ایمان بنده راست نباشد ، جز آنگاه که اعتماد او بدانچه در دست خداست بیش از اعتماد وى بدانچه در دست خود اوست بود . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

... و در روز عاشورا چون حضرت امام حسین علیه السلام در برابر بیعت شکنان کوفه ایستاد و آغاز سخن کرد، آنها هلهله ها سر دادند و فریاد ها کشیدند تا ندای حق طلبانه و تذکار خیرخواهانه ایشان را نشنود...

پـور حق گوی ولـی را هـمـگــی هـــو بـکنـیــد
هرچه خواهید سگان یکسره عــو عــو بکنیــد

مــاه بـا عـــوی سـگـان تـار نـخــواهـد گــردیـد
حــق بـه ایـن وقــوقـــه انـکــار نخواهـد گـردیـد

تا کـه حــق بوده تقلای شمــا ایـن بوده است
گوشتان بهر شنیدن همه سنگیـن بوده است

حـرف حــق را چـه حـریف است بجـز نشنیدن
چـه علاجـی اسـت بجـز کـف زدن و خندیـدن*

نــه مــگــر ولــولــه در قـافـلــه هـا مـی کـردیـد
تـا نـبــی دم نـزنـد هـلــهـلــه هـا مـی کـردیــد

نــه مــگــر کـفــر نظـر داشت به اغــوای شمــا
نــه مــگــر مشـعـــره پــر بــود ز عـــوّای شمــا

نــه مــگــر پـیـش نـبـی شـعبده رو می کردیـد
جملـه در گـوش خـود انگشــت فرو می کردیـد

پـس بـخـنـدیــد کـه بی رحـم و مـروت هستید
چـون ابـو جهــل  در انـکــار نـبــوت هـســتـیــد

نـگــذاریــد  از  آن  ســــوی  نـدایــی  بـرســـد
نـگــذاریــد  صــدایــی  بـه  صــدایـی  بـرســـد

نـگــذاریــد  کـه  این  زخـــم  دهــن  بــاز  کـنــد
نـگــذاریــد  کـه  قــرآن  ســـخــن  آغــاز  کـنــد

تـا  مـبــاد  اهــل  ولا  بــاز  بــه  مـنـبــر  بـرونــد
قــلــب هــا بــاز  بــه  دنـبــال  پـیـمـبــر  بـرونــد

تــا  کــه  اســـلام  گــرفـتــار  تـحـجــر  نـشــود
نـانـتــان...، قــوم زر انــدوخـتـــه! آجــر نـشــود

بی جهت نیست گـرفـتــار نـفـهـمــی شده اید
کـه از انفــال کنون صـاحـب سهمـی شـده اید

در مسلمــانی خـود  هــم پـی نفعــی گشتید
مــار خـوردیــد چـه تـردیــد! کـه افعــی گشتید

از شکــم هـای پر از مـال حـرام این چه عجب
خـنـده بر گریهء جانســوز امــام این چه عجب

کـافـــرانـیــد  و  از  آیـات  خـدا  تـرس شماست
همچـو خفــاش ز پـژواک صـدا تـرس شماست

نـگــرانـیــد حـسیــن (ع) آیـنــه گـردان بشــود
کـوفـــه از پـیـــروی کـفـــر پـشـیـمـــان بشــود

نـه  اگــر  آیـنــه  در  خـاک  کـدورت  بـکشــید
بـاز پـیـراهـن الـحــاد بـه صـــورت بکشــیـد**

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* و ما کان صلاتهم عند البیت إلا مکاء و تصدیة فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون (و دعای مشرکان در کنار کعبه نبود جز هلهله کردن و کف زدن پس بچشید عذاب را به خاطر آنچه بدان کافر شدید)
** و إنی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا أصابعهم فی آذانهم واستغشوا ثیابهم وأصروا واستکبروا استکبارا (و هرگاه من ایشان را به مغفرت تو فراخواندم انگشت های خویش را در گوش ها نهادند و پیراهن های خود را بر صورت ها کشیدند و بر ضلالت اصرار نمودند و استکبار ورزیدند)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/2:: 8:52 عصر     |     () نظر

علی کردان که از سالیان پیش مبتلا به بیماری‌های سختی بوده و از 2 هفته قبل در بیمارستان بستری بود، لحظاتی پیش از دنیا رفت.

به گزارش رجانیوز، علی کردان که از سالیان پیش مبتلا به بیماری‌های سختی از جمله بیماریخونی بود از چند روز پیش با دچار شدن به عارضه سرماخوردگی به شدت بیمار و به یکی از بیمارستان‌های تهران منتقل شد.

کردان که تا پیش از این چندین بار تحت مراقبتهای درمانی قرار گرفته بود، از دو هفته پیش در بیمارستان مسیح دانشوری بستری و به دلیل وخامت اوضاع به بخش مراقبت های ویژه منتقل شده بود.

وی پس از تحمل یک دوره بیماری سخت، لحظاتی پیش دار فانی را وداع گفت.

سوابق اجرایی علی کردان

علی کردان اول آبان 1337 هجری شمسی در یکی از روستاهای توابع شهرستان ساری به دنیا آمد.

مهمترین مسئولیت های کردان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بدین شرح است:
1- پاسدار کمیته انقلاب اسلامی استان مازندران و از موسسین سپاه استان
2- عضو شورای فرماندهی سپاه استان مازندران
3- مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران مازندران
4- دادیار و جانشین دادستان ساری
5- جانشین دادستان آمل در غائله ششم بهمن سال 60
6- دادستان شهرهای هشت پر، آستارا و خلخال به امر شهید قدوسی
7- فرماندار علی آباد کتول در استان گلستان
8- فرماندار گنبد کاووس
9- مسئولیت در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره )
10- مسئولیت در نهاد ریاست جمهوری دوران مقام معظم رهبری
11- مسئولیت در شورای عالی دفاع و پیگیری مسائل مربوط به جنگ در استان ها
12- معاون اداری و مالی سازمان مسکن
13- معاون و قائم مقام سازمان ثبت اسناد و املاک کشور
14- قائم مقام سازمان ایرانگردی و جهانگردی
15- معاون اداری و مالی سازمان صدا و سیما
16- معاون امور مجلس و استان های صداو سیما
17- معاون وزیر کار و امور اجتماعی
18- رییس سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور
19- قائم مقام وزیر نفت

20-وزیر کشور

سمت های جنبی و عضویت در مجامع و شوراها و کمیته ها وی به این شرح است:

1- مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان
2- عضو کمیته حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام
3- عضو شورای عالی آموزش و پرورش
4- عضو هیات نظارت بر صدا و سیما
5- عضو هیات تطبیق مصوبات مجلس با دولت در دوره ششم و هفتم
6- رییس کمیته کاهش تقاضای مواد مخدر کشور

نظرات کاربران:

ابراهیم

خدا بیامرزدش. گوشت قربونی شد.

هنرآموز

خداوند رحمتش کند

حسن

اقای توکلی حالا راحت بخواب

اخر با این ابرویی که ازش بردند کشتنش. روحش شاد

reza

خدا رحمتش کنه.

تسلیت می گویم

زهرا

واقعا متاسف شدم خدا رحمتش کنه

مجید

کردان را زمین زدند و حیثیتش را بردند. بی آبرویش کردند. آنچنان که قالیباف گفت خانواده اش هم از او ناراحتند... اما امروز که حقایق بیشتر بر من روشن شده از شادمانی آنروزم متاسفم. نمی خواهم بگویم آن روز بصیرت نداشتم. خوشبین بودم. و امروز که دریافته ام «کردان» ها اگرچه بسیارند، اما آنچه که با کردان کردند، با آنها نمی کنند، برای مظلومیت کردان اشک می ریزم. بله! کردان ها فراوانند. نمونه اش میر حسین موسوی است که می تواند با مدرک فوق لیسانس معماری عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی تربیت مدرس شود و برای دانشجویان دکترا تدریس کند و نه آقای احمد توکلی در سایت خود لجن مالش کند و نه جناب علی مطهری احساس وظیفه کرده علیهش خطابه ایراد کند! اف بر شما!

000
حمید

عده ای در حق کردان جنایت مرتکب شدند!

علی

انا لله و انا الیه راجعون کسانی که بهش تهمت زدن رو خدا میدونه امشب چه حالی دارن.البته اگر وجدانی درکارباشه... روحش شاد

با اینکه تو اون موقع خیلی با اعصابم بازی کرد الان که رفته واقعا متاسف شدم / خدا بیامرزدش


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/1:: 9:11 عصر     |     () نظر

چندی پیش کتاب خاطرات آیه الله منتظری را از طریق سایت اینترنتی ایشان دانلود کردم تا مطالعه کنم.

الحق که این کتاب حاوی نکات بدیعی است که می تواند چراغ راهی باشد برای روحانیت شیعه تا راه را از بیراهه تشخیص دهند.

بدون آن که حاشیه روم قسمتی از کتاب خاطرات آیه الله منتظری را که تحت عنوان"دو داستان عبرت آموز"منتشر شده است در وبلاگ قرار می دهم .

 باشد که مورد استفاده قرار گیرد.

دو داستان عبرت آموز

ببینید حوزه های علمیه ما چه قم چه نجف همیشه هدف توطئه دشمنان اسلام و استعمارگران بوده است و چون می‎دانسته اند که در حقیقت حوزه ها هستند که به مردم فکر و جهت می‎دهند پیوسته درصدد نفوذ در آنها بوده اند،و قطعا بدانید الان هم ایادی دارند،با اینکه ما اکنون خیال می‎کنیم استعمار شکست خورده اما شکست نخورده، سبک استعمار عوض شده به قول خودشان می‎گویند استعمار جدید. استعمار روشهای مختلف دارد; اینها در نجف در قم همیشه ایادی داشته اند و ایادی اینها شیطنتهایی می‎کرده اند; و ما در عین حال که کار آخوندی و دینی مان را می‎کنیم بایستی توجه داشته باشیم که یک وقت آنها سر ما کلاه نگذارند، اینها بسا افرادی را می‎فرستادند درس طلبگی بخوانند طلبه بشوند برای اینکه رموز آخوندی را یاد بگیرند و به نفع آنها کار بکنند، من این داستانها را می‎گویم چون ممکن است در آینده ما یک چنین گرفتاریهایی پیدا کنیم :

1 - حاجی نوری و کتاب فصل الخطاب فی تحریف الکتاب :<\/h4>

آقای حاج شیخ محمد علی گرامی از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی داستانی را برای من نقل کرد که خیلی تکان دهنده بود، ایشان گفتند: آیت الله مرعشی یک وقت به من گفت یک داستانی برایت بگویم که هیچ جا نوشته نشده است و این داستان مهمی است . شما می‎دانید یکی از کتابهایی که به عالم تشیع ضربه زد کتاب فصل الخطاب " حاجی نوری بود، در این کتاب روایات ضعیفی که راجع به تحریف کتاب ( قرآن) است جمع آوری شده، با اینکه عقیده ما این است که قرآن کریم تحریف نشده ... مرحوم حاجی نوری که این روایات را جمع کرد راه اتهام به شیعه را باز کرد و به تشیع لطمه زد . داستانی را که آیت الله مرعشی نقل کردند این است که سردار کابلی که لابد نامش را شنیده اید، از علمای بزرگ و شخصیت ملایی بود می‎گفتند: من روزها می‎رفتم خدمت حاجی نوری  یک روز یک سید به ظاهر جلیل القدری آمد پیش حاجی نوری نشست بنا کرد با دست روی پای خود زدن و گفت خدا به جدم "علی " ظلم کرده و بنا کرد ابراز تاسف و تاثرکردن، حاجی نوری گفت یعنی چه خدا ظلم کرده ؟ گفت آخه جد من مولا امیرالمومنین این همه مصیبت دید، این همه در خانه نشست با آن سوابقی که در اسلام داشت با آن همه فداکاری، اگر خدا اسم علی را در قرآن آورده بود دیگر به این شکل حقش غصب نمی شد، به این شکل خانه نشین نمی شد، خدا به جد من ظلم کرده ! حاجی نوری گفت : نه خدا به جد تو ظلم نکرده، علی (ع) اسمش در قرآن آمده، این همه روایات داریم که نام علی امیرالمومنین (ع) در قرآن بوده، منتها آنان که می‎خواستند خلافت بکنند آمدند قرآن را تحریف کردند، گفت کجای قرآن ؟ گفت در روایات هست می‎خواهی من برای تو آن روایات را جمع آوری کنم، بعد گفت کی ؟ گفت مثلا فردا بیا; فردا آمد پیش
حاجی نوری، حاجی نوری روایاتی را جمع آوری کرده بود به او داد، او خیلی خوشحال شد و گفت باز هم هست ؟! گفت بله، بالاخره حاجی نوری وقت گذاشت و روایاتی را که راجع به تحریف قرآن است جمع آوری کرد، این سید هم می‎آمد اینها را می‎گرفت، یک نسخه از آن را هم حاجی نوری می‎فرستاد به تهران پیش یک کسی، این گذشت تا اینکه سردار کابلی می‎گوید من یک وقتی می‎خواستم مسافرت بکنم به خارج، رفتم به سفارت انگلیس در بغداد گذرنامه ام را ویزا کنم، دیدم یک کسی چپ چپ به من نگاه می‎کند بعد آخر کار گفت من را می‎شناسی ؟ من فکر کردم یادم نیامد، گفت من آسید فلان هستم، دیدم همان سیدی است که پیش حاجی نوری آمد و الان با ریش تراشیده جزو مامورین سفارت است ! معلوم شد که این فرد مامور انگلیس بوده به صورت سید درآمده و حاجی نوری را تحریک کرده که چنین چیزی را گردآوری کند. البته بعد حاجی نوری هم پشیمان شد و کسی را فرستاد به تهران که آن کتاب را چاپ نکنند، اما بعد از فوت ایشان آن کتاب چاپ شد و الان هم این کتاب از مستندات مغرضان و دشمنان اسلام است، بالاخره حاجی نوری با آن قدس و تقوا یک کسی باید به صورت یک سید نزد ایشان بیاید و برای مولا امیرالمومنین (ع) اظهار تاثر کند و حاجی را تحریک کند تا یک چنین کتابی بنویسد.

2 - روضه خوانی در کنار سفارت عثمانی :<\/h4>

یک داستان دیگر که من آن را زیاد شنیده ام و ظاهرا مسلم است این است که در زمان حکومت عثمانی که حکومت مقتدر و مهمی بوده و انگلیسی ها می‎خواسته اند آن را متلاشی کنند و آخر هم در جنگ جهانی اول آن را متلاشی کردند، در کنار سفارت عثمانی ( سفارت ترکیه) در تهران مسجدی بوده که مامورین سفارت که سنی مذهب بوده اند در آن مسجد صبحها نماز می‎خوانده اند، در این مسجد یک شیخی هر روز صبح روضه حضرت زهرا(س) و اینکه خلیفه دوم در را به پهلوی حضرت زهرا زد و... می‎خوانده، یک کسی می‎گوید من گفتم اینکه این شیخ هر روز این روضه را در اینجا می‎خواند یک چیزی باید باشد، آمدم و به او گفتم شیخنا، شما روضه دیگری بلد نیستید بخوانید هر روز صبح این روضه را می‎خوانید؟ گفت چرا، گفتم پس چرا هر روز این روضه را می‎خوانی ؟ گفت من یک بانی دارم روزی پنج ریال به من می‎دهد می‎گوید این روضه را در این مسجد بخوان من هم می‎خوانم، گفتم می‎شود این با نیت را به من معرفی کنی ؟ گفت بله، یک دکاندار در همین خیابان است . آن شخص می‎رود با آن دکاندار رفاقت می‎کند بعد می‎گوید شما چطور شده که هر روز در این مسجد روضه حضرت زهرا (س) می‎گویی بخوانند؟ می‎گوید یک کسی روزی دو تومان به من می‎دهد که در این مسجد روضه حضرت زهرا خوانده شود، من پانزده ریال آن را برمی دارم و پنج ریال را می‎دهم به این شیخ روضه بخواند، بعد تعقیب می‎کند ببیند که بانی این روضه چه کسی است، معلوم می‎شود روزی بیست و پنج تومان از سفارت انگلیس می‎دهند که صبحها روضه حضرت زهرا (س) در این مسجد که در کنار سفارت عثمانی است خوانده شود و بازار جنگ شیعه و سنی هر روز گرم باشد. بالاخره باید توجه کنیم که استعمار آمریکا و انگلیس هنوز نمرده اند و هر روز با یک روش ممکن است سر ما کلاه بگذارند. در نوشتن و در گفتن، آقایان باید دقت کنند و به صرف اینکه کسی آمد یک چیزی گفت نباید تحریک بشوند و یک چیزی بگویند یا چیزی بنویسند، و یا اگر می‎خواهند چیزی بنویسند به شکلی بنویسند که به مبانی و به جایی لطمه نزند یا مورد سوء استفاده قرار نگیرد. (?)
از منظر آیه الله منتظری یک روحانی واقعی نباید مشغول نوشتن مطالبی شود که دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمانان از آن سوء استفاده کنند و آیا این خود در باره وی صادق است؟
امام در نامه ?/?/?? خود به ایشان می گوید : شما مشغول نوشتن مطالبی هستید که آخرتتان را خراب می کند.
و حضرت روح الله در نامه ?/?/?? خود به آیه الله منتظری می فرمایند:
"...شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند...برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند. "(?)

حضرت آیه الله!

آیا شما به این نوشته خود عمل می کنید که "در نوشتن و در گفتن، آقایان باید دقت کنند و به صرف اینکه کسی آمد یک چیزی گفت نباید تحریک بشوند و یک چیزی بگویند یا چیزی بنویسند، و یا اگر می‎خواهند چیزی بنویسند به شکلی بنویسند که به مبانی و به جایی لطمه نزند یا مورد سوء استفاده قرار نگیرد."

و اینک اصلاح طلبان  و همه دشمنان تابلو دار اسلام و مسلمین در تجمعات خود شعار می دهند روحانی واقعی منتظری صانعی و آیا شما از خود نمی پرسید که چه گفته اید و چه نوشته اید که این نشان را از جانب دشمنان دریافت کرده اید؟

? - خاطرات آیه الله منتظری ج ? ص ??-??

?-صحیفه نور ج ?? ص ??? و ???


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/1:: 8:55 عصر     |     () نظر

حدود یک سال است که طیف دوم خردادی های دیروز و سبزهای امروز نام  کردان را به عنوان کسی که دارنده مدرک تقلبی است بر سر زبانها انداختند  و حتی اصطلاحاتی مانند "کردانیسم" راهم به عنوان پدیده ی مدرک تقلبی رواج دادند!

این در حالی بود که اصولا این نوع مدرک در زمان خاتمی  در اثر کم کاری های وزیر آموزش عالی او باب شد و به حق بود اگر در دوران اصلاحات نام این پدیده را "خاتمیسم"  یا "معینیسم " می گذاشتند ! اما آن زمان هیچ کس ایرادی به این کار نمی گرفت وهمه در تمجید و ستایش خاتمی قلم می زدند و مغز ملت را با کادویی  از جنس این القاب و عناوین بسته بندی می کردند تا آکبند بماند ! وزیر آموزش عالی خاتمی جناب معین خود  در همین جهت گام برمی داشت و کسانی مانند توکلی -که حالا به عنوان یک اصولگرای پیرو رهبر!- نماینده مجلس است را بدون کنکور وبا بودجه آموزش عالی همراه با خانواده به انگلیس فرستاد تا او با مدرک دکترای ناتینگهام، همواره سنگ اندازی ماهر جلوی دولت باشد تا حتی طرح تحول اقتصادی هم - باوجود به تاکیدات مکرر رهبر- از سنگ پرانی ایشان در امان نماند!

زمان" دکتر خاتمی!" روزگارپارادوکس های غریب بود! البته ادعای خط امام و شعار نه غزه نه لبنان نشانی از ادامه ی همان پارادوکس هاست ! اما آن زمان کسی نمی گفت که خاتمی مدرک دکترا ندارد اما ایشان چرا مدام با لقب "دکتر خاتمی" در رسانه ی ملی و روزنامه های جیره خور خطاب می شود و همه برایشان سوت و کف می زنند! حالاحقوقهای بالا را ببخشید که موسسه باران ها و یاران ها و....ها از همین عناوین و القاب سبز شد و تا حالا هم سبز است! (البته بودجه های سیا و سنای امریکا را درجیب بعضی هم پیاله های آقایان برای براندازی بی خیال)!!!! تازه بجز خود ایشان از وزرای ایشان هم  وزیر آموزش و پرورش آقای حاجی ازین مدرک بی نصیب نبودند و در زمان وزارت بدون استیضاحشان از حقوق ومزایای آن هم بهره جستند!

اما کردان در همان روز اول اعلام کرد که از حقوق دکترایش استفاده نمی کند و رئیس جمهور هم گفت کردان را به خاطر مدرکش معرفی نمی کند بلکه به خاطر توانایی های اجرایی اش او را برای وزارت کشور معرفی می کند (انهم به پیشنهاد علی لاریجانی). اصولا وزیر کشور باید مرد اجرایی و عملیاتی باشد که افراد زیادی را در حوزه مدیریت بشناسد و نمایندگان برای رای دادن به توانایی های او نگاه کنند نه مدرکش!

مجلس با وجود اطلاع از کم و کیف وضعیت مدرک کردان به او رای داد ! اما چند روز بعد همراه با پوشش رسانه ای قوی از طرف بعضی ها ! مجلس رای خود را به استیضاح گذاشت !! توجه کنید که استیضاح درباره عملکرد وزیر است نه رای خود مجلس ! این مسئله آن قدر در روزنامه های جیره خوار دوم خردادی  بوق شد که دیگرکسی صدای کسی را نمی شنید ! او می گفت ازین مدرک حقوقی نگرفته اما همه سبزها به خاطر قدر و منزلت علم و دانش ناراحت بودند!! این موج آنقدر قوی شد که حتی بعضی رسانه های طرفدار دولت را هم به بازی کشاند !و مسئله دکترای بلا استفاده ی کردان به موضوع اول کشور تبدیل شد!  بهانه ای برای حملات شدید روزانه بر علیه دولت  ! و مدرک کردان سیبل حملات !!!

نکته دردناک دراین موج سازی رسانه ای این بود که اصولا این جریان سازی های رسانه ای همواره از نظر زمانی مترادف یا یک گام بزرگ خدمت دولت بوده است . آن زمان که همه مردم و رسانه ها از کردان حرف می زدند بعد از بیست سال پل دریاچه ارومیه داشت افتتاح می شد و بعد از بیست سال حقوق معوقه ی فرهنگیان -که از زمان هاشمی تا حالا مانده بود- داشت داده می شد و بعد از بیست سال حقوق بازنشستگان داشت افزایش پیدا می کرد و یعنی مدرک خاتمی مهم نیست ! پل دریاچه ارومیه  مهم نیست !حقوق معوقه ی فرهنگیان مهم نیست !حقوق بازنشستگان مهم نیست ! مدرک کردان مهم تر از همه این هاست ! (کاریکاتور سبز)....فقط کافی ست تعداد مردمی که ازین مزایا بهره می برند را مقایسه کنید با مدرک دکترای بدون پیامد مالی یک نفر که در یک سیستم غلط تولید شده و مقصر تولیدش هم خود خاتمی ست! اما فکرها درگیر کردان شده بود زیرا برنامه ی طراحان این گروه همین شانتاژ ها و موج سازی هاست !

فایده دیگر این موج سازی ها این است که دستهای پنهانی که خود مسبب مشکلات هستند شناخته نمی شوند و یک سوژه به جای مقصراصلی قربانی می شود ! و در اکثر موارد قربانی کسی ست که باید مدعی شود ! مثلا کردان باید بپرسد که چرا آموزش عالی در زمان خاتمی نسبت به تقلبی بودن این مدارک عکس العملی نشان نمی داد ؟

 طراحان پشت پرده این سیاست های موجی، هر گاه یک موفقیت درخشان دولت گل می کند  به سرعت اثرآن رایحه خوش خدمت را در ذهن مردم  با موج بوی گند تهمت و دعوا و ناسزا از بین می برند تا حواس مردم از آنچه اتفاق افتاده به سمت آن موج لجنی معطوف شود و شادی شکر گزاری آن موفقیت در کام ملت تلخ شود.

این سناریو دقیقا در انتخابات دهم تکرار شد . این شورش ها و آتش های خیابانی برای تلخ کردن کام ملت ایران از پیروزی بزرگ او در انتخابات چهل میلیونی و کسب بالاترین حدنصاب و برجای گذاشتن رکورد منحصر بفرد یک ملت قهرمان در دموکراسی بود . دموکراسیی که به کوری چشم صهیونیست ها با اطاعت از ولی فقیه همراه شده بود.

حالا آن صحنه سازی ها تمام شده . کسانی که در این هیاهوها- حتی از میان خودی ها - مقهور این بازی شدند خودشان می دانند با خدای خودشان . اما مانند همیشه یک چیز باقی ماند. و آن برگه امتحانی ست که هر کدام از ما با تفکر و جهت گیری خود - حتی اگر سکوت باشد- برجای گذاشته ایم.

 حالا علی کردان در بیمارستان است .بیماری آقای کردان نوعی سرطان خون ناشی از صدمات جسمانی ایشان در دوران جنگ تحمیلی است که در نتیجه فشارهای روحی وارده در یکسال گذشته حاد شده است!

حالا می توان فهمید که جرم کردان چه بوده !

جرمی که خاتمی نداشت !

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/1:: 8:53 عصر     |     () نظر

 

اندر حکایات لایحه هدفمند کردن یارانه ها 

مژده آمد ز هدفمندی آن یارانه

تا به حلقوم فقیران برود جانانه

 ***

هر که محروم و ضعیف است و ندارد جانی

تقویت گردد و حالش بشود مستانه

تصویری از اصغری با یکی از اعضای تشکیلاتش!

 

اصغری آمده با کاسه و تشکیلاتش(1)

بلکه با لقمه غذائی برود تا خانه

 

پول یارانه ی نقدی به مذاقش خوش باد

آنکه واریزِ حسابش بشود ماهانه

 ***

اصغری توی خیالات خودش میماند

مگر اخبار به گوشش نرسد رندانه

 ***

بر سر لایحه اش مجلسیان آوردند

آن بلائی که شود تذکره ی سالانه(2)

*** 

اصغری مانده چه تدبیر کند این همه را

چون که بیچاره بُود عائله اش، مندانه! (3)

*** 

زانطرف زار و پریشان شده گل بانوئی

که بُود ساکن یک آلونک شاهانه! (4)

 

تصویر فوق نمایه ی کوچکی از همان آلونک شاهانه است!

 

برق و آب و تلفن، گاز و دو صد امکانات

حوض و استخر و سونایش برکت مندانه! (5)

*** 

منتظر مانده دهد دولت ما از بهرش

طبق برنامه ی ماضی الکی یارانه

*** 

نان یارانه ای و شیر بُود در کف او

خاویار و کره، جمعش بشود صبحانه

 

این عناصر نیمه مشکوک و سیاه رنگی که توی عکس بالا ملاحظه میفرمائید؛ همانا خاویار است که براساس تصویر موجود با کمک کره و پیاز و . . . نوش جان اغنیا می شود! در ضمن لوسترهای بالای سر این عزیزان با کمک برق یارانه ای روشن می شود! خاویار را که نمیشود کورمال کورمال و توی تاریکی خورد؛ حتی اگر برای صبحانه باشد! 

 

مبلغ سود و زیانی که رسد زین بابت

بنده مغزم نکشد چون نبُود رایانه

 ***

بهر اصلاح اموری که چنین ویلان است

عزم دولت همه جمع و جَنَمش(6) مردانه

 

 

تا که تحکیم شود اصل عدالت به جهان

میکنم یکسره تدبیر هنرمندانه

شعر از علی میرزائی آبان ماه 1388


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/1:: 8:52 عصر     |     () نظر
متن یادداشت دکتر امیر حسین ترکش دوز (عضو سابق دفتر میر حسین موسوی)به این شرح میباشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

" الفتنة اشدّ من القتل "

1- پرونده انتخابات و پرونده آشوب ها را باید دو پرونده مستقل از هم دانست. خط "سیاست خیابانی " از سوی آقای موسوی و " استفاده از اغتشاشات شهری برای پیشبرد مطالبات سیاسی " از سوی آقای هاشمی، پیش از انتخابات آغاز شد.یعنی زمانی که نه بحث از نتایج انتخابات در میان بود و نه سخنی از تقلب ادعائی ! اگر مدعیان رأسا "در صدد شارژ نمودن تشنجات یا سیاست خیابانی نبودند چرا به عوض اینکه شکایت خودرا مرحله به مرحله پی گیری کنند، یکراست سراغ آخرین مرحله یعنی کشاندن مردم به خیابانها رفتند؟ وانگهی اگر هم بر فرض در اعتراض خود ( که تاکنون دلیل و مدرک متقنی برای آن ارائه نکرده ند)صائب هم بودند، اعتراض ایشان به روند انتخابات ، و لو آنکه در نهایت در مراجع قانونی به بن بست هم می انجامید، به هیچ وجه توجیه کننده رفتار زشت و ویرانگر ایشان بعد از انتخابات نبوده ونیست. ( رفتاری که اساس انقلاب ، نظام ، کیان ملی و همبستگی اجتماعی را در معرض تهدید قرار داده است ).

2- عملکرد و گفتارآقای موسوی و برخی از موتلفین ایشان را ، قبل و بعد از انتخابات ، آغازگر و عامل اصلی رخ نمودن اغتشاشات اخیر وپدید آورنده بلافصل زمینه اجتماعی آن می دانیم. متاسفیم از این که بگوئیم آقای موسوی با نحوه رفتار خود پس از انتخابات، روی اصلاح طلبان رادیکال را هم سفید کرده اند. در نظر ما آقای موسوی نیز به جهت ترتیب دادن و شارژ نمودن تجمعات غیر قانونی بلا فاصله بعد از انتخابات، باید پاسخ گوی لطمات جانی ،مالی و روحی پدید آمده( که من حیث المجموع در میان قشر متدین طرفدار انقلاب بیشتر بوده است ) باشند . ما مواضع آقای موسوی در روزهای اخیر را تشدید کننده تشنجات شهری دانسته و خواستار برخورد قاطع و منضبط مراجع مسئول و رسمی بامحرکین و گسترش دهندگان آشوب هستیم.

3- فریب سوء استفاده از نمادها و علائم مذهبی از سوی آقای موسوی و مو تلفین ایشان را نباید خورد. التزام به اسلام ، انقلاب و خط امام صرف تمسک به یک سلسله شعارها و نمادهای احساس برانگیز نیست .بلکه به معنای التزام به مجموعه ای از اصول ، ارزشها واحکام است.از این رو از همه برادران و خواهران دعوت می کنیم که به طور گسترده در مورد ابعاد غیر ملی، غیر مکتبی و غیر خط امامی گفتار و عملکردآقای موسوی ، همسر ایشان و طیف طرفدار او در انتخابات اخیر و حال و روز نیروی اجتماعی حامی وی و همچنین حامیان خارجی خط مشی ایشان پس از انتخابات ، دست به روشنگری و آگاهی بخشی وسیع و سریع بزنند.

4- ازجمله اهداف احتمالی محرکین آشوبها ، انتقال موج آشوب به جنوب شهر(یا نقاط فقیر نشین شهر ها )است. باید مستضعفین جنوب شهر را آگاه کرد که گفتارآقای موسوی و موتلفین ایشان ،که در داخل، بردوش مرفهین غربگرا و لایه های اجتماعی ملحق به آن سوار است و از بعد خارجی خواسته یا ناخواسته در ضمن سناریوهای سرمایه داری جهانی برای میهن ما عمل میکند نمی تواند یک گفتارضد استضعاف و عدالتخواه باشد.

5-از همه دوستان منتقد دولت می خواهیم غیر از بحث مقابله با آشوب بحث های دیگر را به موعد خاص خود واگذارند. تکلیف قاطع، عاجل و سراسری همه ما مقابله با خط آشوب، توطئه های ضد انقلاب و دشمنان خارجی در این زمینه و جلوگیری از غفلت ، خودخواهی و بلند پروازی های غیر مسئولانه و باز گرداندن شرایط به وضع عادی است.

6- همه برادران و خواهران خط امامی، اسلام خواه ،میهن دوست وانقلابی را دعوت می نماییم که در شناسایی سرانگشتان آشوبگری و انتقال اطلاعات خود به مراجع ذیربط، تمام سعی و تلاش خود را به خرج دهند و در عین حال شبکه ارتباطی خود با یکدیگر وبا مسئولین را گسترش دهند. در ضمن این شبکه ،می توان از خلاقیت تک تک دوستان برای دستیابی به راه حلهای کارآمدتر در برخورد با خط گسترش آشوب بهره گرفت.

7-از آقایان هاشمی ، خاتمی ، کروبی و امثال ایشان می خواهیم خط خود را از تندروی معاندین داخلی و خارجی و برخی اطرافیان و منسوبان مسئولیت ناشناس خود جدا کنند . ایشان باید بدانند سیاست خیابانی و حمایت ضمنی از تجمعات غیر قانونی به نفع هیچکس نخواهد بود.نیرو های حزب اللهی تاکنون به جهت خویشتن داری زعمای قوم ، علی الاصول، خویشتنداری کرده اند. اما این چنین نیست که همیشه بتوان ایشان را از اقدامات حاد مانع شد. تندروی یک طرف به نحو غیر قابل کنترلی تندروی طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت. پس بهتر است آقایان محترم ، اقدامات تحریک آمیزموتلفین خود را مانع شوند و خود در فروخواباندن آشوب اقدام کنند.بی شک این کار به صلاح همه ومنجمله خود ایشان خواهد بود.

8- باز هم از برادران و خواهران معتقد به انقلاب و امام می خواهیم با در نظر گرفتن تمامی مؤلفه های خط امام و ، نص فرمایشات ایشان و ناسازگاری گفتار و عملکرد محرکان آشوب با فرمایشات امام ، مفاد قوانین موضوعه و...، در برابر فریبکاری خط ضد انقلابی و ضد خط امامی گسترش آشوب، عامه مردم، شخصیت های تأثیر گذار اجتماعی و نیرو های صادق را روشنگری نمایند.

« اللهم انصر جیوش المسلمین و اخذل من خذل الدین »

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/30:: 8:44 عصر     |     () نظر

ای شیخ به یاد آر همی گردش ایام
اقبال سرآغاز و تباهی سرانجام

در راه ولایت تو بسی حادثه دیدی
بسیار خطرکردی و بسیار دویدی
در ظلمت طاغوت به زندان بشدی چند
دور از زن و فرزند و عزیزان بشدی چند
یک روز چنین بود و دگر روز به دوران
خورشید ولایت ز افق گشت نمایان
تو نیز زدی تکیه به کرسی و ریاست
نام‌آور مجلس شدی و مرد سیاست
یک سنگ پراندی چو بر آن شاه ستمکار
بس مزد گرفتی تو خود از ایزد دادار
نامت بنوشتند به طومار ولایت
در وصف تو خواندند بسی نیک روایت
آن روز دل کفر ز دست تو به خون بود
پیوسته در اندیشه آزار و فسون بود
در مجلس ششم که همه ننگ جهان بود
انصاف تو خود بهتر از آن بی‌خبران بود
افسوس ایا شیخ که در عاقبت کار
یکباره دگرگون بشدت آن همه افکار
یک باره تو از مهر ولایت ببریدی
در دایره ضد ولایت بخزبدی
امروز نگه کن که پی چاک قبایت
بنشسته هر آن طائفه ضد ولایت
دشمن همه جا، لب به ثنایت بگشودند
در مدح تو بسیار حکایت بسرودند
خود طائفه روزه‌خوران یار تو گشتند
اصحاب هر آن فتنه طرفدار تو گشتند
باطل بشد آن سابقه و آن همه ادوار
آتش زدی اندر عمل خویش به یکبار
بیچاره تو و آن دو رفیقت که سرانجام
در عین بصیرت بفتادند در این دام
این روزه‌خوران نیز که همراه شمایند
همراه نپندار که بدخواه شمایند
دشمن که به صدام نگون بخت جفا کرد
او نیز نخواهد به شمایان که وفا کرد
آن روز که بیرون شدی از حزب بهشتی
خود نام خودت بر در دوزخ بنوشتی
امروز شنیدم که دگر توبه نمودی
خواهان ولایت شدی و نوحه سرودی
مردم نپذیرند دگر دام شما را
سوگند و نه پیمان و نه پیغام شما را
تا نام خمینی بود و گردش ایام
همواره شما راست بسی دشنه و دشمنام



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/30:: 8:43 عصر     |     () نظر
تجمع میلیونی

توی وب می گشتم یه عکس توجه منو  جلب کرد.نوشته بود تجمع میلیونی .تعجب کردم این همه جمعیت یه جا جمع شده باشند اگر هم جمع شده باشند باید خیلی بی عرضه باشند که به هدفشون نرسند.

از طرفی کمی هم کنجکاو شدم .خواستم ببینم عکس کجا وچه روزیه.جالب بود. هرچه زوم کردم نتونستم چیزی ببینم ناامید می خواستم رد بشم که چشمم به آدرس کنار عکس افتاد. حدود پنجاه وشش روز  پیش این عکسو دیدم .

رفتم تو کار آدرس تا اینکه بلاخره با مشکلات تونستم اصل عکس رو پیدا کنم .

فکر می کنید چی دیدم .

واقعا به سبزک ها احسنت دادم تو دروغگوئی سکوی اول رو به خودشون اختصا ص  دادن.

این هم عکس اصلی .

واقعا شخصیت های این عکس با سبزک ها هم همخونی دارن .بعد مقایسه خواهیم کرد.

 موهاش سیخ شد.

موها ش سیخ شد وقتی فهمید چرا لباس سبز تنش کردن وتوی تجمع بردن تا جمعیتشون زیاد نشون داده شه.

این تیم چهارنفره

این تیم با هم هم قسم شدن تا پای جان کنار هم باشن البته خاتمک روی شونه .

 سیخ اصلاحات

درسته سیخ نه شیخ. دیگه واقعا زده به سیم آخر.گفته می خواد مسیر تهران تا کاخ سفید رو پیاده بره برای مطالباتشون.

 این هم عکس لو رفته  از بخش گریم  ستاد مرکزی موسوی شب انتخابات که افراد مختلف جعلی درست می کردن وبه میون جمعیت می فرستادند.

روحا نی زن های چادری رزمنده خانواده شهید و......

می دونید چرا چون کسانی که اطراف اونها جمع شدن اصلا دین ندارن چه رسد به اینکه ظاهر درست داشته باشند. مشاوران موسوی می خواستند رنگ دینی ومذهبی به هوادراشون بدن تا عامه مردم رو گول بزنن. 

 زهی خیال باطل.

 سه رهبر سبز

سه یار دبستانی سبز

سه غمخوار همیشه آماده برای جانفشانی برای هم

غور چیزک

غورروبک

غورتمی

                                                       دیگه این آخرشه.

اینها هم هوادان واقعی موس موسک که اعتصاب علف رو شکستن.

 آخرین اقدام موسوی

این هم سرنوشت موس موسک که با کش رفتن قیچی زهرا سر خودشو زد.

توی تکه کاغذی که ازش به جا مونده نوشته:

من غلط کردم.

 اعتراف

اعتراف به ماهیت اصلی . دشمن آزادی وحامی اصلی دیکتاتوری

 شوهر وظیفه شناس سبزک

من در خانه می مانم بچه را نگه می دارم غذا درست می کنم نظافت میکنم تا ...

تا همسر سبزکم به وظیفه اصلی خود در نهضت سبز گوسفندی برسد.

من در این راه حاضرم او روزها ی زیادی را در کهریزک سپری کند.

ما پیروزیم.

اه. باز خیس کرد.

 آخرین چوب کبریت سبز

وقتی حامیان  خارجی جنبش گوسفندی دیدند کبریت جوابگوی آتش زدن مساجد نیست. چاره ای اندیشیدند.

فندک سبزک . مخصوص آتش زدن مساجد .رایگان .

محل پخش ستاد های اصلی وفرعی موسوی .

هر سبزک یک فندک

انتحار

تنها ره مانده برای موس موسک وکروبک.

قرار شد در سال اصلاح الگوی مصرف با دو نارنچک سه نفر خودکشی کنند.موس موسک وکروبک به اتفاق خاتمک را بغل کنند و ضامن را بکشند.

البته با یکی هم میشه ها .

 یکصد سال تا هزار سال.

یکصد تا هزار سال طول میکشد تا موس موسک به هدفش برسد.می رسد .نرسید خب نرسیده دیگه اکشالی نداره.

اکشالی نداره ؟ یادم اومد از کلاه قرمزی توی وب دعوت نکردم .ایشالله هفته بعد می بیننش .

سقوط

نفر در حال  سقوط میر حسین موسوی لعن ااااا.نفرات ایستاده پشت به تصویر هفتاد میلیون نفر مردم ایران

اعترافترین تابلو

این هم نشانه از صداقت سبزکها دارد.

 

این توت فرنگی های زیبا  هم تقدیم به سبزکها به چند دلیل

مثل خودتون تخمش فرنگیه هم دیگه رو درک می کنید

غرق تو رنگ سبز شدید تعادلتون به هم خورده.

 روزی یک ساعت به این عکس نگاه کنید  تا عادی شید وگرنه بیماری پیشرفته توهم میگیرید

 مثل موس موسک.

 بدونید هر سبزی یه روز زرد میشه می  ریزه .طوری عمل کنید که تو پائیزتون به یه دردی بخورید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/30:: 8:29 عصر     |     () نظر

دیدار در وقت اضافه

بازیگران : سیدمحمد خاتمی و جرج سورس

خاتمی و جرج سورس

وقتی همه خوابیم

بازیگران : مهدی کروبی

مهدی کروبی

بوی پیراهن عثمان

بازیگران : میرحسین موسوی -خاتمی -اغتشاشگران

کارگردان : بی بی سی فارسی

تهیه کننده : انگلیس

بوی پیراهن عثمان

فرار از زندان کهریزک( با زیر نویس فارسی)

بازیگران : مهدی کروبی و با همکاری عده ای از تجاوز شدگان

فرار از زندان کهریزک

میرمولک

بازیگران: میرحسین موسوی -مهدی کروبی-سیدمحمد خاتمی

میرمولک

به خاطر یه مشت ریال

بازیگران : میرحسین موسوی و مهدی هاشمی وجمعی از مفاسد اقتصادی

ماسک ( با دوبله فارسی)

با بازی فوق العاده میرحسین موسوی

ماسک


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/30:: 8:26 عصر     |     () نظر
مردم استان آذربایجان شرقی و تبریز در زیر بارش شدیدی باران صحنه های زیبایی از عشق و دلدادگی و پیوند دولت و ملت را با استقبال گرم و پرشور از رییس جمهور به نمایش گذاشتند.

خبرسازان 88: دکتر محمود احمدی نژاد که صبح امروز(پنج شنبه) در جریانه دور سوم سفرهای استانی وارد شهر تبریز شد، به رغم پیش بینی مسیر استقبال،از درب خروجی فرودگاه با سیل عظیمی از مشتاقان مواجه شد که در انتظار استقبال از رییس جمهور و هیأت همراه بودند.

مردم خون گرم و انقلابی آذربایجان شرقی در طول استقبال بدون توجه به باراش باران و سردی هوا با تکان دادن پرچم جمهوری اسلامی ایران و سردادن شعارهای انقلابی احساسات گرم خود را نسبت به رییس جمهور ابراز کردند.

احمدی‌نژاد پس از طی مسر استقبال، ساعت 12 ظهر امروز به ورزشگاه تختی تبریز رسید و در میان شعارهای پرشور "احمدی دلاور، پیرو خط رهبر"، "آذربایجان اویاخدی انقلابا دایاخدی"، "رئیس‌جمهور عزیز، خوش‌آمدی به تبریز"، "احمدی باوفا خوش‌آمدی مرحبا"، "احمدی احمدی حمایتت می‌کنیم"، "دسته گل محمدی به شهر ما خوش‌آمدی" به جایگاه محل سخنرانی خود وارد شد.

علاوه بر آیت‌الله مجتهد شبستری نماینده ولی‌فقیه در استان و امام‌جمعه تبریز و استاندار، پروفسور مولانا، اسفندیار رحیم‌مشایی، محمدرضا میرتاج‌الدینی (معاون پارلمانی رئیس‌جمهور و نماینده سابق مردم تبریز در مجلس)، محمدحسین فرهنگی (نماینده مردم تبریزدر مجلس) نیز رئیس‌جمهور را در جایگاه همراهی می‌کردند.

دکتر احمدی‌نژاد پس از خوش‌آمدگویی نماینده ولی‌فقیه و استاندار، سخنان نسبتاً کوتاه خود را به‌دلیل بارش باران و سرمای هوا در اجتماع عظیم و گرم مردم تبریز ایراد کرد که متن کامل این سخنرانی در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیه والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره‌ و اعوانه‌ والمستشهدین‌ بین یدیه

خدای بزرگ را سپاسگذارم و از صمیم دل خوشحال که در یک روز بزرگ، روز آغاز زندگی مشترک دو انسان بزرگ، امیرالمومنین علی(ع) و حضرت زهرای اطهر(ص) و در شرایطی که باران رحمت الهی می‌بارد، به خدمت بهترین مردم ایران یعنی مردم تبریز و آذربایجان رسیدم.

آذربایجان سرزمین حماسه و ایمان و مهربانی است. آذربایجان سرزمین هنر و ادب و مجاهدت است. آذربایجان سرزمین فداکاری و غیرت و وطن دوستی است. مردم تبریز و آذربایجان درطول سده های اخیر همواره نقش یگانه و ممتاز و بی بدیلی را در ارتقاء فرهنگ ایران در تعالی شعر و ادب این سرزمین در هنر، در آبادانی، در اقتصاد، در دفاع از سرزمین در مبارزه با طاغوت ها و قلدران و ستمگران ایفا کردند.

مردم این دیار پیشگام مشروطه خواهی، پیشگام دفع تجاوز بیگانگان، پیشگام دفع فتنه ها و دفاع از آرمان های بلند انقلاب اسلامی بوده‌اند.دنیا بداند امروز استقلال، یکپارچگی و عزت بی نظیر ملت ایران تا حد والایی مرهون فداکاری و هوشمندی و غیرت مردم تبریز و آذربایجان است.

شهر تبریز است و مشکین مرز وبوم کوی شمس و جعبه ملای روم
شهر تبریز است و مهد انقلاب آشیان شیر و شاهین و عقاب

حالا خطاب به آذربایجان

ای برادران ایران سینه زخمی به پیش تیر باران بلا باز از تو می جوید نشان
مادر ایران ندارد چون تو فرزندی دلیر روز سختی چشم امید از تو دارد همچنان
آزادی ایران ز تو آبادی ایران ز تو آزاد باش ای خطه آباد آذربایجان

سلام خدا بر شما مردم عزیز استان تبریز و شهرستان های آذربایجان شرقی سلام خدا بر مردم شجاع نجیب و انقلابی و هنرمند.

عزیزان من موضوعات مهمی را می خواستم امروز با شما مطرح کنم درباره شرایط امروز کشور شرایط منطقه و جهان و کارهایی که باید برای ساختن ایران و عزت ایران انجام بدهیم.اما ساعت ها زیر باران ایستاده اید پاییز است و من نگرانم گر چه تجربه تاریخ نشان داده است که مردم آذربایجان و مردم تبریز اگر از آسمان سنگ هم ببارد پای انقلاب اسلامی ایستاده اند.

من دو سه جمله کوتاه و تشکر از شما ان شاء الله در برنامه تلویزیونی می شنوید.

اول خطاب به قدرت های بیگانه؛ ببینید اینجا تبریز است، اینجا آذربایجان است، در هوای سرد پاییزی و در زیر باران مردم ساعت هاست خیابان‌ها را پرکرده اند، استادیوم را پر کرده اند، آمدند دو پیام به شما بدهند. پیام اول این است که شما را دعوت به راه خدا و راه انسانیت و راه پاکی بکنند و بگویند دیگر جنایت بس است، اعمال ضد انسانی بس است، اشغالگری و تجاوز آدم کشی بس است.به راه انسانیت، ملت ها و انیبا برگردید. بدانید اگر پیام مردم تبریز را که پیام ایمانی و الهی است و دعوت ملت تبریز و ایران را اجابت نکنید دست قدرتمند ملت ها شما را از کاخ شیشه ای به زیر خواهند کشید.

و پیام دوم این است ملت ایران ملت آزاده و پاک است طرفدار صلح و دوستی و همکاری های سازنده در عرصه های بین المللی است و آمادگی دارد برای اصلاح وضع جهان برای رفع گرفتاری های جامعه بشری برای اصلاح اقتصاد و فرهنگ و سیاست و برپایی امنیت پایدار در جهان همکاری سازنده داشته باشد.

یک ملت عزتمند، یک ملت غیور و آرمانی و مومن به خدا و راه خداست. این ملت اهل تجاوز و بدخواهی نیست. فقط حق خود، آینده درخشان و حقوق قانونی خود را می‌خواهد. کسانی که می خواهند تعامل سازنده با ایران داشته باشند، بدانند اگر تدبیر روشن، اگر تغییر مبنایی و درستی در رفتار آنها مشاهد شود، اگر ملت ایران ببیند که آنها حقیقتاً تغییر رفتار داده اند و از خوی تجاوزگری و استکباری دست برداشته اند، به حقوق ملت ایران احترام می گذارند، به شخصیت ملت ایران احترام می گذارند، حقوق ملت ایران را و دارایی های ملت ایران را تأدیه می کنند و صادقانه دست دوستی دراز کرده اند، ملت ایران خواهد پذیرفت اما بداند اگر مجددا به دنبال دغل کاری و مفسده در منطقه ما باشند، پاسخ ملت ما، همان پاسخ قاطعی است که به حامیان این آقایان داده است.

اما در داخل کشور، به فضل الهی امروز فرصت های بزرگ و کم نظیر تاریخی در برابر ملت ایران قرار گرفته است. ما باید به سرعت کشورمان را به نقطه شایسته و در شأن ملت ایران برسانیم. همه امکانات، همه شرایط برای ساختن یک ایران پیشرفته، مرفه، آزاد، مقتدر و اثرگذار در مسائل جهانی فراهم است. امروز باید دست به دست هم بدهیم، همه با هم، در همدلی، در وحدت و در کار و در تلاش، ایران‌مان را بسازیم. از نظر علمی، فرهنگی و اقتصادی و آبادانی به رتبه بالا و ممتاز برسانیم. امروز نیازمند همدلی هستیم و نیازمند کار و تلاش مستمر و پیوسته و خستگی ناپذیر. آذربایجان عزیز همواره در همه صحنه ها پیشتاز و پیشگام ملت ایران بوده است، بدخواهان و دشمنان، آرامش، پیشرفت و عزت ملت ما را نمی خواهند. امروز باید دست به دست هم بدهیم و به رغم بدخواهان و بددلان و خودخواهان کوته بین و کج اندیش، ایران را بسازیم.

حاج آقای شبستری نماینده محترم مقام معظم رهبری مطلبی را فرمودند که درست است و حق است. من می خواهم یک جمله به آن اضافه کنم. فرموند که در انتخابات عظیمی که در ایران برگزار شد و دنیا را مبهوت کرد و عزت ایران را چند برابر کرد و اقتدار ملت ایران را چند برابر کرد، در گوشه و کنار بعضی ها دنبال اقداماتی بودند که این عظمت و پیروزی ملت را مخدوش کنند، ایشان فرمودند در آذربایجان آرامش و شکوه و امنیت و برادری برقرار بود. این حرف درستی است، احسنت بر شما. من می خواهم یک جمله اضافه کنم. انتظار ملت ایران از آذربایجان بالاتر است، تاریخ نشان داده است اگر یک بدخواهی اگر یک دشمنی، اگر متجاوزی در گوشه و کنار به‌دنبال ایجاد اغتشاش و یا مخدش و کردن ملت ایران و عزت ملت ایران باشد، ملت انتظار دارد که مردان و زنان غیور آذربایجان به پا خیزند و قلم آشوبگر را بشکنند.

حداقل در 400 سال اخیر هرگاه در هر نقطه ای از میهن عزیز فتنه گر و توطئه گری و دشمنی و متجاوزی بوده است که خواسته است آبرو و حیثیت و تمامیت و عزت ملت ایران را مخدوش کند، تاریخ گواه می دهد و شهادت می دهد که فرزندان آذربایجان هوشمند و مقتدر قیام کرده و دشمن را ناکام کرده اند.

به همین دلیل است که ملت ایران از صمیم دل فریاد می زند «یاشاسین آذربایجان»

من نمی‌خواهم بیش از این شماها را معطل کنم دو سه تا تشکر می کنم و ان‌شاءالله حرف‌ها را در تلویزیون خواهم زد و به گوش شما خواهد رسید.

تشکر اولم به خاطرهمه خوبی‌های شما و بزرگواری‌های شماست. امروز انقلاب ما مدیون فداکاری های مردم آذربایجان و مردم تبریز است. هیچ کس 29 بهمن را فراموش نخواهد کرد. 29 بهمن 56 کمر طاغوت را شکست. و بعد اول شهدای محراب و شهدای بزرگ و لشکر عاشورا و مجاهدان این سرزمین و دیار همواره در خط مقدم ملت ایران بوده‌اند و به فضل الهی خواهند بود. من صمیمانه به عنوان خادم کوچک از شما تشکر می‌کنم.

تشکر دوم به خاطر حضور حماسی شما در انتخابات است. حضور مردم آذربایجان و رأی مردم آذربایجان در فضای سیاسی کشور، در فضای بین الملل و در تاریخ کشور ما معنا و مفهوم ویژه ای دارد. معنای ایستادگی و معنای عزت، معنای شرف و معنای غیرت است. به همین دلیل است که این شعار زیبای شما را که از عمق جان شماست همه ملت ایران با همه وجود باور دارد که

«آذربایجان اویاخدی انقلابا دایاخدی»

و تشکر سوم به‌خاطر بزرگواری شما و لطفی که به خادم خود داشته اید. من قبلا اعلام کرده‌ام بزرگترین افتخار در زندگی من این است که 8 سال از نزدیک دست بوس و خادم مردم آذربایجان بوده‌ام و امروز هم افتخار می کنم که بسیاری از ملت ایران، بنده را هم فرزند آذربایجان می دانند.

و تشکر چهارم به خاطر این حضور حماسی است. دنیا ببیند این مردم آذربایجان و تبریزند. حضور شما موجب دلگرمی همه ملت ها است، موجب عزت ملت ایران و همه ملت ها است. من صمیمانه از همه شما و با کمال تواضع تشکر می کنم.

خدا بر عزت شما بیفزاید. ان شاء الله در جلسات کارگروه ها و جلسه دولت تصمیمات مناسب اتخاذ می شود.

ان‌شاالله فردا شب هم مصوبات را و هم حرف هایی که باید گفته شود، در تلویزیون خدمت‌تان عرض می کنم.

دعا می کنم وقت نماز ظهر است ان شا الله خدای متعال که باران رحمتش را فرستاد، دعای شما را مستجاب کند.

ای خدای بزرگ، ای خدای مهربان، این مردم عزیزند، روز به روز بر عزت این مردم بیفزای.

ای خدای متقدر یگانه، ملت ایران را بر بام عزت جهان بنشان.

این جوانان عزیز ما، دانشجویان، دانش آموزان، کارمندان و کارگران و کشاورزان و فرهنگیان همه اقشار؛ خدایا این مردم را به اوج عزت جهانی برسان. جوانان مومن ما را حفظ کن. همه آرزوهای نیک جوانان ما را برآورده ساز. ای خدای بزرگ؛ ملت ما را به قله های پیشرفت و ترقی برسان. موانع پیشرفت ملت ما را برطرف کن. ملت های مظلوم را نجات عنایت بفرما.

ای خدای مهربان و قادر وعزیز و حکیم عمر طاغوتیان و مستکبران را پایان بده. ای خدای مهربان ملت ایران همه ملت ها پیشاپیش آنها مردم در انتظار دوران درخشان حاکمیت ولی تو هستند. ای خدای بزرگ در فرج مولای ما، امام زمان تعجیل بفرما.

یاشاسین آذربایجان موفق الاسین

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/30:: 8:24 عصر     |     () نظر
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >