رسول سنایی راد
سوءاستفاده برخی از فریبخوردگان و فرصتطلبان حامی نفاق جدید از حواشی مراسم عزاداری حسینی در روزهای تاسوعا و عاشورا بار دیگر ادامه توهم و لجاجت سران قدرتطلب و قانونگریز این جریان را نشان داد که پس از دریافت تودهنی محکم از مردم و مرجعیت در قم، تلاش نمودند در برخی از نقاط شهر تهران، برگزاری یادبود و ترحیم یک چهره سیاسی را بهانه برپایی اجتماعاتی برای هتاکی و اغتشاش قرار داده و البته مراسم عزاداری حسینی را حاشیه امن این اجتماعات قرار دهند. در برخی نقاط وعده حضور سران فتنه برای انگیزه دادن به حامیان، جهت حضور بیشتر در دستور کار بود که طبق معمول، این وعدهها عملی نشد و تنها ابزاری برای فراخوان فریبخوردگان به حساب میآمد که وقتی با ادامه سناریوی فتنه یعنی شایعاتی ساختگی و مظلومنمایی همراه میشد، میتوانست بار عاطفی و احساسی این اجتماعات را اضافه و پتانسیل افراطیگری و به فضای آشوب و اغتشاشطلبی دامن بزند. از اینرو در پارهای موارد اجتماعکنندگان فریبخورده با اقداماتی از روی غریزه، رفتاری پرخاشگرانه و هیستریک از خود به نمایش گذاشتند که گرچه در پوشش مراسم عزاداری بود اما در واقع رفتاری مشابه شمر و خولی داشتند که تنها لباس و گریم آنان از رنگ قرمز و بنفش با سبز جابهجا شده بود.
لذا اگر حمایت یزیدهای روزگار یعنی اوباما و نتانیاهو هم از جنبش نفاق جدید نبود، خشونت و بیادبی این جمعیت و هلهله و کف و سوت آنان پژواک رفتار لشکریان ابن سعد و جیرهخواران یزید بود که نفخ شکمهای سیر شده از مال حرام، منافذ شنوایی آنان را بسته و امکان شنیدن موعظهها و نصایح فرزند رسول خدا را از آنان گرفته بود. این جماعت محدود که با دنبالهروی کورکورانه از سران فتنه و اطاعت محض از تبلیغات روانی دستگاه رسانهای دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی، پیش از این با جسارت به تمثال مبارک امام خمینی(ره) و انحراف از آرمانهای دینی و انقلابیاش مثل مبارزه با استکبار و اسرائیل، انحراف عملی خویش را از خط امام و همراهی با مظلومان به نمایش گذاشته بودند، در روزهای تاسوعا و عاشورا نیز دهانها را با چشمانی بسته، گشوده و همراه لشکریان عبیداللـه ابن زیاد با دامنهای پر از سنگ به ناسزاگویی و اهانت علیه مقدسات مردم رو آورده و در حمایت از سران بیبصیرت و قانونشکن خویش به حرمتشکنی و خشونتورزی در روزهای عزای حسینی پرداختند تا با هلهله و فحاشی خواستههای جبارانه خویش را پیش ببرند. اما غافل از اینکه دوران فریب و اغوای ناشی از جنگ روانی دستگاه اموی به پایان رسیده و حسینیها دیگر مرعوب ترفندهای سیاسی و جنگ روانی ابن زیادها نخواهند شد و دنیاطلبان کوفه مدتهاست کارشان به رسوایی کشیده و با گریختن به شام امروز یعنی انگلیس و آمریکا فرصت خالی نمودن دل مردم برای حفظ منافع مادیشان را از دست دادهاند.
لذا همانگونه که لبیک یا حسین توسط شاگرد امام و رهبری در جنوب لبنان و جنود حسینی او روزگار یزیدیان غاصب را در نبرد 33 روزه تیره و تار نمود، اشارتی از سوی مراد حسینیان تربیت شده در مکتب حسینی روحاللـه در ایران کافی است که کاخ توهم سبز اموی را به ویرانی بکشد.
گویا خویشتنداری و بزرگواری فرزندان امام و رهبری و برخورد کریمانه رهبری و نظام با سران فتنه و فریبخوردگان آنان، یا شاید هم تشجیع و تشویق دستگاه رسانهای یزیدیان زمان، به این توهم نزد رنگیها دامن زده است که میتوان با اردوکشی، جنگ روانی، فحاشی و هتاکی و استفاده از شیوههای ابوسفیانی و اموی به اهداف حقیر سیاسی دست یافت. اما این نکته را باید یادآور شد که جانشین صالح و شایسته روحاللـه نیز همچون خودش در دفاع از حق گرچه بردبار ولی قاطع است و در همان دوران حاکمیت مدعیان اصلاحات یا اسلاف رنگیهای امروز به صراحت اعلام فرموده بود که اگر دشمن فشار بیاورد، این بار صلح حسنی در کار نیست بلکه مبارزهای سرخ و حسینی بهوقوع میپیوندد که نتیجهاش نیز الزاماً مشابه روز عاشورا نخواهد بود.
لذا اگر نفاق جدید در توهم حمایت منطقهای و جهانی از مطالبات ناحق و زورگویانهاش می باشد باید به این نکته نیز توجه کند که نظام اسلامی نیز حاضر نخواهد بود به این زورگویی گردن بگذارد. اگر تاکنون صبوری و خویشتنداری به عمل آمده تنها مجالی برای تنبه آموزی و عبرت گرفتن بوده که به نظر میآید کانون فتنه با لجاجت و توهم تمامی فرصتها را آتش زده است.
جوان آنلاین
کلمات کلیدی: