سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرگاه بنده ای را دوستبدارد و او اندکْ کار خیری انجام دهد، در برابر آن اندک، به اوپاداشِ بسیار می دهد و دادن پاداش بسیار در برابر کارِ اندک، براو سنگین نمی آید . [امام صادق علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
   اینجا تهران است ، یا دبی یا آنتالیا یا تایلند...؟! چه کسی پاسخگو است ؟

امروز صبح توسط یکی از دوستان ، با خبر  شدم سازمان گردشگری نمایشگاهی با عنوان فستیوال تورهای نوروزی در خیابان حجاب کانون پرورش فکری کودکان برگزار کرده است و به من سفارش کرد حتما برای بازدید از محیط این نمایشگاه به آنجا بروم .

ساعت ??صبح به نمایشگاه رسیدم در بدو ورود به نمایشگاه نوع پوشش افرادی که در حال ورود و خروج از نمایشگاه بودند توجهم را جلب کرد . وارد سالن بالا شدم با اولین دور در نمایشگاه تنها چیزی که توجه و نظر هر بازدید کننده را جلب می کند نوع حجاب و پوشش و آرایش خیره کننده خانم هایی است که برای جذب مشتری در غرفه ها مشغول به ارائه توضیحات در رابطه با تورهای سیاحتی خود می باشند . بعد از بازدید از همه قسمتهای نمایشگاه با تعدادی از بازدیدکنندگان مصاحبه کردم ، که صحبتهای آنها برایم جالب و در عین حال تاسف بار است .

خانمی حدودا ?? ساله که به همراه فرزند ?? ساله اش برای تهیه بلیط و رزرو اسکان در دبی به آنجا آمده بودند اولین کسانی هستند که برای مصاحبه به سراغشان می روم .

از پسر پرسیدم برای چه کاری به نمایشگاه آمدید در جواب گفت : برای تهیه بلیط و پیدا کردن یک تور سیاحتی برای تعطیلات نوروز به دبی به اینجا آمدیم از نکات منفی و مثبت این نمایشگاه از آنها سوال کردم ، و این بار مادر در جواب گفت : نکته مثبت اینجا ، جمع شدن همه دفاتر سیاحتی و زیارتی در یک محل است از نظر قیمت هم هیچ تفاوتی با هم ندارند یعنی اصلا قیمتهاشون با غیر نمایشگاه فرقی ندارد . نکته منفی هم تا دلتون بخواد اینجا هست و با لبخند ادامه داد شما هم جای پسر من هستید اما شما یه نگاهی به دختر خانم هایی که در داخل غرفه ها هستند بیاندازید ، من که یک زن هستم از نگاه کردن به اینها خجالت میکشم اینجا بیشتر به نمایشگاه انواع آرایش ها و پوشش های مبتذل غربی شبیه است .

بعد از گرفتن چند فریم عکس ، سری به سالن پایین نمایشگاه زدم ، وضعیت خرابتر از بالا بود .فضای نمایشگاه برای من واقعا غیر قابل تحمل شده بود اصلا برایم باور کردنی نبود که چنین نمایشگاهی در تهران و زیر نظر دولت جمهوری اسلامی برقرار باشه و هیچ کسی اعتراضی نسبت به وضعیت موجود نمی کنه .

خودم را به جلوی درب خروجی منتهی به نمایشگاه رساندم ، شش جوان که از سرو وضعشان مشخص بود هر کدام از آنها در یکی از این شرکت های توریستی کاره ای هستند مشغول به سیگار کشیدن بودند ، کت و شلوار پوش با کراوات از همانهایی که من می گویم مرفهین بی درد . در همین هنگام دختر خانمی با وضعیت پوشش و آرایش بسیار نامناسب به جمع آنها آمد و با یک یک  آنها دست و با دو نفر دیگه روبوسی کرد . به چشمان شش جوان دیگه با دقت نگاه می کردم با ولع اندام دخترک را برانداز میکردن ، به راحتی حرفهایی که بین آنها رد و بدل می شد را میشنیدم واقعا شرم انگیز بود . از آنها دور شدم و به گوشه دیگر آمدم ، در کنارم سه  جوان حدودا ?? ساله در حال بگو بخند و چشم چرانی  بودند حضور من توجه آنها را جلب کرد و از من پرسیدن شما برای چه کاری به اینجا اومدید و علت حضورم رو برایشان بیان کردم .

از آنها پرسیدم شما اینجا چه می کنید و با نگاه به یکدیگر و خنده کنان گفتن اومدیم دختر بازی به بقیه بچه ها هم گفتیم بیآن ، اینجا خیلی با حاله گفتم چطور مگه ؟ گفتن رفته بودیم با این دخترای فروشنده داخل غرفه ها صحبت میکردیم که مثلا در دبی چه خدماتی به مشتری هاتون می دید ، دختره به ما گفت هر خدماتی که شما دوست دارید و بقیه ماجرا را با بی حیایی تمام برای من تعریف کردن که من از بیان گفته های این جوان ها معذورم .

اما سوال اینجاست چه کسی بانی برگزاری اینگونه نمایشگاه ها در کشور می باشد ؟

چرا در این نمایشگاه ها هیچ گونه نظارت و بازرسی بر روند برگزاری و افرادی که می خواهند در این نمایشگاه ها فعالیت کنند وجود ندارد ؟

چرا در ام القرای جهان اسلام آن هم در زیر سایه دولت ولایت مدار باید شاهد اینگونه هنجار شکنی ها باشیم ؟

ملتی که برای اهانت به عکس امام (ره) و رهبر انقلابشان و بی حرمتی به سالار شهیدان آنگونه به خیابانها ریختند چرا باید شاهد آن باشند که به راحتی به اعتقادات دینی و اسلامی آنها اینگونه بی احترامی شود ، که در روز ? صفر روز شهادت 3 ساله حضرت سید الشهداء (ع) صدای موسیقی با آن وضعیت نامناسب از این نمایشگاه بلند باشد .

به اعتقاد بنده سازمان گردشگری که قبلا به ریاست آقای مشایی اداره میشد و بعد از ایشان معاونشان جناب بقایی بر سر کار آمدند همان تفکر مدیریتی و اندیشه های آقای مشایی را به اجرا در آوردند . آقایانی که در سایت یاران خورشید به صحبتهای حاج منصور ارضی این نوکر با اخلاص حضرت سید الشهداء خرده می گیرند ، به گند کاری آقای مشایی و باقی صالحاتی که ایشان در سازمان گردشگری پایه گذار آن بودند کمی الطفات بفرمایند و نگاهی کوتاه اما با دقت به مدیریت آقای مشایی و اتفاقات دوران ریاست ایشان بیاندازند بعد قلم فرسایی نمایند . این را برای افرادی می گویم که به حاج منصور انگ مداح دولتی یا درباری را می زنند ُ، هنوز نوار سال ?? زیارت عاشورای حاج منصور را دارم که در بخشی از مراسم می گوید " یک زمانی امام خمینی فریاد زد که جلوی این بدحجابی و بی بندو باری را بگیرید ، خیلی ها که ادعایشان میشد گفتند چی داره میگه الان که وقت این کارا نیست الان بعد از گذشت چند سال از انقلاب هم تو کمک کردی به این وضع بی حجابی ها هم من ". حاج منصور سال ??نسبت به وضع فحشاء و منکرات و عملکرد بعضی مسئولین معترض بود . الان هم اگر این دولت بنا باشد قدم کج و دور از خواسته ولایت بردارد در مقابل او خواهد ایستاد و برخورد او در مورد مشایی در همان راستا است که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم . در قسمتی از انتقاد سایت یاران خورشید به بیانات حاج منصور ارضی که چرا ایشان مشایی را در کنار سلمان رشدی قرار داده است باید عرض کنم سلمان رشدی واجب القتل ، ریشه و پیشینه اش برای تمام دنیا شناخته شده می باشد اما انتظار ما از آقای مشایی بیش از این حرف هاست که در سخنرانی اخیر خود پیامبران اولوالعزم را متهم بی سوء مدیریت می کند .

اما من هم سایت یاران خورشید را که معلوم نیست به کدام جریان سیاسی متصل است  به دینداری و ارزشگرایی توصیه مکرر میکنم و می گویم حتما مدتی را به سکوت و مطالعه در آموزه های دینی بپردازند تا هزینه ندانم کاری ها و کج روی هایشان بر ردوش شریعت پاک محمدی نیفتد .

در پایان یک گوش زد برادرانه ای هم به دولت دهم  می کنم و آن این است آقای احمدی نژاد رای به شما رای به تفکر و اندیشه های نابی بود که امام امت بنیانگذار آن بود و ما آن را از گلوی شما شنیدیم .کاری نکنید که از رای خود پشیمان شویم .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/11/2:: 7:28 عصر     |     () نظر

دروغگو و دیکتاتور کیست؟

بسم تعالی

این مطلب بسیار بی پرده و بدون مقدمه است. برای کسانی همچون من که دوران 8ساله زعامت 2 خرداد را درک کرده اند، نباید سخن از احترام به آزادی بیان- تحمل مخالف- احترام به رای مردم و.. توسط این جریان را بر زبان آورد. آزادی بیان و توجه به نظرات کارشناسان توسط این جریان را در بی محلی - تخطئه و توهین به نامه 10 اقتصاددان خطاب به آقای خاتمی در سال 81 دیدیم. از ضرورت احترام به رای مردم گفتند و حتی می خواستند ولایت فقیه را به رای بگذارند و مرتب تهدید به رفراندوم می کردند، اما مشتی کوته بین و عقب مانده سیاسی در برابر رفراندوم 22 خرداد گردنکشی نمودند. زیرا رای مردم تا آنجایی ارزش و احترام دارد که بر علیه مافیای قدرت و ثروت نباشد. از بی اهمیتی نظام به جان مردم سخن می گویند و در حوادث بعد از انتخابات که منجر به کشته شدن چندتن از هموطنان شد، خواستار برکناری برخی مسولین شدند- عده ای مانند محسن رضایی گفتند در صورت اثبات تجاوز در زندانها باید عزای عمومی اعلام کرد و.. اما فراموش کردند در مقابل 400کشته انفجار قطار نیشابور چه موضعی داشتند؟ آنجا که آقای خاتمی در مقابل جان 400 انسان بی گناه حتی حاضر نشد وزیر راه هم حزبی خود را عوض کند و به داشتن ایشان افتخار می کرد. راستی نمیدانم کشته شدگان حوادث سیاسی در سبزوار- سمیرم- فیروزآباد- ایذه و.. شهروند درجه چندم بودند؟ آیا آقایان خط امامی و مردم دوست فعلی در مراسم ختم هیچ کدامشان شرکت کردند؟ جوابش را ببینید:

لااقل از موسوی که در ختم زنده ها نیز شرکت می کند انتظار داشتیم. از آقای رضایی انتظار صدور پیام تسلیت و اعلام عزای عمومی داشتیم.  انتظار داشتیم برخی اساتید بی درد و حامیان حقوق بشر دست به تشکیل «جبهه راه سبز، زرد، آبی و.. بزنند.آقای هاشمی در خطبه ها نسبت به این امور اعتراضی نکرد. از مرگ مشکوک «سعید امامی» در زیر شکنجه های بازجوهای خودسر وزارت اطلاعات هیچ کس کمیته تحقیق و تفحص تشکیل نداد، اما برای مرگ « زهرا کاظمی» جلسه ویژه هیات دولت خاتمی تشکیل شد. هیچ کاری به موضع  وجایگاه سعید امامی ندارم و کار ندارم که با همسرش چگونه رفتارشد در بازجویی، اما نمی دانم در جامعه مدنی آقایان چه تفاوتی میان مرگ ندا آقا سلطان- زهرا کاظمی با مرگ امثال «آقای رجبی » جانباز دفاع مقدس در زندان می باشد؟ راستی چرا کسانی که در  4 سال اخیر به هر دری می زدند تا  از مخالفت فرزند- همسر - برادر- خواهر - والدین یا وابستگان یک خانواده شهید بر علیه عملکرد دولت نهم مصاحبه بگیرند، هیچگاه به وضعیت اسفبار بوجود آمده توسط آقای کروبی در بنیاد شهید هیچ انتقادی نمی کنند؟ آقای کروبی شمایی که از سر فلاکت در به در دنبال مدرک تجاوز بودید، در زندانهای بنیاد شهید به حقوق شهروندی جانبازان و خانواده های شهید تجاوز نکردید؟ رفتار وحشیانه خود و عمالتان را فراموش کردید؟ نمی دانم چرا کسانی که مرتبا برای وضعیت اسفبار!! دانشجویان سیاسی و آزادی بیان در دانشگاههای دولتی سینه چاک می کنند در مقابل فضای بسته سیاسی دانشگاه آزاد موضعی ندارند؟ تعلیق چند ترمه 11 دانشجوی دانشگاه آزاد شیراز در سال 84 را مطمئنم بسیاری از شما نمی دانید. تهدید برخی دانشجویان دانشگاههای آزاد از سوی اساتید طیف خاص مبنی بر عدم اخذ درس با آنها را هم نمی دانید. انتقال اجباری برخی دانشجویان دانشگاه آزادی اصولگرا به دیگر واحدها به خاطر اختلاف سیاسی با استاد راهنما یا مدیر گروه هم که ارزش خبری ندارد. زیرا زیر سوال بردن دانشگاه آزاد یعنی توهین به نظام و ارزشها!!! نمی دانم از کی تا حالا افراد و خانواده شان ارزش شده اند. انتقاد از رهبری و ولایت فقیه را آزادی بیان و دموکراسی گویند ولی منتقدان دانشگاه آزاد از سوی آقایان «حسودان مزاحم» لقب می گیرند. کسانی که فرزندان رهبری را متهم به فعالیتهای اقتصادی- تاثیر گذاری بر تصمیمات نظام- عامل حمله به تجمعات غیر قانونی بعد از انتخابات و.. می دانند، چرا در مقابل قانون شکنیهای مهدی هاشمی- فایزه هاشمی- یاسر هاشمی و.. سایر بستگان محترمشان موضع نمی گیرند؟ مگر نه این است که هم رهبر انقلاب و هم آقای هاشمی هر دو از سران نظامند؟ این تبعیض مواضع به خاطر چیست؟ راستی آقای هاشمی فراموش کرده اید حاج حیدر رحیم پور ازغدی از مبارزان انقلابی و یاران انقلاب در زمان شما در زندان بود و شما هیچ نگرانی از روند حذف یاران انقلاب نداشتید!!! در مقابل تورم 50 درصد سکوت کردید و در سفرهای ریاست جمهوری خارج از کشور به همراه اکثریت بستگان خود شرکت می کردید. آقای خاتمی به شما و سایر بریدگان از مردم و ملت که اکنون دم از محکومیت تندروی می زنید حق می دهم. زیرا آنقدر از روند تحولات رویشی انقلاب عقب مانده اید و آنقدر محافظه کار و فرتوت شده اید که هر پیشروی نظام را تندروی می دانید. نمیدانم کسی که خود الگوی افراط و قانون شکنی است به چه حقی تندروی را محکوم می کند؟ آیا هجمه غیر انسانی و غیر دموکراتیک شما و یاران شکست خورده تان بر علیه رای مردم در 22خرداد تندروی نبود؟ آیا شما و یارانتان بزرگترین دورغ تاریخ ایران را مدعی نشدید؟ در کجای اسلام مورد نظر شما ابتدا تهمت می زنند و آنگاه دنبال مدرک و سند می گردند؟ بی شک اینگونه رفتارها بی شباهت به عملکرد استالین در تهمت زنی بی دلیل به افراد و جریانات نیست. اما جالب اینجاست کسانی این روزها دم از وحدت ملی می زنند که هنوز نتوانسته اند بین خود و همفکرانشان وحدت سیاسی ایجاد کنند- اختلافات خود با خانواده و فرزندانشان را حل و فصل کنند. لازم است بازهم به تمامی مردم فریبان دروغگو اعلام کنم که وحدت ملی واقعی ما مردم در 22خرداد 88 تجلی یافت. وحدت ملی را باید بعد از خطبه های رهبر عزیزمان در 29خرداد ایجاد می کردید. ملت که کماکان به وحدت عمل و نظرشان با رهبری پایبندند، شما بهتر است اختلافات خود را به پای مردم ننویسید. تقاضای ذلت بار یا عدم تقاضای شما مبنی بر وحدت اجباری فقط به درد تیتر روزنامه ها می خورد و بس. حاضرم در هر مکان و زمانی با هرکسی که نسبت به این مطلب انتقاد تند می کند و نسبتهایی را به من روا می دارد مناظره کنم. البته با سیاسیونشان.


هر آن شمعی که ایزد برفروزد       هر آنکس پف کند ریشش بسوزد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/11/2:: 7:21 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10