از اینکه روسای سیاسی و نظامی جنگ ایران و عراق اظهارنظرها و تهدیدهای خودشان را منتشر کردند، نوبت به هاشمی رفسسنجانی رسید که مثل همیشه با تامل وارد قضیه شود. سایت رسمی هاشمی رفسنجانی به بهانه انتشار خاطرات وی اعلام کرد میرحسین موسوی با طرح اینکه احتمال بمباران وجود دارد، خواستار تعطیلی کارخانه پلی اکریل اصفهان بود.
این سایت با درج روزشمار خاطرات هاشمی رفسنجانی از روز 6 مرداد 1365 و در مطلبی با عنوان «موسوی به فرمانده جنگ پیشنهاد کرد: پلی اکریل اصفهان به جهت خطر بمباران هوایی تعطیل شود!»، نوشت: «سرهنگ جمالی جانشین فرمانده نیروی زمینی آمد. گزارش سمینار امنیت بین المللی ژنو را داد. انستیتوی مطالعات استراتژیک برگزار کرده بود. او خواستار تعجیل در تعیین فرمانده نیروی زمینی شد. عصر تلفنی گفتم و احتمال انتخاب شدن سرهنگ حسنی سعدی را مطرح کردم. کمی ناراحت شد و گفت در صورت آمدن آقای حسنی سعدی، نمی تواند به عنوان جانشین ایشان عمل کند. نخست وزیر و وزیر کشور پیشنهاد تعطیل شدن کارخانه پلی اکریل اصفهان را به خاطر احتمال بمباران شدن مطرح کردند. از نیروی هوایی پرسیدم، گفتند از فردا هواپیمای F-14 در فضای اصفهان و تهران خواهند گماشت و امنیت نسبی دارد...».
موسوی همه این حرف ها را شنید و خواست از در دوستی وارد شود. او منتقدان خودش را با عنوان «دوستان» نام برد و گفت این حرف ها و انتقادها بعد از این همه سال، اجزای یک پروژه تفرقه افکنی است. البته این ادعای میر حسین موسوی پر بیراه نبود چون سال گذشته موسوی، رضایی، هاشمی رفسنجانی همه در یک جبهه مقابل احمدی نژاد قرار گرفتند و همدیگر را پوشش دادند که ثمری نداشت.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:44 عصر     |     () نظر


اعتراف کروبی به افتضاحات روز قدس


روزنامه کیهان نوشت: مهدی کروبی پس از یک سال سکوت در قبال افتضاحات آشوبگران در روز جهانی قدس به این افتضاحات اذعان کرد.

ماجرا از این قرار است که مهدی خزعلی- فرزند مطرود آیت الله خزعلی- اخیراً به بهانه افطار کروبی را به منزل خود دعوت می کند و ناگهان وی را پای چت و مسنجر با شماری از عناصر ضدانقلاب می نشاند. کروبی می گوید «این برنامه بدون اطلاع من ترتیب داده شده بود ولی مفید بود». کروبی در این گفت وگو با لحنی که «مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء» است، درباره اینکه «با حکومت سکولار موافق است با سخنان آقایان خمینی و خامنه ای که می گویند سیاست ما عین دیانت ماست» می گوید: «من خودم شخصاً طرفدار حکومت دینی هستم. به نظر من مردم حکومتی را می خواهند که قوانین دینی در آن اجرا شود زیرا اکثریت مردم مذهبی هستند ]اما[ مردم باید برای حکومت دینی یا غیردینی تصمیم بگیرند و می توانند هرگونه حکومتی را برای خود تعیین کنند.»
 
وی درباره ماجرای خفت باری که فتنه گران در عاشورای سال گذشته پدید آوردند و منجر به خروش ملت ایران در 3 روز بعد (9 دی 88) شد، ضمن تحریف واقعیات گفت: کسانی که به قرآن، امام حسین و عاشورا توهین کردند عواملی مشخص و سرکرده ای بودند که برای تخریب جنبش استخدام شده بودند.
 
این در حالی است که هم کروبی و هم موسوی از عناصر محارب و حرمت شکنی که بازداشت و بعضاً محکوم به اعدام شدند، حمایت کردند و آنها را تا حد «مردان خداجو» هم بالا بردند. دستگیرشدگان، وابستگان به بهائیت، منافقین و برخی گروهک های دیگر بودند.
 
کروبی در این گفت وگو نتوانست علناً خواستار تحریم راهپیمایی روز قدس شود اما در عباراتی معنادار که افتضاحات سال گذشته فتنه گران در روزه خواری، شعار علیه ملت فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی و شعار علیه جمهوری اسلامی را تداعی می کرد، گفت: «ما هم در راهپیمایی شرکت می کنیم، مسئله حقی است که از یک ملتی تضعیف شده است. خواهش می کنم مواظب باشید شعاری ندهید که حکومت از آن سوءاستفاده کند. دوما ممکن است از طرف خودشان بین شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهییج کند. خواهش می کنم سایرین را دعوت به آرامش کنید. حرمت روزه را نگه دارید. خواهش می کنم، عده ای قلیل که با عذر شرعی که دارند و روزه نیستند حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد.
 
یادآور می شود با افتضاحات روز قدس پارسال و سپس رویکرد مفتضحانه تر فتنه گران در روز عاشورا، ماهیت ضددینی و سرسپرده این جریان به طور کامل مشخص شد به نحوی که در 22 بهمن، فراخوان فتنه گران با بی اعتنایی مطلق ملت ایران مواجه شد و ماجرای ضرب المثل شده «دراز گوش تروا» را برای آنها رقم زد.
 
یادآور می شود با توجه به خدمات بی شائبه کروبی به محافل ضد انقلاب، سایت صهیونیستی بالاترین به تازگی پیشنهاد داده که به جای «شیخ» از کروبی به عنوان «آیت الله» یاد شود اما یکی از کاربران ذیل همین پیشنهاد تصریح می کند: مدرک آیت اللهی هیچی، اما این جریان شهرام جزایری و 300 میلیون تومان چی بود؟ این همه هم که از تقلب گفتند اما حتی اسم یک صندوق را نیاوردند. آیت ا... گفتن برای کروبی میشه جوک سال.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:43 عصر     |     () نظر


زندگی ساده اما دروغ اهل فتنه


غلامعلی حدادعادل در گفت وگو با نشریه پاسدار اسلام نکات مهم و خواندنی شخصی آقا مجتبی فرزند رهبر انقلاب طرح می کنند . اخیرا جریان ضد انقلاب خارج از کشور دروغ هائی به آقا مجتبی نسبت داده بودند که حدادعادل به کذب بودن آنها اشاره می کند.

به گزارش جهان حدادعادل در بخشی از سخنان خود می گوید:حالا که صحبت از آقا مجتبی به میان آمد باید بگویم من بعد از آنکه با آقازاده‌های مقام معظم رهبری و مخصوصاً با آقا مجتبی از نزدیک آشنا شدم، به حکم «تعرف الاشجار باثمارها» ارادتم به آیت‌الله خامنه‌ای بیشتر شد و فهمیدم که ایشان فرزندان خود را بسیار خوب تربیب کرده‌اند و آن صداقتی که عملاً بر زندگانی ایشان حاکم بوده در تربیت فرزندانشان تأثیر کرده‌است. می‌دانم که آقا مجتبی هرگز راضی نیست من درباره او صحبتی بکنم و سخنی بگویم و خودش هم هرگز درباره خودش کمترین سخنی به زبان نمی‌آورد و از خود در برابر تهمت‌ها و اهانتها، دفاعی نمی‌کند. اما جسته و گریخته می‌دانم که سالهاست در قم درس خارج تدریس می‌کند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذارند یا به عبادت. من طی سیزده‌سال گذشته که با او نسبت پیدا کرده‌ام هنوز صدای بلند او را نشنیده‌ام و گناهی از او ندیده‌ام. وقتی می‌بینم که دشمنان انقلاب و اسلام و ایران، چطور سعی می‌کنند چهره‌های پاک را، در نظر مردم، زشت جلوه دهند احساس می‌کنم اگر سکوت کنم گناه کرده‌ام.

بد نیست به نکته‌ای اشاره کنم که همین الان به خاطرم رسید. پس از شلوغی‌های بعد از انتخابات سال 88، جوانی بود که من او را می‌شناختم و شنیدم که او هم در این قضایا و در تظاهرات و اعتراضات و کارهای پشت صحنه بسیار فعال است. یک روز با او قرار گذاشتم و به دفتر من آمد و با او صحبت کردم و گفتم:« این حرف‌هایی که زده می‌شود و این ادعای تقلب در انتخابات، کلاً دروغ است و من اگر مطمئن نبودم، وارد میدان نمی‌شدم. از میان این حرف‌هایی که در سایت‌ها و خیابان‌ها و تلویزیون‌های خارجی می‌زنند، دروغ بودن یکی را خیلی راحت تر می‌توانم به تو اثبات کنم و آن حرف‌هایی است که راجع به آقا مجتبی می‌زنند. می‌خواهی همین الآن و بدون قرار قبلی، دست تو را بگیرم و به منزل دخترم ببرم و بگویم مهمان دارم و تو ببینی که آقا مجتبی با 40 سال سن چه طوری زندگی می‌کند؟ بیا برویم تا ببینی که زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی ساده‌تر است و آپارتمانی که ایشان دارد با هیچ یک از خانه‌های این آقایانی که خودشان را وسط انداخته‌ و ادعای تقلب را ساخته‌اند قابل مقایسه نیست. شما حتماً این شایعه را شنیده‌ای که 1.5 میلیون پوندی که بانک‌های انگلیس مسدود کرده‌اند، متعلق به آقا مجتبی است!‌ یا داستان کامیون پر از شمش طلا را که به ترکیه رفته و گفتند متعلق به ایشان بوده است، حتماً شنیده‌ای. اثباتش کاری ندارد. سرزده و همراه هم می‌رویم و زندگی آقا مجتبی را ببینی.» البته آن جوان حرفم را قبول کرد، چون مرا می‌شناخت و گفت: «می‌دانم این حرف‌ها دروغ است.» گفتم‌: «پس بقیه حرف‌ها را هم به همین شکل قیاس کن. خارجی‌ها چون می‌دانند مردم ایران نسبت به زندگی رهبرانشان حساس هستند، این دروغ‌ها را جعل می‌کنند تا بین مردم و نظام فاصله بیندازند.»


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/5/31:: 1:43 عصر     |     () نظر

همانطور که قبلا اعلام کرده بودم ، مطلبی در رابطه با معضل بی حجابی در جامعه نگارش خواهم کرد ،به حمداله بخت یار شد تا چند سطری ارائه کنم.

هر چند قبل از سخنان ریاست جمهور در مصاحبه ی تلویزیونی به تاریخ 23 خرداد ماه بنا داشتم این مطلب را ارائه کنم اما بعد از مواضع ایشان و موضع گیری های دیگر مسؤلان نظام سعیم بر آن شد که هر چه زودتر اقدام نمایم.

اظهار نظرهای تعجب برانگیز جناب آقای احمدی نژاد همانطور که انتظارش را داشتم با انتقادات بسیار جدی در جامعه رو برو شد که در هفته های اخیر بعضی از ائمه جماعات در خطبه های نماز جمعه از جمله حضرت آیت الله جنتی (امام جمعه ی موقت تهران) و آیت الله علم الهدی (امام جمعه ی مشهد مقدس) و دیگر آقایان به مواضع و دیدگاه سطحی نگر رئیس جمهور اشاره نمودند.البته بنده هم با مقوله ی کار فرهنگی در رابطه با معضل بد حجابی و بی عفتی در جامعه که مدنظر رئیس جمهور است کاملا موافقم و اینگونه برداشت نمی کنم که ایشان موافق بی عفتی و ترویج بدحجابی در جامعه هستند،اما انتقاد بنده به صحبت های ایشان و دیگر مسؤلان ذیربط از آن جهت است که سی سال از عمر با برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی می گذرد،حکومتی که حقیقتاً اگر پا برجا و استوار مانده ،به برکت خون مقدس شهداست،شهدایی که بیش از هشتاد درصد آنها بدون استثناء در پایان وصیت نامه های خود زنان جامعه را به حفظ عفت و حجاب اسلامی و باز تأکید می کنم حجاب اسلامی سفارش کرده اند و سوال من از مدعیان مبارزه با طرح عفاف و حجاب این است که : شما در این 30سال چه کار کرده اید ؟ حال بگذریم از این که اگر بخواهیم مبارزه با بدحجابی را در مقوله ی فرهنگی بگنجانیم لااقل باید رسانه ی ملی بعد از روشن کردن چراغ سبز برای افراد فرصت طلب و هرزه در دولت سازندگی و اصلاحات که لازم به موشکافی آن نیست و حداقل در دوران حکومت دولت عدالت محور و ولایت مدار،تعدادی از همین وصیت نامه ی شهدا را در غالب برنامه ی سه دقیقه ای با موضوعیت های مختلف فرهنگی و توصیه به حفظ حجاب بنا به توصیه ی شهدا در دستور کار خود قرار می داد تا لااقل دلمان خوش باشد یک کار فرهنگی در رابطه با حفظ شخصیت و عفاف زن مسلمان ایرانی در کارنامه ی خود به ثبت رسانده ایم.

یک زمانی در رابطه با بستن کمربند ایمنی یا استفاده از پل عابر پیاده و استفاده از کلاه ایمنی در جامعه با مشکل روبرو بودیم؟! با ساخت انیمیشن های آموزشی در بلند مدت و برنامه های مختلف اعم از مسابقات و نشست هایی با حضور کارشناسان در عرصه های مختلف و آموزش کودکان در مدارس و ... کار به جایی رسیده است که اگر امروز موتورسواری از کلاه ایمنی یا راننده ای از کمربند ایمنی استفاده نکند در منظر افراد جامعه از او به عنوان یک فرد بی فرهنگ نام برده می شود؟!

اما سؤال بنده از ریاست جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی این است: چرا برای مبارزه با فرهنگ بد حجابی و بی عفتی متوسل به آموزش پایه ای در مدارس چه برای والدین ، چه برای کودکان و نوجوانان در جلسات مختلف نشده اید؟

چرا از ساخت انیمیشن های آموزشی و پرورشی که در جهت های مختلف استفاده می شود در این جهت بهره نمی برید؟!

حال آنکه جوامع امروزی از رسانه ی دیداری بیشتر استقبال کرده و چیزی را که می بینند در دراز مدت باعث تثبیت و تولید یک اندیشه و فرهنگ متعالی یا بالعکس تولید یک اندیشه و روش فاسد در زندگی می شود.مگر فراموش کرده اید که هجوم فرهنگ غرب در رسانه های غربی را که از طریق شبکه های ماهواره ای که چه بر سرمان در این دو دهه آورده اند و از چرا راهی به اندیشه و فرهنگ خانواده ها نفوذ پیدا کرده اند ؟

چرا مسؤلان مربوطه و در رأس آن صدا وسیما سعی نمی کند ، احادیث و روایات ائمه معصومین و آیات قرآن در این باب را در قالب فیلم های کوتاه و بلند و انیمیشن های مذهبی به جامعه تزریق کند.؟ فکر می کنید با ساخت یک سریال دینی مانند یوسف پیامبر که در جای خود بسیار ارزشمند است جامعه بیمه می شود ؟!!

در طول پنج سال یک فیلم دینی ساخته می شود و به موازات همین پنج سال دهها فیلم ضد ارزشی و اسلامی و عشقی که فقط تشدید کننده تهیجات شهوانی جوانان این سرزمین است ، تولید و به نمایش گذاشته می شود و نتیجه آن می شود که به قول آیت الله جنتی اگر به خانمی در هواپیما بگوییم حجابت را رعایت کن ، همه می گویند چیزی نگویید و حق دخالت نداریم. چه بر سرملت ومسؤلان نظام و حکومت اسلامی آمده که منکر معروف و معروف منکر شناخته شده است ؟ به قول استاد عزیزمان حاج شیخ حسین انصاریان که در یکی از سخنرانی هایشان می فرمودند:

بیایید کلمه ی اسلامی را از صحبت هایمان حذف کنیم ، وقتی می گوییم جمهوری اسلامی ایران یا مجلس شورای اسلامی یعنی همه چیز با محوریت و تفکر اسلامی باید اداره شود نه اینکه فقط نام اسلام را یدک بکشیم و همه چیز در اصل ، ضد اسلام و در پوشش اسلامی باشد.

در اینجا لازم میدانم اشاره ای هم به وضعیت دانشگاه های کشور کنم مخصوصا دانشگاه های آزاد اسلامی که به حق نام اسلام را یدک کشی میکند . مسئولان دانشگاه آزاد اگر دغدغه دین و اسلام دارند سری به مراکز علمی خود در شهرستانهای مجاور تهران مثل رودهن و بومهن و دماوند بزنند تا متوجه شوند چه فساد و ابتذالی در دانشگاه آزاد حکم فرماست . دخترانی که برای پرداخت شهریه دانشگاه خود دست به هر کاری می زنند و برای باز شدن راه خودفروشی در اولین وهله حجاب اسلامی خود را بوسیده و برای آن فاتحه ای می خوانند و در ادامه افراد سود جویی که برای رسیدن به لحظه ای کام گیری و شهوت پرستی مانند گرگ در کمین آنها نشسته اند . خیلی دوست داشتم تجمع کنندگان مقابل مجلس شورای اسلامی که خواهان برکناری آقای جاسبی ( این فسیل دانشگاه آزاد غیر اسلامی ) بودند در این تجمع نسبت به هرزگی و بی عفتی که در دانشگاه های آزاد در حال رشد و تکامل است هم اشاره می کردند که همه بدانند ریاست این آقا در این دوران صدارت جز فساد و بی بند و باری دستاورد دیگری به همراه نداشته است .

هرچند به عقیده ی بنده حجاب تنها پوشاندن موی سر نیست و پوشش اندام بدن زنان را هم شامل می شود ولی متأسفانه باید عرض کنم بسیاری از خانم ها در نقاط مختلف جامعه اعم از دانشگاه ها ، بیمارستانها و هواپیمایی وحتی در مراکز دولتی به گونه ای لباس بر تن می کنند که از تنگی نوع پوشش تمام بر آمدگی های اندام آنها به وضوح به نمایش انظار عموم گذاشته می شود، و این برخورد جدی و مقتدرانه ی دولت را در مجموعه های تحت سیطره ی خود به عنوان عالی ترین مقام اجرایی و دیگر دستگاه های حاضر در کشور را می طلبد که متأسفانه تا به حال شاهد برخورد سازنده و به جا نبوده ایم.

در این بخش از صحبتم می خواهم اشاره ای به بی توجهی رسانه ی ملی در مورد ترویج بی عفتی و بی بندوباری و هرزگی در جامعه کنم.یکی از وظایف مهم و خطیر رسانه ها ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی می باشد، باید به جرأت عرض کنم نود درصد از فیلم ها و برنامه های در حال پخش سیما در کشورمان مغایر با اصل ترویج فرهنگ اسلامی و ارزشی است.

در این فیلم ها و برنامه ها اشخاصی در حال فعالیت و ایفای نقش هستند که هیچ اعتقادی به مسأله ی فرهنگ دینی و اسلامی ندارند ، افرادی که در پشت این چهره ی هنری ،گرفتار هزاران آلودگی و مشکلات اخلاقی هستند و این در حالی است که این افراد با پول بیت المال و هزینه ای که غیر مستقیم بر مردم تحمیل می شود به اعتبار و جایگاهی می رسند.و خواسته و با اطلاع تیشه به ریشه ی نظام اسلامی و اندیشه و تفکر افراد جامعه می زنند.جوانان و حتی کودکان و نوجوانان نوع پوشش و لباس ، نوع مدل آرایش مو وحتی نوع صحبت کردن خود را از همین بازیگران هرزه که از راه رسانه های مختلف اعم از تلویزیون و سینما به زندگی مردم را پیدا کرده اند برداشت می کنند.و این افراد می شوند الگو و فرهنگ ساز آینده ی یک جامعه.

مسؤلین و دوستانی که این مطلب را می خوانید باور کنید مسائل شهوانی و مفسده انگیز خیلی سریع تر از مسائل دینی و اسلامی در روح و تفکر انسان تأثیر می گذارد.یعنی الگوهای منفی برای نسل ماهواره و اینترنت بسیار جذاب تر و قابل پذیرش تر است و من فکر میکنم در این بخش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نام فرهنگ ، ارشاد ، و اسلام را یدک کشی میکند و هیچ نظارتی بر تهیه و تولید و محتوای این فیلم ها ندارد و اینها هم مانند دیگر دستگاه ها گرفتار یک شعار زدگی طولانی مدت شده اند .

متأسفانه تا با بعضی مسؤلان کشور در این رابطه سخن به میان می آوریم فورا می گویند: نه اینگونه که شما می گویید نیست، تعداد افرادی که در جامعه هنجارشکنی می کنند و جذب مسائل منفی می شوند بسیار کم است و البته آنها هم قابل اصلاح هستند و نباید زیاد سختگیری کنیم!!!

 بنده در پاسخ از آنها این سؤال را دارم: شما در برخورد با این اقلیت درمانده شده اید و احساس عجز و ناتوانی می کنید???!!!

برای آن عده که برای حل این معضل و فساد به دنبال کارفرهنگی تصاویری به نمایش می گذارم که بدانند اگر این افراد می خواستند با کار فرهنگی اصلاح شوند در طول این سی سال که از انقلاب می گذرد اصلاح شده بودند و این سؤال را از خود بپرسید که در قبال این معضل چه کار کرده اید که نه تنها این هنجار شکنان اصلاح نشده اند بلکه متأسفانه گستاخ تر هم گردیده اند.

در پایان از برادران نیروی انتظامی که اینگونه با شجاعت در مقابل فشارها و تهدیدات و تهمت ها ایستاده اند و خود را سپر بلای دیگر دستگاه ها کرده اند تشکر و قدردانی می نمایم و دعا میکنم به زودی قوه قضائیه و قوه مقننه و مجریه از خواب غفلت بیدار شوند تا شاهد وضعیت بغرنج تر از حال نباشیم .


تصاویری که در پایین مشاهده میکنید مراسم فرش قرمز فیلم آل می باشد مراسمی که به گفته مسئولین وزارت ارشاد کاملا کپی گرفته از غرب است .اینها کسانی هستند که فرهنگ ساز و الگوی جوانان این سرزمین هستند ...!!!! البته هرزه گری بعضی آقایان هم دست کمی از خانم ها ندارد و انشالله در آینده مطلبی در رابطه با بد حجابی آقایان هم ارائه خواهم کرد .

در تصویر پایین می توانید حامیان و دوستادران ، فرهنگ سازان این سرزمین را ببینید که به خوبی الگو گیری کرده اند ...!

این خانم هم که در عرصه فرهنگ و حجاب شناخته شده است ! این تصویر در جشنواره کن از این خانم گرفته شده که با پول بیت المال و این ملت به جایگاهی رسید و در غرب مشغول به تولید فرهنگ و اندیشه هرزه گری می باشد !!!

                         

البته این تصاویری که در پایان مشاهده میکنید خدایی نکرده فکر نکنید خارج از ایران است این تصاویر را برای کسانی میگذارم که می گویند تعداد افراد هنجار شکن کم میباشد . بدون شک این افراد الگوگیری خود را در وهله اول از فرهنگ سازان این کشور برداشت کرده اند .

                تصاویر فوق از مرکز تفریحی تله کابین توچال گرفته شده است .

                                       مسئولین بعد از شهدا چه کار فرهنگی کردید ؟؟؟

                                                    چه کسی پاسخگوست ؟؟؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/4/7:: 1:59 عصر     |     () نظر

مهدی جانباز :<\/h4>

# ? تیر ???? - ?:?? ق.ظ

مطهری کلمه پفیوز هم میگوید سانسور نکنید حتما شهید مطهری هم به مخالفین خود این کلمه را بکار میبرده است اگر کوچک زاده زیر این قضیه

بخوابد بیغیرت است؟؟؟؟<\/h4>

# ? تیر ???? - ??:?? ق.ظ

احمقی که لفظ پفیوز از دهانش در می آید چگونه به خود اجازه می دهد نام مقام معظم رهبری را بر کلام بیاورد. بخوابد بیغیرت است؟؟؟؟


ثمین:

حیف که نمیتونیم به مطهری بگیم پفیوز باباته.


صبا:

یکی به این اقای مطهری بگه گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
حریت این نیست که آدم دهنشو باز کنه هر چی خاص بگه. اگه این طوری بود هر لات خونه ای پر از ادم هایی با درجه حریت بالاتر از این اقا است. ولی کاریش نمیشه کرد یکی که جو گیر شد شده دیگه...

آریا76:

بر خلاف اظهارات (علی) آقای کوچک زاده درنقد منصفانه ملاحظه هیچکسی رو نمیکنه اما علی مطهری هر چی داره از نام پدرشه و در مجلس هرچی داره از داماد عزیزش آقای لاریجانیه و برای خوشامد آقای لاریجانی حاضره هر حرفی که به ذهنش میاد رو نثار نمایندگان دیگر کنه ؛ خوشبختانه این چنین کلمات سخیف و زشت چیزی از ارزشهای دکتر کوچک زاده کم نمیکنه..

حسین:

آخه یکی نیست به این مطهری بگه که اگه دماغتو بگیرن بند کفش لاریجانی باز میشه که... بهدشم این فحشهارو از کی یاد گرفتی؟از دامادتون؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/4/7:: 1:51 عصر     |     () نظر

پنجشنبه، ? تیر ???? | Print This Post

یک روز بعد از تجمع دانشجویان حزب‌اللهی در مقابل مجلس و اعتراض به مصوبه‌ی روز قبل از آن مبنی بر موافقت با وقف اموال دانشگاه آزاد، در مجلس هشتم، مجلس اصولگرا؛ اتفاقاتی رخ داد که موجب شگفتی و تعجب بسیاری شده است. صحبت پیش از دستور علی لاریجانی و عصبانیتی که در کلام او موج می‌زد، حرف‌های علی مطهری و توهین‌هایش به برخی از نمایندگان، حرف‌های دلخوش و فریادهایی که از سر عصبانیت در خانه ملت زد و … برای ثبت در تاریخ فایل صوتی این صحبت‌ها برای شنیده شدن و دانلود قرار داده می‌شود. قابل ذکر است ریاست مجلس در زمان نطق علی مطهری، بر عهده‌ی ابوترابی بوده‌است.

یک روز بعد از تجمع دانشجویان حزب‌اللهی در مقابل مجلس و اعتراض به مصوبه‌ی روز قبل از آن مبنی بر موافقت با وقف اموال دانشگاه آزاد، در مجلس هشتم، مجلس اصولگرا؛ اتفاقاتی رخ داد که موجب شگفتی و تعجب بسیاری شده است. صحبت پیش از دستور علی لاریجانی و عصبانیتی که در کلام او موج می‌زد، حرف‌های علی مطهری و توهین‌هایش به برخی از نمایندگان، حرف‌های دلخوش و فریادهایی که از سر عصبانیت در خانه ملت زد و … برای ثبت در تاریخ فایل صوتی این صحبت‌ها برای شنیده شدن و دانلود قرار داده می‌شود.

(دانلود ???kb/حجم ?? مگابایت) (دانلود ??kb/ حجم ? مگابایت) (لینک کمکی)

قابل ذکر است ریاست مجلس در زمان نطق علی مطهری، بر عهده‌ی ابوترابی بوده‌است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/4/7:: 1:45 عصر     |     () نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >