سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس سه بار بر تو خشمگین شد و درباره ات سخنی ناروا نگفت، او را به دوستی بگیر . [امام صادق علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/8:: 11:27 عصر     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/8:: 11:24 عصر     |     () نظر

شعر/ کوفیان جمله عزادار حسینی گشتید؟

نشود خرقه ی سالوسِ(?) تو عاشورائی

تا بُود حامی تان ملحد آمریکائی

ای که از روضه ی عباس گریزان شده ای

به چه سان مدعیِ شوکت تاسوعائی؟

 

کوفیان! جمله عزادار حسینی گشتید؟

آه از این هلهله ی بی رمق سودائی(?)

دشمن دین خدائی و تقاضا داری

تشتت از بام نیفتد؟(?) نشوی رسوائی؟

 ***

عقده را باز مکن، چشم دلت را بِگُشا

ای که در جور و جفا یکسره پابرجائی

شعله بر جان وطن از سر کین اندازی

تحت فرمان یزیدی و پر از غوغائی

 

غم به جان دارم از این قوم زراندوز ولی

یادشان رفته که روزی برسد فردائی

 

 

جان ما جمله فدائی علی باد لذا

سرمان در ره یار و دلمان دریائی

شعر از علی میرزائی دی ماه 1388


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/8:: 11:22 عصر     |     () نظر

حضور در تفرجگاه شمال بهتر از بی حرمتی به عاشورا بود


 فائزه هاشمی رفسنجانی که چند روزی در تفرجگاه شمال به سر می برد با حضور در بین اغتشاشگران در روز عاشورا و حمایت از آنان به عاشورای حسینی بی حرمتی کرد.

برای مشاهده فیلم اینجا و اینجا را کلیک کنید و برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/8:: 11:12 عصر     |     () نظر

 

به دنبال حمایت دوباره و آشکار بزرگ خاندان صلح طلبان آشوب گر

 و کعبه آمال سبز صورتان سیا سیرت ازرهبران فتنه و مخملی های زبر و زمخت ? نام دقیق رئیس جمهور ایالات متحده بدینوسیله اصلاح می گردد.از این پس نام صحیح وی که پیش از این باراک حسین اوباما خوانده می شد  باراک اوبامیرحسین خواهد بود .   


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 8:15 عصر     |     () نظر

حاشیه های یک تشییع!

 

این ماه ماه خونه

منافق سرنگونه

پیش از این شب رحلت علمای بزرگی را دیده بودم . میرزا جواد تبریزی و آیت الله فاضل لنکرانی که فوت کردند مردم حتی در بیرون از بیت آنها به سر و سینه می زدند و گریه می کردند . خبر ارتحال آیت الله بهجت که پخش شد گذشته از بیت آن بزرگوار ، گوشه گوشه حرم مطهر شاهد دل باختگانی بود که هر از گاه صدای هق هق گریه هایشان زوار را تحت تاثیر قرار می داد . شب قبل از تشییع منتظری نیز در بیتش حضور داشتم . صدای گریه ای از قسمت زنانه شنیده می شد ، اما مردها انگار تماشاچی بودند . بیرون بیت فقط چند نفر ایستاده بودند که اغلب ظاهری سوسولی ! داشتند و گاه صدای شوخی و خنده شان توجه دیگران را جلب می کرد . در کل خیایان صفائیه و اطراف حرم جز یک آبمیوه فروشی کنار بیت منتظری هیچ مغازه ای عکس آن مرحوم را نصب نکرده بود حتی کتابفروشی پسر آذری قمی.

یک موتور سوار را مشاهده کردم که دو پسر کم سن و سال ترک آن نشسته بودند و عکسی از منتظری که اتفاقا با کیفیتی عالی چاپ شده بود را جلوی موتور نصب کرده و در شهر گشت می زدند .

ساعت نه صبح قرار تشییع بود . ده ها نفر با قیافه هایی عجیب و قریب وارد محوطه اطراف بیت شدند . شنیده بودم که از تهران لشکر کشی شده اما برای اطمینان بیشتر با چند نفرشان گرم گرفتم . خبر تایید شد ! زن هایی آمده بودند با ظاهری که قطعا مورد تایید فتاوای منتظری نبود . جمعیت حاضر در حالی دم از تقلید منتظری می زدند که هیچ نشانه عزایی نداشتند ،به سر و سینه نمی زدند و قطره ای اشک نمی ریختند و به وصیت آن مرحوم در خصوص سیاسی نشدن مراسم تشییع بی اعتنا بودند .

 در مقابل بین بچه های بسیج شایع شده بود که آقا توصیه نموده  مراسم با احترام انجام بشود . برای همین دوستان به یکدیگر سفارش می کردند به هیچ وجه درگیر نشوید.

شعار های آنها شروع شده بود . مرگ بر دیکتاتور و ....

دیدم یکی از محافظان صانعی یقه یک بچه بسیجی را گرفته و دستور ! می دهد از جلوی بیت نامبرده که یک کوچه با خانه منتظری فاصله دارد کنار برود . به سرعت رفتم زدم روی سینه اش و متقابلا دستور ! دادم ساکت شود . رفتم لا به لای جمعیت . می گفتم لباس مشکی تان یادتان رفت؟! اغلب تمایلی به بحث نداشتند . شاید به خاطر نا آشنا بودن با فضای قم کمی دچار دلهره بودند . از فرصت استفاده کردم و در طول مسیر هر کس که دیگران را تحریک می کرد مورد تفتیش بدنی قرار می دادم . بنده های خدا جیکشان هم در نمی آمد . یکی را دیدم که خیلی پرشور فریاد می زند و دیگران شعارش را تکرار می کنند. به کناری کشیدمش و بازرسی اش کردم . کسی به خاطر ش جلو نیامد . طفلک آب دهانی قورت داد و گفت : زشته ! جواب دادم : مواظب دستم هستم ! جلوی فیلمبردارهایشان را می گرفتم و می خواستم تا کارت یا مجوزشان را نشان بدهند آنها نیز به سرعت صحنه را خالی می کردند .

دلم برای منتظری سوخت . همه راه تا حرم ، آقایان تا می توانستند علیه دولت و نظام شعار دادند اما گویا عارشان می آمد لااله الااللهی را نثار روح نیازمند وی بنمایند .نماز میت را آیت الله شبیری زنجانی به عهده گرفت و این موضوع نشان داد که حتی از منظر مسئولین بیت منتظری نیز صانعی جایگاه علمی پایینی دارد .جالب است وسط نماز یکی با موبایلش بازی می کرد بعضی سرشان را چرخانده و خارج از مسیر قبله را نگاه می کردند و ... خلاصه روح آن مرحوم عروسی گرفت !!

بعد از نماز دباره شعار های موهن به نظام شروع شد .  جالب است که موقع پخش نوای قرآن و حتی سخنرانی مرحوم منتظری از بلندگوهای حرم نیز عزاداران! کار خودشان را می کردند .بچه ها که بیشتر در فیضیه اجتماع کرده بودند ترجیح دادند همچنان به فکر آرامش باشند . با سه چهار نفر از دوستان کنار جمعیت رفتیم و تمثال های مبارک امام و آقا را روی دست گرفتیم . آن وری ها گاهی نزدیک می آمدند نگاهی می کردند و می رفتند گاهی هم سر بحث داشتند که جوابشان را می دادیم . این وسط برخی دوستان روشنفکر بسیجی! دلواپس شده بودن و مدام توصیه می کردند شما کم هستید ممکن است به امام توهین کنند بروید فیضیه و .... دوست خوبم سید محسن احمدی که تصویری بسیار زیبا از حضرت امام در دست داشت با خونسردی می خندید و پاسخ می داد : خط مقدمی ها همیشه کم هستند . به اندیشه امام توهین شده و ...

عبدالله نوری را دیدم که در حلقه فشرده چند جوان خودش را به حرم رسانده بود . رفتم مقابلش و فریاد زدم آقای نوری ! ما مقلدان امام خامنه ای هستیم به شما هم توصیه می کنم پیرو امام خمینی باشید و ...با صورتی سرخ ! خونسرد بود و سر تکان داد . او که گویا در جایگاه مخصوص جایی نداشت روی سکویی در حاشیه حرم نشست . اطرافیانش دیگران را دعوت می کردند تا سر جایشان بنشینند . شاید قصد صحبت داشت .جالب است که خیلی از سبزها هم او را نمی شناختند و از یکدیگر نامش را می پرسیدند. بچه ها داشتند با عکس امام می آمدند که شیخ بلند شد و رفت پی کارش.

اذان که شد دیگر کاسه صبر بچه های بسیج لبریز شد . توهین به آقا در حرم برایشان قابل هضم نبود . جمعیت حزب الله که به راه افتاد جبهه مقابل زود صحنه را ترک کرده و به طرف بیت منتظری عقب نشینی نمودند . خون بچه ها به جوش آمده بود . بچه های قم پیش از این نیز در مواجهه با شرارت های بیت منتظری و دراویش مفسد که به تخریب خانقاهشان منجر گردید روح سلحشوری شان را به اثبات رسانده بودند . با این که ایام محرم هزاران نفر از طلاب برای تبلیغ به خارج قم می روند اما جمعیت بسیار قابل ملاحظه بود. خیلی ها آمده بودند . جانبازهای با عصا پیرمردهای لنگان و حتی برخی جوان ها با ظاهری متفاوت تصاویر کوچک و بزرگ امام و رهبری را به دست گرفته یا روی پیشانی می چسباندند. رفتم جلو و به خیلی هایشان یک ماچ هدیه دادم . حضور خواهران انقلابی نیز بسیار چشمگیر بود .

بچه ها هرچه به بیت منتظری نزدیک تر می شدند جمعیت مقابل کمتر و کمتر می شد .شعار اگر بسیجی نیود صدام یزید بابات  بود ! پاسخ دندان شکنی در مقابل اهانت گران به ساحت بسیج به حساب می آمد .نیروی انتظامی دخالت کرد و جلوی بچه های بسیج را گرفت . عده ای توانستیم از حلقه آنها عبور کنیم. درگیری مختصری داشتیم .آن وری ها همچنان مغرورانه شعار می دادند و هم قسم شدند! بیت آقایشان را تنها نگذارند .درهای بیت بسته شده بود .لنگه کفش و چند شی دیگر به طرف بچه های بسیج پرتاب گردید که پاسخ متقابل را در پی داشت .  می شنیدیم که بین خودشان می گویند: اینها شعار می دهند تخلیه می شوند و می روند . خوب به خودشان روحیه می دادند!

دو سه نفری عکس امام و آقا را پاره کردند . بچه ها آنها را نشان کردند و با یک یورش دستشان را گرفته و به این طرف کشاندند تا کمی نصیحت شوند!

نیروی انتظامی شکاف بدی بین بچه ها ایجاد کرده بود. رفتم جلوی چند تا از درجه دارها را گرفتم و داد زدم کتکش را بچه های حزب اللهی می خورند حقوقش را شما می گیرید ...جلوی ما مرد شدید و شاخ و شانه می کشید؟ جگر دارید رو به روی آنها بایستید ...مگر کار آنها جرم نیست ؟چرا کسی دستگیر نمی شود و ....

اغلب آنها سعی می کردند دعوت به آرامش کنند. جمعی از دوستان شعار دادند : نیروی انتظامی تفکر تفکر! ماموری بود با لهجه شیرین آذری ، خنده ای کرد دستی به سرش کشید و گفت : چیزی به ذهنم نمی آید !

این وسط بچه ها زیرکی خوبی نشان دادند . عده ای کوچه را دور زده و از طرف دیگر وارد معرکه شدند . سو سول ها خودشان را که در محاصره دیدند شهامت شان رنگ باخت . فحش ها را گذاشتند کنار و شروع کردند به خواندن دعای فرج! یکی داد زد رو به قبله! همه رو به قبله ایستادند با اندکی فاصله حدود صد و هشتاد درجه ! یاد قرآن سر نیزه افتادیم . چاره ای نداشتند مجبور بودند قسمشان را بشکنند . با عجز و ناله از نیروی انتظامی خواهش می کردند وساطت کنند تا بتوانند از مخمصه رها شوند . کوچه ای باز کردیم تا گورشان را گم کنند .فریاد شکوهمند نصر من الله و فتح قریب دل ها را روشن ساخت .کسی وارد بیت نشد . داشتیم متفرق می شدیم که شایعه شد موسوی داخل بیت منتظری است . سیل جمعیت دوباره به آن سمت یورش برد. مردم می گفتند : به این قوه قضائیه که امیدی نیست بگذارید خودمان کار رایکسره کنیم .فرماندهان انتظامی قسم خوردند این خبر صحت ندارد . بچه ها به طرف منزل صانعی رفتند و با شعار صانعی ، بی بی سی پیوندتان مبارک! به مواضع دشمن شادکن ایشان ادای احترام نمودند! تصویر مقام معظم رهبری و امام روح الله بر روی شیشه های بیرونی بیت نصب شد . سپس دوستان به طرف بیت رهبری رفتند وبا مقتدایشان تجدید پیمان نمودند . عصر آن روز و شب نیز بچه ها در صحنه بودند .به اعتقاد ما باید کاری می کردیم که جوجه منافق های رذل ، هوس نکنند برای سوم و هفتم پا به قم بگذارند . در نخستین روزهای محرم ، شور و حال عاشورایی بچه ها دیدنی بود . جای همه عاشقان اباعبدالله و عدالت خواهان را خالی کردیم . بعضی از برادران انتظامی که گویا در درگیری های پس از انتخابات تهران نیز حضور داشتند از واکنش پر صلابت بچه ها خوششان آمده بود و می گفتند شما انتقام ما را هم از آشوب گران گرفتید . به شوخی می گفتیم از این به بعد هر نقطه ای که آشوب شد سرکوبش را کنترات ! پذیراییم . بعد از ظهر هم بچه ها راهپیمایی کردند. شب من دیگر در قم نبودم .اما بچه ها خودشان را به مجلس ترحیم منتظری در مسجد اعظم رساندند . هیچ یک از مراجع حضور نداشتند . از روحانیون سرشناس فقط صانعی آمده بود. بچه ها فرصت را غنیمت شمردند و شعار صانعی صانعی این آخرین اخطار است را سر دادند . صانعی گریخت و بچه ها دوباره بیت منتظری را به محاصره در آورده و تابلوی دفترش را پائین کشیدند . گویا این پیروزی به کام دوستان شیرین آمده ! آنان همچنان تجمعاتی را در شهربرگزار می کنند . شعار زیبای شهر مقدس قم جای منافقین نیست هنوز در خیابان های این شهر به گوش می رسد .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 8:13 عصر     |     () نظر

 

 

چرا قم آشوب نشد؟!

 

 

برای خیلی ها این سوال پیش آمده بود که چرا در جریان آشوب های خیابانی پس از انتخابات که کم یا زیاد بسیاری از شهرهای بزرگ کشور را تحت تاثیر قرار داده بود ، اتفاق خاصی در قم رخ نداد و این شهر مقدس در امنیت کامل به سر برد . این پرسش زمانی بیشتر جلب توجه می کند که بدانیم به رغم مذهبی بودن و سطح بالای فرهنگ و تحصیلات بسیاری از ساکنین این شهر ، حدود یک سوم رای دهندگان در قم نام کاندیدای ناکام را به داخل صندوق های رای انداخته بودند که مثلا اگر ششصد هزار رای جمع شده باشد دویست هزار نفر هم تعداد کمی به حساب نمی آید .اما ... قم آرام بود . جالب تر آن که بدانیم در جریان فتنه شریعتمداری و منتظری در دهه شصت برای ساعاتی شهر قم به هم ریخت و برخی از اوباش در خیابان های اطراف حرم مطهر به شکستن شیشه های مغازه ها و سر دادن شعارهایی بر ضد نظام پرداختند تا جایی که خبر مربوط به آن دل حضرت امام را به درد آورد و باعث تاثر شدید ایشان گردید. با این حال ، قم این بار در آرامش به سر برد .

 بوق های آتش بیار فتنه در بسیاری از شهرها شایع کرده بودند که قم نیز آبستن حوادث است . این شایعات به اندازه ای بود که برخی دوستان و اقوام از شهرهای مختلف تماس می گرفتند و ناباورانه می پرسیدند شما هنوز زنده اید؟!!! حتی یکی دوبار چند مینی بوس از اوباش به شکلی سازماندهی شده وارد قم شدند که بلافاصله توسط خودروهای از پیش آماده شده نیروهای انتظامی به بیرون شهر منتقل گردیدند . به راستی چرا قم آرام بود؟ راز این ثبات در چیست ؟ برخی در تماس های خود می گفتند شنیده ایم صانعی می خواهد کفن بپوشد و به خیابان بیاید و .... در جواب آنها می خندیدم و گاه به شوخی می گفتم : بنده خدا با زیرپوش آمده بود دم در ، سوتفاهم شد !! اما خدا می داند اگر صانعی مرد بود و پایش را از خانه اش بیرون می گذاشت ... ، دوستان آشی برایش پخته بودند که گویا بو برد و از جایش تکان نخورد . این ها را برای ثبت در تاریخ می گویم .

بلافاصله پس از نخستین جرقه های فتنه ، مردم و جوانان برومند قم به خیابان ها ریختتند . آنها سه روز پیاپی از مسیر حرم تا جامعه مدرسین راهپیمایی کرده و با فریادهایی پر از خشم ، شعار توفنده مرگ بر هاشمی را در خیابان های شهر طنین انداز نمودند. 

این فریاد های پر صلابت ، تکلیف تمام فتنه جویان را روشن ساخته بود . آنانی که در لانه های فساد به دنبال ایجاد آشوب در این شهر مقدس بودند با شنیدن این ندای انقلابی ، حساب کار دستشان آمد. به خصوص که به یاد آوردند چندی پیش مردم قم در اجتماع مقابل بیت منتظری و نیز تسخیر و تخریب خانقاه شیاطین نشان داده اند برای دفاع از خون شهیدان اسلام و انقلاب با کسی تعارف ندارند. قم آرام بود ، چون مردم هوشیار این شهر چشم فتنه را نشانه گرفتند و وقتشان را برای مقابله با عروسک های خیمه شب بازی هدر ندادند. مردم قم چندین ماه جلوتر از ملت حرکت کردند و نمایشی از سرنوشت اجتناب ناپذیر سران فتنه را پیش رویشان ترسیم نمودند. نباید فراموش کنیم در شعارهای تاریخی ایام انقلاب آن چه که بیش از شعار مرگ بر شاه ، کاخ های استبداد را به لرزه انداخت فریاد پرخروش مرگ بر آمریکا بود . امروز نیز با استفاده از این تجربه موفق باید عقبه طاغوت و نفاق جدید را نشانه گرفت . با واکنش های پیش بینی نشده و انقلابی می توان سرسخت ترین دشمنان را سرجایشان میخکوب کرد که گفته اند : بهترین دفاع ، حمله است! .از یاد نبریم این مثل زیبا و راهبردی را : چون که صد آید نود هم پیش ماست!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 8:11 عصر     |     () نظر

اگر بسیجی نبود

 

صدام یزید بابات بود!

 

بچه بسیجی های قم امروز گل کاشتند . ای ول خدا قوت !

ده ها اتوبوس از تهران لشکر کشی کرده بودند اما بر و بچه های غیور قم بعد از خویشتن داری اولیه جهت تدفین مرحوم مورد نظر! با حمله ای حیدری درسی جانانه به اوباش ترسو و بی ریشه دادند. جای همه حزب الله را خالی کردیم .

اخبار تفصیلی را در اولین فرصت در همین وبلاگ خواهید خواند. به شوخی می گفتیم حاضریم هر نوع آشوب را در هر نقطه ای از کشور کنترات ! سرکوب کنیم. بودید کاش و عجز و ناله سبزهای پر شور ! را فقط برای عبور از بین جماعت حزب الله و فرار از صحنه می دیدید. به حول و قوه الهی  جرشان دادیم و لانه شیاطین را با فریادهای توفنده بیعت با ولایت به لرزه


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 8:11 عصر     |     () نظر
**بیانات حضرت امام خمینی

*دو طریقه از صدر اسلام تاکنون‏
از صدر اسلام تاکنون، دو طریقه بوده است؛ یک خط، خط اشخاص راحت‏طلب که تمام همشان به این است که یک طعمه‏اى پیدا بکنند و بخورند و بخوابند. آن‏هایى که مسلمان بودند، عبادت خدا هم مى‏کردند، اما مقدم بر هر چیزى در نظر آن‏ها، راحت‏طلبى بود.
وقتى که حضرت سیدالشهداء(ع) مى‏خواستند به این سفر عظیم مسافرت کنند، بعضى از این‏ها نصیحت مى‌کردند که بنشینید و بخورید و بخوابید(!) بعضى از همان قماش‏ها بودند که اشکال هم مى‏کردند که چرا یک عده کمى در مقابل یک قدرت بزرگى قیام مى‏کنند؟
تمام آمال آن‏ها این بود که آدم اینجا چند روزى که هست، خوب استراحت بکند، بنشیند (و) در خانه‏اش عبادت بکند. اسلام را در عبادات خلاصه کرده بودند، مثلا نماز و روزه و امثال این‏ها. براى اسلام هم غیر از این، نه اطلاعات صحیح داشتند و نه ارزشى قائل بودند. حضرت امیر(ع) از این‏ها تعبیر مى‏کند که این‏ها همشان علفشان است، مثل حیواناتى که همشان این است که شکمش سیر بشود، شهواتش را بر همه چیز مقدم مى‏دارد، نماز هم مى‏خواند و روزه هم مى‏گیرد و عبادات شرعى را هم به جا مى‏آورد، لکن وضع تفکر (آن‏ها) اینطور است که انسان نباید خودش را در معرض یک خطرى قرار بدهد!
یک دسته دیگر هم انبیا و اولیاى بزرگ بوده‏اند (که) تمام عمرشان (و همشان) را صرف مى‏کردند در اینکه با ظلم‏ها و با چیزهایى که در ممالک دنیا واقع مى‏شود، (مقابله کنند).
اگر وضع تفکر سیدالشهداء(ع) مثل بعض مقدسینِ زمان خودش بود - آن‏ها طرحشان این بود که حضرت(ع) در جوار حضرت رسول(ص) بماند و عبادت کند - اگر وضع تفکر مولا هم اینطور بود، کربلایى پیش نمى‏آمد، یک راحت‏طلبى بود و کناره‏گیرى از جامعه و دعا و ذکر، لکن وضع تفکر، جور دیگرى بود. اگر چنانچه ائمه ما(ع) با اهل ظلم و ستم سازش مى‏کردند، احتراماتشان بسیار زیاد بود، خلفا حاضر بودند که آن‏ها را هر جور (که خودشان مى‏خواهند)، احترام بکنند (و در عوض)، آن‏ها دست از دعوتشان بردارند. حضرت موسى‏بن‏جعفر(ع) مِن باب اتفاق نبود که چندین سال در حبس به سر برد و تبعید بعض ائمه(ع) و.... همچو نبود که این‏ها (مثل) یک مردم عادى باشند که بنشینند و درسى بخوانند و درسى بگویند و مطالعه‏اى بکنند و عبادت خدا را بکنند و در جوار رسول خدا(ع) عبادت کنند. اگر طرز افکار آن‏ها هم این بود، این مذهبى که در طول تاریخ، در مقابل ظلم واقع شده است، نبود. این دو رشته، از اول خلقت تا حالا بوده است؛ رشته تعهد به اسلام و ایستادگى در مقابل ظلم و ستم و دیکتاتورى و قدرت‏هاى شیطانى و سازش.(1)

* اگر عاشورا نبود...
سیدالشهداء(ع) - به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما - از آنوقتى که از مدینه حرکت کرد، مى‏دانست که شهید مى‏شود. وقتى که (به) مکه آمد و از مکه در آن حال بیرون رفت، یک حرکت سیاسى بزرگى بود که در یک وقتى که همه مردم دارند به مکه مى‏روند، ایشان از مکه خارج بشود. این یک حرکت سیاسى بود و این حرکت اسلامى سیاسى بود که بنى‏امیه را از بین برد و اگر این حرکت نبود، اسلام پایمال شده بود.(2)
اگر عاشورا و فداکارى خاندان پیامبر(ع) نبود، بعثت و زحمات جانفرساى نبى اکرم(ص) را طاغوتیان آن زمان به نابودى کشانده بودند و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که مى‏خواستند قلم سرخ بر وحى و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت‏پرستى که به گمان خود، با کشتن و به شهادت(رساندن) فرزندان وحى، امید داشت اساس اسلام را برچیند و با صراحت و اعلام «لاخبر جاء و لا وحى نزل» بنیاد حکومت الهى را برکَنَد، نمى‏دانستیم به سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه مى‏آمد، لکن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست که اسلام رهایى‏بخش و قرآن هدایت‏افروز را جاوید نگه دارد و با خون شهیدانى چون فرزندان وحى، احیا و پشتیبانى فرماید و از آسیب دهر نگه دارد و حسین‏بن‏على(ع)، آن عصاره نبوت و یادگار ولایت را بر انگیزد تا جان خود و عزیزانش را فداى عقیده خویش و امت معظم پیامبر اکرم(ع) نماید تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیارى فرماید و از وحى و از ره‏آوردهاى آن پاسدارى نماید.(3)
(آرى،) این خون سیدالشهداء(ع) است که خون‏هاى همه ملت‏هاى اسلامى را به جوش مى‏آورد و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان مى‏آورد و براى اسلام و حفظ مقاصد اسلامى مهیا مى‏کند.(4)

* به خاطر اسلام‏
سیدالشهداء(ع) در همان ظهر عاشورا که جنگ بود و همه در معرض خطر بودند، وقتى یکى از اصحاب گفت که ظهر شده است، فرمود که نماز را (به) یاد من آوردید، خدا تو را از نمازگزاران حساب کند. در همان جا ایستاد (و) نماز خواند.
(نفرمود) که ما مى‏خواهیم جنگ بکنیم، خیر، براى نماز جنگ کردند. جنگ در اسلام، یک چیزى نیست که خودش یک مطلبى باشد، جنگ براى این است که آن زباله‏هایى که هستند، آن‏هایى که مانع از پیاده‏شدن اسلام هستند، آن‏هایى که مانع از ترقى مسلمین هستند، آن‏ها را از بین راه بردارند، مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام، انسان درست کنند.(5)

معناى «کل یوم عاشوراء...»
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، یک عبارت آموزنده است، نه معنایش این است که هر روز کربلا است (و) هر روز بنشینید گریه بکنید. ببینید سیدالشهداء(ع) چه کرده، کربلا چه صحنه‏اى بوده، هر روز باید این صحنه باشد؛ مقابله اسلام با کفر، مقابله عدل با ظلم، مقابله عدد کم با ایمان زیاد، در مقابل عدد زیاد با بى‏ایمانى. نه از جمعیت کم بترسید و نه از شکست بترسید، شکستى (در) کار نیست. وقتى کار براى خدا باشد، شکست (در کار) نیست. کشته شوید، بهشتى هستید، بکشید، بهشتى هستید.(6)

* وجه عزادارى براى سیدالشهداء(ع)
هر مکتبى تا پایش سینه‏زن نباشد، تا پایش گریه‏کن نباشد، تا پایش توى سر و سینه‏زدن نباشد، حفظ نمى‏شود.(7)
این گریه‏ها مکتب سیدالشهداء(ع) را زنده نگه داشته، این ذکر مصیبت‏ها مکتب سیدالشهداء(ع) را زنده نگه داشته. این یک میتینگ و فریادى است براى احیاى مکتب سیدالشهداء(ع).(8)
روضه سیدالشهداء(ع) براى حفظ مکتب سیدالشهدا است.(9)
آن روضه‏هاى سنتى را سرجاى خودش نگه دارید و آن مصیبت‏ها را زنده نگه دارید که برکاتى که به ما مى‏رسد، از آن‏ها است و از کربلا این برکات به ما مى‏رسد. کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهداء(ع) را زنده نگه دارید که با زنده‏بودن او، اسلام زنده نگه داشته مى‏شود.(10)
گریه کردن بر عزاى امام حسین(ع)، زنده نگه‏داشتن این معنا است که یک جمعیت کمى در مقابل یک امپراطورى بزرگ ایستاد. دستور عمل امام حسین(ع)، دستور است براى همه؛ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» دستور است به این‏که هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را. امام حسین(ع) با عده کم، همه چیزش را فداى اسلام کرد، مقابل یک امپراطورى بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند و این مجالسى که هست، مجالسى است که دنبال همین است که این را محفوظ بدارد.(11)

* یک سؤال‏
گاهى که وقایع روز عاشورا را از نظر مى‏گذرانم، این سؤال برایم پیش مى‏آید که اگر بنى‏امیه و دستگاه یزیدبن‏معاویه، تنها با امام حسین(ع) سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانى چه بود که در روز عاشورا با زن‏هاى بى‏پناه و اطفال بى‏گناه مرتکب شدند! بچه‏هاى خردسال چه تقصیرى داشتند؟ زن‏ها چه تقصیرى داشتند؟ به نظرم مى‏گذرد که آن‏ها با اساس سر و کار داشتند. نمى‏خواستند شجره طیبه باشد.(12)

* کلام آخر؛ سرلوحه زندگى امت اسلام‏
دستور آموزنده «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» باید سر مشق امت اسلامى باشد؛ قیام همگانى در هر روز و در هر سرزمین. عاشورا، قیام عدالتخواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‏نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه، سرلوحه زندگى امت در هر روز و در هر سرزمین باشد.(13)
اساس را باید حفظ بکنیم، اساس، اسلام است و جمهورى اسلامى با محتواى اسلامى. باید کوشش کنید تا حفظ شود. این مجالس و مجامع اسلامى را باید حفظ کرد. هر دو جهت باید باشد، نه آنطورى که سابق بود و کارى به دستگاه ظلم نداشتند، نه آن‏که ما بیاییم نمازمان را بخوانیم و سراغ کارمان برویم. اهل منبر هم بروند و چهار کلمه روضه بخوانند و اگر بشود چهار کلمه اخلاق هم بگویند و (به) خانه‏هاشان بروند. باید در مقابل ظلم، در مقابل ستم بایستند.
همه روز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشور است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین‏جا هم کربلا است و ما باید نقش کربلا را پیاده کنیم، انحصار به یک زمین ندارد، (منحصر) به یک افراد نمى‏شود، قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفرى و یک زمین کربلا نبوده، همه زمین‏ها باید این نقش را ایفا کنند و همه روزها. ملتها غفلت نکنند از این‏که باید همیشه مقابل ظلم بایستند.(14) آن روزى که افراد احتمال بدهند که اسلام در خطر است، آن روز باید همان کارى که امام حسین(ع) کرد، بکنند. آن روزى که احتمال بدهیم اسلام در خطر است، باید همه‏مان فداکارى بکنیم.(15)


 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 8:5 عصر     |     () نظر

"آیا بدون پشتوانه حمایتی هاشمی افراد تاریخ مصرف گذشته‌ای چون خاتمی، کروبی، موسوی و یوسف صانعی می‌توانند علمدار فتنه‌گری باشند و هتاکان و حرمت شکنان به ادامه اغتشاش و آشوب تشویق گردند؟"

به گزارش شبکه ایران، عصر امروز جمعیت گسترده ای از مردم قم با تجمع در مقابل بیت امام راحل، تجمع بزرگ روز گذشته خود را که در اعتراض به هتک حرمت حرم حضرت معصومه، امام راحل و رهبر معظم انقلاب برگزار شده بود، ادامه دادند و آمادگی خود را برای حمایت همه‌جانبه از رهبری با سردادن شعار «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» اعلام کردند.

در این تجمع اعتراض‌آمیز کسبه و بازاریان، روحانیون، بسیجیان و دیگر اقشار قم حاضر حضور داشتند.

*رهبر اگر فرمان دهد، جان را نثارش می‌کنیم

شرکت‌کنندگان در این تجمع همچنین با سردادن شعارهای «ما پیرو ولایتیم، فداییان رهبریم»، «وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد»، «سبز فقط سبز علی لعنت به سبز اموی» و «رهبر اگر فرمان دهد، جان را نثارش می‌کنیم» از مسئولان خواستند که اقدامات لازم را در برخورد با ساختار‌شکنان روز گذشته در حاشیه تشییع پیکر آقای منتظری داشته باشند.

*سنگرهای منافقین در قم باید تخریب شود ‌

به گزارش فارس، یکی از فضلای حوزه علمیه قم در جمع هزاران نفر از مردم قم که در اعتراض به هتک حرمت به مقدسات در حاشیه مراسم تشییع حسینعلی منتظری در قم سخن می‌گفت، اظهار داشت: سنگرهای منافقین در قم باید تخریب شود.

احمد پناهیان گفت: مردم قم به خاطر پیام رهبر معظم انقلاب اجازه دادند که این مراسم تشییع با عزت برگزار شود.

پناهیان تاکید کرد: کسانی که برای هفتم و چهلم این مرحوم نقشه کشیده‌اند که در قم برنامه‌های خود را دنبال کنند، با دست خود گور خود را کنده‌اند.

وی بیان داشت: آیت‌الله خامنه‌ای زمانی که به عکس امام(ره) اهانت شد، فرمودند ملت خشمگین شدند و حق هم داشتند، ولی امروز در شهر قم به عکس «ولی» ما اهانت نکردند، بلکه به خود «ولی» ما اهانت کردند، ما به تشییع جنازه این پدر کاری نداشتیم اما به آنها گفتیم اگر بخواهید به ولی ما اهانت کنید، ما تحمل نخواهیم کرد.

*کسانی که در برابر ولایت ایستاده‌اند، سیاهی لشکر آمریکا هستند

پناهیان تاکید کرد: کسانی که در برابر ولایت ایستاده‌اند، سیاهی لشکر آمریکا هستند و جزو ایادی آمریکا محسوب می‌شوند.

وی گفت: این حرکت یک حرکت خودجوش مردمی است و اهانت‌های این عده ملت را بیدار کرده است.

پس از سخنان پناهیان مردم قم با سردادن شعارهای «الله اکبر»، «ما ذوالفقار حیدریم فداییان رهبریم»، «مسئولان قضایی، مسئول انتظامی، اقتدار اقتدار» و ... خواستار برخورد با ساختار‌شکنان شدند.

‌مردم قم پس از تجمع در مقابل بیت امام راحل در قم، از مسیر خیابان ارم رهسپار حرم مطهر حضرت معصومه(س) شده و در ادامه حرکت خود به سمت بیت صانعی و منتظری در قم حرکت کردند.

تظاهر‌کنندگان قمی ضمن ابراز انزجار از توهین به مقدسات اعلام کردند که دیگر به کسی اجازه سوء استفاده از فضای شهر قم را به بهانه برگزاری مراسم هفتم و چهلم مرحوم منتظری در قم را نمی‌دهند.

*عدم صلاحیت مرجعیت صانعی را اعلام کنید

تظاهرکنندگان قمی در ادامه حرکت اعتراض آمیز خود نسبت به هتک حرمت مقدسات در حاشیه تشییع حسینعلی منتظری پس از تجمع در مقابل بیت یوسف صانعی در قم به سردادن شعارهایی علیه وی پرداختند و فریاد زدند« شهر مقدس قم جای منافقین نیست».

همچنین در ادامه این تجمع حاضران در مراسم نسبت به امضای طوماری در مقابل بیت یوسف صانعی خطاب به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شرح زیر اقدام کردند: ما مردم انقلابی و طلاب حوزه علمیه قم از جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه می‌خواهیم همانگونه که بارها در مواقع حساس به نقش تاریخی و انقلابی خود عمل کرده است نسبت به اعلام عدم صلاحیت مرجعیت شیخ یوسف صانعی اقدام کرده و شر این فتنه را از سر مسلمانان کم کند.

*فتنه‌گران دستگیر و محاکمه شوند

مردم قم در پایان تظاهرات خود با صدور بیانیه‌ای که در جمع تظاهرکنندگان در مقابل بیت حسینعلی منتظری قرائت شد، اعلام کردند: حادثه غمبار حرمت شکنی جریان فتنه در ماجرای تشییع جنازه آیت‌الله منتظری قلب هر انسان با ایمانی را می‌فشرد و فریاد انا لله و انا الیه راجعون را بر زبانش جاری می‌کند و در عین حال برخورد کریمانه و بزرگ منشانه مقام معظم رهبری و ناجوانمردی دشمنانش، انگشت حیرت بر لب انسان‌های منصف می‌نشاند.

در ادامه این بیانیه تاکید شده است: همگان به خاطر دارند که آقای منتظری پس از عزل از قائم مقامی رهبری توسط حضرت امام خمینی(ره) تاکنون همواره مخالفت آشکار خود را با نظام جمهوری اسلامی، آن یار سفر کرده و جانشین برحقش با بنان و بیان ابراز کرده است که فقط دو نمونه آن در 13 رجب 1376 و 14 تیر 88 پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم تحقق یافت.

در این بیانیه آمده است: همو بود که قبح مصاحبه با رادیو و تلویزیون‌های بیگانه را شکست و با عنوان مرجع تقلید علیه نظام و رهبری با آنان به گفتگو نشست. میزان این همکاری را می‌توان در پیام کاخ سفید به مناسبت درگذشت او نظاره‌کرد. با این حال حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای دامت برکاته به خاطر سوابق قبل از انقلاب اسلامی وی و فرزند شهیدش نه تنها با ارسال پیام به تجلیل از آقای منتظری پرداخت بلکه به تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) دستور فرمودند هر جا که بیت وی برای دفن مایل است در اختیارشان قرار گیرد و از ایشان تجلیل شایسته به عمل آید و بنابر این همه شبکه‌های سیمای جمهوری اسلامی به انعکاس پیام معظم‌له و زمان و مکان تشییع جنازه آقای منتظری پرداختند.

*تشیع جنازه آقای منتظری را به میتینگ سیاسی مبدل کردند

در ادامه این بیانیه تصریح شده است: اما پاسخ این برخوردهای کریمانه چه بود؟ سبز اموی با حضور موسوی و کروبی و حمایت مستقیم یوسف صانعی در جلوی صدها نفر از زائران و مجاوران حرم مطهر حضرت معصومه(س) و در مرکز تشیع به نایب امام زمان(عج) و نظام اسلامی و سایر مراجع معظم تقلید آشکارا توهین کرده و تشیع جنازه آقای منتظری را به میتینگ سیاسی مبدل کردند. آیا پس از این ماجرای غم‌انگیز دیگر کسی می‌تواند ادعا کند که جناح رهبری و نظام اسلامی راه را برای خاطیان نگشوده است.

*قضایای اخیر باید ریشه‌یابی شود

در این بیانیه آمده است: آیا مقلدان مذهبی و فرزندان ایشان در برابر این برخورد کریمانه رهبری و هتاکی خائنانه سران فتنه وظیفه‌ای ندارند و از خود نمی‌پرسند چرا عبدالله نوری که فرمانده تخریبگران بیت آقای منتظری بوده اکنون سردمدار برگزاری مراسم ایشان شده است. آیا اگر اندک کسانی در گذشته با اغواگری‌های سبز امومی ویران فتنه دچار توهم شده‌اند اکنون هم می‌توانند ادعا کنند که در تردید باقی‌ مانده‌اند.

در این بیانیه اضافه شده است: علمای بزرگوار و متدینین و غیور شهر خون و قیام به خوبی می‌دانند اگر حرمت کسی که مردم به عنوان نائب امام زمان(عج) با او بیعت کرده‌اند شکسته شود، برای دیگر مراجع بزرگوار و علمای گرانقدر نیز حرمتی باقی نخواهند گذاشت. حال این پرسش مهم مطرح است که ریشه‌های این قضایا در کجاست؟ متاسفانه آقای هاشمی رفسنجانی پس از ارسال نامه‌ای تعجب آور به مقام معظم رهبری و سپس سکوت معنا دار در برابر ناآرامی‌های پس از انتخابات دهم سرانجام در خطبه‌های نماز جمعه مورخ 26 تیر 88 بر خلاف جایگاه خود و به جای حمایت از سخنان رهبری و فصل‌الخطاب دانستن آن به جانبداری از قانون‌شکنان و فتنه‌انگیزان پرداخت که مورد انتقاد دلسوزان نظام و روحانیت قرار گرفت و سرانجام با موضع‌گیری شدید اعضای مجلس خبرگان رهبری مجبور به بیان مواضع دوپهلویی شد، اما در سخنرانی 14 آذر 88 مشهد به تکرار همان ادعاها پرداخت و آتش تهیه اغتشاشات 16 آذر را فراهم ساخت. لکن با هشیاری دانشجویان غیرتمند این دسیسه نیز ناکام ماند.

 *بدون حمایت هاشمی افراد تاریخ مصرف گذشته نمی‌توانند علم‌دار فتنه‌گری باشند

در این بیانیه تاکید شده است: مقام معظم رهبری در دیدار با خیل عظیم روحانیون حوزه به تاریخ 22 آذر جناح سلم برای خاطیان گسترده و تکرار فرمودند: «اعتقاد به جذب حداکثری و دفع حداقلی است، اما بعضی خودشان اصرار دارند در اینکه از انظام فاصله بگیرند». شگفت آنکه آقای هاشمی رفسنجانی به جای استقبال از این سخنان وحدت آفرین در دیدار با اندکی از همفکران خود به تاریخ 25 آذر 88 مطالب گذشته خود را تکرار کرد که به راستی این بیانات به چه معنا است و چرا ایشان آرامش برای این کشور نمی‌پسندند. آیا بدون پشتوانه حمایتی وی افراد تاریخ مصرف گذشته‌ای چون خاتمی، کروبی، موسوی و یوسف صانعی می‌توانند علمدار فتنه‌گری باشند و هتاکان و حرمت شکنان به ادامه اغتشاش و آشوب تشویق گردند؟

در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است: از مراجع عظام تقلید و علمای اعلام و مسئولان حوزه که در همه مقاطع انقلاب اسلامی پشتیبان نظام اسلامی بوده‌اند تقاضا داریم ضمن روشنگری این فاجعه سیاه برای ملت ایران و محکومیت شدید این اقدامات دین ستیزانه حکم شرعی عوامل این حادثه سران فتنه را روشن فرماید. از جامعه مدرسین نیز می‌خواهیم همانطور که بارها در مواقع حساس به نقش تاریخی و انقلابی خود عمل کرده‌اند نسبت به عدم اعلام صلاحیت مرجعیت شیخ یوسف صانعی اقدام کنند و از دستگاه قضایی انتظار داریم با عمل به وظایف قانونی خویش و پاسخ به مطالبه عمومی مردم نسبت به دستگیری و محاکمه فتنه گران اقدام نماید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/2:: 7:6 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >