اندیشه ات تو را به راه راست هدایت می کند . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

تعبیر هوشمندانه مقام معظم رهبری از رویداد های پس از انتخابات دهم به وقایع مسجد ضرار ، خط سیر جریان نفاق را که اکنون در پس نقاب «تقلید از امام» جامعه اسلامی را تهدید می کند، آشکار ساخت.

مشارکت تاریخی و حداکثری مردم در "جمعه حماسی" 22 خرداد و رأی ملت به تداوم حضور دکتر احمدی نژاد در عالی ترین مقام اجرایی کشور با وجود موج بی سابقه تخریب، سیاه نمایی و دروغ علیه دولت اصولگرا ، به روشنی خواست تاریخی ایرانیان برای استمرار حضور جریان "عدالت خواهی" را نمایان ساخت. هرچند این حضور، حاکی از تغلب گفتمانی "دولت خدمت" در سپهر عمومی جامعه ایرانی است اما نمی توان از تحرک "خط نفاق" در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری چشم پوشید.

هرچند برخی نخبگان و فعالان سیاسی با مشاهده رفتار غیرعقلانی میرحسین موسوی پس از شکست در رقابت گفتمانی با احمدی نژاد و تلاش وی برای تسری توهم پیروزی به بدنه جامعه، خبر از آشکار شدن لایه های پنهان فعالیت جریان نفاق دادند اما سخنان هوشمندانه مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، به خوبی خط سیر فکری - عملیاتی و خطرات آنها را نمایان ساخت آنجا که فرمودند «با مسجد ضرار و تقلید از امام بزرگواری که از عمق دل و جان غرق قرآن بود نمی توان این مردم آگاه را فریب داد.»

اشاره معظم له به "مسجد ضرار" ریشه در تاریخ نفوذ منافقین در جامعه اسلامی دارد. در آیاتی از سوره توبه، قرآن کریم گروهی از منافقین را معرفی می کند؛ عده ای که با یک نقشه حساب شده، وارد میدان شدند، ولی لطف الهی به یاری مسلمانان شتافت و طراحی آنها برای ضربه به اسلام را از بین برد.

جماعتی از بنی عمرو بن عوف با بنا کردن مسجد قبا، از پیغمبر (ص) خواستند تا در آنجا نماز بخواند. رسول خدا (ص) هم با ورود به مسجد، در آنجا به نماز ایستاد. بعد از این جریان، عده ای از منافقین بنی غنم بن عوف حسادت کردند و در کنار مسجد قبا، مسجد دیگری ساختند تا برای توطئه علیه مسلمین پایگاهی داشته باشند و مؤمنین را از مسجد قبا متفرق سازند و نیز در آنجا متشکل شده، در انتظار ابی عامر راهب که قول داده بود با لشکری از روم به سوی آنها بیاید، بنشینند و پیامبر را از مدینه بیرون کنند.

پس از آنکه مسجد را بنا کردند نزد رسول خدا (ص) آمده، درخواست کردند که ایشان به آن مسجد آمده و در آنجا نماز گذارد. پیامبر که در آن روز عازم جنگ تبوک بود، وعده داد پس از مراجعت به مدینه به آن مسجد خواهد آمد. وقتی حضرت رسول از سفر تبوک بازگشت آیه 107 نازل شد: وَ الَّذِینَ اتخَذُوا مَسجِداً ضِرَاراً وَ کفْراً وَ تَفْرِیقَا بَینَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللَّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى وَ اللَّهُ یَشهَدُ إِنهُمْ لَکَذِبُون (و کسانی که برای ضرر و آسیب رساندن و کفر و تفرقه افکنی میان مؤمنین مسجدی بنا کردند و مقصودشان مساعدت به دشمنان دیرینه خدا و پیامبر اوست و سوگند می خورند که جز نیکی منظوری نداریم و حال آنکه خدا گواهی می دهد که دروغ گویند)

"ضرار" به معنای «زیان رساندن تعمدی» است. در حقیقت، منافقان قصد داشتند به بهانه تأمین اهداف مسلمانان، مقدمات نابودی اسلام را فراهم کنند. از سوی دیگر، ایجاد تفرقه میان صفوف مسلمین ( تَفْرِیقَا بَینَ الْمُؤْمِنِینَ ) از جمله اهداف دیگری بود که کوشیدند با بنا نهادن آن مسجد، مسجد قبا را از رونق بیاندازند. در عین حال، این آیات علاوه بر اینکه بر کفر ورزیدن آنها (کفْراً) تأکید می نماید، با اشاره به سابقه سوء کسانی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود (إِرْصاداً لِّمَنْ حَارَب اللَّهَ وَ رَسولَهُ مِن قَبْلُ ) از نیت پنهان آنها به منظور بر پا کردن پایگاه نفاق پرده بر می دارند. اگرچه آنان اغراض شوم خود را در لباسی زیبا و ظاهر فریب پیچیده بودند ( لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلا الْحُسنى ) اما خداوند، سوگند می خورد که بطور مسلم آنها دروغگو هستند (وَ اللَّهُ یَشهَدُ إِنهُمْ لَکَذِبُون)

پروردگار سبحان، در آیه 108 این سوره با اشاره به اینکه مسجد قبا از اساس بر شالوده تقوا گذارده شده ( لَّمَسجِدٌ أُسس عَلى التَّقْوَى ) و گروهی از مردان در آن به عبادت مشغولند که دوست دارند خود را پاکیزه نگه دارند و خدا پاکیزگان را دوست دارد ( فِیهِ رِجَالٌ یحِبُّونَ أَن یَتَطهَّرُوا وَ اللَّهُ یحِب الْمُطهِّرِینَ ) در آیه بعدی (109) از تفاوت عاقبت میان مؤمنان و منافقان سخن می گوید: أَ فَمَنْ أَسس بُنْیَنَهُ عَلى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَ رِضوَنٍ خَیرٌ أَم مَّنْ أَسس بُنْیَنَهُ عَلى شفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهَارَ بِهِ فى نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ (آیا کسی که بنای آن مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز از مخالفت فرمان خدا و جلب خشنودی او نهاده است بهتر است یا کسی که شالوده آن را بر لبه پرتگاه سستی در کنار دوزخ نهاده که بزودی در آتش جهنم سقوط خواهد کرد و خدا قوم ستمکار را هدایت نمی کند) و در نهایت، در آیه 110 عنوان می دارد که این بنیان، همواره مایه شک و ابهام در دلهای ایشان است (لا یَزَالُ بُنْیَنُهُمُ الَّذِى بَنَوْا رِیبَةً فى قُلُوبِهِمْ)

هرچند پیروزی دکتر محمود احمدی نژاد در سوم تیر 84 حاصل انتخاب ملت به گفتمانی که پرچمدار جریان "استقلال خواهی" در تاریخ معاصر ایران بود اما مخالفان علیرغم داعیه پذیرش قواعد بازی دموکراسی، یکی از بی سابقه ترین پروژه های تخریب، دروغ، فریب و سیاه نمایی علیه دولت اصولگرا را طراحی کردند و در ابعاد بسیار بزرگی به اجرا گذاشتند.

این وضعیت با اعلام حضور میرحسین موسوی در عرصه انتخابات دهم در وجوه گسترده تری تداوم یافت به گونه ای که با دروغ پردازی، شایعه پراکنی غیر واقعی و تحریف واقعیات؛ فضای تبلیغاتی مسمومی علیه دولت خدمتگذار سازماندهی شد.

مناظره نامزدهای انتخاباتی به عنوان یکی از شفاف ترین عرصه های تجلی برتری گفتمانی و نیز رویکرد احمدی نژاد همراه با افزایش ظرفیت نقدپذیری به ویژه پاسخ های روشنگرانه رییس دولت نهم و ارائه گزارشی ملموس و مستدل از پیشرفت و توسعه عدالت در کشور، تاریک ‌خانه اشباح انتخابات و کسانی که صحنه ‌گردان پشت پرده مخالفان دولت هستند را روشن کرد. با این همه، زیر پا گذاشتن اخلاق انتخاباتی از سوی حریف و توسل به روش هایی که تجلی "ماکیاولیسم" تمام عیار بود، مردم را به انتخاب گزینه ای سوق داد که برای "خدمت" نه برای "قدرت" گام در عرصه نهاده و بسیاری از توهین ها و تخریب ها را به جان خریده است.

نگرانی "شبکه اشرافیت بوروکراتیک" از تهدید منافع خود در صورت استمرار فضای گفتمانی دولت نهم، در وجوه دیگری چون طرح کمیته صیانت از آراء و تدارک شبکه شورش خیابانی و ایجاد جنگ روانی علیه دولت ، آشکارا از پیش بینی شکست در جلب آرای ملت خبر می داد. از این رو، شرکت آگاهانه شهروندان در انتخابات با دریافت اهداف شوم مثلت " تخریب ، تشکیک و شورش" گواه رویگردانی مردم از جریانی است که با پدید آوردن فضایی ستیزآلود سعی در به خطر انداختن ارکان نظام دارند. این همه، با حمایت آشکار مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین از موسوی و صدور بیانیه در محکومیت « هرگونه تعرض به میرحسین موسوی و خانواده و اطرافیان او از سوی نظام » جلوه بارزتری از نفاق را نشان داد به گونه ای که موجب برانگیخته شدن احساسات تمامی دلسوزان نظام و انقلاب گردید.

بیانیه گروهک منافقین پس از آن صادر شده بود که این گروهک با امید به نتیجه بخش بودن اغتشاشات خیابانی که موسوی و دیگر اصلاح طلبان آنها را به راه انداخته بودند، طی پیام‌هایی از اغتشاشگران حمایت می کرد، اما با این وجود و علیرغم خواسته آنان آشوب های خیابانی به نتیجه مورد نظر منافقین نینجامید.

با این حال پیام اخیر رییس منافقین که این روزها با تخلیه مقر سازمانی اش در اردوگاه اشرف عراق دوران وخیمی را پشت سر می گذارد، پس از آن صادر شده است که دیروز محمد علی ابطحی و محمد عطریانفر اقدام به افشاگری علیه اصلاح طلبان و به خصوص میرحسین موسوی کرده و پشت پرده اعتراضات خیابانی با اسم رمز "تقلب" را آشکار ساختند. البته پیش از این نیز، فرزند شاه مخلوع از موسوی حمایت کرده بود اما هواداری آشکار منافقین برتابنده واقعیتی است که اگرچه برای بسیاری باورکردنی نیست اما برای کسانی که آنان را اشارتی بس است، هزار نکته در خود نهفته دارد.

به هر سان، روایتی که قرآن کریم از خط نفاق در تاریخ اسلام ترسیم کرده، اکنون در پس نقاب تقلید از حضرت امام (ره) هنوز جامعه اسلامی را با خطراتی مواجه می کند و با بازتولید نوع جدیدی از عصیان و مقاومت در برابر رأی اکثریت، آینه تمام نمایی را جلوه می کند که با درایت مقام معظم رهبری و آگاهی ملت، راه به جایی نخواهد برد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/13:: 3:5 عصر     |     () نظر

روزنامه " الجزیره " چاپ روز دوشنبه عربستان سعودی با انتشار گزارشی نوشت: اعترافات اخیر" محمد علی ابطحی" از چهره های شاخص جریان اصلاحات و از دستگیر شدگان حوادث اخیر تهران ، سید محمد خاتمی را به فکر پناهنده شدن به یک کشور اروپایی انداخته است.

به گزارش ایرنا این روزنامه در ادامه این گزارش نوشته است:خاتمی قصد دارد با هدف تشکیل جبهه ای متشکل از جریان های سیاسی مخالف دولت و حکومت ایران به زودی راهی یکی از کشورهای اروپایی شود .

بر اساس گزارش این روزنامه ،گروه های مخالف دولت ایران در خارج کشور به خاتمی پیشنهاد کرده اند به منظور ریاست بر موسسه بین المللی گفت گوی فرهنگ ها و تمدن ها که مقرش در ژنو است عازم سوییس شود .

این روزنامه درادامه این گزارش آورده است:اعترافات افراد نزدیک به رییس جمهوری اسبق ایران ،خاتمی را مجبور کرده است راهی یکی از کشور های اروپایی شود .

الجزیره در ادامه این گزارش نوشته است : اعترافات روز شنبه ابطحی در اولین جلسه دادگاه ویژه اغتشاش گران حوادث اخیر تهران ، هاشمی رفسنجانی را به شدت ناراحت کرده است ،چرا که وی در بخشی از اعترافات خود رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را متهم کرد که در صدد اقدام علیه آیت الله خامنه ای رهبر ایران بوده است .

این روزنامه در بخش دیگری از این گزارش به نقل از " محمد سلیمانی " که گفته شده از تحلیلگران مسایل سیاسی ایران است آورده است : با اعترافات ابطحی همه چیز به نفع اصولگرایان حامی آیت الله خامنه ای تمام شد ، لذا نباید انتظار داشت روزی هاشمی رفسنجانی، خاتمی ،کروبی و میرحسین موسوی در جمهوری اسلامی ایران به قدرت برسند .

این روزنامه در بخش پایانی این گزارش از مسافرت هاشمی رفسنجانی به مکان نامعلومی با هدف شرکت نکردن در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری احمدی نژاد خبر داده است .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/12:: 1:31 عصر     |     () نظر

میثم تولایی

از شهید دیالمه برای‌مان بگویید و اینکه چطور آن شهید بزرگوار از آینده میرحسین می‌گفت.
در رابطه با شهید دیالمه باید بگویم که او جوانی بود بسیار فعال، خوشفکر، مخلص، کژی‌‌شناس و انحراف‌شناس. در عین جوانی مردی خوش‌بیان و فعال بود. هنگامی که می‌رسید به اینکه چیزی خلاف اسلام ناب‌محمدی و اصل ولایت‌فقیه است در برابرش موضع می‌گرفت و حساسیت نشان می‌داد، اما نکته مهم این بود که او در خط امام حرکت می‌کرد یعنی از ولی‌فقیه زمان خود جلو نمی‌افتاد و عقب هم نمی‌ماند و رمز اینکه او هم در کنار شهید بهشتی به فیض شهادت رسید، همین اخلاق و ولایت‌پذیری‌اش بود. شهید دیالمه در برخورد با منافقان، کمونیست‌ها، گروه‌های التقاطی و لیبرال‌هایی مثل احمدزاده و نهضت آزادی‌ها بسیار فعال بود، با گروهک پیمان که آن زمان نشریه هفتگی امت را منتشر می‌کرد، بسیار مخالف بود و گروه پیمان را گروهی التقاطی از نظر مبانی و از نظر سیاسی می‌دانست که در نهایت کارش به انحراف می‌کشد. آن روز‌ها آقای موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی سردبیر بود و شهید دیالمه متوجه می‌شد که موسوی خط آقای بهشتی و آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را در روزنامه دنبال نمی‌کند. دیالمه می‌دید که آقای موسوی روزنامه جمهوری اسلامی را ارگان حزب جمهوری اسلامی نمی‌بیند بلکه ارگان افکار خودش می‌داند منتها چون روزنامه برای حزب است و مدیرمسؤول آن هم مقام معظم رهبری بودند، بنابراین شهید دیالمه می‌دید میرحسین موسوی مسیر دیگری را طی می‌کند به همین علت با آقای موسوی به عنوان کسی که از نظر عقیدتی دچار التقاط و از نظر سیاسی دچار انحراف است و از نظر امانتداری، امین نیست مخالف بود؛ همان‌طور که شهید دکتر سیدحسن آیت مخالف بود.

دکتر آیت چه نظراتی درباره موسوی داشت؟
شهید دکتر سیدحسن آیت نیز در حزب جمهوری اسلامی با آقای موسوی اختلاف جدی داشت؛ اختلاف او و دیالمه هر دو بر سر دو موضوع بود؛ اول به خاطر اینکه آقای موسوی طرفدار جدی مصدق بود، صفحات روزنامه جمهوری اسلامی تا ایام هفتم تیر که شهادت 72 تن بود، شاهد مقالات گوناگونی در این زمینه است و حتی یک بار مسیح مهاجری با آقای موسوی درباره مسأله سی‌ام تیر بحث جدی کرد. دوم، بر سر افکار نزدیک موسوی به افکار التقاطی گروهک پیمان.

آقای مهاجری آن زمان چه مناسباتی با میرحسین داشت؟
عضو شورای مرکزی حزب جمهوری‌اسلامی بود و هنوز آن زمان به این شکل که طرفدار جدی آقای موسوی باشد، نبود. به موسوی علاقه‌مند بود ولی طرفدار سرسخت نبود چون آقای مهاجری انسان شجاعی است و سعی می‌کند حرفش را بزند و نمونه آن هم بعد از انتخابات بود که سرمقاله‌های تندی علیه بی‌قانونی‌ها و عدم تمکین به فرمایشات رهبر معظم انقلاب بعد از خطبه‌های نماز جمعه توسط آقای موسوی و حامیانش نوشت و آورده بود که ولایت‌پذیری این نیست که هرچه ایشان به نفع ما حرف زدند قبول کنیم ولی اگر مخالف ما حرف زدند قبول نکنیم. آقای مهاجری آن زمان هم به آقای موسوی اعتراض کرد که چرا شما آیت‌الله کاشانی را مطرح نمی‌کنید و در نتیجه آقای موسوی نتوانست جواب آقای مهاجری را بدهد و همیشه این بحث تکرار می‌شد چون آقای مهندس موسوی در حلقه پیمان و به این فرد علاقه‌مند بود و آنها را قبول داشت بنابراین یک مشکل آقای دیالمه و آقای آیت با مهندس موسوی طرفداری او از مصدق و پیمان بود که این دو شهید را با موسوی دچار اختلاف کرده بود. شب هفتم تیرماه سال 1360، ‌وقتی در شورای مرکزی مطرح شد که آقای موسوی برای وزارت خارجه انتخاب می‌شود، شهید آیت گفت، من مخالف هستم و در مجلس هم مخالفت خواهم کرد. در آن جلسه از شهید آیت پرسیده شد که دلیل مخالفت شما چیست؟ شهید آیت پاسخ داد، به خاطر اینکه آقای موسوی در خط پیمان است و خط پیمان لاجرم به خط آمریکا می‌انجامد. با همین صراحت، دیالمه هم این تفکر را نسبت به پیمان و دار و دسته‌اش داشت.

یک نکته دیگری هم بود و آن مسأله افکار آقای موسوی و خانم رهنورد بود. شما در همین روزنامه جمهوری‌اسلامی در آبان‌ماه 58 بعد از انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی مصاحبه‌ای از رهنورد می‌بینید که به صراحت می‌گوید، در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی تقلب شده و می‌گوید، من این مجلس را قبول ندارم و ادامه می‌دهد که در این مجلس روحانیون سنتی آمده‌اند و این افرد قانون اساسی ما را سنتی می‌نویسند و به همین علت مجلس خبرگان قانون اساسی را قبول ندارم. حالا هم انتخابات خبرگان انجام شده است و هم امام تأیید کرده و جالب است که انتخابات در دوران دولت موقت انجام شده و ریاست مجلس خبرگان را هم حسینعلی منتظری برعهده دارد و نایب‌رئیس او، آیت‌الله شهید بهشتی بود و اصلا اداره‌کننده اصلی مجلس آقای بهشتی بود چون ایشان روی قانون اساسی اشراف داشت و اعضای دیگر مجلس از بزرگان و علما بودند. آن‌وقت در چنین موقعیتی خانم رهنورد می‌گوید، در این انتخابات تقلب شده و آقایان بهشتی و دیگر بزرگان چون سنتی هستند، قانون اساسی را سنتی می‌نویسند(!)

مقاله «ما و حزب» هم در اوج مسأله بنی‌صدر در روزنامه جمهوری‌اسلامی به چاپ رسید؛ وقتی بنی‌صدر علیه حزب و شهید آیت، شایعه کودتای آیت را راه انداخت که دروغ، جعل و فریب بود و فضاسازی کردند و گفتند، آیت کودتاچی است.

اصل قضیه چگونه بود؟
یک عضو سازمان منافقین در روزنامه «انقلاب اسلامی» که توسط بنی‌صدر اداره می‌شد، یک روز به عنوان «تیتر یک» زد: «نوار آیت». بعد هم نواری را از آیت پخش کرد که یک نفر در جلسه‌ای خصوصی از او مطلبی را پرسیده و بعد آن را پخش کرده بود که تحت عنوان کودتای آیت، مشهور شد به نوار آیت، چنان جوسازی کردند برای شهید آیت که حد ندارد، مثلا عده‌ای از منافقان می‌آمدند جلوی حزب شعار می‌دادند «آیت کودتاچی اعدام باید گردد». بعد از این سر و صداها شهید آیت بسیار مظلوم واقع شد و حتی در خاطرات مجلس اول که توسط مجلس شورای اسلامی منتشر شده، این قضیه آمده است. ما دنبال نوار گشتیم و آن زمان بنا بر مصلحت آقای میرسلیم، معاون وزیر کشور قرار بود با بنی‌صدر مدارا داشته باشد به همین علت از طریق آقای میرسلیم که بنی‌صدر خیال می‌کرد از دوستان خودش است، نوار را پیدا کردیم. شهید جواد مالکی که نوار را پیاده کرد معلوم شد اصل مطلب در یک جلسه خصوصی بوده است و اصلا افشای مطالب یک جلسه خصوصی جرم است. در همین نوار صحبت‌های آیت را تحریف کرده بودند یعنی بخش‌هایی را حذف کرده بودند؛ به گونه‌ای که از صحبت‌های آقای آیت مطلب دیگری برداشت می‌شد، مثل همین فیلم «90 سیاسی» که حامیان آقای موسوی ساختند.

وقتی نوار کاملا پیاده‌ شد، برخی از اعضای حزب گفتند آقای آیت باید از بنی‌صدر شکایت کند و اگر شکایت می‌کرد، بنی‌صدر کاملا محکوم بود چون خودش در نوار دست برده بود و مطالب تحریف شده نوار را خودش در نشریه «انقلاب اسلامی» چاپ کرده بود، بنابراین هیچ حرف و حدیثی در این قضیه نبود؛ بعد هم علیه شهید آیت در کشور جوسازی کرده بود. موضوع در جلسه شورای مرکزی حزب، مورد بحث قرار گرفت و شهید بهشتی فرمودند، چون رئیس‌جمهور (بنی‌صدر) متهم اصلی است، باید با حضرت امام مشورت شود. برخی گفتند این حق شخص آقای آیت است و نیازی به طرح با حضرت امام ندارد، اما شهید آیت گفت، اصلی به نام ولایت فقیه داریم که در اینگونه مسائل حساس مملکتی نظر ولی فقیه شرط است و ما باید به آن عمل کنیم. اینجاست که معلوم می‌شود چه کسی ولایی است و چه کسی تحت تأثیر فضاهای سیاسی قرار نمی‌گیرد.

شهید بهشتی خدمت امام رفتند و مطلب را با ایشان در میان گذاشته و مطالب را گفتند. پیاده شده نوار را هم برده بودند. امام ‌اعلام فرموده بودند که اگر شما میثاق وحدت با بنی‌صدر ببندید، خوب است. ‌آقای بهشتی دوباره گفته بودند، مساله ما میثاق وحدت نیست بلکه دکتر آیت مورد تهاجم بنی‌صدر قرار گرفته، حالا معلوم شده که خلاف واقع است،‌آقای دکتر آیت حق قانونی و شرعی دارد که شکایت کند. ‌امام دوباره فرمودند: اگر شما میثاق وحدت با بنی‌صدر ببندید خوب است. بعد که شهید بهشتی نظر امام را در شورای مرکزی مطرح کرد برخی از دوستان گفتند امام که تکلیف نکرده‌اند بنابراین باید شکایت کنیم. آقای بهشتی در آن جلسه از دکتر آیت خواستند که خودش تصمیم بگیرد، آقای آیت گفت: ما در این کشور معتقد به ولایت فقیه هستیم،‌ معلوم است که امام تمایلی به شکایت ندارد، بنابراین ما نظر ایشان را انجام می‌دهیم و با بنی‌صدر میثاق وحدت می‌بندیم.

واقعا انسان تعجب می‌کند از این رفتار شهید آیت؛ ‌این فرد کاملا مورد ظلم قرار گرفته اما ولی فقیه را فصل‌الخطاب می‌داند. حالا در اوج این جریانات آقای موسوی مقاله‌ای‌ نوشت و گفت که ما اصلا با حزب جمهوری اسلامی فاصله داریم و نظراتمان فرق می‌کند که البته معلوم بود این حرف‌ها نظرات دیگر دوستان ایشان که خط‌دهی می‌کردند، بود؛ بنابراین شهید آیت گفت: درست است که این آقا[موسوی] عضو حزب است اما در عین حال افکارش، ‌افکاری که در خط ولایت باشد، نیست بلکه به عمل‌گرایی فردی تمایل دارد و هوادار مصدق و جزو حلقه حبیب‌الله پیمان است و در چنین مواردی خودش و همسرش مقابل مجلس خبرگان قانون اساسی می‌ایستند بنابراین، این دو نفر به احتمال قوی در مسیری خواهند رفت که در آینده اگر خودشان را اصلاح نکنند، جلوی نظام هم می‌ایستند.

مناسبات پیمان و موسوی با حزب چگونه بود و اصلا چطور به حزب وصل شدند؟
در حزب جمهوری اسلامی که در سال 1357 بنیان آن ریخته شد،‌ دوستانی با شهید بهشتی کار می‌کردند و بنده هم همراه آنها می‌دویدم، نظر جمع این بود که بعد از پیروزی انقلاب، یک حزب لازم است. ما قبلا احزاب و جمعیت‌های مخفی داشتیم مثل موتلفه یا نهادهای پنهانی مانند جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و به این نتیجه رسیدیم که الان در فاصله تا پیروزی انقلاب یک حزبی که علنا بتواند مواضع امام و انقلاب را در مرحله نهایی آشکار اعلام کند لازم داریم که این حزب 30 نفر شورای مرکزی دارد، اسامی 15 نفر اعلام می‌شود که در معرض شهادت و زندان قرار می‌گیرند و 15 نفر چهره‌های در سایه می‌شوند. جالب است که آقای بهشتی خودش را جزو 15 نفر اول گذاشت و من با ایشان بحث جدی کردم که شما محور هستید و نباید در معرض شهادت و زندانی شدن قرار بگیرید که شهید بهشتی گفتند، من یا آقای باهنر باید اول باشیم. در خرداد 57 همگی جمع شدیم و پایه‌های اولیه حزب را چیدیم، منتها بعد به‌گونه‌ای شد و سیر حوادث به جایی رسید که آقای عسکراولادی را فرستادیم خدمت امام که فرمودند، الان حزب، شما را از کارهای روزمره و اصلی انقلاب بازمی‌دارد و شما صبر کنید با هم به ایران می‌رویم و آنجا تصمیم‌گیری می‌کنیم. وقتی امام آمدند ایران، چند روز بعد از پیروزی انقلاب پرسیده بودند که آن حزب کارش به کجا انجامید؟ ما شهید باهنر را فرستادیم منزل شهید اسلامی و گفتند، ظرف 48 ساعت اساسنامه حزب را تنظیم کنید. شهید باهنر هم اساسنامه را آماده کرد و ما 29 بهمن اعلام تأسیس حزب کردیم.

حزب برای این بود که همه کسانی‌که می‌گویند، ما امام را قبول داریم، در آن دور هم جمع شوند و همه اینها زیر نظر پنج روحانی مورد وثوق امام قرار بگیرند و در واقع حزب‌سازی و حزب‌بازی مهار شود و الا در کشور اختلاف و دعواهای زیادی پیش می‌آید به همین علت همه‌جور آدمی در حزب دیده می‌شد، حتی ما بنی‌صدر و قطب‌زاده را هم دعوت کردیم، بنی‌صدر گفت، قطب‌زاده آنجاست من نمی‌آیم، آقای داریوش فروهر را هم دعوت کردیم که آمد ولی نماند. پیمان را هم دعوت کردیم، ولی حبیب‌الله پیمان در روزنامه‌اش نوشت: این حزب ورشکسته سیاسی (؟!) می‌خواهد از آبروی رهبر جنبش مسلمانان مبارز (!) برای خودش آبرو دست و پا کند! من به موسوی گفتم مقاله پیمان را خواندی؟ گفت: بله خواندم، گفتم باز هم او را یک متفکر اسلامی می‌دانی؟ گفت: یک متفکر مسلمان است ولی در خط شیطان قرار دارد.

موسوی هم سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی را برعهده گرفت اما هنگامی‌ که در روزنامه جمهوری اسلامی بود پنج نفر برای نظارت بر مقالات روزنامه که با مبانی و اساسنامه حزب همراهی داشته باشند، انتخاب شدند؛ شهید اسلامی، مرحوم زواره‌ای، شهید آیت‌ و دو نفر دیگر. آقای موسوی زیر بار نرفت؛ شهید اسلامی موقعی که نشریه مطالبی را ‌نوشت که نسبت به سازمان مجاهدین خلق یعنی گروهک نفاق همراهی داشت، با موسوی برخورد جدی کرد و گفت، به نظر من این فرد افکار منافقین را دارد، آقای موسوی هم نامه‌ای به من که دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی بودم نوشت، با این مضمون بود که برادر آقای بادامچیان، کار ما به جایی رسیده است که می‌گویند ما در خط نفاق هستیم و... .

البته بعد از هفتم تیر در روزنامه جمهوری اسلامی مطالب زیادی علیه منافقین دیده می‌شود ولی تمایلات عقیدتی‌ای که دیده می‌شد، شهید اسلامی را به این اظهارنظر واداشته بود. کتاب تفسیری از دو آیه قرآن که با نام مستعار «حسین رهجو»، یعنی همان میرحسین موسوی نوشته شده است، آن موقع چاپ شد؛ در این کتاب کاملا افکار التقاطی دیده می‌شود یعنی یک تفسیر چپ از آیات قرآنی است.

باز هم چاپ شد؟
نه، در همان چاپ اول ماند،‌من این کتاب را دارم و حتی کتاب‌های التقاطی زهرا رهنورد را هم دارم. رهنورد نشریه زن روز را با عنوان «راه زینب» که زیر مجموعه موسسه کیهان بود منتشر کرد و بعد از 3-2 شماره به خاطر اینکه افکار التقاطی در نوشته‌هایش زیاد دیده می‌شد، امتیازش از او گرفته شد.

مثلا او در تمایلات خود تاکید بر تک‌همسری داشت و دلیل فقهی آن را هم این آورده بود که خداوند به آدم می‌فرماید: «یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه» و نمی‌فرماید: و «ازواجک» در حالی که قرآن می‌فرماید: «من النساء مثنی و ثلاثه و رباعا»، متن صریح آیه قرآن است و من روزی در یک سخنرانی که سال 59 بود با این خانم بحث کردم، او می‌گفت، اینکه می‌گویند می‌شود دو تا چهار زن گرفت ساخته و پرداخته اسلام فئودالی است (!) من به او گفتم، خانم! شما این را از کجا پیدا کردی؟ گفت: من روی قرآن کار کردم، گفتم: شما سواد عربی نداری؛ چه برسد به سواد فقهی! گفت: از روی ترجمه کار کردم، گفتم: از روی ترجمه این استنباط را کردی؛ آن وقت تمام فقها و علمای مسلط بر فقه و زبان عربی مخالف تو فکر می‌کنند و ضمنا اجتهاد در مقابل نص نمی‌شود؛ مگر با شرط عدالت اما اینکه شما بخواهی بگویی اسلام، دوران فئودالی یا صنعتی و... دارد، حرفی دور از علم و منطق است، زیرا حلال محمد (ص) حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه. افکار زهرا رهنورد با افکار خانم شیرین عبادی یکی است به همین علت وقتی عبادی از طرف استکبار به‌عنوان بانوی صلح انتخاب شد و جایزه نوبل گرفت، دار و دسته التقاطی در ایران برایش سوت و کف زدند. خانم رهنورد که آن زمان رئیس دانشگاه الزهرا(س) بود او را به این دانشگاه دعوت کرد ولی دانشجویان علیه شیرین عبادی تظاهرات کردند که رهنورد با عبادی هر دو در زیرزمین دانشگاه از ترسشان مخفی شدند تا اینکه نیروی انتظامی آمد و آنها را بیرون کشید.

با توجه به اینکه استکبار جایزه صلح نوبل را به شایسته‌‌ها نمی‌دهد بلکه برای مقاصد سیاسی خود می‌دهد بنابراین شما هیچ وقت نمی‌بینید به آقای بهشتی، باهنر و دیگر شهدا و علمای ما جایزه داده باشند. این‌بار خانم رهنورد می‌تواند خود را برای گرفتن این جایزه آماده کند؛ پای خودش را روی خون شهدای اغتشاشات اخیر بگذارد و جایزه‌اش را بگیرد.

ریشه عدم ولایت‌پذیری میرحسین و دارو دسته‌اش در زمان امام هم دیده می‌شود؟
من معتقدم، وقتی شما به روابط آقای موسوی و بعد به بحث‌هایی که در طول انتخابات شروع و خودش را نخست‌وزیر امام معرفی کرد نگاه کنید جواب خود را می‌گیرید. در حزب بعد از شهادت شهیدان رجایی و باهنر، سه نفر برای نخست‌وزیری پیشنهاد شدند و رای آوردند؛ آقایان دکتر ولایتی، پرورش و
عسکر اولادی گزینه‌های شورای مرکزی حزب بودند که اگر مجلس به هر کدام رای نداد، گزینه بعدی معرفی شود، مقام معظم رهبری که رئیس‌جمهور شدند، آقای ولایتی را معرفی کردند و در روزنامه جمهوری اسلامی هم سه مقاله‌ برای آقای ولایتی نوشته شد، ولی در مجلس افراد تندرو مثل اعضای سازمان مجاهدین به اتفاق لیبرال‌ها نمی‌خواستند آقای دکتر ولایتی نخست‌وزیر شود، در نتیجه مخالفت کردند و رای ندادند.

اکثریت مجلس دست نیروهای به اصطلاح خط امام بود؟
بله! برای همین به عنوان نفر بعدی، آقای موسوی معرفی شد. مرحوم آقای سیدرضا زواره‌ای بعدا تعریف کرد که من در مجلس بودم و هاشم صباغیان یکی از اعضای نهضت‌ آزادی به من گفت، شما که می‌خواهید فردی را برای نخست‌وزیری معرفی کنید چرا آقای موسوی را معرفی نمی‌کنید؟ اگر معرفی کنید ما به او رای می‌دهیم. اعضای سازمان مجاهدین هم بسیار حمایت می‌کردند تا اینکه آقای موسوی با رای نه‌چندان بالایی نخست‌وزیر شد.
چند رای؟
120 رای موافق در برابر 90 رای مخالف.
حضرت امام، آقای موسوی را نه تنها نمی‌شناختند بلکه با افکار او هم مخالف بودند؛ چون موسوی سابقه انقلابی نداشت. مثلا میرحسین در روزنامه جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست‌جمهوری، آقای شیبانی، رضا اصفهانی و یک نفر دیگر را معرفی کرده بود. مرحوم حاج‌سیداحمدآقا خمینی (رض) با من تماس گرفتند و با ناراحتی تمام گفتند، این سه نفر چه معنا دارد که عکسشان را در روزنامه چاپ کرده‌اید؟ گفتم، آقای موسوی چاپ کرده است. در خیلی از موارد، امام نسبت به مطالب روزنامه جمهوری اسلامی در دوران موسوی موضع مخالف داشتند و از طریق سیداحمدآقا به ما منتقل می‌کردند ولی بعد که میرحسین نخست‌وزیر شد، امام با توجه به اینکه از هر دولتی حمایت می‌کردند و نگاه حمایتی داشتند از او هم حمایت کردند. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در دوران دوم ریاست‌جمهوری خود با توجه به اینکه حضرت امام به ایشان تکلیف کرده بودند نامزد شوند شرط گذاشته بودند که نخست‌وزیر را خودشان انتخاب کنند. وقتی معظم‌له دوباره رای اعتماد مردم را گرفتند معلوم بود که ایشان تمایلی ندارند آقای موسوی نخست‌وزیر شود. خب! موسوی می‌دانست طبق قانون و طبق فرمایش امام، نخست‌وزیر را باید شخص رئیس‌جمهور انتخاب کند و ضمنا رئیس‌جمهور هم موافق انتخاب نخست‌وزیر سابق نیست و طوری فعل و انفعالات کردند در آن قضایا که بالاخره کار به اینجا رسید که آقا این فرد را معرفی کردند، پس در واقع مساله نخست‌وزیری آقای موسوی در دور دوم ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری، تحمیلی بود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/12:: 1:22 عصر     |     () نظر

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اعترافات محمدعلی ابطحی، گفت: حرکات بستگان هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات مصداق بارز تخلف انتخاباتی است و حرکات این افراد باید شفاف‌سازی شود..

محمدکریم عابدی در گفتگو با فارس، با تاکید بر اینکه دامنه محاکمات تا هاشمی، موسوی و خاتمی باید ادامه یابد، گفت:نظام با کسی تعارف ندارد و گریبان آنها را نیز می‌گیرد و برای بازپس‌گیری حقوق خود با احدی تعارف ندارند.

وی به حمایت قاطع نمایندگان مجلس از قضاتی که خدشه‌ای در رأی آنها ایجاد نمی‌شود، اشاره کرد و افزود: هر که به نظام لطمه بزند به استناد آیات کریمه قرآن، کلام امام راحل و حقوق اسلامی مفسدفی‌الارض است.

وی از دادستان خواست تا در این زمینه کوتاه نیاید زیرا در این مقطع صفحه‌های تاریخ در حال ورق خوردن است و این عدالت محوری در تاریخ ثبت خواهد شد.

نماینده مردم فردوس و طبس با اشاره به عدم تمایل برخی‌ها به در اختیار گرفتن دولت توسط طیفی غیر از طیف خود، گفت: تلاش این افراد درپی بازدارندگی مقام معظم رهبری و عدم رضایت مردم برای تغییر قانون اساسی به سرانجام نرسید.

وی با اشاره به اینکه در چپاول ثروت ملی توسط عده‌ای خاص تردید نیست، اظهار داشت: حرکات بستگان هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات مصداق بارز تخلف انتخاباتی است و حرکات این افراد باید شفاف‌سازی شود.
عابدی به انقلاب پرشکوه مردم در 30 سال پیش با وجود حضور بیش از 60 هزار مستشار آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی در کشور اشاره کرد و افزود:ملت با قیام به هدف خود رسید و همه این افراد را بیرون راند و امروز هم اگر با مهره‌های دست نشانده آنها با قاطعیت برخورد شود اتفاقی نخواهد افتاد.

این نماینده مجلس با اشاره به متن کیفرخواست مدعی‌العموم در مورد اتهامات سران اغتشاش‌‌ مبنی بر تصمیمات محرمانه آنان در محافل حزبی خود برای براندازی نظام گفت: اصلاح‌طلبان در هر صورت تصمیم به براندازی نظام داشتند و پیروزی در انتخابات هدف اصلی آنها نبود، تحقیقات کمیسیون امنیت ملی هم این اتهام را تأیید می‌کند.

وی با اشاره به وجوب حفظ نظام اسلامی افزود: لطمه به ولایت فقیه لطمه زدن به نظام اسلامی است، در این شرایط همه ما وظیفه داریم تا از اسلام و قرآن دفاع کنیم و در مقابل جنگ روانی سایت‌ها که علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌ کنند و جوانان ما را ملعبه فساد یهودی‌ها می‌کنند، بایستیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 8:53 عصر     |     () نظر

مرکز اسناد انقلاب اسلامی: در تاریخ 26/3/1388 آقای شاپور کاظمی برادر خانم زهرا کاظمی مشهور به رهنورد همسر آقای میرحسین موسوی که دارای تابعیت دوگانه ایالات متحده آمریکاست در هنگام شرکت در اغتشاشات و آتش زدن 7 دستگاه موتور سیکلت در میدان ونک تهران به همراه معشوقه‌اش خانم فاطمه رهنما که یک منافق با سابقه‌ی محکومیت 8 سال زندان بخاطر اقدامات تروریستی در گروهک منافقین است دستگیر شده و از خانه‌ی تیمی مشترک و مجلل این دو نفر در شمال تهران مشروبات الکلی و ابزار لهو و لعب کشف گردید.

این دو نفر در اعترافات خود اعلام نموده اند که به منزل آقای میرحسین موسوی تردد داشته اند و با توجه به جهت نسبت خانوادگی خیلی نزدیک مراوده‌ای فعال داشته است در تحریک میرحسین موسوی به دست زدن به اقدامات افراطی پس از انتخابات موثر بوده اند.

شاپور کاظمی برادر خانم آقای میرحسین موسوی همچنین تاکنون توانسته با استفاده از ارتباطات خود در سیستم بانکی، وام‌های سنگین چند ده میلیارد تومانی از سیستم بانکی کشور دریافت نماید که ظاهرا هنوز بازپرداخت دهها میلیارد تومان آن انجام نشده است.

شاپور کاظمی دارای تابعیت دوگانه (تابعیت ایران و آمریکا) داشته و با نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا در ارتباط بوده است. همچنین دختر آقای شاپور کاظمی نیز که در تحرکات اخیر نقش داشته دارای تابعیت کاناداست و پس از حوادث اخیر با مقادیر معتنابهی ارز از کشور گریخته است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 8:52 عصر     |     () نظر


» روایت محمد علی ابطحی (رییس دفتر خاتمی) از توهمات موسوی

واقعا ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم یا صدای همه را نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم و در واقع این توهم،‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.

به گزارش خبرگزاری فارس محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز که اخیرا بازداشت شده بود در اولین جلسه رسیدگی به جرائم متهمان سیاسی حوادث بعد از انتخابات که صبح امروز شنبه برگزار شد، طی سخنانی با اشاره به کیفر خواستی که از سوی معاون دادستان تهران در ابتدای جلسه بیان شد، گفت: همه صحبت‌هایی که معاون دادستان مطرح کرد، بنده قبول داشتم اما مسائلی را باید مطرح کنم.

رییس دفترخاتمی افزود: چند نفر از دوستان مسائلی را در خصوص اصل مسئله انتخابات مطرح کردند، انتخابات واقعا فوق‌العاده بود 40 میلیون نفر مسئله‌ای نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.

عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: بنده شخصا از معدود کسانی بودم که در موضوع انتخابات با حضور موسوی موافق نبودم. سال 84 که وی برای حضور در انتخابات مطرح شده بود، بنده مخالفت کردم چرا که این مقطعی که وی در سیستم حکومتی حضور نداشت، می‌توانست توهماتی برای موسوی ایجاد کند که این توهمات به کشور آسیب می‌زد.

ابطحی ادامه داد: انتخابات دور دهم، انتخابات متفاوتی بود و شاید انتخاباتی بود که دو تا سه سال برای آن کار شده بود و تصور می‌کنم که اصلاح‌طلبان پس از شکست در سه انتخابات برای به نوعی محدود کردن مقام معظم رهبری و اعتقادات مردم حرکت کردند.

وی خاطرنشان کرد: بنده اعتراف می‌کنم که بخش عمده‌ای از سفرهای خاتمی به عنوان سفرهای تبلیغی بود که این سفرها بتواند توجهات را معطوف به وی کرده و خاتمی را تنها شانس پیروزی در انتخابات ایران مطرح کنند.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه تاکید کرد: اصلی‌ترین اتفاقی که در این انتخابات افتاد و البته در طول برگزاری، قبل و بعد از انتخابات هم مطرح بود، مسئله تقلب است. بنده البته جایی مطرح کردم که تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت و تمرین پهن شدن مردم هم در خیابان‌ها هم در آن موجود بود.

وی افزود:‌ تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابان‌ها در چارچوب تقلب بود که می‌توانست معنا پیدا کند.

ابطحی اظهار داشت: آنچه که معاون دادستان به عنوان انقلاب رنگی یا مخملی عنوان کردند بنده فکر می‌کنم ظرفیت آن در کشور وجود داشت البته نمی‌دانم که نیت آن واقعا وجود داشته یا نه ولی اگر این ظرفیت در کشور ضعیف‌تری موجود بود، موفق می‌شد و در خصوص رسانه هم باید گفت که رنگ سبز بیشتر تبدیل به یک رسانه شده بود.

وی گفت: اینکه هنوز نتایج انتخابات مشخص نشده و موسوی خود را به عنوان رئیس‌جمهور ایران معرفی میکند و البته خاتمی هم در این بین به وی تبریک می‌گوید نشان دهنده نوعی تفاوت دیدگاه در بحث تقلب است.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه افزود: تقلب واقعا در ایران وجود نداشت چرا که در انتخابات سال 84 وقتی فاصله کروبی و احمدی‌نژاد کمتر از نیم میلیون بود، وزارت کشور خاتمی نپذیرفت که کلمه تقلب مطرح شود لذا کروبی تخلف در انتخابات را مطرح می‌کرد و بنده تعجب می‌کنم که در این انتخابات با وجود اختلاف 11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته می شود.

این در حالی است که همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمی‌خواندند،‌امروز 11 میلیون فاصله را تقلب می‌خوانند.

ابطحی اضافه کرد: همه ما در مصاحبه‌های مختلفی گفته بودیم که در بدترین شرایط بین یک تا دو میلیون بیشتر امکان تقلب وجود ندارد.فلذا می‌گفتیم که اگر بتوانیم از این میزان عبور کنیم کاندیدای ما در انتخابات پیروز می‌شود؛ واقعا ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم یا صدای همه را نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم و در واقع این توهم،‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 4:2 عصر     |     () نظر

جلسه دادگاه متهمین کودتای مخملی/3 و پایانی

» حضور اعضای منافقین در ستاد کروبی/ طرح بمب‌گذاری در اماکن مذهبی



معاون دادستان عمومی در ارایه گزارش کیفر خواست، اتهامات آشوبگران را مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: این اعضای گروهک منافقین از طریق تلفن و اینترنت با گروهک مزبور تماس داشته و سپس با شرکت در تجمعات دانشجویی و صنفی اقدام به تهیه و ارسال عکس و فیلم و اخبار به گروهک می کردند که در ستاد آقای کروبی نیز حضور داشتند.

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعی‌العموم در ادامه گزارش کیفر خواست را به این شرح قرائت کرد:

آنچه گذشت خلاصه ای از اقدامات طراحان و هدایت کنندگان داخلی پروژه شکست خورده کودتای مخملی بود. در بخش دوم به نقش و اتهامات عوامل میدانی این پروژه اشاره می شود:

*محاربه و افساد فی الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین

تعدادی از متهمان بازداشت شده که دارای سابقه محکومیت کیفری وعضویت در سازمان منافقین هستند در این فتنه دستگیر و یکی از آنان در اعترافات خود می گوید: "در سال 1379 جذب سازمان منافقین شدم و در اولین اقدام جدی در سال 1383 وارد فاز نظامی شدم.

در این سال برای بمب گذاری در یک مکان حساس در شهر تهران مشارکت پیدا کردم و سپس فعالیت های خود را در توزیع اعلامیه و جمع آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به سازمان منافقین گسترش دادم تا اینکه در صحنه تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات به صورت فعالانه ای شرکت کردم. مأموران انتظامی زمانی اقدام به دستگیری ام کردند که در حال پرتاب کوکتل مولوتف به یکی از مراکز دولتی در تهران بودم. "


*مأموریت عضو گروهک نفاق برای حضور فعال در اغتشاشات

رضا خادمی با نام مستعار حبیب فرزند عباس متهم است که به واسطه برقراری ارتباط با گروهک تروریستی منافقین علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران اقدام نموده است.

متهم مزبور به صورت غیرقانونی از کشور خارج و با حضور در قرارگاه اشرف در عراق و گذراندن دوره های مختلف آموزشی نظامی و جمع آوری اخبار و اطلاعات به کشور بازگشته است.

از دیگر اتهامات وی جذب نیرو برای گروهک منافقین و اعزام آنها به عراق است. متهم همچنین در دوران انتخابات اقدامات تبلیغی متعددی به نفع منافقین از جمله هوا کردن بالن با عکس سرکردگان گروهک منافقین و نصب تراکت و بیانیه درتهران نموده است.

وی با ناصر عبدالحسینی، محمد نوری و حسین شیرمحمدی از دیگر اعضای منافقین در ارتباط بوده است و اقدام به جمع آوری پنهان اخبار و گزارش های مربوط به اغتشاشات پس از انتخابات و حضور فعال در تجمعات غیرقانونی نموده است.


*پرتاب کوکتل مولوتف به سمت نیروی انتظامی توسط یکی از اعضای گروهک منافقین
خانم عذرا سادات قاضی میرسعید فرزند حسن دارای سابقه محکومیت کیفری و عضویت در سازمان منافقین است.

اتهام وی محاربه و افساد فی الارض از طریق تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گروهک تروریستی منافقین و همکاری با این سازمان است.

دستگیری متهمه در صحنه ارتکاب جرم و پس از شناسایی وی به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش توسط مأمورین امنیتی حین پرتاب کوکتل مولوتف صورت گرفته است.

متهمه در سال 83 در بمب گذاری تهران مشارکت داشته و در انتخابات اخیر اقدام به توزیع اعلامیه به نفع گروهک تروریستی منافقین و جمع آوری و ارائه اخبار و اطلاعات به این گروهک کرده است.

سوابق سیاسی و حزبی متهمه از جمله اقرار وی به عضویت در سازمان منافقین در سال 1379 و فعالیت های وسیع متهمه در جهت اهداف سازمان مورد اشاره محرز است.


*حضور عضو گروهک منافقین در ستاد کروبی و جمع آوری اطلاعات برای منافقین

ناصح فریدی فرزند محمد، از طریق تلفن و اینترنت با گروهک منافقین وصل می شود و سپس با شرکت فعال در تجمعات دانشجویی و صنفی، اقدام به تهیه و ارسال عکس و فیلم و اخبار به گروهک نفاق می کند.

متهم مزبور همچنین مأموریت داشته است اخبار و اطلاعات زندانیان گروهک نفاق را پیگیری و این اطلاعات را به خانواده های آنان و گروهک منافقین ارسال نماید.

وی با حضور در اغتشاشات و تشویق دانشجویان به حضور در تجمعات غیرقانونی، اطلاعات این تجمعات و آشوب ها را برای منافقین ارسال می کرده است.

متهم ضمن ارتباط گیری با خانواده زندانیان و مصاحبه با آنان، نوارهای مصاحبه را برای سیمای آزادی، صدای آمریکا، رادیو فردا و ... ارسال کرده است.

وی همچنین خانواده شبنم مدد زاده از اعضای گروهک را به سرپل منافقین وصل نموده است.

متهم مزبور در ستاد انتخاباتی آقای کروبی حضور داشته است.


*دستگیری اعضای گروهک نفاق در جلسه ساماندهی آشوب ها

- آقای امیرحسین فتوحی فرزند حسن، از عناصر فعال گروهک منافقین است که در اغتشاشات اخیر نقش موثری داشته و در جلسه تشکیلاتی گروهک دستگیر شده است.

- آقای مهدی شیرازی فرزند احمد از دیگر اعضای گروهک تروریستی منافقین است که در جلسه سازماندهی اعضای گروهک منافقین جهت دامن زدن به آشوب ها و اغتشاشات دستگیر شده است.

آقای حسام سلامت فرزند محمد، متهم به همکاری و ارتباط داشتن با ضیاء نبوی چاشمی از عناصر مرتبط با گروهک منافقین در داخل کشور است.

وی همچنین ارتباط نزدیکی با شورای محرومین از تحصیل دارد که این شورا تحت نفوذ و هدایت منافقین می باشد. متهم مزبور از فعالین و محرکین شرکت در تجمعات غیرقانونی پس از انتخابات ریاست جمهوری بوده است و اخبار و گزارشهای مربوط به اغتشاشات را از طریق مجید دری که از سرپل های منافقین در داخل است، برای رسانه های بیگانه و منافقین ارسال کرده است.

یکی از اعضای شبکه تروریستی مذکور به نام محمدرضا علی زمانی فرزند اسماعیل می باشد که دارای سابقه محکومیت کیفری در جرایم کلاهبرداری، جعل مهرهای سپاه، دادگستری و قوه قضائیه است.

فرد متهم به همراه حامد روحی نژاد و احمد کریمی در اسفند 1385 به عراق سفر می کنند و از این تاریخ ارتباط سازمان یافته ای را با نیروهای آمریکایی و اسرائیلی برقرار می نمایند.

متهمان جلسات متعددی را در دهوک اربیل، منطقه ربیعه در مرز سوریه و سلیمانیه با مقامات آمریکایی برقرار می نمایند و با دریافت پول از آنان، جهت ادامه مأموریت خود به تهران باز می گردند. ترور یکی از مسئولان شهر پاوه، جمع آوری اطلاعات مربوط به نیروهای بسیجی در تهران، دامن زدن به تجمعات، کارگری، تهیه بمب های قوی آتش زا، مشخص کردن اماکن سیاسی و مذهبی برای ایجاد انفجار، جمع آوری اطلاعات درباره ساختار و سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نحوه قاچاق سلاح به کردستان عراق، جمع آوری اطلاعات از پادگان امام حسین(ع)، انجام عملیات تروریستی در جریان برگزاری نماز عید فطر در مصلای تهران و همکاری اطلاعاتی جهت انفجار در برخی مراکز مذهبی در فروردین 1387 از مهمترین مأموریت های محوله به متهم و تیم همراه وی بوده است.

طراحی بمب گذاری در حوزه های رأی گیری و اقدام علیه امنیت ملی و دامن زدن به آشوب و اغتشاش از دیگر مأموریت های متهم بود که قبل از هرگونه اقدامی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده است امنیتی گرفتار شد.


*همکاری با نیروهای آمریکایی جهت به اغتشاش کشیدن کشور

آقای احمد کریمی فرزند محمود عضو دیگری از شبکه تروریستی وابسته به سرویس های اطلاعاتی آمریکایی است که به همراه دو متهم دیگر یعنی حامد روحی نژاد و محمدرضا علی زمانی برای دیدار، توجیه و دریافت مأموریت از مقامات آمریکایی و اسرائیلی به صورت غیرقانونی از کشور خارج شده، به سلیمانیه عراق می روند.

متهم نامبرده در جریان ملاقات و تماس با افسران اطلاعاتی آمریکا و برقراری جلسات متعدد، آمادگی خود را برای هرگونه اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام می نماید. متهم و تیم همراه، پس از دریافت پشتیبانی های لازم از جمله پول و تجهیزات مخابراتی، جهت انجام عملیات بمب گذاری و تروریستی در اماکن دولتی، مذهبی، جمع آوری اطلاعات از مراکز نظامی به ویژه سپاه و بسیج و تهیه چارت سازمانی نیروهای مسلح وارد کشور می شوند.

متهم نامبرده به همراه دیگر اعضای شبکه، پروژه های مختلفی را جهت ایجاد آشوب و ناامنی در کشور در برهه برگزاری انتخابات دهم و پس از آن تدارک دیده بودند که قبل از موفقیت در انجام انفجار و عملیاتهای تروریستی دستگیر شدند.


*کسب ماموریت از آمریکا برای بمب گذاری و ایجاد رعب و وحشت

حامد روحی نژاد یکی دیگر از اعضاء این شبکه تروریستی حدود یک سال و نیم در عراق اقامت داشته است. وی در اواخر سال گذشته از سوی افسر آمریکایی رابط اطلاعاتی خود مأموریت پیدا می کند که به تهران آمده از طریق بمب گذاری و ترور صحنه انتخابات ایران را ناامن و به آشوب بکشد که قبل از موفقیت در عملیات مذکور، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و در این پرونده بازداشت می باشد.


*طرح بمبگذاری در حوزه های رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری

امیررضا عارفی فرزند احمد عضو دیگر این شبکه از طریق ارتباط با فردی به نام فرود فولادوند با سرویس اطلاعاتی آمریکا مرتبط بوده است.

نامبرده به همراه یکی دیگر از متهمان اقدام به ساخت بمبی قوی آتش زا می نماید و در چند مرحله شدت انفجار آن را در بیابانهای اطراف تهران آزمایش می کند.

نامبردگان با تهیه فیلمی از این آزمایشات و ارسال آن به آمریکا، طرح های خود را برای انفجار در امامزاده زید(ع) بازار، امام زاده علی اکبر(ع) چیذر، حسینیه فاطمیون در خیابان مجاهدین اسلام، نصب بمب روی تانکر انتقال بنزین و برخورد آن با پمپ بنزین مقابل مجلس شورای اسلامی، بمب‌گذاری در حسینیه شهرک ولیعصر و مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) اعلام می‌کنند.

با تأیید این طرح از افسران رابط، متهم نامبرده اقدام به طراحی ساخت بمب های قوی برای کارگذاشتن در حوزه رأی گیری حسینیه ارشاد و مسجدالنبی نارمک می نماید تا در روز انتخابات با انفجار آن، ضمن کشته و مجروح کردن صدها رأی دهنده، روند برگزاری انتخابات را دچار مشکل نمایند که در نهایت پیش از هر اقدامی، متهم و تیم همراه وی توسط نیروهای گمنام آقا امام زمان(عج) بازداشت می شوند.


*تلاش برای تضعیف نظام اسلامی و به قدرت رساندن گروهک نهضت آزادی

آقای عماد بهاور فرزند محمد حسین، مسئول شاخه جوانان گروهک نهضت آزادی و عضو دفتر سیاسی گروه است. نامبرده از سوی نهضت آزادی مأموریت پیدا می کند تا به صورت نفوذی از سوی نهضت آزادی در ستاد 88 و کمپین دعوت از موسوی فعال شود و خطوط نهضتی ها را به این ستاد منتقل نماید.

از جمله اقدامات وی تشکیل ستاد جوانان آقای موسوی در ستاد قیطریه، برگزاری همایش های سه گانه موج سوم، سازماندهی ستاد 88 در استانها و هماهنگ نمودن نهضتی ها در استانها با این ستادها و انتشار و توزیع جزوات انتخاباتی است.

دیدار اعضای شاخه جوانان نهضت آزادی به همراه امیر خرم از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی با قربان بهزادیان نژاد مسئول ستاد انتخاباتی آقای موسوی در راستای همکاری و هماهنگی نهضتی ها با ستاد موسوی، با هماهنگی متهم مزبور صورت گرفته است.

وی در راستای کار تبلیغی هماهنگ و در یک اقدام تشکیلاتی اقدام به تهیه فیلم تبلیغاتی در حمایت از موسوی و کروبی با آرم نهضت آزادی می کند این فیلم ها در تیراژ بالا و حمایت مالی فردی ناشناس منتشر و توزیع می شود.

متهم مزبور با اظهارات کذب و با درج مقالات و مصاحبه هایی در روزنامه ها و سایت های خبری اقدام به سیاه نمایی ازاوضاع جاری کشور، تخریب اقدامات نظام، تشویش اذهان عمومی، ایراد افترا به مسئولان برگزار کننده انتخابات و گسترش فضای یأس و نومیدی در جامعه از طریق تکرار ادعاهای واهی درخصوص عملکرد نظام نموده است.

متهم مزبور همچنین نقش فعالی در راه اندازی تلویزیونی اینترنتی موج در ستاد قیطریه در ایام انتخابات داشته است.

وی علل و انگیزه های خود را از این فعالیت ها، ترویج افکار سکولاریستی و تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و به قدرت رساندن گروهک نهضت آزادی عنوان کرده است.


*ارتباط با شبکه ها و رسانه های بیگانه و ارسال اطلاعات و عکس جهت تهییج آشوبگران

ارسال خبر، گزارش، عکس و فیلم از صحنه های آشوب و اغتشاش به رسانه های بیگانه از دیگر اتهام بازداشت شدگان حوادث اخیر است.

این افراد با ارسال اخبار و تصاویر آشوبهای خیابانی به شبکه های تلویزیونی و خبری، نقشی مهم در تحریک و تهییج افکار عمومی به ویژه ایرانیان مقیم خارج کشور علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته اند.

متهمان ابراز داشته اند با دریافت پول از رسانه های خارجی، اقدام به تشکیل خانه های تیمی و مجردی کرده اند و از طریق اینترنت پر سرعت اقدام به ارسال عکس و فیلم نموده اند.

در تصاویر و فیلمهای ارسال شده، چهره های آشوب زده و بحرانی از کشور ارائه شده و بینندگان تصور می کنند آشوبگران، مردم ایران هستند که در اعتراض به نتایج انتخابات به خیابانها آمده اند.

مجید سعیدی فرزند ناصر، یکی از عکاسان بازداشت شده می گوید: "بنده در تجمعات غیرقانونی میدان انقلاب، میدان آزادی، میدان هفت تیر، میدان ولی عصر(عج) و میدان بهارستان اقدام به گرفتن عکس از تجمعات غیرقانونی کردم و سپس این تصاویر را از طریق خانه ای تجهیز شده در حوالی میدان هفت تیر به گروهک ضدانقلابی مرز پرگهر در آمریکا، آژانس گیتی ایمیج در انگلستان و دفتر سیپا در فرانسه ارسال کردم.

ضمنا نامبرده اعتراف کرده است طبق قراردادی که با موسسه گیتی ایمِیج داشته، قرار بوده در قبال ارسال تصاویر اغتشاشات روزانه 225 دلار دریافت نماید. عکاس نامبرده هیچ گونه مجوزی برای عکاسی از اغتشاشات نداشته و با عناصر خارج کشور همکاری داشته است.

یکی دیگر از متهمان "ساتیار امامی " فرزند عبدالصمد، در تشریح اقدامات ضدامنیتی خود می‌گوید: "به درخواست آلفرد یعقوب زاده از عکاسان دفتر سیپا فرانسه، در تجمع غیرقانونی 18 تیر در میدان انقلاب شرکت کرده و عکس های این تجمع را همان شب به فرانسه ارسال کردم و روز بعد این عکسها در نشریات ضد انقلاب و سایت های خبری ضد انقلاب به منظور تهییج گروه های آشوبگر علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام منتشر گردید. "

تهیه تصاویر از مراکز نظامی و هسته ای کشور و ارسال آن به خارج کشور از دیگر موارد اتهامی ساتیار امامی است که در این باره می گوید: "در قبال 1000 یورویی که از آلفرد یعقوب زاده دریافت کردم، اقدام به ارسال تصاویری از نیروگاه اتمی بوشهر به فرانسه نمودم. "

مازیار بهاری از دیگر متهمان دستگیر شده، در اعترافات خود می گوید: "در جریان آشوبهای پس از انتخابات، دو مقاله برای مجله نیوزویک به رشته تحریر در آوردم و در آن به دفاع از آشوبگران و حمله به نظام اسلامی پرداختم. برای فعالیت خود در نیوزویک روزانه 200 دلار دریافت می کردم. همچنین پس از ارسال فیلم حمله به پایگاه بسیج در خیابان محمد علی جناح، مسئولان شبکه 4 انگلیس متعهد شدند به خاطر ارسال این فیلم دو دقیقه ای، 2100 پوند به بنده پرداخت نمایند. "

همچنین محمد رسولی فرزند حسین، که در تجمع غیرقانونی میدان آزادی و در حین فیلمبرداری از اغتشاشات دستگیر شده است می گوید: "در تجمعات پس از انتخابات به صورت فعال شرکت می کردم. یکی از مهمترین اهداف من برای شرکت در این تجمعات، تهیه فیلم از اغتشاشات و ارائه آن به شبکه های ماهواره ای از جمله بی بی سی بود که در چند مورد فیلم های ارسالی ام از بی بی سی پخش گردید. "


*شرکت در تجمعات غیرقانونی همراه با سلاح سرد و آلات مجرمانه

علیرضا اشراقی فرزند محمد جواد که در حین تحریق و تخریب بانکها و اماکن دولتی در خیابان کریم‌خان‌زند توسط مأموران امنیتی و انتظامی دستگیر شده، در اعترافات خود می گوید: "در تمامی تجمعاتی که پس از انتخابات برگزار شد، با قمه و سلاح سرد حضور داشتم. در روزهای اولیه آشوبها، تصمیم گرفتم سلاحی بسازم که بتوانم دوربین بانکها و اماکن دولتی را تخریب کند و البته در این کار هم موفق بودم و با ساخت تیرکمان دست سازی که تیرهای آن از میخ های پاشنه کفش بود، اقدام به ضرب و جرح مأمورین و تخریب دوربینهای مدار بسته بانک ها و اماکن دولتی می کردم. "


*ساخت و پرتاب نارنجک دست ساز و با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

ساخت و پرتاب نارنجک دست ساز و آتش زا با استفاده از لباس فرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تمرد و حمله به مأمورین نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه، حادثه کوی دانشگاه؛ بستری برای حضور نیروهای خودسر در اغتشاشات، اقدام علیه امنیت کشور از طریق آشوب اجتماعی و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی، حضور در محلهای اغتشاش و پخش سی دی و اعلامیه های تحریک آمیز، ایراد ضرب و شتم مأمورین بسیج در حین انجام وظیفه، اقدام علیه امنیت کشور از طریق حمل و نگهداری نارنجک جنگی، عناوین آخرین بخش از متن کیفر خواست ارائه شده از سوی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به نمایندگی از مدعی‌العموم بود.

آقای میثم قربانی فرزند حجت الله که یکی از متهمان اغتشاشات پس از انتخابات است در اعترافات خود می گوید: "برای به آشوب کشانیدن تجمعات خیابانی، تصمیم گرفتم مواد لازم را برای ساخت نارنجک دست ساز فراهم کنم که در این کار موفق بودم. پس از ساخت این نارنجک ها، آنها را در آشوبهای خیابانی مورد استفاده قرار دادم اما از آنجا که نگران شناسایی و بازداشت خود همراه با نارنجک بودم، اقدام به تهیه لباس فرم سپاه کردم تا از این پوشش بتوانم برای اهداف خود سود ببرم. "


*تمرد و حمله به مأمورین نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه

آقای حسین باستانی نژاد فرزند شریف، از متهمان بازداشت شده در صحنه درگیری های خیابانی می گوید: "از لحاظ سوابق سیاسی جزو هواداران حزب توده هستم. تجمعات خیابانی پس از انتخابات بستری برای حضور و فعالیت هر چه بیشتر من بود. در اکثر تجمعات غیرقانونی به عنوان یکی از محرکان آشوب ها حضور داشتم و در حمله به نیروهای انتظامی و بسیج مشارکت داشتم. "

دستگیری نامبرده پس از آن صورت پذیرفت که تصاویری از متهم در حال حمله به سنگ پرانی به نیروهای انتظامی در سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و از طریق اطلاعات مردمی، محل اختفای متهم به نیروهای امنیتی گزارش و وی دستگیر می شود.

اسامی سایر متهمین که دارای اتهام مشابه هستند در پروژه منعکس می باشد.


*حمله به مراکز نظامی با مواد آتش زا به قصد ایجاد فتنه و بلوا در جامعه

- آقای مهدی فتاح بخش فرزند هادی که در حین ارتکاب جرم دستگیر شده، اظهار می دارد: "در تجمع غیرقانونی خیابان آزادی اقدام به سنگ پرانی و حمله به مأموران نیروی انتظامی کردم. سپس به اتفاق جمعی از اغتشاشگران به سمت یکی از پایگاه های بسیج حرکت کردیم و با پرتاب سنگ و مواد آتش زا، کانکس پایگاه ثامن الائمه(ع) حوزه 115 لیله القدر بسیج را به آتش کشیدیم که در حین ارتکاب جرم توسط مأموران انتظامی و امنیتی بازداشت شدم. "

- در میان متهمین آقای موسی شاه کرمی فرزند ابراهیم، با حمل کوکتل مولوتف و سنگ پرانی به مأمورین انتظامی، موجبات اقدام علیه امنیت کشور را فراهم آورده است.

- همچنین آقای امیر شناور فرزند خلیل، که دارای پیشینه محکومیت کیفری است، اقدام به سنگ پرانی و تمرد نسبت به مأموران نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه نموده است. متهم با تأثیرپذیری از شبکه های ماهواره ای اقدام به آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در جهت اخلال در نظم و امنیت شهر نموده است.

کشف چند قبضه کلت کمری و تعداد زیادی فشنگ جنگی و اسناد ارتباط با گروه های خارج کشور جهت سند سازی علیه نظام اسلامی ایران

از منزل و محل کار آقای محمد علی دادخواه سخنگوی کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که نقش مهمی در راه‌اندازی آشوب ها داشته است، تعداد دو قبضه کلت کمری همراه با مقادیری فشنگ، مواد مخدر، اسناد ارتباط با گروه های خارج از کشور جهت ایجاد اغتشاش و مدارک واطلاعیه هایی دال بر تحریک مردم به آشوب و بلوا کشف گردید.


*حادثه کوی دانشگاه؛ بستری برای حضور نیروهای خودسر در اغتشاشات

رخدادهای تلخی که در دوران تبلیغات انتخاباتی و پس از آن اتفاق افتاد، بسترهای لازم را برای مانورنیروهای آشوبگر و خودسر در مراکز حساس فراهم آورد.

حادثه تلخ کوی دانشگاه نمونه بارزی از حضور و مانور این عناصر خودسر و فتنه انگیز است. در پروژه هایی که ستادهای آشوب و بحران سازی تعریف کرده بودند، دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی از جایگاه ویژه ای برخوردارهستند. طراحان و بازیگردانان پروژه براندازی نرم با درک پیوندی عاطفی که میان اقشار مردم و طیف دانشگاهی وجود دارد، زمینه خیابانی کردن و رادیکالیزه نمودن اعتراضات را فراهم آوردند.

بدون تردید حادثه دانشگاه باید از منظر توطئه حساب شده‌ای که در آن گروهی بازی خورده و غافل ایفای نقش کردند، بررسی شود. در این حادثه گروه هایی از فدائیان خلق، دفتر تحکیم وحدت، پان ترکیست ها، برخی اعضای انجمن اسلامی دانشگاه‌های تهران و نیروهای خودسر حضور داشتند.

بررسی آماری افراد ضرب و شتم شده و زخمی های بستری در بیمارستان ها نشان می دهد که طراحان و مجریان پروژه فتنه گری و آشوب برای رسیدن به اهداف شوم خود حاضرند فرزندان پاک این مرز و بوم را نیز قربانی نمایند.


*اقدام علیه امنیت کشور از طریق آشوب اجتماعی و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی

- آقای امید جعفرآبادی فرزند عباس که دارای پیشینه محکومیت کیفری است، ضمن حضور در تجمعات غیرقانونی، اقدام به درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی نموده است.

- همچنین آقای محسن جعفری فرزند محمد حسن که دارای دو فقره پیشینه محکومیت کیفری در رابطه با مواد مخدر است، از طریق آشوب اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی، علیه امنیت کشور اقدام نموده است. نامبرده با حمله و پرتاب سنگ به مأمورین و سردادن شعار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، در درگیری ها و تحریق اموال عمومی و خصوصی مشارکت فعال داشته است.

- آقای محمدرضا اسماعیل زاده فرزند قاسم که اعتیاد به مواد مخدر کراک دارد، با حضور در تجمعات غیرقانونی واغتشاشات خیابانی، اقدام علیه امنیت کشور کرده است.

- آقای حامد مکاری انور فرزند حمید که اعتیاد به مواد مخدردارد، از دیگر متهمان اقدام علیه امنیت کشور است که در تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات خیابانی مشارکت داشته است.

- همچنین آقایان فرشید قدرتی فرزند علی اکبر، سعید پورعظیمی فرزند حسن، رحیم همتی فرزند جمشید، احسان هنرکار فرزند رضا، فرشید کریمی فرزند علی، میثم صابر فرزند محمود، علیرضا قریبی فرزند محمد اسماعیل، اکبر قدرتی فرزند براتعلی، محمد حسین کوشکباغی فرزند علی اکبر، آدرین کشیشیان فرزند رستم، عباس گلزارنیا فرزند قاسم، سهند صابرنژاد فرزند محمد حسین، حسین افشاری فرزند حسن، سید هادی شاه ولایتی فرزند احمد، محمد قنبری ورنکشی فرزند نقدعلی، مهران احمدیان فرزند صادق، سعید قربانی فرزند غلامرضا، احمد شریفیان فرزند عبدالله، اصغر مشیری فرزند علی حسین، فرزین هادی پور آب کنار فرزند فرامرز، ناصر عبدالحسین فرزند غلامرضا، حمید صلاحی فرزند رضا، محسن شکری فرزند پنجعلی، علیرضا قادری فرزند فضل‌الله، رامین ساتکین فرزند عادل، امیررجبی فرزند شعبانعلی، افشین خسروی پور فرزند حسین، سیدعلی سیدزاده فرزند جلال، محمد نیکزاد فرزند احمد و خانم مائده سادات ذکریایی فرزند ابوالفضل که همگی دارای پیشینیه کیفری هستند، با شرکت در تجمعات غیرقانونی، اخلال در نظم عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور، اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی نموده اند.


*حضور در محلهای اغتشاش و پخش سی دی و اعلامیه های تحریک آمیز

- آقای ایمان سهراب پور فرزند کاووس، با حضور در محلهای اغتشاش، اقدام به پخش ی دی و اعلامیه های تحریک آمیز بین مردم کرده است.

- متهم دیگر آقای سعید سپانلو فرزند ابوالفضل که دارای سابقه کیفری است با حضور در تجمعات غیرقانونی، اقدام به پخش تصاویر تحریک آمیز کرده است.

همچنین آقای حمیدرضا بختیاری فرزند علی، با حضور در تجمعات غرقانونی و حمل پلاکارد، اقدام به تحریک دیگران جهت حضور در تجمعات غیرقانونی نموده است.

- متهم دیگر آقای عباس یوسف شاهی فرزند عظیم الله با حمل و توزیع اعلامیه های غیرقانونی، اقدام به تحریک آشوبگران نموده است.

- آقای مهرداد اصلانی فرزند غلامرضا، با ارسال پیام به شبکه تلویزیونی بی بی سی در تحریک به آشوب ایفای نقش نموده است. از دیگر اتهامات وی شرکت در اغتشاشات است.

- آقای مرتضی بی طرف فرزند رحیم با شرکت در تجمعات غیرقانونی و فیلمبرداری از اغتشاشات، با افرادی که دارای تابعیت خارجی هستند ارتباط برقرار کرده است.


*ضرب و شتم مأمورین بسیج در حین انجام وظیفه

- آقای مهرداد ورشویی فرزند ناصر، دارای سابقه کیفری اقدام به ایراد ضرب و جرح مأمورین بسیج در خیابان آزادی تهران کرده که تصاویر متهم در حین ارتکاب جرم در رسانه های عمومی نمایش داده شده است.

- همچنین آقای فرامرز عبدالله نژاد فرزند رحیم، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش در حمله و تمرد نسبت به مأمورین بسیج در خیابان آزادی مشارکت داشته است. عکس متهم حین ارتکاب جرم توسط رسانه های خبری منتشر شده است.


*اقدام علیه امنیت کشور از طریق حمل و نگهداری نارنجک جنگی

خانم زیبا عسکری فرزند یدالله، در تجمع غیرقانونی خیابان آزادی نارنجک جنگی همراه داشته است.

همچنین محسن عباسی منتظری فرزند مظفر، به همراه خانم زیبا عسگری ضمن حضور در تجمعات و اغتشاشات، در حمل و نگهداری نارنجک جنگی با متهمه مشارکت داشته است.


*مشارکت در تخریب و تحریق اموال دولتی، عمومی و خصوصی


- آقای کامران جهانبانی فرزند مهدیقلی، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش به ایجاد تحریق عمدی در سطح خیابان ها و معابر تهران اعتراف می کند.

- آقای مهدی مقیمی فرزند علی که دارای دو فقره سابقه محکومیت کیفری است، به عنوان یکی از عوامل اغتشاش در آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در خیابان نواب حضور داشته است. تصاویر متهم در حین آتش زدن اموال عمومی و خصوصی در رسانه ها منتشر شده است.

- آقای علی صفایی فرزند یدالله که ساکن آمریکا بوده، در تجمعات و اغتشاشات از جمله تحریق اتوبوس شهرداری در خیابان لارستان حضور داشته و همچنین از منزل متهم مواد روان گردان، شیشه و مشروبات الکلی کشف شده است.


*اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب

- آقای رامتین توفیق قزوینی فرزند منصور که بهایی است، با حضور در تجمعات غیرقانونی موجبات اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه را فراهم آورده است.

- همچنین آقای فرید احمدی فرزند جلال که دارای پیشینه محکومیت کیفری سابقه شرکت در جریان 18 تیر سال 1378 را داراست، با شرکت در تجمعات غیرقانونی، موجبات اخلال در نظم عمومی را فراهم آورده است.

- آقای اکبر اجدادی فرزند علی که در هنگام دستگیری با خود مواد روان گردان از نوع شیشه داشته با حضور در اغتشاشات به سمت مأمورین انتظامی اقدام به پرتاب سنگ نموده است.

- همچنین آقای حسام تَرمُسی فرزند حمید، با حضور در تجمعات غیرقانونی، به سنگ پرانی علیه مأمورین نیروی انتظامی اقدام کرده است.

- فرناش فرهادپور فرزند عبدالحسین با حضور در تجمعات غیرقانونی اقدام به پرتاب سنگ به سمت مأمورین انتظامی نموده است.

- مسعود شمیرانی از دیگر متهمان است که با حضور در اغتشاشات، اقدام به پرتاب سنگ به سمت نیروهای انتظامی نموده است.


*حضور در تجمعات غیرقانونی و دعوت به اعتصاب و تحصن

آقای علی محدث فرزند احمد با حضور در تجمعات غیرقانونی از اساتید دانشگاه تهران وامیرکبیر برای تحصن و حضور در تجمعات غیرقانونی دعوت به عمل آورده است. نامبرده در تحصن دانشگاه تهران و امیرکبیر حضور داشته است.

فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ارسال عکس و اخبار مربوط به اغتشاشات به خارج کشور جهت تدارک خوراک تبلیغاتی رسانه‌های معاند

- خانم کیانا سعیدفر فرزند ابراهیم، به عنوان یکی ازعوامل اغتشاش در تجمعات غیرقانونی شرکت داشته و به تهیه خبر جهت انتقال به شبکه های ماهواره ای اقدام نموده است.

- محمد درمنکی فراهانی فرزند عباس متهم به توهین به مسئولان نظام، تشویش اذهان عمومی، تشویش و تحریک سایرین در تجمعات، هدایت اغتشاشگران در قالب طراحی شعار و ارتباط با شبکه ها و رسانه های بیگانه از طریق ارسال عکس و خبر می باشد.

نامبرده با افرادی در کشور آمریکا، کانادا، ایتالیا، آلمان و ترکیه مرتبط بوده و اطلاعات مربوط به اغتشاشات را برای آنها ارسال می کرده است.

- آقای مهدی مقیمی فرزند محمد حسین با حضور در تجمعات غیرقانونی اقدام به فیلمبرداری از صحنه درگیری ها نموده است.

- خانم سارا احمدی ابهری فرزند محمد جواد که کارشناس دفتر سازمان ملل متحد در تهران است، ضمن حمل اعلامیه های گروهک های ضد انقلاب و مشارکت در تجمعات غیرقانونی، از صحنه اغتشاشات و درگیری ها عکسبرداری کرده است.

- متهم دیگر آقای شاهور صبا فرزند محسن که دارای پیشینه محکومیت کیفری است با حضور در اغتشاشات اقدام به فیلمبرداری از صحنه درگیری ها کرده است.

- آقای محمد سلیمانپور فرزند نصرت الله با حضور در تجمعات غیرقانونی و دعوت دیگران به شرکت در راهپیمایی های غیرقانونی، اقدام به تهیه عکس و تصویر از تجمعات برای اهداف خاص نموده است.

ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی تهران

پس از بیان شرح توطئه و فتنه اخیر که شامل طراحان، محرکین، برنامه ریزان، مرتبطین گروهکهای معاند وضد انقلاب و نیز مداخله و حمایت و هدایتِ سرویس های اطلاعاتی بیگانه واقدامات مخرب افراد فرصت طلب و آشوبگر بود اجازه می خواهم در فرصتی که اعلام می فرمایید کیفرخواست انفرادی هر یک از متهمین را با ذکر نوع اتهامات و دلایل و مستندات جهت صدور حکم شایسته به استناد مواد 500، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی بیان نمایم.

والسلام علکیم و رحمت الهل و برکاته

معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 3:58 عصر     |     () نظر

» طرح فراری دادن خاتمی از کشور



طرح فراری دادن محمد خاتمی از کشور با هدف تشکیل اپوزیسیون جدید علیه جمهوری اسلامی ایران در اروپا از سوی یک گروهک مدعی ملی گرایی تدوین و ارایه شده است
به گزارش ایرنا این گروهک مدعی ملی گرایی و آزادیخواهی عصر جمعه و همزمان با انتشار خبر آغاز محاکمه سران ستاد آشوب و عناصر خیابانی آنها طرحی را به چند چهره روحانی نمای مدعی اصلاحات ارایه دادند که طی آن محمد خاتمی به علت احتمال فاش شدن نقش او در پروژه اغتشاشات و روابط پنهان خارجی اش در جریان اعترافات دستگیر شدگان باید از کشور خارج و در سوییس مستقر شود.

براساس این طرح محل فعالیت خاتمی در ژنو موسوم به موسسه بین المللی گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها می تواند محل خوبی برای ادامه تماس های سیاسی و روابط مالی با حامیان غربی اصلاح طلبان (آمریکا و انگلیس و ...) و پایگاهی امن جهت مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.

به نظر می رسد دریافت گزارش هایی درباره فعالیت های خاتمی طی سال های گذشته در پوشش دفتر ژنو، جریان های براندازی را بر آن داشت تا از این ظرفیت در جهت اهداف ضد ایرانی خود استفاده کنند. خبرهای دریافتی از مواضع و روابط اعلام نشده خاتمی نشان می دهد که مناسبات و مواضع امر می تواند از نظر دشمنان جمهوری اسلامی یک فرصت محسوب شود. شنیده ها از وجوه نکات قابل ملاحظه ای در این زمینه در میان اعترافات بعضی دستگیر شدگان آشوب ها پس از انتخابات حکایت می کند.

ظاهرا برخی عناصر سیاسی و امنیتی آمریکایی و اروپایی نشانی محل فعالیت خاتمی در ژنو را به خوبی می دانند و خاطرات دلچسبی از این محل دارند. بعضی تحلیل گران و آگاهان سیاسی کشورمان "موسسه گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها" را یک نام مستعار برای محل فعالیت خاتمی در ژنو می دانند. دفتر این موسسه در تهران در حوالی میدان آرژانتین واقع شده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/11:: 3:47 عصر     |     () نظر
 گزارش فارس، متن کیفر خواست محبتی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به شرح ذیل است:

بسم اللّه الرحمن الرحیم
متن ادعانامه دادستانی تهران علیه متهمین پروژه شکست خورده کودتای مخملی
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاء مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّکْرٌ فِی آیاتِنَا قُلِ اللّهُ أَسْرَعُ مَکْرًا إِنَّ رُسُلَنَا یکْتُبُونَ مَا تَمْکُرُونَ(یونس 21)
(ما هرگاه بر آدمی بعد از آنکه او را رنج و زیانی رسید، رحمت می فرستیم، در این صورت برای محو آیات و رسولان حق مکر و سیاست به کار برند. بگو مکر و سیاست الهی کامل تر و سریع تر است که رسولان ما مکرهای شما را خواهند نوشت.)


ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی تهران
سلام علیکم
همچنانکه استحضار دارید، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب با درایت امام گونه خود فرمودند ملت آگاه ایران اسلامی با حضور کم نظیر خود در پای صندوق های رای در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری حماسه‌ای خیره کننده وبی همتا آفریدند که در آن رشد سیاسی وچهره مصمّم انقلابی وتوان وظرفیت مدنی ملت ایران در نمایی زیبا وپرشکوه در برابر چشم جهانیان به نمایش درآمد.


مقام معظم رهبری (دام عزه العالی)، در تبین اهمیت نقش آفرینی مردم بیدار کشورمان در ادامه پیام مهم خود تصریح فرمودند: "اقتدار وعزتی که مردم عزیز با آرامش ومتانت وکمال خود، در تاریخ کشور به ثبت رساندند واراده ی خلل ناپذیری که در میان آتشبار جنگ روانی دشمنان با حضور در این عرصه تعیین کننده نشان دادند، از چنان اهمیتی برخوردار است که با هیچ بیان معمول و متعارفی نمی توان آن را توصیف کرد. تنها می توان گفت که ملت ایران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهی را در خود حفظ کند ودست قدرت خداوند را در حمایت از پیشرفت وتعالی کشور بالای سر خود نگاه دارد. "


هر انسان منصفی به راحتی می تواند دست آوردهای بزرگ این حماسه سترگ را در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی واقتصادی در سطح داخلی وبین المللی مشاهده نماید.


اولاً این انتخابات به نمایش غرور انگیز مردمسالاری حقیقی تبدیل شد وبرای جهانیان این پیام را در بر داشت که جمهوری اسلامی ایران یکی از امن ترین و با ثبات ترین کشورهای جهان برای سرمایه گذاری وپیشبرد طرح های اقتصادی است.


ثانیاً؛ در عرصه روابط بین الملل این پشتوانه عظیم ملی قدرت چانه زنی واستیفای حقوق حقه مردم ولایتمدار ایران اسلامی را در سطح عالی افزایش داده وموفّقیت کشورمان را در منطقه و جهان ارتقاء بخشید بگونه ای که زبان مدعیان دروغین آزادی ، دمکراسی وحقوق بشر را کوتاه نمود. بنابر این دولتمردان ومتولیان دیپلماسی ایران در جهان می توانند بعد از این در معادلات منطقه ای و جهانی و تعاملات فیمابین با کشورهای جهان با قاطعیتی افزون ومبتنی بر حکمت، عزت و مصلحت بهتر از هرزمان ایفای نقش نمایند.


ثالثاً؛ تأثیرعمیق این حضور آگاهانه در نوع نگاه مردم جهان بویژه نخبگان به فرهنگ غنی مردم ایران وشعور سیاسی آنها که برخاسته از باورهای اسلامی وانقلابی است، بیش‌ازپیش افکار عمومی ملتهّارا متوجه کار آمدی الگوی مردمسالاری دینی نمود.


رابعأ ؛ از آنجائی که پشتوانه مردمی یکی از مهمترین مؤلفه های امنیت ملی نظام مقدس جمهوری اسلامی به حساب می‌آید ، بدون شک مشارکت 85 درصدی مردم نقش بی بدیلی در تثبیت پایه های امنیت ملی داشته ودولت بر آمده از این اکثرّیت پرشور وشعور در عرصه داخلی، منطقه ای وجهانی ، مقتدرتر از گذشته ظاهر شده واین اقتدار بمثابه سرمایه عظیم ملی در حل مشکلات داخلی وخارجی وارتقاء وپیشرفت روز افزون کشور اسلامی عزیزمان تجلی خواهد یافت.


اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب در پیام خود به مردم مخصوصاً جوانان هشدار داده بودند که مراقب وهشیار باشند چرا که ممکن است " دشمنان بخواهند با گونه هایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند " دشمن سرخورده ومأیوس فوراً دست به کار شد وبا بسیج عوامل تبلیغی، سیاسی ومیدانی خود زنجیره ای از اغتشاشات وآشوبها را در تهران بوجود آوردکه در اثر آن هموطنان عزیز خسارات جانی ، مالی وروانی عدیده ای رامتحمّل شدند.طبق مستندات به دست آمده واعترافات مستدل متهمین، وقوع این حوادث کاملاً از پیش طراحی شده وطبق جدول زمانبندی ومراحل کودتای مخملی پیش رفته است، به گونه ای که بیش از 100 مورد از 198 مورد دستورالعملهای "جین شارپ " برای کودتای مخملی اجرا گردیده است.


ریاست محترم دادگاه
با توجه به اینکه سلسله حوادث اخیر به درستی در چارچوب تئوری های کودتای مخملی ارزیابی می گردد ، از محضر عالی اجازه می خواهد بسیار مختصر در مورد این شیوه پیچیده و نوین براندازی نکاتی به استحضار برساند. اماّ پیش از آن به فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نمازجمعه تاریخی 29 خرداد اشاره می گردد، که مؤید این مدعی است.


معظّم له چنین می فرماید: " ...... در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجی به کار افتادند و خط تخریب خیابانی شروع شد،خط تخریب، خط آتش سوزی، اموال عمومی را آتش بزنند ، حریم کسب وکار مردم را نا امن کنند ، شیشه‌های دکّان مردم را بشکنند ، اموال بعضی از مغازه‌ها را غارت ببرند ، امنیت مردم را از جانشان ومالشان سلب کنند،امنیت مردم مورد تطاول اینها قرار گرفت، این ربطی به مردم وطرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیست است ، این کاری که در داخل ناشیانه از بعضی سرزد اینها را به طمع انداخت.


خیال کردند ایران هم گرجستان است! یک سرمایه‌دار صهیونیست آمریکائی چند سال قبل از این ،طبق ادعای خودش که در رسانه ها ودر بعضی از مطبوعات نقل شد، گفت من ده میلیون دلار خرج کردم در گرجستان و انقلاب مخملی راه انداختم ، حکومتی را بردم ، حکومتی را آوردم ،احمق ها خیال می کردند جمهوری اسلامی ایران واین ملت عظیم هم مثل آنجاست " .


پس از فرمایشات رهبر عزیزمان توجه دادگاه محترم را به ادامه کیفر خواست جلب می نمایم.
واما کودتای مخملی نوعی از انواع بر اندازی است که با کودتای نظامی در هدف مشترک امّا در شیوه و ابزار کاملا متفاوت است.


در همین رابطه آقای "رابرت هِلُوی " افسر بازنشسته سازمان سیا و شاگرد دکتر "جین شارپ " در کتاب خود با عنوان "مبارزه عاری از خشونت،تأملی در بنیادها "می نویسد: "مبارزه عاری از خشونت (یعنی همان کودتای مخملی) تفاوت خاصی با درگیری نظامی ندارد جز در این مورد که اسلحه بکار رفته در آن متفاوت ومنحصر به این روش می باشد "


یکی دیگر از تفاوتهای کودتای مخملی با کودتای نظامی در فرایند شکل گیری از آغاز تا پایان ومدّت طولانی آن است که گاهی ممکن است ده سال یابیشتر به طول انجامد.


مهمترین نکته ای که در مورد کودتای مخملی باید به آن توجّه داشت این است که نظریه پردازان اجیر شده توسط سرویسهای جاسوسی واطلاعاتی غرب طبق سفارش کار فرمایان خود این شیوه را برای خروج جهان استکبار از بن بست عملی برای سرنگونی نظامهای مستقل یا ناهماهنگ با هِژمُونی و استیلاطلبی غرب ابداع نمودند که نتیجه سالها مطالعه وتحقیق میدانی در کشور‌های مختلف کودتاخیز بوده است. این شیوه بر اندازی بگونه ای طراحی شده است که با تمسّک به روشهای به اصطلاح مدنی وطی مدّت زمان طولانی بدون آنکه در بین مردم ونظامهای سیاسی کشور‌های هدف حساسیتی جدّی ایجاد کند یکی پس از دیگری مراحل کودتای مخملی را بصورت خزنده وآرام پشت سر گذاشته ومعمولاً نظامهای سیاسی زمانی به خود می‌آیند که کودتای مخملی به مرحله پایانی خود رسیده و احتمال موفقیت آن بسیار افزایش یافته است.


از سالهاپیش بنیادها و مؤسسات متعددی توسط سرویسهای جاسوسی ودیگر نهادهای حکومتی کشورهای غربی بویژه آمریکا بوجود آمده که طبق یک تقسیم کار سازمانی ومتمرکز مأموریتهای مختلفی را با هدف مشترک در اجرای پروژه کودتای مخملی بعهده گرفته اند.مهمترین این مؤسسات وبنیادها عبارتند از بنیاد سوروس(OSI) ،بنیاد راکی فِلِر ، بنیاد فورد ، بنیاد جرمن مارشال فایند ، خانه آزادی، شورای روابط‌خارجی‌آمریکا، انجمن سیاست خارجی آلمان ومرکز مطالعات دموکراسی انگلیس.


در تبیین بیشتر این موضوع لازم است به اظهارات یک جاسوس که هم اکنون در بازداشت به سر می برد و با هدف ایفای نقش درانتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به ایران بازگشته بود، اشاره شود.


وی می گوید: "در سفری که به اسرائیل داشتم با موسسه ای به نام مِمری آشنا شدم که متعلق به کشور آمریکاست ولی در اسرائیل مستقر می باشد و کارش در زمینه مطالعات رسانه ای خاورمیانه است. تلاش این موسسه مبارزه با فعالیت های ضد اسرائیلی است که در دیگر کشورها صورت می گیرد. این موسسه پروژه ای را دنبال می کند که هدف آن حمایت از اصلاح طلبان دنیای اسلام از جمله ایران است. مسئول این پروژه یکی از افسران قدیمی اطلاعات ارتش اسرائیل است که من با او دیداری داشتم. او در این دیدار به من گفت هدف ما این است که تفکراتی مانند تفکرات عبدالکریم سروش را در ایران پرورش و ترویج دهیم. "


این جاسوس ادامه می دهد: "یکی دیگر از موسسات فعال در حوزه ایران موسسه هلندی هیفُوس است که من ملاقات هایی هم با مسئولین این موسسه داشتم. این موسسه ارتباط خوبی با موسسات و NGOهای داخل ایران دارد و حتی مبلغ ده میلیون یورو در پایان ریاست جمهوری خاتمی در ایران هزینه کرده که بیشتر آن به جنبش زنان داده شده است. موسسه هیفوس بودجه خود را از طریق رشوه از شرکت های نفتی هلندی که می خواهند از پرداخت مالیات فرار کنند. به دست می آورد. "


نامبرده در مورد نقش پایگاه رادیویی اروپای آزاد می گوید: "پایگاه رادیویی اروپای آزاد که مانند خیلی از موسسات براندازی نرم از زمان جنگ سرد کار خود را آغاز کرده و به سازمان سیا متصل است. زمان جنگ سرد آمریکایی ها برای اینکه به شوروی فشار بیاورند از پوشش های فرهنگی- سیاسی و رسانه ای و با نام های زیبایی همچون دموکراسی، آزادی و حقوق بشر استفاده کردند و خیلی از موسساتی که در حال حاضر فعالیت می کنند، در زمینه براندازی نرم، بازمانده از آن زمان هستند که رادیو اروپای آزاد هم از این دسته است. بخش فارسی این رادیو به نام رادیو فردا فعالیت می کند. این رادیو بیشتر اعتراضاتی که در ایران رخ می دهد را پوشش می دهد و به شدت بزرگنمایی می کند. "


این جاسوس در ادامه به یکی دیگر از موسسات براندازی نرم به نام "بِرِکمَن " اشاره می کند و می‌گوید: "پروژه گِلُوبال وُیسِز یا همان صداهای جهانی زیر نظر مجموعه ای به نام مرکز برکمن در دانشگاه هاروارد انجام می گیرد. این پروژه از سال 2004 آغاز شده و من در اولین جلسه آن در هاروارد شرکت کرده ام. هدف این پروژه تمرکز بر تمام بلاگرهای دنیا به خصوص کشورهای مخالف آمریکا از جمله ایران است تا بتوانند به هدف خود که ایجاد جنگ روانی در این کشورها است برسند.


منابع مالی این پروژه را بنیاد سُورُوس (OSI) تأمین می کند که به اکثر موسسات غیردولتی در دنیا کمک مالی می دهد. مدیر این پروژه فردی به نام "اتان زوکِرمَن " است. او یک آمریکایی است که قبلا در بنیاد سوروس فعالیت داشته، او بر روی استفاده از اینترنت برای براندازی نرم در کشورهای مختلف خیلی کار کرده و با نهادهای اطلاعاتی امنیتی آمریکا نیز رابطه دارد. "


وی چنین ادامه می دهد: "مرکز برکمن توسط شخصی به نام "جان پالْفِری " اداره می شود که خودش مدعی بود دایی او کِرمیت روزولت کودتای 28 مرداد را مدیریت کرده است. "


نامبرده در اشاره به نقش آمریکا در طرح براندازی نرم می افزاید: "آمریکا برای طرح براندازی نرم از تئوریسین های مختلف از جمله "جین شارپ " که 50 سال از عمر خود را در موسسه اش صرف کرده تا طرح استفاده از نقاط ضعف حکومت ها برای براندازی نرم را شناسایی کند، استفاده می‌کند. در وب سایت این موسسه متون و روش مبارزه مسالمت آمیز شاید به 20 الی 30 زبان زنده دنیا آموزش داده شده است. البته این زبانها آلمانی، فرانسوی و یا اسپانیایی نیست بلکه به زبانهای برمه ای، چینی، عربی، فارسی و ... است که آمریکا دوست دارد در کشورهایی که به این زبانها گویش دارند انقلاب نرم صورت بگیرد.


افراد دیگری مانند "مارک پالمر " رئیس موسسه "کُنُوس " نیز در مورد ایران خیلی تحقیق کرده اند. آنها حتی 2- 3 سال پیش کلاس هایی را تشکیل دادند و یکسری از فعالان 2 خردادی مانند عماد باقی را دعوت کرده و دوره های براندازی نرم را به آنها آموزش دادند. "


ریاست محترم دادگاه
تا کنون پروژه کودتای مخملی در چند کشور به مورد اجرا گذارده شده که اکثراً با موفقیت انجام شده امّا در مواردی هم ناکام مانده است. ازجمله کشورهایی که کودتای مخملی در آنها با موفقیت اجرا شده عبارت است از گرجستان ، لهستان ، چک ، کرواسی ، صربستان ، اوکراین وقرقیزستان ، دراکثر این کشورها کودتای مخملی در بستر یک انتخابات شکل گرفته ومشابهت های فراوانی با پروژه شکست خورده‌کودتای مخملی ایران که به بهانه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری مرحله پایانی آن کلید خورد داشته اند البته این توطئه با هوشیاری مردم بیدار و همیشه در صحنه و برخورد قاطع و به موقع دستگاه های انتظامی و امنیتی مقتدر کشورمان سرکوب گردید.


جاسوس بازداشت شده در پاسخ این سؤال که آمریکا برای براندازی نرم در ایران از چه مدلی استفاده کرده گفت: "این مدل مبتنی بر انتخابات است وزمان آغاز آن حداقل 2 سال قبل از برگزاری یک انتخابات شروع می شود .آنها ابتداء شروع به برنامه ریزی کرده ونامزد مورد نظر خودشان را انتخاب می‌کنند بطور نمونه آقای ساکاشویلی- رئیس جمهور فعلی گرجستان -کسی نیست که یک شبه در دنیای سیاست سبز شده باشد این فردبورسیه "فول برایت " متعلق به وزارت خارجه آمریکاست. او سالها در این کشور تحصیل کرده وبرای این روزها تربیت شده است .پس از تعیین نامزد مورد نظر به شدت روی او سرمایه گذاری اجتماعی می کنند. به این صورت که افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به صورت شبکه ای - مدل تجاری ، گلدکوئیستی - می پردازند که روش ثابت برای یارگیری در کمپین هاست . بعد از این مرحله سمبل ونماد گرافیکی ورنگی برای این نامزد انتخاب می کنند وشروع به آماده سازی افکار عمومی جهت رأی دادن به نامزدشان می کنند. از طرف دیگر قبل از انتخابات خودشان را آماده می کنند تا اگر انتخابات را واگذار کردند شروع به تشکیک در انتخابات کنند واعلام نمایند که تقلب صورت گرفته است واصل مشروعیت حاکمیت را زیر سؤال می برند وشروع به اعتصاب می کنند ودر نهایت انتخابات را ابطال کرده ویا مجدد با نظارت ناظران خارجی انتخابات را برگزار می کنند که در نهایت نامزد مورد نظرشان پیروز می شود. "


نامبرده ادامه می دهد: "این فرایند در کشورهای گرجستان ، صربستان ، اوکراین وکرواسی انجام شده وبه نتیجه هم رسیده است. نکته قابل توجه اینکه همان متون آموزشی که در صربستان مورد استفاده قرار گرفته به فارسی ترجمه شده وبا تغییرات کمی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. این موارد بستگی به آداب ورسوم ، فرهنگ ومذهب جامعه دارد. مهمترین عوامل اجرایی این انقلاب جوانان هستند که سرمایه گذاری خوبی بر روی آنها صورت می گیرد .بر روی انرژی جوانان حساب می شود. زیراآنان تنها افرادی هستند که 2تا3 ماه از زندگی خود را بدون پول ، وقف انتخابات می کنند. "


وی چنین می افزاید: "کودتای مخملی ایران خیلی شبیه انقلاب مخملی صربستان است ، در آن کشور گروهی بنام "اُوتْ پُور " "OUTPOR " که گروهی دانشجو بودند ابتداء شروع به عضو گیری کردند که شباهت زیادی به موج سبز در ایران داشت. در جزوه آموزشی که بر روی سایت آلبرت انیشتاین قرار گرفته نکته ای به نام "موقعیت دشوار " وجود دارد که از مهمترین روشهای استراتژیک است و حکومتها را در شرایطی قرار می دهد که نتوانند با معترضین برخورد کنند.در این نکته آمده که اعتراضات باید زیر پوشش عادتهای مذهبی قرار بگیرد وحرکاتی مانند پیاده روی در خیابان را انجام دهید که هیچ دولتی نمی تواند از آن جلوگیری نماید. در انتهای این جزوه آموزشی اشاره‌ای به چند حلقه فیلم آموزشی شده که پیرامون انقلاب صربستان است. و حتی فیلم ها به زبان فارسی دوبله شده و بر روی وب سایت ها قرار گرفته است.


جزوه دیگری نیز وجود دارد که در مورد نحوه تسخیر مکانها و ساختمان های حساس شهر است و در آن آموزش می دهد که گروه های معترض چگونه بتوانند مراکز مهم را تصرف کنند.
لازم است در اینجا به نکته مهمی در محضر دادگاه اشاره نمایم و آن این است که فیلم آموزش کودتای مخملی صربستان که به فارسی ترجمه گردیده توسط فردی به نام نادر صدیقی ویراستاری و باصدای وی روایت شده است. این فرد کسی است که اولین بار آقای کیان تاج بخش را به آقایان حجاریان و تاج زاده معرفی می نماید. آقای تاج بخش در مورد نقش آقای نادر صدیقی می گوید: "نقش آقای نادر صدیقی و اینکه چه کسی مرا به او معرفی کرده و او به سفارش چه کسی مسئول وصل من به آقای حجاریان و تاج زاده گردیده برایم گنگ است. "در حال حاضر نامبرده متواری می باشد.


این جاسوس بازداشت شده که بنا به دلایل امنیتی فعلا از اعلان نام وی معذوریم معتقد است براندازی نرم یا همان کودتای مخملی دارای سه بازوی فکری، رسانه ای و اجرایی است و تصریح می کند: "هر کدام از بازوهای کودتای مخملی با تعدادی از موسسات و بنیادهای آمریکایی ارتباط دارند و در واقع نوعی تقسیم کار صورت پذیرفته است. "


او در این رابطه می گوید: "در مثلث براندازی (بازوی فکری، بازوی رسانه ای و بازوی اجرایی) هر کدام از موسسات آمریکایی فعالیت خاصی را انجام می دهند که در ایران نیز یکسری افراد با آنها همکاری دارند. مهمترین آنها موسسه ای است به نام "هوفر " که زیر نظر دانشگاه استن فورد و در زمان جنگ سرد تشکیل شده است.


این موسسه پروژه ای به نام "دموکراسی در ایران " را در دستور کار قرار داده که زیر نظر سه عنصر امنیتی به نام های: عباس میلانی، لِری دایمِند و مایکل مک فور اداره می شود.


عباس میلانی در زمان محمدرضا پهلوی به دلیل فعالیت در گروه های چپ دستگیر می شود. او بعدها به یک سلطنت طلب دو آتیشه تبدیل می شود به طوری که پس از انقلاب یکی- دو سال در ایران زندگی می کند اما پس از چندی کشور را به مقصد آمریکا ترک و در آنجا کتابهای متعددی را به نگارش در می آورد و در این کتابها از دستاوردهای رژیم پهلوی تقدیر می کند. او کم کم به یکی از رهبران اپوزیسیون تبدیل شد که با دیگر رهبران این جریان یک تفاوت عمده داشت و آن رابطه با عناصر اصلاح طلب داخلی بود. "


این جاسوس بازداشت شده می افزاید: "پروژه "دمکراسی در ایران " پیرامون فرهنگ عامه مردم ایران مانند موسیقی، وبلاگها و مسائل جنسی کار می کند.
بخش دانشجویی این موسسه بسیار فعال است و افرادی مانند خانم حقیقت جو، آرش نراقی (از حلقه کیان و نزدیک به سروش) در کنفرانس های آنها سخنرانی می کنند. در داخل ایران نیز افرادی که به حزب کارگزاران سازندگی نزدیک هستند با این موسسه همکاری دارند. به طور نمونه عطریانفر درهر مجله یا روزنامه ای که کار می کند از عباس میلانی تحت پوشش یک تاریخ نگار مصاحبه می کند. اهمیت عباس میلانی برای "سیا " از رضا پهلوی هم بیشتر است زیرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبی دارد و حتی تمام هزینه های مالی اکبر گنجی در خارج از کشور را نیز او تأمین می کند. "




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:24 عصر     |     () نظر

ahmadinejad is my president //ahmadinejad is my elected president // ahmadinejad is our president  // ahmadinejad is our elected president // ahmadinejad is the president  // ahmadinejad is iran"s president


got it???


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/10:: 11:23 عصر     |     () نظر
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >