سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان خود را با صدقه نگاه دارید ، و مالهاتان را با زکات دادن ، و موجهاى بلا را با دعا برانید . و از سخنان آن حضرت است به کمیل پسر زیاد نخعى [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
شیخ بی‌سواد در 90

علی‌اکبر بهشتی

فردوسی‌پور: خیلی‌خیلی خوشحالیم از اینکه در خدمت شما هستیم. امشب برنامه‌مون یه‌مقدار دیر شروع شد.

الان ساعت یک ربع به 11 است و فکر کنم تا حول و حوش بوق سگ در خدمت‌تان باشیم. در هفته گذشته اتفاقاتی عجیب و غریب افتاد که ما در این برنامه به همه آنها خواهیم پرداخت. ما امشب در خدمت شیخ از خدا بی‌خبر یا همان شیخ‌بی‌سواد(شین)هستیم. خیلی خوش‌ آمدید.

شین: به شما که عرض کنم، الان من چقدر وقت دارم؟

فردوسی‌پور: ما حالا حالا‌ها در خدمت شما هستیم. جناب شیخ ما اول برنده‌های هفته گذشته را انتخاب کنیم؛ از

یک تا 150000؟

شین: بشمارم؟

فردوسی‌پور: نه باید انتخاب کنید.

شین: چی‌رو انتخاب کنم؟

فردوسی‌پور: ‌برنده‌های مارو.

شین: برنده‌های شما کجان؟

فردوسی‌پور: هیچی‌بابا، یه شماره بگو.

شین: به شما که عرض کنم موبایلم رو که حفظ نیستم، شماره دفترم رو می‌دم!

فردوسی‌پور:‌ ببینین، یه شماره از یک تا 150000 بگین.

شین: من الان چقدر وقت دارم؟

فردوسی‌پور: از وقت خیالتان راحت باشه. یه شماره بگو از یک تا 150000. از یک تا 150000، 150000 عدد است،‌یکی را انتخاب کنید. خیلی راحت است.

شین:‌ چه‌جوری از بین 150000 تا عدد، یکی را انتخاب کنم؟ 150000 عدد است، یکی دو تا که نیست!!

فردوسی‌پور:‌کاری نداره که. یه عدد بگو از یک بزرگ‌تر، از 150000 کوچک‌تر!

شین: خود یک هم حسابه؟

فردوسی‌پور: آره حسابه.

شین: 150000 چی؟

فردوسی‌پور: اونم حسابه، تو رو خدا یه عدد بگو قال قضیه رو بکن. الان اتاق فرمان دارن بال بال می‌زنن!

شین: به شما که عرض کنم دقیقاً چقدر از وقتم مونده؟

فردوسی پور:‌ از یک تا 150000 لطفاً. از وقتم نگران نباش.

شین: بالاخره من باید بدونم چقدر وقت دارم. به شما که عرض کنم....

فردوسی‌پور: ما تا آخر برنامه در خدمت شما هستیم. جان من یه شماره بگو.

شین: از یک تا 150‌هزار، یا اینکه هر شماره‌ای دلم خواست؟!

فردوسی‌پور: اصلاً هر شماره‌ای که دلت خواست، فقط جان من یه شماره بگو. بابا الان نصف وقت برنامه گذشت، یه شماره نگفتی.

شین: به شما که عرض کنم، شماره‌ چی‌رو نگفتم؟

فردوسی‌پور: یه شماره از یک تا 150000.

شین: حالا چرا از یک تا 150000؟!

فردوسی‌پور: ما در برنامه‌مون هر هفته یه مسابقه SMS داریم و هفته بعدش برنده‌ها رو انتخاب می‌کنیم.

شین: اِ، چه خوب!

فردوسی پور: ببینید؛ هفته گذشته 1100000 نفر به برنامه‌مون SMS دادن. خب؟!

شین: خب!

فردوسی‌پور: حالا ما این شماره‌ها رو به چند دسته تقسیم کردیم و از میهمان برنامه می‌خواهیم میان هرکدام از این دسته‌ها یک عدد را به صورت رندوم انتخاب کنند.

شین: ‌هفته پیش چند نفر SMS دادن؟

فردوسی‌پور: 1100000.

شین: خب حالا من چه‌کار کنم.

فردوسی‌پور: یه شماره بگو.

شین: همان 1100000!

فردوسی‌پور: از یک تا 150‌هزار.

شین: مگه نگفتی 1100000 نفر SMS دادن؟

فردوسی‌پور: آره،‌ اما از یک تا 1100000 را ما تقسیم کردیم در چند دسته. دسته اول از یک تا 150000 است.

شین: دسته دوم از چند تا چند است؟

فردوسی‌پور: از 150000 تا 300000.

شین: 200785.

فردوسی‌پور: 200785 چی؟

شین: از 150000 تا 300000، یه عدد انتخاب کردیم دیگه.

فردوسی پور: نه، شما پرسیدی دسته دوم از چند تا چند است، من هم جواب دادم.

شین: اِ ! من خیال کردم پرسیدی از 150000 تا 300000 یه عدد انتخاب کنم.

فردوسی‌پور: مشتی، 2 ساعته از یک تا 150000 یه شماره انتخاب نکردی، اون‌وقت از 150000 تا 300000 یکی را انتخاب می‌کنی؟! اول از یک تا 150000 انتخاب کن.

شین: 25/1.

فردوسی‌پور:‌ اعشاری قبول نیست.

شین: 1 بر روی 25.

فردوسی‌پور: کسری هم قبول نیست.

شین: 1 به توان 25.

فردوسی‌پور:‌ توان، حساب نیست. اصلا یه شماره رند بگو.

شین: 09122000000

فردوسی‌پور: شماره موبایل نه، از یک تا 150000.

شین: 1 رادیکال 25.

فردوسی‌پور: 1 رادیکال 25، کوفت! 1 رادیکال 25،‌درد! 1 رادیکال 25، حناق! خون جیگرم کردی یه شماره بگی. پاشو برو بیرون بابا.

شین: ‌به شما که عرض کنم، من هنوز تا پایان برنامه وقت دارم؛ بیرون هم نمی‌رم! چه کار می‌خوای بکنی؟!‌


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/11/7:: 7:40 عصر     |     () نظر