سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جانها، طبیعت های بدی دارند و حکمت است که از آنها باز می دارد . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

حج که می‌شود مدینه را رنگ برمی‌دارد، مخصوصا صبحگاه هنگام برپایی نماز جماعت که رنگ‌ها به سپیدی مسجد‌النبی (ص) و بین‌الحرمین می‌نشینند. مدینه در حج و عمره مصداق آیه خداست که فرمود: «و شما را از تیره‌های مختلف آفریدیم.»



به مدینه منوره، زیارت در مدینه رسم خاصی دارد،‌ باید به آن پایبند بود، وگرنه از همان هم بی‌نصیب می‌مانیم. انتظار و سکوت در این شهر رسم است، حاجی باید تحمل داشته باشد، فرقی نمی‌کند برای زیارت مسجد رسول الله (ص) و روضه‌اش یا برای بقیع.



بقیع را باید آرام زیارت کرد، حتی از دور. این قانون برای همه است، ایرانی و غیر ندارد؛ اما چون بیشتر ایرانی‌ها گروهی و با کاروان به قبرستان وارد می‌شوند، تذکرها برای آنها بیشتر است، برای این‌که پرچم و تابلوی نشان کاروانشان را بالا نگه ندارند، با صدای بلند نوحه نخوانند، گریه نکنند و آرام ذکر بگویند.



پشت پنجره‌های مشبک بقیع، غریبانه‌ترین نجواها و آرامترین ذکرها را می‌توان شنید، به‌خصوص در نوبت زیارت بانوان که همچنان محدودند و سهمشان از زیارت بهشت بقیع، فقط دقایقی ایستادن پشت پنجره‌های فولادی است.

بقیع تابلوی توقف ممنوع ندارد؛ ولی ایستادن طولانی مقابل آن از هر جای دیگر این شهر ممنوع‌تر است. بقیع هم قانون خاص خود را دارد، قانونی که ماموران، آن را نوشته و ننوشته، آن‌طور که دستور گرفته‌اند و گاه خود می‌خواهند، اجرا می‌کنند.



هرچند این دستورها و محدودیت‌های ماموران سعودی که هرسال بیشتر و سخت‌تر هم می‌شود، سبب نمی‌شود زائران از زیارت بقیع دست بکشند.



حاجی این رسم‌ها و دستورها را تحمل می‌کند، آداب زیارت را آرام به‌جا می‌آورد تا این فرصت گرانبها را که شاید دیگر نصیبش نشود، از دست ندهد. او قصد قربت کرده است، پس باید از پشت همین درهای بسته بهشت مدینةالنبی خود را آماده کند تا اذن دخول به خانه خدا را بیابد و ادب زیارت کردن معبود را فراگیرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:59 عصر     |     () نظر
 
بسم تعالی

 

به اعتقاد راسخ بنده، حوادث بعد از انتخابات در خیابانهای تهران و جنایات رخ داده علیه حیثیت مردم ایران زمین و کشتار وحشیانه مردم و جوانان توسط عمال خاتمی و موسوی، تنها و تنها به علت عقده ایست که از شکست مردمی در دل دارند.بی شک امثال هاشمی رفسنجانی- خاتمی دیکتاتور و موسولینی(موسوی) هیچگاه انتظار نداشتند خرجهای کلانشان باعث رای آوردن دکتر احمدی نژاد می شود. اگر سال 75 نتواستند ریاست جمهوری مادام العمر هاشمی رفسنجانی را تثبیت کنند، اما تصمیم گرفتند از سال84 بدینسو سایه مدیریت هاشمی و یا مدیران هاشمی را بر سر مملکت بگسترانند و شعار چرخش نخبگان!! را عملی کنند.

- هاشمی می خواهد از ملت انتقام بگیرد. جوانان حزب اللهی بگوش باشند که موسوی خوئینی ها به دام اعتیاد افتاده و عده ای جهت سرپوش گذاشتن بر جنایات ضد مردمی هاشمی رفسنجانی، در حال بزرگنمایی این عنصر فرسوده هستند. نامه اتشین و جواز فتنه را هاشمی صادر کرد- دستور ریختن به خیابان را همسر هاشمی صادر کرد- مدیریت اغتشاشات از سرمایه فرزندان هاشمی بود- فایزه هاشمی در اغتشاشات نقش فعال داشت. موسوی خوئینی ها کجای کار بود؟ موسوی خوئینی ها سمتی نداشته و ندارد که بتوان پشت عنوانش پنهان شد. هاشمی رفسنجانی تریبون خوبی برای بیان عقده های در دل مانده خواص 2پهلو از نظام و مردم می باشد.

- محسن رضایی و قالیباف همواره به حضور خود در جبهه و جنگ می نازند. گویا جنگ را این دو نفر اداره کردندو اما در آشوبهای خبابانی تهران بعد از انتخابات اتفاق جالبی افتاد:

- رضایی و قالیباف ادعا می کردند که از صدای توپ و تانک بعثی ها در جبهه ها نترسیدند ولی در 23 خرداد از صدای ترقه های دست ساز و انفجار کوکتل مولتوف در خیبان ولی عصر و ونک ترسیدند و ساکت شدند.

- رضایی با آن همه ادعا و یال و کوپال حتی نتوانست یک درصد آراء را به دست آورد و زقیب جدی آراء باطله شد. رضایی هنوز در توهم نقش« برادر محسن» است. البته امروزه تنها برای کودتاگران شکست خورده برادری می کند. برادری باوفا برای « هاشمی رفسنجانی». سردار علایی یار دیرین رضایی و تابناک نیز در نقش مشاور نظامی موسوی ظاهر شد. رضایی هنوز در تعریف خود با انقلاب مانده است. رضایی می خواهد جریان سوم باشد اما بازیگر جریان دوم خرداد است. رضایی زمان خاتمی آرزوی یک پست استانداری را داشت ولی نصیبش نشد. رضایی در مورد فرار فرزندش هیچ پاسخی نداده است و هنوز از نحوه برخورد دستگاه قضایی!!! با فرزند جاسوسش بی اطلاع است، ولی سایت رضایی از زمین و زمان توضیح می خواهد.

- قالیباف شهرداری که یکسال در خواب بود. شهردار نمی خواد کسی به کروبی و موسوی بگه «فتنه گر». در ایام اغتشاشات خیابانهای تهران به تخمین جمعیت آشوبگران می پرداخت و از پشت پنجره شهرداری به این فکر  بود چگونه این معترضان را برای سال92 جذب کند. قالیباف سول بهشت زهرا را در پی انتشار شایعه سوزاندن جنازه زندانیان در بهشت زهرا، از کار برکنار کرد. قالیباف ستادهایش در اختیار موسوی بود.آقای واعظ مهدوی معاون ایشان از سران اصلی ستاد موسوی بود. قالیباف شهرداری را به محل تجمع شکست خوردگان 22خرداد تبدیل کرده است. قالیباف برای جریان اصولگرایی چه اقدامی کرده است.

- از لاریجانی هیچ نمی نویسم. چون براحتی از زمین و زمان شکایت می کند. شکایتش هم بدون نوبت رسیدگی می شه. علتش هم خیلی واضحه. لاریجانی کاندید دولت وحدت ملی هاشمی رفسنجانی

- یکسالی می شود از شیراز رفته ام تهران. بازهم عقده های ناشی از شکست 22خرداد باعث شد شاگردان اخلاق آخوند بی محلی بنام علی محمد دستغیب به مردم حمله ور شوند. بازهم پخش درس اخلاق حاج آقا از صدای امریکا ادامه دارد. علی محمد دستغیب انتظار داشت مردم شیراز به موسوی رای اول بدهند. اما موسوی رای نیاورد. علی محمد می خواهد مردم شیراز را ادب کند. علی محمد نظام را متهم به حمله به مردم می کند و خود دست نظام را از پشت بسته است. دستغیب و قبا سابقه ضرب و شتم و کشت و کشتار بسیار دارند.

- دستغیب مرجعی است که حتی یک بخشدار به دیدنش نمی رود. دستغیب عقده این را داشت که موسوی رییس جمهور بشه بیاد دیدارش. هرچه میان دیدار دستغیب همون طلبه هاشن. دستغیب خسته شده از دست شاگرداش، قیافه هاشون تکراریه. تو رو خدا دهداران استان فارس رو جمع کنید ببرید دیدارش. آخه چه مرجع تقلیدیه که کسی نمیاد از ش سوال بپرسه. به جای کتاب و رساله، چماق و چوب میده.

دانلود فیلم جالب اصحاب جمل کاری از افسران جنگ نرم شیراز

- دستغیب باور من مردی- دستغیب نمیدونم این 8سال چطور تحمل کردی؟ نمی دونم وقتی دیدارهای باشکوه رهبری  وسفرهای استانی باشکوه دکتر احمدی نژاد رییس جمهور من و تو رو می بینی چه حالی بهت دست میده. از خودت بدت نمیاد؟ از کارات خجالت نمی کشی؟ کدوم خصوصیه مثبت رو داری که کسی به تو جذب بشه؟ اخلاق خوب- صبر و حوسله- خوش زبان و خوش بیانیت- مردم داریت- تحمل مخالف و.. کدام یک رو داری

- افکار تو و امثال تو حقشان همون کوچه بن بستهای شیرازه. خوب جایی کلاس درس گذاشتی. ولی واقعا نمی دونم شبی که دکتر احمدی نژاد25میلیون رای اورد دستغیب چه جالی داشت؟ عصبانیتش دیدن داشت.نمی دونم شب چطور خوابید؟ اصلا تونست بخوابه؟ خیلی سخته واقعا شکست22خرداد.

- دستغیب دوست داره مطرح بشه، 20 و اندی سال عقده امام جمعه شدن مردم شیراز رو داشت اما الان شده امام جماعت یه مشت عقده ای چماقدار. دستعیب عمرت تموم شد و پستی نگرفتی.

خداحافظ یاران دیکتاتور- خداحافظ عاملان سرکوب جوانان و دختران ایران زمین- خداحافظ بورژوای گشنه و سرکوبگر- خداحافظ جانماز آبکشها.

مطالب مرتبط با جنایات چماقداران دستغیب علیه جوانان و مردم آزاد ایران زمین. مرگ بر دیکتاتور:

همه چیز در مورد وحشیگری اوباش علی محمد دستغیب

چماقداران دستغیب در حال پس دادن درس اخلاق

جنایات غیر انسانی مزدوران و جیره خواران دستغیب علیه مردم روزه دار شیراز

آقای دستغیب چرا بر خلاق اسلام عمل می کنید؟

چهره دیکتاتور و خش دستغیب

مزدوران دستغیب  قاتلین مردم شیراز

هدیه علی محمد دستغیب به شاگردانش

می کشم می کشم آنکه برادرم بود(تصویری) از ابعاد وحشیگری ها و جنایات عذرخواهی می کنیم

خدایا عقیده ام را از عقده ام مصون بدار

شناسایی گونه جدید موجودان نایاب در شیراز(قابل توجه کسانی که میگویند عصرحجر تمام شد)

شج


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:53 عصر     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:44 عصر     |     () نظر

سایت شبکه ماهواره ای "فارسی 1" هک شد + تصویر

 

سایت شبکه ماهواره ای فارسی 1 که توسط ارتش سایبری ایران هک شده است از مدتی پیش از دسترس خارج و تصویر مورد نظر ارتش سایبری ایران به نمایش گذاشته شده است.



سایت شبکه ماهواره ای فارسی 1 که توسط ارتش سایبری ایران هک شده است از مدتی پیش از دسترس خارج و تصویر مورد نظر ارتش سایبری ایران به نمایش گذاشته شده است.

ارتش سایبری در اعتراض با آنچه «آرزوی تخریب بنیان خانواده ها» عنوان شده است، سایت این شبکه را هک کرده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/28:: 1:42 عصر     |     () نظر

 

 میزان سوزشی که جلبک ها سبز در کامنتهای خود با حرفهای رکیک بروز دادند باعث شد تا این مطلب رو هم به فاصله کمی از مطلب قبلی بذارم. تا کور شود هر آنکه عظمت انقلاب و اسلام را نتواند دید. قسمت دوم مصاحبه با همون روشنفکر کذا رو  هم بزودی کار میکنم انشاءالله.   آماده باش، پس:

"یا فحوش خزینی" (فحوش: جمع فحش. فحوش را وحوش هم خواندید خیلی توفیر نمیکند)

 

 

مطلع شدیم جناب میرحسین موسوی که قریب یکسال و اندی از 4 سال اول به زباله دان تاریخ پیوستن ایشان میگذرد استقبال مردم لبنان از دکتر محمود احمدینژاد را با گفتمان سبزکی تحلیل کرده و گفتند که از ایران با اتوبوس و قطار و هواپیما برای استقبال از احمدینژاد آدم برده اند لبنان.

این فرمایش ایشان دلیل بر وجود برخی چیزها و عدم وجود برخی چیزهای دیگر است که یکی از آنها که وجود دارد این است که گفتمان جنبش سبزکی یک گفتمان منعطف است و قابلیت قرار گرفتن در هر ظرفی را دارد. از اینرو گروه تئاتر جرس(مخفف: جمع روانیهای سادیسمی) نمایشنامه ای را به رشته تحریر درآورده است که طی آن جامعه آرمانی سبزکی ها نشان داده شده است:

 

(روز، بیرونی، صف نانوایی، ساعت 7 صبح)

یه نفر: آقا بدو یک ساعته تو صفیم.

یه شاطر: به درک. من که با اتوبوس برام صد تا دست از شهرستان نیاوردند که؛ دو تا دست بیشتر ندارم.

 یه نفر: والا منم با قطار از شهرستان نیومدم. بچه همین محلم.

 یه شاطر: زکی، شما از نوادگان همونهایی هستید که با اتوبوس از شهرستان اومدید تا مردم خداجو رو با دمپایی زیر بگیرید.

یه نفر: مواظب حرف دهنت باش کچل

یه شاطر: آدم کچل باشه بهتر از اینه که با اتوبوس از شهرستان مو بیاره بکاره تو سرش.

یه نفر دیگه: بابا بی خیال شید. شاطر جون نون ما رو بده. به خدا یه اتوبوس مهمون از شهرستان برامون اومده بابا!

 

(روز، داخلی، اداره، ساعت 11 صبح)

یه کارمند: یه اتوبوس کار ریخته سرم

یه ارباب رجوع: جون مادرت این کار ما رو راه بنداز.

یه کارمند: کارت چی هست حالا که مثل آدمی که اتوبوس از روش رد شده ناله میکنی؟

یه ارباب رجوع: یه اتوبوس آدم از شهرستان آوردم برای استقبال، تو گمرک گیره، یه امضا لازم دارم.

یه کارمند: ببینم پروندت رو... خیال کردی من اسیر این صحنه آرایی های مهندسی شده خطرناک میشم؟ اینها یه فولکس آدم هم نیستند؛ با فتوشاپ زیادشون کردی.

یه ارباب رجوع: حالا تو بیا این یه گونی سیب زمینی رو بگیر کار ما رو راه بنداز.

یه کارمند: یه بار دیگه به من پیشنهاد رشوه بدی میرم بالا پشت بوم ا... اکبر میگم تا همه دنیا بفهمند ها.

 

(روز، نیمچه خارجی...نیمچه داخلی، داخل اتوبوس شرکت واحد، ساعت 4 بعد از ظهر)

یه مسافر: آقای راننده یه کم تند برو بابا جون.

یه راننده: این اتوبوس شهریه، از اونها نیست که باهاش از شهرستان آدم میارن

یه مسافر دیگه: راست میگه دیگه تند برو دیکتاتور.

یه راننده: تو حرف نزن که از قیافت پیداست از شهرستان آوردنت.

همون یه مسافر دیگه: حالا که من رو شناختی با این نی ساندیسم چشمت رو کور میکنم تا نتونی من رو لو بدی.

یه راننده: فکر کردی؛ همه مسافرا با منند. نمی تونی من رو اذیت کنی.

بازم همون یه مسافر دیگه: از کجا معلوم؟

یه راننده: چون زن من با اتوبوس اینور و اونور میره و خودش مسافر ثابت اتوبوسه. فکر کردی این مسافرها میان دامادشون رو ول کنند تا تو کتکش بزنی؟

همچنان بازم همون یه مسافر دیگه: ای بابا. این روزها چقدر روشنفکر ترین زن ایران زیاد شده.

 

(آخرای روز، خارجی، جلوی درب خانه، ساعت 7 بعد از ظهر)

یه بچه: کیه؟

منم، در رو باز کن.

یه بچه: تو کی هستی؟

یه پدر: من باباتم پدر سوخته، در رو باز کن.

یه بچه: با من درست صحبت کن، میرم انگلیس برای ادامه تحصیل ها!

یه پدر: غلط کردی، همچین وقفت بکنم که همیشه زیر دست خودم باشی.

یه بچه: اگه این صحنه فحاشیت رو بلوتوث نکردم.

یه پدر: کاری نکن که زنده زنده تو مجلس ختمت شرکت کنم ها!

یه بچه: حتما میخوای قبلش رو من هفتاد و دوتا اسم بذاری و بعد هم بری شهید شی که وقتی از من هتک حرمت میکنی، بگی به هفتاد و دو تا فرزند شهید تعرض کردند. درسته؟

 

(شب، داخلی، سر سفره شام، ساعت ده و سی دقیه)

یه پدر: بچه اینقدر نخور، شبه نمیتونی راحت بخوابی.

یه بچه: ما اصلا قرار نیست امشب بخوابیم. میخوایم بریم در اعتراض به خفقان، خداجو بازی دربیاریم و عللاح و عکبر بگیم.

یه پدر: دقت کنید ا... اکبر رو با الف و ه بگید نه با ع و ح.

یه بچه: بابا تو مثل اینکه فکر میکنی همه عین خودتن ها. درسته که این طنز مکتوبه اما تو چطوری از صدای من غلط دیکته ای گرفتی؟ چطور فهمیدی؟

یه پدر: همونطور که میشه قبل از شمارش آرا فهمید پیروز انتخابات کیه، از رو صدا هم میشه غلط دیکته ای گرفت.

یه بچه: عجب، راستی امشب کارمون سبکه چون باید زود بیایم بخوابیم که فردا بتونیم بریم نماز جمعه.

یه پدر: فردا که دوشنبه است.

یه بچه: بچه ها گفتن وقتی میشه نماز جمعه رو مختلط و با کفش خوند، حتما میشه دوشنبه هم خوند دیگه.

یه پدر: با اتوبوس نرید ها؛ براتون حرف در میارن.

یه بچه: حواسمون هست.

یه پدر: خانوم یه بشقاب دیگه غذا برام بریز.

یه روشن فکر ترین زن ایران: با من درست صحبت کن. من روشنفکر ترین زن ایرانم.

یه پدر: تو که مدارج ترقی رو یکی در میون طی کردی.

یه روشن فکر ترین زن ایران: اتفاقا همین که با همین سوادم دارم میشم رییس دانشگاه نشانه روشنفکریمه.

یه پدر: این نشانه روشنفکریه بقیه است نه تو.

یه بچه: من رفتم.

یه روشن فکر ترین زن ایران: پسرم همیشه همراه اونهایی باش که من هم شهریشون هستم.

یه بچه: چرا.

یه روشن فکر ترین زن ایران: آخه اونها در هنگام خطر حتما حواسشون به پسر دامادشون میشه و تو رو تنها نمیذارن.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/14:: 9:0 عصر     |     () نظر

خبرنگار:  آقای کروبی میشه چند لحظه وقتتون رو بگیرم.

کروبی: اول بگو من چقدر وقت دارم؟

خبرنگار:  هرچی دلتون بخواد. میشه چند تا سوال بپرسم؟

کروبی: تو کی هستی؟

خبرنگار:  من خبرنگارم.

کروبی: نمی خوای که به من تجاوز کنی؟

خبرنگار:  نه، این چه حرفیه. چند تا سوال داشتم.

کروبی: بخوای تجاوز کنی من میفهمم ها.

خبرنگار:  عرض کردم که نه. میشه سوال هام رو بپرسم؟

کروبی: خلاصه حواست باشه. اگه تجاوز کنی، بچه ها بهم خبر میدن من هم میفهمم. اونوقت نامه مینویسم و به همه میگم ها!

خبرنگار:  باشه. فقط چند تا سوال داشتم.

کروبی: چند لحظه ات تموم نشد؟

خبرنگار:  من که هنوز نپرسیدم.

کروبی: خوب بپرس. فقط یه کم عقب وایسا؛ نیای جلو ها.

خبرنگار:  باشه. اینقدر خوبه؟

کروبی: آره خوبه.

خبرنگار:  به نظر شما چه چیزی باعث شد اون نتیجه در انتخابات سال گذشته رقم بخوره؟

کروبی: کدوم نتیجه؟

خبرنگار:  همان نتیجه دیگر. مثلا شکست آقای موسوی.

کروبی: آخی، مگه موسوی شکسته؟

خبرنگار:  نه، منظورم اینه که شکست خوردند از آقای احمدینژاد.

کروبی: من کروبیم. از من در مورد شکست خودم سوال بپرس.

خبرنگار:  خب بفرمایید.

کروبی: کجا؟

خبرنگار:  بفرمایید در مورد شکستتون توضیح بدید دیگه.

کروبی: مگه من شکستم؟

خبرنگار:  نه بابا، خودتون فرمودید در مورد شکست شما در انتخابات بپرسم.

کروبی: خوب بپرس دیگه، هنوز نپرسیدی که.

خبرنگار:  بله... میشه در مورد دلایل شکستتون از آقای احمدی نژاد در انتخابات قبلی توضیح بدید؟

کروبی: من شکست نخوردم.

خبرنگار:  اِ... الان خودتون فرمودید در مورد شکست شما در انتخابات بپرسم.

کروبی: گفتم تو بپرس، ولی قرار نیست که من قبول کنم.

خبرنگار:  میشه بیشتر توضیح بفرمایید.

کروبی: وقت دارم بیشتر توضیح بدم؟

خبرنگار:  بله وقت دارید.

کروبی: اگه وقت ندارم، میخوای کمتر توضیح بدم.

خبرنگار:  هر جور راحتید توضیح بدید.

کروبی: باشه. ببین من شکست خوردم اما نه از احمدینژاد.

خبرنگار:  پس از کی شکست خوردید.

کروبی: گوشت رو بیار نزدیک...

خبرنگار:  بفرمایید.

کروبی: برو گم شو.... مگه نگفتم به من نزدیک نشو... حتما نیات شومی داری.

خبرنگار:  بابا خودتون گفتید گوشم رو بیارم نزدیک.

کروبی: آها یادم اومد... خوب بیا ولی سریع برگردی سر جات ها.

خبرنگار:  باشه بفرمایید.

کروبی: من از آرای باطله شکست خوردم.

خبرنگار:  خوب اینکه بدتره.

کروبی: هیچم بدتر نیست. موسوی از احمدی نژاد شکست خورد، چون اون دوم شد و احمدی نژاد از اون بالاتر قرار گرفت.

خبرنگار:  که اینطور.

کروبی: تازه اصلا سوال شما غلطه.

خبرنگار: چطور؟

کروبی: کسی از احمدی نژاد شکست میخوره که با اون رقابت کنه. اما من که اصلا با احمدی نژاد رقابت نکردم. من با آرای باطله رقابت کردم و متاسفانه در رقابتی نزدیک و نفس گیر باختم.

خبرنگار:  عجب.

کروبی: بله... این هم تازه از ذکاوت منه. من وارد رقابت با احمدینژاد نشدم و اینطوری راه سوءاستفاده اونها از خودم رو بستم. به این میگن دفع خطر احتمالی.

خبرنگار: چه حرف جالبی.

کروبی: قشنگ بود، نه؟ تازه یاد گرفتم.

خبرنگار:  بله، ممنون از وقتی که در اختیار من گذاشتید.

کروبی: قابلی نداشت... راستی ببینم تو که به من تجاوز نکردی؟

خبرنگار:  ای بابا... این چه حرفیه.

کروبی: اگه فهمیدی کلا کسی تجاوز کرده به یکی دیگه به من بگی ها. باشه؟ کار دارم.

خبرنگار:  باشه. حالا میتونم برم.

کروبی: کجا میخوای بری؟

خبرنگار:  خونه مون.

کروبی: مسجد نمیری؟

خبرنگار: دستمو ول کن... مسجد برای چی؟

کروبی: ختم. نمی خوای ختم کسی بری؟

خبرنگار:  فعلا نه... گفتم دستمو ول کن.

کروبی: اگه خواستی بری منم میبری؟ من ختم خیلی دوست دارم.

خبرنگار:  باشه. بابا یکی من رو از دست این نجات بده.

کروبی: اگه مرده اش زنده باشه خیلی بهتره.

خبرنگار:  اگر زنده باشه که براش ختم نمی گیرن.

کروبی: چرا نمی گیرن. ما گرفتیم شد.

خبرنگار: خوب شما فرق دارید.

کروبی: چه فرقی.

خبرنگار:  هیچی... بذار برم.

کروبی: چرا... مگه وقتم تموم شده؟

خبرنگار: آره تموم شده.

کروبی: جون ننجون بمون یه کم با من حرف بزن.

خبرنگار:  چرا؟ بزار برم.

کروبی: نه... نرو... خسته شدم از بس با موسوی حرف زدم. تو رو خدا تو هم یک کم دیگه با من حرف بزن... آخه هیچکس دیگه با من حرف نمیزنه.

خبرنگار:  بزار برم. فردا دوباره میام حرف میزنم.

کروبی: راست میگی؟

خبرنگار:  آره... حالا دستمو ول کن بزار برم.

کروبی: باشه برو... ولی فردا بیای ها.

خبرنگار: عمراً...

کروبی: نامرد... فکر کنم آخرش هم به من تجاوز کرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/14:: 8:57 عصر     |     () نظر
دیپلماسی‌رسمی، کاهش روابط/ ‌دیپلماسی‌موازی، فرش‌قرمز؟
جک‌استراو از سفر به ایران با دعوت‌نامه علی لاریجانی خبر داد

گروه سیاسی- احسان صالحی: جک استراو وزیر خارجه اسبق انگلیس و عضو فعلی مجلس عوام این کشور ادعا کرد که قرار است اوایل سال آینده میلادی در راس یک هیات پارلمانی با دعوت‌نامه علی لاریجانی به تهران سفر کند.

به گزارش رجانیوز، استراو که هفته گذشته به‌عنوان رییس مشترک گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس در مجلس عوام منصوب شد، در گفت‌وگو با ایرنا اعلام کرده که ما اخیرا دعوت نامه ای از سوی رییس مجلس شورای اسلامی ایران برای سفر هیاتی از اعضای گروه دوستی پارلمانی به تهران دریافت کرده ایم.

استراو افزوده این دعوت نامه از سوی پارلمان انگلیس پذیرفته شده و قرار است من به اتفاق "بن والاس" نماینده مجلس عوام از حزب محافظه کار و دیگر رییس مشترک گروه دوستی پارلمانی به جمهوری اسلامی ایران سفر کنیم. .ی اعلام کرده این سفر که هنوز تاریخ دقیق انجام آن نهایی نشده در چارچوب همکاری ها و رایزنی های پارلمانی میان دو کشور انجام می شود.

دعوت از جک‌استراو به ایران در حالی است که سیاست رسمی جمهوری اسلامی، کاهش سطح روابط با دولت انگلستان است که به‌ویژه در جریان حوادث پس از انتخابات ایران، نقش عمده‌ای در هدایت ناآرامی‌ها داشت و رهبر انقلاب نیز در خطبه‌های نمازجمعه تاریخی 29 خرداد با یادآوری این اقدامات، از دولت این کشور به‌عنوان دولت خبیث انگلیس یاد کردند.

همچنین با پایان یافتن دوره سفیر فعلی ایران در لندن،‌ وزارت امور خارجه ایران در حال حاضر قصد اعزام سفیر جدید به این کشور را ندارد تا نشان دهد در مقابل سیاست‌های خصمانه دولت انگلیس علیه کشورمان، سطح روابط کاهش یافته است.

سال گذشته پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم،‌ 35 نفر از نمایندگان، طرحی را به صحن علنی مجلس آوردند که بر اساس آن، دولت ایران ملزم به قطع روابط با دولت انگلیس و تعطیلی سفارت آن در تهران می‌شد که این طرح با قید یک فوریت تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد.

بررسی این طرح با تذکر یک عضو کمیسیون امنیت ملی در صحن علنی متوقف شد، به این شکل که به دستور علی لاریجانی رئیس مجلس طرح مذکور برای بررسی بیشتر به کمیسیون امنیت ملی واگذار شد و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مسئول تصمیم‌گیری درباره این طرح شد.

اما در شرایطی که خبری از سرنوشت این طرح در دست نیست،‌ جک‌استراو که نقش عمده‌ای در اخلال در فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان به‌عنوان وزیر خارجه وقت انگلیس در طی سال‌های قبل داشت،‌ ادعا کرده است که قرار است به دعوت رئیس مجلس ایران به تهران سفر کند.

هنوز مشخص نیست که آیا نمایندگان مجلس در جریان این اقدام لاریجانی بوده‌اند یا خیر اما انتشار خبر دعوت از استراو آن‌هم تنها چند روز پس از آنکه جان ساورز رئیس سرویس اطلاعات خارجی سازمان جاسوسی انگلیس و معاون سابق استراو، به فعالیت‌های جاسوسی علیه برنامه هسته‌ای ایران اذعان کرد، عجیب به نظر می‌رسد.

محمود احمدی بیغش عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در مورد دعوت از استراو به تهران تأکید می‌کند که لاریجانی باید در مورد این اقدام خود دلیل بیاورد و به نمایندگان پاسخگو باشد.

دولت انگلیس در جریان فتنه 88 بر شدت فعالیت‌های ضد ایرانی خود اضافه کرد و مأمن تعداد قابل توجهی از افراد مانند مهدی هاشمی رفسنجانی شد که نقش مؤثری در این حوادث داشتند و از کشور خارج و یا متواری شدند. همچنین شبکه بی‌بی‌سی فارسی به‌عنوان تریبون فتنه‌گران تلاش زیادی برای زنده نگه داشتن جریان فتنه و پوشش لحظه به لحظه اخبار ناآرامی‌ها و تحریک فتنه‌گران داشت.

"ویلیام هیگ" وزیر خارجه کنونی انگلیس نیز روز چهارشنبه گذشته در حالی برای اولین بار به تل‌آویو رفت که بنا بر گزارش‌های منتشر شده در منابع صهیونیستی، هدف اصلی این سفر موضوع هسته‌ای ایران است. این سفر و دستور کار آن در آستانه مذاکرات احتمالی ایران و 1+5 نوعی طراحی برای اخلال دیپلماتیک در این فرآیند بر اساس یک سناریوی انگلیسی- صهیونیستی ارزیابی شده است.

همچنین روز گذشته (پنج‌شنبه)، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از دستگیری چهار تروریست وابسته به انگلیس در مرز مریوان خبر داد.

استراو که در حال حاضر عضو مجلس عوام انگلیس است،‌ در حالی خود را جزو دوستان جمهوری اسلامی ایران می داند و می گوید "من به رغم اینکه از سال 2006 میلادی از وزارت خارجه کنار رفتم ولی همچنان علاقه مند به پیگیری مسائل ایران بودم و ارتباطم را با موضوعات مرتبط با ایران حفظ کردم"، که وی به‌عنوان نماینده انگلیس در مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران در طی دوره مأموریتش،‌ نقش اصلی را در تحمیل غنی‌سازی به ایران و سوء استفاده از نقاط ضعف تیم هسته‌ای وقت ایران داشت.

علاوه بر اغلب نمایندگان مجلس که احتمالاً از دعوت‌نامه لاریجانی برای استراو بی‌اطلاع هستند، مشخص نیست که آیا دولت ایران و دستگاه رسمی دیپلماسی کشور در جریان این سفر قرار دارند یا مانند برخی موارد قبل، این دعوت نیز بر مبنای دیپلماسی موازی مغایر با سیاست‌های دیپلماسی رسمی کشور است.

جک استراو در دوران 13 ساله حضور حزب کارگر در قدرت (2010-1997)، علاوه بر مسئولیت وزارت خارجه سمت هایی نظیر وزیر کشور، وزیر دادگستری و رهبر جناح اکثریت در پارلمان انگلیس را برعهده داشت. وی از سال 1979 میلادی تاکنون در مجلس عوام این کشور نیز عضویت دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/14:: 8:56 عصر     |     () نظر


شاید شما هم شنیده باشید که شیخ اصلاحات گفته «سر قبر پدرم هم نمی توانم بروم» چون هستند کسانی که بخواهند او را بزنند.
کروبی که تا پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری تنها یک لطیفه سیاسی بود و کارها و موضع‌گیری‌هایش موجب خنده مردم می‌شد، با نزدیک شدن انتخابات کم کم احساس شخصیت کرد و به اشتباه گمان کرد که واقعا کسانی که برایش کف و سوت می‌زنند حتما به او رای می‌دهند.
او که خود را رجل سیاسی می‌دانست هیچگاه نفهمید که دخترکی خبرنگار چگونه او را فریب داد و با سوالات خود، پاسخ‌هایی از او گرفت که مشاورانش او را از مصاحبه منع کردند.
این ابوموسای زمان که منزلش را برای هزینه انتخابات فروخته بود، هیچگاه نفهمید چگونه کرباسچی با حیله گری از فیلم تبلیغاتی او برای تبلیغ خود و مبری کردن خود از اتهام‌های مختلف بهره جست.
این شیخ ساده لوح که پس از انتخابات با ادعای تقلب بدون ارائه حتی یک سند نشان داد دچار سفاهت سیاسی است و شایستگی انجام فعالیت‌های سیاسی را ندارد به قدری از بلاهت رنج می‌برد که حتی حاضر شد تجاوز به پسرش را هم مطرح کند تا در بلوای پس از انتخابات حرفی برای گفتن داشته باشد ولی در نهایت با بی شرمی حرفش را در مورد تجاوزها پس گرفت، حرفی که به او دیکته شده بود.
به قطع و یقین، عملکرد و موضع گیری‌های کروبی در یکسال گذشته بیش از این که به نفع حزب متبوع و طرفدارانش باشد خوراک تبلیغاتی برای دشمنان بود برای اثبات این مطلب کافی است سری بزنید به رسانه‌های معاند نظام مانند بی‌بی سی و صدای آمریکا، رادیو فردا و ... و مطالب آنها را پس از هر سخن و عملکرد این فتنه‌گر بخوانید. از این رو ناراحتی مردم از چنین سیاست‌مدارنمای روان‌پاکی دور از ذهن نیست چرا که عملکردش غیرمنطقی و موجب به هم ریختگی شهر و زندگی مردم شد.
به هر حال باید به کروبی گفت که تو هیچگاه یک سیاست‌مدار نبودی بلکه بازیچه‌ دست دیگران برای رسیدن به اهدافشان بوده‌ای و امروز هم وضعیت به وجود آمده را خود به وجود آورده ای و «خودت کردی که لعنت بر خودت باد»/ پایان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/14:: 8:53 عصر     |     () نظر
 

شهید فهمیده


با بررسی مقاطع مختلف تاریخ، چه تاریخ معاصر و چه تاریخ صدر اسلام همواره به افراد موثر و به اصطلاح خواصی برمی‌خوریم که با تصمیم گیری های درست و نادرست خود حوادث گوناگونی را رقم زده‌اند از این رو پشت هر رویداد تاریخی می توان خواصی را دید که آن رخداد برگرفته از افکار و عملکردهای آنان است و در این میان به حکم «الناس علی دین ملوکهم» عوام به پیروی از خواص جامعه همواره نقش پیاده نظام و اهرم اجرای تدابیر خواص را برعهده داشته‌اند که در این مرحله بحث افکار عمومی و عملیات روانی به عنوان مقدمه نفوذ دیدگاه خواص از اهمیت بالایی برخوردار است.
در اهمیت نقش خواص همین بس که اندیشه ها و عملکرد آنان گاهی جریان کربلا را رقم می‌زند، گاهی صلح امام حسن(ع) را و  گاهی منجر به نهضتی بزرگ مثل انقلاب اسلامی و اثری ماندگار در تاریخ می‌شود.


فتنه سال 88 در ایران نیز رخدادی بود که به صورت هدفمند با هدایت بیگانگان و دشمنان قسم خورده نظام اسلامی و با بازی گردانی برخی خواص‌نمای نادان و بی بصیرت شکل گرفت و ماه‌ها جامعه را با بحران و التهاب مواجه کرد تا آنجا که مردم در نهم دی به خروش آمدند و فتنه‌گران را به منجلاب انزوای بیست ساله خود راندند.


کروبیدر این جریان آنچه جالب و عجیب به نظر آمد بلند شدن علم دروغین پیروی خط امام از سوی سران فتنه و سینه زدن زیر این علم و در عین حال بردن نظام اسلامی به عنوان بزرگترین یادگار حضرت امام به مسلخ امیال و هوس‌های خود بود.
فراموش کردن کلام امام که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» از سوی شیخ رجزخوان و میرِ بی نصیب و هم‌پیاله شدن آنان با دشمنان این مرز و بوم به ناگاه ذهن را پیش فرمانده کوچک لشکر حق، شهید حسین فهمیده می‌برد و که چگونه جسم کوچک و نوجوانانه اش را برای حفظ این نظام نثار انقلاب کرد و از سوی دیگر عده‌ای شکم‌پر از حرام و ناحق، چگونه نظام را به مسلخ کشاندند و مردم را سپر زیاده طلبی و هوسرانی 4 ساله حکمرانی و چپاول بیت المال قرار دادند. به راستی واژه خواص مستحق کدام گروه است؟ شهدایی که تا آخرین قطره خونشان را با عشق علاقه در راه اسلام و نظام اسلامی اهدا کردند یا پیران سیاست‌زده ای که طاقت دیدن استقلال کشور را ندارند؟ آیا می‌توان در درک حقیقت، حسین سیزده ساله فهمیده را با شیخ 70 ساله ای که هنوز هم نفهمیده مقایسه کرد؟ آیا دروغ و تزویر و نیرنگ نماد در خط امام بودن است یا استکبارستیزی، استقلال طلبی و ایثار و جهاد و شهادت برای اسلام؟
صحبت از فهمیده ها و نفهمیده های این انقلاب در این مجال نمی‌گنجد لکن از خدا می خواهیم که ما را از فهمیده ها قرار دهد و با فهمیده ها محشور کند.
نکته پایانی این که مقام معظم رهبری از سالیان دور تاکنون بر مباحث مختلفی برای عوام و خواص جامعه تاکید داشته‌اند ایشان در ابتدا مساله عوام و خواص را مطرح کردند و بر ضرورت هوشیاری خواص تاکید داشتند لکن در سالهای اخیر گویا از برخی خواص قطع امید کرده‌ از این رو مساله بصیرت را برای هر دو دسته عوام و خواص مطرح کرده‌اند و در دیدارهای مختلف خود با اقشار گوناگون بر آن تاکید داشته اند. امید است مردم که در بحران های سی ساله این انقلاب نشان داده اند از بسیاری از خواص، خاص‌ترند روز به روز بر آگاهی و بصیرت خود بیفزاید که امروز شعار «دانستن حق مردم است» جای خود را به «بصیرت داشتن حق مردم است» داده است./پایان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/14:: 8:50 عصر     |     () نظر

نظر به وسعت پخش تصاویری از آقای «سید حسن میرکاظمی»  در روزهای پس از انتخابات در حالی که اقدام به حمل سلاح گرم و هدایت گروهی موتور سوار به ظاهر لباس شخصی می کند و تصویری از حضور وزیر معزول صنایع دولت نهم در کنار ایشان و اطلاعات و اسنادی مربوط به بدهی معوقه نامبرده به بانک کشاورزی و در ادامه عملیات وسیع رسانه ای  انجام شده پیرامون این موضوع در سایت ها و شبکه های ماهواره ای نظیر BBC فارسی و صدای آمریکا و سعی در انتساب این فرد به دولت آقای دکتر احمدی نژاد ، لازم می دانیم به ذکر نکاتی درباره شخص مذکور و موضوعات طرح شده بپردازیم.

1ـ اخذ کلیه تسهیلات سید حسن میرکاظمی از بانک کشاورزی در چند مورد که بیش از صد میلیارد تومان است همگی در دولت آقای خاتمی صورت پذیرفته و بعنوان مثال دو فقره اصلی آن در تاریخ های 28/8/81 و 16/11/82 از صندوق ذخیره ارزی و با سود 7% در سال پرداخت شده است.

2ـ دولت نهم با توجه به سررسید مطالبات در سال 84 و عدم اقدام سید حسن میرکاظمی جهت تسویه بدهی و بی توجهی نامبرده نسبت به اخطارهای مکرر بانک کشاورزی اقدام به درخواست دو فقره اجراییه از دفتر اسناد رسمی 292 تهران (دفتر خانه تنظیم کننده سند رهنی) نمود که پس از پیگیری های فراوان اجراییه ها در مهرماه سال 86 صادر و پرونده های اجرایی کلاسه 15058 و 15079 در اداره سوم اجرای اسناد رسمی تشکیل شد ولی متاسفانه با حکم شعبه 25 دیوان عدالت اداری مبنی بر دستور موقت توفق عملیات اجرایی مواجه شد و در ادامه بانک کشاورزی با تنظیم لایحه ای به شماره 688/502/82/16 به تاریخ 14/2/88 مبنی بر عدم صلاحیت دیوان برای ورود به این پرونده و رد دلایل واهی سید حسن میرکاظمی درخواست رد شکایت نامبرده را کرده است.

3ـ پس از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی در چند سال گذشته نهادهای مسئول با جدیت بیشتری به پیگیری این موضوع می پردازند و  شعبه چهارم مجتمع قضایی امور اقتصادی از ماه ها پیش اقدام به رسیدگی پرونده ای علیه مدیران شرکت دنیای فلز به اتهام تحصیل مال نامشروع و اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق سوء استفاده در اخذ تسهیلات بانکی نموده است.

4ـ سید حسن میرکاظمی از عوامل فعال در ستاد آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات 1384 بوده و روابط صمیمانه ای با آقای یاسر هاشمی رفسنجانی دارد، لازم به ذکر است فردی که ترک موتور دوم مسلح که راکب آن سید روح الله میرکاظمی برادر کوچکتر حسن است حسین خوید فرزند یکی از محافظین آقای اکبر هاشمی رفسنجانی است و این البته در کنار حضور فرزندان برخی از محافظین آقای هاشمی رفسنجانی در باند حسن میرکاظمی است ، مانند مهدی و ابوالفضل طلا ، فرزندان سرهنگ طلا یکی دیگر از محافظین کهنه کار آقای هاشمی رفسنجانی است.

5ـ حضور نیروهای تحت امر سید حسن میرکاظمی در درگیری ها و حوادث پس از انتخابات به نحو سوال برانگیزی مبهم است به عنوان مثال در راهپیمایی روز قدس که با حضور چند هزار نفری نیروهای بسیج در اطراف مسیر اغتشاش گران از میدان ولیعصر تا میدان هفت تیر برای کنترل آن ها و جلوگیری از هرگونه ناآرامی و درگیری به سبب فرمایشات مقام معظم رهبری همراه بود، عده ای از عوامل همین باند به هدایت روح الله میرکاظمی با حضور در میدان هفت تیر به درگیری با حامیان میرحسین موسوی پرداخته و زحمات نیروهای بسیج در حفظ آرامش را هدر دادند و صحنه هایی از این درگیری کوچک به سرعت به شبکه های تلویزیونی خارجی مخابره و به طور گسترده ای پوشش داده شد.

6ـ سید حسن میرکاظمی در سال های گذشته با ارتباط گیری با برخی از سخنرانان و مداحان خوش نام و دعوت از آن ها برای برگزاری مراسم در مسجد الهادی (ع) و نصب تابلوهای گوناگون در میادین تهران و بعضاً اجاره بیلبوردهای اتوبانی با هزینه های گزاف و تبلیغات وسیع اینترنتی برای تبلیغ هیئت مذکور و تهیه و توزیع وسیع فیلم و مراسمات هیئت مذکور که دقایقی از آن اختصاص به پخش تصاویر گریه شخص سید حسن میرکاظمی و برادرش می باشد.  موجبات تعجب دوستداران اهل بیت (ع) را در چرایی این همه تبلیغ و هیاهو برای برگزاری مراسم ائمه اطهار فراهم آورده بود، در واقع اقدام به اجرای نوعی عملیات روانی در استفاده از ظرفیت های این طریق  کرده بود که خوشبختانه پس از روشنگری های لازم در روزهای اخیر با هوشیاری سخنرانان و ما در حین اهل بیت مواجه شد.

7ـ بواسطه جدیت مدیران کنونی بانک کشاورزی در وصول مطالبات بانک از نامبرده و نامه نگاری مدیر عامل بانک کشاورزی با تمامی بانکها مبنی بر عدم هرگونه پرداخت تسهیلات به سید حسن میرکاظمی و پیگیری نهادهای مسئول دررسیدگی به تخلفات صورت گرفته در زمان اعطای وام مذکور در دولت دوم خرداد، از جمله عدم مطابقت وثایق با میزان تسهیلات و یا دیگر موارد، امید است دولت دهم موفق به اخذ بیت المال از نامبرده و بازگرداندن آن گردد.

مطالب مرتبط: آقای هاشمی بخوابید شاید فرجی حاصل شد

                    مدارکی برای آقای دادستان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/8/6:: 10:26 عصر     |     () نظر
   1   2      >