کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
سید مصطفی میرمحمدی: هردو زن هستند، هر دو ایرانی و البته هر دو در خارج از کشور حجاب را کنار گذاشتند و اتفاقا هر دو در فیلم تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، حضور داشته اند. یکی در فیلم تبلیغاتی احمدی نژاد و دیگری در فیلم موسوی. اما تفاوتهای این دو در مقایسه با همانندهایشان آن قدر زیاد است که وجه اشتراکشان در حد شباهت خال مه رویان و دانه فلفل باقی می ماند.
فاطمه معتمد آریا درحالی که، بخش قابل توجهی از فیلم تبلیغاتی موسوی را به خود اختصاص داده است، سر یک میز، همراه با زهرا رهنورد و معصومه ابتکار درباره حقوق از دست رفته زنان ایرانی صحبت می کند. تمام حرفی که وی در این "فیلم" می زند آن است که "من اگر بخواهم تنهایی به شهرستان بروم، اجازه رفتن به هتل ندارم مگر اینکه یک مرد همراه من باشد!"
ارغوان رضایی، قهرمان ایرانی الاصل فرانسه هم برای مدت کوتاهی در "مستند" تبلیغاتی احمدی نژاد، نشان داده می شود. این قطعه از مستند مربوط به حاشیه اجلاس ایرانیان خارج از کشور در سال 88 است که طی آن خانم رضایی، دو راکت تنیس خود را که در مسابقات بین المللی جایزه گرفته است، به رییس جمهور اهدا می کند و درحالی که از شدت شوق و هیجان، اشک می ریزد، با فارسی نسبتا روانی می گوید: "من خیلی احمدی نژاد را دوست دارم چون به تمام جهان، قدرت ایران را نشان داده و واقعاً من افتخار می کنم."
البته ارغوان رضایی این جملات را حتی پس از برگزاری انتخابات و درحالی که کشورمان مورد ناجوانمردانه ترین حملات سیاسی و رسانه ای از سوی کشورهای غربی و ازجمله فرانسه بود، با شجاعت تمام تکرار کرد. وی در مصاحبه ای در شهریور ماه 88 می گوید: "آقای احمدی نژاد در کشورهای مختلف علی الخصوص، میان مسلمانان از احترام زیادی برخوردار است و ما هنگامی که به برخی کشورهایی چون مراکش، مصر، کویت و ترکیه رفته ایم، مشاهده کرده ایم که مردم آن کشورها او را دوست دارند و نگاهشان نسبت به ما تغییر کرده و استقبال بهتری از ما صورت می پذیرد که این یک اتفاق خوب است. شخصاً از این که توانستم با ایشان ملاقات داشته باشم و راکتهایم را هدیه کنم، خوشحالم."
ارسلان رضایی -پدر خانم رضایی- هم در توضیح این حرکت دخترش می گوید: "ارغوان این دو راکت را به ملت ایران داد که نماینده شان، احمدی نژاد بود. او این راکتها را به این خاطر به مردم ایران داد که بگوید من با این راکتها مبارزه می کنم و در میدانها می جنگم و الا آقای احمدی نژاد، کسی هست که تمام می شود و می رود اما این راکتهای تنیس برای ملت ایران است."
البته معتمد آریا هم با یک رییس جمهور خیلی عیاق بود و او سید محمد خاتمی –رییس جمهور سابق- بود. نقطه تلاقی این دو با هم جشن های مجله زرد چلچراغ در شب یلدا بود. همان جشنی که خاتمی استارت رفتارهای سریالی خاص و غیرشرعیاش را با بانوان زد. شب یلدای سال 87 بود که خاتمی در این جشن خطاب به خانم مجری –یعنی معتمدآریا- گفت: "شما هنرمندان، به خصوص، شما خانم معتمدآریا، شخصیتهای اخلاقی هستید که متعلق به یک نسل نیستید؛ متعلق به ایران هستید و نه تنها این نسل بلکه نسلهای بعدی به شما احترام می گذارند."
تعبیر خاتمی از "اخلاقی" بودن شخص معتمدآریا و "احترام" نسلها به وی در حالی ابراز می شود که معتمدآریا در همان زمان اصرار داشت که در فستیوالهای مختلف خارجی بدون حجاب اسلامی ظاهر شود. اوج اخلاقمداری(!) معتمدآریا زمانی عیان شد که وی در سال 1384 همزمان با ایام سوگواری امام حسین(ع) در ماه محرم با وضع بسیار زننده ای در جشنواره آلمان ظاهر شد و مشخص کرد که مقصود خاتمی از اخلاقمداری همان اقدامات غیراخلاقی است که اتفاقا خود خاتمی هم در این زمینه دستی بر آتش دارد. البته انصافا خاتمی در این زمینه هیچ گاه به پای وزیر "فرهنگ و ارشاد اسلامی" محبوب خود یعنی مهاجرانی نخواهد رسید.
وضع ظاهری ارغوان رضایی در خارج از کشور مناسبتر از معتمدآریا نبود. البته این عدم تناسب در مقایسه با حجاب متعارف ایرانی و اسلامی مطرح است وگرنه درمقایسه با یک زن تنیسور در قلب اروپا که از بدو تولد در آن محیط رشد کرده، چه ازنظر وضع ظاهری و چه به خصوص از نظر رعایت مسائل اخلاقی، ارغوان رضایی نمره خوبی می گیرد. جالب است که ارغوان بیشتر اوقات سعی می کند در مسابقات، لباس های تیره و پوشیده بپوشد و اتفاقاً به خاطر همین لباس های پوشیده بود که تا مدتها هیچ اسپانسر و حامی مالی برای حمایت اقتصادی و تبلیغاتی از وی پا پیش نمی گذاشت.
ارسلان رضایی در این باره می گوید: "بارها هم ارغوان و هم من گفته ایم که قبل از المپیک پکن درخواست دادیم که ارغوان برای ایران در المپیک، بازی کند اما متاسفانه فدراسیون تنیس گفت نمی شود و گفتند ارغوان از زمانی که به ایران می آید، باید حجابش را رعایت کند که گفتیم این معلوم است و هیچ صحبت و شکی در آن نداشتیم. پس از این گفتند که باید حجابش را در خارج از کشور هم داشته باشد، حال آن که WTA اجازه نمی دهند، تنیسوری حتی با یک تی شرت وارد زمین شود و لباس یا باید یقه دار باشد یا مثل زن هایی که رکابی می پوشند و بدنشان را نشان می دهند، باشد که ارغوان لباس یقه دار می پوشد... اصلاً ارغوان طبق قوانین نمی تواند با لباس کاملاً پوشیده و شلواری که طراحی شده، مسابقه دهد و مثلاً در همین مسابقات مادرید با این لباس راهش نمی دادند..."
رزومه اخلاقی و احترام انگیز(!)معتمد آریا به همین جا ختم نمی شود. وی چند سال پیش در حاشیه کنفرانسی درباره اوضاع اجتماعی ایران که توسط بنیاد پژوهش های ایران در ایالت مریلند آمریکا برگزار شد در مصاحبه با رادیوفردا -وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا، سیا- در اظهاراتی وقیحانه گفت: "در سال های بعد از انقلاب، پیدایش سبک جدیدی در فیلمسازی که با حذف سه عامل سکس، خشونت و شراب همراه بود، عملاً سینمای ایران را از مهمترین وجوه جاذبه در سینما محروم کرد...".علاقه معتمد آریا به یکی از وجوه جاذبه(!) سینما یعنی شراب در حالی است که ارغوان رضایی 23 ساله متولد سنت اتین فرانسه، چند بار در مصاحبه با رسانه های آمریکایی و اروپایی می گوید: "از اینکه یک ایرانی مسلمان هستم به خودم می بالم. مشروبات الکلی نمی نوشم. گوشت خوک نمی خورم و دروغ نمی گویم..."؛ جالب است که پدر ارغوان رضایی -که مربی او نیز می باشد- به علت اعتقادات مذهبی که داشته تا به حال حتی یکی از مسابقات دخترش را مقابل تنیسورهای دیگر تماشا نکرده است. او همیشه با تلفن همراه، از لحظه به لحظه بازی دخترش در زمین با خبر می شود.
معتمدآریا که به برکت فرصتها و امکاناتی که انقلاب و جمهوری اسلامی در اختیار وی قرار داد، به بازیگری، طراز اول در کشور تبدیل شد، سال هاست که اصرار دارد در مصاحبه با رسانه های بیگانه علیه کشور و سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی نظام، مطالب ساختارشکنانه ای ابراز کند و نمکدان بشکند و نشان دهد که "هر کسی لیاقت ایرانی بودن را ندارد" او در مصاحبه با نشریه ایتالیایی ایل مانیفستو، در پاسخ به این سؤال که آیا با سانسور مخالف است، می گوید: "مسلماً! اما من موفق شدم که کلک بزنم. من در گیلانه، نقش مادری را بازی می کنم که پسرش را بغل می کند و می بوسد و لمس می کند. اما این کارها طبق قانون، ممنوع است و هیچ برخورد فیزیکی نباید بین زن و مرد صورت گیرد. اما با این حال اداره سانسور با آن موافقت کرد و درنهایت نتوانستند با آن مخالفت کنند. اگر هنر سینما را آموخته باشی، صاحب یک جور قدرت می شوی."
از آن سو، ارغوان رضایی که چند روز پیش بدون کوچکترین کمکی از سوی ایران به مقام قهرمانی تنیس بانوان جهان دست یافت، در موقعیتهای مختلفی نشان داده که با وجود آن که متولد فرانسه است اما خون ایرانی در رگهای او جاری است و به هیچ وجه مشتاق محو شدن در فرهنگ غربی نیست. او بارها گفته که به مسلمانیت و ایرانی بودن خود افتخار می کند و اصلا "هرکسی لیاقت ایرانی بودن ندارد". او از کودکی گردن آویزی با طرح نقشه ایران را به گردن می بندد و می گوید: "در خانه هرگز به زبان فرانسه، صحبت نمی کنم و فقط به زبان مادریام تکلم می کنم."
ارسلان رضایی در این باره می گوید: "ارغوان، هیچوقت خارجی نبوده و من از خانواده هایی نیستم که بروم خارج و اسم و ملیتم را عوض کنم. خیلی از خانواده ها به محض خروج از ایران اولین کاری که کردند، اسمشان را عوض کردند و دومین کاری که کردند، به بچه هایشان اصلا اجازه ندادند فارسی حرف بزنند. من یک ایرانیام و بچه هایم هم ایرانی هستند و ارغوان برای ایران، بازی می کند."
فرق ارغوان رضایی با معتمد آریا، گلشیفته فراهانی و میترا حجار این است که عزت، اقتدار و سربلندی ایران، تمام آرزوی ارغوان و خانواده اش است درحالی که سقف آرزوهای آن سه نفر دیگر، محو شدن در فرهنگ شرابی و مبتذل هالیوود و کن به قیمت دهن کجی به نظام جمهوری اسلامی ایران و پادویی اربابان سینما است، وگرنه برای ارغوان رضایی کاری نداشت که قیافه اپوزیسیون نظام را به خود بگیرد و مورد احترام و لطف فرانسوی ها و غربی ها قرار بگیرد و دربدرهای بالاترینی به جای اینکه او را هو کنند، هم نوا با بیبیسی و صدای آمریکا برایش هورا بکشند.
پدر ارغوان رضایی در این باره نیز حرف دارد: "من هنوز پاسپورت ایرانی دارم و هیچ وقت تا به حال آمریکا نرفته ام و نخواهم رفت. اینها با انگلیسی های کثیف، دنیا را زیر سلطه خودشان گرفته اند و همه بدبختی مردم از سر انگلیسی ها و آمریکایی هاست. فکر می کنید من افتخار می کنم ارغوان برای فرانسه بازی می کند؟ نه! این باعث خجالت من است. یک روز آرزو می کردم در تیم ملی ایران بازی کنم، امروز دخترم بازی می کند. چگونه بگویم که دخترم یک ایرانی وطن پرست است."
فرق ارغوان با آن سه نفر دیگر این است که معتمدآریا و گلشیفته و میترا با شیفتگی هرچه تمام تر با انجلای سرزمین مادری خود، جلوی دوربین های انواع و اقسام جشنواره ها و فستیوال ها، عریان می شوند و با کمال میل حاضرند که در کنار کارگردانان و بازیگران یهودی و صهیونیست نقش های ضداسلامی و حتی ضد ایرانی را بازی کنند اما ارغوان رضایی با اینکه می داند مسابقات ورزشی زنان مسلمان در سطح بسیار پایینتری نسبت به مسابقات معتبر بین المللی برگزار می شود، مشتاقانه به ایران می شتابد و حجاب اسلامی را رعایت می کند و درمقابل رقبای بسیار ضعیف بازی می کند تا بتواند سهمی هرچند کوچک در اعتلای نام ایران اسلامی داشته باشد.
هرگز ارغوان رضایی را در جمیع جهات به عنوان الگوی دختران ایرانی معرفی نمی کنیم، چرا که همین الان در ایران هستند بانوانی که می توانند الگوی جهانیان باشند؛ امثال سیده زهرا حسینی و مرضیه دباغ و ... هیچ گاه قابل مقایسه با امثال ارغوان رضایی و هلن سپاهی و مرجان کلهر نیستند اما اینها کسانی هستند که انسانیت در آنها مشتعل است و البته که یک تار موی آنان را به "ف م آ" و "گ.ف " و "م ه" و حتی "ف ه" نمی دهیم چون "هر کسی لیاقت ایرانی بودن را ندارد".
راستی معتمدآریا و ارغوان رضایی کاندیداهای اصلح خودشان را خوب شناخته بودند!
کلمات کلیدی:
محمود احمدی نژاد هفته گذشته در جلسه ویژه ای با اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس، ضمن پاسخگوی به برخی انتقادات اعضای این کمیسیون نسبت به اقدامات دولت، گلایه ها و انتقادات مهمی را نسبت به مجلس بیان کرده است.
به گزارش رجانیوز، احمدی نژاد در این جلسه با انتقاد از لاریجانی به دلیل تصدیق اتهام جابجایی یک میلیارد، از کمیسیون اصل 90 نیز به دلیل سکوت در قبال اعاده حیثیت از دولت انتقاد کرده است. در این جلسه که به دعوت کمیسیون برگزار شده و خبرگزاری فارس متن آنرا منتشر کرده است، احمدی نژاد همچنین نسبت به موضوع برداشت از صندوق ذخیره ارزی پاسخ گفته است . گفتنی است گزارش ها از اقناع اعضای کمیسیون در این موارد حکایت دارد. در ادامه بخش های از این جلسه را می خوانید:
سؤال اعضای کمیسیون اصل 90 درباره عدم ابلاغ دو قانون توسط رئیسجمهور
یکی از نکات مورد اشاره اعضای هیئت رئیسه این کمیسیون، عدم اجرای قوانین مصوب مجلس و یا تأخیر در ابلاغ این قوانین برای اجرا بوده است. تأخیر در ابلاغ قانون " 2 میلیارد تومان تسهیلات برای قطار شهری " و نیز "قانون حمایت از تولید مسکن " دو مورد قانون ابلاغ نشده از سوی دولت بوده که هیئت رئیسه کمیسیون اصل 90 آن را ذکر کردهاند و رئیسجمهور نیز پس از ارائه توضیحاتی در خصوص این 2 قانون، تأکید کرده که اگر مورد سومی هم هست بگویید که هیئت رئیسه کمیسیون مورد دیگری را نگفتهاند.
