حدود یک سال است که طیف دوم خردادی های دیروز و سبزهای امروز نام کردان را به عنوان کسی که دارنده مدرک تقلبی است بر سر زبانها انداختند و حتی اصطلاحاتی مانند "کردانیسم" راهم به عنوان پدیده ی مدرک تقلبی رواج دادند!
این در حالی بود که اصولا این نوع مدرک در زمان خاتمی در اثر کم کاری های وزیر آموزش عالی او باب شد و به حق بود اگر در دوران اصلاحات نام این پدیده را "خاتمیسم" یا "معینیسم " می گذاشتند ! اما آن زمان هیچ کس ایرادی به این کار نمی گرفت وهمه در تمجید و ستایش خاتمی قلم می زدند و مغز ملت را با کادویی از جنس این القاب و عناوین بسته بندی می کردند تا آکبند بماند ! وزیر آموزش عالی خاتمی جناب معین خود در همین جهت گام برمی داشت و کسانی مانند توکلی -که حالا به عنوان یک اصولگرای پیرو رهبر!- نماینده مجلس است را بدون کنکور وبا بودجه آموزش عالی همراه با خانواده به انگلیس فرستاد تا او با مدرک دکترای ناتینگهام، همواره سنگ اندازی ماهر جلوی دولت باشد تا حتی طرح تحول اقتصادی هم - باوجود به تاکیدات مکرر رهبر- از سنگ پرانی ایشان در امان نماند!
زمان" دکتر خاتمی!" روزگارپارادوکس های غریب بود! البته ادعای خط امام و شعار نه غزه نه لبنان نشانی از ادامه ی همان پارادوکس هاست ! اما آن زمان کسی نمی گفت که خاتمی مدرک دکترا ندارد اما ایشان چرا مدام با لقب "دکتر خاتمی" در رسانه ی ملی و روزنامه های جیره خور خطاب می شود و همه برایشان سوت و کف می زنند! حالاحقوقهای بالا را ببخشید که موسسه باران ها و یاران ها و....ها از همین عناوین و القاب سبز شد و تا حالا هم سبز است! (البته بودجه های سیا و سنای امریکا را درجیب بعضی هم پیاله های آقایان برای براندازی بی خیال)!!!! تازه بجز خود ایشان از وزرای ایشان هم وزیر آموزش و پرورش آقای حاجی ازین مدرک بی نصیب نبودند و در زمان وزارت بدون استیضاحشان از حقوق ومزایای آن هم بهره جستند!
اما کردان در همان روز اول اعلام کرد که از حقوق دکترایش استفاده نمی کند و رئیس جمهور هم گفت کردان را به خاطر مدرکش معرفی نمی کند بلکه به خاطر توانایی های اجرایی اش او را برای وزارت کشور معرفی می کند (انهم به پیشنهاد علی لاریجانی). اصولا وزیر کشور باید مرد اجرایی و عملیاتی باشد که افراد زیادی را در حوزه مدیریت بشناسد و نمایندگان برای رای دادن به توانایی های او نگاه کنند نه مدرکش!
مجلس با وجود اطلاع از کم و کیف وضعیت مدرک کردان به او رای داد ! اما چند روز بعد همراه با پوشش رسانه ای قوی از طرف بعضی ها ! مجلس رای خود را به استیضاح گذاشت !! توجه کنید که استیضاح درباره عملکرد وزیر است نه رای خود مجلس ! این مسئله آن قدر در روزنامه های جیره خوار دوم خردادی بوق شد که دیگرکسی صدای کسی را نمی شنید ! او می گفت ازین مدرک حقوقی نگرفته اما همه سبزها به خاطر قدر و منزلت علم و دانش ناراحت بودند!! این موج آنقدر قوی شد که حتی بعضی رسانه های طرفدار دولت را هم به بازی کشاند !و مسئله دکترای بلا استفاده ی کردان به موضوع اول کشور تبدیل شد! بهانه ای برای حملات شدید روزانه بر علیه دولت ! و مدرک کردان سیبل حملات !!!
نکته دردناک دراین موج سازی رسانه ای این بود که اصولا این جریان سازی های رسانه ای همواره از نظر زمانی مترادف یا یک گام بزرگ خدمت دولت بوده است . آن زمان که همه مردم و رسانه ها از کردان حرف می زدند بعد از بیست سال پل دریاچه ارومیه داشت افتتاح می شد و بعد از بیست سال حقوق معوقه ی فرهنگیان -که از زمان هاشمی تا حالا مانده بود- داشت داده می شد و بعد از بیست سال حقوق بازنشستگان داشت افزایش پیدا می کرد و یعنی مدرک خاتمی مهم نیست ! پل دریاچه ارومیه مهم نیست !حقوق معوقه ی فرهنگیان مهم نیست !حقوق بازنشستگان مهم نیست ! مدرک کردان مهم تر از همه این هاست ! (کاریکاتور سبز)....فقط کافی ست تعداد مردمی که ازین مزایا بهره می برند را مقایسه کنید با مدرک دکترای بدون پیامد مالی یک نفر که در یک سیستم غلط تولید شده و مقصر تولیدش هم خود خاتمی ست! اما فکرها درگیر کردان شده بود زیرا برنامه ی طراحان این گروه همین شانتاژ ها و موج سازی هاست !
فایده دیگر این موج سازی ها این است که دستهای پنهانی که خود مسبب مشکلات هستند شناخته نمی شوند و یک سوژه به جای مقصراصلی قربانی می شود ! و در اکثر موارد قربانی کسی ست که باید مدعی شود ! مثلا کردان باید بپرسد که چرا آموزش عالی در زمان خاتمی نسبت به تقلبی بودن این مدارک عکس العملی نشان نمی داد ؟
طراحان پشت پرده این سیاست های موجی، هر گاه یک موفقیت درخشان دولت گل می کند به سرعت اثرآن رایحه خوش خدمت را در ذهن مردم با موج بوی گند تهمت و دعوا و ناسزا از بین می برند تا حواس مردم از آنچه اتفاق افتاده به سمت آن موج لجنی معطوف شود و شادی شکر گزاری آن موفقیت در کام ملت تلخ شود.
این سناریو دقیقا در انتخابات دهم تکرار شد . این شورش ها و آتش های خیابانی برای تلخ کردن کام ملت ایران از پیروزی بزرگ او در انتخابات چهل میلیونی و کسب بالاترین حدنصاب و برجای گذاشتن رکورد منحصر بفرد یک ملت قهرمان در دموکراسی بود . دموکراسیی که به کوری چشم صهیونیست ها با اطاعت از ولی فقیه همراه شده بود.
حالا آن صحنه سازی ها تمام شده . کسانی که در این هیاهوها- حتی از میان خودی ها - مقهور این بازی شدند خودشان می دانند با خدای خودشان . اما مانند همیشه یک چیز باقی ماند. و آن برگه امتحانی ست که هر کدام از ما با تفکر و جهت گیری خود - حتی اگر سکوت باشد- برجای گذاشته ایم.
حالا علی کردان در بیمارستان است .بیماری آقای کردان نوعی سرطان خون ناشی از صدمات جسمانی ایشان در دوران جنگ تحمیلی است که در نتیجه فشارهای روحی وارده در یکسال گذشته حاد شده است!
حالا می توان فهمید که جرم کردان چه بوده !
جرمی که خاتمی نداشت !
کلمات کلیدی: