سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر بدین شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد ، نگیرد ، و اگر همه جهان را بر منافق ریزم تا مرا دوست دارد ، نپذیرد ، و این از آن است که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امّى گذشت که فرمود : اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد و منافق دوستى تو نپذیرد . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
 
 
 ردپای جنبش سبز در مجمع تشخیص مصلحت نظام
در خبرها خواندم فائزه هاشمی فرزند جنجالی ایت الله هاشمی رفسنجانی در جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت و ایراد سخنرانی نموده اند.

پس از رها نمودن هزار علامت سوال در ذهن مبنی بر اینکه چرا باید یکی از عوامل اصلی فتنه 88 که بارها و بارها نیز از سوی وزارت اطلاعات در روزهای آشوب دستگیر شده بود در یکی از اصلی ترین ارکان نظام جمهوری اسلامی (مجمع تشخیص مصلحت نظام) سخنرانی کند با کمی دقت  به نام این نشست و بررسی و تحلیلی کوتاه بر سخنران مذبور آن می پردازیم:

«خاورمیانه و چشم انداز حکومت های مردم سالار»

نکات جالبی برایم تداعی شد. فائزه هاشمی سخنران همایشی بود که نام مردم سالااری را یدک می کشید. به شدت مایل بودم متن سخنان شعاری او را می شنیدم. ببینم چه تعریفی از مردم سالاری دارد.

آیا براستی مردم سالاری یعنی بر هم زدن امنیت جامعه؟ مردم سالاری یعنی به آتش کشیدن خیمه عزای حسین(ع) در جامعه ای که مردم در آن جامعه جانشان را برای حسین(ع) می دهند؟ در جامعه ای که تنها امری که در آن سیاسی نیست، حب حسین است و بس.

برایم جالب است بدانم تعریف فائزه هاشمی از مردم سالاری چیست؟ فائزه هاشمی در این همایش چه مطالبی را خطاب به حضار بعنوان چشم اندازهای حکومت های مردم سالار ارائه کرده است؟

مطمئنا فائزه هاشمی دروسی را که در کلاس های فتنه 88 آموخته است امروز در مجمع تشخصی مصلحت نظام بعنوان سخنرانی ارائه کرده است.

تمام این افکار در ذهنم به سرعت می گذشت که ناخودآگاه فکر تازه ای در ذهنم خودنمایی کرد و صدای سوتی مهیب بود که مهمان گوشم شد.

«ما چقدر بدبخت شده ایم که یکی از اصلی ترین عوامل آشوب های فتنه88 باید برایم درس مردم سالاری دهد»

آقای هاشمی عمامه پیامبری تان را کمی بالاتر بگذارید. حداقل از لباسی که بر تن داری خجالت بکش مرد! البته خجالت راهی به وجدان خفته شما جماعت ندارد اما بیا و کمی هم به فکر رهبر پیرمان باش. بیا و بیش از این خون به دل این سید خراسانی نکن.

جناب هاشمی راستی با اجازه شما می خواهیم نام سمت شما را از «ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام» با سمت «ریاست مجمع تشخیص منفعت خانواده» جابجا کنیم.

پس زین پس هموطنان عزیز خطاب به جناب هاشمی به جای «ریاست محترم مجمع تشخصی مصلحت نظام» بگویند «ریاست محترم مجمع تشخیص منفعت خانواده»

با تشکر

این مطلب را در مشرق نیوز، عمارنامه، ندای انقلاب، نهضت سبز نبوی ، رجانیوز و هم بلاگی ، هزار سنگر ، جام نیوز ، حریم یاس بخوانید


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/10/6:: 12:52 عصر     |     () نظر

بعثت آخرین سفیر الهی در 27 رجب سال 610 میلادی در سرزمین مکه و در بین اشراف قریش صورت می‌گیرد. رسول خاتم که برای تبلیغ دین خدا با مشکل مواجه است، می‌گوید: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهید، از تبلیغ رسالتم دست برنخواهم داشت ...

طفل نوظهور اسلام تا سه سالگی مخفیانه و پنهانی روزگار سپری کرد و وقتی به کودکی نوپا بدل شد، نیز هیچ‌کدام از فشارهای فقر، گرسنگی، رنج، شکنجه، تهدید، ریگ‌های داغ بیابان، شکمبه گوسفند و شتر، سوءقصد و ... او را از پا نینداخت ...

کودک، تازه پا به 7 سالگی گذاشته بود که با دره‌ای آشنا شد به نام شعب ابی‌طالب. این دره نیز سه سال شاهد گرسنگی و رنج و تعب سفیر اسلام و خانواده‌اش و اندک مسلمانانی بود که ندای پیک حق را لبیک گفته بودند، اما ... تاب آورد و خم به ابرو نه!

هجرت را به امر خدا پیش پای خود دید. باز هم در فراق خانه و کاشانه در شهری غریب به زندگی و سازندگی پرداخت و پا پس نکشید که هیچ، اندکی بعد مکه را فتح کرد و چه خون‌ها که در میدان مبارزه و جهاد بر زمین ریخت و با آن نهال وجود خود را آبیاری کرد تا به غدیر رسید و تناور شد ...

و مدتی بعد ...

پیامبر آخرالزمان به سوی معشوق پر می‌کشد و می‌مانند تربیت‌یافتگانی که از ساحت قدسی رسول وحی، درس زندگی گرفته بودند و باید امتحان پس می‌دادند ...

عامه مردم خود را به خواب زدند تا درندگانی گرگ‌صفت از پوست میش بیرون بیایند و به طمع گوسفندانی پَروارتر به جان دین خاتم بیفتند و مسیر تاریخ را از صراط مستقیم نبوی و علوی منحرف کنند تا آخورشان پُربارتر گردد ...

اولی و دومی و سومی نامسلمان نبودند! کافر نبودند! محارب نبودند! یار رسول خدا صلی الله بودند اتفاقا! ساده‌زیست هم بودند زمانی، اما ... اما مزه داده بود دنیا زیر دندان‌شان! آن هم چه مزه‌ی خوش‌مزه‌ای!

مخالفت با حکومت علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام و غصب حکومت وی و دشمنی و سب او و خاندانش از همین‌جا شروع شد ...

مزه دنیا ... مال دنیا ...

بیست و پنج سال بعد علی‌بن‌ابی‌طالب فرمود: اگر به خلافت برسم، آن‌چه از بیت‌المال مسلمین برده‌اید، به خزانه برمی‌گردانم؛ حتی اگر کابین همسران‌تان کرده باشید ...

و این بود راز بغضی که از پسرعم پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم در دل مسلمانان ماند تا روزی به سرخی عاشورا آن را بر بدن مطهر نوه همان پیامبر خالی کنند تا مگر به حکومت ری برسند ...

* * *

قرن‌ها بعد مسلمانانی آخرالزمانی‌تر از یاران صدیق پیامبر آخرالزمان، به رهبری پیامبر‌گونه سیدی از تبار نور، از زیر فشار فقر و گرسنگی و شکنجه طاغوت سربلند کردند تا با تمام توان و توشه خود، دین خدا را یاری کنند و حالا دیگر می‌دانستند یاری دین خدا فقط با شرافت ممکن است و با اشرافیت نسبت عکس دارد؛ چراکه پیر مرادشان گفته بود:

 «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست و آن‌ها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد. با الفبای مبارزه بیگانه‌اند و آن‌هایی هم که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند، آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آن‌هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقراء و متدینین بی‌بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند. ما باید تمام تلاش‌مان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»1

مرشد مسلمانان آخرالزمان به مسؤولین و خواص جامعه نیز تذکرات و تنبهاتی داده بود:

«به شما آقایان عرض می‌کنم که توجه به این معنا داشته باشید. این مقامات بعد از چند روزی دیگر تمام می‌شود. آن‌هایی که در اریکه قدرت‌های بزرگ بودند، بعد از چند روز تمام شد. آن‌هایی هم که به درویشی و قناعت زندگی کردند، آن‌ها هم تمام شد. این امور تمام می‌شود، آن چیزی که هست، ما در حضور حق تعالی هستیم و ثبت است در نامه اعمال ما همه امور. همه خلجانات نفسانی و ما باید فکر آن‌جا باشیم ....»2

و اکنون نیز که مسؤولیت خطیر رهبری جامعه اسلامی با امام خامنه‌ای حفظه الله است، نیز این رهنمودها هم‌چنان ادامه دارد ...

«از جمله   چیزهایى که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند مى‏کند، نمود اشرافی‌گرى در   مسؤولان بالاى کشور است؛ از این اجتناب کنید. اشرافی‌گرى دو عیب دارد؛ عیب دومش از   عیب اوّلش بزرگ‌تر است. عیب اوّلِ اشرافی‌گرى، اسراف است – اشرافی‌گرىِ حلال را   مى‏گوییم؛ یعنى آن چیزى که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر   است و آن این است که فرهنگ‏سازى مى‏کند؛ یعنى چیزى براى مسابقه دادن همه درست   مى‏کند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش دارند.»3

و در آخر باید گفت:

آهای نمایندگان مسلمان مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران!

تاریخ فقط برای خواندن نیست، برای عبرت گرفتن هم هست ...

بدانید و به هوش باشید که اسلام، در فقر پا گرفت و در طمع مسلمان‌نماها به خون نشست ...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/9/1:: 3:15 عصر     |     () نظر

یقیناً بازخوانی نامه‌هایی که شهدا برای خانواده‌های خود می‌نگاشتند، امروزه می‌تواند برای انسان‌های آزاده روشی عالی برای زندگی سالم باشد.

خبرگزاری فارس: «شهیدی» که برای «حال امروز» مسئولین نامه نوشت

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، بازخوانی نامه ها و وصیت نامه شهدا بعد از سال ها، می تواند برای انتخاب راه و روش زندگی سالم امروز ما کمک شایانی نماید. به خصوصی مسئولینی که امروزه به هر نحوی با بیت المال در ارتباط هستند.
متنی که در حال حاضر پیش روی شماست نامه ای است که شهید«محمد اصغریخواه» در تاریخ 10 اردیبهشت 1366 برای همسر خود، سرکارخانم«سیده نساء هاشمیان سیگارودی» نوشته‌اند.
***
همسرم از شما تقاضا دارم که حدود 20 هزار تومان در مواقع ممکن حتماً به حساب جبهه و جنگ پرداخت نمایید. به جهت استفاده شخصی از اموال از این روز خیلی می‌ترسم. روزی که فقط روز حسرت و روز حساب است نه روز عمل.

 نساء خانم در نامه‌ات به کنایه، گویا مجدداً مرا به ضرورت نوشتن یک وصیت‌نامه هشدار دادید. البته حق دارید بنده هم معترضم. البته دلیلی بر ننوشتن آن به جز تنبلی و بی‌توجهی خودم نمی‌بینم. ولی تصمیم دارم و قبلاً هم به ذهنم رسید که شاید فکر کنی مسخره باشد. چون بر این باورم که شما حق برزگی بر گردنم دارید؛ شاید بیشترین حق را. از طرفی رسالت بزرگی در تربیت فرزندانم دارید. شاید بزرگترین رسالت را. شما را به خدا از شما می‌خواهم که آنچه نظر شماست در ارتباط با نوشتن وصیت‌نامه‌ معقول و شرعی با در نظر گرفتن همین 2 اصل که ذکر کردم (به هر صورتی که می‌توانید) شرایط و نظریات خودتان را برایم بنویسید تا باشد که ان‌شاءالله نظر مبارک شما برآورده گردد. شما را به خدا و به روح شهدا سوگند که فکر سوء نکن و سعی کن که این کار را بکنی (به عبارتی دیگر شما بنویسید و من پاک‌نویس و امضا کنم) تا آن موقع منتظر می‌مانم.
***
شهید محمد اصغریخواه کیست؟
روستای فقیده شهرستان لنگرود دوازدهمین روز از خردادماه 1340 را خوب به یاد دارد. روزی که محمد، فرزند کوچک و ظریف خانواده «اصغری خواه» متولد شد تا بشود مرد حماسه‌ساز جبهه‌های نبرد.
محمد دوران ابتدایی تحصیل خود را در همان روستا گذراند و برای ادامه‌ تحصیل به همراه برادر بزرگ خود راهی شهر شد. مهربانی و عطوفتش او را تبدیل به اسوه‌ای دوست‌داشتنی کرده بود و همنشینی و انس مداوم با قرآن از او انسانی اهل عمل ساخته بودد نه اهل حرف و سخن. آنقدر روی استفاده‌ی شخصی از اموال دولت حساس بود که بعد از ازدواجش وقتی فرزندش بیمار شد حاضر نشد او را با ماشین دولت به درمانگاه ببرد. حتی وقتی پدرش که به جبهه اعزام شده بود روزی به دیدار محمد رفت دید که چادرش هیچ سقف و پوششی ندارد و از بقیه‌ی چادرها سردتر است و او در جواب سؤال پدر که می‌پرسید چرا چادر تو سرد است گفت:

«برای مسقف کردن چادرها پلاستیک‌هایی آوردم که مقدارش کافی نبود من دیدم انصاف نیست تا وقتی چادر بچه‌ها مشکل دارد من در آسایش باشم و به خودم فکر کنم.»

او در طول مدت حضور خود در جبهه در لشگر 2 کربلا و قدس فرماندهی گردان‌های امام رضا (ع)، امام حسین (ع) و کمیل را بر عهده داشت و در عملیات‌های متعددی حضور مؤثر داشت که در یکی از عملیات‌ها دچار موج‌گرفتگی شدید شد و بالاجبار برای مدتی از حضور در جبهه بازماند. شهادت شهید رضوانخواه دوست و همرزم قدیمی اش و فرمانده دلاور گردان کمیل قرار از او گرفت و او را بی‌تاب کرد. محمد پس از مدتی جانشین همرزم شهیدش شد و فرماندهی گردان کمیل را بر عهده گرفت. حضور در جبهه از علاقه‌ی او به درس نکاست او را وادار به حضور در آزمون سراسری دانشگاه کرد و در چند نوبت هم پذیرفته شد اما هربار به دلیل مشکلات جبهه یا انجام عملیات از رفتن به دانشگاه انصراف داد اما خدا می‌خواست که او در آزمونی دیگر نمره قبولی بگیرد. محمد در تاریخ 19/1/1367 طی عملیات والفجر 10 در منطقه‌ی بانی بنوک نمره ی قبولی را از درس ایثار و شهادت گرفت و در حرم امن الهی ساکن شد. از این شهید 27 ساله دو فرزند (سجاد و سوده) به جا ماند تا یادگاری از دوران فداکاری و ایثار بر پدرشان باشند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/9/1:: 3:7 عصر     |     () نظر
چه کسی با فتنه تجارت کرد؟+عکس
خبرنامه دانشجویان ایران: محمد حسین روزی طلب نوشت: در دو هفته گذشته و پس از کنفرانس خبری رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و اظهارات ایشان مبنی بر این که برخی با فتنه تجرات سیاسی می کنند، به نظرم رسید انتشار اسناد ذیل که دو فقره چک 60 میلیونی آقای ابوالحسن نواب ، مشاور فرهنگی رئیس مجلس شورای اشلامی و معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز تهران است، می تواند برخی ابهامها را برای این که چه کسی با فتنه تحارت کرد و چه کسانی در فتنه 88 ناجوانمردانه سکوت کردند و خواص مردود لقب گرفتند و چه کسانی تئورسین و پشت پرده 7+8 هستند را می تواند روشنایی بخشد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/9/1:: 3:5 عصر     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/18:: 9:17 عصر     |     () نظر

 


عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت‌وگو با رجانیوز:
ساکتین فتنه اگر توبه هم کنند چون بصیرت ندارند نباید در مرکزیت باشند

 

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس اسلامی تاکید کرد: نه تنها کسانی که در فتنه سکوت کردند نباید در مرکزیت تصمیم‌گیری اصولگرایان و تعیین مصداق برای لیست آنها جایگاهی داشته باشند، بلکه نام‌شان هم باید از لیست جبهه اصولگرایان خط بخورد.

علی کاییدی در گفت‌وگو با رجانیوز تبعیت از ولی فقیه را چارچوب اصلی وحدت برشمرد و افزود: کسانی که در جریان فتنه سکوت‌شان ثابت شده باشد، یعنی به خواسته رهبر انقلاب عمل نکردند، بدون تردید نمی توانند در مرکزیت اصولگرایی قرار بگیرند.

وی ادامه داد: در مورد مردودین فتنه که اساساً حرفی نیست اما کسانی که با سکوت خود از جریان فتنه حمایت کردند، نمی توانند در مرکزیت اصولگرایان قرار بگیرند همانطور که جریان انحرافی و وابستگان به آنها نباید در مرکز تصمیم گیری اصولگرایان باشند.

نماینده مردم پلدختر در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر لزوم مشخص شدن مرزبندی ها اظهار داشت: یک معیار اصلی، مرزبندی با فتنه و جریان انحرافی است و اصولگرایانی که در این دو موضع، امتحان خوبی پس دادند باید با هم به وحدت برسند.

وی بیداری اسلامی در منطقه را یکی از عوامل اهمیت انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی توصیف کرد و گفت: با توجه به بیداری اسلامی که در خاورمیانه شکل گرفته است، باید یک مجلسی تشکیل شود که با ظرفیت حداکثری تابع و معتقد به آرمان‌های امام و رهبری باشد.

کاییدی در واکنش به این موضوع که برخی معتقدند ساکتین فتنه که در مرکزیت تصمیم گیری اصولگرایان قرار گرفته اند، توبه کرده اند و به همین دلیل باید از سابقه آنها چشم پوشی کرد، افزود: کسانی که بر فرض توبه کرده اند حتما خطایی مرتکب شده اند که از آن خطا واشتباه پشیمان شده و توبه کرده اند، خطا و اشتباه در آزمون بزرگ فتنه سال 88 نشان از فقدان بصیرت آن‌هاست، سوال ما این است که آیا کسانی که در چنین مقطعی بصیرت نداشته اند، می توانند رهبریت جریان اصولگرا را بر عهده بگیرند.

عضو کمسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی ادامه داد: رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکنون حدود 90 بار وا‍‍ژه فتنه را به کار برده و در تعداد قابل توجهی از بیانات خود، ابعادی این جریان براندازی را بیان کرده‌اند که نشان از اهمیت ویژه این موضوع دارد.

وی با بیان اینکه امروزه بین امت و امام فاصله ای نیست و مردم راه خود را در مسیر ولایت و رهبری یافته‎اند، خاطرنشان کرد: ما اگر طبق نظرات رهبر انقلاب که چراغ هدایت ماست، حرکت کنیم، قطعاً ضرر نمی کنیم و همین تبعیت تنها رمز موفقیت ماست.

کاییدی در واکنش به موضوع اعطای سهم ویژه به برخی افراد جدای از گروه‌های اصولگرایی در 7+8 گفت: در شرایط فعلی به نظر عدالت رعایت نشده است و اگر این سازوکار بخواهد اعمال شود، تبعا چهره‌های دیگری هستند که هم تشکیلاتی اند و هم سابقه خوبی از خود به جای گذاشته اند و باید به آن‌ها هم سهم ویژه داد.

وی در مورد جبهه پایداری انقلاب اسلامی نیز گفت: جبهه پایداری متشکل از گروهی است که در میان توده های مردم از جایگاه و مقبولیت ویژه ای برخوردار است.

عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس تصریح کرد: این افراد کسانی هستند که هم در آزمون فتنه سربلند بیرون آمدند و هم با برائت از جریان منحرف نزدیک به دولت ولایت‌مداری خود را بیشتر نشان دادند.

وی با بیان اینکه جبهه پایداری از عقبه اجتماعی خوبی همچون مساجد و هیئت‌های مذهبی برخوردار است و دیدگاه‌های درستی را مطرح می‌کنند، گفت: اینکه جبهه پایداری را مرتبط با جریان انحرافی می کنند جفا به این جبهه است. مگر اعضای جدا شده این جبهه از دولت مانند آقای دکتر لنکرانی هزینه چیز دیگری جز مخالفت با جریان انحرافی و مقاومت در مقابل خرده فرمایش‌های این جریان را پرداختند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/18:: 8:35 عصر     |     () نظر

 


شهیدی که هلی‌کوپتر پیشرفته امریکایی را سرنگون کرد؛
"اگر من‌بودم می‌زدم"/شهادت با شکنجه‌های‌قرون‎وسطایی بر ناو امریکایی

 

گروه تاریخ انقلاب- در سال‌های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه‌ی سپاه، جریان عبور آزاد و متکبرانه‌ی ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند.

حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردارشهید بیژن گرد و نیز هم‌رزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.

اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن‌هم با پرچم امریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال 1366 به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی جهت انجام موفقیت آمیز این اقدام انجام داده بود.

در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَخاء» با نام مبدل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله‌ی 13 مایلی غرب جزیره‌ی فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوری که حفره ای به بزرگی 43 متر مربع در بدنه‌ی آن ایجاد گردید.

شهید محمد مهدوی خود در این باره می گوید: هنگامیکه اعلام شد بناست اولین کاروان از نفتکش‌های کویتی، تحت حمایت ناوهای آمریکا به کویت حرکت کند، ما جهت انجام عملیات محوله، در مسیر حرکت کاروان به طرف منطقه‌ی عملیاتی حرکت کردیم.
 
در بین راه و در یکی از محل‌های استقرار در میان آبهای خلیج فارس لنگر انداختیم. پس از مقداری استراحت، مجدداً به راه افتادیم. راه زیادی را نپیموده بودیم که دریا به شدت طوفانی شد و آن‌چنان امواج آن به تلاطم درآمد، انجام عملیات را عملاً ناممکن می نمود؛ اما با توکل به خداوند و میزان آمادگی و رشادتی که در نیروهای خود سراغ داشتیم و با نظرخواهی از آنها و نیز با یادخدا و اطمینان و قوت قلبی که بدین گونه به آن دست یافتیم، عزم خود را جهت انجام این عملیات جزم نمودیم و به طرف مسیر حرکت کاروان، به راه افتادیم.
 
سه ساعت قبل از رسیدن کاروان، ما به محلِ مورد نظر رسیدیم. پس از انجام سریع مأموریت و پایان کار، به طرف محل استقرار نیروهای خودی برگشتیم و به استراحت پرداختیم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد که کشتی کویتی بریجتون، به روی مین رفت. اعـلام این خبر، شادی و قوت قلب بالایی را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همدیگر را در آغوش کشیده بودیم و یکدیگر را می بوسیدیم.
 
برادران، صورت‌های خود را بر خاک گذاشته گریه می کردند و شکر خدا به جا می آوردند. چون همه احساس می کردیم که ما نبودیم که دشمن را فراری دادیم بلکه این خداوند بود که ملت ما را عزیز و دشمنان ما را ذلیل و امام ما را شاد نمود و جملگی باور داشتیم که: وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَ اللهَ رَمی»
 
 
 
پس از اقدام دلیرانه‌ی سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار کشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، برنامه‌ی دیدار با حضرت امام(ره) تدارک دیده شد و این شیران بیشه‌ی مردانگی و ایثار و شهادت، به دیدار پیر و مراد خود نائل آمدند.
 
در این دیدار، حضرت امام(رض) یکایک این سربازان جان برکف اسلام را مورد ملاطفت و تفقد خود قرار می‌دهد و پیشانی سردار شهید مهدوی را می‌بوسد. شهید، خود دراین‌باره چنین می‌گوید: «پس از اطلاع از اینکه حضرت امام(رض) از شنیدن خبر روی مین رفتنِ کشتی کویتی و شکست اولین اقدام آمریکا، متبسم شده اند، چنان مسرور گردیدم که همیشه این تبسم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ همراه، می‌دانم. برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسم و شادی امام (ره) در ازای همه‌ی زحمات شبانه روزی کافی است و اگرتا آخر عمر، موفق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسم امام عزیزمان گردیده ایم.»
 
در عصر روز پنجشنبه مورخه‌ی 16/07/1366 سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش نظیر سردار شهید غلامحسین توسلی، سردار شهید بیژن گرد، سردار شهید نصرالله شفیعی، سردار شهید آبسالانی، سردار شهید محمدیها، سردار شهید مجید مبارکی و عده ای دیگر، جهت انجام گشت‌زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. تعدادشان نه نفر بود که قرار بود دو نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود.
 
در یک قایق، اکیپ فیلم برداری از عملیات متشکل از کریمی، محمدیها و حشمت الله رسولی و در قایق دیگر هم شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی سوار بودند. در ناوچه طارق هم سرداران شهید مهدوی، بیژن گُرد، مجید مبارکی و غلامحسین توسلی بودند. فرمانده‌ی عملیات نیز سردار شهید مهدوی بود. پس از مدتی حرکت، به ساحل جزیره فارسی می رسند و وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایق های خود منتقل می کنند. پیاده می شوند و در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا می آورند.
 
هنوز مغرب بود و سرخی مغرب در کرانه‌ی باختری آسمان، کماکان خودنمایی میکرد. در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه را متوجه خود می سازد. رادار پایگاه فرماندهی از سوی بالگردهای آمریکایی هدف قرار گرفته و منهدم شده بود. ارتباط ناوگروه با مرکز به کلی قطع شد و بیسیم در دست «نادر» جان داد.
 
لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 متعلق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود می بینند. این نوع بالگردها بسیار کم صدا هستند و در صحنه‌ی گیر و دار نظامی غالباً موقعی می توان پی به وجود آنها برد که دیگر با اشراف کامل به بالای سر هدف رسیده باشند.
 
سردار شهید مهدوی بلافاصله نیروهای تحت امر خود را جهت انجام عملیات مقابله به مثل فرا می خواند. هنوز دقایقی از انهدام رادار فرماندهی نگذشته بود که قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکایی‌ها قرار می گیرد. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک می شود که به هدف اصابت نمی کند و به درون آب فرو می رود.
 
بالگردها نیز با شدت ، شروع به تیراندازی می کنند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدت در تب و تاب این می افتند که بالگرد را بزنند. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفق می شود با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر سازد.
 
بالگرد، با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده می شود. شب تاریک از انفجار این بالگرد، چون روز روشن می شود و پشت دشمن به لرزه در می آید و امواج قدرت ایمانِ نیروهای اسلام، آنان را سخت به وحشت می اندازد. همگی با همه‌ی وجود صلوات می فرستند.
 
سرداران شهید گرد و توسلی فریاد می زنند که دومی را شلیک کن. در این اثنا قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار می گیرد. تعداد خفاشهای پرنده دشمن کم نبود و هریک از سویی به سردار شهید مهدوی و همرزمانش، حمله ور شده بودند. بسیاری از یاران نادر همچون سردار شهید توسلی که در حیات دنیوی همدیگر را برادر خطاب می کردند، در برابر چشمانش پرپر می شوند. حالا دیگر تنها ناوچه‌ی طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند.
 
نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهر شهدا از آب برمی آید. لذا به اتفاق بیژن، هم با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلیک می کردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمی ها از آب بودند. آنها با همه‌ی توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند لذا به صورت مداوم، آسمان منطقه را با دوشکا آتش‌باران می کردند تا فضا ناامن شود و بالگردهای آمریکایی نتوانند به آنها نزدیک شوند. اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود.
 
نادر و بیژن همچنان مردانه به مقاومت سرسختانه در مقابل آمریکایی های تا بن دندان مسلح ادامه می دهند. دشمن، همه شناورها و تجهیزات ناوگروه را زده بود و نادر و بیژن و چهار نفر دیگر، در حالیکه خود را با ترکش تهی مییابند، پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن می‌افتند.
 
دستگیری نادر برای دشمن بسیار با اهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا درباره‌ی نادر می پرسند. دست و پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته می شود ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمی‌کند و همچنان مقاومت می نماید.
 
هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشه‌ی ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه های وحشیانه‌ی دشمن قرار می گیرد و سینه اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می رسد.
 
رادیو در اخبار ساعت 8 بامداد، خبر هدف قرار گرفتن قایق‌های سپاه توسط امریکایی ها را اعلام می‌کند. اما برادر شهید، از قبل خـبردار شده بود. او می گوید: «ساعت 8 شب بود که بچه های سپاه برایم خبر آوردند که ناوچه و قایق‌ها را زده اند. با شنیدن خبر، خیس عرق شدم و همانجا دلم گواهی داد که کار برادرم تمام است.» تا مدت شش روز، اطلاع دقیقی از سرنوشت شهید مهدوی و همرزمانش وجود نداشت. این شش روز برای خانواده شهید و دوستان و همکارانش بسیار سخت گذشت.
 
سردار شهیدمهدوی در همان شب نبرد با امریکایی ها به شهادت رسیده بود اما شش روز گذشت تا در این باره یقین حاصل شود. بالاخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید.
 
سردار فتح الله محمدی فرمانده وقت منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در هنگام تحویل اسرا و پیکرهای مطهر شهدا در مسقط حضور پیدا کرده بود. او می‌گوید: «به ما گفتند که بیایید معراج شهدای تهران برای شناسایی شهدا. من رفتم و به محض دیدن جنازه نادر، مثل اینکه آب سردی روی آتش وجودم ریخته باشند، یک دفعه آرام شدم. آن شش روز بر من سخت گذشت. با دیدن جنازه برادرم، آرامش پیدا کردم و همانجا گفتم: حسین جان! جز این، از تو توقع نداشتم؛ درستش همین بود؛ الحمدلله.»
 
آنچه که از ظاهر پیکر شهید مشاهده گردید، این است که امریکایی‌ها سینه آن عزیز را با میخ های فولادی بلند سوراخ کرده و پس از آن یک تیر به بازو یک تیر به قلب و یک تیر به سجده گاهش زده و بدین‌گونه تحت شکنجه های قرون وسطایی شهیدش کرده بودند.
 
جنازه مطهر شهید با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن در مقابل لانه جاسوسی امریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیکر پاک شهید مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم تشییع شد و پس از آن جهت خاکسپاری به زادگاهش روستای بحــیری بازگشت.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/18:: 8:33 عصر     |     () نظر

شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا، مجموعه سرمایه گذاری خصوصی است که این روزها انتشار اخبار سوء استفاده‌های عجیب و نجومی مؤسسان آن از مجموعه بانکی کشور که رسانه‌ها رقم آن را تا 3000 میلیارد تومان برآورد کرده‌اند، همه را شگفت‌زده کرده است.

این در حالی است که اسناد به دست آمده توسط خبرنگار رجانیوز پیرامون سفارش برخی از وزرای دولت دهم به بانک مرکزی برای افزایش سقف اعتباری شرکت‌های زیرمجموعه این گروه اقتصادی، سوالات مختلفی را از نحوه نفوذ و سفارش‌های پشت پرده برای این شرکت به وجود آورده است.

دو سند به دست آمده توسط خبرنگار رجانیوز، حاکی از نامه‌نگاری وزیر وزارت وقت بازرگانی با رئیس کل بانک مرکزی، برای افزایش سقف اعتباری یک میلیارد دلاری در بانک ملی برای یکی از شرکت‌های اقماری گروه امیرمنصور آریا و همچنین مستثنی شدن یکی دیگر از این شرکت‌های اقماری از شمول بسته سیاستی- نظارتی شبکه بانکی در سال 89 شده است.

این در حالی است که شگرد شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیر منصور آریا که برادران امیرخسروی موسسان آن را تشکیل می‌دهند، تاسیس شرکت‌های اقماری و فعالیت گسترده اقتصادی به‌واسطه این شرکت‌ها و با استفاده از ارتباطات گسترده خود بوده است.

در همین حال، مهدی غضنفری وزیر وقت بازرگانی با صدور درخواست نامه‌ای به محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی، از وی درخواست کرده است که با توجه به اینکه شرکت "تجارت گستران منصور" از شرکت‌های اقماری موسسه امیرمنصور آریا، به عنوان مباشر وزارتخانه متبوعش در امر تامین گوشت قرمز، مرغ، کنجاله سویا و ذرت نزد بانک ملی به شمار می‌رود وبا توجه به اینکه سقف اعتباری تخصیص یافته برای این شرکت نزد بانک ملی تکمیل شده و به اتمام رسیده است، بانک مرکزی با گشایش اعتبار مجددی به سقف یک میلیارد دلار خارج از سقف اعتباری موجود در بانک ملی برای این شرکت موافقت کند. متن این درخواست به شرح زیر است:

جناب آقای دکتر بهمنی

رئیس کل محترم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم

از آنجا که شرکت تجارت گستران منصور، مباشر این وزارتخانه در امر تامین گوشت قرمز، مرغ، کنجاله سویا و ذرت نزد بانک ملی می‌باشد و از طرفی سقف اعتباری مجاز برای این شرکت موصوف در بانک مذکور تکمیل گردیده، لذا خواهشمند است دستور فرمایید تا سقف یک میلیارد دلار بنام شرکت فوق خارج از سقف اعتباری موجود در بانک ملی ایران، گشایش اعتبار صورت گیرد.

مهدی غضنفری

رونوشت:

جناب آقای دکتر خاوری مدیرعامل محترم بانک ملی ایران، خواهشمند است با توجه به سوابق دستور فرمایید مراتب مورد اقدام قرار گیرد. بدیهی است مجوز لازم برای افزایش سقف اعتبار شرکت مذکور در اسرع وقت از طریق مراجع ذیربط اخذ و ارائه خواهد شد.

این در حالی است که غضنفری در نامه‌ای دیگر، به رئیس بانک مرکزی، از وی خواسته است که شرکت "نهان گل"، یکی دیگر از شرکت‌های اقماری امیرمنصور آریا، که باز هم به عنوان مباشر وزارت بازرگانی در خصوص ذخیره‌سازی کالاهای اساسی معرفی شده است، جهت اخذ تسهیلات، از بسته سیاستی ـ نظارتی شبکه بانکی کشور مستثنی شود.

غضنفری در این نامه نوشته است:

جناب آقای دکتر بهمنی

رئیس کل محترم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم

با عنایت به مصوبه شورای عالی پول و اعتبار مورخ 30/6/1389 در خصوص اصلاح مواردی از ضوابط سیاستی ـ نظارتی شبکه بانکی کشور، نظر به اینکه شرکت نهان گل به عنوان مباشر وزارت بازرگانی در خصوص ذخیره سازی کالاهای اساسی به بانک ملی ایران جهت اخذ تسهیلات معرفی گردیده و با توجه به بررسی و اعلام بانک مذکور مبنی بر اینکه شرکت یاد شده مشمول تبصره‌های (1) و (2) ماده 18 بسته سیاستی ـ نظارتی شبکه بانکی می‌باشد. خواهشمند است جهت مستثنی شدن شرکت فوق از ضوابط بسته مزبور دستور اقدام لازم صادر فرمایید.

مهدی غضنفری

دستور بهمنی بر این نامه:

(فوری)

باسمه تعالی

جناب آقای دکتر پورمحمدی

باسلام

لطفا تلفنی وضعیت بدهی و تعهدات نهان گل از بانک ملی استعلام شود. و همچنین میزان تسهیلات پرداختی با سررسید آن. 30/ 8/89

این در حالی است که بررسی‌های خبرنگار رجانیوز حاکی از آن است که محمد رضا رژیمند عضو هیات مدیره شرکت توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا نائب رئیس هیات مدیره شرکت تجارت گستران منصور است.

موسسه حسابرسی و خدمات مالی آریا نیز به عنوان بازرس شرکت نهان گل به ثبت رسیده است.

رجانیوز با خودداری از هرگونه گمانه زنی مبنی بر تلاش برای ایراد اتهام، با وجود این توصیه نامه‌ها و اذعان وزیر وقت بازرگانی مبنی بر مباشرت دو شرکت از شرکت‌های گروه امیر منصور آریا برای این وزارتخانه در امر واردات کالاهای اساسی پاسخ سوالات زیر را به عنوان سوالاتی اساسی از وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت خواستار است:

1. مجموعه آریا با کدام صلاحیت یا پشتوانه و توصیه‌نامه موفق به اخذ جایگاه مباشرت وزارت بازرگانی در امر واردات کالاهای اساسی برای تنظیم قیمت‌های در بازار شده‌ است.

2. آیا توصیه وزیر محترم به رئیس بانک مرکزی برای افزایش سقف اعتبارات این شرکت نزد بانک ملی به مبلغ ریالی هزار میلیارد تومان، خارج از سقفی که پیش از این نزد بانک ملی برای شرکت تجارت گستران منصور در نظر گرفته شده بوده است، با علم به وضعیت مالی شرکت و عدم امکان تامین وثیقه از جانب این شرکت از یک سو و نیاز  بسیاری از واحدهای تجاری و تولیدی به مبلغی بسیار کمتر از این برای جلوگیری از ورشکسته شدن صادر شده است؟

3. ملاک وزیر وقت بازرگانی برای انتخاب یک شرکت به عنوان مباشر این وزارتخانه در امر واردات تنظیم بازار و درخواست از بانک مرکزی برای افزایش سقف اعتباری شرکت‌ها چیست؟

4. آیا هر شرکتی می‌توانسته به‌عنوان مشاور وزارت بازرگانی از چنین توصیه‌هایی برخوردار باشد و یک تولید کننده سالم که افتضاحات مالی گروه امیر منصور آریا را ندارد، می‌تواند در سیستم چنین رشدی کند؟

5. آیا توصیه وزیر بازرگانی متعاقب توصیه یک مقام دیگر بوده است یا وی رأساً تشخیص داده که باید چنین توصیه‌ای بکند؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/18:: 8:28 عصر     |     () نظر

سردمدارن رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بزرگترین حامیان جریان فتنه برای زنده نگه داشتن و حمایت مجدد از جنبش فتنه انگیز سبز چندی پیش در نشست شورای امنیت ملی اسرائیل به اتفاق آرا برای در تنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی اقدام به اعطای پناهندگی به میرحسین موسوی و مهدی کروبی کردند.


 


 


سردمدارن رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بزرگترین حامیان جریان فتنه برای زنده نگه داشتن و حمایت مجدد از جنبش فتنه انگیز سبز چندی پیش در نشست شورای امنیت ملی اسرائیل به اتفاق آرا برای در تنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی اقدام به اعطای پناهندگی به میرحسین موسوی و مهدی کروبی کردند.


 


به گزارش عصر امروز ،با در هم شکستن آخرین تحرک فتنه گران در 25 بهمن 89 توسط امت حزب الله و ایجاد حبس خانگی سران فتنه ، سردمدارن رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بزرگترین حامیان این جریان برای زنده نگه داشتن و حمایت مجدد از جنبش فتنه انگیز سبز چندی پیش در نشست شورای امنیت ملی اسرائیل به اتفاق آرا برای در تنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی اقدام به اعطای پناهندگی به میرحسین موسوی و مهدی کروبی کردند.


 


در همین راستا روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در مطلبی تحت عنوان "اسراییل ناجی سران جنبش سبز می شود " نوشته است که اخیرا در نشست شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی بر دادن پناهندگی به سران جریان سبز اتفاقا نظر حاصل شد و مقامات اسراییلی به این نتیجه رسیده اند که حمایت از موسوی و کروبی و دادن پناهندگی سیاسی به آنها می تواند رژیم ایران را در تنگنای سیاسی قرار دهد .


 


این روزنامه به زعم خود افزوده است که باید کشورهای آزاده برای نجات موسوی و کروبی از توان سیاسی و دیپلماتیک خود استفاده کنند یکی از این راهبردها دادن پناهندگی و پذیریش سران جریان سبز در کشورشان است.


 


نویسنده این روزنامه صهیونیستی مدعی شده است که با حمایت از سران جنبش سبز و اعمال فشار آمریکا به رژیم تهران می توان امیدوار بود که این رژیم(جمهوری اسلامی) تضعیف شود.


 


روزنامه فوق در خاتمه به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده است در پذیرش سران جنبش سبز ایران همچون اسراییل اعلام آمادگی کنند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/12:: 9:29 عصر     |     () نظر
انتقاد مجدد احمدی‌نژاد از آنچه که هجمه به پاک‌ترین فرزندان ملت می‌خواند/ سکوت می‌کنم

 

رییس جمهوراظهارداشت: اینجا ایران است، جایی که چشم همه مستضعفین، مظلومان،‌ آزادی خواهان و عدالت طلبان به آن است و دولت برای آنکه وجهه ایران اسلامی در دنیا تخریب نشود، در مقابل همه هجمه ها سکوت می کند و کار و تلاش برای ساختن کشور را به پاسخگویی به فضاسازی‌ها و تبلیغات ترجیح می دهد.

دکتر محمود احمدی‌نژاد ظهرسه شنبه در اجلاس سراسری استانداران در محل وزارت کشور با بیان این‌که امروز به هر کجای کشور و به هر حوزه ای که بروید، شاهد فعالیت و تلاش گسترده برای سازندگی کشور خواهید بود، گفت: کارهایی را که در این دولت برای سازندگی کشور انجام شده است، در هر حوزه‌ای با گذشته مقایسه کنید، افتخار آفرین است.

رییس جمهور به وجود فضای نشاط و امید در کشور اشاره کرد و افزود: امروز امیدواری به کار و تلاش در کشور بی نظیر است و انگیزه قابل توجهی برای سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی بوجود آمده و یک جهت واحد برای سازندگی کشور ایجاد شده است که بی شک این یک موهبت الهی است.

احمدی نژاد با تاکید بر لزوم قدردانستن لحظات و ثانیه‌های فرصت خدمتگزاری اظهارداشت: شیاطین به دنبال ضایع کردن فرصت‌ها هستند، لذا باید همه به این نکته واقف باشند که استفاده مناسب از فرصت‌هاست که کشور را می سازد.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، احمدی نژاد کشور را نیازمند کار عالمانه، پیگیر و صادقانه عنوان کرد و ادامه داد: هر کاری که در فضایی غیر الهی انجام شود، چیزی جز وهم و خیال نیست و ارزشی ندارد؛ دستاوردهای بزرگ و حقیقی جز از مسیر کار سخت به دست نمی آیند.

رییس جمهور خاطرنشان کرد:‌ جمهوری اسلامی برپا شد تا حکومت اسلام، عدالت، پاکی، صداقت و ایستادگی بر حق، اصول و ارزشهای الهی و انسانی برپا شود، نه بده بستان ها و لاپوشانی هایی که برخی اصرار دارند به کشور تحمیل کنند. در حکومت اسلام ارزش آبروی یک مومن بالاتر از ارزش خانه خدا است و شاید بتوان با غوغاسالاری دولت را متهم کرد، اما یقیناً حساب و کتاب الهی و روز قیامت با آنچه در دنیا وجود دارد متفاوت است.

احمدی نژاد گفت: اگر کار برای خدا باشد یقیناً شکست در آن راهی ندارد؛ چرا که ذات این نوع کار پیروزی است و حضرت امام خمینی (ره) آمد تا این درس را بدهد و حکومت ولایت هم معنایش همین است که همه باید برای خدا کار کنند.

رییس جمهور با اشاره به برخی فضاسازی ها علیه دولت اظهار داشت: بنده از ابتدا هم اعلام کردم برای این قدم در میدان گذاشته ام که حلقه های بسته مدیریتی را بشکنم و آرمان های فراموش شده ای را که بعضاً در داخل و خارج کشور به تمسخر گرفته می شد، احیا کنم و از ابتدا هم معتقد بودم که تنها مشکل کشور انحراف از ارزش ها و اصول انقلاب است و طبیعی است که این حرف ها مخالف دارد و مخالفان هر چه در توان داشته باشند، برای از میدان خارج کردن ما عملیاتی خواهند کرد.

احمدی نژاد تصریح کرد: کسانی در مقابل ما صف کشیده و ما را به انحراف متهم می کنند که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از مدیریت آنها بر جامعه است و حالا ما را به انواع و اقسام تهمت ها متهم می کنند.

رییس جمهور با اشاره به سیل اتهام ها علیه دولت و اعضای آن خاطرنشان کرد: من به دنبال دفاع از کسی نیستم، و سکوت را برای منافع کشور ترجیح می دهم، اما معتقدم خدا از بندگان خود دفاع خواهد کرد و هجمه هایی را که فراتر از نقد، ظلم به دولت و پاکترین فرزندان ملت است، بی پاسخ نخواهد گذاشت.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/7/12:: 9:5 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >