جوان:اکبر گنجی یکی از 5 تنی که به همراه محسن کدیور،عطاء الله مهاجرانی ،عبدالکریم سروش و عبدالعلی بازرگان، بیانیه مشترکی را در تببین خواسته های فرقه سبز مطرح کرده بود،باردیگر منکریکی از پایه های اساسی مذهب شیعه، یعنی مهدویت شد.
وی در گفتگویی با شبکه بی بی سی فارسی،در اظهاراتی حرمت شکنانه با بیان این که حتی یک دلیل برای وجود امام زمان (عج) وجود ندارد،اندیشه مهدویت را برگرفته از مسیحیت خواند و مدعی شد که هیچ دلیلی مبنی بر وجود امام زمان(عج) وجود ندارد.گنجی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد که ائمه شیعه نه معصوم و نه واسطه فیضند بلکه تنها آدم های عالم و دانشمندی بوده اند!
این اظهارات گنجی در حالی صورت می گیرد که عطاء الله مهاجرانی چند روز پیش در مصاحبه ای تاکید کرد فاصله میان این 5 نفر(گنجی ، مهاجرانی ، سروش ، کدیور و بازرگان) با میرحسین موسوی ،فاصله میان ابوذر و علی(ع) می باشد ! با این تفسیر مهاجرانی در حقیقت ادعاهای اکبر گنجی ،سخنان میرحسین موسوی بوده که توسط یکی از ابوذر های وی
کلمات کلیدی:
وحشیگری یزیدیان سبز در عاشورا
سر حسین ع را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همان کسی که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند میزد و خود را آماده میکرد برای جشن پیروزی و غنیمتها!
مامور نیروی انتظامی را وحشیانه حمله کرده و در میان مردم برهنه اش کردند این فرقه ضاله یزیدیان سبز
وقتی مفتخرانه سایتهای خودشان را پر کردند از تصاویر و فیلمهای فتوحات روز عاشورایشان، خوش خیال بودند که چه کار مهمی کردهاند!
امروز فیلمی را دیدم که واقعا ناراحت شدم و یاد کربلای امام حسین ع افتادم و اینکه تاریخ چقدر دقیق تکرار می شود ..فیلمی که وحشیگری یزیدیان سبز را به تصویر می کشد ..
http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://aheney.persiangig.com/video/ashusabz.wmv
آب را به روی کودکان و اهل بیت تشنه لب بستند ..یاران امام حسین ع را یکی پس از دیگری به خاک و خون کشیدند ..آخرین سربازش علی اصغر را بر روی دست گرفته طلب آب برای این طفل تشنه لب کرد
ابن سعد گفت : حرمله ! سفیدی گلویش را نمیبینی ؟حرمله تیری انداخت ....خون بر دستان و صورت مبارک امام پاشید ..الله اکبر!!!....امام را زخمی کردند ..بر روی خاک افتاد ..سر مطهر امام زمانشان را از بدنش جدا کردند ....هلهله کردند این حرامیان کوفی ...فریاد شادی سر دادند ...به خیمه های بی پناه اهل بیت حمله ور شدند و آتش زدند ..کودکان را کتک میزدند و وحشیانه از سرشان معجر میکشیدند و گوشها را برای گوشواره پاره میکردند و کتک بود و فریاد مستانه پیروزی و هلهله و شادی .....
عاشورای ???? در تهران ....
حرامزادگان سگ صفت و زنا زادگان کوفی صفت وحشیانه به عزاداران حسینی حمله ور شده و مانند سگهای هار مامورین نیروی انتظامی را ضرب و شتم کردند ..و مانند اجداد کثیف خود فریاد هلهله و شادی سر میدادند..به خیمه های امام حمله کرده و آتش زدند و فریاد شادی سر میدادند..الله اکبر از این فتنه گران یزید صفت و زنا زادگان سگ صفت..لباس از بدن مامور بیرون کشیدند و در میان جمعیت کوفی صفت لخت و عریان کردند ...باز هم هلهله و شادی و فریاد پیروزی از آتش زدن ماشینها و ..
در حالیکه موسوی منافق و یزید صفت در بیانیه آخر خود، اغتشاشگران روز عاشورا را "مردم خداجوی" نامیده، انتشار این فیلم پرده از هویت واقعی آشوبگران برداشته است.
در این فیلم، عده ای از زنا زادگان و حرامیان کوفی صفت ..که در حال تخریب اموال عمومی هستند، با مشاهده یکی از مامورین نیروی انتظامی به سوی وی حمله می کنند و پس از ضرب و شتم شدید این مامور، در اقدامی ضد اخلاقی او را برهنه کردند ..
این سگهای غربزده و یزیدیان سبز که نمادهای سبز به همراه دارند، همچنین با توهین به این مامور او را تحت فشار قرار می دهند، تا به رهبر انقلاب توهین کند.
پس از پخش گوشه ای از رفتار فرقه سبز در هتک حرمت روز عاشورا از رسانه ملی هم، مسئولان صدا و سیما اعلام کردند که این صحنه ها تنها گوشه ای از اقدامات حامیان آقای موسوی در روز عاشورا بوده است و سایر فیلم ها به دلیل غیر اخلاقی بودن و جسارت بی پروا به مقدسات، امکان پخش از رسانه ملی را ندارند.
برخورد حامیان موسوی با مامور نیروی انتظامی به قدری دردناک و خشن است که بر اساس گزارش سایت یوتیوب، این فیلم در میان فیلم هایی جای گرفته است که با محدودیت سنی برای نمایش مواجه هستند.حامیان فرقه سبز یزیدی با افتخار این فیلم را به یکدیگر ارسال کرده و از آن به عنوان "یادگار عاشورا" نام می برند!
علیرضا سلیمی، نماینده مردم محلات در مجلس شورای اسلامی،به نقل از یک طلبه جوان گفت: "عدهای از عوامل جریان فتنه با حمل پارچههای سبز، پوششهای نامناسب و آرایش غلیظ، سوار اتوبوس شده و در رفتاری غیرانسانی و غیر اخلاقی اقدام به نمایش عریان بخشی از اندام خود کرده و به مغازله و اعمال منافی عفت با یکدیگر پرداختند."
با وجود دلایل مختلف مبنی بر عدم اعتقاد بخش زیادی از اعضای فرقه سبز یزیدی به شعائر دینی، یزیدیان زمان .. کروبی و موسوی پس از اغتشاشات روز عاشورا، آشوبگران و توهین کنندگان به روز عاشورا را "مردم خداجوی" و "عزاداران حسینی" نامیدند و از برخورد مردم با این افراد ابراز ناراحتی کردند!
آنان همچنین مدعی شدند که فرقه سبز، اخلاق مدار و مخالف خشونت است.کروبی حتی با توهین به مردم انقلابی تهران، افرادی را که قصد داشتند تا جلوی آشوبگران را بگیرند، "جمعی وحشی" نامید.
آیا این سگ زادگان کوفی صفت خدا جوی و حقیقت جو هستند ؟
لعنت خدا و رسول خدا بر این یزیدیان فاسد و سگ باز و همجنس بازهای زنا زاده باد..
فرق این یزیدیان فاسد با لشکریان ابن سعد چیست ؟
لعن علی عدوک یا حسین
خاتمی و کروبی و میر حسین
کلمات کلیدی:
سازمان مجاهدین خلق یا منافقین سرخ مارکسیسم یک رهبری بنام مسعود رجوی مزدور و تروریست داشتند که در مدیریت خیلی قوی و زرنگ بود و در فریب دادن تبحر خاصی داشت..
طوری منافقین سرخ را گول میزد که بر بدنشان بمب وصل میکردند و عملیات انتحاری انجام میدادند مانند شهادت شهید دستغیب ...اونا هم مذهبی بودند و هم منطقی تر ..اما کم کم منحرف شدند و شدند آنچه که همگان میدانند .تبدیل شدند به تروریستهای وحشی که رسوای عالم گشتند ..
اما وقتی با این منافقین یا یزیدیان سبز بحث میکنم و به طرز فکرشان نگاه میکنم واقعا خنده ام میگیره انگار یه عده بچه کوچولو با هم جمع شدند و بازی میکنند....یکی از حماقتها و بچه بازیهای این فرقه ضاله این است که مثلا دلشان را به ..ما بیشماریم ..خوش میکنند
هفته قبل در برنامه ?? همه اومدند اس دادند و مثلا ?? درصد شدند و بعد هم صبح با خوشحالی ابراز میکردند که ما دیشب برنامه ?? را تصرف کردیم !!!!!انگار در جنگ جهانی پیروز شدند ...
یا مثلا میرن نظر سنجی میذارن و میگویند موسوی از رهبری عزیز بیشتر رای آورد !!!! بعد هم خر کیف میشن......یا به سطل آشغالها حمله میکند و آنها را آتش میزنند و بعد هم مثل خر کیف میکند و فکر میکنند کشور ایران را تصرف کردند ..حماسه ساز شدند !!!!!!..یا با فتو شاپ عکسها را در هم تلفیق میکنند و میگویند به به ! چه چه ! ما چقدر زیادیم....و این وسط هم یه عده خیلی ساده لوح هم با خودشان میگویند احتمالا از ?? میلیون نفر ?? میلیونش ما هستیم ..!!!!
واقعا از حماقت این یزیدیان سبز خنده ام میگیره ..جالبتر اینکه برای گول زدن خودشان میگویند همه مردم معترض و مخالف نظام هستند اما چون از گلوله !!! و باتوم میترسند بیرون نمیان ..یکی نیست به اینها بگه مگر در انقلاب ?? مردم از گلوله و باتوم میترسیدند ؟ اومدند و سینه سپر کردند و پیروز شدند اونم بر ارتش تا دندان مسلح شاه ملعون....شما هم اگه شجاع هستید چرا از گلوله !!البته این ادعای خودشان است ) میترسید و بیرون نمی آیید ؟
وقتی در ? دی ماه مردم با خشم بخاطر حرمت شکنی عاشورا با جمعیتی میلیونی اومدند بیرون اثری از این کوچولوهای سبز نبود ...بعد هم فرداش گفتند کیک و ساندیس دادند ....انگار اینهمه مردم بخاطر کیک و ساندیس ساعتها تو خیابون شعار میدادند فقط بخاطر کیک و ساندیس ؟!!
آنقدر احمق هستند که نمیتونند یه دلیل موجه تر بیارن ..مثلا میگفتند برای گرفتن یک دستگاه موتور سیکلت ..که لا اقل با عقل جور در بیاد ..
اندر احوالات این جماعت بچه و نادان و احمق و رهبران احمق تر از خودشان چکار باید کرد ؟
فقط باید خندید.خندید و باز هم خندید ... شما هم بخندید تا روحیه تان عوض شود..اینطوری
کلمات کلیدی:
سلام علیکم و قلبی لدیکم.
به تازگی خبری شنیدم که باورم نمیشد و نمیشود. (این مامورهای اینجا هم آنقدر خشن هستند که تا یک سوال ساده بپرسی که این خبر راست است یا نه؟ یکی میکوبند توی سرت. تازه از اولیهترین حقوق بشر هم مرا محروم کردهاند، نه اینترنتی، نه چتی، نه موبایلی، نه وکیلی ... ، بگذریم، که اینجا هوا بس ناجوانمردانه داغ است.)
1?00 سال بود که هیچکس رویش نمیشد از من دفاع کند. دفاع از من شده بود ننگ ابدی. راستش را بخواهید از زمان حکومت خودم این داستان شروع شد. کف و سوتها و تشویقهای دوستان من، فقط یک روز دوام آورد. فردای عاشورا که شد، حرمله گفت: تقصیر عمر سعد بود، عمر گفت: تقصیر عبیدالله بن زیاد بود، عبیدالله گفت: تقصیر یزید بود، خلاصه هر کسی میگفت من نبودم. هیچ کس دیگر کف نزد، سوت نزد، همه از شرم سرشان پایین بود، تا اینکه برادر ارزشی آقای مختار ثقفی آمد و همه را به اجبار و بدون رأیگیری فرستاد اینجا (أینَ حقوق البشر؟)، البته من و میمونم چند روز زودتر خودمان آمدیم.
ژن آتش زدن را از خودم به ارث بردیدها!
حتی فرزندانم هم مرا به وحشیگری متهم کردند. همین پسرم، معاویه ثانی، وقتی حکومت به دستش رسید شروع کرد به ملامت پدر و عذرخواهی کردن بخاطر عاشورا! یعنی حتی پسرم هم رویش نشد روز عاشورا کف بزند.
آن یکی نوهام، عمر بن عبدالعزیز، نمیدانم چرا این قدر بیتقوا بود، به قدرت که رسید جاه و مقام، دینش را به کلی برد، محض رضای خدا یکبار هم مثل شما از اقدام من در روز عاشورا دفاع نکرد، تازه بچه پررو کلی هم برای من لعن و نفرین مسئلت میکرد. خلاصه هیچ کدام از فرزندانم هم رویشان نشد از من دفاع کنند. حتی در زمان شما، وهابیها که دشمن درجه یک شیعه هستند، روز عاشورا حاضر نیستند به افتخار من کف بزنند. ولی شماها گل کاشتید، خدا بیابان عقلتان را گلکاری کند.
پیشنهاد میکنم که شما هم رو کم کنی شیعهها و سنیها و مسیحیان و حتی هندوهای عزادار حسین(ع)، یک هیئت برای من درست کنید و نگذارید بدنام بمانم، مثلا «هیئت محبین یزید و پدر»، «هیئت عاشقان یزید» یک چیزی توی این مایهها. ولی نمیخواهد عزاداری کنید، همان کاری را که ما در روز عاشورا انجام دادیم شما هم ادامه بدهید، همین سوت و کف بهتر است، کلی خوشحال میشوم و شارژ.
خیلیها به من تهمت زدند، خدا(؟) ازشان نگذرد. قرنهاست که به من میگویند وحشی، درنده، گرگ، خونخوار و ... قرنهاست که هیچکس از من دفاع نمیکند ولی شما ها ثابت کردید که حق مخفی نمیماند هر چند پشت ابر باشد، هرچند اصلا وجود نداشته باشد. از این به بعد به شما اجازه میدهم من را با عنوان «بابا یزید» خطاب کنید، من هم شما را به فرزندی میپذیرم.
یک نکته کنکوری: شماها که هیچکدامتان در انتخابات شرکت نکرده بودید، با این حال توانسته بودید تعدادی از رای دهندگان به نامزد معترض را با خودتان همراه کنید. بعد از عاشوراسوزی شما، چون همه آنها - مثل دیگر رای دهندگان - طرفدار حسین بن علی(ع) هستند، همان چند نفرشان هم که با شما بودند و «نه غزه نه لبنان» میگفتند از شما بریدند. من نوفهمم، یا خیلی تعطیلید یا خیلی باهوش، به هر حال آنها را متقاعد کنید که حق با من بوده و دوباره به جمع شما برگردند.
عزیزان بابا! همه طرفدار حسین بن علی(ع) هستند، با هر گرایش سیاسی
نکته دوم: پدرم وصیت کرد: «یزید! اگر میخواهی باقی بمانی حرمت حسین(ع) را نگه دار.» نشنیدم و عاقبتم شنیدید، با آل علی(ع) درافتادم و ورافتادم، بین خودمان بماند، ولی هیچ سوژه دیگری برای ابراز وجود نبود؟ معمولا کسی میزند به سیم آخر که دیگر امیدش از همه چیز تمام شده باشد، نکند ناامید شدهاید عزیزان بابا؟
آخرین نکته را هم که برای شما گلهای بابا بگویم این است که به این ایهود باراک که حال و روزش مثل خودم است بگویید که ازتان حمایت نکند و الا این آبرویی که با دفاع کردن از من به دست آوردهاید بر باد میرودها، مردم میگویند ببینید حامیشان صهیونیستها هستند به او بگویید بابا یزید گفت تو فعلا فقط مشغول سربریدن همان فلسطینیهای تروریست باش، خیرش را ببینی.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
حضرت علی علیه السلام : از علائم آخر الزمان، بسیاری از یاران
دجال کسانی هستند که شال سبز بر سر و شانه های خود افکنده اند!!! منبع: بحارالانوار/ج52/ص193
کلمات کلیدی:
پس از شکست فتنه گران مشخص بود که استکبار افراد تحت پوشش را به منظور ایجاد رعب وارد فاز ترور کنند
مسعود محمدی استاد متعهد و انقلابی دانشگاه تهران صبح امروز در اقدام تروریستی عناصر ضد انقلاب و استکبار به شهادت رسید.
این بمب گذاری در سطل زباله -نمی دانم اینها چه علاقه ای به سطل زباله های شهر دارند - در مقابل خانه ایشان جاسازی شده بود
ایشان فردی ولایی و انقلابی بودند
این شهید راه حق در دانشگاه شیراز از فعالان انجمن اسلامی دانشجویان بود. پس از آن در سال 67 از مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شد. ایشان سپس در سال 71 مدرک دکترای خود را با گرایش فیزیک ذرات بنیادی از همین دانشگاه دریافت کرد و با درجه استاد تمامی به تدریس در دانشگاه ها پرداخت. وی همزمان با دفاع مقدس در عرصه های علمی با سپاه پاسداران همکاری می کرد.دکتر علی محمدی عضو هیات علمی پردیس علوم دانشگاه تهران بود. سابقه ریاست دانشکده فیزیک و معاون پژوهشی پردیس علوم دانشگاه تهران بود.
دشمنان نظام بدانند ، علم و دانش در جامعه اسلامی ایران مانند درختی تنومند ریشه دوانده و روز به روز برگ و بار میدهد ، با افتادن یک برگ ، درخت فناوری خزان نمیگردد
شهدا در قهقهه مستانشان عند ربهم یرزقونند
ای شهید هسته ای شهادتت مبارک
کلمات کلیدی:
سران فتنه، حامیان آنها و ساده اندیشان بعد از 9دی دچار سرگیجه و بحرانند، نه نظام اسلامی! |
![]() |
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پس از انتقادات کیهان به اظهاراتش در برنامه زنده روبه فردا پاسخی به این روزنامه فرستاده که کیهان ضمن چاپ آن پاسخهای جالبی نیز به وی داده است. این مکاتبه از نظر میگذرد: جنگ نفس و جنگ نرم کیهان: پاسخ کیهان به آقای علی مطهری اگرچه پیشاپیش در یادداشت روز یکشنبه 02/10/88 آمده بود ولی توضیحات بیشتر ایشان درباره اظهارات قبلی خود، بیشتر به عذر بدتر از گناه شبیه است و از این روی اشاره به نکاتی درباره آن ضروری به نظر می رسد. |
کلمات کلیدی:
مسعود علی محمدی، استاد متعهد فیزیک دانشگاه تهران صبح امروز در اقدام تروریستی کشته شد.
وی در پی بمب گذاری در سطل آشغال مقابل منزلش ترور شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، بر اساس اطلاعات اولیه استاد محمدی هنگام خروج از منزلش در منطقه قیطریه تهران در انفجار یک بمب کنترل از راه دور کشته شد.
شدت انفجار بمب کنترل از راه دور به قدری بوده است که شیشههای خانههای اطراف خانه این استاد دانشگاه تهران نیز شکسته شده است.
با حضور کارشناسان نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی، پیکر این استاد دانشگاه توسط آمبولانس به پزشکی قانونی منتقل شد.
دستگاههای امنیتی و انتظامی بررسی این حادثه تروریستی و شناسایی عوامل آن را آغاز کردهاند.
مسعود علی محمدی از سال 1374 در گروه فیزیک دانشگاه تهران درس کوانتوم مکانیک و الکترومغناطیس میداد. دکتر علی محمدی دارای دکتری فیزیک از دانشگاه شریف بود.
کلمات کلیدی:
به گزارش صف نیوز مهدی کروبی پس از انتشار متن زیر باعنوان «آواز دولفین ها» در روزنامه اعتماد ملی، امروز با انتشار مطلبی در این روزنامه از همه مردم عذرخواهی و عنوان کرده: «ضمن تشکر از زحماتی که همکاران اینجانب در روزنامه اعتماد ملی میکشند و تاکید بر لزوم طرح آزادانه انتقادات از اینکه بعضی افراد مرز بین انتقاد و اهانت را تشخیص نمیدهند متاسفم و به همین خاطر صمیمانه از مردم پوزش میخواهم.»
آواز دولفین ها
زمان زیادی از روزهای گرم حضور گروه ما در منطقه آزاد کیش گذشته است اما هنوز چرخش رندانه دستهای مرد جوان در آسمان کوچک پارک دلفینها چنان قدرتمند بر صورت و سیرت ذهن و خیال مانده است که چرخش دستهای مرد جوان دیگری در آسمان نقطه دیگری از ایران کافی است تا رقص دلفینها دوباره در برابر چشمانم زنده شود. حکایت غریبی است رقص و آواز دلفینهای جزیره. پس از تحمل ساعتها گرسنگی و بیغذایی، دست مرد جوان که از سبد آذوقه بیرون میآید، دلفینها معصومانه اما هنرمندانه سر و بال میجنبانند و سپس به لقمه کوچکی قانع میشوند و تن به خیسی استخر زیبای پارک میدهند. با اشارهای دیگر از سوی صاحب لقمههای از پیش مهیا شده، ناباورانه میبینیم که از گلوی این بیزبانهای زیبا، صداهایی هماهنگ اما ناهمگون به گوش میرسد. مرد جوان مغرور از همراهی دلفینها آواز غریب دلفینها را رهبری میکند، دلفینها بلندتر میخوانند، جمعیت به آوازخوانی این موجودات دلفریب دل میبازد و آسمان جزیره پر میشود از شور و شعف کسانی که همپا و همراه شدن دلفینها با مرد جوان را به بزم نشستهاند. غافل از آنکه این کنسرت با تمام زیباییهای بینظیرش، سمفونی گرسنگی و گردنکجی و گدایی و گریه دلفینها بود برای لقمهای که به آن نیازمند بودند و این احتیاج بود که آوازی چنین تلخ را رقم زد تا مرد جوان بر آن ببالد و فخرش را به جمعیتی بفروشد.
این روزها که ساکنان قوای اجرایی و تقنینی ابایی از اعتراف به کمرشکن شدن گرانی و تورم در معیشت مردم ندارند و رئیس دولت تورم را <طعم تلخ> تعبیر میکند و وزیر بازرگانی هم در پاسخ به اعتراضات نمایندگان در صحن علنی مجلس، گرانی را <غیرقابل کنترل> میخواند شاید همدلانهتر بتوان حکایت غریب احتیاج و آواز دلفینها را به حکایت غریبتر احتیاج و نیاز ملتی که اینک به گرد رئیسجمهورشان در سفرهای استانی حلقه میزنند تعمیم داد و از پیشداوریها و متهم شدن به جنگ روانیو سیاهنماییها نهراسید. دستهایی که در آسمان استانها میچرخد تا موج نامهها و شکوههای ملتی را پارو کند تداعیگر چیست؟ جمعیتی که مشفقانه و مشتاقانه به گرد دومین شخص کشور در سفرهای استانی حلقه میزنند تداعیگر کدامین نیاز و احتیاج هستند؟
مردمی که پس از اخراج کامل اصلاحطلبان از گردونه تصمیمگیری کشور به جای شعار اصلاحات سیاسی، سینه سپرکردن مردانی را دیدند که تحول معیشتی و توزیع عدالت در زندگی روزمره را وعده داده بودند، اینک خود را به رئیسجمهور میرسانند تا متناسب با همان وعدهها، نامه مکتوب کنند و بعید است کسی به منظور نگرانیاش از موانع ایجاد شده برای دستیابی ایران به فناوری هستهای یا مخدوش شدن چهره حقوق بشر دوستانه ایران در ماجرای دستگیری و احضار زنان و دانشجویان یا نادیدهانگاشتن مبانی گفتوگوی تمدنها و ارزش نهادن به اصول جامعه مدنی یا تقویت ادبیات دیپلماتیک در مراودات بینالمللی به احمدینژاد نامه بنویسد. آنان که فریادشان از تورم و گرانیهایی که تا دیروز در دولت و مجلس انکار میشد و به تازگی اصرار میشود تا قصورشان را به گردن دیگری بیندازند، قطعا صفنشین و صدرنشین نامهنویسان به رئیس دولت هستند. جمعیت دیگر کسانی هستند که پشت درهای بسته نظام نامنظم اداری جاماندهاند و از آن جایی که خلق و خوی آقای رئیس در پیش بردن و مسکنهای آنی گذاشتن بر دردهای عمیق را میدانند، شکوهنامه به محضر رئیس آوردهاند. نمیتوان کسانی که به دنبال بخشش بهرههای بانکی یا دریافت وامها و کمکخرج عروسی و تحصیل و اشتغال هستند را در صف نامهنگاران ندید. صدای فریاد تولیدکنندگان و سرمایهگذاران ورشکسته، کارگران بیکار مانده، حقوقبگیران و بازنشستگان بیحقوق مانده هم از میان جمعیت بلند است. از گلوی اقشار مختلف جامعه صداهایی هماهنگ اما ناهمگون بیرون میآید و چشمهایی خیره به آقای رئیس است تا لقمهای فراخور گرسنگیشان از آستین بیرون آید تا هم او که پاسخ گرفته خرسند باشد و هم او که پاسخ داده به لذت این خرسندی ببالد و هم تماشاگران به وجد آیند و برای وجهه مردمی آقای رئیس دستی به نشانه شعف بالا ببرند و هورا بکشند.
در این رهگذر نیز چه بسا فضایی حاصل میشود که در بزنگاههای انتخاباتی وعدههای چربتری مانند پرداخت مستقیم یارانهها به مردم، جمعیتی را بیشتر از به انجام و فرجام رساندن امور زیربنایی کشور به وجد میآورد.
و اما اینک در شرایطی که ناشران، نویسندگان، صاحبان اندیشه متفاوت با جریان حاکم، دانشجویان، استادان محذوف از دانشگاه، زنان مطرود جنبشهای اجتماعی، راندهشدگان از عرصه سیاسی و حزبی، منتقدان خودی و غیرخودی اعم از اصلاحطلبان ردصلاحیتشده، وزرای برکنارشده، مدیران مستعفی، همراهان حذفشده دولت و در نهایت جمعیت مایوس و خاموشی که صدایی از آنان در آخرین انتخابات کشور به گوش نرسیده است، هیچ سهمی در نامهنگاری به رئیسجمهور ندارند، به راحتی میتوان کنکاش کرد که جمعیت حلقهزده به گرد رئیسجمهور چه کسانی هستند، چه آواز تلخی را برای رئیس دولت میخوانند و چه میخواهند و سپس باید متناسب با خواستههای آنان ثبات و پایداری در مدیریت را پیشه کرد تا مبادا به تعبیر مقام رهبری <عدالت بدون پیشرفت تنها منجر به برابری در فقر شود.> در غیر این صورت است که خالق سفرهای استانی و خالق نامهنگاریهای مردمی در دولت جاری تبدیل میشود به خالق کنسرتهای غمانگیزی که در آن، جمعیتی گرسنگیشان را آواز بخوانند و جمعیتی دیگر سرمست و دلخوش به این همراهیهای از سر نیاز ببالند و نامش را بگذارند استقبال پرشور مردمی، غافل از آنکه این سمفونی گرسنگی و گردنکجی و گریه است که به رقص و آوازی تلخ شباهت دارد و چه بسا در تنهایی اشکهای خود آقای رئیس را هم جاری میکند چرا که راز دلفینهای گرسنه را تنها کسی میداند که خود مسبب بهوجود آمدن نیاز و احتیاج آنها است.
کلمات کلیدی: