¤ نویسنده: حسن رضا عباسی
کلمات کلیدی:
تعدادی از نمایندگان شاکی میرحسین موسوی به زودی با دادستان تهران جهت پیگیری شکایت خود، دیدار و گفتگو میکنند.
به گزارش فارس، پس از آنکه صبح دیروز عباس جعفری دولت آبادی در جمع خبرنگاران از ارسال شکایت بیش از 100 نماینده از موسوی به دادسرای تهرن خبر داد، شماری از نمایندگان شاکی میرحسین موسوی نامزد ناکام انتخابات ریاست جمهوری دهم قرار است از طرف بیش از 100 نماینده شکایت کننده از موسوی با وی که ریاست دادستانی عمومی و انقلاب تهران را عهدهدار است دیدار و گفتگو کنند.
بر این اساس، پیگیری مجدانه از دادستانی تهران برای بررسی شکایت بیش از 100 نماینده از موسوی موضوع این دیدار، خواهد بود.
گفتنی است، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و از شاکیان موسوی در اواخر بهمن ماه با حضور در جمع خبرنگاران پارلمانی از تنظیم و ارائه شکایت از موسوی از سوی 100 نماینده مجلس به دادستان کل کشور به دلیل بیانیهها و اقدامات وی که منجر به وارد شدن لطمات و صدمات جبران ناپذیری به آبروی نظام اسلامی، مردم و نیز اموال عمومی شده است خبر داد. پس از اعلام این خبر حجتالاسلام محسنی اژهای دادستان کل کشور در گفتگویی شکایت 100 نماینده از موسوی را تایید کرد.
شایان ذکر است، ضمن آنکه اخیرا تعداد نمایندگان شکایت کننده از موسوی به 144 نفر افزایش پیدا کرده است، فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی مستندات تصویری شکایت نمایندگان از موسوی را در قالب سه حلقه CD در بین نمایندگان توزیع کرده است.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
راههای متنوع و بسیاری برای پیدا کردن یک رای، در صورت گم شدن آن وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره میکنم:
1- بدیهیترین و سادهترین راه، رای ندادن است! بله! کسی که رای نداده است، نگران گم شدن رای هم نیست.
2- چاپ آگهی مژدگانی در مطبوعات، به شخص یا گروهی که رای شما را پیدا کند.
3- روش سریالهای ایرانی! مراجعه به کلانتریها، بیمارستانها و در نهایت پزشکی قانونی برای پیدا کردن رای گم شده.
4- برگ رای خود را به یک تکه نخ ببندید و قرقره را در دست خود نگه دارید تا هر وقت لازم شد با دنبال کردن نخ، به رای خود رسیده و آن را پیدا کنید.
5- نوشتن کلمات و عبارات دیگری روی برگ رای مانند:
الف: نوشتن نام و نام خانوادگی خود بجای نام و نام خانوادگی کاندیدای مورد نظر روی برگ رای! با این روش، هر فردی میتواند برگه رای خود را از میان میلیونها برگ رای پیدا کند. نوشتن نام کاندیدای مورد نظر، روی برگ رای هم پیشکش!
ب: اگر میخواهید زحمت پیدا کردن برگ رای را به خود ندهید، میتوانید کنار نام و نام خانوادگی خود که روی برگ رای مینویسید، عباراتی مانند !@×÷? و یا ##@÷× را خطاب به یکی از مسوولان شمارش آرا بنویسید تا خود او شخصاً به همراه برگ رای بیاید و شما را پیدا کند و باقی ماجرا. برای سهولت و تسریع هرچه بیشتر در کار، آدرس، کدپستی و تلفنتان را هم ذکر کنید.
ج: نوشتن مقادیری دعا و نفرین و حدیث جعلی در برگ رای. مانند نوشتههایی که ابتدای بسیاری از کتب ادعیه، در مساجد و اماکن زیارتی توسط پیرزنها نوشته میشود. برای نمونه یکی از آنها را ذکر میکنم:
6- اغتشاش، آشوب، تخریب اموال و اماکن عمومی، هوچهگیری، آتش زدن اتوبوس، سطل آشغال و قس علی هذا.
تحقیقات و بررسیهای علمی نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین آتش زدن سطل آشغال و پیدا شدن رایهای مفقوده موجود است. برفرض
کمترین تخلفات در زمینه انتخابات در کشورهایی صورت میگیرد که کمترین سطل زباله را دارند.
7- و بالاخره آخرین، بدترین و غیرممکنترین روش که با هیچ منطقی جور در نمیآید، پیگیری از مراجع قانونی و مرتبط میباشد.
کلمات کلیدی:
مرثیه ای برای کردان
خبر مثل همیشه کوتاه و غم انگیز بود
اول این حدیث را از امام باقر(ع) بخوانید:
«نزدیکترین وضعی که بنده به کفر دارد این است که با مردی برادر دینی باشد و لغزش ها و خطاهای او را شماره کند.»
حال که خواندید اگر جرات دارید عواقب ریختن آبروی مومنی را در جستجو گر گوگل سرچ کنید!
سخنم با کسانی است که به این روز فکر نکردندو ... .
یکی از روستا های ساری فرزندی را پرورش داد تا روزی معیاری باشد برای سنجش مومن بودن ما و توپ بی زبانی گردد در زمین مجلس و دولت برای نشان دادن قدرت خویش!
کردان خطایی کرده بود که در مقابل آن همه خدماتش به انقلاب و ملت اصلا دیده نمی شد ولی مگر آن همه خدمات می توانست در مقابل غریزه شهرت طلبی امثال مطهری و توکلی قد علم کند؟!
کردان از آن جهت بیشتر مظلوم واقع شد که دوستان دیروزش امثال لاریجانی به پشتیبانی از توپخانه بی انصافی و آبروکش عده ای قدرت طلب پرداختند. و مظلوم تر آنکه در هیچ رسانه ای به دفاع از خود نپرداخت.
آقای کردن!
آسوده بخواب تا قدم زنی های مطهری در خیابان شریعتی به تاخیر نیفتد.
بگذار توکلی «الف» اش را به «ف» فوت تو مزین نماید.
آقای کردان !
ما را هم ببخش که قول می دهیم پیامک های روزهای بیکاری مان را که هرکدام تیری بر آبروی تو بود پاک کنیم!
مارا ببخش که تا جانت نستاندیم آرام نگرفتیم
اینک آسوده بخواب که به اندازه چندین و چند قاتل مجازات شدی و...
کاش بودی و می دیدی سایتهای خبری که لحظه به لحظه به دنبال گرفتن عکسی از تو برای ریختن آبرویی بیشتر له له می زدند چه غم انگیز خبر رفتنت را مخابره کرده اند!.
کاش بودی و می دیدی که غم از خبر جهان و رجا نیز می بارد.
آقای کردان!
باز تیتر اول شده ای ، نه نه نگران نباش این بار ماجرای ریختن آبرویی در کار نیست همه از تو تمجید می کنند خدماتت را می شمارند ! ولی باز چه غم انگیز است که همچنان سکوت کرده ای!
آقای کردان قلمها از تو می نویسند ولی نگفته هویداست چه جگرهایی که از جفای کرده در حق تو نمی سوزند.
حال تو رفتی وما ماندیم با درد وجدان که مگر مجال آرام شدن می دهد.
آقای کردان!
خدایت رحمت کند
کلمات کلیدی:
"متاسفانه به نظر میرسد ایشان دچار فراموشی شدهاند زیرا حقایق و واقعیت آنچه که در دو دولت ایشان بر رسانهها و مطبوعات گذشته غیر از آن چیزی است که در این مصاحبه شرح گردیده است."
به گزارش شبکه ایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که همانند هفتههای آغازین آشوبهای پس از انتخابات، در روزهای گذشته نیز سکوت پیشه کرده بود، دیروز یکشنبه میزبان جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران بود.
هاشمی رفسنجانی در دیدار میهمانان هفته گذشته رئیس بنیاد باران، نقد اجتماعی و سیاسی را مبنای حیات نظام اسلامی خواند.
او گفت که "بهترین و صالحترین کسانی که میتوانند در عرصه نقد وارد شوند، دانشجویان و دانشگاهیان هستند و بدین لحاظ مسئولین باید با سعهصدر بیشتر عرصه را برای بیان ضعفها و نارسائیها هموار و به نقدهای منصفانه توجه کنند."
اما تاکید بر "حیاتبخش بودن نقد اجتماعی و سیاسی" در حالی از قول هاشمی رفسنجانی بر پیشانی رسانهها نشسته که او در یکی از مصاحبههای جنجالی خود در سال 83 نیز، همین موضوع را، البته با غلظتی بیشتر، مطرح ساخته است.
*تمجید از نحوه تعامل دولت سازندگی با رسانهها
رئیس مجمع تشخیص که در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در سال 83 با خبرگزاری ایسنا مصاحبه میکرد، ضمن تمجید از خدمات خود و دولتش، پیرامون نحوه تعامل دولت سازندگی با رسانهها گفت که "ما مشکل عمدهای با رسانهها نداشتیم. انتقادات را تحمل میکردیم و گاهی جواب میدادیم. البته رسانهها هم خیلی ماجراجویی نمیکردند. شما باید خوب بدانید چند روزنامهای که در زمان من شکل گرفتند، مادر جنبش رسانهای شدند."
هاشمی رفسنجانی همچنین تاکید کرد که "چندین مجله در زمان دولت من شکل گرفتند و این ناشی از فضای آزادی بود که دولت ایجاد کرده بود و هیچ وقت از طرف من به آنها تعرض نمیشد."
* متاسفانه به نظر میرسد هاشمی دچار فراموشی شده است
گذشت ساعاتی از انتشار این مصاحبه کافی بود تا شورای سردبیری روزنامه "جهان اسلام"، یکی از دو روزنامه منتقد در دولت هاشمی، دست به کار شوند و سخنان او را تکذیب و ابراز تاسف کنند.
جهان اسلام که فعالیت خود را از سال 1369 به مدیر مسئولی هادی خامنهای و به عنوان یک روزنامه منتقد دولت سازندگی آغاز کرده بود، پس از حدود چهار سال و با دستور مقامات دولت هاشمی، عمر کوتاهش به پایان رسید.
شاید به همین دلیل بود که شورای سردبیری روزنامه "جهان اسلام" مصاحبه هاشمی با ایسنا را این گونه جواب داد: "متاسفانه به نظر میرسد ایشان دچار فراموشی شدهاند زیرا حقایق و واقعیت آنچه که در دو دولت ایشان بر رسانهها و مطبوعات گذشته غیر از آن چیزی است که در این مصاحبه شرح گردیده است."
در ادامه توضیحات شورای سردبیری این روزنامه آمده است: "طی آن سالها که ممانعت از فعالیت سیاسی دانشجویان و دور ساختن دانشگاهها از هرگونه جنب و جوش سیاسی به دغدغه برخی افراد و جریانات سیاسی مبدیل شده بود، روزنامه «جهان اسلام» به تنها تریبون جنبش دانشجویی تبدیل گردید."
اما آنچنان که مسئولان این روزنامه از سرگذشت خود نقل کردند، درست ده سال پیش از تمجید هاشمی از برخورد خود با رسانهها، از فعالیت رسانه ای بازماندند.
این روزنامه که به گفته مسئولانش "تنها تریبون جنبش دانشجویی" بود، در حالی با دستور مقامات دولت سازندگی از فعالیت بازماند که رئیس مجمع تشخیص در موضعی متفاوت، دانشجویان و دانشگاهیان را بهترین و صالحترین کسانی دانسته که میتوانند در عرصه نقد وارد شوند، پس باید با سعهصدر بیشتر عرصه را برای بیان ضعفها و نارسائیها هموار کرد.
مفهوم این موضوع را البته، شاید بتوان در جملات پایانی اعتراض شورای سردبیری روزنامه جهان اسلام فهمید: "تاسف زمانی مضاعف میگردید که بسیاری از رسانهها بر اثر فضای سنگینی که حاکم بود حاضر نمیشدند مراتب اعتراض و انتقاد دستاندرکاران روزنامه جهان اسلام را حتی به شکل خبری منعکس سازند."
کلمات کلیدی:
خبر: خبرگزاری ایرنا به نقل از روابط عمومی دادستانی عمومی و انقلاب تهران نامه آقای مهدی هاشمی از آقازادگان به نام و جاودان کشور را منتشر کرد که در آن "عباس جعفری" دادستان تهران تلویحا متهم به بی قانونی، بی عقلی، بی منطقی، بی اخلاقی و البته بی اطلاعی شده است.
تنها جرم آقای دادستان هم این بوده است که در پاسخ به سوال یک خبرنگار پا را بیشتر از گلیم خود دراز کرده و گفته "در جلسات دادگاه برخی از متهمان، مطالبی را به آقای مهدی هاشمی نسبت داده اند. او باید برگردد و از خود دفاع کند".
چند سوال:
1-میزان نفوذ جناب آقای مهدی هاشمی که یک مشت مردم پابرهنه وفادار به انقلاب اسلامی در انتظار رسیدگی به اتهامات او هستند، تا چه حد است که بدون واهمه فریاد خود را بر سر دادستان که یک مقام مسئول قضایی بلند می کند؟
2- باز هم میزان نفوذ این آقازاده محترم چقدر است که روابط عمومی دادستانی عمومی و انقلاب تهران خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران را مجبور می کند که نامه اینچنینی مهدی هاشمی را منتشر نماید؟
3- واقعا به چه حقی دادستان تهران که متولی رسیدگی به پرونده اغتشاشات اخیر تهران است از جناب مهدی هاشمی که نامش بارها توسط متهمان بر زبان رانده شده این درخواست را مطرح کرده تا از سفر چند ماهه و مارکوپولویی خود (ببخشید) ماموریت مهم و حیاتی دانشگاه آزاد به کشورهایی همچون انگلیس، امارات و ...را پایان دهد و برای دفاع از خود و رفع سوء تفاهمات که یک مشت رسانه مریض، دروغ پراکن و معلوم الحال به آن دامن زده اند، توضیحاتی را ارائه دهد؟
4- اصلا به دادستان تهران چه مربوط که به اتهامات این آقازاده خدوم، جانباز، مرتفع کننده چند نیاز مهم کشور در دوران سازندگی، سر و کار داشته با زندان های رژیم پهلوی و صاحب خدمات فراوان دیگر که قابل احصاء نیست، به دادگاه فراخوانده و در خصوص موارد اتهامی توضیح بخواهد؟
5- مگر بخش کوچکی از جوانان کوچه و بازار که اغفال شده و به خیابان ها ریخته و احیانا چند شیشه شکسته و سطل آشغالی آتش زده اند مرده اند که امثال آقای مهدی هاشمی به محیط دادگاه کشانده و محاکمه شوند؟
6- و سوال آخر اینکه گیریم مردم یک مطالبه ای از دستگاه قضایی در خصوص رسیدگی به پرونده این آقازاده به همراه سران اصلی آشوب داشته باشند، چه ربطی به دادستانی دارد تا با چشم پوشی از خدمات جناب مهدی هاشمی و صد البته پدر بزرگوارشان، بچه بازی درآورده و به حرف مردم گوش دهد؟
لازم به ذکر است به کسانی که این سوالات را پاسخ دهند از طرف جناب آقای جاسبی و دانشگاه آزاد هزینه سفر به دور دنیا در 80 روز اعطا می شود.
کلمات کلیدی:
سید
به گزارش رجانیوز، پیکر بی جان سید مرتضی هاشمی و همسرش شب گذشته در حالی در منزل شخصیشان پیدا شد، که سر از بدن آنها جدا شده بود. با این حال هنوز از عاملان و انگیزههای این جنایت فجیع اطلاعی در دست نیست.
سید
مأموران آگاهی و قاضی کشیک با حضور در محل به بررسی صحنه و کشف احتمالی سرنخهایی برای شناخت عاملان این قتل مشکوک و وحشیانه پرداختند.
سید
این در حالی است که برخی خبرگزاری ها، به اشتباه
در 30 اردیبهشت سال جاری، گفتوگویی از سید روح الله هاشمی،
تکمیلی
هنرمند بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده به فارس
وی گفت: تا این لحظه فرضیه سرقت به عنوان انگیزه قتل جایگاهی در این پرونده ندارد.
بر اساس آخرین بررسیها و شواهد موجود زمان وقوع قتل ساعت 11 تا 12 شب پنجشنبه گذشته تخمین زده شده است.
همچنین در همین رابطه سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از دستگیری یک مظنون به قتل در جنایت هولناک غرب تهران خبر داد.
فخرالدین جعفرزاده گفت: هماکنون یک نفر مظنون در این پرونده بازداشت شده و تحقیقات برای روشن شدن زوایای این پرونده در حال انجام است.
وی افزود: برخی رسانههای بیگانه اعلام کرده اند یک نوزاد نیز در صحنه قتل حضور داشته که توسط قاتل یا قاتلان ربوده شده است اما این موضوع صحت ندارد چرا که این زوج تازه ازدواج کرده بودند و فرزندی نداشتند.
جعفرزاده در ادامه خاطرنشان کرد: فرضیه سرقت در این پرونده مردود است و به نظر میرسد قتل با انگیزه انتقامگیری و یا مرتبط با مبادلات اقتصادی باشد.
شب گذشته جسد سید مرتضی هاشمی 30 ساله به همراه همسرش آتنا 26 ساله در حالی که به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند در منزل مسکونیشان کشف شد.
کلمات کلیدی:
اما اگر من به جای علی لاریجانی، احمد توکلی، علی مطهری و دیگرانی بودم که رگ عدالتخواهی ام تنها یکبار و آن هم همزمان با وزارت علی کردان باد کرده بود، امروز به حساب کردان های دیگر می رسیدم. برای اینکه سیاسی کاری نشود هم نه از رحیمی و نه از میرحسین موسوی، از هیچ کدام شروع نمی کردم. از اصل و اساس ماجرا، کارخانه مدرک سازی، دانشگاه آزاد آغاز می کردم.
کردان هزینه مدرک جعلی اش را نداد. هزینه عضویت در دولت احمدی نژاد را داد. چرا که اگر معیار، مبارزه با جعل مدرک و دکترای افتخاری و ... بود سید محمد خاتمی، مرتضی حاجی، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، محمد رضا رحیمی و دیگرانی بودند که در صدر جدول باشند اما رگ عدالتخواهی سایت الف زمانی گل می کند که کردان وزیر کشور دولت احمدی نژاد باشد، علی مطهری وقتی زبان باز می کند که علی کردان منسوب به احمدی نژاد باشد، علی لاریجانی هم اصلا فراموش می کند که پیشنهاد وزیر شدن کردان را به رییس جمهور خودش داده است.
اما وقتی رییس جمهور در ابتدای کار دولت نهم به سراغ دانشگاه آزاد رفت تا ریشه دکترسازی را منهدم کند ??? نماینده اصولگرای! مجلس با حمایت و امضا از دانشگاه آزاد نشان دادند جاسبی پشتوانه ای قوی تر از آنچه تصور شود در اختیار دارد.
کردان رفت، تا شاید جاسبی، مطهری، لاریجانی، توکلی و ... هم کمی به رفتن فکر کنند!
* * *
دوستان تازه نفس در بسیج دنشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی بهتر از همیشه مشغول به فعالیت هستند. آخرین فعالیت های برادران عزیز را پیگیری کنید:
?. اکران مستند ایران سبز با حضور وحید جلیلی در روز سه شنبه
?. نمایشگاه 12 روزه عکس و کاریکاتور
?. عرضه نرم افزار جامع ??? روز با وزارت خارجه اسراییل
کلمات کلیدی:
کارآمدی، گام آخر در مهار فتنه سبز
آنچه در مراسم روز قدس و 13 آبان ماه گذشته به وقوع پیوست، از پایان کار فتنه سبزی حکایت داشت که بر آن بود تا با ایجاد آشوبهای زنجیرهای اهداف غیرقانونی خود را دنبال کند و بارکج کودتای مخملی را به سر منزل مقصود برساند. عدم همراهی ملت با این جریان منحرف، که با افزایش هوشیاری و بصیرت ملت و آشکار شدن اغراض ناسالم سران فتنه سبز حاصل شد، بدانجا منجر گردید که راهپیمایی دهها هزار نفره 25 خرداد حامیان موسوی به گروههای متفرق چند ده نفره هوادران فتنه سبز در روز سیزدهم آبانماه تقلیل یافت.
اما تلاشهای وسیع و شبانه روزی رسانههای فتنه سبز و حامیان خارجی آنها چون بی.بی.سی و VOA، شبهات و ابهاماتی را برای افکار عمومی ایجاد کرده است تا بتواند عظمت حماسه 22 خرداد را برای ملت کم رنگ نماید و دولت برآمده از حضور باشکوه 40 میلیونی ملت را به دولتی ضعیف و مستاصل مبدل سازد. با زوال تحرکات خیابانی فتنه سبز، مرحله نهایی مهار کودتای مخملی که "اعتماد سازی" و "بازگرداندن آرامش ذهنی به آسیب دیدگان تهاجم رسانهای کودتاگران" است، در صدر برنامه های نظام و نیروهای انقلاب باید قرار گیرد. در این بین دولت دهم که با حضور 85 درصدی ملت به قدرت رسیده است، بیشترین نقش را برعهده خواهد داشت.
تلاش برای ارائه پاسخهای قانع کننده به سوالات و ابهامات شایع شده توسط رسانه کودتاگران، یکی از راهکارهای اساسی دولت در مسیر اعتمادسازی است. اما بنظر میرسد آنچه میتواند از روش مذکور در جلب اعتماد مردم نیز موثرتر و راهگشاتر باشد، افزایش کارآمدی دولت دهم است. امروز یکی از مولفه های اساسی آنچه در علوم سیاسی "مقبولیت" خوانده میشود، "کارآمدی" است. دولتها با افزایش کارآمدی بر محبوبیت و مقبولیت خویش میافزایند و بدین وسیله با تقویت پشتوانه مردمی و همراهی افکار عمومی، راه را برای پیشبرد برنامههای توسعه هموار میسازند.
در نگاهی فراتر کارآمدی را میتوان یکی از مولفه های اصلی در مشروعیت بخشی به نظام مردم سالار دینی دانست، به نحوی که "دولت ناکارآمد" حتی با بحران مشروعیت و اعتبار مواجه خواهد بود. این نکته مهم پیش از این در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. معظم له در باب نسبت بین کارآمدی و مشروعیت میفرمایند: «مشروعیت همهی ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کارآییها و کارآمدی مسؤولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت. اینکه ما در قانون اساسی برای رهبر، رئیسجمهور، نمایندهی مجلس و برای وزیر شرایطی قائل شدهایم و با این شرایط گفتهایم این وظیفه را میتواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیتِ برعهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتی است که قانون و ملت به ما عطا میکند.» (31/6/83)
با توجه به تاثیر مهم کارآمدی بر اعتماد سازی است که "سناریوی ناکارآمد جلوه دادن دولت دهم" به اولویت جدید فتنهگران بعد از ناامیدی از ایجاد آشوب و کشاندن هواداران به خیابانها، مبدل گردیده است. آنها نگران دولتی هستند که همینک به رای 5/24 میلیونی مردم مستظهر است و با این پشتوانه میتواند کارهای بزرگ خود را در خدمت رسانی به ملت و ایجاد عدالت، به ثمر رساند. موفقیت دولت در تحقق برنامهها، آخرین سنگر کودتاگران را فتح خواهد کرد و فتنه سبز را برای همیشه تاریخ به زباله دان فرو خواهد برد و از سویی دیگر انقلاب اسلامی را یک گام دیگر به تحقق اهداف خود نزدیک خواهد نمود.
کلمات کلیدی: