سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشها چهار گونه اند : دانش فقه برای دین، دانش پزشکی برای تن، دانشنحو برای زبان و ستاره شناسی برای شناخت زمان . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
«هنگامی که نامه مرا خواندی ابن هرمه را بر کنار کن و آبرویش را بریز! مبادا در مجازات او غفلت کنی که نزد خدا خوار می شوی و من به زشت ترین صورت تورا برکنار می کنم.»(او مسئول حکومتی بود که دچار فساد مالی شد) دعائم الاسلام ج?

انتخاب احمدی نژاد پیشرفت در راهی است که او پایه گذارش بود یعنی مقابله با اشرافیگریها مقابله با فاصله طبقاتی ها ی شدید مقابله با فساد اقتصادی و فریاد زدن دردی که مدت هاست در گلوی مردم خفه اش کرده اند انتخاب احمدی نژاد یعنی نگذاریم دل رهبرمان را همچون ?سال دوران اصلاحات خون کنند بیایید چشمانمان را خوب باز کنیم و درست ببینیم و درست تشخیص دهیم بیایید فریاد بزنیم انتخاب موسوی و کروبی ها یعنی بازگشت به روند دزد سالاری و خیلی چیزهای دیگر!! بیایید سخنان آقارا خوب بشنویم. بیایید باور کنیم از بین کاندیدها کسی نمی تواند اینچنین برای ما در دنیا افتخار بیافریند نمی تواند اینگونه در برابر ظلم در حق مردم و خوردن بیت المال بایستد! بیایید درست انتخاب کنیم و انتخاب درست و اصلح دکتر احمدی نژاد است و بس.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/5:: 9:25 عصر     |     () نظر

-آقا به خدا خودم دیدم ؛اسم همه  ماها توش بود....خیلی از لیستی که حداد ازش گرفت  ،کامل تره،......توروخدا یه کاری بکنید ،احمدی نژاد همه چی رو می دونه...اگه به دادگاه ومحاکمه بکشه ،من یکی همه رو با خودم می برم!


-خب بابا؛زیاد جوش نزن !،خیالت  را حت باشه!ما تو قوه قضائیه کم آدم نداریم.!...همون لیستی  که می گی یه راست رسیده دست خودمون!؛واسه احمدی نژادم یه برنامه ای چیدیم که نگو و نپرس، عمرش به دور دوم قد نمی ده....یکی ردیف کردیم مثل هلو!،بی سروصدا وچراغ خاموش....


-کی ؟...روحانی ؟....ناطق؟


-نه بابا ..یکی مثل خودت ولی با سابقه گول زنکتر!..یکی که چند سالیه نبوده ،گفتم بچه ها بسازنش !؛ساده لوح و بی....خیلی روش کار کردیم فقط کافیه یه کم تحریک بشه ؛حاضره قیصریه رو به خاطریه دستمال  آتیش بزنه!


-آها فهمیدم ....بابا تو دیگه کی هستی ،اونو چطوری راضی کردی !....راستی آقای گفتگوی تمدنها چی ؟... به نظر می رسه که اونم می خواد بیاد.....


-آره ..ولی اون فقط می یاد که ما کار سازماندهی نیروهامونو کامل کنیم وحریفو گیج کنیم.....راستی تو هم باید بیای!...این جوجه روشنفکرا وطرفدارای خروج از حاکمیتو  دور خودت جمع می کنی ومی زنی به سیم آخر! ....مطالبات مردموباید بترکونی !...50هزارتومن، 100هزارتومن ،نمی دونم ...سهام نفت !..البته کار تو بیشتر بعد از انتخاباته!


-بعد انتخابات؟!....بابا مغز من زیاد کشش نداره !...واضحتر صحبت کن بفهمیم ...با این وضعیت نظرسنجی ها که شانس  ما در حد صفره !....به نظرت بی خیال  شیم بهتر نیست؟...می دونی که من  سر قضیه شهرام جزایری  خیلی تابلو شدم !


-اینقدر "ننه من غریبم بازی" در نیار! ....این انتخابات حکم مرگ وزندگی رو داره ...تو دوست نداری برگردیم به اون دوران طلایی؟،یادته با یه تلفن چه کارایی  می کردیم !....تازه می دونی که قاضی القضات شهر هم داره عوض میشه ؛اگه یکی بیاد که مثل احمدی نژاد دنبال اجرای عدالت و دغدغه های رهبری باشه ، واویلا....باید به جای میز ریاست پشت میز دادگاه وایسیم !


-خب برنامه چیه؟


-برنامه اینه که احمدی نژاد نباشه ؛ چهارساله داریم از دستش خون دل می خوریم بسه دیگه !........گفتیم هرکی هرچی داره بریزه وسط...همه رو دارم هماهنگ می کنم....


-باشه ...فقط بگم که من از ننجونم شنیدم که می گفت این احمدی نژاد غیرقابل پیش بینیه....از مشکلات ،فرصت می سازه واز مصائب ،نعمت...اون می گفت  خدا این عذابو! واسه مجازات کسانی فرستاده که از اعتماد مردم سوءاستفاده کردن ..اون می گفت با احمدی نژاد درگیر نشو چون خدا یارو مددکارشه   .....اون می گفت.....


-این حرفها چیه داری بلغور می کنی  ....تو انگار به حرفهای ننجونت بیشترازحرفهای من اعتماد داری!...مطمئن باش  که دیگه اجازه تکرار این دولت را نخواهم داد!


 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/4:: 8:55 عصر     |     () نظر

"هیچ کس برای ما احمدی نژاد نمی شود "این را تمام کسانی که به نوعی از قضایای اخیر دلخور شدند ودلخوری شان را هم نشان دادند به خوبی می دانند ....داستان احمدی نژاد شبیه عزیزی دوست داشتنی است که گاه گداری هم رفتاری اشتباه دارد ولی وقتی از جمیع جهات  به او  می نگری  می بینی ته قلبت  کسی را برای جایگزینی او نداری! ....احمدی نژاد سخت کوش، پاک دست و مردمی است و به گواهی دوست ودشمن تمام زندگی اش را دراین چهار ساله وقف مردم کرده است ....مقام عظمای ولایت هم امروز با سخنانشان به همه ما یاداور شدند  که نباید از دشمنان حقیقی که دراین انتخابات نقاب از چهره کثیفشان افتاد غافل شویم واین موضوع باعث اختلاف و خدای نکرده بدبینی ما نسبت به خادمان حقیقی ملت شود ...در زمانی که خاتمی وموسوی وکروبی و تمامی کسانی که حاضرند منافع ملت را به پای حرامزداگان غربی قربانی کنند شمشیر ها را  از روبسته اند واز هیچ بی آبرویی دریغ نمی کنند، دوستداران انقلاب باید صفوف خود را منسجم تر کنند وبرای برداشتن گامهای بعدی آماده شوند.....



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/4:: 8:51 عصر     |     () نظر

در این بیانیه نمایندگان مجلس خبرگان اعلام کرده اند آقای هاشمی رفسنجانی باید با صلابت و نشاط بیشتر همانند گذشته پاسدار حریم ولایت باشد.

همچنین در این بیانیه از رییس مجلس خبرگان خواسته اند دراین شرایط حساس، با تدبیر و فراست درکنار رهبری به حل مشکلات ومعضلات کمک کند وتلاش فرصت طلبان را برای آسیب زدن به وحدت ملی ناکام گذارد.

امضا کنندگان این بیانیه از رییس جمهور نیز درخواست کرده اند از تمامی ظرفیت و توانمندی نیروهای متعهد و ولایی و متخصص و انقلابی، در شرایط فعلی استفاده کند.

این گزارش می افزاید افرادی که تاکنون موفق به امضای این بیانیه نشده اند به دلایلی از قبیل سفر ، بیماری و یا در دسترس نبودن موفق به امضای این بیانیه نشده اند.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/4:: 8:47 عصر     |     () نظر

اشک ریختن یک سیاستمدار ارشد در فیلم تبلیغاتی – انتخاباتی مقابل دوربین‌های تلویزیونی و زیر نور پروژکتورهای استودیو در فضای انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، امری بی‌سابقه نیست. آقای خاتمی در انتخابات سال 80 در فیلم تبلیغاتی شان با خواندن شعر «استاده ام چو شمع مترسان زآتشم ...» ، در مقام ریاست جمهوری فعلی و نامزد دور آتی انتخابات ، گریه کردند. آقای قالیباف نیز در بهار 84 در مقام نامزد احتمالی ریاست جمهوری در برنامه صندلی داغ با ذکر خاطره‌ای از شهادت برادرش به هق هق افتاد و به پهنای صورت اشک ریخت. برنامه‌ای که CDآن بعدها از سوی ستاد انتخاباتی آقای قالیباف تکثیر و توزیع میشد.

هر چند گریه سیاستمداران ارشد و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در کشورما بی‌سابقه نیست، اما آنچه گریه‌های آقای غلامحسین کرباسچی را از دو گریه دیگر متمایز می‌کند، «موضوع گریه»‌ ایشان است. آقای خاتمی ظاهرا بخاطر محبت اطرافیان و اصرار آنها بر ماندن در صحنه ونامزدی مجدد در سال1380 به گریه افتادند. آقای قالیباف به یاد شهادت مظلومانه برادرشان به گریه افتادند اما آقای غلامحسین کرباسچی (شهردار اسبق تهران و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی) بخاطر وضعیت زندگی و سختی معیشت فقرا به گریه افتاد.

شاید اگر کسی با سابقه عملکرد آقای کرباسچی در دهه 70 و نیز مانیفست و خط فکری کارگزاران سازندگی آشنا نباشد، گریه کردن ایشان مقابل دوربین و زیر نور پروژکتورها به یاد فشار معیشتی فقرا را چندان کار بدی تلقی نکند و چه بسا کاری پسندیده بشمارد. اما برای قضاوت درباره گریه آقای کرباسچی آن هم به بهانه وضعیت فقرا، طرح سوالاتی از ایشان و اطرافیانشان ضروری است:

1 – در فیلم تبلیغاتی آقای کروبی آقای کرباسچی با لحنی بغض آلود و صورتی خیس از اشک گفتند: «فقر فقط برای حاکمان پسندیده است». این جمله‌ای درست و مبتنی بر سیره ائمه و روایات معصومین علیهم السلام است. اما آیا خود ایشان و اطرافیانشان به این جمله اعتقاد دارند و به آن عمل می‌کنند؟ آیا ایشان مدیر و بازوی اجرایی رییس جمهوری نبودند که بعد از جنگ علنا و رسما از «مانور تجمل» توسط مسوولان دفاع می‌کرد؟ آیا آقای کرباسچی همان شهرداری نبودند که در زمان تصدی شهرداری در ویلایی بزرگ در شمالی‌ترین نقطه تهران (مجاور پارک جمشیدیه) زندگی می‌کرد؟ آیا اشرافیگری مسئولان از زمان صدارت کارگزاران سازندگی باب نشد؟

2 – آیا آقای کرباسچی همان شهرداری نبودند که در ابتدای تصدی این سمت، نسبت به زندگی فقرا در تهران اعتراض داشتند و می‌گفتند خانواده‌های با درآمد کمتر از حدی مشخص ، نباید در تهران زندگی کنند؟

3 – آقای کرباسچی دبیر کل حزبی نیستند که علنا و رسما مشرب لیبرالیسم را پذیرفته است. آیا روزنامه کارگزاران که به مدیریت ایشان منتشر می‌شد، سخنگو و مروج ایده‌ها و سیاستهای لیبرال سرمایه داری نبود. آیا آقای کرباسچی خبر ندارند که بنیادی‌ترین و متمایزترین موضوع در نظام لیبرال سرمایه‌داری، تمرکز بر رشد اقتصادی و بی‌توجهی به عدالت است؟ آیا آقای کرباسچی نمی‌دانند مرام حزبی ایشان از نظر اقتصادی می‌گوید «دولت نباید به فقرا کمک کند چرا که با این کار، مخالف عدالت گام برداشته چون باید مالیات ثروتمندان که کار می کنند و مالیات می دهند را به جیب عده‌ای ضعیف و تن‌پرور بریزد... دولت باید اجازه دهد دست طبیعت بطور عادی نسل ضعفا را محو کند» آیا آقای کرباسچی از این آموزه‌های الگوی فکری حزبشان بی‌اطلاعند؟ آیا آقای کرباسچی اخیرا طرفدار فقرا شده‌اند؟

اشک ریختن دبیرکل کارگزاران سازندگی برای فقرا در یک فیلم تبلیغاتی قاعدتا نمی تواند خواص و اقشار تحصیل کرده را تحت تاثیر قرار دهد ولی اگر آقای کرباسچی با هدف تحت تاثیر قراردادن عوام الناس چنین کاری کرده اند، باید گفت در مکتب ماکیاول –هدف وسیله را توجیه می کند- خوب امتحان پس دادند...

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/4:: 1:28 عصر     |     () نظر

این روزها پر فتنه ترین دوران انقلاب است که تشخیص حق از باطل بصیزتی عمیق می طلبد.مرزبندی ها را منافع تعیین می کنند نه ایدئواوژی ها.امروز  بسان دهه سوم دوران صد ر اسلام  روح اشرافی گری چنان در کالبد خواص انقلاب دمیده شده است که به هیچ وجه تحمل عدالت را ندارند و با شعارهای مردم فریب خود را پرچم حق جلوه می دهند.دوران فته در نهج البلاغه حضرت امیر به کرات مورد اشاره قرار گرفته.در یک سو همسر پیامبر است و در سوی دیگر پسر عموی پیامبر و اصحاب باسابقه جهاد و مبارزه در دوصف رو یاروی حق با کیست و چگونه می توان تشخیص داد سوالی است که در تشریح این دوران از بان پیامبر به عنوان یک پیش گوئی از جانب سلمان و عمار از پیامبر پرسیده می شود و حضرت در پاسخ می گوید در آن دورا ن ببین علی چه می گوید!

امروز همه حضرات خواص از چپ و راست دچار توهم شده اند  توهمی که حتی مصدق را برداشت و بعد هم بنی صدر هوایی شد!

تا جایی که مردم شعار دادند حالا که رهبرت مصدق شده رای ما رو پس بده !

و بنی صدر مجبور شد با چادر زنانه ار کشور فرار کند .امروز هرکس توهم عبور از انقلاب را داشته باشد باید چادر زنانه برای خود سفارش بدهد می خواهد آیت الله باشد یا دکتر یا مهندس!

 

 

 

با علی در بدر بودن شرط نیست

 

ای برادر نهروان در پیش است

+ نوشته شده توسط مسعود در پنجشنبه یکم مرداد 1388

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/3:: 10:42 عصر     |     () نظر

تمنای قدرت چنان دل از طلحه بن عبیدالله ربوده بود که نه پیش رو می دید و نه پشت سر. نه علی(ع) را در سپاه روبرو می دید تا از خود بپرسد من و جنگ با «مدار حق»؟! و نه پشت سر را می کاوید تا از خود بپرسد مروان بن حکم را در اردوگاه ما چه کار؟ و آن که پیش رو نتواند دید، پشت سر را تواند؟!

چه جبهه آشفته ای! که کشندگان خلیفه سوم عثمان و خویشاوندان و وزیران و استانداران وی یکجا جمع شده بودند. آیا معاویه، طلحه الخیر و زبیر سیف الاسلام را جنبانده بود برای پیمان شکستن و رویاروی امیرمؤمنان صف آراستن که برای هر یک نامه ای جداگانه و محرمانه فرستاده بود، که خلیفه تویی اگر بر علی برآشوبی و پیروز شوی؟! یا پیشاپیش، هیجان قدرت و خلجان نافرمانی در جانشان افتاده بود و معاویه از جبهه شام، فقط هیزم در این آتش افکند؟ هرچه بود مسلم اینکه «مروان بن حکم» در این میان واسطه جنباندن و شوراندن این دو صحابه پیامبر علیه امیرمؤمنان شد.

آخر این قصه تلخ از همه عبرت آموزتر است. آنجا که طلحه هزیمت سپاه جمل را دید- و شاید به تردید افتاد- و خواست کناره گیرد از جنگ یا بگریزد. همان هنگام چشم مروان به او افتاد و به خاطر آورد که همین طلحه در کنار کسانی چون زبیر چگونه بر خلیفه سوم شوریدند و با این شورش، بساط برخورداری ویژه از امارت و بیت المال به هم خورد. پس تیری در چله کمان گذاشت و بر جان طلحه نواخت. طلحه دانست که این تیر از اردوگاه خود وی بر پیکرش نشسته است. غلامش او را به خرابه ای کشاند. ماجرای 8-7ماه گذشته در همان حال نزار و احتضار، به سرعت برق و باد از مقابل چشمان طلحه گذشت. شهوت و سودای قدرت حالا فرونشسته و عقل وی دوباره به کار افتاده بود. چه دیر هنگام! یک جمله بیش نگفت «خون هیچ مرد بزرگی مثل خون من هدر نرفت» و چنین سر آمد عمر مردی که در احد در کنار پیامبر جانانه جنگیده و زخم برداشته اما اینک به فریبی از معاویه دل خوش داشته بود که اگر پیروز شوی، خلیفه تویی!

طلحه و زبیر و هم اردوگاه شدن با کسانی چون مروان بن حکم، سعیدبن عاص، مغیره بن اخنس، عبدالرحمن بن عوام؟!... نفاق و عداوت در خاندان مروان میراثی بود که برای یکدیگر به یادگار می گذاشتند. حکم بن ابی العاص پدر مروان از دشمنان لجوج و استهزاکنندگان رسول خدا(ص) بود و مطرود آن حضرت واقع شد. مروان و پدرش حکم به دستور پیامبر اکرم(ص) از مدینه تبعید شدند و به خاطر سوابق منفی، شفاعت عثمان درباره آنها چه نزد رسول خدا(ص) و چه نزد ابوبکر و عمر پذیرفته نشد. اما خلیفه سوم، مروان را به دامادی خویش درآورد و وزارت و دبیری به وی سپرد.

پس از شکست اصحاب جمل، مروان به اسارت درآمد. امیرمؤمنان به شفاعت حسنین علیهما السلام، مروان را آزاد کرد. اصحاب پرسیدند یا علی! آیا با تو بیعت می کند؟ امام پاسخ داد «مگر پس از کشته شدن عثمان بیعت نکرد؟ مرا به بیعت او نیازی نیست. دست او دست یهودی است، اگر با دست خود بیعت کند، در نهان بیعت را می شکند. بدانید که او حکومت کوتاه مدتی خواهد داشت مانند فرصتی که سگی با زبان، بینی خود را بلیسد. او پدر 4حاکم است و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی خواهند داشت.» (خطبه 37 نهج البلاغه)

چه شد که چنین کسی پس از رانده شدن از سوی پیامبر(ص) از عمق حکومت سردرآورد و میراث دار قدرت و بیت المال شد؟ او چگونه صاحب منصبان و استانداران بد نام معزول در روزگار حکومت علی علیه السلام را گرد هم آورد؟ مروان در چه فرآیندی توانست طلحه و زبیر را تحریک کند و پشت سر آنها برای معارضه با حکومت عدل علوی پنهان شود؟ او چگونه خود را در بارگاه معاویه بالا کشید تا بالاخره توانست مروانیان را جای امویان خلیفه- سلطان- امت اسلامی کند؟ این «دست یهودیه» چگونه توانست آشوبی چنان برپا کند؟

چرا راه دور برویم؟ از همین روز و روزگار خود بپرسیم که چگونه زخم فتنه سرباز کرد و رجالی را در کام خویش کشید؟ و چرا تا این زخم می خواهد به هم بیاید و بهبود یابد، دیگر بار تازه می شود؟ اگر قرار باشد یک بررسی ضداطلاعاتی درباره حوادث پرفراز و نشیب این چند سال و ماه اخیر داشته باشیم، چه قضاوتی باید بکنیم؟ ما دستگاه ضداطلاعاتی قوی داریم و اگر به یافته های آن پایبند باشیم، این فتنه ها و رخنه ها آسیب شناسی شده است. فتنه هایی از این دست، یک روند است در تاریخ. قاعده و قانون و فرمول دارد. با نگاه فلسفه تاریخی، می توان آن قواعد را شناخت. اگر خلاصه کنیم همان است که علی بن ابیطالب علیه السلام پس از هزیمت سپاه شتر سرخ مو فرمود. پیش از آن که شورش شود، دل هایی از جای جنبیده و بی ثبات شده بود. ابتدا قلب هایی دچار آشفتگی و آشوب شده بودند. فرمود «ربط جنان لم یفارقه الخفقان. بر جای و استوار باد دلی که یاد خدا و پروای او از آن قلب جدا نشده باشد». آفریدگار جان و جهان آنجا که خواست مردان دوری گزیده از سلطنت دقیانوس و برخورداری حرام آلود را بستاید، فرمود: «آنها جوانمردانی بودند که به خدا ایمان آوردند و ما بر هدایت آنها افزودیم. و ربطنا علی قلوبهم اذ قاموا. و قلب های آنها را استوار کردیم زمانی که قیام کردند و گفتند پروردگار ما پروردگار آسمان و زمین است. غیر از او خدای دیگری را نمی خوانیم.» (آیات 31 و 41 سوره کهف).

برجا و استوار ماندن قلب یا از جا جنبیدن آن. مقتدای مؤمنان در کنار کشتگان فتنه جمل فرمود «ناشنوا و سنگین باد گوشی که نصیحت و صدای بلند را نشنود و چگونه صدای آهسته را بشنود آن که فریاد بلند او را کر ساخته است. استوار باد قلبی که یاد و پروای خدا هرگز از آن جدا نشده است. همواره منتظر پیامدهای خیانت شما بودم وآ ثار فریب خوردگی را در سیمای شما دریافته بودم. لباس دین شما را از من می پوشاند اما صدق باطنم، پنهان شما را بر من می نمایاند» (خطبه 4 نهج البلاغه). بزرگ مردی که می فرمود «علی را با نعمتی که فناپذیرد و لذتی که نپاید چه کار؟! به خدا پناه می بریم از به خواب رفتن و خفتن عقل و زشتی لغزش ها، و از او یاری می جوییم» (خطبه 224)، فقط او می توانست مانند طبیبی حاذق درباره روشنایی و بینایی قلب سخن بگوید که «خداوند منزه و بلندمرتبه، ذکر و یاد خویش را صیقل دهنده و جلابخش قلب ها قرار داد تا پس از سنگینی گوش بشنوند و پس از نابینایی ببینند وپس از عناد و نافرمانی اطاعت کنند» (خطبه 222 نهج البلاغه). و همو عقل و خرد را ستود و انواع آن را بازگفت آنجا که در توصیف آل پیامبر(ص) فرمود «آنها نه با حق مخالفت می ورزند و نه در آن اختلاف می کنند... در دین تعقل ورزیدند و اندیشیدند، عقل فرا گرفتن و رعایت کردن نه عقل شنیدن و روایت کردن، که راویان علم بسیارند و راعیان و مراعات کنندگان آن اندک». (خطبه 239 نهج البلاغه)

جهان زلزله خیز است و جان ما زلزله خیزتر. مگر در ماجرای خوف انگیز هجوم احزاب به مدینه، خدا نفرمود «هنا لک ابتلی المومنون و زلزلوا زلزالا شدیداً. آنجا مومنان همه آزمایش شدند و تکان سختی خوردند» تا آنجا که گروهی گفتند خدا و رسولش به ما دروغ گفتند و شماری دیگر، شروع به رعب افکنی و بحران نمایی و خالی کردن دل مسلمانان کردند که «ای اهل یثرب برگردید، اینجا دیگر جای ایستادن شما نیست.» و مگر عبدالله بن ابی سردسته منافقین پس از ناکامی سپاه اسلام در جنگ احد، مسلمانان را سرزنش نکرد که چرا خود را به کشتن می دهید، اگر محمد ]ص[ پیامبر خدا بود، یاران او گرفتار قتل و اسارت نمی شدند. مگر آیه نازل نشد «آیا گمان می برید وارد بهشت می شوید در حالی که سرنوشت پیشینیان بر شما نیاید؟ سختی و زیان آنان را فرا گرفت و تکان خوردند تا آنجا که پیامبر(ص) و کسانی که به همراه او ایمان آورده بودند گفتند نصرت خدا کی می رسد. بدانید که یاری خدا نزدیک است» (آیه 214 سوره بقره)

دگرگونی و زلزله، قانون تکوینی خداست. یک به یک تکان سختی خواهیم خورد، بی تردید. باید معلوم شود کدام دل و جان ضدزلزله است و برقرار می ماند و پایه های کدام قلب را غارتیان، سست کرده اند. می شود همین روزها به عیان دید رجال پرآوازه ای را که چه آسان از جای می جنبند و چونان برگی جدا افتاده از درخت بازیچه هوا می شوند، معلق میان زمین و آسمان. پا بر زمین بفشار مرد! تو ریشه داری تو مال این دیاری. تو را به مروان ها چه کار؟

انتخابات بهانه است، دولت احمدی نژاد هم. «سید علی» خار چشم است و نظام مقتدر جمهوری اسلامی هم. مقتدای ما و ملت و نظام اسلامی به تبعیت از او، پروژه قرن جدید آمریکایی و خاورمیانه جدید را به تلی از خاکستر بدل کردند و ابهت ابرقدرت قرن را قدرتمندانه به چالش گرفتند. این کم گناهی نیست در نگاه فراعنه ای که دنیا را زیر پنجه خویش می یافتند اما ناگهان رویای بزرگشان به کابوسی واقعی بدل شد. دشمن ما آنانند و ما نیز منزجر از آنان. بی عقلی و خرد آشفتگی است اگر کسی در این میان، جبهه دشمن و دوست را گم کند و به خیال خود در درون جبهه های خودی پاپیچ ملت و حاکمیت شود. البته به صبر و سعه صدر ماموریم در این معرکه. اما خطاست کسی یا کسانی خیال کنند نظام و مردم در برابر خط خطا و خیانت فقط صبوری می کنند یا احیانا باج می دهند. از اینجا به بعد را نمی توانند پیش بینی کنند و چه بسا خطری کرده باشند پرهزینه و ناسنجیده. جبهه بزرگ انقلاب اگر تا اینجا در برابر فتنه انگیزان بردباری کرده و شکیبایی ورزیده، نه از سر ضعف و انفعال یا خوف که صرفا به اعتبار متابعت از مقتدای عزیزتر از جان بوده است. خطاست گمان کنند اینجا کوفه و علی تنهاست. نه، اگر قرار باشد کسانی از اردوگاه انقلاب بیرون بروند، سر به شورش بگذارند و نصیحت در آنها اثر نکند، ملت بزرگ ایران و مردان پاکباخته و بی تعلق آن پای مولا و مقتدای خویش ایستاده اند. صبر را حدی است و اگر فتنه گران کار به گردن کشی کشاندند، با همه تلخی ابا نداریم از پی کردن شتر فتنه که خداوند فرمود «الفتنه اکبر من القتل».

اینجاست که ساعتی اندیشه و تعقل از 70 سال عبادت برتر می شود. خداوندا به تو پناه می بریم از خفتن عقل و زشتی لغزش هایی که زیبا می نماید. و از تو یاری می جوییم ای دگرگون کننده قلب ها و دیده ها!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/3:: 10:33 عصر     |     () نظر
 کلیپ توهین نماینده مجلس حامی موسوی به ترکها

بعد از اهانت سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران به حضرت زهرا سلام الله علیها و هموطنان ترک زبان اینبار نیز شما را به دیدن و دانلود کلیپی از فیلم مصطفی کواکبیان نماینده سمنان و از نمایندگان اصلاح طلب و منافق (هم نشین پاتوقی محمد رضا تابش، نماینده خیلی شریف شهرستان اردکان ) در اهانت به هموطنان آذری زبان جلب می کنیم.

این هم کلیپی از جک گفتن کواکبیان و توهین به مردم آذری زبان ...

به علت جلوگیری از شائبه ی تخریب قبل از انتخابات این کلیپ را منتشر نکردم.

??? کیلوبایت

شادی روح شهدا صلوات



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/3:: 9:13 عصر     |     () نظر


سحرنیوز نوشت:

» تحریم های اعلام شده توسط ستاد موسوی(طنز)



1- ازاین پس همه ایرانیان(یعنی طرفداران آقای موسوی) تنها از اسکناس هزارتومانی (اونم چون سبزه) استفاده خواهند کرد، البته پس از تغئیرات ذیل:

الف- به جای عدد 10000 ریال عدد13000000 ثبت شود.

ب- به جای عکس امام ، عکس میرحسین درحالی که درفکرآزادی هست ثبت شود.

ج- درآن طرف اسکناس عکس مهدی کروبی درحالی که درحال فتح قله دماوند هست.

ودردست دست خطی ازامام دارد ثبت شود.

د- به جای شماره سریال اسکناس شماره شناسنامه محمدخاتمی درج شود.

ه- ودرپایان به جای امضای وزیراقتصاد وبه منظورتائیدنهائی واطمینان ازتقلبی نبودن آن امضای شهرام جزایری ثبت شود.

2- به منظوراعتراض به نتیجه انتخابات طرفداران آقای موسوی از تاریخ 31 مرداد الی 30 شهریور را روزه دارخواهندبود.

3- ازاین پس همه روزه از ساعت 8 صبح تا 10 شب طرفداران آقای موسوی اطراف میدان آزادی و انقلاب به پیاده روی آرام و اعتراض آمیز میپردازند.

4- عدم سفر به شهرهائی که در آنجا آقای موسوی نفر اول نشده است.

5- ازاین پس شبکه های سیما توسط حامیان آقای موسوی تحریم شده و به جای شبکه های سیما شبکه های ذیل معرفی میگردد:

الف- به جای شبکه اول: شبکه مجاهد
ب- به جای شبکه دوم: شبکه اکشن
ج- به جای شبکه سوم: شبکه تپش
د- به جای شبکه چهارم: شبکه انیمال
ه- به جای شبکه پنجم: شبکه فاکس نیوز
و- به جای شبکه خبر: بی بی سی فارسی

تحریم های بعدی به تدریج اعلام خواهد شد....

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/3:: 9:11 عصر     |     () نظر


موافقت رییس جمهور با استعفای مشائی

 به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری، محمود احمدی‌نژاد در پاسخ به نامه رحیم مشایی با کناره گیری وی از معاونت اولی رییس جمهور موافقت کرد.
متن نامه به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند جناب آقای مهندس رحیم مشایی
با تقدیر فراوان از بزرگواری و پذیرش مسوولیت معاونت اولی که علی رغم میل شخصی جنابعالی و با اصرار اینجانب انجام شد مجددا تاکید می نمایم که شما را انسانی خود ساخته، مومن و دلباخته حضرت ولی عصر(عج) و با تعهدی عمیق و آگاهانه به خط نورانی ولایت و مبانی جدی اسلامی و خدمتگزاری توانمند و صدیق به ملت الهی و عزیز ایران می شناسم.
طی یک هفته اخیر نیز امیدوار بودم که با رفع برخی تبلیغات منفی فشارها و جوسازیهای بعضی رسانه ها و جریانهای سیاسی دولت بتواند از خدمات شما در جایگاه معاون اولی برخوردار بماند.
با پذیرش کناره گیری شما از مسوولیت مذکور مطمئن هستم همواره در خدمت ملت و انقلاب اسلامی خواهید بود .
از خدای متعالی برای حضرتعالی موفقیت و عزت روز افزون مسالت دارم.
محمود احمدی نژاد
رییس جمهوری اسلامی ایران
        


» محسن رضائی : همکاری با دولت ابدا


به گزارش شبکه ایران، محسن رضایی نفر سوم انتخابات ریاست‌جمهوری دهم که حتی در بازشماری 10 درصد از آرای صندوق‌های رای‌گیری نتوانست در آرای حدود 700 هزاری خود تغییری ایجاد کند، فاصله قابل توجهی از تکاپوی چند ماهه خود گرفته است.
او پس از آنکه در پیگیری اعتراض انتخاباتی‌اش به بن‌بست خورد، تنها به چند سخنرانی کوتاه بسنده کرده است.
در همین حال و همزمان با آغاز تغییرات در کابینه دولت احمدی‌نژاد، برخی منابع خبری احتمال حضور رضایی در کابینه دولت‌دهم را مطرح کردند که از سوی مقامات دولت تایید نشد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم که در بحبوحه تلاشش برای کسب آرای مردم، مدعی شده بود حضور احمدی‌نژاد در راس دولت کشور را به سمت پرتگاه می‌برد، امروز به فارس گفت: فعلا قصد انجام هیچ کار اجرایی را ندارم.
رضایی پس از آنکه همکاری خود را با دولت دهم رد کرد، گفت: هیچ بحثی بین ما و دولت در این خصوص نیست و این مباحث شایعاتی است که مطرح می‌کنند.
اظهارات دبیر مجمع تشخیص در حالی است که فعالان سیاسی پیش از این و با استناد به رفتار مخالفان دولت‌نهم در دوران چهار ساله، همکاری رضایی و همفکرانش را با دولت منتفی دانسته بودند.
به اعتقاد آنان تفکر رضایی به ایده‌های هاشمی رفسنجانی نزدیک است و از آنجا که هاشمی در انتخابات اخیر برای شکست احمدی‌نژاد تلاش گسترده‌ای انجام داد، نه تنها همکاری رضایی و دیگر حامیان رئیس مجمع تشخیص با دولت منتفی است که حتی موج قویتری از مخالفت‌ها با احمدی‌نژاد در راه است.
گفتنی است رضایی در اولین کنفرانس انتخاباتی خود که در اواسط اردیبهشت‌ماه در خبرگزاری فارس برگزار شد، اعلام کرده بود، در صورت پیروزی در انتخابات از محمود احمدی‌نژاد در یکی از وزارتخانه‌ها استفاده خواهد کرد.
البته این موضع‌گیری از سوی ناظران سیاسی به تلاش دبیر مجمع تشخیص برای کسب آرای اصولگرایان و حامیان احمدی‌نژاد تعبیر شد که به شکست انجامید.




» تلاش برای مدیر کردن یک قاتل
علی رغم حساسیت هایی که برای انتخاب مدیران به خصوص در مناطق مرزی وجود دارد دستهایی در کار است تا یک قاتل را به عنوان نماینده دولت در یکی از شهرهای مرزی منصوب کنند.

به گزارش جهان، این فرد که در یک درگیری اقدام به کشتن یک فرد آن هم به طرز فجیعی کرده است به دلیل حمایت شدن از سوی یکی از نمایندگان مجلس و نیز چند تن از مقامات سابق محلی در حال طی مراحل قانونی برای در اختیار گرفتن پستی حساس در یکی از شهرهای مرزی غرب کشور است.

این در حالی است که خبر آماده شدن وی برای انتصاب به این پست حساس موجی از اعتراض و ناآرامی را در شهر پدید آورده و مشخص نیست که مسئولان استان که وی را برای تصدی این پست معرفی و گزینش کرده اند چگونه کارنامه پربار وی در کشتن یک فرد و ایجاد ناآرامی در شهر را نادیده گرفته اند.




» کاش به اعتصاب غذا ادامه دهند!
کیهان در گفت و شنود خود نوشت:
گفت: رادیو فردا متعلق به سازمان سیا، با آب وتاب از اعتصاب غذای سه روزه گروههای ضدانقلاب در حمایت از موسوی و خاتمی در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک خبر داده است.
گفتم: «جایی که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد»؟!
گفت: ایول، وقتی آمریکا و اروپا از مقابله با اسلام عاجز شده اند و هیچ غلطی نمی توانند بکنند، از این چندتا پیاده نظام مفلوک چه کاری ساخته است.
گفتم: حالا این اعتصاب کننده ها چه کسانی هستند؟!
گفت: از سروش گرفته تا گوگوش.
گفتم: باید تشویقشون کرد که به اعتصاب غذای خود تا آخر ادامه بدهند!
گفت: مرد حسابی! اعلام کرده اند که اعتصاب غذای آنها سه روزه است و تازه یک خبرنگار آمریکایی هم خبر داده که یواشکی ساندویچ و آب میوه می خورند.
گفتم: شخص شارلاتانی برای گدایی از مردم خودش را به مردن زده و یک پتو روی خود کشیده بود و شریک شارلاتان او با ننه من غریبی برای کفن و دفن او پول جمع می کرد ناگهان یکی از عابرین پتو را از روی او کشید و همه دیدند که زنده است و دارد نخود و کشمش می خورد، و یارو که دید بدجوری خیط کاشته به جمعیت گفت؛ آخه آنقدر نمرده ام که یک مشت نخود کشمش هم نتوانم بخورم!




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/3:: 9:10 عصر     |     () نظر
<   <<   16   17   18   19   20      >