رئیسجمهور در این جلسه و در توضیحات خود برای عدم ابلاغ این دو قانون گفته که بر اساس قوانین بالا دستی و شرایط توافق شده در موضوعات اجرایی، امکان ابلاغ این دو قانون نبوده است و خود مجلس نیز به عنوان مرکز مصوب قانون به این نتیجه رسیده که اشتباه کرده لذا مجلس نیز به دنبال راه اصلاح میگشت.
احمدینژاد گفته که قانون تسهیلات 2 میلیاردی قطار شهری دارای تبعات و خطرات بسیار بسیار نامناسبی بوده و قانون حمایت از تولید مسکن نیز در صورت ابلاغ مشکلات فراوانی را به وجود میآورده است از جمله در قیمت مسکن و زمین اثر میگذاشته و همچنین سوء استفاده در صدور سند زمینهای روستایی را نیز در پی داشته است.
رئیسجمهور در این جلسه تأکید کرده که خود مجلس بدون توجه به قوانین بالا دستی موارد فراوانی از قوانین را به تصویب رسانده که همه آنها با مشکل مواجه است. اگر اشکال نا به جای دولت عدم ابلاغ 2 قانون باشد، مجلس تاکنون بیش از 130 قانون تصویب کرده که مغایر با شرع و قانون اساسی است، این راه ناصواب و نامناسبی است که مجلس بگوید ما قانون خلاف شرع و خلاف قانون اساسی تصویب میکنیم و مجمع تشخیص مصلحت نظام تکلیف آن روشن میکند؛ مگر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مافوق شرع و قانون اساسی است؟ و چرا یک مرکز بالا دستی دیگری فراتر از قانون اساسی و شرع مقدس در کشور تصمیم گیرنده نیست؟ فلسفه وجودی مجمع برای تنگناها و موارد خاص قانونگذاری بود که هماکنون تبدیل به روش جاری شده است.
بر اساس این گزارش، مورد دیگر مطرح شده در این جلسه بحث برداشت نامتوازن دولت از حساب ذخیره ارزی برای تأمین واردات بنزین بوده که رئیسجمهور در این باره نیز گفته دولت به جهت اینکه آثار تورمی و سوء اجتماعی به وجود نیاید برای این موضوع لایحه مجددی را به مجلس ارسال نکرد اما با "هماهنگی کامل "، این برداشت از حساب ذخیره ارزی برای تأمین واردات بنزین صورت گرفت، واردات این بنزین نیز به 2 دلیل عمده از روی ناچاری بوده یکی اینکه دولت بخشی از بنزین را که "بنزین اوکتال " است باید وارد میکرد و دوم اینکه آیا میشود به جایگاههای پمپ بنزین گفته میشد که شما در ماه به عنوان مثال 20 روز بنزین توزیع کنید و 10 روز توزیع نکنید؟ چه بحرانی در کشور ایجاد میشد؟ کسانی که مرتب تذکر میدهند و ادعا میکنند که دولت حق برداشت از حساب ذخیره ارزی را نداشته، به این سؤال پاسخ دهند، آیا میشود به مصرف کننده بنزین نداد؟ ضمن اینکه موضوع برداشت از حساب ذخیره ارزی هم در بودجه 1388 تأمین و در زمان تصویب آن مستهلک شد.
همچنین رئیسجمهور در این جلسه گفته است اصلاً کمیسیون اصل 90 که مسئول رسیدگی به شکایات اشخاص علیه مسئولان است از زمانی که بحث جا به جایی خلاف قانون یک میلیون دلار در آستانه انتخابات دهم ریاستجمهوری مطرح شد و ضربهای را به دولت نهم وارد کرد، بعد از اینکه ثابت شد که این ادعا، اتهام و کذب محض است، چرا کمیسیون اصل 90 در این زمینه احقاق حق نکرد؟
بر پایه این گزارش، رئیسجمهور در این جلسه از علی لاریجانی رئیس مجلس گلایه کرده و گفته بنده به عنوان یک دوست آقای لاریجانی از او توقع نداشتم که او بر موضوع جا به جایی یک میلیارد دلار صحه بگذارد.
احمدینژاد ادامه داده حتی زمانی که این موضوع ثابت شد، دیوان محاسبات کل کشور اتهام را درج نکرد؛ آیا در آنجا حق فرد و حق دولت مطرح نبود؟ چرا کمیسیون اصل 90 به این موضوع رسیدگی نکرد؟ موضوعی طراحی شد و برای تخریب و اتهام زدن به دولت، در اختیار رقیب قرار گرفت، حتی پس از آنکه ثابت شد این اتهام، کذب محض بوده، مدعیان راضی نشدند و کسی حاضر نشد که حق یک مظلوم که مورد تهاجم افراد و افکار قرار گرفت و در رأی 24 میلیونی او اثر گذاشت، احقاق حق کنند.
رئیسجمهور همچنین در این جلسه گفته که بنده آمادگی داشتم هر کسی و در هر محکمهای اگر این موضوع را به اثبات میرساند که ما خلافی مرتکب شدیم، راضی بودم دست و گردن من را قطع میکردند.
احمدینژاد در این جلسه همچنین گفته است که بنده همین الآن نیز به کمیسیون اصل 90 اعلام میکنم برای چندمین بار هم اگر این موضوع یک میلیارد دلار را بررسی کنید و به اندک جا به جایی خلاف قانون در این رابطه رسیدید، حاضرم دست یا گردن من را قطع کنید اما اگر دیدید این اتهام، مظلومانه به من وارد شده، حق من بود که حداقل کذب بودن این اتهام را اعلام کنید اما تا به امروز کسی این موضوع را اعلام نکرده است.
استیضاح و سؤال نمایندگان در مجلس اکثراً در موضوعی که از تریبون اعلام میشود، نیست
احمدینژاد گفته که یکی از گلایههای من این است که بخش عمدهای از وقت مؤثر وزراء گرفتار پاسخگویی به استیضاح و سؤال نمایندگان در مجلس میشود که این سؤالات اکثراً در موضوعی که از تریبون اعلام میشود، نیست. مطالباتی در رابطه با مسئولان حوزه انتخابیه آن نماینده است اما چون به آن مطالبات عمل نمیشود، نماینده گوشهای از مأموریت اجرایی یک وزیر را مورد بهانه قرار داده و سؤال میکند. بحثی نیست، چون قانونی است و نماینده مجلس میتواند سؤال و استیضاح کند اما مایه تعجب است که کمترین لغزش یک مقام اجرایی زیر ذرهبین مراکز نظارتی متعددی از جمله قوه مقننه قرار میگیرد در حالی که اگر صدها برابر بزرگتر، تخلفی از یک نماینده مجلس صورت گیرد هیچ کس حق تعرض به نماینده مجلس را ندارد، آن هم نمایندهای که ممکن است با 6 هزار رأی نمایده شده باشد.
به گفته رئیسجمهوری کسی که با 6 هزار رأی نماینده شده خود را مصون و مبرا و نماینده مردم میداند اما خود این فرد، رئیسجمهور را با بیش از 24 میلیون رأی نماینده ملت نمیداند!؟
بر اساس این گزارش، اعضای هیئت رئیسه کمیسیون اصل 90 نیز در این جلسه پذیرفتند که قانون اساسی نیز طبق تفسیر شورای نگهبان، چنین حقی را به نماینده مجلس نداده که در همه امور دخالت کند و وارد شود، این موضوع را حتی هیئت رئیسه کمیسیون اصل 90 نیز پذیرفتهاند اما باید گفت که این موضوع از تخلفاتی است که مجلس مرتکب میشود و دولت مظلومانه در حال تحمل آن است.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
آقای سید حسن خمینی به کجا چنین شتابان !!
عکس یادگاری جناب حاج سید حسن خمینی باعث شد، وصیت نامه حاج احمد آقا(ره) و توصیه های آن پدر پیر به ایشان را برای بار دیگر مرور کنیم و لابه لای این وصیت نامه چند پرسش هم از محضر وی داشته باشیم.
بخشی از وصیت نامه مرحوم سید احمد خمینی به سید حسن:
«به حسن و برادرانش این توصیه را مینمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آنست و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را میخواهند.هرگز گرفتار تحلیلهای گوناگون نشوند که دشمن در کمین است!»
جناب سید حسن خمینی، آیا نشستن با کسانی که ماه ها بدترین تهمت ها و ظلم ها را به نظام روا داشتند و کمترین توجهی به هشدارها و تاکیدات رهبر انقلاب نشان ندادند،حرکت در خط رهبری است؟ آیا در این محفل عصیان آمیز،طنین تکان دهنده پدر بزرگوارتان را نشنیدید که خیر دنیا و آخرت در حفظ خط ولایت فقیه است؟
«امروز باید در کنار نظاممان پشت سر رهبری قرار بگیریم. رهبر ما شاگرد امام است. هیچکس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورات رهبری عمل کنند.»
آیا نشستن با کسانی که بیشترین بی حرمتی را به ساحت رهبر انقلاب، قانون اساسی و جمهور مردم داشتند، پشت کردن به اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی نیست؟ همراه شدن با وهن کنندگان به رهبر انقلاب آیا پشت کردن به آرمان حضرت امام(ره) نیست؟
«ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت الله خامنهای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست! همانطور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنهای است در خط آمریکاست! من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کردهام که کوچکترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم و اگر شما مردم هم چنین پیمانی را تجدید کنید، مطمئن باشید که ما در تمام زمینهها بر آمریکا پیروز می شویم»
جناب سید حسن خمینی، بند بند این وصیت نامه، راهنمای حکایات امروز ما و شما است. نیازی به توضیح و تفسیر ندارد. آیا کسانی که هتاکان به حضرت امام را خداجو می دانند و از آوای وحش توهین کنندگان به روز عاشورا حمایت می کنند و ماهها با هذیان گویی، بیشترین تهمت ها را روانه نظام کردند، به حکم سفارش پدر پیر و دلسوزتان مستوجب تبری نیست؟
این پرسش ها تنها به این دلیل است که نتوانستیم در جمع میان این عکس، وصیت نامه پدر و والیان بیت حضرت امام، ارتباط منطقی برقرار کنیم.
کلمات کلیدی:
پس از جوسازی رسانه های غربی در موضوع قتل مشکوک ندا آقا سلطان، خبرهای رسیده از اقدامات جدی نهاهای امنیتی برای ارائه مستندات تکمیلی از ساختگی بودن این قتل حکایت دارد.
جهان نوشت؛ طی روزهای آینده وزارت اطلاعات در یک برنامه مستند به تکمیل ابهام زدایی ها از سناریوی ساختگی قتل ندا آقاسلطان پرداخته و اسناد جدیدی از سناریوی غربی ها را منتشر می کند.
مواردی چون فیلمبرداری از دو زاویه متفاوت و همچنین انتشار سریع و بی وقفه فیلم مرگ آقا سلطان از جمله نکاتی است که جعلی و ساختگی بودن قتل آقاسلطان را تایید می کند.کلمات کلیدی:
دیدار مهدی کروبی با خانواده متهمین فتنه سبز |
کلمات کلیدی: