تعابیری که از جناب آقای هاشمی در آغاز ریاست جمهوری در اذهان ما باقی مانده و چون دردی جانکاه سنگینی میکند، این است که ایشان در شرایطی که هنوز مرزهای کشور در وضعیت آتش بس بود، پایان دوره «بسیجی» و «حزب اللهی» را با تعبیر «جلنبر»، «بیل به دست» و .... اعلام کرد و اولین القابی که این لشکر مخلص خدا از ایشان دریافت کردند، تعابیر فوق بود.
به گزارش رجانیوز، چندی پیش غلامحسین الهام سخنگوی سابق دولت و عضو حقوقدان شورای نگهبان در گردهمایی بزرگ بسیجیان فریدونکنار سخنانی پیرامون لزوم حضور موثر بسیجی ها در همه زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی شده بود که با سواستفاده های برخی سایتها و روزنامه ها مواجه شد و صحبتهای وی را با هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی مقایسه کردند و ادعا کردند که وی
برخی رسانهها با تیتر استنباطی از سخنان اینجانب در خصوص حضور فعال بسیجیان در عرصه اقتصادی کشور، مدعی شدهاند که اینجانب هم صحبتهای 20 سال پیش آقای هاشمی رفسنجانی را تکرار کردهام.
در خصوص اسناد تکرار صحبتهای جناب آقای هاشمی در سال 68 به اینجانب، نکاتی را لازم است متذکر شوم. از آنجا که تحریف عامدانه سخنان اینجانب خلاف قانون، اصول حقوقی و اخلاقی رسانهای است، مراعات حقوق قانونی اینجانب در درج پاسخ، لازمه چنین پایبندی است:
1-
2-
3-
4-در مقابل، عرصههای مختلف و موثر اقتصادی و پولی و مالی (حتی قبل از تحقق سیاستهای اجرایی اصل 44) در دست گروهی خاص قرار گرفت که نوعاً در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب فقط در عرصه مدیریت کلان اجرایی کشور، حضور داشتهاند، و لابد مقصود از بسیجی !! این قشر دور از این آتش و خون و حماسه بوده است؛ که قطعاً ساحت بسیج از این امر به دور است.
5-اکنون در اجرای سیاستهای اصل 44، اگر مراقبت لازم نشود، اقتصاد به انحصار گروه اندک «سرمایه سالار» قرار خواهد گرفت و اگر آموزش لازم، در همه عرصهها و آمادگی اجتماعی، حقوقی و ساختاری صورت میپذیرفت یا بپذیرد اقتصاد به «مردم» واگذار خواهد شد و اقتصاد «اختصاصی» و مبتنی بر ساخت و کار سرمایهداری و غیر عادلانه تحمیلی بر مردم نخواهیم داشت.
6-
ثانیاً بسیج یعنی همان تفکر «عدالت محور» با روحیه جهادی. بسیج یعنی نهایت تلاش خالصانه برای اعتلای کشور و بهرهبرداری متعادل و غیر مسرفانه از مظاهر این تلاش مادی: تفکر بسیجی یعنی توسعه فراگیر حقوق همه بخشها و آحاد جامعه، تفکر بسیجی، یعنی بهرهمندی از آموزش، بیمه و خدمات درمانی، اشتغال، خانواده و به طور کلی بستری که انسان را در مسیر کمال و تعالی رشد دهد و در همه عرصههای سیاسی و اجتماعی کارساز و موثر باشد، بسیج یعنی رساندن به تعالی و حیات طیبهای که البته با توسعه غربی، تفاوت ماهوی دارد. بنیان توسعه بر «اسراف»، « تبعیض» و «فرد محوری» است ولی حیات طیبه در «عدالت»، « عمل صالح»، رشد معنویت و استخدام دنیا برای کمال اخروی و مبارزه با همه مظاهر فساد است تحقق این مهم جز با روحیه بسیجی امکان پذیر نخواهد بود. این نیرو اگر در عرصههای اقتصاد، فرهنگ، سیاست، علم و فناوری و .... ورود نکند، مدل مردم سالاری دینی، در مدیریت کشور و رشد و شکوفایی آن تحقق نخواهد یافت و مبارزه معقول و دینی با دنیاگرایی ، اسراف، اشرافیت، انحصار و همچنین فقر و فساد و تبعیض محقق نخواهد شد.
7-مظهر و نماد بی نظیر و بی همتای بسیج ،امیر المومنین (ع) است که با بازوان و توان خویش، چاه حفر می کند و به محض جوشیدن آب «وقف» می کند و عرصه آبادانی را فراگیر میکند، کار در حد اعلا، بهره برداری عمومی و به صورت وقف، این فرهنگ تعالی است و موجب رشد عدالت محور و رفاه غیر مسرفانه و فراگیر می شود.
چنین کارکردی از جز «او» که نه بشر توان خواندش و نه خدا ساخته نیست. اما «او» (ع) نمونه و مظهر بسیج است و فرموده است که حضرتش را در این «خط» یاری کنیم:
« اعینونی بورع و اجتهاد و عفه و سداد »[1]
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کلمات کلیدی: