نکیر و منکر پس از سوالهای معمول در مورد خدا و دین و پیرو پیغمبر رو به موسوی میگن: آقا جان شما نامه عملت سیاهه. باید بری جهنم.

موسوی: برو ببینم . تو نامه عملم چیز شده ؛ یعنی دستکاری شده. من قبول ندارم.  

نکیر: اون کسی که نامه عمل تو رو نوشته خدا مشخص کرده. مورد اعتماد خدا بوده. موسوی: نخیر آقا جان. من میگم دستکاری شده. شما هم باید قبول کنید.
منکر: آقا این طوری حرف نزن. با این حرفت داری نعوذبالله خدا رو می بری زیر سوال. با این گرز میزنم تو سرت ها!!!

موسوی: آقا فضا رو چیز نکنید؛ یعنی امنیتی و نظامی نکنید. همین شما ها هستید که با این کاراتون فضای اختناق و چیز رو؛ یعنی دیکتاتوری بوجود می آورید. حالا که این طور شد من اصلا خدا رو هم قبول ندارم. باید یه کمیته چیز یاب، منظورم حقیقت یابه، تشکیل بشه که بی طرف باشه.
نکیر خطاب به منکر: میگم این یارو یکی دو تختش کمه ها. این مثل اینکه حالیش نیست که اینجا آخر خطه. هنوز هم کلش بو قرمه سبزی میده.
موسوی: آقایان در گوشی صحبت کردن از نظر اسلام مشکل داره. من خودم یادمه که امام (رحمه الله) یه روز به من فرمودند موسوی جون. من گفتم بله آقا. اجازه بدید دستتون رو چیز کنم؛ یعنی ببوسم. ایشون نگذاشتن. بعد به من گفتند . . .(در همین هنگام نکیر و منکر صحبت میر را قطع می کنند ) نکیر و منکر ( با عصبانیت) : مردکه نفهم. اینجا انتخابات نیست. قیامته.   
موسوی: آقا قانون چیزه، یعنی قانونه. قیامت و انتخابات نداره . شما ها همتون قانون گریز هستید. اصلا آقا از وقتی که همین دار و دسته شما بحث قیامت رو در جامعه مطرح کرد یک فضای فوق امنیتی در جامعه ایجاد شد که امید به چیز مردم، یعنی امید به زندگی مردم خیلی کم شد. شما که همه دنیا هم دست خودتونه. هر کار بخواهید میکنید.
موسوی (در حالی که با نگاه خود به دنبال دوربین می گردد ادامه می دهد): مردم من اگر خدا می شدم این اخلاق ها رو از جامعه چیز می کردم ؛ یعنی در واقع حذف می کردم. من این قیامت رو برمی داشتم. این اصلا توهین به انسانیت و بشریت و خلاف چیز بشر، یعنی حقوق بشر است. چه معنی دارد که شما این جوانها رو ستاره دار می کنید. چرا دو دستگی می کنید. خودی و غیر خودی و بهشتی و جهنمی می کنید. نکیر و منکر همین طور هاج و واج و در نهایت عصبانیت به موسوی نگاه می کنند.
در همین حال نکیر می گوید: حالا چند لحظه خفه خون بگیر تا یه چند تا پرونده از کارهایی که در زمان زنده بودن کردی بهت نشون بدیم. نشون بدیم؟ بدیم؟ و چند تا از کارهای زشت و بد بد جناب میر به ایشون نمایش داده می شود.
بعد منکر می گوید حالا بگو. حالا چی؟ ناگهان میر که شدیداْ از این کار نکیر عصبانی بود با لحنی کاملاْ مضطرب و عصبانی گفت: شما ها خجالت نمی کشید پرونده ی همسر بنده رو (ببخشید اینجا اشتباه لپی بود، «پرونده ی بنده» صحیح است) رو گرفتین جلوی من و نشون من می دهید. شما به جای اینکه بیایید برای مردم پرونده سازی کنید برید یه فکری به حال چیز سالی، یعنی خشکسالی و این سیل و زلزله هایی که همش از سوء مدیریت شما حاصل شده بکنید.
اصلاْ من به خاطر همین مشکلات و احساس چیزی که کردم؛ یعنی احساس خطری که کردم به این دنیا اومدم که جلوی این چیزا رو بگیرم. من نمی دونم این حضرت باری تعالی به جای اینکه حضرات عتید و رقیب را بگذارند تا ملت رو بپایند، بروند یه فکری به حال مدیریت این دنیا بکنند. البته اینها همش ناشی از چند نکته در مدیریت است از جمله ماجراجویی و بی ثباتی، رفتارهای نمایشی و قهرمان نمایی و شعاری، خیالبافی و خرافه گرایی، خلاف گویی و پنهان کاری، خود محوری و قانون گریزی، افراط و تفریط است و ... و بنده آمده ام که با اینها چیز کنم، یعنی مقابله کنم.

امروز صبح یکی از بهترین خبرهای عمرم را شنیدم، عبدالمالک ریگی، از حرامیان مزدور آمریکا، قاتل صدها جوان و کودک و پیر با درایت نیروهای به هوش اطلاعات دستگیر شد.

در حال تماس و تبریک گفتن به دوستان بودم که یکی از رفقا به شوخی گفت: عبدالمالک مرد خداجویی بود، باید مراقب باشیم او را به کهریزک نبرند و حقوق انسانی‌اش را رعایت کنند، اگر هم در دادگاه اعتراف کرد که از آمریکا و اسراییل و انگلیس پول می‌گرفته معلوم می‌شود که اعترافاتش تحت شکنجه بوده و دادگاهش نمایشی است.

خندیدیم و از هم جدا شدیم. ولی جرقه‌ای در ذهنم زده شد که راستی شباهت و تفاوت ریگی و موسوی و کروبی که هر سه باعث کشته شدن انسان‌ها شدند چیست؟

بی گمان اندیشه و برداشتی که افراد از وقایع اطرافشان دارند تاثیر مستقیم در تصمیم‌گیری‌ها، اعلام نظر و بیانیه‌هایشان دارد. آنچه ریگی را تبدیل به یک قاتل فراری تحت تعقیب کرد برداشت دگم‌گرایانه و حماقت گونه از اسلام بود، دینی که با شعار صلح، عدالت، مبارزه با تبعیض، احترام به هم نوع و هزاران ارزش دیگر در منطقه‌ای بکر از نظر اندیشه و تعقل بروز کرد و همان بی منطقی و بی عقلی امروز با نام وهابیت در همان سرزمین به مغز کوته‌فکرانی مثل ریگی تزریق می‌شود.

طرز تفکر وهابیت امروز از سوی نوادگان افراطی کسانی تبلیغ می‌شود که در زمان جاهلیت، دختران خود را زنده به گور می‌کردند و در طول این قرن‌ها هرگز نخواسته‌اند انسانیت انسان را قبول کنند.

به هر حال چنین اندیشه‌هایی در سازمان‌های جاسوسی  آمریکا و به ویژه انگلیس متولد می‌شود و گونه‌های متفاوت آن در کشور‌های مختلف جهان پیاده می‌شود.

شخصی مانند ریگی با برگزیدن روش جنگ نظامی مستقیم، پیاده نظام آمریکا و اسراییل می‌شود و اهداف ددمنشانه آنها را با کشتن انسان‌های بی‌گناه پیاده می‌کند. اما غیر از روش‌های نظامی مستقیم، شیوه‌های دیگری برای به خاک و خون کشیدن مردم و جوانان و ایجاد تفرقه در جامعه وجود دارد. آنچه موسوی و کروبی، آگاهانه یا ناآگاهانه دست به آن زدند و ماه‌ها کشور را با ناآرامی مواجه کردند و باعث کشته شدن تعدادی از هموطنانمان شدند برگرفته از اندیشه‌ انگلیسی «ما نمی‌توانیم» است که از قرن‌ها پیش در کشورهای جهان سوم تبلیغ می‌شد.

انقلاب اسلامی که حاصل تلاش، مبارزه و خون هزاران بزرگ‌مرد تاریخ این کشور است نخستین نهضتی بود که توانست شعار استقلال و «ما می‌توانیم» را در جهان سوم، بلکه در همه جهان به صورت عملی پیاده کند، این امر باعث شد تا دشمن همواره در طول انقلاب با روش‌های مختلف در پی متزلزل کردن این شعار اساسی باشند که در جریان انتخابات دهم این توطئه به وسیله موسوی و کروبی پیگیری و به یاری خدا و با هوشیاری مردم زمین‌گیر شد.

به هر حال ریگی قربانی کج فهمی خود و پریدن در آغوش آمریکا و اسراییل شد و موسوی و کروبی نیز خود و احزاب همسوی خود را به همین دلیل ذبح سیاسی کردند.

امید است سیاسیون کشور با درایت بیشتر و با پیروی از پیر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای کشور را به سوی رشد و تعالی پیش ببرند و روحیه امید و عزت را در کشور همگانی کنند./ پایان

در ساعات ابتدایی امروز خبری داشتم مبنی بر تخلیه یکی از پایگاههای گروهک جندالله در پاکستان، اطلاع رسید که یکی از پایگاههای این گروهک در حوالی منطقه مندبلو از توابع شهر تربت پاکستان نیمه شب گذشته تخلیه شد یکی از اهالی منطقه اظهار نمود اوایل شب صدای تیراندازی از محل این اردوگاه بگوش میرسید که احتمال دارد بین  افراد گروهک درگیری مسلحانه رخ داده و یا شاید کسانی تیرباران شده باشند( البته هنوز خبر موثق بدستم نرسیده) ، اما اوایل صبح امروز این پایگاه که شامل ? اطاق خشت و گلی بزرگ که همه آنها دارای درب جداگانه هستند خیلی سریع تخلیه شد وکلیه امکانات و تجهیزات موجود در آن به همراه مقادیری سلاح و مهمات از آن نقطه به مکان نامعلومی منتقل شد ونفرات موجود در آن سراسیمه سوار بر خودروهای شاسی بلند تویوتا آنجا راترک نمودند چرا که گمان میبرند عبدالمالک ریگی در اعترافاتش به اماکن استقرار آنها نیز اشاره کند اما زهی خیال باطل ! چون نیروهای اطلاعاتی ایران کوچکترین جزئیات مربوط به آنها را میدانند

نکته : پس از دستگیری عبدالمالک ، روحیه افراد گروهک جندالله بطرز عجیبی به هم ریخته و همه در یک سردرگمی بسر میبرند و چون معاون عبدالمالک هم دستگیر شده لذا فرد مورد وثوقی در این میان وجود ندارد و البته چند نفری ادعای رهبری گروه را دارند که بصورت شورایی این قضیه را حل کنند و باعث عدم از هم پاشیدگی گروهشان بشوند و حتی خبر رسیده برای حفظ توان رزمی و بالا بردن روحیه افرادتصمیم دارند دست به یکسری عملیات تروریستی بزنند اما به نظر من دست زدن به اینکار یک نوع خودکشی دسته جمعی هست ولی خوشبختانه اختلاف زیادی در بین افراد جندالله بوجود آمده چرا که هیچ کس حتی فکرش را هم نمیکرد که رهبر و امیرشان !!! زنده دستگیر بشود و اکنون که این اتفاق افتاده سایه یاس و ناامیدی بر آنجا حاکم است و همه مستاصل و درمانده به آینده پیش روی فکر میکنند .البته رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان اعلام نمود اعضای جندالله اگر بصورت خود معرف و یا توسط ریش سفیدان و معتمدین به محاکم قضایی معرفی بشوند از محاکمه ومجازات در امان هستند و این فرصت بسیار خوبی برای فریب خوردگان این گروهک تروریستی هست که به آغوش جامعه برگردند

پس از دستگیری عبدالمالک ریگی،باقیمانده عناصرش اقدام به صدور اطلاعیه ای کردند و در آن ضمن اظهار ناراحتی از دستگیری سرکرده شان این حادثه را مشیت و تقدیر  الهی!!!  عنوان نمودند و از هم اکنون شهادت !!! عبدالمالک را یک افتخار بزرگ نامیدند و در ادامه ادعا نمودند که دستگیری عبدالمالک ریگی حاصل همکاری دولتهای پاکستان ، افغانستان،آمریکا ، انگلیس و حتی قرقیزستان بوده ! و این دستگیری یک هفته قبل اتفاق افتاده است .

صرف نظر از این ادعا امروز دولت قرقیزستان اعلام نمود که روز گذشته دولت ایران یک هواپیمای مسافربری این کشور را توسط جنگنده هایش مجبور به فرود در یکی از فرودگاههایش نموده و پس از پیاده نمودن دو نفر از مسافران که تبعه قرقیزی نبودند هواپیما را ازاد کردند........................ و این هم پاسخ ادعای برخی کشورهای بیگانه که قصد دارنداین عملیات را کمرنگ جلوه بدهند .

اینهم متن خبر :

خبرگزاری "آکی پرس" قرقیزستان به نقل از منابعی در شرکت هواپیمایی "قرقیزستان" اطلاع داد، دو جنگنده نیروی هوایی ایران روز سه شنبه به محض اینکه هواپیمای قرقیزستان که در آن عبدالمالک ریگی پرواز می کرد، از مرز هوایی ایران گذر کرد، هواپیما را وادار به فرود در جنوب کشور ساختند.
در اطلاعیه تصریح شده است: "روز 23 فوریه، هواپیما بهنگام پرواز دوبی - بیشکک در یکی از شهرهای ایران فرود آمد. نیروهای امنیتی ایران دو مسافر را پیاده کردند که تبعه قرقیزستان نبودند".
پس از دستگیری تروریستان، مسئولین ایران هواپیمای قرقیزستان را آزاد کردند و این هواپیما "بدون حوادث اضطراری آتی" در مقصد فرود آمد.

 خبر دستگیری عبدالمالک ریگی باعث خوشحالی زاید الوصف مردم کشورمان بخصوص اهالی سیستان و بلوچستان گردید و در عوض به جهان شوک شدیدی وارد نمود و سرویسهای اطلاعاتی جهان را مات و مبهوت کرد و هیچ کسی فکر نمیکرد که روزی عبدالمالک ریگی زنده دستگیر بشود و این امر مطمئنا" به فضل خدا انجام شد تا خون قربانیانی که بدست این گروهک بشهادت رسیدند پایمال نشود، بسیاری از مفسران سیاسی عقیده داشتند که عبدالمالک ریگی و گروهکش حداکثر دو یا سه سال دیگر یا توسط ایرانیها معدوم میشوند و یا توسط اربابان آمریکائی اش و پس از اتمام تاریخ مصرفش از بین میرود و هیچ کسی حتی خوشبین ترین انسانها هم فکر نمیکردند که سرکرده یک گروه تروریستی خشن به اینگونه گرفتار عدالت بشود...... از همان دیروز سیل کامنتهای خصوصی از طرف حامیان این جانی براه افتاده و با ناامیدی قصد دارند این حرکت زیبا و پیچیده سربازان گمنام امام زمان (عج) را کم رنگ جلوه بدهند و بگونه ای میخواهند دستگیری عبدالمالک را نتیجه معامله بین ایران و پاکستان جلوه بدهند و ادعا میکنند که عبدالمالک هفته قبل توسط پاکستان دستگیر و تحویل ایران شده اما این حقیقت را نمیشود کتمان نمود که سرویس اطلاعاتی ایران در جهان حرف اول را میزند چرا که در این سالها چندین فرصت مناسب برای از بین بردن این شرور وجود داشت اما دستگیری وی بصورت زنده ارزش اطلاعاتی بسیار بالایی دارد که متعاقب آن نقش بیگانگان و حامیان مالی عبدالمالک برای جهانیان افشا خواهد شد.

در حال حاضر حامیان و طرفداران جندالله در شوک بسر میبرند و به هیچ عنوان نمیتوانند این اتفاق را باور کنند کسی که تا دیروز با عنوان " امیر عبدالمالک ریگی " خطاب میشد و مغرورانه دستور قتل و عام مردم را صادر میکرد و هر روز در حال تهدید و شاخ و شانه کشیدن بود ، امروز اینچنین خوار و زبون در چنگال عدل الهی گرفتار شده  و این عاقبت تمام ستمکاران و ظالمان است که در قران نوید آنرا داده اند.

دلشاد که عاقبت به زنجیر افتاد           شمشیرکشی به زیرشمشیر افتاد
ریگی که چو ریگ جاده آدم می کشت       در  پنجه شیردلان ما گیرافتاد

زمانی که ماموران امنیتی ایران مطمئن شدند که عبدالمالک ریگی به همراه معاونش در فرودگاه دبی سوار بر هواپیما به مقصد تاشکند شدند خیلی سریع موضوع را به داخل کشور اطلاع دادند و ماموران هم  گذاشتند که هواپیما کاملا" به داخل فضای جمهوری اسلامی وارد شود و حدودا" نزدیک شیراز از طریق برج کنترل به خلبان هواپیما اعلام نمودند که یک تروریست بین المللی و تحت تعقیب اینترپل در داخل هواپیما و جزو مسافران است و شما برای حفظ جان دیگر سرنشینان هواپیما در نزدیک ترین فرودگاه ایران فرود بیائید ولی خلبان به این قضیه توجه نمیکند و براه خود ادامه میدهد و هر چه ماموران برج کنترل به وی اخطار میکنند که طبق معاهدات بین المللی شما موظف به انجام این خواسته هستید اما خلبان توجه ای نمیکند و در نهایت تصمیم به برگشت به دبی میکند که سریعا" چند فروند از هواپیماهای جنگی ایران به پرواز در می ایند و هواپیمای مسافربری را مجبور به نشستن میکنند که خلبان تا نزدیک مرز و ابهای خلیج فارس به پرواز ادامه میدهد ولی در نهایت با سماجت خلبانان تیرپرواز کشورمان مجبور به فرود در فرودگاه بندرعباس میشود و اگر حدودا" ده دقیقه بیشتر طول میکشید این هواپیما از مرز خارج میشد و عملیات شکست میخورد.

البته طبق نقل قول یکی از مسافران هواپیما که اهل افغانستان میباشد میگوید زمانی که عبدالمالک متوجه میشود که هواپیما توسط جنگنده های ایران اسکورت میشود به سرمهماندار هواپیما اعتراض کرده و اظهار میدارد که بنده تبعه افغانستان میباشم واحتمالا" اشتباهی صورت گرفته و اگر شما من را تحویل بدهید برایتان گران تمام میشود و در نهایت زمانی که میبیند هواپیما در حال نزدیک شدن به بندرعباس است شروع به تهدید میکند ومیگوید که من تحت حمایت آمریکا هستم و اگر شما اینکار را بکنید ناوهای آمریکایی مستقر در منطقه شما را هدف قرار میدهند تا من بدست ایرانیها نیافتم  ولی از شانس بد وی سرمهماندار زبان فارسی بلد نبود و .....ولی با تمام اینها به فضل الهی عبدالمالک دستگیر و تحویل دادگاه عدل الهی میشود .

بیت المال یعنی چی؟!

سلام دوستان

دوستان همه شما شاهد این بودید که در دولتهای قبل از دولت نهم هر کس و ناکسی به بیت المال دست دازی کرد و حق من و شما را خورد...

از شهرام جزایری گرفته تا کرباسچی - آقا زاده ها و ... خلاصه چرا؟ چرا باید به این راحتی به بیت المال که حق تک تک ما ایرانیها بوده دست دازی شده و بعضی ها هنوز آزادانه در کشورهای خارجی در حال لذت بردن از حق من و شما باشند؟!

ولی من به دزدان بیت المال حق میدهم چون آنها معنی بیت المال را نمیدانستند! و میشه گفت اشتباه کردن!

شاید فکر میکردن که بیت المال یعنی بیت الحال... یعنی هر کی میتونه با این حق مردم حال کنه!

یا فکر میکردن که بیت المال یعنی ببخشیدا بازم ببخشید یعنی خانه مالها! بازم ببخشید یعنی ما مالیم و خوردن حق ما ایرادی ندارد! همانطور که یک انسان میتواند از گوشت یک گوسفند استفاده کند...

یا فکر میکردن که بیت المال معلوم نیست مال کیه! هر کی میتونه ازش استفاده کنه. مثلا اگه برای من بود میشد بیت المال آنتی مضحک پس ( بیت المال ) خالی این را میرساند که صاحبی ندارد. و میشه ازش استفاده کرد...

یا فکر میکردن که چون هنوز معلوم نیست مال کیه هر کسی میتونه اونو به نام خودش بزنه. مثلا من بگم من با وبلاگم به مردم خدمت کردم و بیت المال میشود بیت المال آنتی مضحک!

جالب اینجاست اکثر این دزدان بیت المال دکتر احمدی نژاد رو مورد بدترین تهتمها قرار میدن! ایکاش بعضیها گوش و چشم خودشون رو باز میکردن و میدیدن که اکثر مخالفان دولت رو چه کسانی تشکیل میدن. یا دزد بیت المالن - یا مطرب فراری از کشور- رقاصه - روسای کشورهای استعمارگری چون آمریکا - انگلیس و اسرائیل ... - منافقان داخلی و خارجی- وهابیت - بهائیت - انسانهای هوس ران و بی غیرت - بی دینهای شیطان پرست - مرفه های بی درد که منافعشان به خطر افتاده و انسانهایی از این قبیل

مهدی کروبی در جدیدترین موضع خود مدعی شد که راهپیمایی روز 22 بهمن مهندسی شده بود و از سراسر کشور با "صدها" اتوبوس و "قطار" نیرو به تهران اعزام شده بود. او همچنین مدعی شد که که ده‌ها‌هزار نیروی نظامی و انتظامی و لباس‌شخصی‌ها با قمه و باتوم و گاز فلفل در این راهپیمایی حضور داشته‌اند.

به گزارش شبکه ایران، تنها دقایقی پس از اینکه حجت الاسلام محمد خاتمی به سکوت 11 روزه خود در خصوص آنچه که در روز 22 بمهن اتفاق افتاده بود پایان داد، حجت الاسلام مهدی کروبی نیز با صدور بیانیه‌ای در این‌خصوص ابراز عقیده کرد.

آقای کروبی در این بیانه از حضور "فراگیر" و "گسترده" مردم قدردانی کرده اما مدعی شده که در آن روز فشارهای امنیتی و فضای بسته سیاسی حاکم بوده و نیروی‌های نظامی و امنیتی، تهران را به یک پادگان تبدیل کرده‌بودند.

وی همچنین مدعی شد که آنچه "جریان خشونت‌طلب" نامیده، می‌خواهد از این راهپیمایی که با حضور عظیم اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان برگزار شد، برای پاک‌کردن آثار ناشی از زندانی‌کردن‌ها و جنایت‌ها و شکنجه‌ها و کشتارهای خیابانی بهره برد.

شیخ اصلاحات در ادامه همچنین گفت که در رسانه‌‌های داخلی حتی یک تصویر هم از این همه لشگرکشی و پرتاب نارنجک‌های اشک‌آور و ضرب و شتم شما "مردم"، نشان داده‌نشد!

آقای کروبی در بخش دیگری از بیانیه خود به تکرار ادعاهای رسانه‌های ضد نظام چون صدای آمریکا پرداخت و مدعی شد که "تظاهرات" 22 بهمن مهندسی شده بود و از سراسر کشور با "صدها" اتوبوس و "قطار" نیرو به تهران اعزام شده بود.

او همچنین مدعی شد که که ده‌ها‌هزار نیروی نظامی و انتظامی و لباس‌شخصی‌ها با قمه و باتوم و گاز فلفل در این راهپیمایی حضور داشته است.

نامزد پنجم در انتخابات دهم در ادامه این بیانیه نوشته است: "مردم عزیز، حضور شما در راهپیمایی ?? بهمن امسال قابل تحلیل نیست"

آقای کروبی در بخش دیگری از این بیانیه برای آنچه که "ازمیان رفتن پرده‌های گمراهی از جلوی دیدگان جریان تمامیت‌خواه" نامیده دو پیشنهاد نیز مطرح کرده است.

وی در اولین پیشنهاد خود نوشته که "حاکمیت" یک "میتینگ" در یکی از میادین بزرگ تهران برگزار کند، به ما هم در بیابان و کویر قم اجازه متینگ بدهند!

آقای کروبی که در انتخابات دهم از مجموع 40 میلیون رای، 300 هزار رای را به خود اختصاص داده در ادامه خاطرنشان کرده که خواستار مجوز برای تجمع حامیانش در میدانی از "تهران" است تا بدین ترتیب اقلیت و اکثریت مشخص شود.

او که تاکنون بارها و بارها پس از حضور در اماکن عمومی مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته و با تلاش محافظانش جان سالم به در برده است، در اظهار نظری جالب مدعی شده که امنیت این تجمع را نیز "خودشان" تامین می‌کنند.
شیخ اصلاحت در دومین پیشنهاد خود خواستار برگزاری "رفراندومی" برای "برون‌رفت از بحران" شده تا از این طریق به آنچه که "حاکمیت شورای نگهبان" نامیده، پایان داده شود!

وی در ادامه دلیل این خواسته خود را نظارت استصوابی عنوان کرده که مدتی پیش از برگزاری انتخابات دهم نیز در روزنامه اعتماد ملی حملات متعددی را به آن انجام داده بود.

آقای کروبی همچنین مدعی شد که نظارت استصوابی، حاکمیت مردم را نشانه گرفته‌است و حتی از نظارت استصوابی هم پا را فراتر گذاشته‌است.

آقای کروبی در ادامه به شکایت نامه اخیر نمایندگان مجلس برای محاکمه فتنه گران و بیانیه‌هایی از این دست اشاره کرده و مدعی شده که نمایندگان مجلس شورای اسلامی این کار را از ترس نظارت شورای نگهبان انجام می‌دهند!
گفتنی است، مهدی کروبی در حالی قصد داشت تا صبح روز 22 بهمن از میدان صادقیه تهران راهپیمایی خود را آغاز کند که 24 ساعت قبل از آن با اطلاع رسانی از حامیان خود خواسته بود تا در آنجا حضور یابند.

این اقدام کروبی پس از آن صورت گرفته بود که او طی ماه‌های اخیر بارها و بارها به خاطر مواضع عجیب و دشمن پسندانه‌اش از سوی مردم مورد حمله قرار گرفته بود.

با این حال فراخوان مهدی کروبی در آستانه روز 22 بهمن نیز کارساز نبود و راهپیمایان به محض اینکه از حضور کروبی در میدان صادقیه اطلاع یافتند با سر دادن شعارهای "مرگ بر منافق" و "مرگ بر ضد ولایت فقیه" بار دیگر او را مجبور به فرار کردند.

ساعاتی پس از آن بود که همسر مهدی کروبی با انتشار نامه‌ای در سایت اینترنتی اعتماد ملی که گویا مخاطب آن رهبر معظم انقلاب بود، مدعی شد که فرزندش علی کروبی در روز 22 بهمن بازداشت شده و پس از آنکه مورد ضرب و شتم قرار گرفته در خیابان رها شده است.

خانم کروبی همچنین در این نامه مدعی شده بود که علی کروبی در این مدت کوتاه تهدید به "تجاوز جنسی" نیز شده تا بلکه از این طریق بتواند به دروغ نخ نما شده همسرش تازگی بخشد.

این ادعای خانم کروبی اگرچه برای چند روز با استقبال رسانه‌های ضد نظام همراه شد اما در داخل کشور چندان مورد توجه قرار نگرفت .