سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که بامدادى را دید و به شامگاهش نرسید ، و بسا کس که در آغاز شب بر او رشک بردند و در پایان آن نوحه کنانش گریستند و دریغ خوردند . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

حجاریان (مغزمتفکرمنافقین داخلی و ازحامیان موسوی و خاتمی و یکی از عوامل پشت پرده آشوبهای اخیر) هم اکنون دربازداشت بسر میبرد.


» گوشه ای دیگر از سوابق امنیتی حجاریان (3)



در سال 1372 با دفاع از پایان نامه‌اش با عنوان "موعودیت در انقلاب ایران و روسیه" زیر نظر حسین بشیریه فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای آن را در آن دانشگاه می‌گیرد.
سپس حجاریان با نام مستعار " جهانگیر صالح پور" در نشریه کیان، قرائت جدید طیف موسوم به چپ مدرن را از ولایت فقیه و سیستم حکومتی وابسته به آن تشریح می‌کند. بطوریکه برخی از اندیشمندان دینی همان دوران به نقد مقالات وی در باب ولایت فقیه مشغول بودند، از آن مقالات بعنوان " مطالبی که بصورت رندانه‌ای پنبه ولایت فقیه را می‌زند" یاد نموده‌اند.
حجاریان در همین زمان در نشریه نیمروز با نام مستعار " نادر صدیقی" چند مقاله در باب "آزادی اسلامی" می‌نویسد و با اقامت در خارج از کشور باب گفتگو با اپوزیسیون را باز می‌کند.
حجاریان در زمان تصدی معاونت سیاسی دفتر تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، فقط یک پروژه به نام "توسعه سیاسی" را در دستور کار قرار دادکه موضوع آن نوسازی سیاسی یا دموکراتیزاسیون بود. پروژه سیاسی حجاریان و تیمش چنان انحرافی بود که خود وی اذعان دارد هاشمی رفسنجانی با آنان اختلاف داشت.
سعید حجاریان قبل از دوم خرداد 1376 مقالات بسیاری در هفته نامه " عصرما" به رشته تحریر در آورد. مجموعه این مقالات در کتابی با عنوان " جمهوریت؛ افسون زدایی از قدرت" به چاپ رسیده است.
حجاریان نظریه پرداز و تئوریسین حزب مشارکت محسوب می‌شود و تئوری‌های " فشار از پایین و چانه از بالا" و " فتح سنگر به سنگر" از جانب وی و پس از دوم خرداد 76 مطرح شده است. وی همچنین در جنگ روانی تبحر خاصی دارد و در دوره‌های مختلفی این مباحث را تدریس کرده است.
سعید حجاریان پس از دوم خرداد 76 بعنوان مشاور سیاسی سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت انتخاب گردید و آخرین مسئولیت اجرایی او، عضویت در شورای شهر تهران بود. وی در دوران اصلاحات به صورت جدی وارد عرصه مطبوعات شد و با مدیر مسئولی "روزنامه صبح امروز" مشغول فعالیت گردید. روزنامه انگلیسی فاینشنال تایمز نزدیک‌ترین روزنامه نگار به حجاریان را اکبر گنجی می‌داند.
یکی دیگر از دوستان نزدیک سعید حجاریان، "سعید شاهسوندی" از اعضای فعال گروهک منافقین بوده است. حجاریان درباره او می‌گوید: «شاهسوندی مسئول رادیوی منافق بود که در عملیات مرصاد دستگیر شد و مدتی زندانی می‌شود و بعد به آلمان می‌رود و دیگر کار سیاسی نمی‌کند». شاهسوندی هم درباره حجاریان چنین می‌گوید: « تنها کسی که می‌شود با او حرف زد حجاریان است. او فقط می‌فهمد من چه می‌گویم».
علی فلاحیان وزیر اطلاعات در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در مورد تغییر رفتار سعید حجاریان چنین می‌گوید: سعید حجاریان تا وقتی که در وزارت اطلاعات بود نیروی فعالی بود. اما بعد از آنکه حجاریان فعالیتش در دانشگاه شروع شد، نوشته‌هایی از او منتشر شد که با آن «سعید» که ما در وزارت می‌شناختیم خیلی متفاوت بود.
روح الله حسینیان در مورد رفتارهای خشن سعید حجاریان چنین می‌گوید: من و آقای محسنی ‌اژه‌ای به خاطر عملکردهای خشونت آمیز آقای حجاریان و ربیعی نتوانستیم آنجا بمانیم. چطور شده است که یک مرتبه در جامعه همه چیز برعکس شده و ما مبدل به چهره‌های خشن شده‌ایم و آنها چهره‌های ملایم و ضد خشونت شده‌اند!؟

منبع :رمز دشمن شناسی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/27:: 1:0 عصر     |     () نظر


به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، نماز جمعه این هفته تهران به امامت هاشمی‌رفسنجانی برگزار شد و با حاشیه‌هایی همراه بود:

* در نماز جمعه امروز تهران چهره‌‌هایی چون امامی کاشانی، علی‌اکبر ناطق نوری، مهدی کروبی، حسن روحانی، علی فلاحیان، مجید انصاری، محسن رضایی، میرحسین موسوی، محمد هاشمی، علیخانی، میرمحمدی، باهنر ، مرتضوی و علی رازینی حضور داشتند.

* عدم حضور سیدمحمد خاتمی در نماز جمعه امروز تهران، باعث شکایت حامیان موسوی شده بود، آنها می‌گفتند چرا باید خاتمی در برهه‌های حساس جاخالی دهد.

* حدود 40 زن با چادرهای سبز در نماز جمعه امروز حضور داشتند.

* برخی طرفداران موسوی نماز را به امامت هاشمی اقامه نکردند و فقط تماشاچی نمازگزاران بودند .در هنگام اقامه نماز، تعدادی از حامیان موسوی دست‌های خود را که روبان‌های سبز به آنها بسته شده بود، به بالای سرهای خود برده بودند.

* گرمای حدود 40 درجه هوا باعث شد برخی حامیان موسوی، قبل از اذان ظهر، محل نماز جمعه را ترک کنند.

* حضور خبرنگاران خارجی در اطراف دانشگاه تهران و مصاحبه آنها با حامیان موسوی قابل توجه بود.

* هنگامیکه مجری نماز جمعه از هاشمی‌رفسنجانی برای ایراد خطبه‌های نماز جمعه دعوت کرد، برخی افراد با سوت و کف از هاشمی‌رفسنجانی استقبال کردند و شعارهای «هاشمی‌، هاشمی،‌ حمایتت می‌کنیم» و «هاشمی‌، هاشمی، سکوت کنی،‌خائنی» سر می‌دادند.

* یکی دیگر از نکات نماز جمعه این هفته تهران،‌ حضور نمازجمعه اولی‌ها بود که بعضاً اصول اولیه نماز را نمی‌دانستند و با دیگر نمازگزاران هماهنگی لازم را نداشتند.

* برخی هواداران موسوی در خیابان‌های اطراف نماز جمعه از جمله خیابان‌ انقلاب، قدس و طالقانی حضور داشتند و دائماً شعارهای «الله‌اکبر»، «یاحسین، میرحسین»، «هاشمی زنده باد، موسوی پاینده باد»، «ما اهل کوفه نیستیم، پول بگیریم بایستیم»، « درود بر خمینی، سلام بر موسوی»، «ایرانی می‌میرد؛ ذلت نمی‌پذیرد»، «هاشمی‌، هاشمی،‌ سکوت کنی خائنی»، «مرگ بر روسیه»، «مرگ بر چین» سر می‌دادند. این افراد همچنین تصاویری از مرحوم طالقانی و میرحسین موسوی در دست داشتند.

* برخی از هواداران موسوی که به توصیه های هاشمی گوش نمی کردند، مقابل درب شرقی نماز جمعه حضور داشتند و سرود «یار دبستانی من» را می خواندند.

* برخی از هواداران موسوی که بدنبال تخریب و درگیری و آشوب بودند و از ترس مردم صورت‌های خود را پوشانده بودند، دیگر هواداران موسوی را به شکستن درب دانشگاه و ورود به محوطه این دانشگاه و ایجاد آشوب و بلوا ترغیب می‌کردند. اما تلاش آنها ثمری در پی نداشت.

*محمد هاشمی نیز مچ‌بند سبزی به دست خود بسته بود و دو انگشت خود را به نشانه پیروزی به سمت هواداران موسوی گرفته بود.

*مهدی کروبی از ابتدای سخنرانی پیش از خطبه‌ها در نماز جمعه شرکت و در جایگاه حضور پیدا کرده بودند.

* هادی غفاری و محسن رضایی در بین هواداران موسوی حضور پیدا کردند. برخی افراد مشکوک مهدی کروبی و هادی غفاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

* هنگام ورود هاشمی‌رفسنجانی به دانشگاه تهران، حامیان موسوی با تجمع مقابل درب دانشگاه مانع ورود هاشمی به دانشگاه شده بودند. به همین دلیل و برای پراکنده کردن این افراد و تسهیل در ورود هاشمی به دانشگاه، نیروی انتظامی گاز اشک‌آوری به سمت این افراد پرتاب کرد و آنها را پراکنده کرد. در این بین ماشین‌های تیم حفاظت هاشمی‌رفسنجانی مورد حمله هواداران موسوی قرار گرفت و صدمه دید.

* از ابتدای سخنان سیدرضا تقوی برخی از هواداران موسوی در قالب تیم‌های 5 و 6 نفره وارد دانشگاه تهران شدند و پس از ورود مچ‌بند‌های سبز خود را به دست گرفته و با علایم و نشانه‌های مشخص به سمت درب اصلی دانشگاه رفتند. این تعداد از هواداران موسوی بعد از دقایقی که جمعیت‌شان به 20 تا 30 نفر رسید، به سمت قسمت‌های شمالی دانشگاه حرکت کردند و در بین راه که با جمعیت نمازگزار نشسته در خیابان روبرو شدند، از آنها نیز درخواست همراهی کردند که با مخالفت نمازگزاران این حرکت ناکام ماند.

* هواداران موسوی در درون دانشگاه تهران که با علایم مشخص قابل شناسایی بودند، در اطراف جایگاه ایستاده بودند و در بین سخنان سیدرضا تقوی به صورت مداوم و با سر دادن شعارهایی در حمایت از موسوی و هاشمی در صدد برهم زدن نظم نماز جمعه بودند. که تقوی بی اعتنا به آنها سخنان خود را ادامه داد.

* با پایان یافتن خطبه‌های هاشمی رفسنجانی، جمعی از حامیان موسوی، مواضع وی را سازشکارانه خواندند.

* برخی حاضران در نماز جمعه به خبرنگار فارس گفتند از دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین، گرمسار و ورامین هستند که به نماز جمعه آورده شده‌اند.

* بسیاری از سخنان هاشمی‌رفسنجانی با استقبال هواداران موسوی و شعارهای «الله‌اکبر» و «هاشمی‌، هاشمی، حمایتت می‌کنیم» همراه می‌شد. اظهارات هاشمی مبنی بر اینکه "خداوند تمامی ظالمین را در دنیا و آخرت عقاب کند و همه مظلومین و آنهایی را که در راه حق به ظلم مبتلا می‌شوند، صبر و اجر عنایت کند " با سوت و کف هواداران موسوی مواجه شد، این موضوع در خصوص اظهارات هاشمی در خصوص کشتار مسلمانان در چین نیز تکرار شد و این افراد ضمن کف و سوت زدن، شعار «مرگ بر چین» سر دادند.

* در ابتدای خطبه دوم نماز جمعه، میر حسین موسوی در ساعت 13:35 و با شرایط ویژه حفاظتی وارد دانشگاه تهران شد و از درب مسئولین به جایگاه رفت. در این هنگام برخی از هواداران وی که در آن محوطه حضور داشتند، بدون توجه به سخنان هاشمی‌رفسنجانی شروع به سر دادن شعار «درود بر موسوی» کردند که در مقابل این اقدام، نمازگزاران نیز شعار « مرگ بر منافق» سر دادند. موسوی پس از 20 سال در نماز جمعه شرکت می کرد.

* یکی از فرزندان مهدی کروبی که قصد ورود به جایگاه ویژه مسئولین را داشت به جر و بحث با مسئولین حراست پرداخت و در نهایت نیز اقدام به درگیری فیزیکی کرد که با وساطت مسئولین مربوطه این مساله حل شد.

* در قسمت‌هایی از خطبه‌ها، سخنان هاشمی رفسنجانی با شعارهای مردم برای لحظاتی قطع می‌شد که هاشمی از آنها می‌خواست تا اجازه دهند، خطبه‌های نماز جمعه ادامه دهد.

* هاشمی‌رفسنجانی در بخشی از سخنانش اظهار داشت: "آنچه من می‌فهمم و راه‌حل از آن بیرون می‌آورم این است که اواخر دوران تبلیغات دچار تردید شدیم، یعنی افرادی پیدا شدند که تردید کردند و هر دلیلی اعم از تبلیغات نادرست و یا عمل نادرست صدا و سیما و یا چیزهای دیگر باعث شد بذر تردید در ذهن مردم پیش بی‌آید و ما تردید را بدترین مصیبت می‌دانیم. " که در این لحظه از سخنان هاشمی، هواداران موسوی شعار «الله‌اکبر» سر دادند و هاشمی نیز در واکنش به این شعارهای نمازگزاران اظهار داشت: "اجازه بدهید، من که بهتر از شما می‌گویم. ول کنید. "

* با پایان خطبه دوم و پیش از آغاز نماز وحدت‌بخش جمعه، بیشتر هواداران موسوی که در طول ایراد خطبه‌های نماز جمعه توسط هاشمی‌رفسنجانی، در محوطه دانشگاه ایستاده و با شعارهای خود قصد ایجاد ناآرامی داشتند، بدون اقامه نماز جمعه از دانشگاه تهران خارج شدند.

* جمعی از حامیان موسوی که تعداد آنها حدود 700 نفر بود، پس از پایان نماز جمعه به سمت میدان انقلاب و سپس بلوار کشاورز و میدان ولی‌عصر راهپیمایی کردند.

*زهرا رهنورد به همراه تعدادی از همسر افراد بازداشت شده در آشوب‌های اخیر، در نماز جمعه امروز شرکت داشتند.

* برخی حامیان موسوی از جمعیت اندک هواداران موسوی در نماز جمعه تهران به شدت شاکی بودند.

* پس از پایان خطبه‌های نماز جمعه نمازگزاران،‌ نماز را به امامت هاشمی‌رفسنجانی اقامه کردند. نکته قابل توجه اینجا بود که هواداران موسوی که در خیابان قدس حضور داشتند، بدون اینکه به صفوف نماز اتصال داشته باشند و همچنین در قالب گروه‌های چند نفره و با فاصله‌های زیاد از هم و گاهاً مختلط، نماز خود را خواندند.

* بعد از اقامه نماز جمعه میرحسین موسوی در حالی که با شعارهای «درود بر موسوی» اندک هواداران باقی مانده خود بدرقه می‌شد، در ساعت 14:07 از دانشگاه تهران خارج شد.

* در حالی‌که «حسینی‌بای» یکی از خبرنگاران واحد مرکزی خبر در حال تهیه گزارش و مصاحبه با مردم بود، برخی از هواداران موسوی با بیان موارد و شعارهایی علیه وی و صدا و سیما موجب ناراحتی و بر هم خوردن نظم برنامه وی شدند.

* پس از پایان نماز نیز هواداران موسوی در خیابان‌های اطراف دانشگاه به راهپیمایی پرداخته و در مقابل شعارهای مجری نماز جمعه،‌ شعارهایی از جمله «مرگ بر چین»،‌ «مرگ بر روسیه»، «ما همه سرباز توایم موسوی، گوش به فرمان توایم موسوی» و «هاشمی زنده باد، موسوی پاینده باد» سر می‌دادند.

* تعداد شرکت کنندگان نماز جمعه این هفته تهران علیرغم دعوت سایت های حامی میر حسین موسوی در داخل وخارج کشور و حتی آموزش اقامه نماز، در حد نماز جمعه های معمولی بود. بعنوان مثال جمعیت نماز جمعه در خیابان طالقانی به میدان فلسطین هم نرسید و با این میدان فاصله زیادی داشت. این در حالی است که در نماز چند هفته قبل، جمعیت تا نزدیکی خیابان استاد نجات اللهی حضور داشت.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 10:30 عصر     |     () نظر
حضور کمرنگ شخصیت‌ها در نمازجمعه و طنز تاریخی سایت پسر هاشمی

» تصاویر جالب از نماز خواندن حامیان موسوی


حضور کمرنگ شخصیت‌های نظام در نمازجمعه تهران به امامت هاشمی رفسنجانی کاملاً قابل توجه بود.


به گزارش رجانیوز، در این نمازجمعه که تقریباً از ابتدای این هفته تبلیغات وسیعی از سوی رسانه‌های حامی موسوی و برخی شبکه‌های خارجی برای شرکت در آن انجام شده بود، هیچ‌یک از رؤسای قوای سه‌گانه و مسئولین ارشد این قوا حضور نیافتند.

همچنین از اعضای مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز که هاشمی رفسنجانی ریاست این دو نهاد را برعهده دارد، تنها تعداد کمی که وابستگی‌های آشکاری به هاشمی دارند، در صفوف اول نماز به چشم می‌خوردند.

این در حالی است که اعضای خانواده هاشمی اعم از همسر، فرزندان و برادر در این نمازجمعه حاضر شده بودند.

اما در کنار حضور کمرنگ شخصیت‌ها در نمازجمعه‌ی این هفته‌ی تهران، سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی که از صبح جمعه تلاش زیادی برای تاریخی خواندن این نمازجمعه و القاء حضور میلیونی در آن را آغاز کرده بود، پس از آنکه متوجه‌ی میزان حضور واقعی مردم شد، ترجیح داد طنزی تاریخی! را جایگزین حضور تاریخی بکند.


این سایت در خبری با عنوان "جمعیت حاضر در نماز جمعه تهران چقدر بودند؟"، نوشت: در حالی که رسانه‌های داخلی و خارجی حضور مردم در نماز جمعه این هفته تهران را بی‌سابقه توصیف کرده اند، برآوردها حاکی از حضور 1.5 تا 2.5 میلیون نفر در این نماز جمعه است.


(باکفش نماز خواندن چه لذت بخش است)

این سایت بدون اشاره به نام این رسانه‌های گمنام که حضور مردم را بی‌سابقه توصیف کرده‌اند، با یک عملیات پیچیده ریاضی! اضافه کرد: براساس این برآورد که براساس مساحت تحت پوشش حضور مردم صورت گرفته، در صورتی که میزان حضور افراد، 3 نفر در هر متر مربع محاسبه شود، با توجه به حضور مردم در 500 هزار متر مربع که علاوه بر دانشگاه تهران، به خیابانهای اطراف و میادین و خیابانهای دیگر نیز کشیده شده بود، جمعیت حاضر بیش از یک و نیم میلیون نفر بوده اند.


سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسجانی در ادامه محاسبات پیچیده‌ی خود، حدود یک میلیون نفر دیگر نیز به آمار یک‌ونیم میلیونی قبلی خود اضافه کرد: اما برخی دیگر از ناظران با محاسبه افراد زیادی که برای حمایت از مهندس موسوی و نه شرکت در نماز در میادین و راههای منتهی به دانشگاه اجتماع کرده و پس از نماز به مردم پیوسته اند، جمعیت حاضر را تا دو و نیم میلیون نفر برآورد کرده اند.



این سایت افزود: این در حالی بود که خودروهای نمازگزاران، نه تنها در کل خیابان کارگر و فاطمی و کوچه‌های اطراف، بلکه حتی در بزرگراه جلال آل احمد نیز پارک شده بود. گفتنی است پرشورترین نمازجمعه های تاریخ تهران در دهه اول انقلاب با حضور حدود یک میلیون نفر و در سالهای اخیر در روز جهانی قدس و روزهای خاص با شرکت حدود 500تا 800هزار نفر برگزار می شده است.

اما این طنز تاریخی در حالی در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که شاهدان عینی نمازجمعه تأکید می‌کنند بیش از 70 درصد از جمعیت حضور یافته را نمازگزاران انقلابی به‌منظور خنثی کردن تحرکات تفرقه‌افکنانه تشکیل می‌دادند و همچنین جمعیت در ضلع شرقی محل دانشگاه تهران که همیشه معیاری برای سنجش میزان جمعیت است، تا خیابان وصال، تقاطع طالقانی رسیده بود.

این در حالی است که در نمازجمعه‌ی تاریخی 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب، جمعیت تا میدان ولی‌عصر(عج) تهران امتداد داشت.

با این حال، به نظر می‌رسد گزارش و آمارهای غلط از میزان جمعیت تنها محدود به انتشار در سایت نزدیک به پسر هاشمی رفسنجانی نبوده و پیش از حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت در پشت تریبون نمازجمعه، این توهم به وی نیز القا شده بود، به‌طوری که رفسنجانی، در آغاز خطبه‌ها، این نمازجمعه را با نمازهای جمعه‌ی اول انقلاب به امامت آیت‌الله طالقانی مقایسه کرد.




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 10:27 عصر     |     () نظر
وزیر اطلاعات:چند بار به موسوی و کروبی تذکر دادیم ولی اعتنا نکردن

» جلسه منافقین و صهیونیست ها برای ترور احمدی نژاد



وزیر اطلاعات در همایش سراسری مسئولان هیئت‌های رزمندگان اسلام گفت: رژیم صهیونیستی برای اقدام به ترور آقای احمدی‌نژاد با گروهک منافقین در حاشیه شرم شیخ در مصر و در پاریس ملاقات‌هایی کرده بودند.

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای وزیر اطلاعات گفت: تاریخ نشان داده است که هرگاه حامی و مطیع ولی فقیه بودیم هم خود و هم کشور به موفقیت دست یافته و هیچیک از دسیسه‌های دشمن نیز محقق نشده است و هرگاه که کم یا زیاد از ولی فقیه فاصله گرفتیم نه تنها خود و کشور متزلزل شده است بلکه به همان اندازه نیز دشمن در خواسته‌های خود موفق بوده است.

اژه‌ای در خصوص موضوع انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز خاطرنشان کرد: حدود یک سال قبل از انتخابات اتفاقات مهمی درباره رفتار کشورهای غربی خصوصا آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران انجام شد که برای اولین بار شاهد اتخاذ این مواضع از سوی آنها بودیم.

وی ادامه داد: برای اولین بار بود که برخی مقامات غربی جمهوری اسلامی را بزرگترین قدرت منطقه معرفی کردند و گفتند چند قدرت جهانی در حال ظهور است که یکی از آنها جمهوری اسلامی ایران است. و برخی از مقامات اصلی آمریکا نیز با صراحت از کشورمان به نام جمهوری اسلامی ایران یاد کردند که این امر در 30 سال اخیر سابقه نداشته است.

وزیر اطلاعات تصریح کرد: بعد از کشمکش‌های فراوان و تهدید نظامی و تحریم اقتصادی و تلاش برای منزوی کردن جمهوری اسلامی یاران مقامات آمریکایی گفتند که حق می‌دهیم که ایران دارای فنآوری هسته‌‌ای صلح‌آمیز باشد و آمریکایی‌ها پس از شکست‌های پی‌درپی در طول این 30 سال اظهار کردند که راهی جز مذاکره با ایران باقی نمانده و حاضرند بدون هیچ پیش شرطی با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کنند.

محسنی اژه‌ای گفت: بسیاری از مقامات غربی و آمریکایی با ارسال پیام‌هایی اعلام کردند که حاضرم با جمهوری اسلامی ایران با رعایت احترام متقابل و حفظ منافع مشترک در جهت حل مسائل منطقه و حتی مسائل جهان همکاری کنیم.

وی این عزت، اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران پس از 30 سال را نتیجه مبارزات، ایستادگی و استقامت ملت همیشه در صحنه ایران عنوان کرد و گفت: این کشورها واقعا حقیقت جمهوری اسلامی ایران را نپذیرفتند بلکه در برابر منطق مردم، نظام و قدرت مردمی جمهوری اسلامی مستأصل شده‌اند ولی بعد از این استیصال نیز دست از شیطنت و اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران برنداشتند بلکه این پیروزی‌های کشورمان در عرصه‌های مختلف خشم آنها را مضاعف کرد.
وزیر اطلاعات تصریح کرد: شاید خشمی که امروز آمریکا و اسرائیل از جمهوری اسلامی ایران دارد در سال‌های گذشته و دوره‌های قبل وجود نداشت چرا که آنها آن موقع گمان می‌کردند که می‌توانند به جمهوری اسلامی ضربه زده و یا آنرا از بین ببرند.

محسنی اژه‌ای خاطرنشان کرد: غرب پس از اقدامات مختلف در سال‌های اخیر و نیز شکست‌هایی که در عراق، افغانستان و جاهای دیگر متحمل شد به این نتیجه رسید که به هیچ وجه از طریق نظامی و یا محاصره اقتصادی نمی‌تواند بر جمهوری اسلامی ایران تسلط یابد بلکه آنها گفتند باید از طریق نفوذ و اقدامات نرم به جمهوری اسلامی ایران نفوذ کنیم و نظام را از درون تهی کرده و تنها یک پوسته از آن باقی بماند.

وی خاطرنشان کرد: آنها گفتند اگر در این صورت ایران در جهت منافع و خواست ما حرکت کرد با اسم آن مشکل نداریم اما اگر لازم بود با یک اقدام کوچک می‌توانیم آنرا کامل از بین ببریم.
وزیر اطلاعات افزود: در جاهایی که آنها فکر می‌کردند گلوگاه نظام است وارد شدند و با افرادی که در پیش‌برد اهدافشان مؤثر بودند بصورت مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط گرفتند.

محسنی اژه‌ای یکی از مقاطعی که دشمن درصدد استفاده از آن است را مقطع انتخابات دانست و گفت: آنها می‌خواستند تا از این برهه بیشترین استفاده را بکنند و از همان اول بحث در این بود که چه کسانی نامزد انتخابات خواهد شد.

وی ادامه داد: آقای احمدی‌نژاد اولین کسی بود که معلوم شد که در انتخابات شرکت خواهد کرد درحالی که گروه‌های مختلف در داخل و خارج از کشور بشدت مخالف حضور ایشان بودند و شاید بتوان گفت سرسخت‌ترین مخالف انتخاب او رژیم صهیونیستی بود که مواضع آقای احمدی‌نژاد را در جهت مقابله با این رژیم می‌دید و حتی برای ترور او نیز تصمیماتی گرفتند.
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی برای اقدام به ترور آقای احمدی‌نژاد با گروهک منافقین در حاشیه شرم شیخ در مصر ملاقات‌هایی کردند و این ملاقات‌ها در پاریس نیز صورت گرفت. اما منافقین در قبال این کار شروطی گذاشتند و از آنها خواستند که آمریکا و غرب نام منافقین را از لیست سیاه خارج کند.
وزیر اطلاعات ادامه داد: دشمنان برای رسیدن به این هدف خود حتی به سراغ اشرار شرق کشور نیز رفتند و به آنها اطلاعاتی نیز دادند که هنوز هم این امر ادامه دارد.

محسنی اژه‌ای آمریکا، برخی کشورهای غربی و اپوزیسیون خارج از کشور را نیز در خصوص انتخاب مجدد احمدی‌نژاد نگران دانست و افزود: حتی کسانی که در سال‌های گذشته جزو رادیکال‌ترین افراد در داخل کشور بودند و امروز زیر پرچم آمریکا و کشورهای غربی در خارج از کشور به سر می‌برند نیز مخالف جدی حضور آقای احمدی‌نژاد در انتخابات شدند و در داخل هم جریانات مختلف حتی برخی از اصولگرایان به دنبال نیامدن آقای احمدی‌نژاد بودند.

وی اظهار داشت: به طور مشخص از اولویت‌های درجه اول آقای هاشمی رفسنجانی نیز این بود که به هر قیمتی که شده احمدی‌نژاد در انتخابات پیروز نشود و شاهد بودیم که یک صف طویل از مخالفان احمدی‌نژاد تشکیل شد که در آن افراد و گروه‌ها با انگیزه‌های مختلف یکصدا بودند.
وزیر اطلاعات، آمریکا، رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای غربی، اپوزیسیون‌ داخلی و خارجی، جریان‌های مختلف از جمله نهضت آزادی، ملی‌مذهبی‌ها، برخی احزاب مطرود نظام مانند کوموله و دمکرات و سلطنت‌طلب‌ها و شاخه علامه دفتر تحکیم، جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب را در یک صف در مقابل احمدی‌نژاد دانست و گفت: حرف همه اینها نبودن احمدی‌نژاد در صحنه انتخابات بود و عدم پیروزی احمدی‌نژاد برای برخی مثل آقای هاشمی اولویت درجه یک حساب می‌شد.

محسنی اژه‌ای ادامه داد: نفر دوم که حضورش در انتخابات روشن شد آقای کروبی بود که از همان ابتدای کار از درون جبهه اصلاحات بیشترین مخالفت‌ها با ایشان صورت گرفت و برخی گروه‌ها مانند مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت با عبارات توهین‌آمیز حتی در جلساتی که آقای کروبی نیز حضور داشت او را خطاب می‌کردند و از طرف دیگر بخش قابل توجهی از مجمع روحانیون خصوصا شخص آقای خاتمی به شدت با آمدن کروبی مخالفت کردند به طوری که این اختلافات بروز و ظهور یافت.
وی ادامه داد: آقای کروبی در همان ابتدای کار اعلام کردند که از چهار اصل ولایت فقیه، امام خمینی و آرمان‌هایش، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی به هیچ عنوان عدول نکرده و به هیچ عنوان از خارج از کشور کمک نگرفته و متوسل به آنها نمی‌شود چه این افراد ضد انقلاب باشند و چه دولت‌های دیگر.

وزیر اطلاعات افزود: آقای کروبی اعلام کردند در داخل کشور هم از افراد تندرو مانند مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت که به تعبیر خود او در مقطعی قصد خروج از حاکمیت را داشتند همکاری نمی‌کنند.

محسنی اژه‌ای اظهار داشت: نفر بعد که با اصرار بخش‌هایی از جبهه اصلاحات و شاید عمده جریانات اصلاح‌طلب و با اصرار آقای هاشمی برخی از افراد دیگر وارد صحنه انتخابات شد آقای خاتمی بود و در این راستا حتی کسانی که هیچ سنخیتی با آقای خاتمی نداشتند برای حضور وی در انتخابات اصرار کردند.

وی ادامه داد: در همان زمان بحث آمدن میرحسین موسوی مطرح شد و شاهد بودیم که ایشان با تاخیر به صحنه انتخابات وارد شد و بنده هیچ دلایل قاطعی ندارم که این حضور آقای خاتمی و موسوی و یا کنار رفتن یکی از آنها هماهنگ شده باشد بلکه اطلاعاتی که موجود است بیانگر آن است که این کار با هماهنگی صورت نگرفته است و حضور آقای موسوی باعث شد تا عده‌ای که حاضر نبودند پشت سر آقای خاتمی قرار بگیرند پشت سر میرحسین موسوی رفتند و جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و جریان‌هایی که نبود احمدی‌نژاد از اولویت‌های اولشان بود نیز پشت سر او قرار گرفتند و هدف همه آنها پیروز نشدن احمدی‌نژاد در انتخابات بود.

وزیر اطلاعات ادامه داد: آقای رضایی نیز با تاخیر آخرین نفری بود که وارد عرصه انتخابات شد و هر سه کاندیدا با شعار اینکه می‌خواهیم در کار مملکت تغییر بوجود بیاوریم ادامه کار دادند و حتی آقای موسوی از برگشت اوضاع کشور به دوران قجر صحبت می‌کرد.

وزیر اطلاعات گفت: در همان موقع افرادی را برای صحبت و چالش با آقای موسوی نزد ایشان فرستادیم و او علت این صحبت‌های خود را قانون‌گریزی دولت عنوان کرد و مصداق ایشان هم انحلال شوراها و یا سازمان مدیریت بود اما ما گفتیم اینها نمی‌تواند هدف اصلی باشد.

محسنی اژه‌ای ادامه داد: کسانی پشت سر میرحسین موسوی قرار گرفته‌اند که برخی اهدافی غیر از موضوع انتخابات داشتند و برخی از افراد حاضر در ستادهای آقای موسوی و کروبی در طول ماه‌های قبل از انتخابات بیش از صد بار با رسانه‌های کشورهای غربی تماس داشتند و برخی قبلا در رسانه‌های زنجیره‌ای، بی‌بی‌سی، رادیو زمانه و دیگر جاها کار می‌کردند و در ایام انتخابات در ستاد این آقایان فعالیت داشتند.

وی گفت: یک خانم که در رسانه‌های زنجیره‌ای کار می‌کرد و مدتی هم در کشورهای خارجی بود و با برخی سفارتخانه‌ها ارتباط کاری داشت و با فرزندان برخی آقایان هم ارتباط برقرار کرده بود قصد داشت که در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی عضو شود که این خواسته او نیز پذیرفته شد اما به دلایلی به او گفتند که الان شما نباید عضو حزب اعتماد ملی شوید بلکه به او سمت مشاور دبیرکل حزب دادند و این خانم از یک طرف به دبیرکل حزب مشاوره می‌داد و از طرف دیگر با جریان‌های خارجی در ارتباط بود و فردی مشابه با این نیز در ستاد میرحسین موسوی فعالیت می‌کرد که زمانی با مؤسسه تایم همکاری داشت و در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی به عنوان یک فرد رسانه‌ای با نهاد ریاست جمهوری نزدیک شد و برخی مصاحبه‌هایی که لازم بود انجام می‌داد و خود این شخص گفت که در سال‌های بعد آقای ابطحی به خانم امانپور میدان بیشتری داد و این قدرت را از من گرفت.

وزیر اطلاعات خاطرنشان کرد: آیا این همان اصولی بود که آقای کروبی مطرح کرد و گفت: به هیچ عنوان از خارجی‌ها کمک نخواهم گرفت و ما شاهد بودیم کسانی مانند آقای مهاجرانی از خارج از کشور به او مشاوره می‌دادند و صحبت‌های آقای مهاجرانی یا از طریق آقای کروبی مطرح می‌شد و یا در روزنامه ایشان به چاپ می‌رسید.

وزیر اطلاعات تصریح کرد: در همان مقطع تذکرات گوناگونی به آقایان دادیم و حتی خود بنده 4 یا 5 مرتبه قبل از انتخابات و حداقل 3 مرتبه بعد از انتخابات به صورت حضوری با آقای کروبی صحبت کردم و چندین بار نیز از طریق غیر حضوری به ایشان تذکراتی دادم اما در مورد آقای موسوی فقط یکبار بصورت حضوری با ایشان دیدار کردم ولی چند مرتبه با واسطه به ایشان تذکر دادیم اما متاسفانه آنها رعایت نکردند.

محسنی اژه‌ای ادامه داد: شاید تا قبل از 13 خرداد که مناظره اصلی میان آقای احمدی‌نژاد و آقای موسوی صورت گرفت کسانی از طرفداران آقای موسوی باور کرده بودند که ایشان پیروز خواهند بود و با دیدن استقبال مردم در برخی سفرهای آقای موسوی نیز از این امر مطمئن می‌شدند اما وقتی سفرهای استانی آقای احمدی‌نژاد را دیدند از مواضع خود کمی شل شدند.

محسنی اژه‌ای ادامه داد: از روز 14 خرداد توازن آرا به نفع آقای احمدی‌نژاد به شدت افزایش یافت به طوری که دو سه روز مانده به انتخابات برخی از افراد اصلی ستاد آقای میرحسین از عدم پیروزی او در انتخابات مطمئن شدند اما به هیچ وجه این موضوع را به خود آقای موسوی انتقال نمی‌دادند و حتی برای حفظ روحیه او در نظرسنجی‌ها نیز دست می‌بردند.

وی با اشاره به ایجاد شبهه تقلب در انتخابات گفت: آقای هاشمی از مدتی قبل در نمازجمعه بحث تقلب را مطرح کردند و گفتند نباید در انتخابات تقلب صورت بگیرد درحالی که مقام معظم رهبری در ابتدای سال در خصوص همین موضوع صحبت می‌کردند.

وی ادامه داد: 3 روز مانده به انتخابات که آنها از عدم پیروزی آقای موسوی مطمئن شده بودند دست به اقداماتی از جمله ایجاد شبهه تقلب در انتخابات شدند و در روز چهارشنبه و پنجشنبه قبل از انتخابات به این نتیجه رسیدند که با طرح مسئله تقلب صحنه را بهم بریزند و استارت این کار بلافاصله بعد از انتخابات زده شد.

وزیر اطلاعات خاطرنشان کرد: آنچه قبل از انتخابات رخ داد شاید برخی از آنها تا حدی قابل توجیه باشد اما حتی اگر اتفاقات بعد از انتخابات هم نمی‌افتاد برخی دستگاه‌ها و کسانی که باعث بروز این اتفاقات می‌شدند باید بازخواست می‌شدند درحالی که حوادث بعد از انتخابات به هیچ وجه قابل قبول نبود.

محسنی اژه‌ای گفت: حال باید از این آقایان بپرسیم شما که دم از قانون‌مداری می‌زدید آیا آنچه از روز شنبه 23 خرداد به بعد رخ داد موافق با نظام بود.
وی با اشاره به سعه صدر و تدابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب اظهار داشت: ایشان با تواضع و از موضع کاملا دلسوزانه با این افراد جلسه گذاشتند و از آنها خواستند بدون هیچ معذوراتی حرف خود را بزنند و این افراد با صحبت‌های بی‌ادبانه و جسارت‌آمیز حرف‌هایی زدند. مقام معظم رهبری به حرف‌های آنها گوش دادند و آنها را نصیحت کردند ولی باز هم آنها به مسیر خلاف قانون خود ادامه دادند.

وزیر اطلاعات ادامه داد: دشمن تنها به دنبال نبود احمدی‌نژاد نیست بلکه این حضور بی‌سابقه مردم و پشتیبانی آنها از نظام اسلامی برایشان پذیرفته شده نیست و با دست زدن به این اقدامات شیرینی حضور را در کام مردم تلخ کردند و کار را به جایی رساندند که برای برخی دوستان انقلاب نیز امر مشتبه شد و حتی رهبر معظم انقلاب از این حوادث به عنوان فتنه یاد کردند چرا که در فتنه حق و باطل قابل تشخیص نیست.

محسنی اژه‌ای گفت: نمی‌شود کسانی بیایند و جمهوریت نظام را که در این انتخابات در اعلا درجه خود به ظهور رسید زیر سئوال ببرند و خسارت‌های فراوانی را به بار بیاورند.

وی تخریب‌ها، آتش‌زدن‌ها و خسارات وارده را در مقابل خسارت عظیمی که به عزت ملت ایران و جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز امید دادن به دشمن صورت گرفت ناچیز دانست و گفت‌: این افراد باید در پیشگاه ملت و خدا پاسخگو باشند.

وزیر اطلاعات در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه مجموعه این وزارتخانه همواره در خدمت نظام و رهبری است گفت: شاید افرادی در وزارت اطلاعات با گرایش‌های مختلف سیاسی و البته نه اینکه معاند باشند وجود داشته باشند اما این گرایش‌ها سبب نمی‌شود تا از آن در جهت سلیقه سیاسی خود استفاده کنند و حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 10:27 عصر     |     () نظر
قصیده‌ «حمید سبزواری» برای ولادت حضرت علی (ع)

من چون مدیح گویم آن یکه مرد را


«حمید سبزواری»، شاعر آیینی، قصیده‌ای با نام «فرزند کعبه» برای ولادت حضرت علی (ع) سروده است.

تا بر شد از نیام فلق برق خنجرش
برچید شب ز دشت و دمن تیره چادرش

بر تارک ستیغ برآمد شعاع صبح
چونان پر خروس ز سیمینه مغفرش

موجی برآمد از زبر کوه زرفشان
پاشید بر کران افق زر احمرش

جیب افق ز رنگ فلق لاله‌گونه شد
بر آن نثار آمده بس در و گوهرش

نقاش صنع از قلم زرنگار ریخت
شنگرف سوده در خط دیباج اخضرش

مشاطه سحر به دو صد رنگ دلپذیر
آراست باغ و راغ به دست فسونگرش

پیک نسیم سر خوش و دلکش وزید و داشت
داروی جان ز رایحه مشگ و عنبرش

گلبوسه زد به چهر عروسان بوستان
با بشکفد شقایق و مینا و عبهرش

نرمک نهاد پای به گلبرگ ضیمران
انسان که باژگون نشود لاله در برش

آهسته پر کشید به آغوش شاخسار
تا کودک شکوفه نلغزد ز بسترش

وا کرد چشم نرگس شهلا به بوسه‌ای
گل خنده زد ز عاطفت مهر پرورش

خورشید کم‌کم از افق دشت‌های دور
بر شد چنان که کوه و دمن شد مسخرش

پرتو فشاند بر سر هر کاخ و کومه‌ای
آفاق زنده گشت ز چهر منورش

برزد علم به پهنه گسترده زمین
تسلیم شد کران به کران در برابرش

تا بسترد، ز روی زمین زنگ تیرگی
صد آبشار نور فرو ریخت بر سرش

تا چهر باختر برهد از ظلام شب
قندیل آفتاب برآمد ز خاورش

ظلمت زدوده گشت ز سیمای روشنش
دهشت ربوده گشت ز رخسار انورش

آمد فراز مکه و تا نقش کعبه دید
انبوه زر فشاند به هر کوی و معبرش

بیدار گشت مکه، دیاری که سال‌ها
بد خفته و نبود به سر ذوق دیگرش

بگشوده گشت پنجره‌ها یک به یک به صبح
تا نور آفتاب بتابد به منظرش

خلقی برون شد از در هر آشیانه‌ای
هر کس به کارسازی رزق مقدرش

آن یک به کوی آمد و آن یک به کارگاه
آن یک به سوق آمد و آن یک به متجرش

جمعی روان شدند سوی کعبه کز نیاز
بوسند خاک پایگه آسمان فرش

بد کعبه در مبانه آن شهر یادگار
از دوده خلیل و سماعیل و هاجرش

با چار رکن محکم استاده سرفراز
حصنی که هست قائمه هفت کشورش

گویی به انتظار کسی بود آن سرای
تا آید و چو جان بنشاند به مصدرش

ناگه در آن حریم مهین بانویی کریم
پیدا شد و کرامت پیدا، ز منظرش

او بانویی ز جمله نکویان دهر بود
نادیده چشم عالم از آن نکوترش

حجب و وقار بود بر اندام زینتش
قدس و عفاف بود به رخساره زیورش

اندر قریش پاک زنی بود مردوار
بوطالب بزرگ پسندیده شوهرش

از خاندان هاشم، وز دوده خلیل
زیینده بانویی و برازنده همسرش

می‌خواست کردگار کزین خاندان پاک
نخلی برآورد شرف و مردمی برش

می‌خواست کردگار کزین زوج مهرزاد
طفلی به عرصه آرد، تابنده اخترش

می‌خواست کردگار کزین دودمان پاک
مردی به پای دارد، چون کوه پیکرش

می‌خواست کردگار فرازنده مهتری
کز آن به روزگار نجویند بهترش

می‌خواست کردگار که میراث عدل و داد
بخشد به دادخواه‌ترین دادگسترش

می‌خواست کردگار ز دامان فاطمه (س)
زوجی برای فاطمه بانوی محشرش

می‌خواست کردگار، یکی بحر گسترد
تا موج خیزد از دل در خون شناورش

می‌خواست کردگار برآرد برادری
آب آور برادر و غمخوار خواهرش

می‌خواست کردگار، یکی خواهر آورد
تا برکشد به دوش لوای برادرش

می‌خواست کردگار، که در دشت کربلا
گلبوته‌ها ببیند و گل‌های پرپرش

می‌خواست کردگار، یکی طرفه قهرمان
تا جاودانه باشد یار پیمبرش

بازو چو برگشاد بر باروی ستم
بازوی او گشاید باروی خیبرش

اندر مصاف کفر چو شمشیر برکشد
بنیان کفر برکند و عمرو و عنترش

وندر بر جماعت مسکین و دردمند
سیلاب اشک بارد از دیده ترش

گاهی یتیم را بنوازد چنان پدر
گاهی صغیر را به عطوفت چو مادرش

زهری به کام دشمن و شهدی به کام دوست
کان طرفه را به نام بخوانند حیدرش

اندر طواف خانه همی بود فاطمه (س)
چونان که زهره در دوران گرد محورش

چشمش بدان سرای که تا صاحب سرای
آید به پیشواز و بخواند به محضرش

آن روز میهمان خدا بود فاطمه
یاللعجب که خانه فرو بسته بد، درش

او را ودیعه‌ای ز خدا بود در مشیم
می‌خواست تا ودیعه نهد در برابرش

لختی به انتظار به گرد حرم گذشت
سوزنده از شراره آزرم، پیکرش

ناگه ز سوی خانه یکی ایزدی خروش
بنواخت گوش خلق ز مضراب تندرش

پهلو شکافت خانه و شد معبری پدید
خانه خدای فاطمه را خواند در برش

وآن گه به هم برآمد آن سهمگین شکاف
آنسان که هیچ دیده نیارست باورش

از این شگفت واقعه طی شد همی سه روز
لرزید خانه باز ز فرمان دیگرش

بعد از سه روز باز پدید آمد آن شکاف
چونان صدف ز سینه برآورد گوهرش

بنهاد گام فاطمه بیرون از آن سرای
شادان ز میزبانی دادار اکبرش

اندر مطاف خانه بدیدند جمله خلق
طفلی چو ماهپاره، در آغوش مادرش

طفلی چنان که مادر هستی نپرورد
دیگر چنو به دایره مردپرورش

طفلی چنان که خامه صورتگر خیال
آنسان که نقش اوست نیارد مصورش

طفلی چنان که قافیه سازان روزگار
وامانده‌اند در بر طبع سخنورش

طفلی چنان که دیده بینندگان ندید
مانند او به عرصه و محراب و منبرش

طفلی چنان که رایت اسلام از او بلند
کوتاه دست ظلم ز عزم توانگرش

توفنده همچو رعد به پیکار دشمنان
لرزنده همچو بید به نزدیک داورش

دستیش بهر کوشش و هنگامه و نبرد
دستی پی حمایت مظلوم و مضطرش

دستیش بهر بخشش و انفاق و التیام
وز بهر انتقام برون دست دیگرش

دستیش بهر چاره و درمان دردمند
دست دگر به قبضه شمشیر و خنجرش

دستی به پایمردی از پا فتادگان
دستی به پاسداری اسلام و دفترش

دستیش بر پرستش و پیمان و پاس حق
دستیش بر ستیزش بت خواه و بت گرش

دستی به سوی خالق و دستی به سوی خلق
دستی پی نوازش و دستی به کیفرش

دستی به سوی تیره گردن کشان دراز
دستی به سوی میثم و عمار و بوذرش

با این دو دست و بازوی مردانه جز علی (ع)
دیگر که راست نام یداله فراخورش؟

خواهم مدیح گفتن فرزند کعبه را
باشد که را مدیح یدالله میسرش؟

آن را که زیب قامت او (هل اتی) بود
آن را که هست خواجه (لولاک) رهبرش

آن را که در مجاهده و طاعت و سخا
ایزد ستوده است به قرآن مکررش

آن را که گر نزاد همی مادر زمان
هستی عقیم بود ز پوری دلاورش

آن را که تا نهال مساوات بر دهد
آتش نهاد در کف اعمی برادرش

من چون مدیح گویم آن را که در نبرد
مردان روزگار بخواندند صفدرش

من چون مدیح گویم آن را که در نماز
بخشود بر فقیر نگین بهاورش

من چون مدیح گویم آن را که مصطفی (ص)
بگزید بهر فاطمه، شایسته دخترش

من چون مدیح گویم آن یکه مرد را
کز رزم بر نتافت عنان تکاورش

من چون مدیح گویم آن را که در غدیر
بنشاند کردگار به جای پیمبرش

گویندگان سرودند بسیار چامه‌ها
از من چنان نیاید بستودن ایدرش

من این سخن سرودم و شرمنده‌ام ز خویش
کز قطره کمترم بر پهنای کوثرش

باشد که در شمار مرا توشه آورد
یک ذره از غبار قدم‌های قنبرش

گفتم من این قصیده به معیار آن که گفت
صبح از حمایل سحر آهیخت خنجرش
انتهای پیام/م

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:41 عصر     |     () نظر

میرحسین موسوی با رفتار و حرکت های بی منطق و بدون استدلال های حقوقی، مسیری را طی کرد که ثبت تاریخی آن برای آینده کشور و نظام می تواند الگویی انحرافی را نهادینه کند.

ملت بزرگ ایران برای اولین بار در طول تاریخ انقلاب اسلامی، پدیده هایی را مشاهده کرد که تاکنون مشاهده نکرده بود. هر قدر مشارکت عمومی در یک انتخابات بالاتر باشد، باید جشن و شیرینی آن نیز گسترده تر باشد. اما میرحسین موسوی با رفتار و حرکت های خویش و بدون استدلال های حقوقی، مسیری را طی کرد که ثبت تاریخی آن برای آینده کشور و نظام می تواند الگویی انحرافی را نهادینه کند.

کاریکاتور میرحسین موسوی

آنچه موسوی پس از انتخابات انجام داد، حتی برای برخی کسانی که به وی رأی داده بودند نیز غیر عادی و غیر قابل باور بود و کثیری از حامیان وی از رای خود پشیمان شدند.

میرحسین موسوی، بدعت هایی را بنیان نهاد که دل بسیاری از انقلابیون و مردم به واسطه آن جریحه دار شد، از جمله این بدعت ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1-عدم مراعات قواعد مردم سالاری
مردم سالاری یا دموکراسی ضوابطی دارد که به صورت قراردادی دو طرف مبارزه پذیرفته اند. میرحسین موسوی بعد از باخت، ریل حرکت خود را از مسیر قانون جدا کرد و به سمت التهاب اجتماعی پیش رفت و هیچ گونه استدلالی برای نحوه تقلب، با تفاوت 11 میلیون رأی ارائه نمی کند.
از یکی از راهپیمایان عصر 25 خرداد پرسیدم: سند شما مبنی بر تقلب چیست که اکنون به خیابان آمده اید؟ گفت من نمی دانم ما به گفته آقای موسوی اعتماد داریم، بنابراین میرحسین مسیر را برای چنین رفتاری در انتخابات آتی کشور باز کرد و رویه ای را ایجاد کرد که در حافظه ملت ماندگار خواهد شد. او ثابت کرد که می توان در وسط بازی، قواعد را عوض و یک طرفه اعلام پیروزی کرد.

2-عدم ارجاع مشکلات به مراجع قانونی و بی اعتبار دانستن آنها
میرحسین موسوی از اول مشی ای را دنبال می کرد که دولت، شورای نگهبان و مجریان را قبول ندارد. این مشی ابتدا به ساکن و قبل از انجام هر گونه تخلفی، قابل تأمل بود.
تشکیل کمیته صیانت دو ماه قبل از انتخابات، مکاتبه با رهبری برای مشکلات کوچک و صدور بیانیه خطاب به ملت، به جای شکایت به شورای نگهبان بدعت های جدید ایشان است. کسی که ساز و کار قانونی کشور و نظام خود را قبول ندارد چگونه می توانست فردای انتخابات و پیروزی با آنها کار کند، لذا بسیاری از افرادی که رفتار میرحسین موسوی را در فردای انتخابات دیدند، خدا را شکر می کنند که ایشان رئیس جمهور نشد و گرنه کشور را باید دائما در چالش میان دستگاههای حکومتی مشاهده می کردیم.

3-صدور بیانیه آشوب طلبانه و دعوت به حرکت های خیابانی
میرحسین موسوی به محض احراز شکست، رأی چهل میلیونی مردم را خیمه شب بازی خواند و خواستار استمرار موج سبز شد. تحلیلگران و نخبگان و حقوقدانان از این حرکت انحرافی بسیار متعجب شدند که چرا میرحسین موسوی اعتراض خود را در چارچوب قانون طرح نمی کند. مگر او نبود که یکی از اهداف اساسی خود را اجرای قانون می دانست، مگر وی، مدعی نبود که دولت فعلی قانون ستیز و قانون گریز است؟ چگونه است که خود مسیر غیرقانونی را عریان طی می کند. صدور بیانیه تهییجی به جای اعتراض قانونی یکی دیگر از بدعت های ثبت شده در انتخابات ایران به حساب می آید.

4-برگزاری راهپیمایی غیرقانونی
میرحسین موسوی که مدعی بود شاخصه اصلی دولت نهم قانون ستیزی است، بدون اخذ مجوز قانونی طرفداران خود را به خیابان می ریزد و خود نیز شخصاً در بین آنها حاضر و در سخنرانی خود به نهادهای قانونی و نظارتی نظام حمله می کند. درخواست برگزاری راهپیمایی سراسری در کشور و پایتخت به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات، قبل از بررسی و پیگیری راه های قانونی، یکی دیگر از بدعت های میرحسین موسوی به حساب می آید.

5-ایجاد زمینه برای جولان ضد انقلاب
ضد انقلاب بودن اغتشاشگران سازمان یافته قطعی است؛ اگر چه میرحسین موسوی با ژست دموکرات مآبانه چنین نظری را رد می کند. نوع شعارها، نوع حملات فیزیکی، حمل اسلحه و سلاح سرد و عربده کشی حکایت از آن دارد که در سایه زمینه سازی میرحسین موسوی ضد انقلاب، اراذل، سابقه دارها و... به میدان انتقام آمده اند، چه حاشیه امنی برای آنان بهتر از شعار الله اکبر و پیشانی بند «نخست وزیر امام». اراذل و اوباش باید از ایشان تقدیر ویژه نمایند زیرا میرحسین موسوی توانست آشوبگران و ضدانقلاب را ذیل شعارهای خود به میدان مقابله با مردم و انقلاب روانه سازد.

6-ایجاد زمینه برای به سخره گرفتن نظام توسط غرب
دنیای غرب که مدعی عدم وجود مردم سالاری در ایران است، با اقدامات میرحسین موسوی مستمسک خوبی دست آورد.
آنان حوادث اخیر را نه درون خانواده انقلاب می دانند و نه بین اراذل و مردم. آنان اراذل را طرفداران جامعه مدنی خواندند و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به عنوان عامل سرکوب آزادیخواهان معرفی کردند. غرب نیز مانند میرحسین موسوی ، انتخابات چهل میلیونی ما را یک بازی تلقی کردند و سلامت آن را به چالش فراخواندند. اوباما، اوباش را طرفداران دموکراسی دانست که به آنان خیانت شده است.

7-ایجاد خانه های تیمی برای طراحی اعمال غیرقانونی
در تحلیل های قبل از انتخابات، این نکته وجود داشت که تشکیل کمیته صیانت از آرای در عین القای قطعی بودن پیروزی نمی تواند بدون طراحی های دیگر باشد. کروبی در دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل خانه های تیمی را برملا کرد، دستگاه های اطلاعاتی وامنیتی نیز با دستگیری سران مجاهدین و مشارکت خصوصاً در موضوع خانه تیمی قیطریه این موضوع را به اثبات رساندند. هدف این خانه های تیمی اگر طراحی آشوب نباشد، چه می تواند باشد؟

8-مکاتبه و مراجعه به رهبری به جای مراجعه به کانال های قانونی
میرحسین در اول انتخابات، دو نامه به خطاب به مقام معظم رهبری نوشت؛ حتی برای تمدید ساعت رأی گیری بعد از ساعت 22 نیز از طریق رهبری اقدام کرد. این رفتار از دو حالت خارج نیست؛ یا ایشان هیچ نهادی را شایسته و واجد صلاحیت نمی داند یا آنقدر روحیه استکباری بر خود حاکم کرده است که خود را شایسته تماس با کمتر از رهبری نظام نمی بیند!

9-تبدیل مهم ترین انتخاب ملت به خاطره ای تلخ
شرکت چهل میلیونی ملت در انتخابات به فرموده رهبر معظم انقلاب «جشن حقیقی» بود. میرحسین در سایه شکست سنگین و حرکت های غیرقانونی و عبوسانه، این شیرینی را تلخ و همگان را در بهت و حیرت فرو برد. مردمی که باید در جشن شرکت می کردند از ترس تخریب منازل و اماکن یا اسیدپاشی ،خانه نشین شدند و با حوادث بعد از انتخابات و کشته شدن تعدادی در حوادث مذکور، شیرینی انتخابات فراموش شد اینهمه در حالیست که میرحسین موسوی در شعارهای انتخاباتی خود مدعی بود که برای ایجاد نشاط و شادابی آمده است.

10-ایجاد شبهه نسبت به سلامت سیاسی نظام
میرحسین موسوی با خیمه شب بازی خواندن انتخابات واعلام علنی مبنی بر عدم اعتماد به شورای نگهبان و اصرار بر ابطال انتخابات (بدون ارائه دلیل قابل پسند) نظام سیاسی ایران رانظامی معرفی کرد که رأی مردم در آن بی تأثیر، فرمایشی و بی خاصیت است و حاکمیت هر چه بخواهد انجام می دهد. ایجاد آسیب به سرمایه اجتماعی نظام که همان اعتماد عمومی ملت است مهمترین خیانت موسوی در این عرصه است.

11-سیاسی کردن مسائل حقوقی
پیگیری تخلفات انتخاباتی، امری است حقوقی و طرح آن در مجامع عمومی برای تحریک و تهییج، قطعاً منتج به نتیجه نخواهد شد.
میرحسین کسی نیست که این موضوع را نداند، اما با سیاسی کردن مسئله ثابت نمود که به دنبال شفافیت و بررسی مجدد نیست.
او هر چیزی را که مانع رسیدن وی به کرسی ریاست جمهوری شود، سرکوب خواهد کرد. استمرار آشوب ها به رغم کشته شدن بی گناهان نمونه ای از این سیاسی کاری و سماجت خودخواهانه است.

12-عدم همبستگی بین مطالبه و استدلال ها
میرحسین در دیدار با مقام معظم رهبری، در جمع طرفداران در خیابان آزادی و در نامه به شورای نگهبان خواستار ابطال انتخابات شده است و طبیعتاً برای این مدعا باید استدلال های محکمه پسند و حقوقی ارائه دهد.
ایشان در نامه خود به شورای نگهبان از جمله دلایل زیر را مطرح می کند. 1- احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری توهین کرده است. 2- احمدی نژاد دوران امام را زیر سوال برده است. 3- برای نمایندگان بنده کارت به موقع صادر نشده است. 4- بسیج در انتخابات دخالت کرده است. خانم ایشان نیز مدعی است باید رأی میرحسین در لرستان (زادگاه رهنورد) و آذربایجان شرقی (زادگاه میرحسین) بیشتر از احمدی نژاد باشد. این استدلالات آنقدر بی اساس است که حتی فردی مادر مرده را نیز به خنده وا می دارد!

13-بی توجهی به توصیه های مقام معظم رهبری
در جلسه میرحسین موسوی با مقام معظم رهبری که بعد از انتخابات تشکیل شد، به موسوی توصیه شد که کانال های قانونی را طی کند و به شورای نگهبان نیز تأکید شد با دقت از حقوق میرحسین موسوی صیانت کند. اما موسوی که به کمتر از ابطال انتخابات راضی نمی شد، بعد از خروج از دفتر رهبر معظم انقلاب مجدداً بیانیه صادر کرد، راهپیمایی غیرقانونی انجام داد و در آن راهپیمایی غیرقانونی شرکت و سخنرانی کرد.
رهبر معظم انقلاب، موسوی را به طی مسیر قانونی فرا می خواندند و در همان حال میرحسین موسوی راهپیمایی غیرقانونی به پا می دارد و در راهپیمایی اعلام می دارد به شورای نگهبان اعتماد ندارد و...
همه موارد فوق و حوادث تلخ فوق الذکر تأسف آور است، اما از آنجا که معتقدیم دست الهی تاکنون انقلاب اسلامی را از همه حوادث سخت ونفس گیر عبور داده است، ان شاءالله این بدعتها نیز فرصت هایی را در خود خواهد داشت:شاید به سمت پالایش دیگری در درون انقلاب می رویم، شاید خرداد 88 تکرار خرداد 60 باشد که حذف منافقین از عرصه انقلاب اسلامی را به ارمغان آورد. /منبع: ایرنا/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:39 عصر     |     () نظر

خیلی سعی کردم تا این بغض را فرو دهم و هیچ نگویم ولی تلاشم نا فرجام ماند و این بغض را اگر فریاد نکنم، خفه ام می کند.

قبل از هر سخنی لازم است که نکته ای را متذکر شوم:

این نوشته به طرفداری هیچ گروه و دسته ای نوشته نشده است. و شاید دلیل سعی در فرو دادن بغضم همین برداشت غلط بوده که به وابستگی متهم شوم.
 
×××

در هر فرصتی برای انتخاب، گروهی نقش اکثریت میابند و گروه دیگر اقلیت. وظیفه قانونی اقلیت تمکین از انتخاب اکثریت است. و این مهم در جوامع مردم سالار یک اصل بدیهی و پذیرفته شده است.

در جمهوری اسلامی ایران نیز ساز و کارهای قانونی کافی برای نیل به خواسته اکثریت وجود دارد. و مردم در تمامی سطوح کشور حرف آخر را می زنند.

اما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اتفاقی افتاد که در عمر سی ساله این نظام مردمی و ولایی، بی نظیر قلمداد گردید.

حضور چشمگیر مردم برای انتخاب  فرد مورد نظر خود و دیگری ادعای تخلف گسترده و به طبع آن تجمعات و سایر حواشی مشاهده شده...

نکته درد آور در همین حواشی نهفته است. که متأسفانه هیچ یک سعی نکرد نقش مادر اصلی را بازی کند و برای حفظ سلامت مولود خود، خود را فدا کند!

اشتباهات و خودخواهی‌هایی که از قبل از انتخابات آغاز گردید و در عصر فردای انتخابات به اوج خود رسید!

اقلیتی که خود را اکثریت می دید، معترض نتایج گردید، و افراد خود سر در هر دو طیف فجایعی را خلق کردند که دل هر صاحب دلی را به درد آورد.

عصر شنبه اقلیت بهت زده که خود را اکثریت می دید، بهت خود را در خیابان رها کرد... افرادی که وظیفه تأمین امنیت و آسایش و رفاه همان مردم بهت زده را داشت، معترضین را با معاندین اشتباه گرفتند و سواستفاده گران از این اشتباه، مردم را در مقابل مردم قرار دادند.

نسلی که جان و جوانی و زندگی خود را فدای امنیت و رفاه مردمش نموده بود، متأسفانه شاهد صحنه هایی شد و شرم کرد! زیرا برخوردهایی را شاهد بود که او و هم نسل هایش با عراقی ها این برخورد ها را نکرده بودند!

دشمن پیروز این میدان بود! زیرا معترض را می دید که به عناد کشیده می شود و خون پاک مردمی بر زمین می ریخت که همه آنان عشق ایران را در سر داشتند.

دشمن می دید همان چیزی را که آرزوی دیدنش را داشت ... و من و هم نسل هایم چیزی را می دیدیم که هیچوقت تصورش را  حتی برای دشمنان ملک و ملتمان را هم نداشتیم!

دیدیم که برخی تحت پوشش لباس مقدس بسیج، دست بر روی مردمی بلند کردند که زمانی هم نسل های بسیجی من، جانشان را برای رفاه و آسایش آنان فدا کرده بودند!

دیدیم که برخی حرمت جانفشانی بسیجیان هم نسل من را ندید و با سنگ و دشنام حرمت چفیه را نشانه گرفت...

دیدیم به جای آن که جواب معترض را قانع کننده بدهند، فرصت فریاد را از او گرفتند! و دشمن گوش خود را در اختیار معترضین قرار داد و او شد بلند گوی آنان! ولی دشمن معترض نمی خواست!؟ او می خواست که معترضین را معاند کند و دریغ از ذره ای درایت در برخی!

هم نسل های من بغضی را در گلو دارند که حرمت جانفشانی آنان برای این نسل زمانی دریده شد که خوی و خصلت عاشقانه ی آنان را در فیلم هایتان اخراج کردید و جای قدوم با صفا و عاشق آنان را به مشتی دزد و رزل و اوباش دادید! و وقتی لباس پاک و مقدس آنان را بر قامت اوباشانی دیدیم که اخراجی ها لقب گرفتند ! اخراجی شدیم و خون گریستیم که لباس مقدس نسل من را هم با اخراجی های خود به تاراج بردند...

دیگر چه توقعی می رود که افراد بدلی و نفوذی در لباسی قرار بگیرند و به جای فدا کاری و فدا شدن برای مردمش، باتون به دست در مقابل مردمی قراربگیرند که نسل من خود را فدا کرد تا خاری در پای آنان نرود.

نسل من فدا شد تا مردمم و نظام مقدس جمهوری اسلامی کشورم باقی و پاینده بماند، ولی نسل من شاهد چیز دیگری بود!

نسل من درایتی را در برخی ندید تا معترض را از معاند جدا کند، و با معترض با رأفت و منطق صحبت کند و با معاند با شدت برخورد کند.

نسل من معترض را دید که معاند می شود! در حالی که نسل من معاند را معترض، و معترض را هم راه می کرد.

در این ایام جاذبه و دافعه بهشتیان این زمان را ندیدیم! تا جایی که علی مان جسم درد مند خود را به مسلخ فرستاد.

نسل من این روزها خون گریه می‌کند که حرمت حریم هایی شکسته شد که برای برقرای آنها، چه جان ها نثار شده بود.

نسل من امروز مظلوم تر از همیشه، به تاراج قداست هایش می نگرد! و به جوانانی که در هر دو سو می توانستند جای خالی هم رزمانشان را که این روزها با بال های شکسته در سودای پرواز هستند، پر کنند.

نسل من فدا شد تا این نسل در کنار هم کشورمان را بسازند، در کنار هم امنیت کشورمان را حفظ کنند و با هم باشند نه بر هم!

نسل من  این روزهای  باقی مانده عمر خود را نه با خس خس سینه های دردمندشان، نه با درد ترکش های دشمن، که با بغضی فرو خورده  و با دلی پر خون سر می‌کند تا دعایشان برای پرواز زودتر مستجاب شود.

بیایید این نسل را بیش از این دردمند نکنیم.

بیایید قداست ایثار و جانفشانی این نسل را با عملکرد غلط خود، از ذهن ها اخراج نکنیم.

بیایید به کوری چشم کسانی که نمی خواهند نسل من در کنار نسل امروز سرود سربلندی سر دهد، مشت هایمان را در مقابل دیدگان اهریمنان به سوی هم نشانه نرویم.

بیایید که فرصت زیادی نداریم که هم نسل های من میهمان این چند روز شما بیشتر نیستند. لا اقل به حرمت جانفشانی هایشان، این روزهای آخر را کامشان را تلخ نکنیم.

منبع: وبلاگ ابوالفضل درخشنده(جانباز شیمیایی و نویسنده مجموعه داستان های تخریبچی دوران


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:37 عصر     |     () نظر

دیشب خواب دیدم روز 23 خرداد ماه است. تلویزیون بعد از اعلام نتایج انتخابات، بیانیه آقای موسوی را خواند که در آن آقای موسوی از 40 هزار ناظرش در صندوقها و نیز همه هوادارانش خواست گزارش تخلفات انتخابات را با مدارک و اسناد مربوطه به ستادهای شهرستانی ایشان بدهند تا به ستادهای استانی و ستاد مرکزی ارسال شود و پس از دسته‌بندی، شکایت ایشان در مهلت قانونی به شورای نگهبان داده شود. بعد از بیانیه آقای موسوی تلویزیون بیانیه آقای احمدی‌نژاد را هم خواند که در آن ایشان از همه رای دهنده‌ها تشکر و اعلام کرد در دوره جدید سعی می‌کند به انتقادات کارشناسان و نخبه‌ها بیشتر توجه کند تا در چهار سال آینده انتقادات کمتری متوجه دولت باشد. همچنین دکتر احمدی نژاد با تشکر از زحمات آقای رحیم مشایی اعلام کرد در دولت دهم با ایشان قطع همکاری خواهد کرد.

نقاشی/ مهندس میرحسین موسوی

بعد خواب دیدم از همان ظهر روز شنبه 23 خرداد تلویزیون از آقایان موسوی و کروبی دعوت کرد تا در برنامه های مختلف تلویزیونی حرفها و اعتراضاتشان را بگویند. آنها هم بدون اینکه شرطی بگذارند، پذیرفتند و از آن شب شبکه‌های مختلف از بس قیافه موسوی و کروبی را نشان می‌داد، مردم حرصشان در می‌آمد می‌رفتند سراغ ماهواره.

بعد خواب دیدم آقای موسوی از وزارت کشور رسما درخواست برگزاری تجمع کرد. وزارت کشور هم استادیوم آزادی را پیشنهاد داد و آقای موسوی پذیرفت.

عده زیادی در بعدازظهر 24 خرداد در استادیوم آزادی جمع شدند. در ورودی استادیوم به شرکت‌کننده‌ها مانتو یا تی‌شرت سبز و آبمیوه خنک می‌دادند اما کسی نمی‌گرفت چون همه می‌گفتند ممکن است اینها را از پول رشوه‌های توتال و استات اویل خریده باشند و پوشیدنی و خوردنی شبهه ناک نپوشیم و نخوریم بهتر است! بعد آقای احمدی‌نژاد با هماهنگی آقای موسوی در جمع حاضر شد و پشت تریبون قرار گرفت. اول همه سوت می‌زدند و هو می کردند اما احمدی‌نژاد جو را به دست گرفت و گفت من مخلص همه شما هستم. اگر آقای موسوی نتوانست تقلب گسترده در انتخابات را اثبات کند، به ایشان پیشنهاد می کنم یک حزب قوی مخالف دولت درست کنند همه شما هم در حزب ایشان فعال باشید و نقاط ضعف و اشتباهات احتمالی دولت را به من بگویند. من قول می‌دهم به خواسته‌ها و انتقادهای شما اگر در چارچوب قانون باشد، فورا ترتیب اثر دهم. بعد هم جمعیت احمدی‌نژاد را تشویق کردند.

دیشب باز خواب دیدم آقای احمدی‌نژاد به آقای هاشمی نامه نوشته و بخاطر حرفهایش در مناظره با آقای موسوی حلالیت خواسته در آخر نامه هم تاکید کرده مدارکم درباره آقازاده‌های شما را می‌دهم دادگاه تا بررسی و حکم صادر کند. آقای هاشمی هم جواب داده اولا که خدا ببخشد ثانیا کار خوبی می‌کنید اتفاقا یکبار برای همیشه این حرفهایی که پشت سر مهدی و فائزه می‌زنند روشن شود، خیلی هم خوب است.

بعد خواب دیدم مجلس عروسی «ندا آقاسلطان» با «کاسپین ماکان» برقرار شده و سر یک میز چهار نامزد انتخابات نشسته اند مهمانها هم جمع‌ شده‌اند و با موبایل‌هایشان از این چهار نفر هی عکس می‌گیرند. من هم رفتم جلو تا عکس بگیرم. آقای احمدی‌نژاد موبایلش را در‌آورد و گفت: بگذارید چند تا جوک احمدی‌نژادی واسه‌تون بخونم بخندین. موسوی پرسید مگه اس ام اس‌ها وصل شده؟! رضایی گفت: بیاین از وقت استفاده کنیم مساله فدرالیسم اقتصادی رو براتون باز کنم. کروبی گفت: تو رو خدا ول کن. بعدا با کارشناسام جلسه می‌گذارم بیا براشون توضیح بده. ‌آقای احمدی‌نژاد گفت: راستی آقای کروبی بالاخره نگفتی اون 300 میلیون تومان رو برای چی از شهرام جزایری گرفتی؟ موسوی گفت: تو رو خدا بس کن تو که خرت از پل گذشت...

این شبها خوابهای عجیبی می‌بینم، خوابهایی گاهی وحشتناک، گاهی خنده‌دار و گاهی غم‌انگیز... و بعضی وقتها هم آرزوهایم را به شکل خواب می بینیم مثل همین دیشب... حتما شنیدین که میگن: «مگه خوابشو ببینی...!»

راستی! شما هم از خوابهایی که در مورد پیشرفت ایران و سیاستمدارانش دیدین، بگین...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:34 عصر     |     () نظر

 حاشیه هایی از نمازجمعه تهران

» شکست پروژه مهدی هاشمی رفسنجانی



همزمان با تلاش برخی چهره ها و جریانات سیاسی برای بهره برداری از نماز جمعه تهران، تدبیر مردم تهران باعث شکست پروژه سوء استفاده از نماز جمعه شد.

به گزارش جهان، در حالی که برخی چهره ها از هفته گذشته مشغول برنامه ریزی برای تفرقه و ایجاد  فضایی برای بهره برداری سیاسی از نمازجمعه تهران بودند، اتفاقات جالب نماز جمعه این هفته، برنامه ریزی تفرقه افکنان را نقش برآب کرد.

برخی از حاشیه های نماز جمعه امروز تهران بدین شرح بود:

نمازگزاران هنگام شروع خطبه های نماز جمعه با شعارهای "خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست" و "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند" به استقبال بیانات هاشمی رفسنجانی رفتند.

عده ای از نمازگزاران که با دستبند سبز به نمازجمعه آمده بودند با تجمع در میدان انقلاب و درب اصلی دانشگاه تهران مشغول استماع سخنان خطیب نماز جمعه شدند و هنگام نماز هم جای خود را تغییر ندادند که با تذکر مامورین انتظامات نماز جمعه متوجه شدند جلوتر از امام جمعه نمی توانند به وی اقتدا کنند.

بسیاری از نمازگزاران در هنگام سخنان هاشمی در تقبیح عملکرد دولت چین، با سوت و کف اظهارات امام جمعه موقت تهران را تائید کردند.

بیشتر کسانی که در حمایت از موسوی به نماز جمعه آمده بودند در هنگام اقامه نماز با اجتماع در خیابان 16 آذر و میدان انقلاب شعارهای تحریک آمیزی سر دادند که با درایت نیروی انتظامی و برای احترام به نماز به شعارهای خود پایان دادند.

در حالی که که برخی رسانه های خاص سعی داشتند از هفته گذشته با تحریک هوادارانشان برای حضور در نماز جمعه از جمعیت آنان استفاده تبلیغاتی کنند، صفوف نمازگزاران که اکثریت آنها را افراد متدین و نمازگزاران همیشگی نماز جمعه تشکیل می دادند تا میدان فلسطین هم نرسید. این میزان بسیار کمتر از نماز جمعه های هاشمی رفسنجانی که در ماه رمضان و روز قدس انجام می شد بود.

با این وجود سایتهای وابسته به این جریان که تبحر خاصی  در جعل اخبار و بزرگنمایی دارند تعداد حاضرین در نماز جمعه را بین 1.5 تا 2.5 میلیون نفر تخمین زدند که موجب انبساط خاطر حاضرین در نماز جمعه شد.

پیش از این نیز این رسانه ها تعداد راهپیمایان 25 تیر را 3  میلیون نفر! به نقل از شهردار تهران اعلام کرده بودند که با تعجب و تکذیب قالیباف مواجه شد.

سایت رجا نیوز هم نوشت: همسر و 2 دختر آیت الله هاشمی نیز در نمازجمعه قسمت خواهران حضور یافته بودند. همسر هاشمی که رو به جمعیت نشسته بود و هنگامی که بخش عمده‌ای از نمازگزاران شعارهای انقلابی سرمی‌دادند، وی رفتارهای تحقیرآمیزی از خود بروز می‌داد.

پیش از شروع نماز جمعه آیت الله مکارم شیرازی در پیامی به نمازگزاران تهرانی ضمن دعوت آنها در پرهیز از شعارهای تفرقه آمیز بیان داشتند: آداب اسلامی و تربیت و ادب ایرانی به ما اجازه نمی دهد که نماز وحدت آفرین جمعه را با شعارهای تفرقه انگیز آلوده سازیم و به یقین دشمنان را ناکام می کنیم و راضی نمی شویم که اختلاف سلیقه ها را به دشمنی تبدیل کنند و عظمت و استقلال کشورمان را هدف قرار دهند



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:33 عصر     |     () نظر

» عکسی جالب از هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه امروز تهران





هاشمی : ... آقایون کجا می رید؟... منو با این احمدی نژادیها تنها نزارید........نرید توروخدا!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/26:: 7:32 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >