"ما برای 22 تیر ماه درخواست تجمع کردیم. روز 20 تیر ماه درخواست تجمع را به وزارت کشور دادیم ... آقای حقشناس مدیر مسئول حال حاضر اعتماد ملی که مدیر کل سیاسی وقت وزارت کشور بود با من تماس گرفت و بعد از ظهر گفت: آقای تاجزاده می خواهد با شما جلسهای داشته باشد و ضمنا از موضع قانونگرایی شما بسیار خشنود است. من گفتم: کدام موضع؟ گفت: شما اولین تشکلی هستید که در آن فضا برای تجمع مجوز درخواست کردید ... درخواست تاج زاده این بود که تجمعمان را با دفتر تحکیم وحدت مشترک بگذاریم(!) من اعلام کردم که با اینها اختلاف هدف داریم لذا جهتگیریهای آنها التهاب را در جامعه بیشتر میکند، اما ما میخواهیم کار به سر و سامان برسد و اگر حقی ضایع شده است احقاق حق شود و سپس بحث خودی و غیر خودی را کردم. حق شناس گفت: چرا شما این طور مرزبندی میکنید؟ مرزبندی را تغییر بدهید تا در تجمعات شما نهضت آزادی هم شرکت کند!
من گفتم متأثرم که شما که مدیرکل سیاسی کشور هستید نمی دانید کسانی که در حال حاضر کشور را به هم ریختهاند سر سفره نهضت آزادی رشد کردهاند. بعد از در روز 21 تیر از ما دعوت شد برویم وزارت کشور؛ آقای خاتمی گفته بود که مسئولین بسیج دانشجویی باید باشند و من آن زمان مسئول بسیج دانشجویی استان تهران بودم. در آن جلسه هم آقای معین بود، هم وزیر بهداشت آقای فرهادی و هم رئیس سازمان صدا وسیما و وزیر کشور؛ آقای تاج زاده و آقای عباد هم بودند در ضمن علی افشاری هم آمد. تمام فشارها را به ما وارد کردند که با دفتر تحکیم وحدت تجمع مشترک بگذارید! اعلام کردیم نمیتوانیم تجمع مشترک بگذاریم.
بالاخره در پایان آقای تاج زاده اعلام کردند مجوز نمیدهیم؛ ما هم گفتیم به شرطی تجمع نمیکنیم که اعلام کنید کار ما غیر قانونی است. صبح همان روز وزارت کشور اعلام کرد هرگونه تجمعی غیرقانونی است"
خواندن این خاطره واقعا جالب است. از این جهت که اصل ?? انگار فقط برای دولت احمدی نژاد لازم الاجراست. در دولت اصلاحات وزارت کشور این اختیار را داشت که اگر صلاح دید تجمعی مخل مبانی فکری آقای تاج زاده و دفتر تحکیم است! به آن مجوز ندهد اما در دولت احمدی نژاد وزارت کشور چنین حقی را ندارد. حتی اگر در پی تجمعات غیرقانونی شان ده ها نفر کشته شوند و میلیارد ها تومان خسارت به بیت المال و اموال مردم وارد شود، باز هم می گویند: چرا اصل 27 اجرا نمی شود!؟ مگر ما جز آزادی چه می خواهیم؟! مگر در تجمعات ما کسی هم سلاح گرم داشت؟ اصلا مگر تجمعات ما به خشونت هم کشیده شد؟!
* * *
یکی از خوانندگان محترم سوالی را پیرامون این مطلب مطرح نموده است که من هم در پاسخ آنچه به ذهن ناقصم رسید را نوشتم. از آنجا که احساس می کنم سوال مطرح شده سوال بسیاری دیگر از خوانندگان این مطلب نیز می باشد ترجیح می دهم عینا متن پرسش و پاسخ را در اینجا قرار دهم:
سوال: کاملا حرف شما رو قبول دارم و بارها نیز خود در بحث ها به کار بردم که بسیاری از مسائلی که در این دولت انگشت گذاشته میشه و راجع بهش صحبت میشه در دول قبل بوده حتی شدیدتر !! حالا این یه مورد کوچک بود که شما مطرح کردین یکیش بحث آزادی بیان که اقای جلیلی هم در رو به فردا خاطره ای را از زمان اصلاحات در مورد چاپ خبری مطرح کردند که اجازه داده نشد اما سوال من اینجاست که اگه قراره کارهای اشتباهی رو که دیگران کردند این دولت هم تکرار کنه و از توجیه هات این باشه که بقیه هم کردند پس فرق این دولت با بقیه چی میشه ؟
پاسخ: بحث مهمی را مطرح فرمودید. اگر این یک منطق کلی باشد که هر اشتباهی را قبلی ها هم داشتند پس حالا ما هم تکرار کنیم خودش یک اشتباه بزرگتر است! اما منظورم از این نوشته اصلا این نبود. منظور بنده این است که بالاخره اصل 27 به این معنا نیست که هر کس هر زمان خواست تجمع کند. چون ممکن است مجاهدین خلق هم احساس کند تجمع اش نه مخل مبانی اسلام است و نه سلاح گرم در آن حمل می شود! بالاخره یک مرجعی برای تشخیص صدور مجوز باید پذیرفته شود کمااینکه سال 78 هم از سوی بسیج پذیرفته شده بود و تاج زاده هم در مقام اجرای قانون از صدور مجوز ممانعت می کند. لذا هر تجمعی نیاز به مجوزی دارد که وزرات کشور متولی صدور آن است و اگر حتی به اشتباه وزارت کشور مجوز ندهد درست است که یک امر خلافی را مرتکب شده اما خلاف بزرگتر قانون شکنی است که همان بدون مجوز تجمع برگزار کردن است.
سال 78 تاج زاده به هر علتی به بسیج مجوز نداد اما بسیج اگرچه مخالف این تصمیم وزارت کشور وقت بود اما دیگر به خیابان نیامد تا غائله جدیدی به پا شود اما 10 سال بعد در سال 88 وزارت کشور اقدام مشابهی را انجام داد. طیف مخالف اگرچه مخالف با تصمیم وزارت کشور بود اما معنای تبعیت از قانون همین جا خود را متجلی می کند. آقای موسوی وقتی در مناظره می گفت: "حتی اگر قانونی مخالف میل ماست اما باید از طریق قانونی آن را حل کرد و گرنه دیکتاتوری می شود" حقیقتا تا چه حد به حرف خودش در عمل وفادار ماند؟ یا وقتی دید قانون (حتی اگر فرض کنیم تصمیم وزارت کشور اشتباه بوده است) بر خلاف میل اوست او اشتباه بزرگتر را مرتکب شد و آن هم آوردن مردم به خیابان به صورت غیرقانونی و سواستفاده از احساسات آنها و در نهایت آنچه که نباید اتفاق می افتاد بود ...
کلمات کلیدی: