ادارات و نهادهای مختلف استان یزد از جمله دادگستری، سپاه الغدیر ، جامعه ورزشی استان یزد، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و .... با صدور بیانیههای مختلفی، هتک حرمت به دفتر آیتالله صدوقی را محکوم کردند.
به گزارش مهر دستگاه قضایی استان یزد با صدور بیانیه ای اعلام کرد: "متاسفانه بار دیگر فرد یا افرادی فتنه انگیز و کوردل با هتک حرمت به دفتر نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد، مردم دارالعباده و دارالعلم یزد را محزون و دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را شادمان کردند.
حرکت ناشایست و منافقانه و مذبوحانه این قبیل افراد فریب خورده در آتش زدن درب دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد و یادگار سومین شهید محراب، حجتالاسلام محمدعلی صدوقی ناشی از کینه و عداوت آنان به شهید بزرگوار محراب، آیتالله صدوقی است و به هیچ وجه این حرکت از اذهان بیدار مردم شریف استان محو نخواهد شد.
دادگستری کل استان یزد و ادارات وابسته به قوه قضائیه در استان بار دیگر ضمن محکوم کردن حرمت شکنیهای این افراد خود فروخته و معاند با آرمانهای حضرت امام خمینی(ره) نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت امر مسلمین، آیتالله خامنهای، تجدید میثاق کرده و از نیروهای انتظامی و اطلاعاتی استان می خواهد تا در سریع ترین زمان ممکن عوامل هتک حرمت به دفتر نماینده معزز ولی فقیه و امام جمعه استان را شناسایی و به دستگاه قضایی استان معرفی کنند تا با این افراد با دقت و سرعت در چارچوب قانون به طور قاطع برخورد شود".
سپاه الغدیر: افرادی که اندیشه های شهید صدوقی در هراس بودند سعی در مخدوش کردن چهره وی دارند
سپاه الغدیر استان یزد نیز با صدور بیانیه ای اعلام کرد: "متاسفانه کسانی که نوع نگرش و دیدگاه صریح و قاطع این مرد بزرگ را بر نمی تافتند و از اندیشه های ناب او همیشه در هراس بودند در دوران بعد از شهادت ایشان نیز دست از توطئه برنداشته و هر از چند گاهی با حرکات زشت و نابخردانه سعی در مخدوش کردن اندیشه های نورانی و رهگشای سومین شهید محراب داشته و دارند.
این بیانیه می افزاید: در این راستا، گروهی عناصر خودسر و شکست خورده برای فرار از مسئولیت ها و عملکردها هر روز با یک شیوه جدید به ایجاد نا امنی، رعب و وحشت در میان متدینین پرداخته تا از نظام مقدس جمهوری اسلامی به هر بهانه ای انتقام بگیرند و با پاشیدن بذر نفاق و تردید در میان جامعه، رهبریت فکری جامعه و روحانیت عزیز را به حاشیه برده و منزوی کنند.
سومین شهید محراب در قلبهای بصیر و آکنده از عشق به ولایت از جایگاه ویژه ای برخوردار است و این حرکات مذبوحانه نمی تواند خللی در این عشق و ارادت به وجود آورد.
سپاه الغدیر استان یزد از مسئولان دستگاه قضایی خواست با عامل یا عاملان اصلی و مجریانان این حرکت زشت و سخیف برخورد قاطع کرده و موجب ناکام گذاشتن فتنه گران در اجرای ماموریت های بعدی آنها در استان شده و بهانه به دست کسانی که می خواهند در فضای غبار آلوده برای جبران شکست ها از نظام، رهبری و امت حزب الله انتقام بگیرند، ندهند".
نماینده مردم یزد، هتک حرمت بیت سومین شهید محراب را محکوم کرد
علی اکبر اولیا نیز با صدور اطلاعیه ای آورده است: "بیت سومین شهید محراب همواره بیت شرف، شهادت، تدین، مردم داری و بصیرت بوده است و هرگونه جسارت و اهانتی به این مکان مقدس که موزه معنوی مبارزات مردم استان در همه سالهای مبارزه است، پیشاپیش محکوم به شکست است.
امروز ایادی نفاق و فتنه که وحدت و همدلی مردم مسلمان ایران را نشانه گرفتند با هتک حرمت بیت شریف و دفتر نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه یزد در صدد است این جایگاه رفیع را که سالیان سال است به عنوان ملجاء و مرجع مردم شناخته شده مورد هجمه ناجوانمردانه خود قرار دهد و به استوانه های نظام و انقلاب آسیب برساند.
وی از دستگاه های امنیتی، انتظامی و قضایی خواست: با مسببان و عوامل این حرکت ناپسند برخورد جدی کنند.
جامعه ورزشی استان یزد و سایر نهادهای این استان نیز هر یک با صدور بیانیه ای این عمل قبیح را محکوم کردند.
فرد یا افراد ناشناسی روز گذشته درب دفتر نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد را آتش زدند.
کلمات کلیدی:
دُم ایشان بالا!
شاید او میخواهد
معرفت گوش کنیم!
تا بدانیم چرا
توی گِل مانده ولی رو دارد!
وَز همان "رو"ی، بسی،
کینه و بغض و حسد در دل تار
به غریبان دارد
امسال بعضی ها در تهران با مشت و لگد و چاقو و قمه به جان عزادارن امام حسین(علیه السلام) افتادند.
دشمنی با من و امثال منش بود؛
چرا، بغض ایران دارد؟
بهر جنگ آمده با دین خدا
وای بر ما اگر این بار ببندیم دهان
که خیالش برود
کوفه سالار ندارد امروز
که بگوید با خویش:
کوفه محراب ندارد فردا
وای بر ما اگر این بار خورَد شمشیری
"فرق" مولا حیدر
کینه جو، هلهله "زن"
خورده هوشی به سرش آیا هست؟
سر سوزن ذوقی
هم ندارد آیا؟!
به همین علت و بی ذوقی و بی هوشی بود
که دگر آب، ز جو رفته کنون
رفته از جوی دگر،
آبهائی چه زلال
پول هائی چه حلال!
شاید آن بالاها
خورده کفگیر، تهِ دیگ چلو
شامشان گشته کنون
الکی شفته پلو!!!
آب را گِل نکنیم
شاید آن بالا دست
توی لندن مثلاً،
پسری میخورد آب
جان شاعر اما میلرزد
که پدر زور زیادی دارد!!!
در دلم میخندم
به همان کودک هفتاد بهاران دیده
قدمش بر دیده
همسرش فهمیده
"میر" یا همسر آن بانوئی
که گمانش رفته
وطنم ملعبه ی اوباش است
و بُود نوبت اقرار به تکرار خطا
او ولی میخواهد
شب و هر روز میان دو خیابان شلوغ
برود کِل بزند
موی خود را چو هوادارانش
اَلکی ژل بزند
گاه و بیگاه به درگاه سروش!
حرف باطل بزند
توی لفافه ی صد ناز و اَدا
به من و ما و شما جمله همی،
طعنه ی خنده فزا، هِی بزند
رهنورد است آخِر
میر باشد به گمانم شویَش
بگذارید برای خودش امروز اینجا
خرده حالی بکند
یا کمی آنسو تر،
کنج حیاط
قیل و قالی بکند
عشق و حالی بکند
شاید او میداند؛
نتواند امروز
بهر آن توبه نصوح مجالی بکند
این چنین بود که گفتیم اکنون:
دُم ایشان بالا!
شاید او میخواهد
معرفت گوش کنیم!
تا بدانیم چرا
توی گل مانده ولی رو دارد!
چشم نامحرم و بیگانه بدین،
بومِ ایران دارد
ناسزا میگوید
به من و ما و شما
معرفت بر لب ایشان جاری!
علتش بی عاری
حاصلش بیماری
خفته در بیداری!
باز هم میگویم
دم ایشان بالا!
معرفت گوش کنیم
معرفت بر لب آن قاتل ملعون جاریست
رجوی کیست مگر؟
نه همان مردک زالو صفتیست
که تکان داد دمش تا که بخندد صدام؟
نه همان دشمن قرآن خداست؟
که ز ایران در رفت؟
نه مگر کشت هزاران تن ایرانی را؟
او مگر نوکر صدام نبود؟
کردها را مگر اعدام نکرد؟
شیعیان را نه مگر کشت هم او
تا بخندد صدام
تا اَبَد میگویم
دُم ایشان بالا!
شاید او میخواهد
معرفت گوش کنیم!
تا بدانیم چرا
توی گِل مانده ولی رو دارد!
وَز همان "رو"ی، بسی،
کینه و بغض و حسد در دل تار
به غریبان دارد
شعر از علی میرزائی دی ماه 1388
کلمات کلیدی:
شاید ساعت ? بعد از ظهر روز ? دی ماه سال ???? هجری شمسی داشتی چرت میزدی اما این مرد آمد!
این مرد با پای لنگ آمده بود.
تنهای تنها اما خوشحال بود از آنکه آمده بود میان جمعیتی خداجو و عاشق حضرت امام حسین(علیه السلام) مثل خودش.شاید دلش میخواست همه ببینند و بدانند ولایت فقیه را دوست تر دارد از همه زندگی اش. دلش میخواست بدانند یک وجب از خاک میهنش را با دنیا عوض نمیکند.
تصویر امام خمینی(رحمه الله علیه) و آیت الله العظمی خامنه ای(حفظ الله عنه) را به عصایش چسبانده بود و آن را بالای سرش گرفته بود که یعنی:
آهای جوان ها گمان نکنید دود از کنده بلند نمیشود!
با سختی بسیار خودم را از میان خیل جمعیت به او رساندم و گفتم:
پدر جان میشه یه عکس بگیرم؟
لبخندی زد که یعنی مخالفتی ندارد. تا تصویرش را ثبت کردم کاغذی را از جیبش در آورد و با صدای بلند شروع به خواندن کرد. شعری نوشته بود در حد بضاعتش خطاب به شخص شخیص میرحسین!!! که تصویر شعرش را هم ثبت نمودم.
میگفت مدرسه نرفته است و کسی خواندن و نوشتن را یادش نداده است. نمیدانم شاید مکتب های قدیم به عمر او قد میدهند. بخاطر خط نه چندان زیبایش عذر خواست اما نمیدانست وقتی با آن دست لرزان برعلیه گمراهان شعر مینویسد در حقیقت جان و تن آنان را میلرزاند. نمیدانم شاید هم میدانست؛ بهتر از همه ما.
کلمات کلیدی:
این تصویر زیباترین و مخلصترین سرباز آقاست. شاید ما را بتوانی با کتک برای چند روزی از میدان به در کنی. شاید بتوانی برچسب جیره خواری به ما بزنی که بیش از این هم عقلت کفاف نمیدهد اما حریف این یکی نیستی جناب.
به سربندش با دقت نگاه کن:
لبیک یا خامنه ای
به خیالت مادری که این فرزند را تربیت میکند به او یاد میدهد که از اراذل و آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و اسرائیل و وهابیان بهراسد؟ خوب به سه رنگ پرچم جمهوری اسلامی ایران روی آستین این شیرزن نگاه کن تا چشمانت حقیقت را ببیند.
به خیالت پدری که زندگی این کودک را تامین میکند اصولاً معنی ترس از غیر خدا را میداند که آن را به فرزندش نیز یاد بدهد؟
جناب موسوی قدم در بد راهی گذاشته ای. بترس از اینکه نسلی مانند رزمندگان جنگ پدید آید برای جمع کردن سفره امثال تو.
بدان که فردایت از امروزت نیز سیاه تر است جناب موسوی.
کلمات کلیدی:
خات.. و موس.. از سرکردگان منافقین سبز
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کیهان در شماره امروز خود در ستون گفتوشنود نوشت:
گفت: بعد از راهپیمایی عظیم و چند ده میلیونی مردم علیه سران فتنه، آمریکا و اسرائیل و انگلیس، بد جوری خودشان را باخته اند.
گفتم: حق دارند! مطابق شواهد موجود، موساد و سیا، حداقل 20 سال برای سازماندهی فتنه زحمت کشیده و عرق ریخته بودند تا آنجا که این اواخر نتانیاهو می گفت سران فتنه بزرگترین سرمایه اسرائیل هستند.
گفت: اوباما هم از سران فتنه با عنوان «حیاط خلوت آمریکا در ایران»! یاد می کرد.
گفتم: حیوونکی ها آمریکا و اسرائیل و انگلیس، همه گروه های تحت پوشش خود را هم به حمایت از سران فتنه آورده بودند، منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، کلان سرمایه داران، مارکسیست ها و...
گفت: سران فتنه را بگو که چی فکر می کردند و چی شد؟!
گفتم: شغالی گول هیکل شتر را خورد و از او خواست که برای نزدیکی بیشتر دمش را به دم شتر گره بزند. روزی یک شیر از راه رسید. شتر از ترس رم کرده و پا به فرار گذاشت و شغال که پاهایش کوتاه بود مثل پاندول ساعت پشت شتر آویزان شده و به دار و درخت می خورد. رفیقش پرسید این چه وضعیه؟! و شغال که زبانش از ترس بند آمده بود گفت؛ این نتیجه پیوند با بزرگان است!
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
مهدی کروبی
به گزارش رجانیوز به دنبال بالا گرفتن اختلافات در شاخه قزوین حزب اعتماد ملی بود که عصر روز گذشته کروبی و منتجب نیا راهی این شهر شدند. انتشار خبر سفر کروبی به قزوین با واکنش شدید مردم و اجتماع گسترده اقشار مختلف این شهر روبرو شد. مردم قزوین که نزدیک غروب از سفر کروبی به این شهر مطلع شده بودند، خود را به سرعت به محل اسکان کروبی رساندند و با شعارهای خود اعتراضشان را اعلام کردند.
نیروهای انتظامی و نیروهای ضد شورش از همان دقایق اولیه برای حفاظت از کروبی در محل حاضر شدند که درگیری هایی نیز بین مردم و نیروی انتظامی صورت گرفت. جمعیت چند هزار نفره ای که در اطراف محل اسکان کروبی(خانه یکی از نزدیکان ناصر قوامی نماینده اصلاح طلب مجلس ششم) جمع شده بودند، شعار می دادند: "شهر شهید رجایی جای منافقین نیست"، "کروبی بی سواد، آلت دست موساد"، "کروبی چادرت رو سرت کن، از شهر ما فرار کن!"، "مرگ بر موسوی"، "مرگ بر کروبی"، "مرگ بر خاتمی" و...
با زیاد شدن جمعیت خشمگین، پلیس ناگزیر درصدد خارج کردن کروبی از محل برآمد. نیروهای یگان ویژه بارها تلاش کردند تا مسیر خروج کروبی را باز کنند که چندین بار با شکست مواجه شدند. در نهایت با کنار زدن مردم راه را برای خروج ماشین حامل کروبی باز شد و خودروی سیاه رنگ حامل کروبی در میان سیل پرتاب تخم مرغ، گوجه فرنگی و سنگ با سرعت از میان جمعیت گریخت.
بعد از گریختن کروبی، مردم خشمگین سینه زنان و با فریاد "مرگ بر منافق"، "این همه لشگر آمده، به عشق رهبر آمده" و خواندن شعر کجایید ای شهیدان خدایی به سمت خانه سید ناصر قوامی
شعارهای "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، "لعن علی عدوک یا حسین ، خاتمی و کروبی و میرحسین"، "منافق برو گم شو"، "احمق تر از کروبی عالم به خود ندیده"، "مرگ بر قوامی" و "کروبی حیا کن شهر ما را رها کن" بارها و بارها در فلکه جانبازان و اطراف محل اسکان کروبی تنین افکند.
پیش از این کروبی در نمایشگاه مطبوعات نیز با اعتراض شدید اهالی رسانه مواجه شده بود که ناچار به ترک نمایشگاه شد. اعتراض های مردمی در نمایشگاه به گونه ای بود که محافظان کروبی را وادار به تیراندازی هوایی کرد و محافظان مجبور شدند برای خارج کردن کروبی از نمایشگاه به روی مردم اسلحه بکشند. این چندمین باری است که کروبی با اعتراضات مردمی مواجه می شود.
گفتنی است چندی پیش شاخه قزوین حزب اعتماد ملی طی بیانیه ای به انتقاد از عملکرد کروبی پرداخته بود. در این بیانیه آمده بود:«با توجه به حوادث پس از انتخابات که متأسفانه تجمعات آرام معترضان به نتایج انتخابات توسط عدهای فرصتطلب و منافق به اغتشاش و درگیری و همچنین کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیز منجر شد، حزب اعتماد ملی منطقه قزوین با مخالفت و محکوم کردن اینگونه حرکات مشکوک و طرح شعارهای ساختارشکنانه و حرکتهای دیگری که در حال برنامهریزی و اجرا بوده و ماهیت آنها با دیدگاههای معترضان به انتخابات و آرمانهای امام (ره) مغایرت اساسی دارد بر حرکت در چارچوب نظام و حفظ اصول آن تأکید میکند.»
این بیانیه همچنین می افزود:«گروههایی که سالها بود جسارت و شهامت حضور و فعالیت را در خود نمیدیدند متأسفانه فضای پیش آمده را مغتنم شمرده و به کمک ایادی ضدانقلاب خود در تهران و برخی از نقاط کشور دست به اغتشاش و آشوبزده و حتی حرمت ایام تاسوعا و عاشورای امام حسین (ع) را نیز نگه نداشته و بسیار وقیحانه رفتار کردهاند، این افراد کسانی هستند که هیچ علاقه و وابستگی به طرفین چه اصلاحطلب و چه اصولگرا نداشته و برای رسیدن به اهداف شوم خود متأسفانه این روزها به دروغ نام اصلاحطلب بر خود نهادهاند در صورتی که در نخستین فرصت ضربه خود را به هر دو گروه میزنند.»
اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی قزوین در بیانیه خود تصریح کرده بودند:«همراه با مردم انقلابی ایران عزیز، حزب اعتماد ملی منطقه قزوین ضمن محکوم کردن حرکتهای مذبوحانهای که این روزها اصول انقلاب و جایگاه رهبری را نشانه گرفتهاند، از شورای مرکز حزب به خصوص شخص دبیرکل آن آقای کروبی انتظار دارد که به طور شفاف مرز خود را از این افراد جدا کرده و شائبه به وجود آمده در میان طرفداران حزب اعتماد ملی را برطرف کند و با صدور اطلاعیهای در این زمینه تکلیف خود و دوستان هم حزبی را با عناصر آشوبگر و ساختارشکن مشخص فرماید.»
در پایان این بیانیه تأکید شده بود:«در صورت عدم موضعگیری دبیرکل محترم در این زمینه? قطع یقین اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی قزوین، در زمینه ادامه فعالیت حزب اعتماد ملی تصمیم دیگری اتخاذ میکنند.» به نظر می رسد اختلافات در میان اصلاح طلبان وارد فازهای تازه تری شده است.
حاشیه نگاری خبرنگار رجانیوز از اعتراضات مردمی:
در میان جمعیت حضور پیر و جوان، دانشجو و طلبه، زن و مرد به چشم می خورد. کسانی که خبر سفر کروبی به گوششان رسیده بود، خود را با عجله به محل رسانده بودند.
تجمع مردم از حدود ساعت 8 شروع شد و تا نیمه شب ادامه یافت. کروبی حدود ساعت 30/10 بود که مجبور به فرار شد.
پیرمردی با چند شانه تخم مرغ در میان جمعیت حاضر شده بود و ضمن توزیع تخم مرغ ها می گفت که این کار را برای امام حسین انجام می دهد.
در جریان خروج خودروی حامل کروبی از خانه، در اثر اصابت اشیاء مختلف خودرو آسیب دید.
شیشه های محل اسکان کروبی در اثر اصابت سنگ شکسته شد.
یکی از حاضران در تجمع که متوجه حاشیه نگاری خبرنگار ما شده بود، گفت بنویسید که اینجا خبری از ساندیس نیست!
اجتماع مردم خشمگین قزوین در حالی شکل گرفته بود که بسیاری از مردم هنوز از سفر کروبی مطلع نشده بودند. برخی هم که دیر به محل رسیدند.
برخی از افراد حاضر در تجمع معتقد بودند فرار کروبی صحنه سازی و از روی ترس بوده و او با توجه به حضور چشم گیر مردم حتی جرأت خروج از خانه را هم پیدا نکرده است.
جمعیت مردم آن قدر بود که حضور اندک سبزهایی که برای حمایت از کروبی حاضر شده بودند، راه به جایی نبرد و این افراد ناچار چون شیخ اصلاحات فرار را بر قرار ترجیح دادند.
با وجود فرار کروبی تجمع در مقابل خانه سید ناصر قوامی نماینده مجلس ششم ادامه یافت و با فرار کروبی خاتمه پیدا نکرد.
در طول تجمع مردم بیکار ننشستند و به دیوار نویسی بر روی دیوارهای محل اسکان کروبی و خانه ناصر قوامی مشغول شدند!
کلمات کلیدی: