ما همگی مجیدیم!
اندر احوالات اسطوره جنبش سبز دانشجویی!؟
بعد از افتضاح لیدر دانشجویان سبزپوش و "اسطوره مقاومت جنبش دانشجویی"!؟ و فرار با لباس زنانه از دانشگاه، گام جدیدی برای شستن این لکه ننگ از پیشانی سبزپوشان آغاز شده است.
در این حرکت جدید سبزپوشان فتنهگر قرار است در حمایت از "مجید توکلی" همگی لباس زنانه پوشیده و روسری بر سر نمایند و عکسهای خود را در وبلاگها و سایتهایشان منتشر کنند تا بیش از پیش ماهیت هواداران سرسبز آقای موسوی و کروبی را برملا سازند.
همچنین کمپینی با عنوان کمپین "مردان باحجاب" برای آزادی مجید توکلی ، آغاز به کار کرده است که همه "علاقمندان تغییر جنسیت" میتوانند در آن عضو شوند!؟
هرچند پیش از این در بین سبزپوشان پوشیدن لباس مردانه توسط زنان مرسوم بوده!، اما حضور مردان سبزپوش با آرایش و لباس زنانه، آخرین اقدام قابل توجه! این جریان در تعریف هویت فتنه سبز می باشد.
البته ناگفته نماند این "اقدام سیاسی - انقلابی"!؟ سبزپوشان پیشینه تاریخی نیز داشته و پیش از این ابوالحسن بنی صدر نیز که خود را رئیس جمهور قاطبه ملت می دانست! توانست با سربلندی و موفقیت(با آرایش کامل زنانه) از کشور بگریزد. همچنین با مروری بر تاریخ اسلام اقدام عمروعاص در خلع سلاح کردن امیرالمومنین(ع) در جنگ تاریخی صفین را نیز میتوان از جمله این "اقدامات نامتقارن" جنبش سبز دانست!!!
در این بین سران خارج نشین کودتای مخملین که وضع را خیلی وخیم دیدهاند به سرعت وارد معرکه شده و در حمایت از دوجنسه جنبش سبز، دست به قلم بردهاند. به عنوان نمونه "حمید دباشی" از آمریکانشینان حامی موسوی در نوشته ای ضمن حمایت از توکلی ماهیت ضداسلامی خود را به خوبی آشکار میکند و مینویسد:
«افتخار میکنم که روسری مادر مرحومم را سر کردهام. همان روسری که در ایران به زور سر زنم کردند. همان روسری که اگر خواهران من در اروپا سر کردنش را انتخاب کنند، تحقیر خواهند شد. و همان روسری که ابتذال عقبافتادهای که الان بر ایران حکومت میکند، فکر میکند اگر آن را سر مجید توکلی کند، تحقیرش کرده است - او امروز نزد ما عزیزتر و شریفتر از هر زمان دیگری است. ما، همه، مجید توکلی هستیم - و ما مردان ایرانی خیلی دیر داریم این کار را میکنیم. اگر ?? سال پیش این کار را کرده بودیم، یعنی زمانی که روسری به آن دسته از خواهران ما که نمیخواستند آن را بر سر کنند تحمیل شد، شاید امروز در این وضع نبودیم.»
بعد از گذشت چند روز از دستگیری "اسطوره جنبش سبز دانشجویی!" همه منتظرند تا در حمایت از وی، تصاویر زیبای عطاالله مهاجرانی, دکتر سروش, محسن سازگارا, محسن کدیور، علی افشاری، و دیگر سران سبزپوش داخلی و خارجی را در هیبت جدید زنانه ببیند!
نکته جالب آخر اینکه یکی از "مردان باحجاب" حامی موسوی در فیس بوک چنین نوشته است: «اگر کسی از ما را حتی لخت در کوچه ها بچرخانید، ما نیز لخت میشویم.»!
* * *
چه به جا و حکیمانه امام سجاد(ع) فرموده اند:
الحمدلله الذی جعل اعداءنا من الحمقا
خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد.
اون هم از نوع سبزش!؟
* * *
عکس استاد دانشگاه کلمبیا دکتر حمید دباشی از علاقمندان به موسوی و کروبی:
عکس افتخار آمیز نیک آهنگ کوثر، کاریکاتوریست ابله حامی موسوی:
منتظر عکس عطاالله مهاجرانی, دکتر سروش, محسن سازگارا, محسن کدیور، علی افشاری، و دیگر سران سبزپوش داخلی و خارجی در هیبت جدید زنانه باشید!...
کلمات کلیدی:
ساختارشکنان به راهبرد عبور از امامخمینی(ره) رسیده اند
ماجرای فتنه اخیر این روزها عمق خود را از دیدهها میگذراند: چه عوام، چه خواص.
ماجرای فتنه اخیر این روزها عمق خود را از دیدهها میگذراند: چه عوام، چه خواص.
غبارها و حجابهای فرونشسته از قیل و قال اهل مغلطه و مریدان لشکر وسوسه، اینروزها میدانی را فراروی ملت گشاده که پرچم سوارانش به «یاران» میماند و رجزهایشان به آشنایان. اینان مدتهاست که از «نامها» میگویند بی آنکه «نشانههایی» از دل سپردگی به یار داشته باشند. میغرند و میخروشند و فریادها بر میآورند اما دیگر شوری برنمیانگیزند.
ماجرای امروز سپهر سیاسی کشور، بیتردید اینگونه است. کسانی که برای حضور در قدرت خود را مسلح و مزین به گفتمان امام و انقلاب میکردند، زمانی که قدرت را از کف رفته دیدند، همچنان از امام(ره) گفتند ولی دریغ از اینکه منش و روشش را تداعی کنند. وقتی اینان از همنشینی با کسانی که همکیش سیاسی خود و انقلاب نبودند سخن به میان آوردند گرچه انتقادات از شیوه ناخوش آنان به میان آمد ولی این روش را چتری برای همه تعریف کردند. از انقلاب گفتند و مطرودان انقلاب را به یاری گرفتند، آرام آرام متاع خود را بر آفتاب فکندند، قانون را به لبه فراموشی سوق دادند و جمله پیر فرزانه انقلاب را به فراموشی که: «غلط میکنی قانون را قبول نداری».
بعد از انتخابات نیز گذرگاهها را به تئوری «پارلمان خیابانی» آلودند. غفلت از پایههای نظام را با تئوری «پرندگان گردن چرخان» توجیه کردند و از «شورش خودی علیه خودی» به مثابه یک شکاف اجتنابناپذیر سخن راندند.
سران بیپر، مشتهایشان را گره کردند، نبض حادثه را در دستان خود میدانستند، طغیان کردند، ماه صیام را به پیش کشیدند، در روز ماندگار پیر جماران، «روز قدس»، از ایدئولوژی نظام عبور کردند، حاصل تلاشها و تدبیرهای او برای جهان اسلام را به متاعی ناچیز فروختند و سد سعادت و حجاب هدایت را برای خود و یارانشان به ارمغان آوردند.
ماجرای امروز اینان در این روش و منش متوقف نشد؛ نیات و خواستهایشان سرانجام لوح ملفوفشان را درید و عبور از امام هویت بخش را بروز دادند. ولایت را منحصر به سالهای 60 کردند، جبهه و سنگرهایی فراخ گشودند و عقدهگشایان را در آن جای دادند. تئوریهایشان نیز کاملاً مشخص بود:
- خروج از سلسله مراتب
- طغیان علیه حاکمیت
- قیدگریزی و ضدیت با نظم موجود
- قیام در شرایط برای موقعیت
- انتشار اندیشه شورشی برای نتایج فوری
- در انداختن جنگ با کلام و جنگ قرائتها از دین و قانون
- هدایت اعتراضهای مختلف سیاسی، اجتماعی، قومی و. . .
بیتردید این تئوری بود که از اعماقش«خلق مناسبت» برای بهرهگیری ظهور پیدا کرد. جمعها و جمعیتها به فراخور، به بستری برای تنشآفرینی و ایجاد فشار بر نظام و نظم موجود تبدیل شد و ساختارشکنیها برای تعریف وضعیتی جدید در دستور کار قرار گرفت.
روشهای این سران فتنه اما هرچه نبود، یک موقعیت شورش در چتر گسترده آنان را فراهم آورد. باورها؛ ارزشها و هنجارها به چالش کشیده شد و در آخرین اقدام به ساحت آن پیر فرزانه، بنیانگذار فرهیخته نظام جسارت شد.
این اقدام که بی گمان یک مصیبت بود با اشتباهی بزرگتر از سوی آنان مواجه شد. به جای آنکه عمل و کنش ناهنجار را محکوم کنند،خود به تئوری توهم دست یازیده و این اقدام را مشکوک جلوه دادند و به جای محکومیت، ترجیح را به پاک کردن صورت مسأله دادند. هنجارشکنیهای موجود را تأیید کردند اما اهانت به ساحت رهبر کبیر انقلاب را هرگز!
این ماجراها اما در دل خود چه مواردی را قابل تأمل میسازد؟ خواهیم گفت.
1-اگر امروز به راحتی ساختارشکنی میشود، به اصول و پایههای نظام جسارت میشود بی گمان باید راز آن را در اقدامات و کنشهای افرادی دانست که برای رسیدن به مرکب قدرت از هر اهرمی استفاده کردند.
وقتی جمعیتی را به خیابان کشیده و قبح اردوکشیهای خیابانی را شکستند، کوتاه نیامدند، مسیر شعارها را به سوی قلب نظام متوجه ساختند و با قانونشکنیهای خود سنگر جدیدی را برای معاندان قسم خورده انقلاب فراهم آوردند.
اقدام این افراد در این زمینه بویژه در اهانت به ساحت امام امت(ره) نمیتواند از دو سناریو خارج باشد.
الف- این اقدام به شکل خودساخته صورت گرفت تا رادیکالیسم در دو قطب اتفاق بیفتد. در این روش وقتی آخرین پردهها نیز مصونیتی از اهانت نداشته باشند برای طرف ساختارشکن، فضای بازتری فراهم آورده و قطب مخالف نیز برای صیانت از آن به روشهای رادیکالتری متوسل میشود. در این حالت عمق ماجرا عبور از نظام و محاربه با آن میباشد.
ب- در سناریوی دوم اما، عدم مدیریت حامیان، به کنشی مخاطرهآمیز تبدیل شده و نبض حادثه از دستان آنان خارج شده است.
بی گمان درصورت درستی هر یک از این دو سناریو، عدم موضعگیری صریح سران فتنه در حوادث مختلف نسبت به هنجارشکنیها کمک شایانی به این مسأله کرده است.
2- محکوم کردن رسانه ملی به دلیل اطلاعرسانی در زمینه اهانت بزرگ به امام(ره) که از سوی برخی سران فتنه و مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) صورت گرفته بسیار تأمل برانگیز است. کتمان اقدام شنیع حامیان فتنه و محکوم ساختن رسانه ملی گرچه از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(ره) صورت گرفت اما این پرسشها را به جای گذاشت که: الف- آقای انصاری قائم مقام این موسسه، هنجارشکنی علیه مقامات نظام را تأیید کردهاند اما چرا نسبت به محکومیت آن اقدامی نمیکنند؟ آیا این مؤسسه از بیبصیرتی رنج میبرد و یا اینکه توهین به مقام ولایی کشور در منظومه فکری ایشان چندان مهم به نظر نمیرسد. ایشان چرا توهین به اصول و پایه نظام را تنها در حد یک هنجارشکنی تنزل داده و اصولاً چرا در این زمینه موضع نشان نمیدهند.
ب- آقای انصاری چرا شرایطی را که منجر به این ساختارشکنی شده منقطع و گسیخته از هم دانسته و عاملان شکلدهی این مسأله را با همان صحیفه ماندگار امام (ره) تطبیق نمیدهند.
ج- اصولاً چرا ایشان عمل اظهر من الشمس توهین به امام راحل را کتمان کرده و سخن از گزارش نشدن این موضوع به میان میآورند. راستی منابع آنان برای خبرگیری در این زمینه چه بوده است؟
3- خشم ملت انقلابی نسبت به توهین به رهبر کبیر انقلاب بیگمان حاصل اقدامات قانونگریزانه موسوی و سایر همدستانش میباشد. آنها به وضوح نشان دادند که برگ دیگری از ساختارشکنیهای جریان اصلاحات را به منصه ظهور رساندند اگر در سالهای حاکمیت دوم خردادیها از به بایگانی سپردن اندیشههای امام(ره) سخن به میان میآمد امروز تمثال ایشان توسط دستهای ناپاک پاره میشود. اما اینان باید بدانند بادی که امروز کاشتند بیشک همین روزها از آن طوفان درو میکنند.
کلمات کلیدی:
فارس:این سند همان پیوند بی بدیلی است که جان های ما و پدران ما با روح حضرت روح الله دارد و هیچ مزدور مشرکی نمی تواند خللی به آن وارد نماید.
به دنبال اهانت رذیلانه گروهی از خودفروخته گان به تمثال مبارک حضرت امام به بهانه 16 آذر 88 ، به دنبال مطلبی می گشتم که هم تسلای دلم باشد و هم آرامبخش قلوب همه آنان که قلبشان از این جسارت بی سابقه مجروح شد و هم پاسخی دندان شکن به همه بی مایه گان و لامذهبانی که حیات ذلت بار خود را جز در گرو مرگ «نهضت امام خمینی » و راه او نمی بینند. از قضا گذارم به بهشت زهرای تهران افتاد و در قطعه 24 توفیق زیارت مزار شهیدی نصیبم گشت که گمشده خود را روی سنگ مزار او یافتم. آرامگاه مقدس شهید «حمید رضا طاهری» در قطعه 24 ، ردیف 32 ، شماره 23 قرار دارد. او در عملیات رمضان و در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسیده است. مادر این شهید عزیز هم در جریان کشتار حجاج بیت الله الحرام توسط نوکران بلافصل آمریکا ،خاندان کثیف سعودی به سال 1366 به شهادت رسیده بود. تصویر مزار این شهید را در بخش «عکس های مرتبط»(گوشه چپ صفحه) الصاق کرده ام. شما هم اگر بخوانید ان شاءالله آرامشی خواهید یافت. شهید مذکور در وصیت نامه خود درخواستی را مطرح کرده است که پس از شهائتش توسط خانواده اش به اجابت رسیده. این سند همان پیوند بی بدیلی است که جان های ما و پدران ما با روح حضرت روح الله دارند و هیچ مزدور مشرکی نمی تواند خللی به آن وارد نماید. شادی روح شهید «حمید رضا طاهری» و مادر شهیدش ، بانو «صفیه هاشمی طاهرآبادی» فاتحه ای بخوانید همراه با صلوات بر پیامبر اعظم(صلوات الله علیه).
*متن سنگ نوشته مزار شهید «حمید رضا طاهری» :
بسم رب الشهدا و الصدیقین
روی سنگ قبرم با خط درشت بنویسید:درود بر امام خمینی
مرگ بر دشمنان اسلام
مرگ بر آمریکا
ولادت : 1340
شهادت: 1361
شهید حمید رضا طاهری
فرزند محمد امین
این شهید نوجوان که نام او حمیدرضاست
شهرت او طاهری و کشته راه خداست
تا ندای رهبر دین را پی یاری شنید
از دل و جان گفت لبیک و شلمچه شد شهید
نام حمله رمضان ، فیض شهادت شاملش
هست سالار شهیدان تا قیامت یاورش
تیر ماه 61 در بیست و سوم شد شهید
زین شهادت سرفراز آند به کام خود رسید
*نشانی تربت پاک شهید:تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا(س)
قطعه 26 ردیف 32 شماره 23
کلمات کلیدی:
شبکه ایران: به دنبال اهانت حامیان مهندس میرحسین موسوی در روز دانشجو به ساحت امام خمینی(ره) و آتش زدن تصاویر ایشان موجی از خشم و اعتراض سراسر کشور را فرا گرفت بطوری که مراجع عظام تقلید از جمله حضرات آیات مکارم شیرازی و نوری همدانی، شخصیت های برجسته نظام، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تشکلهای دانشجویی، حوزههای علمیه و اقشار مختلف مردم با انتشار بیانیهها و تجمعات، این اهانت را محکوم کرده و خواستار محاکمه عاملان آن شدند با این حال در جلسه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ خبری از محکومیت این اقدام اهانت آمیز منتشر نشد.
حتی مخالفان فکری مکتب بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی هم انتظار داشتند که در پایان جلسه دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام، هتک حرمت امام روح الله محکوم شود. کاری که طی روزهای اخیر از سوی گروه های مختلف بویژه مجامع حوزوی و دانشگاهی انجام گرفت و بخش عمده ای از مباحث تریبون های نماز جمعه گذشته و رویدادهای پس از آن را به خود اختصاص داد.
این سکوت هنگامی شگفت آور می شود که به واکنش مجمع در ماجرای دو سال پیش یک سایت بی مایه و نه چندان مهم در توهین به نوه امام توجه کنیم آنجا که این سایت بخاطر انتخاب تیتری اهانت آمیز برای خبری مربوط به حجت الاسلام سید حسن خمینی محکوم شد. در آن زمان به تشخیص شخص رییس مجمع بخش عمده ای از وقت جلسه مجمع به این موضوع اختصاص یافت و این مسئله آنقدر بالا گرفت که در اثر فشار عصبی ناشی از آن، حجت الاسلام توسلی در همان جلسه از دنیا رفت.
اگر چه طی روزهای اخیر اعضای انقلابی مجمع تشخیص مصلحت نظام به صور مختلف اقدام جریان فتنه در هتک حرمت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را محکوم کرده اند با این حال در خبری که از جلسه دیروز منتشر شده سکوت محض مجمع تشخیص در برابر جسارت به بنیانگذار انقلاب مشاهده می شود. با توجه به موضع انقلابی اعضای مجمع هنوز مشخص نیست که جلسه دیروز مجمع با سکوت نسبت به مسئله هتک حرمت امام راحل سپری شده است یا دفتر رییس مجمع، ترجیح داده که جامعه از آن باخبر نشود.
اکنون این سئوال در افکار عمومی متبادر می شود که چرا مجمع تشخیص مصلحت نظام در برابر توهین به نوه امام ساکت نمی نشیند و پیراهن عزا به تن می کند اما در برابر هتک حرمت خود امام حتی یک کلمه به زبان نمی آورد؟
اگر چه خبری از اعتراض در جلسه دیروز مجمع به بیرون منتشر نشد اما در پاسخ به هتک حرمت امام خمینی(ره) حوزه های علمیه دیروز تعطیل شد و بسیاری از دانشجویان و دانشگاهیان سراسر کشور نیز کلاس های درس خود تعطیل کردند و ترجیح دادند به جای "سکوت"، فریاد بکشند.
کلمات کلیدی:
توهین به عکس امام خمینی ره توسط منافقین سبز
آقای موسوی : چرا سکوت کردی ؟
سکوت موسوی در مقابل آتش زدن عکس امام خمینی ره
بالاخره منافقین سبز هویت اصلی خود را نشان دادند
حامیان موسوی چرا عکس امام خمینی(ره) را به آتش میکشند؟
طی 24 ساعت اخیر، تصاویر مربوط به آتش زدن تصاویر امام خمینی (ره) بارها و بارها از سوی تلویزیونهای ضد ایرانی پخش شد و تبدیل به بیت الغزل رسانه های انگلیسی و سعودی به خصوص العربیه شده بود.......در حاشیه برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاههای کشور، تصاویری در برخی از رسانههای ماهوارهای نشان داده شد که در آن حامیان خیابانی موسوی اقدام به پاره پاره کردن و آتش زدن تصاویری از امام خمینی (ره) میکردند.........
کینه ورزی با بنیانگذار جمهوری اسلامی و آتش زدن تصاویر رهبر کبیر انقلاب در حالی از سوی طرفداران موسوی صورت گرفته است که موسوی همواره در شعارهای خود تا قبل از انتخابات ادعای تداوم راه امام خمینی (ره) را مطرح میکرد.
شعاری که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و از جمله برخی حامیان سابق موسوی معتقدند مهمترین علت در کسب رای 13 میلیونی وی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بوده است......با این حال رفتارهای افراطی حامیان موسوی که با سکوت حاکی از رضایت او انجام می شود باعث شده تا حامیان میلیونی وی در انتخابات ، این روزها به کمتر از سه هزار نفر ضدانقلاب تقلیل پیدا کنند.
روزه خواری منافقین سبز در روز قدس و بیان شعارهایی چون "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" و "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و همچنین اهانت به مقدسات اسلام و نظام اسلامی و بسیجیان جانبر کف و توهین به رهبری عزیز از جمله رفتارهایی است که این روزها به مرور پازل هویتی "سبزها" و اهداف واقعی موسوی از دعوت کردن آنها به خیابان ها را تکمیل می کند.
در شش ماهه اخیر گر چه با اغتشاش و شایعه و تهمت به مسولین نظام به انقلاب اسلامی خدشه وارد شد ..اما در ماههای اخیر منجر به تقلیل حامیان میلیونی موسوی در انتخابات به کمتر از سه هزار نفر "ضد انقلاب" و پا پس کشیدن مسلمانان و متدینین از حمایت وی بوده است. یعنی آنهایی که بخاطر سابقه به موسوی رای داده بودند و مردمی که انقلابشان را دوست دارند از حمایت موسوی پا پس کشیدند.......مسیری که موسوی در آن گام نهاده است ...شباهت عجیبی به آنچه بنی صدر و حامیان مجاهدینی او در سالهای اولیه انقلاب طی کردند، دارد.
نفاق موسوی در اینجا کاملا مشخص میشود..چون با شعار پیروی از امام خمینی در انتخابات شرکت کرد اما الان بخاطر حب جاه و مقام ظاهرا فراموش کرده است چه گفته است ...
کلمات کلیدی:
مهمترین پیروز حادثه 16 و 17 آذر امسال چه کسانی بودند؟ دانشجویان بسیجی، نه. ملت همیشه در صحنه، نه.
نخبگان عرصه علم و فناوری، نه. قاطبه دانشجویان، نه. اساتید متعهد، نه. دانشجویان حزباللهی، نه.
انجمنیها، نه. اون طرفیها، نه. سخنران مراسم، نه. سجاد، پسر صفار هرندی، نه. حبیب، برادر رحیم پورازغدی، نه. نرگس، دخترخاله وزیر بهداشت، نه. فائزه، دختر هاشمی، نه. تیموری، وکیل قالیباف، نه. آقازاده یکی از مسؤولان که برای گرفتن مدرک دکترا مجبور شده به خارج برود، نه. آنطور که به عقل ما قد میدهد، روز دانشجوی امسال، قهرمانی نداشت الا مهدی، پدر حسین یعنی همان شیخ اصلاحات. این از آن روست که کروبی اینبار در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران حضور پیدا نکرد. سابق بر این موسوی و خاتمی با کروبی قرار شرکت در تجمعات را میگذاشتند اما خودشان نمیآمدند و شیخ اصلاحات را همینطور تک و تنها رها میکردند. این بار اما کروبی با نمایش گوشهای از هوش سیاسی خود و درایت مثالزدنیای که خداوند آنرا به هر بندهای نمیدهد، در مراسم 16 آذر شرکت نکرد. از آن طرف موسوی برداشته ادعا کرده که چی؟ که در حصر خانگی است. جالب اینجاست که نامبرده، روز اعلام این ادعا، از خانه به سر کار و از سر کار به خانه رفته بود!! بعد خیلی جالب است؛ فارین پالیسی، نشریه اجنبی برداشته عکس زهرا رهنورد را تمامرنگی کار کرده، موسوی از پالیسی شکایت نکرده، آنوقت در مناظره، یک عکس سهدرچهار سیاهسفیدی که روی پرونده بود را کرده پیرهن عثمان. در همین رابطه مصاحبهای خیالی کردهایم با خاتمی که در زیر میخوانید:
الو، داش ممد؟
بفرمایید .
بیمعرفت، 16 آذر کجا بودی؟
کجا را دارم برم، مثل همیشه منزل تشریف داشتم.
بدبختی این دفعه کروبی هم نیامد! صبح با موسوی به کروبی sms دادیم، برود دانشگاه، نرفت! ظاهرا شیخ هم ما را شناخته!!
شاید شارژ موبایلشان تمام شده باشد.
مگر شهرام مرده که شارژش تموم بشه.
از خودت چه خبر؟
بیمعرفت این فارین پالیسی، ما را جزو هزار متفکر سال هم انتخاب نکرد.
خب به جای تو پروفسور رهنورد را گذاشتند!
ای بابا، بگذار هیچی نگم.
حالا تو بگو من ضبط را خاموش میکنم.
به رهنورد که به خاطر همین سبزی مبزی، جایزه دادن و الا کی بود که گفتوگوی تمدنها را انداخت سر زبانها.
آخه این حرف بود که رهنورد گفته: چون موسوی داماد لرها بوده پس بیشترین رای مردم لرستان باید به وی تعلق میگرفت!
من به این نتیجه رسیدم که ما باید برگردیم به دموکراسی. ما تا زیرساختهای ناپایدار این فونداسیون را خوب بتونریزی نکنیم مشکل بشریت حل نمیشود.
در دموکراسی شما 24 میلیون بیشتر است یا 13میلیون؟
بستگی به این دارد که کی 24 باشد کی 13.
یعنی چی؟
ببین! علامت کوچکتر و بزرگتر را که یادت هست؟
بله خب!
این علامت یک وقتهایی برعکس رسالت تاریخی خودش عمل میکند.
مثل اینکه بدتان نمیآید برنده بعدی فارین پالیسی شما باشید.
البته! خدا از زبانت بشنود ولی من چند وقت است که فتیله را کشیدم پایین.
منبع:وطن امروز
کلمات کلیدی:
خیاطی «امیر کبیر»
دوخت انواع چادر، مانتو، روسری و مقنعه
آرایشگاه "خشگل فراری" برای ترم جدید کلاسهای خود هنرجو می پذیرد.
همراه با دوره فشرده سرخاب سفیداب
زیرنظر کامبیز جون
انجمن شعر "سیاست رنگی" برگزار می کند:
شب شعر "خشگلا باید بترسن!"
همراه با اغتشاش و شورش
کتاب "تعالیم آفتاب پرستانه"
اثر استاد "مستتر" به بازار آمد.
فروش در کلیه کتابفروشی های غیرمجاز
کش تنبان هستم، پس در می روم
فروشگاه کش تنبان "ما بیشماریم"
جناب استاد "در رو"
کسب جایزه نوبل ژنتیک را برای مقاله شما با عنوان
"تغییر جنسیتی سیاسی در دانشجویان"
تبریک می گوییم.
جمعی از متغیرین جنسیتی
توجه
جیگرکی "دانشجو" افتتاح شد.
جناب آقای "شجاعت"
به پاس ایستادگی و مردانگی شما
از طرف موسسه فرهنگی هنری "نسل دلیر"
یک سری دی وی دی مجموعه کارتونی "پسر شجاع"
به شما اهدا می شود.
دخترا شیرن، مث شمشیرن
پسرا موشن، مانتو میپوشن
از طرف انجمن صد در صد فمینیستی "مرد مرده"
کلمات کلیدی:
قهرمان دانشجویان افراطی تحکیم کیست؟ تصاویری از مجید توکلی با لباس مبدل زنانه |
او که همانند زنان محجبه، مانتو به تن کرده و مقنعه و چادر به سر داشت و حتی یک کیف زنانه را نیز برای محکم کاری به دوش انداخته بود، در رسیدن به هدف خود ناکام ماند و توسط مامورین امنیتی دستگیر شد.
به گزارش گروه پاتوق شیشه ای «شبکه خبر دانشجو»، شبکه ایران در گزارشی با انتشار تصاویر مجید توکلی، سردسته اغتشاشگران دانشگاه امیرکبیر که روز گذشته در حاشیه تحرکات آشوب طلبانه اقلیت سبز در این دانشگاه با لباس مبدل زنانه اقدام به تحریک دانشجویان می کرد، سابقه ای از اقدامات تندروانه وی را منتشر کرد. در این گزارش آمده است: در میان اخبار مربوط به رویدادهای 16 آذر در دانشگاههای تهران، خبر "فرار" یکی از اعضای انجمن اسلامی منحله دانشگاه امیرکبیر با "لباس زنانه" افکار عمومی را به تعجب واداشت. مجید توکلی روز گذشته پس از آنکه نتوانست با سخنرانی ساختار شکنانه و اهانت آمیز خود بر تعداد تجمع کنندگان حامی میر حسین موسوی بیفزاید، با مشاهده حضور پررنگ دانشجویان حامی انقلاب اسلامی احساس خطر کرد و با آرایش و لباس زنانه آماده فرار از دانشگاه شد. او که همانند زنان محجبه، مانتو به تن کرده و مقنعه و چادر به سر داشت و حتی یک کیف زنانه را نیز برای محکم کاری به دوش انداخته بود، در رسیدن به هدف خود ناکام ماند و توسط مامورین امنیتی دستگیر شد. این در حالی است که عکس وی در بسیاری از تجمعات دانشجویان افراطی به عنوان نماد "مقاومت جنبش دانشجویی" در میان تجمع کنندگان توزیع میشد. "فرار با لباس زنانه" البته پیش از این هم، اتفاق افتاده است. بنی صدر نیز در اوایل انقلاب و پس از آنکه خیانت هایش به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مشخص شد، با لباس زنانه از کشور گریخت و به فرانسه پناهنده شد. مجید توکلی پیش از این نیز سابقه توهین به مسئولان نظام و حتی زندان را در کارنامه خود دارد. وی که متولد سال 1365 در شیراز است، در سال 83 و در رشته کشتیرانی وارد دانشگاه امیرکبیر شد اما به دلیل آنکه در چهار ترم پیاپی معدل درسی او زیر 10 بود، از این دانشگاه اخراج شد. او پس از اخراج از دانشگاه و در جریان حضور احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر هم، از دانشجویانی بود که نقش مهمی در پروژه اهانت به رئیس جمهور ایفا کرد. وی همچنین به همراه دو دانشجوی دیگر به خاطر انتشار نشریات موهن علیه ائمه اطهار(ع) در دانشگاه امیر کبیر، مدت 15 ماه را در حبس بود. اما گویا 15 ماه زندان برای توکلی کافی نبود، چراکه وی در روز 17 بهمن ماه سال گذشته نیز در جریان ممانعت نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم سالگرد بازرگان، همراه با سه دانشجوی دیگر دستگیر شد و 115 روز دیگر را در زندان گذراند. گفتنی است توکلی از جمله سردسته های اهانت کنندگان به مقدسات در نشریات دانشجویی بود. بانیان این نشریات حتی دیگر دانشجویان را دعوت به همراهی و ایجاد آشوب کرده بودند: "دموکراسی و آزادی بدون هزینه به دست نمیآید و البته در هر فرصتی هم محقق نمیشود(!) زمان آن اکنون است و فردا بسیار دیر است باید برخاست و قداستهای تصنعی(!) و مقدسات مردمفریب را ساقط کرد." این جملات در قالب مقاله ای با عنوان "هیچ کس مقدس نیست!" برای فراهم کردن یک فضای اعتراض عمومی منتشر شده بودند. حمله به اهل بیت نیز دستمایه ای بود برای حمله به رهبریت نظام. در لا به لای مقالات جملاتی دیده می شد که هر انسان آزاده ای از بیان آن شرم می کرد. علی(ع) و محمد(ص) هم گناه کبیره می کردند: "علی نه نور بود و نه آسمانی و نه معصوم... علی یک انسان خطاپذیر و غیر معصوم بود. فراتر از آن محمد نیز چنین بود، حال تکلیف ولی فقیه بسیار روشن است." رئیس جمهور منتخب مردم فاشیست لقب گرفته بود و رهبر انقلاب دیکتاتور! |
کلمات کلیدی:
حمید رسایی
در خبرها آمده بود که جماعتی از سبزپوشان حامی موسوی در تجمعات روز 16 آذر تصویری از امام راحل را پاره کرده اند . این صحنه دردناک از بخش های مختلف خبری صدا و سیما نیز بازتاب یافت و همین موضوع سبب شد تا دو نوع واکنش در برابر این اتفاق حزن آور بروز نماید . از یک سو شخصیت های دلسوز، تشکل های دانشجویی و حوزه های علمیه کشورمان با تقبیح این اقدام ، به محکوم کردن آن پرداختند و از سوی دیگر برخی از شخصیت های جبهه موسوم به اصلاح طلبان و پرچمداران سبز آن به جای تقبیح اقدام هواداران خود ، چنگ و دندانشان را به صدا و سیما نشان دادند که چرا این تصاویر را منتشر کرده است .
در این بین اما آقای کروبی این تصاویر را مونتاژ دانست و موسسه تنظیم و نشر آثار امام که همواره در برابر توهین های این جماعت نسبت به امام راحل سکوت کرده ، صلاح را در آن دانست که اصل صورت مساله را پاک کند و اعلام کرد که اساسا هیچ توهینی نسبت به تصویر امام راحل در تجمعات 16 آذر صورت نگرفته است!
قطعا شخصیت امام راحل در نگاه ملت ایران از چنان جایگاه رفیعی برخوردار است که هیچ کس نمی تواند درباره اهانت نسبت به تصویر ایشان بی تفاوت باشد اما تعجب از این جماعت است که به جای تغییر جهت خود، واقعیت ها را انکار می کنند. اگر از شما بپذیریم که سبزپوشان در 16 آذر به تصویر امام اهانتی نکرده اند اما آیا می توان اهانت هایی که در طول سال های اخیر نسبت به تفکر امام راحل از سوی این جماعت و هواداران و حامیانشان صورت گرفته هم تردید کرد؟
آیا تغییر شعارهای استراتژیک امام عظیم الشان همچون شعار محوری مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل در روز قدس آن هم توسط جماعتی که در ماه رمضان در یک دست بطری آب و در دست دیگرشان سیگار می سوخت ، کمتر از آتش زدن تصویر کاغذی امام راحل بود؟
آیا شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران که توسط سایت ها و رسانه های آمریکایی و اسرائیلی ترویج شد و سپس در تجمعات سبزپوشان لجنی در روز قدس و روزهای پس از آن سر داده شد هم مونتاژ بود ؟
آیا سر دادن شعار جمهوری ایرانی به جای شعار اصیل جمهوری اسلامی بدتر از آتش زدن تصویر امام راحل نبود ؟
آیا اعتماد به نهضت آزادی و دست در دستان آنها فشردن برای جلب آرای این جماعت خائن توسط سران جریان سبز منحرف ، کمتر از به آتش کشیدن تصویر امام راحل بود؟
آیا وقتی سران جنبش سبز منحرف کاسه گدایی خود را در برابر بیت شیخ ساده لوح قم دراز کردند واز فردی که مطرود امام راحل بود و خون به دل او کرده بود ، در قامت رهبر دینی و سیاسی خود رهنمود خواستند ، شما شعله های آتش و سوختن دل مراد پیرتان را حس نکردید ؟
می دانید تصویر حقیقی امام راحل کی پاره شد؛ آن روز که سران فتنه اخیر بیانیه هایی درخصوص 13 آبان صادرکردند، اما شرم کردند که نام آمریکا و اسرائیل و حتی واژه استکبار جهانی را در بیانیه خود به کار ببرند !؟
حب و بغض های سیاسی چشمانتان را کور کرده بود اما مگر گوش هایتان هم نمی شنید که سال هاست این جماعت شعار توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد، سر می دهند و آیا این شعار چیزی جز تکه تکه کردن تفکر خمینی بود ؟ امامی که می فرمود : خمینی اگر تنها هم بماند در کنار بسیجیان این پابرهنگان مغضوب ستمکاران عالم تا آخر با ظلم و استبداد خواهد جنگید.
ای جماعت پر مدعا ! بسیاری ازاین شعارهای آتش زننده بر تفکر امام راحل در تجمعات سال های پس از دوم خرداد 76 بود که شنیده شد ، اگر آن روز که رسانه های بیگانه و دشمنان خونی امام راحل برای این جماعت کف زدند ، عصبیت های سیاسی را کنار می گذاشتید و به توصیه های مقتدایتان عمل می کردید و در راهی که در پیش گرفته اید شک می کردید ، امروز مجبور نبودید تا در واقعیت های پیش رویتان هم شک کنید.
نه شما که همه آنها که از بغض کف دادن قدرت حاضر شدید در برابر هر انحرافی سکوت کنید ، باید پاسخگوی این حرمت شکنی ها باشید ، از حرمت شکستن خط امام تا حرمت پاره کردن عکس امام . واقعیت این است که سال هاست این جماعت تصویر امام که نه ، اما تفکر امام راحل را به آتش کشیده اند و شما سکوت کرده اید و اگر نبود سر در برف فرو کردن امثال موسسه تنظیم و نشر آثار امام ، امروز هرگز جرأت نمی کردند که تا این حد جسور شوند و تصویر پیر مرادمان را هم به آتش بکشند . با این حساب باید گفت آنها که هتک حرمت نسبت به خط امام کردند ، بیش از آنها که نسبت به تصویر امام هتک حرمت کردند شایسته شماتت و سرزنش هستند.
اما امام به ما آموخت که برای حفظ انقلاب در برابر هیچ انحرافی سکوت نکنیم و به ما آموخت که اگر جماعتی خواستند در برابر دین و ولایتمان بایستند در برابر تمام دنیای آنها بایستیم .
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
چیزی به لحظه لبریز شدن خشم اکثریت خاموش باقی نمانده است لطفا فرصت را دریابید !
اقتدار به چه معناست ؟ اسطوره کیست ؟ مصلحت کدام است ؟
مدت هاست قوای قضائی – انتظامی – امنیتی کشور با توجیهاتی از قبیل مصلحت و به هم نخوردن فضای آرامش جامعه و ... با ریشه های فساد اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی برخورد لازم را نمی کنند . بعد از تیر 84 این روند دچار تزلزل جدی شد و در یک فرایند نسبتا طولانی حاله وحشت این اسطوره ها شکست . زمان گذشت تا سه ماه اول سال 88 و اوج حرکات ضد امنیتی برخی که خود را در پایان راه می دیدند ? لذا دست به هر جنایتی زدند .
نظام اسلامی ایران به صورت بسیار وحشتناکی مورد هتک حیثیت قرار گرفت . یک کودتای تمام عیار در بستر نظام شکل گرفته بود. با فداکاری بی بدیل مقام معظم رهبری امیر قلب های ما ? امواج آتشین خشم امت حزب اللهی فرو نشست. نظام نهایت خویشتنداری و ملاطفت را با دشمنان جمهوریت و ایضا اسلامیت نظام داشت . جمعیت میلیونی روز 25 خرداد با کنار رفتن نقاب فتنه و خباثت برخی مدعیان خط امام کودتاگران را تنها گذاشتند . میرپنج های مخملی دیگر بدون پیاده نظام شده و امید آنها در مورد پایگاه سنتی شان – یعنی دانشگاه به ناامیدی وصف ناپذیر تبدیل شد. دیگر این فتنه گران توان آتش افروزی بیشتر را ندارند . بعد از این 6 ماه آیا سران داخلی فتنه متنبه شده اند ؟
آیا آغوش پر از مهر و عطوفت نظام و رهبری آن را لبیک گفته اند یا اینکه هر روز با یک بیانیه ، سخنرانی و ... منتظر یک فرصت دیگر برای فتنه گری هستند ؟! در حالی که آقای هاشمی حکومت ! را در بسیج و سپاه و نیروهای معترض ! را در دانشجویان و استادان و مدیر و کارگران خلاصه کرده و حضور زنان را در خیابان ها می طلبد ، در حالی که معترضان عکس امام را آتش می زنند ، در حالی که پرز آنها را سرمایه بزرگ می خواند و اوباما آنها را تقدیس می کند و ... آیا وقت نشان دادن اقتدار نظام نرسیده ؟ آیا وقت آن نشده این اسطوره ها – بت ها – شکسته شوند ؟ آیا دیگر چیزی مانده که برایش مصلحت سنجی کرد ؟ لطفا بیش از این خون به دل امت متدین و عاشق امامشان نکنید ! صبر هم حدی دارد ! نشود روزی که سونامی خشم اکثریت طرد و تحقیر شده همچون سیلی از آتش بر سر این جرثومه های فساد فرو ریزد ! فرصت ملت به فرزندانشان در قوای امنیتی و قضائی در حال تمام شدن است ! فرصت را دریابید !
کلمات کلیدی: