حمید رسایی
نگاهی نو به نامه ها، بیانیه ها و دیدارهای سیاسی یک شخصیت سیاسی
دیدگاه ها و رفتارهای سیاسی هاشمی رفسنجانی در ماهها و روزهای اخیر سبب شده تا این شخصیت کهنه کار سیاسی مجددا در کانون توجه افکار عمومی قرار گیرد. هاشمی را نمی توان یک رجل سیاسی ساده و بدون عمق دانست، هاشمی از جمله بازیگران سیاسی در سه دهه بعد از انقلاب اسلامی است که معمولا مهرههای شطرنج را با تأمل جابجا می کند و شاید همین ویژگی است که نمی گذارد تا دیگر بازیگران سیاست نیز به راحتی از کنار مواضع و دیدگاههای هاشمی بگذرند. با این همه نمی توان و نباید در حق هاشمی ظلم کرد و او را آنچه نیست، معرفی کرد.
برای تحلیل شخصیت هاشمی رفسنجانی به ناچار باید فعالیتهای او را به مقاطع زمانی مختلف تقسیم کنیم و نباید همه مقاطع زمانی او را با یک چوب برانیم. با این فرض اگر بخواهیم منصفانه درباره وی قضاوت کنیم باید بگوییم هاشمی یعنی «هاشمی در سال های مبارزه قبل از انقلاب، هاشمی در دوره انقلاب و شورای انقلاب، هاشمی در دوره دفاع مقدس، هاشمی در مجلس شورای اسلامی ، هاشمی در دولت سازندگی چهار ساله اول، هاشمی در دولت سازندگی چهار ساله دوم، هاشمی در دوره دوم خرداد و حاکمیت اصلاح طلبان، هاشمی در انتخابات مجلس ششم، هاشمی و تاثیرگذاری فرزندانش بر وی، هاشمی در انتخابات نهم ریاست جمهوری، هاشمی در برخورد با دولت نهم، هاشمی در پشت صحنه رقابت های انتخابات دهم، هاشمی در روزهای فتنه و کودتای پس از انتخابات دهم، هاشمی و مواضع ماهها و روزهای اخیر».
هاشمی رفسنجانی در طول هر یک از این دوره ها خدمات و اشتباهاتی داشته است، مانند تمام شخصیت های متنفذ دیگر؛ با این تفاوت که هرچه از دوره نخست زندگی سیاسی هاشمی دور می شویم، به همان اندازه از ویژگی های انقلابی و آنچه از هاشمی می پسندیدیم فاصله می گیریم تا جایی که می رسیم به هاشمی در مقاطع پایانی و امروزی اش که سوگمندانه در بسیاری از مواقع، موضعگیری هاشمی، دشمنان انقلاب را به طمع می اندازد!
روشن است که هیچ یک از دلسوزان انقلاب چنین وضعیتی را نمی پسندند اما چه کنیم وقتی رجل با سابقه و سیاستمداری، خود اصرار به چنین وضعیتی دارد!؟ با این حساب معلوم نیست چرا برخی شخصیتهای سیاسی اصرار دارند که هاشمی را غیر از آنچه هست نشان دهند، دائما اصرار دارند هاشمی را از برخی ویژگی هایی که او خود به آنها اصرار دارد، تبرئه و فضایلی را برای وی برشمرند که هاشمی امروز یا آن ویژگیها را فضیلت نمی داند و یا تعریفی دیگر از مصادیق این فضائل دارد. هاشمی را باید آنگونه که خود اصرار دارد، دید؛ نه آنگونه که ما دوست داریم، باشد. بنابر این همانطور که نباید نسبت به برخی خدمات او غفلت کرد، نباید برخی ادعاهای کذب مانند آنچه اصلاح طلبان در دوره انتخابات مجلس ششم نثارش کردند، به وی نسبت داد، همچنین نباید نسبت به برخی از اشتباههای بزرگ او نیز توجیه و تفسیرهایی خلاف واقع ارائه داد.
صریحتر می گویم، در حال حاضر هاشمی بر مواضعی اصرار دارد که ما چاره ای نداریم الا این که او را با این مواضع تعریف کنیم، هاشمی همچنان به محتوای نامه بدون سلام و والسلام خطاب به رهبر انقلاب اصرار دارد و به همین دلیل چندین بار از محتوای آن که در حقیقت جرقه انقلاب مخملی بود، دفاع کرده؛ هاشمی همچنان به آخرین خطبه نماز جمعه اش می بالد و چندین بار در جمله ای متناقض اعلام کرده که رهبری را فصل الخطاب می داند ولی خطبه های خودش را راه حل برون رفت از بحرانهای خود ایجاد کرده می داند! هاشمی هنوز هم مایه امید فتنه گران است؛ چطور نیست؟ وقتی خانواده زندانیان جریان کودتای مخملی فقط هاشمی را تکیه گاه خود می دانند، با او ملاقات می کنند و راه حل می طلبند، 16 افسر سیاسی کودتای نرم از زندان فقط برای هاشمی نامه می نویسند و نظام را متهم می کنند، خاتمی و موسوی و کروبی برای مشورت در خصوص برنامه های خود به ملاقات او می روند و هاشمی نیز با روی باز آنها را در آغوش می گیرد، حزب منحله مشارکت و سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب فقط هاشمی را محرم اسرار خود می دانند، کدیور از حلقه لندن وقتی می خواهد برای به سخره کشیدن مهمترین اصل به یادگار مانده از امام نامه بنویسد، تنها هاشمی را خطاب قرار می دهد و هاشمی هم در برابر این نامه سکوت می کند، فرزندان هاشمی بویژه مهدی و فائزه نقش کلیدی در کودتای مورد حمایت غرب داشتند و هاشمی نه تنها در برابر تحرکات آنها سکوت کرد که تا امروز دست از حمایت آنها برنداشته، هاشمی همین الان هم در دیدارهایش، در بیانیه هایش، در سخنرانی هایش، در سایت رسمی ای که منتسب به اوست، اصرار دارد که در برابر ساختارشکنی فتنه گران سکوت کند و در هر فرصتی که می تواند از ماهیت جریان فتنه دفاع کند. باز هم صریحتر می گویم هاشمی اصرار دارد که خود را مدیر جریانی بداند که همه ما آن را فتنه بعد از انتخابات می نامیم، فتنه ای که مورد حمایت غرب است، چرا برخی در حق او ظلم می کنند و می خواهند هاشمی را از این ویژگی تبرئه کنند، وقتی او خود اصرار به آن دارد؟!
کلمات کلیدی:
دلت راخانه من کن،مصفاکردنش بامن/ به من درددل افشاکن،مداواکردنش با من/اگرگم کرده ای دل،کلیداستجابت را/بیایک لحظه بامن باش،پیداکردنش بامن/بیفشان قطره ی اشکی،که من هستم خریدارش/بیاورقطره ای اخلاص،دریا کردنش بامن/اگردرهابه رویت بسته شد، دل برنکن بازآ/دراین خانه دقل الباب کن،واکردنش بامن/به من گوحاجت خودرا ،اجابت می کنم آنی/طلب کن آنچه می خواهی،مهیاکردنش بامن/بیاقبل از وقوع مرگ،روشن کن حسابت را/
بیاور نیک وبدرا،جمع ومنهاکردنش بامن/چو خوردی روزی امروزمن را،شکرنعمت کن/ غم فردامخور،تامین فرداکردنش بامن/ به قرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان/بخوان این آیه را،تفسیرومعنا کردنش بامن/اگرعمری گنه کردی،مشو نومیدازرحمت/توتوبه نامه رابنویس،امضا کردنش با من < classid="CLSID:6BF52A52-394A-11d3-B153-00C04F79FAA6" height="45" type="application/x-mplayer2" standby="صبر کنید...">
کلمات کلیدی:
{با مروری گذرا در سایت هایی که به دفاع از انحرافات برخی از اعضای خانواده ی "هاشمی رفسنجانی" می پردازند چه سایتهای زرد و چه پایگاههای ضد انقلاب می توان به وفور بازتاب رفتار های دشمن شاد کن فرزندان و خانواده ی "هاشمی رفسنجانی" را که توسط مزدوران و وامدارانشان در عرصه ی جنگ نرم استفاده میشود مشاهده کرد . در ابتدای این مبحث به خلاصه ای بیوگرافیک از مختصر مشخصات هویتی اعضای اعلام شده ی خانواده ی او اشاراتی خواهم نمود تا مخاطب علاقمند در جمع بندی مطالب دچار سردرگمی روابط دو خاندان "اکبرهاشمی رفسنجانی" و "عفت مرعشی" نگردد:}
کلمات کلیدی:
هاشمی رفسنجانی؛
سهل انگاری در مبانی نظری ؛ دوگانگی در میدانهای عمل
طرح بحثی در بررسی روش شناسی مدیریّت نظام سلطه در
به انحراف کشاندن نظری و سپس عملی دولتمردان جمهوری اسلامی
از راهبردهای ترسیمی ولایت فقیه
کلیدپرسش بحث : چرا و چگونه گروههای برآمده از استقلال طلبی و استکبارستیزی توده های عزّتمدار مردم کشورمان در عرصه ی اجرایی استدراجاً به چرخش 180 درجه ای مواضع دچار می شوند؟
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: