حضرت منتظری رفته و  اخباری شد<\/h2>

رحلتش باعث اقسام بدلکاری⁽¹⁾ شد<\/h2>

***

***<\/h2>

خبرش تا که رسیدست به گوش من و ما<\/h2>

جبهه ی دوز و کلک بر سر مکاری شد<\/h2>

***<\/h2>

<\/h2>

***<\/h2>

رفته از دست من و تو دگر این روحانی<\/h2>

وین عجب از غم او دشمن دین قاری شد<\/h2>

***<\/h2>

<\/h2>

***<\/h2>

در رثای وی و از درد فراغش حاشا<\/h2>

کار بی بی سی و VOA شان زاری شد<\/h2>

***<\/h2>

ماهی از آب گل آلوده اگر میگیرند<\/h2>

وقت خوردن به گلوشان⁽²⁾ چه بسا خاری شد<\/h2>

***<\/h2>

دارد او سابقه علم و جهادی نیکو<\/h2>

نکند شأن وی از علم و عمل عاری شد<\/h2>

***<\/h2>

رحمتی باد به او یکسره از سوی خدا<\/h2>

که دعا بهر وی از رهبرمان ساری شد<\/h2>

***<\/h2>

نامه ی شیخ به او⁽³⁾ گر چه بُوَد مال قدیم<\/h2>

شهره ی معرکه شد باعث بیداری شد<\/h2>

***<\/h2>

سیدی خنده به لب⁽⁴⁾ موقع تدفین در رفت<\/h2>

خوف میت⁽⁵⁾ به گمانم به تنش جاری شد<\/h2>

***<\/h2>

انتخاب تصویر فوق، اتفاقی است!<\/h2>

***<\/h2>

یا امام است ولی، یا که بُود منتظری<\/h2>

زین سبب رسم بسیجی همه عیاری⁽⁶⁾ شد<\/h2>

شعر از علی میرزائی دی ماه 1388