![]() |
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
میرحسین موسوی اونجور که مردم فکر می کردند، چندین حالت برای رفتنش از این دنیا می شد در نظر گرفت، از این جهت می گم آنطور که مردم فکر می کردند که به هر حال ملت بر این باور بودند که میرحسین نخست وزیر مکتبی بوده، در دوره جنگ خدمت کرده و از این جور مسایل، اما دیگه همه می دونند که موسوی از اولش هم انحراف داشته که بسیار پیرامون آن سخن رانده شده.
با این حال ما هم همان فرض قبلی را در نظر می گیریم که موسوی انسان خوبی بوده، با این حال اگر موسوی در هر دوره ای از زندگیش جان به جان آفرین تسلیم می کرد چه وضعیتی پیش می آمد؟
?- اگر موسوی پیش از انقلاب قبل از آنی که موسوی شود از دنیا می رفت این شانس را داشت که در قطعه افراد معمولی در بهشت زهرا یا قبرستان شهر خودشان دفن شود که نشد.
?- اگر موسوی در جریان انقلاب در کارهای انقلابی شهید می شد، یا زمانی که نخست وزیر بود در یکی از سفرهای معدودش به جبهه به شهادت می رسید این شانس را داشت که در قطعه شهدا دفنش کنند و از برکات شهادت بهره ای ببرد و نزد پروردگار روزی بخورد، که نشد. (موسوی نه تنها شهید نشد بلکه وسایل شهادت برخی خدمت گزاران نظام از جمله شهید آیت را فراهم کرد)
?- اگر موسوی بعد از پایان دوره نخست وزیری اش و بعد از جنگ یعنی زمانی که عرصه سیاست را واگذار کرده بود و به کارهای هنری می پرداخت از دنیا می رفت، این شانس را داشت که در قطعه هنرمندان دفنش کنند و یادی از خودش بجای بگذارد، که نشد. (هرچند با وجود این نقاشی ها که نمونه ی آن را در زیر می بینید بعید می دانستم که معاونت هنری وزارت ارشاد اسلامی جواز دفن موسوی را در قطعه هنرمندان صادر کند)
?- اگر موسوی هم اکنون به رحمت خدا برود این شانس را دارد که در قطعه منافقین دفن شود.
?- اگر موسوی در آینده از دنیا برود احتمال دارد که وی را در قبرستان ملی آبراهام لینکولن واقع در شهرستان الوود ایلینویز آمریکا دفن کنند.
اینی هم که این آقایان دست و پا می زنند که موسوی برگردد، اشکالی ندارد اما بعد از آنکه مجازات شد، آن موقع ما هم امیدواریم که این بنده خدا توبه کرده باشه و زمانی هم که از دنیا رفت بتونه در قطعه افراد معمولی دفن بشه. انشاءالله
از همه اینها بگذریم فکر می کنید سرنوشت معاویه زمان به کدامین خاک خواهد کشید؟
"اللهم جعل عواقب امورنا خیرا"
کلمات کلیدی:
مهندس از اینجا رانده، از آنجا مانده: دیدی زن، چه چیزی یعنی چه خاکی بر سرم شد؟
خانم مهندس: چی بگم!
مهندس: بگو « یک یا حسین تا میرحسین بره پیش صدام حسین».
خانم مهندس: وا! این چه حرفیه که می زنی؟
مهندس: اصلاً همون نقاشی می کردم بهتر بود؛ آخه بگو تو رو سننه به اینگلاب مخملین؟
خانم مهندس: حالا عیبی یخ!
مهندس: اون طوری می مردم، لااقل منو تو چیز یعنی تو قطعه هنرمندان دفن می کردند. الان بمیرم حکما ملت منو تو قطعه منافقین دفن می کنن.
خانم مهندس: تقصیر «ممد تمدن» بود؛ خودشو کشید کنار، همه کاسه کوزه ها سرتو شکست.
مهندس: حالا باید چی کار کنم؟
خانم مهندس: یک بیانیه بده به مناسبت سیزده بدر.
مهندس: ولمون کن بابا، فقط به مناسبت «ولنتاین» بیانیه ندادم!
خانم مهندس: رسانه های آن طرفی می گویند؛ ما باید از مهندس عبور کنیم.
مهندس: اینقدر که از ما عبور کردن، از پل خواجو عبور نکردن!
خانم مهندس: بگیر، موبایلت داره زنگ می خوره.
مهندس: ببین کیه.
خانم مهندس: شماره «ممد تمدن» افتاده.
مهندس: بگو رفته دست به آب!
خانم مهندس: یعنی دروغ بگم؟
مهندس: این همه دروغ گفتیم، اینم روش.
خانم مهندس: بفرمایید.
ممد تمدن: من موبایل مهندس رو گرفتم؟
خانم مهندس: شرمنده، ایشون دست شون به چیز بنده.
ممد تمدن: یعنی باز داره می کشه؟
خانم مهندس: از دست شما می کشه، بسته!
ممد تمدن: حالا می شه گوشی رو بدین به خودشون؟
خانم مهندس: چند لحظه گوشی...(می خواد با خودت صحبت کنه)
مهندس: بگو، چیه؟
ممد تمدن: ای ناقلا، چی کار داشتی می کردی؟
مهندس: داشتم نقاشی می کشیدم.
ممد تمدن: نقاشی خوبه، چیز دیگه ای نکشی!!
مهندس: چنانکه از منابع موثق شنیدم، کشیدی کنار. فکر می کردم جا بزنی.
ممد تمدن: ولی من هنوز سبزم.
مهندس: قهوه ای ام باشی، دیگه هیچ فرقی نمی کنه. چه خبر از اون یکی؟
ممد تمدن: کی؟
مهندس: شیخ دیگه.
ممد تمدن: اتفاقاً پیش منه الان.
مهندس: گوشی رو بده، بهش.
ممد تمدن: بیا مهندس باهات کار داره.
شیخ: به شما که عرض کنم؛ برای روز چهارشنبه سوری چند تا مسیر اعلام کردم، مردم بیان راهپیمایی.
مهندس: چه مسیرهایی؟
شیخ: مسیر شماره یک؛ خیابان ترقه، کوچه فشفشه، روی آتش.
مسیر شماره دو؛ مسجد ضرار، بزرگراه اکلیل سرنج، بن بست تجاوز، روی آتش.
مسیر شماره سه؛ خیابان نارنجک دستی، کوچه عبدالمالک ریغو، میدان قرص اکس، روی آتش.
مسیر شماره چهار؛ روی آتش، توی آتش، زردی من از تو، چیز تو از من.
مسیر شماره پنج؛...(الو؟الو؟)
شیخ: به شما که عرض کنم؛ مهندس قطع کرد!!
کلمات کلیدی:
هادی غفاری در سفری مشکوک
به گزارش خبرنگار رجانیوز هادی غفاری
سفر مشکوک هادی غفاری به زاهدان و دیدار وی با بعضی از چهره های تندرو و سلفی سیستان و بلوچستان در حالی اتفاق می افتد که چندی قبل در انبار مسجد الهادی تهران که او امامت جماعت آنرا بر عهده دارد، تعداد 57 قبضه سلاح کمری، 98 قبضه کلاشینکف و مقدار زیادی فشنگ کشف شد.
همچنین از منزل خادم این مسجد، یک قبضه سلاح یوزی، دو قبضه سلاح کمری، یک قبضه کلاشینکف ، یک قبضه ژ3 و یک قبضه قناسه و 7 عدد خشاب کشف شده بود.
در حالیکه سیستان و بلوچستان با وجود دستگیری سرکرده گروهک جندالله هفته وحدت را با شادمانی بی نظیری پشت سر گذاشته است سفر هادی غفاری به این استان و دیدار و رایزنی های سیاسی وی با چهره های تندرو سلفی در سیستان و بلوچستان آنهم همزمان با دستگیری عبدالمالک، ابهامات جدی را حول این سفر به وجود آورده است.
چندی
کلمات کلیدی:
خواننده :میرحسین موسوی
نوازنده:محمد خاتمی
ما بی شماریم
اثر حماسی ارکست سمفونیک جنبش سبز
وطن فروش
با صدای میرحسین موسوی
پول کثیف من
خواننده :مهدی کروبی
آهنگساز :شهرام جزایری
سبز رنگ نفاقه
خواننده :میرحسین موسوی
ندای فتنه
اثر استاد فتنه گر میرحسین موسوی
کلمات کلیدی: