آیت الله محمدی ری شهری دیروز در مراسم حج تمتع سخنانی را ایراد کردند ..سخنانش جالب و به حق بود اما تاریخ مصرفش متاسفانه گذشته بود ..
ایشان گفتند :
مطلبی که با منتقدین دارم خصوصا یاران امام؛ افرادی که در کنار امام بوده اند این است که هیچ کس مدعی عصمت نیست. اشتباه وتخلف وجود دارد و هیچ کس منکر نیست ولی مسئله مهم این است که بصیرت هم می خواهد که راه اصلاح اشتباهات چیست ؟ چگونه می شود مشکلات را حل کرد؟ آیا واقعا بین خود وخدا؛ ایا واقعا راه تصحیح اشتباهات همصدا شدن با کسانی است که خون به دل امام کردند و امام از دست انها از خدا تقاضای مرگ کرد؟
آیا راه تصحیح اشتباه این است که دوستان امام در کنار دشمنان امام حرفهایشان نوشته شود و(حرف آنان) از حلقوم دشمنان امام زده شود؟ آیا راه تصحیح اشتباه این است که دوستان انقلاب در کنار دشمنان انقلاب قرار گیرند؟
میخواهم بگویم آقای ری شهری ! : شما دیر بسخن آمدی ..زمانی که سران فتنه با کمک بیگانگان نظام اسلامی و رهبر عزیز را مورد بدترین حملات قرار داده بودند شما کجا بودید ؟ چرا سکوت کرده بودید ؟
خیلی از علمای دیگه و شماها محافظه کارانه عمل کردید و در اون زمان که نیاز به حمایت از رهبری عزیز بود خیلی از شماها سکوت اختیار کردید و حرف نزدید ..در آن زمان بجز چند نفر انگشت شمار بقیه علما سکوت کردند و جرات ابراز عقیده و گفتن سخن حق را نداشتند ..
زمانی که افرادی چون هاشمی رفسنجانی و خاتمی و صانعی و ...خیلیهای دیگه به رهبری عزیز حمله می کردند و با نوشتن نامه ها و بیانیه ها دل رهبری عزیز را جریحه دار کردند شماها کجا قایم شده بودید ؟ ازترس تخریب شخصیتتان سکوت پیشه کردید و رهبری را تنها گذاشته بودید ؟..حالا از فتنه و بصیرت حرف میزنید ؟
یعنی شما هم در فتنه چشم بصیرتتان کور شده بود ؟امثال شما و جوادی آملی و ....و...خیلیهای دیگه که برای دلسوزان نظام نیروهای ارزشی بشمار میرفتید واقعا داشتن بصیرت و شناخت دوست و دشمن اینقدر سخت بود ؟.....تازه بعد از چند ماه که فتنه ها خوابید و مردم منافقین سبز را نابود کردند تازه یادت اومد چه اتفاقی افتاده و برای سران فتنه دعا کنند ؟
از آنانی که دل امام را خون کردند حرف میزنی اما خودت و امثال خودتان زمانی که خون بدل رهبری عزیزمان میکردند روزه سکوت گرفته بودید ..گفتی سعی میکنی در مسائل سیاسی دخالت نکنی ..با عرض معذرت باید بگویم خیلی بیجا میکنی که البان داری اظهار نظر میکنی ..
واقعا برای امثال شماها متاسفم و منم برای شماها دعا میکنم که در میدان کارزار با عملتان وفاداریتان را به نظام و رهبری نشان دهید نه ? ماه بعد انتخابات و از بین رفتن فتنه ها ..
کلمات کلیدی:
چقدر مولا خامنه ای دقیق و جامع عطر گل نرگس می پراکنند! ایشان از سویی فریاد أین عمار" شان جانسوزی می کند، از سویی غصه "ریزشها و رویشها" یشان جگرسوزی میکند، و از سویی علی علیه السلام برای قاتل خود دلسوزی می کند!
از سویی نگران تبیین نشدن مطالبات گفتمانی است و از سویی نگران تعطیل شدن حمایت اجرایی مردم از مسوولین نظام است، چه به احتضار برنده گفتمان انقلاب باشند و چه احیاگر آن!
از سویی فرمان تبیین فتنه و فتنه گرانش بوی تمنا دارد و از سویی خطاب پرهیز از توهین و تخریب و کینه توزی و تفرقه افکنی شان، طعم عتاب می پراکند! راستی! رفتار تحسین برانگیز آیت الله خامنه ای در تبیین بنی صدر را به خاطر بیاوریم!
و چه زیبا تداعی غیر معصومانه ای است از جامع اضداد بودن امیر المومنین علیه السلام! سر سوزنی از "حقیقت" کوتا ه نمی آید و به قول خودشان جان ناقابلی دارند... و از سویی سرسوزنی از درک "واقیعیت" و نظام اجرایی جامعه غافل نیست و بر افراط در حق افراد، یا لحاظ نشدن واقعیات جامعه، عتاب می کند.
آنچه می توان از این تناقض نمایی فهمید، تاکید این نکته پیش گفته ایشان است که: تبیین، واجب است و تخریب، حرام! آری حمایت اجرایی واجب است و ترک مطالبه گفتمانی حرام! تبیین فتنه و فتنه گران واجب است و درافتادن به دام تفرقه انگیزی دشمن حرام!
اگر تبیین را تخریب کنیم، قرآن، کتاب مبین را تخریب کرده ایم: " و پیامبر گفت ای پروردگارم امت من این قرآن را مهجور کردند" فرقان/??
حتما نوای " أین عمار" و "ریزشها و رویشها" را دوباره گوش کنیم، تا تبیین حقایق و فتنه و فتنه گران و مطالبه محاکمه مجرم بزرگ "فائزه هاشمی، موسوی و ... را فراموش نکنیم!
مسوولین نظام باید مورد حمایت "اجرایی" همه باشند، حتی اگر ضعیف یا بد باشند? و هر کس جز این کند، به حرام رفته است؛ همانطور که همه باید مطالبات گفتمانی داشته باشند و هر کس در مطالبه حق و عدالت کوتاهی کند به حرام رفته است؛ اما تضعیف نظام، شأن مدیریتی مسوول و قدرت اجرایی وی اشتباه است. مطالعه مقاله حمایت اجرایی و حمایت گفتمانی 1و حمایت اجرایی و حمایت گفتمانی2 خالی از لطف نیست.
اگر سکوت کنیم، امام علی(ع) هم فرمود: "لا رأی لمن لایطاع" اگر مولا یا هر مدیری حرفی بزند و روی زمین بماند دفعه بعد جایگاه مدیریت یا ولایت یا امامت را تضعیف نمیکند، و مثل علی بن ابی طالب خواهد گفت: کسی که فرمانبرداری نمی شود، همان به که فرمان ندهد!
--------------------------
?. حمایت اجرایی و درونْنظامی امام خمینی از دولت بازرگان: "ما دولت موقت را تعیین کردیم و چون جناب آقاى مهندس مهدى بـازرگـان را سالهاى طولانى است از نزدیک مىشناسیم و یک مردى است صالح، متدین، عقیدهمند به دیانت و امین و ملّى و بدون گرایش به یک شیئى که بر خلاف مقررات شرعى است، من ایشان را معرفى مىکنم که ایشان رئیس دولت موقت باشد ... من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمى هـسـتم که به واسطه ولایتى که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم. ایشان را کـه مـن قـرار دادم واجـب الإتّباع است، ملت باید از او اتباع کند و یک حکومت عادى نیست، یک حـکـومـت شرعى است، باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قـیـام بر علیه شرع است ... قیام بر ضد حکومت خدایى قیام بر ضد خداست، قیام بر ضد خدا کفر است" صحیف? نور، 16 بهمن 1357."
حمایت اجرایی رهبر فرزانه از قوه قضائییه: "شما میبینید در تبلیغات دنیا معمول این است که از دستگاه قضایی خود تجلیل و تعریف میکنند؛ حتّی در تبلیغات گوناگون و در فیلمها. به قاضی مَنشی میدهند که آدم وقتی از بطون دستگاههای قضایی آنها اطّلاع پیدا میکند، میبیند با این تصویری که ارائه میدهند، چقدر فاصله دارد؛ اما سعی میکنند قاضی را دارای جایگاه تأثیرناپذیر، نفوذ ناپذیر، عاقل، عادل و بصیر معرفی کنند. خیلی اوقات هم اینگونه نیست؛ اما تبلیغات این گونه است. این برای آن است که کسی که به دستگاه قضایی مراجعه میکند، با اطمینان خاطر مراجعه کند؛ کسی که دستگاه قضایی یقه او را میگیرد، حساب ببرد و در کل، هیبت دستگاه قضایی، و پشت سر آن، عمل دستگاه قضایی بتواند نقش خود را ایفا کند. ما که نباید برخلاف این روشِ عاقلانه عمل کنیم".
کلمات کلیدی:
تاریخ همیشه تکرار مکررات است برای عبرت آیندگان ...حوادث پس از انتخابات، شاید به زعم گروهی گذشته باشد اما رد زخمهای آن هنوز بر بدن جامعه رخ مینماید.
دودستگی، ایستادن برادر جلوی برادر و دوست برابر دوست یکی از زخمهای بیشمار آن روزهاست! آنچه که ما تجربه کردیم از جنس کدام حوادث بود، در شمار کدام وقایع به شمار میآید و با کدام دارو التیام مییابد! ...به راستی این جمله امیرمؤمنان(ع) شرح روزگار ما نیست؟
«فتنه آغازش چون ابتدای جوانی، دلربا، فریبنده و جذاب است اما وقتی پایان یابد آثارش شوم و زشت است؛ چون نشانههای ضربت سنگ...آغاز فتنه از افرادی است که بر سر قدرت، ثروت و ریاست مسابقه میگذارند و چون سگان، این مردار را از دندان یکدیگر میربایند و یکدیگر را میجوند و پس از مدتی پیروان از رهبران اعلام بیزاری و برائت میکنند و رهبرانشان از پیروانشان گلایه میکنند. هر یک تقصیر را برعهده دیگری میگذارد و چون دشمنان از یکدیگر جدا میشوند، هیچ یک مسؤولیت آنچه کردند و مسؤولیت فتنه را برعهده نمیگیرند و یکدیگر را با لعنت دیدار میکنند».
شباهت غریبی است میان روزگار ما و آنچه که در دوران امام عدالت رخ داد؛
عثمان سومین خلیفه دین نوپای اسلام را میکشند. خانواده او هر بار که قصد خروج از خانه برای تدفین عثمان را دارند، توسط طلحه و جمعی از یارانش سنگباران میشوند و اینگونه 3 روز جنازه عثمان تدفین نمیشود تا اینکه امیرمومنان پا در میانی میکنند. اما زمان زیادی نمیگذرد که طلحه به خونخواهی عثمان برمیخیزد و جنگ جمل شکل میگیرد!
دورانی که همان گروهی که آب به آسیاب حوادث میریزند، بر صفحه بیبیسی دایه مهربانتر از مادر میشوند و نقش رسانه صادق و حامی ملت را بازی میکنند. آنچه که در کوچهها و خیابانهای این شهر به وقوع پیوست، مصداق فتنهای است...شباهت آشوبها و ناآرامیهای کنونی با دوران امیرالمومنین (ع) در چنین حوادثی است .. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه دوم نهجالبلاغه فتنه را همچون شتری مست معرفی میکند که مردم را پی در پی پایمال میکند و ناخن به ایمان آنها میزند.
لغزش نخبگان
اما آنچه پس از انتخابات اخیر با آن مواجه بودیم، مصداق چه چیزی است؟ بحران، فتنه، شورش یا...؟ بحران حاصل عملکرد ضعیف یا ناپخته فرد یا مسؤولان است اما فتنه محصول فکر و توطئهای داخلی یا خارجی است. اگر وقایع اخیر را بار دیگر در ذهنمان مرور کنیم ردپای فتنه را درمییابیم.
قبل و بعد از انتخابات فضایی خاص و به نوعی منحرفکننده در کشور حاکم بود که موجب سردرگمی بسیاری شد اما با کمی تامل بر گفتار امیرالمومنین و مرور کردن آن وقایع میتوانیم براحتی پاسخ سوالهای بیجوابمان را بیابیم و دوست و دشمن را از هم تشخیص دهیم.
رهبر انقلاب تعبیر زیبایی از این دوران دارند. ایشان فرمودند:«یکی از نعمات خداوند در شرایط کنونی جامعه شکل گرفتن این پدیده بود چرا که مردم با وقایع 30 سال انقلاب و توطئهها و تهاجماتی که پیش روی انقلاب بود و هست، آشناتر شدند». اگر شرایط کنونی را مصداق فتنه میدانیم، علائم فتنه را چگونه باید یافت؟
دکتر صالحنیا، در این باره میگوید: «مهمترین علائم فتنه در جامعه امروز لغزش نخبگان است. همه ممکن است در گناه و معصیت بلغزند اما اگر نخبهای لغزید نهتنها خود دچار اشتباه میشود بلکه دیگران را هم متزلزل میکند. خطر فتنه همینجاست، اگر عوام اشتباه کنند طبیعتا نخبگان درصدد جبران خطای آنها برمیآیند اما اگر نخبهای بلغزد باید بگوییم وای به روزی که بگندد نمک؛ درست مانند لغزیدن طلحه، زبیر و عایشه.
آنها با انحراف خود یک امت را دچار لغزش کردند. از امیرمومنان(ع) روایت شده اطراف شتر عایشه حدود 20 هزار نفر کشته شدند، یعنی جاهطلبی این 3 نفر موجب گمراهی و کشته شدن چندین هزار نفر در راه خطا شد».
به راستی سرمنشأ فتنه کجاست؟
چگونه میشود کسانی که در زمان پیامبر(ص) در رکاب او بودند، در دوران جانشین پیامبر به بیراهه میروند. شرایط فتنه چه بر سر جامعه و نخبگانش میآورد که با راه رهبران راستین فاصله میگیرند و زاویه پیدا میکنند!
امام علی(ع) در خطبه 50 نهجالبلاغه درباره سرآغاز فتنه چنین میفرمایند: «همانا آغاز پدید آمدن فتنهها، پیروى خواهشهاى نفسانى است و نوآورى و بدعت در حکمهاى آسمانى؛ نوآوریهایى که کتاب خدا آن را نمىپذیرد و گروهى از گروه دیگر یارى خواهد تا برخلاف دین خدا، اجراى آن را بهعهده گیرد»،
یعنی تغییر دادن اصول یا تحریف آن و اینجاست که بازار شیطان گرم میشود و در جامعه یارگیری میکند. به تعبیر امام علی(ع) شروع و مبدا فتنه هواهای نفسانی و بدعتهاست. در هر برههای از تاریخ افرادی پیدا میشوند که خودمحور، دیکتاتور و منفعتطلب بوده و تنها به دنبال قدرت و پیروزی خودشان هستند، همین امر به بروز فتنه دامن میزند.
بدعتها هم همینگونهاند. خلافت یزید را به عنوان بدعتی بزرگ در نظر بگیرید. شرابخوار میمونباز، خلیفه امت اسلامی شد. این بدعت خطرناک موجب شد هیچگاه خلافت درست شکل نگیرد». حجتالاسلام صالحنیا در در ادامه میافزاید: «با توجه به علائم گفته شده سختی فتنه در دشواری شناسایی آن است، اما اگر زمانی شاهد لغزش مکرر نخبگان بودیم باید بدانیم که فتنه بزرگی در شرف وقوع است.
امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه چند بار خطاب به مسلمانان میفرمایند حق را با آدمها نسنجید، ملاکتان افراد نباشد چرا که انسانها تغییر میکنند. همه در معرض فسادیم، هیچکس خائن و فاسد به دنیا نیامده است، همه ما کمکم فاسد یا خائن میشویم.
فردی که علی(ع) را ترور کرد کافر نبود جزو سربازان ایشان بود؛ مجاهدی رزمنده که سابقه فعالیت در جبهه داشت. شمر که امام حسین(ع) را به شهادت رساند، مجاهدی بود که 35 سال قبل جزو افسران حضرت امیر(ع) بود اما 2 دهه بعد در کربلا به عنوان یکی از افسران یزید حاضر شد و چنین کرد.
کسی که تا دیروز جزو سرمایههای نظام محسوب میشد امروز با شبکههای ضدانقلاب مصاحبه میکند و از اینکه دشمن از او تعریف میکند، احساس خطر نمیکند. کسی که تا دیروز میگفت، حرف امام خمینی (ره) و کلام رهبری فصلالخطاب است، امروز به نصایح رهبری پشت میکند و اهمیتی به آن نمیدهد».
اما چه میشود که نخبگان در مواجهه با فتنه از مقابله با آن بازمیمانند و خود اسیر فتنه میشوند؟ محمد کریمی نیز در این باره میگوید: «در فضای فتنه، تشخیص مرز حق و باطل بسیار دشوار است. اگر تاریخ اسلام را بازبینی کنیم با فتنه خوارج روبهرو میشویم؛ کسانی که در نماز شب، تعبد و زهد سرآمد بودند و به اصطلاح امروز تقریبا از خواص به حساب میآمدند، در تشخیص حق و باطل سرگردان شدند و فتنهای را علیه امیرالمومنین(ع) رقم زدند.
یکی از ویژگیهای فتنه تاریک بودن مرز حق و باطل است و اگر عامه مردم را کنار بگذاریم، حتی خواص هم دچار اختلاف و اشتباه میشوند. با توجه به فرمایش رهبر انقلاب از برخی خواص طی 30 سال عمر انقلاب اسلامی و با وجود کولهباری از تجربه و سابقه مدیریتها، حضور در بزنگاههای حادثه، پشت سر گذاشتن ماجراهای سنگین مانند جنگ تحمیلی و توطئههای ریز و درشتی که در طول انقلاب همواره نظام را تهدید میکرد، انتظار میرفت در این فضا درایت و هوشیاری کنند، اما نهتنها گرفتار شدند بلکه در کمال ناباوری از عوامل گسترش فتنه شدند. در فضای آلوده فتنه، امکان سوءاستفاده و امکان نفوذ عناصر بیرونی که شاید سالها در کمین این فرصت بودند فراهم میشود. باید فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند، سنگربان خوبی باشید چرا که دشمن منتظر یک لحظه پلک زدن ما است تا بتواند تهاجم و نفوذ کند را آویزه گوش خود کنیم».
کلمات کلیدی:
پـور حق گوی ولـی را هـمـگــی هـــو بـکنـیــد
هرچه خواهید سگان یکسره عــو عــو بکنیــد
مــاه بـا عـــوی سـگـان تـار نـخــواهـد گــردیـد
حــق بـه ایـن وقــوقـــه انـکــار نخواهـد گـردیـد
تا کـه حــق بوده تقلای شمــا ایـن بوده است
گوشتان بهر شنیدن همه سنگیـن بوده است
حـرف حــق را چـه حـریف است بجـز نشنیدن
چـه علاجـی اسـت بجـز کـف زدن و خندیـدن*
نــه مــگــر ولــولــه در قـافـلــه هـا مـی کـردیـد
تـا نـبــی دم نـزنـد هـلــهـلــه هـا مـی کـردیــد
نــه مــگــر کـفــر نظـر داشت به اغــوای شمــا
نــه مــگــر مشـعـــره پــر بــود ز عـــوّای شمــا
نــه مــگــر پـیـش نـبـی شـعبده رو می کردیـد
جملـه در گـوش خـود انگشــت فرو می کردیـد
پـس بـخـنـدیــد کـه بی رحـم و مـروت هستید
چـون ابـو جهــل در انـکــار نـبــوت هـســتـیــد
نـگــذاریــد از آن ســــوی نـدایــی بـرســـد
نـگــذاریــد صــدایــی بـه صــدایـی بـرســـد
نـگــذاریــد کـه این زخـــم دهــن بــاز کـنــد
نـگــذاریــد کـه قــرآن ســـخــن آغــاز کـنــد
تـا مـبــاد اهــل ولا بــاز بــه مـنـبــر بـرونــد
قــلــب هــا بــاز بــه دنـبــال پـیـمـبــر بـرونــد
تــا کــه اســـلام گــرفـتــار تـحـجــر نـشــود
نـانـتــان...، قــوم زر انــدوخـتـــه! آجــر نـشــود
بی جهت نیست گـرفـتــار نـفـهـمــی شده اید
کـه از انفــال کنون صـاحـب سهمـی شـده اید
در مسلمــانی خـود هــم پـی نفعــی گشتید
مــار خـوردیــد چـه تـردیــد! کـه افعــی گشتید
از شکــم هـای پر از مـال حـرام این چه عجب
خـنـده بر گریهء جانســوز امــام این چه عجب
کـافـــرانـیــد و از آیـات خـدا تـرس شماست
همچـو خفــاش ز پـژواک صـدا تـرس شماست
نـگــرانـیــد حـسیــن (ع) آیـنــه گـردان بشــود
کـوفـــه از پـیـــروی کـفـــر پـشـیـمـــان بشــود
نـه اگــر آیـنــه در خـاک کـدورت بـکشــید
بـاز پـیـراهـن الـحــاد بـه صـــورت بکشــیـد**
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* و ما کان صلاتهم عند البیت إلا مکاء و تصدیة فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون (و دعای مشرکان در کنار کعبه نبود جز هلهله کردن و کف زدن پس بچشید عذاب را به خاطر آنچه بدان کافر شدید)
** و إنی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا أصابعهم فی آذانهم واستغشوا ثیابهم وأصروا واستکبروا استکبارا (و هرگاه من ایشان را به مغفرت تو فراخواندم انگشت های خویش را در گوش ها نهادند و پیراهن های خود را بر صورت ها کشیدند و بر ضلالت اصرار نمودند و استکبار ورزیدند)
کلمات کلیدی:
بین دعوای سبز و سرخآبی بین ما شیعه های قلابی
در یمن می کشند مردم را گنده بکهای چاق وهابی
* * *
تنها به تیغ ختنه مسلمان نمی شوید اهل سیاه شاه شهیدان نمیشوید
وقتی اویس غرق به خون است و ساکتید از نسل پاک حضرت سلمان نمیشوید
* * *
چرا نشستهای ای شاه بی نشانه من ببین چه کرده به شیعه سپاه اهریمن
اویس نقش زمین است و مادرش تنهاست عقیق می چکد از قلب کودکان یمن
* * *
چون کاشی دیواره قصابیها مشغول نگاه قتل مرغابیها
سرگرم خطای هند آنری* هستیم غافل زگناه دست وهابیها
* * *
شعر نو :
حاجیها توپ توپ پیراهنی میخرند
حاجیهها توپ توپ چادر مشکی
چرا بازی نمیکنید بچه شیعههای یمن؟
این توپها سوغات زائران ایرانی است که به سویتان شلیک میشود
کلمات کلیدی:
شبکه ایران:
رئیس بنیاد باران که در دیدار جمعی از اعضای انجمن اسلامی جامعه پزشکی سخن میگفت، اظهار داشت که بعضی "کارهای بد" به نام اسلام و انقلاب میشود و اگر دل ما میسوزد از همین مساله است.
خاتمی سپس به تمجید از اقدامات دولت اصلاحات پرداخت و مدعی شد که اکنون در "همه عرصهها؛ صنعت، کشاورزی، روابط خارجی و مدیریت های مختلف" همه شاخصها سقوط کرده یا حداقل در بسیاری از موارد به خصوص در برنامه چهارم از آن مسیر عقب افتادهایم.
رئیس دولت اصلاحات همچنین، اقدامات دولت خود را کارشناسی دانست و ادعا کرد که ما معتقدیم هیچ کدام از کارهایی که رخ میدهد، درست، خواست انقلاب و مصلحت مردم نیست.
او خود و همراهانش را "عدهای دلسوز انقلاب و دلبسته به انقلاب و مصلحت مردم و کشور" نامید و که "برای مملکت، مردم، سربلندی در عرصه منطقه و جهانی عمل میکردند و احساس میکنند مسیر فعلی منحرف است."
خاتمی رویکرد خود و همراهانش را "عین انقلابی بودن" و "عین پایبندی به معیارهای انقلابی" دانست و بدون اشاره به آشوبهایی که پس از انتخابات به موجب هتک حرمت انقلاب اسلامی و با استقبال بیگانگان همراه شد، اقدامات سران اصلاحات را دفاع از "ارزش های انقلاب"، "مردم"، "آزادی" و "انتخابات آزاد" عنوان کرد.
او همچنین گفت که ما افتخار میکنیم از حق "کسانی که حتی این نظام را هم قبول ندارند ولی حاضرند در چارچوب قانونی نظام حرکت کنند"، دفاع کنیم.
رئیس دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر به احیای طرح سیاسی "وحدت ملی" پرداخت و عنوان کرد که "بیاییم همه دست به دست هم دهیم." او البته خواستار دوری از آنچه "فضای امنیتی و نظامی" خواند هم، شد.
اما رئیس بنیاد بارن در حالی سران اصلاحات را مدافع ارزشهای انقلاب نامیده که میرحسین موسوی ساعتی پیش در بیانیهای تند، "بسیج" را امام خمینی(ره) "لشکر مخلص خدا" خوانده بود، "جیرهخوار دولت"، "ابزاری برای قدرت حاکمان" و "سرکوبگر" خطاب کرد.
* خواسته جالب خاتمی
تاملبرانگیزترین بخش سخنان محمد خاتمی درخواست او برای "دادن تضمین از سوی نظام" بود.
در حالی که حضور گسترده مردم در راهپیمایی سیزده آبان فرصت سردادن شعار "استقلال آزادی، جمهوری ایرانی" را از حامیان خاتمی گرفت و به گفته فعالان سیاسی نشان از بسته شدن پرونده انتخابات داشت، رئیس بنیاد باران مجددا این پرونده را بازگشایی کردند.
او هرچند درباره مردمی که از جانب آنان سخن میگفت، توضیح نداد، اما عنوان کرد: مردم باید بتوانند آزادانه رای بدهند و تضمین شود که نتیجهای که بیان می شود، همان است که مردم میخواهند.
اما خاتمی در شرایطی خواهان تضمین نظام شده است که رویکرد تند او و همراهانش در ایام پس از انتخابات، زمینهساز "هتک آبروی نظام و انقلاب" و موجب خسارتهای جانی و مالی مختلف به نظام و مردم شد.
از همین رو، بر خلاف سخنان خاتمی، شخصیتهای مطرح تاکید دارند که او و دیگر سران اصلاحات باید به دلیل بیاحترامی به رای اکثریت ملت ایران، از آنان عذرخواهی
کلمات کلیدی:
میرحسین موسوی در حالی از بسیج با عناوینی از جمله "جیره خوار"، "بی نیت"، "حزب سیاسی" و "سرانه بگیر" یاد کرده است که مراجع تقلید در روزهای گذشته از عملکرد بسیج تقدیر کردند و آن را سرمایهای ارزشمند خواندند.
به گزارش شبکه ایران، مهندس میرحسین موسوی در پانزدهمین بیانیه خود، به مناسبت فرا رسیدن هفته بسیج، بسیجیان را مورد فحاشی و اتهاماتی بی سابقه قرار داد.
وی در بخشی از آخرین بیانیه خود بسیج را "جیرهخوار" دولت نامید و مدعی شد که بسیجیان در ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات پاداش سرانه میگیرند. او گفت: "افسوس بر بسیج اگر تا حد یک حزب سیاسی تنزل کند."
میرحسین موسوی همچنین با حمله به سازمان بسیج مستضعفین آن را دستگاهی "بینیت" توصیف کرد که چشمانش را میبندد و دست و پای خواهران و برادرانش را میشکند!
او در عین حال اغتشاشگرانی که تعداد آنها در تجمع غیرقانونی روز 13 آبان به چند هزار نفر کاهش یافت را، "مردم" نامید.
میرحسین که بدون ارائه حتی "یک سند" تمام نهادهای اجرایی و نظارتی انتخابات دهم را به تقلب متهم کرده بود، "دروغگویی" را هم به مسئولان نظام نسبت داد اما در عین حال خود و حامیانش را "راستگویان" توصیف کرد و از بسیجیان خواست تا به آنان بپیوندند.
مهندس موسوی در بخش پایانی این بیانیه آنچه که "ایجاد هراس در مردم" مینامید را، تازهترین راهبرد بسیج دانست که از آن با عنوان "اقلیت اقتدار طلب" یاد کرد.
در همین راستا وی با بیان اینکه "کافی است مردم بترسند تا پای قدرتها به مرزهای این بوم باز شود"، از افغانستان و عراق به عنوان مثال یاد کرد و اظهار داشت: "در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند."
اما حمله موسوی به جایگاه بسیج و بسیجی در حالی در دستور کار قرار گرفته است که وی پیش از این در برنامههای تبلیغاتی خود و سخنرانیهای انتخاباتی، برای گستردهتر کردن دامنه حامیانش خود را یک "بسیجی" مینامید.
حتی در همان زمان انتخابات برخی منابع خبری از تلاش ستاد موسوی برای جذب برخی از فرماندهان پایگاه های بسیج در ستاد انتخاباتی وی، در قبال پرداخت مبالغ میلیونی خبر دادند که البته با مخالفت بسیجیان همراه شد.
با این حال تناقض در ادعا و عمل موسوی باعث رویگردانی بسیجیان از وی شد و اینگونه بود که تخریب رسانهای این نهاد در دستور کار رسانههای حامی مهندی موسوی قرار گرفت.
* مهندس و یک تناقض دیگر
اما هفتهای که گذشت فرصتی بود که مراجع و علما نظر خود را در مورد بسیج اعلام کنند و تناقض دیگری در ادعاهای موسوی که همواره از مراجع و علما دم میزند، ثبت شود.
موسوی در حالی از بسیج با عناوینی از جمله "جیره خوار"، "بی نیت"، "حزب سیاسی" و "سرانه بگیر" یاد کرده است که مراجع تقلید در روزهای گذشته از عملکرد بسیج تقدیر کردند و آن را سرمایهای ارزشمند خواندند.
امروز نیز مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بسیجیان، فرمودند: تا هنگامی که بسیج است، هیچ تهدیدی متوجه نظام اسلامی نخواهد شد و این موضوع، یک رکن اساسی است.
کلمات کلیدی:
عکس: دخیلک یا آمریکا! |
کلمات کلیدی:
سند دیگری از خیانت وطن فروشان |
هفته نامه آمریکایی تایم در گزارشی اعلام کرد جریان انحرافی سبز رسماً از مقامات ارشد آمریکایی درخواست کمک کرده است. این گزارش که روز گذشته در پایگاه اینترنتی تایم منتشر شد با ارائه جزئیاتی دقیق، از درخواست کمک فتنه گران موسوم به سبز از دولت واشنگتن خبر داد. گزارش مذکور با عنوان «جنبش سبز ایران دستش را به سوی آمریکا دراز کرده است» درباره چگونگی و ماهیت این درخواست سبزها از واشنگتن می نویسد: «ظرف هفته های اخیر، دولت اوباما از طریق کانال های ارتباط جمعی و خصوصی تقاضاهای بیشماری دریافت کرده است که همه آنها خواستار قاطعیت آمریکا در برخورد با رفتارهای ضد حقوق بشری ایران، پرهیز از اقدام نظامی علیه ایران و تحریم فوری سپاه پاسداران است.» رابین رایت، روزنامه نگار معروف آمریکایی و نویسنده کتاب هایی مانند «عصر [امام] خمینی» و «آخرین انقلاب بزرگ» در گزارش خود در مورد علت این درخواست سبزها از کاخ سفید می نویسد: « به نتیجه نرسیدن کشمکش مذاکرات هسته ای ایران، انگیزه اصلی اپوزیسیون برای درخواست شدت عمل آمریکا علیه ایران شده است.» به عبارت دیگر، بنابر گزارش تایم، سبزها در ایران بحران هسته ای با غرب را فرصتی برای خود می دانند تا آمریکا را به اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران ترغیب کنند. این موضوع دقیق با راهبرد اعلام شده در سند تأملات راهبردی حزب مشارکت که تاکید می کند «تهدیدها علیه نظام فرصتی برای اصلاح طلبان است» مطابقت دارد. به گزارش کیهان، وی در ادامه با معرفی محسن مخملباف- فیلمساز ضدانقلاب و فراری- به عنوان نماینده و سخنگوی سبزها، از دیدارهای وی با مقامات دیپلماتیک آمریکا در واشنگتن و ارائه لیستی از درخواست ها خبر می دهد و می نویسد؛ «وی پنجشنبه گذشته در سخنانی در موسسه کارنگی واشنگتن که در آن جمعی از مقامات شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه آمریکا حضور داشتند، خطاب به مقامات آمریکایی و صاحب نظران مسائل ایران گفت: اقدام نظامی فقط مایه جان گرفتن ایران خواهد شد. این فیلمساز که هم اکنون ساکن اروپاست، گفت که اپوزیسیون وی را به آمریکا فرستاده است تا نقطه نظرات جنبش اپوزیسیون را به اطلاع مقامات آمریکایی برساند. وی اظهار داشت: گفت وگو بهتر از جنگ است اما در عین حال هشدار داد که غرب نباید به صرف امتیاز گرفتن در گفت وگوهای هسته ای، رژیم ایران را در آغوش بگیرد و جنبش اعتراض سبز ایران را زیر پا له کند.» مخملباف در جریان آشوب های اخیر حمایت های صریحی از میرحسین موسوی به عمل آورده بود. تایم در ادامه می نویسد سایر سران جریان سبز- که نامی از آنها برده نشده- از آمریکا می خواهند در رابطه با انتخابات اخیر ایران بسیار فعالانه تر عمل کرده و ایران را محکوم کند و از قول مخملباف تاکید می کند؛ « هر قدمی هر چند کوچک، برای جنبش اپوزیسیون ارزشمند است.» این گزارش از درخواست سبزها برای حمایت کاخ سفید از بیانیه ها و نظراتشان خبر داده و می افزاید، «واشنگتن باید نقطه نظرات و بیانیه های اپوزیسیون را به رسمیت شناخته و به آنها پاسخ گوید.» این در حالی است که اخیراً بعضی منابع آمریکایی مانند روزنامه لس آنجلس تایمز تاکید کرده اند آمریکا از تداوم اعتراضات در ایران ناامید شده و معتقد است نظام توانسته ثبات خود را حفظ کند و «سبزها مرده اند». به گزارش تایم، مخلباف در این جلسه با اشاره به عذرخواهی منتظری بابت تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال 1358 از بی توجهی و عدم حمایت صریح واشنگتن از این گونه اقدامات به شدت انتقاد می کند. در ادامه این گزارش آمده است سبزها خواستار اعمال تحریم های جدی و موثر علیه ایران هستند. البته در این اعمال فشار و تحریم، سپاه پاسداران در اولویت قرار دارد چرا که به زعم آنان مقابله با سپاه به معنای مهار ایران است؛ «چهره های اپوزیسیون از دولت آمریکا خواستند که در ابتدا سپاه پاسداران را هدف تحریم قرار دهد. بازداشتن آن، کانون حیاتی بازدارندگی رژیم مزاحم و دردسرساز جمهوری اسلامی است.» بنابراین گزارش اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی از کاخ سفید خواسته است پیش از آنکه سپاه پاسداران دست به اقدامات پیشگیرانه زده و موفق به یافتن راهکارها شود، بدون فوت وقت این نهاد هدف تحریم ها قرار گیرد. این گزارش در حالی منتشر شد که شواهد و قرائن نشان می دهد همکاری رسمی فتنه گران سبز و آمریکا مدت ها قبل از این آغاز شده است و احتمالا قرار است این حمایت و پشتیبانی حالتی آشکار و رسمی به خود بگیرد. کمتر از دو هفته پیش نیز جرج بوش اصلاح طلبان را خط مقدم آمریکا در ایران خوانده بود. رئیس جمهور سابق آمریکا در مراسم افتتاح رسمی بنیاد بوش در ایالت تگزاس از شروع سلسله اقداماتی برای کمک به جریان اپوزیسیون داخل نظام خبر داد و به گوشه هایی از این اقدامات هم اشاره کرد. بوش از تهیه مجموعه ای از راهکارها با عنوان «بسته آزادی» خبر داده و اعلام کرد برخی از عناصر اپوزیسیون- مانند سازگارا- در این پروژه با ما همکاری خواهند داشت. همچنین «آرام الی» سفیر آمریکا در بحرین هم مدتی قبل گفته بود، هدف اصلی آمریکا از تحریم ایران، حمایت از اصلاح طلبانی مانند کروبی و موسوی است. انتشار گزارش تایم و اعلام رسمی درخواست کمک سبزها از آمریکا در حالی است که سران اصلی فتنه سبز پس از گذشته حدود دو هفته هیچ واکنش خاصی نسبت به سخنان بوش نشان ندادند |
کلمات کلیدی:
وصیت تاریخی کردان به لاریجانی |
وقایع پس از استیضاح و مواضع علی کردان نشان می داد که وی به شدت از این یار دیرین دلگیر شده و بنابه دوستی دیرین، مرحوم کردان انتظار حمایت و پشتیبانی بیشتری از لاریجانی داشته است. |
کردان در این نامه از لاریجانی خواسته است که هرگز به عیادت وی نرود و در صورت فوت نیز راضی به شرکت لاریجانی در مراسم تدفین و ختم خود نیست! سحر- اواخر زندگی علی کردان وزیر اسبق کشور ماجراهای فراوانی در پی داشت که فضای رسانه ای و سیاسی کشور نیز متأثر این شخصیت سیاسی بود. او در طول دوران خدمت 10 ساله علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما به عنوان معاون وی مشغول فعالیت بود و رابطه نزدیکی نیز با وی داشت. پس از روی کارآمدن دولت نهم وی بعنوان وزیر کشور به مجلس پیشنهاد شد و برخی با توجه به سوابق وی، علی لاریجانی را در این معرفی مؤثر دانستند. البته این موضوع توسط رئیس مجلس شورای اسلامی تکذیب شد و وی در جمع خبرنگاران در این خصوص گفت که "معرفی در کار نبوده است و وی از معرفی کردان تعجب نیز کرده است چون بحث معرفی شخص دیگری مطرح بوده است!" لاریجانی همچنین اضافه کرد که "از رئیس جمهور خواسته بود تا کردان را معرفی نکند" اما پس از مباحثی که پیرامون مدرک تحصیلی مرحوم کردان پیش آمد، آنچه که دوباره مورد سؤال اذهان خبرنگاران قرار گرفت، اطلاع لاریجانی از مدرک تحصیلی کردان بود. چرا که این دو نفر 10 سال با هم همکاری داشتند و لاریجانی مسؤول مستقیم کردان بوده است. رئیس مجلس در پاسخ به این سؤال نیز گفت: "اطلاعی از مدارک تحصیلی کردان نداشتهام، اصل بر اعتماد است، در مورد دکترا یک تردیدی داشتم که از جنس مسائلی مانند هاوایی و ... که در کشور باب شده باشد، اما در مورد دیگر مدارک مطلبی گفته نشد." او اضافه کرد: "بعد از این مسئله، مسائلی مطرح شد که بر خود وظیفه دانستم به عباسپور رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات ماموریت دهم این مساله را پیگیری کند." |
کلمات کلیدی: