سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه خوب گوش دهد، زود بهره برد . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

بعثت آخرین سفیر الهی در 27 رجب سال 610 میلادی در سرزمین مکه و در بین اشراف قریش صورت می‌گیرد. رسول خاتم که برای تبلیغ دین خدا با مشکل مواجه است، می‌گوید: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهید، از تبلیغ رسالتم دست برنخواهم داشت ...

طفل نوظهور اسلام تا سه سالگی مخفیانه و پنهانی روزگار سپری کرد و وقتی به کودکی نوپا بدل شد، نیز هیچ‌کدام از فشارهای فقر، گرسنگی، رنج، شکنجه، تهدید، ریگ‌های داغ بیابان، شکمبه گوسفند و شتر، سوءقصد و ... او را از پا نینداخت ...

کودک، تازه پا به 7 سالگی گذاشته بود که با دره‌ای آشنا شد به نام شعب ابی‌طالب. این دره نیز سه سال شاهد گرسنگی و رنج و تعب سفیر اسلام و خانواده‌اش و اندک مسلمانانی بود که ندای پیک حق را لبیک گفته بودند، اما ... تاب آورد و خم به ابرو نه!

هجرت را به امر خدا پیش پای خود دید. باز هم در فراق خانه و کاشانه در شهری غریب به زندگی و سازندگی پرداخت و پا پس نکشید که هیچ، اندکی بعد مکه را فتح کرد و چه خون‌ها که در میدان مبارزه و جهاد بر زمین ریخت و با آن نهال وجود خود را آبیاری کرد تا به غدیر رسید و تناور شد ...

و مدتی بعد ...

پیامبر آخرالزمان به سوی معشوق پر می‌کشد و می‌مانند تربیت‌یافتگانی که از ساحت قدسی رسول وحی، درس زندگی گرفته بودند و باید امتحان پس می‌دادند ...

عامه مردم خود را به خواب زدند تا درندگانی گرگ‌صفت از پوست میش بیرون بیایند و به طمع گوسفندانی پَروارتر به جان دین خاتم بیفتند و مسیر تاریخ را از صراط مستقیم نبوی و علوی منحرف کنند تا آخورشان پُربارتر گردد ...

اولی و دومی و سومی نامسلمان نبودند! کافر نبودند! محارب نبودند! یار رسول خدا صلی الله بودند اتفاقا! ساده‌زیست هم بودند زمانی، اما ... اما مزه داده بود دنیا زیر دندان‌شان! آن هم چه مزه‌ی خوش‌مزه‌ای!

مخالفت با حکومت علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام و غصب حکومت وی و دشمنی و سب او و خاندانش از همین‌جا شروع شد ...

مزه دنیا ... مال دنیا ...

بیست و پنج سال بعد علی‌بن‌ابی‌طالب فرمود: اگر به خلافت برسم، آن‌چه از بیت‌المال مسلمین برده‌اید، به خزانه برمی‌گردانم؛ حتی اگر کابین همسران‌تان کرده باشید ...

و این بود راز بغضی که از پسرعم پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم در دل مسلمانان ماند تا روزی به سرخی عاشورا آن را بر بدن مطهر نوه همان پیامبر خالی کنند تا مگر به حکومت ری برسند ...

* * *

قرن‌ها بعد مسلمانانی آخرالزمانی‌تر از یاران صدیق پیامبر آخرالزمان، به رهبری پیامبر‌گونه سیدی از تبار نور، از زیر فشار فقر و گرسنگی و شکنجه طاغوت سربلند کردند تا با تمام توان و توشه خود، دین خدا را یاری کنند و حالا دیگر می‌دانستند یاری دین خدا فقط با شرافت ممکن است و با اشرافیت نسبت عکس دارد؛ چراکه پیر مرادشان گفته بود:

 «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست و آن‌ها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد. با الفبای مبارزه بیگانه‌اند و آن‌هایی هم که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند، آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آن‌هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقراء و متدینین بی‌بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند. ما باید تمام تلاش‌مان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»1

مرشد مسلمانان آخرالزمان به مسؤولین و خواص جامعه نیز تذکرات و تنبهاتی داده بود:

«به شما آقایان عرض می‌کنم که توجه به این معنا داشته باشید. این مقامات بعد از چند روزی دیگر تمام می‌شود. آن‌هایی که در اریکه قدرت‌های بزرگ بودند، بعد از چند روز تمام شد. آن‌هایی هم که به درویشی و قناعت زندگی کردند، آن‌ها هم تمام شد. این امور تمام می‌شود، آن چیزی که هست، ما در حضور حق تعالی هستیم و ثبت است در نامه اعمال ما همه امور. همه خلجانات نفسانی و ما باید فکر آن‌جا باشیم ....»2

و اکنون نیز که مسؤولیت خطیر رهبری جامعه اسلامی با امام خامنه‌ای حفظه الله است، نیز این رهنمودها هم‌چنان ادامه دارد ...

«از جمله   چیزهایى که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند مى‏کند، نمود اشرافی‌گرى در   مسؤولان بالاى کشور است؛ از این اجتناب کنید. اشرافی‌گرى دو عیب دارد؛ عیب دومش از   عیب اوّلش بزرگ‌تر است. عیب اوّلِ اشرافی‌گرى، اسراف است – اشرافی‌گرىِ حلال را   مى‏گوییم؛ یعنى آن چیزى که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر   است و آن این است که فرهنگ‏سازى مى‏کند؛ یعنى چیزى براى مسابقه دادن همه درست   مى‏کند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش دارند.»3

و در آخر باید گفت:

آهای نمایندگان مسلمان مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران!

تاریخ فقط برای خواندن نیست، برای عبرت گرفتن هم هست ...

بدانید و به هوش باشید که اسلام، در فقر پا گرفت و در طمع مسلمان‌نماها به خون نشست ...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 90/9/1:: 3:15 عصر     |     () نظر