ثانیه نیوز- عبدالله گنجی- آنان در حالی مدعی سیره و اندیشه امام (ره) بودند که از ولی فقیه و قانون و قانون اساسی به عریانترین شکل ممکن عبور کردند. آنان در حالی مدعی امام (ره) بودند که برای مطالبهای غیر قانونی (ابطال انتخابات) مردم را به خیابان کشاندند و خواستار تحقق اصل 27 قانون اساسی شدند. آنان در حالی رأی اکثریت را به سخره گرفتند که مدعی «میزان، رأی ملت است» بودند. فریاد وا امامای آنان آنقدر بلند بودکه جوانان امروز کشور که دوران امام(ره) را درک نکرده بودند گمان میکردند میر حسین نخست وزیر امام(ره) بوده است در حالی که میرحسین مشروعیت خویش را از رأی مردمی اخذ میکرد که به رئیس جمهوری وقت داده بودند لذا در پیشانی بندهای سبزی که به جوانها داده بودند جمله «نخستوزیر امام (ره)» به وفور یافت میشد.
رهبری انقلاب اسلامی برای هوشیار کردن مردم نسبت به قرائت جعلی از انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی، چند بار به موضوع سوءاستفاده از امام (ره) اشاره کردند که از آن جمله تذکر دوباره شکلگیری مسجد ضرار، آوردن کاریکاتوری از صدر انقلاب اسلامی به امروز و فریفتن این مردم ذیل نام امام (ره) که غرق در قرآن بود را میتوان اشاره کرد. برای اثبات این مدعا که «نفاق سبز» چقدر بر اندیشه و مسیر امام (ره) پایبند است باید رفتار، مواضع نگرش و سخن مدعیان را با امام (ره) سنجید. اما از آنجا که برداشت از رفتار و نگرش متأثر از تفسیرهای متفاوت است شاید اغنا کننده به نظر نرسد. بنابراین در این راستا و در این نوشتار چند جمله از حضرت امام (ره) و میرحسین موسوی نسبت به موضوعات خاص را با نگاه تطبیقی و بدون شرح و تحلیل میآوریم. قضاوت در خصوص انطباق دو نگاه امام (ره) و موسوی را به نفس لوامه خوانندگان محترم واگذار میکنیم.
1- فلسطین: موسوی در اولین نطق انتخاباتی خود در تلویزیون، برای حمایت از آرمان فلسطین شرط گذاشت، گفت: «ما اول باید خودمان قوی باشیم تا بتوانیم از آرمان فلسطین دفاع کنیم.» علاوه بر آن شعارهای انحرافی به اصطلاح طرفداران وی در روز قدس نیز دهانکجی مستقیم به آرمان امام (ره) بود زیرا روز قدس فقط ابداع امام (ره) بوده و متعلق به احمدینژاد یا جناح مقابل موسوی نبود.
امام (ره) حمایت از نهضتهای اسلامی را مشروط به قوی شدن نمیدانست و در سالهای اولیه انقلاب که وضع نامطلوبی داشتیم امام (ره) مردم ایران و اهداف جهانی انقلاب اسلامی را توامان گوشزد میکرد: «باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید. ولی این بدان معنا نیست که آنها را از هدف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است، منصرف کند. مردم عزیز ایران که حقاً چهره منور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند باید سعی کنند که سختیها و فشارها را برای خود پذیرا گردند تا مسؤولان بالای کشور به وظیفه اساسیشان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمیت را در چارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند.» آیا موسوی و طرفداران وی به جملات فوق اعتقاد دارند؟ آیا موسوی به حکومت جهانی اسلام اعتقاد دارد؟ آیا کسانی که روز قدس از شمیران به میدان هفتم تیر آمده بودند حاضرند فرموده امام (ره) مبنی بر «سختیها و فشارها را برای خود پذیرا گردند» تا مسؤولان به گسترش اسلام در جهان بپردازند؟
2- نهضت آزادی: در طول تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری موسوی بارها موضع خود نسبت به نهضت آزادی را اینگونه اعلام کرد: «آنها دوستان قدیمی ما هستند که باهم اختلاف سلیقه داریم.» در انتخابات نیز دکتر پیمان وزیری و سحابی علناً از موسوی حمایت کردند و بعد از انتخابات نیز ملی - مذهبیها با صدور چند بیانیه همتراز با حزب مشارکت، مجاهدین انقلاب و ... از موسوی و کروبی حمایت کردند اما امام (ره) درباره کسانی که با موسوی اختلاف سلیقه دارند میفرمایند: «همچون گذشته اعتراف میکنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خاصی و واقعی به اسلام ناب محمدی (ص) نداشتهاند اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمیرود. اگر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب در تمامی اصولش و حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمیکنند. در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا طرفدار جدی وابستگی کشور به آمریکاست، «آنان نباید رسمیت داشته باشند و باید با قاطعیت با آنان برخورد شود.» ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده همکاریشان با آمریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد... تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها (نهضت آزادی) بیفتد. و ... اگر موسوی مدعی راه امام (ره) است از جملات فوق چه برداشتی دارد. آیا مطالب به یادگار مانده از امام (ره) حاکی از اختلاف اصولی و مبانی حضرت امام (ره) با این جماعت است یا اختلاف سلیقه با دوستان قدیمی؟
3- منتظری: موسوی آقای منتظری را همتراز با بقیه مراجع به حساب آورد و در نامهای سرگشاده از وی طلب مشاوره و راهنمایی و استفتا کرد. طرفداران وی نیز در روز قدس بر منتظری درود میفرستادند و حتی وی و صانعی را روحانی واقعی میخواندند. موسوی خطاب به منتظری مینویسد: «مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی منتظری دامه ظله پیرو حوادث چند ماهه اخیر بیانیهای ضمیمه از سوی اینجانب صادر شده است. احساس نیازی که همواره برای همفکری و همکاری مرجعیت گرانقدر و روحانیت متعهد وجود دارد، مرا تشویق کرد تا نسخهای از آن را جهت اخذ راهنمایی تقدیم کنم.» و در آخر هم خطاب به منتظری مینویسد: «امیدوارم مورد اعتنا قرار گیرد.» حضرت امام (ره) در برخورد با منتظری که پس از چهار سال تلاش بینتیجه صورت گرفت، اول شرط مرجعیت وی را نشانه رفت و او را بلندگوی منافقین دانست. برخورد امام (ره) با منتظری یکی از معجزات انقلاب اسلامی است که کمتر از سه ماه مانده از حیات پر برکت امام (ره) اتفاق افتاد و گرنه، امروز نظام ما در دست منافقین و لیبرالها بود، زیرا امام (ره) معتقد بود منتظری درصدد است بعد از امام(ره) منافقین و لیبرالها (نهضت آزادی) را به حکومت برساند. امام (ره) در تاریخ 6/1/1368 به منتظری مینویسد: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید»، «از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید»، «به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» اما برای آینده منتظری دو نکته را یادآور میشوند 1-شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند، این پیشگویی امام (ره) تحقق یافت و 1700 صفحه خاطره از منتظری روی اینترنت قرار گرفت و بخشی از آن توهین به حضرت امام (ره) بود و دشمنان نظام از آن خاطرات بهرهها بردند 2-امام (ره) خطاب به وی برای اصلاح رفتار و مواضعش فرمودند: «اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم.» این فرد امروز مورد مکاتبه و مشورت موسوی است زیرا جای امام (ره) امروزخالی است.
4- زندگی - مبارزه: موسوی در بیانیه 12 خود که در ششم مهرماه صادر شد، مینویسد: «مبارزه، امری مقدس است اما دائمی نیست آنچه دائمی است زندگی است.» البته این امر برای مردم دور او درست است اما برای نخبگان و انقلابیون در اندیشه امام (ره) اینگونه نیست. امام (ره) میفرمایند: «راهی جز مبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب کرد، یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است»، «ما میگوییم تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم»، «من بار دیگر از مسؤولان بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترستند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشا، سرمایهداری غرب و پوچی و تجاوز کمونیسم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی علیه غرب و شرقیم، مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم؟ و اگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند؟ مگر بیش از این است که بانفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل عزت اسلام و مسلمین را بایکوت میکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی(ص) در سراسر جهان، برچوبههای دار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزبالله در جهان به اسارت گرفته میشوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند، ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل میکنیم»، «ملت عزیز ایران که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست و آنها که تصور میکنند، مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفان و محرومان جهان، با سرمایهداری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که سعی میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد را نصیحت و پند و اندرز کنند متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته یا به آنان کمک میکنند، آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند» آیا موسوی اکنون به چنین مبارزهای اعتماد دارد. در درون تبلیغات انتخاباتی و بعد از آن کدام خرده را به دنیای غرب و استکبار و جهانخواران گرفتند؟
5- تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی: موسوی در بیانیه شماره 13 خود از قول مردم مینویسد:«مردم اینک از خود میپرسند، چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان باز داشت و به شرایط فعلی رساند. این سؤال اساسی است که جا دارد درباره کوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بکنیم تا 30 سال بعد، از نو با همین پرسش روبهرو نشویم.» امام (ره) قبلاً پاسخ این سؤال را دادهاند، امام (ره) معتقد بودند: اگر انبیا هم به دنبال دستیابی به نتایج اقدامات خود بودند نباید به اقداماتی دست میزدند که نتیجه آن در عمر ظاهری آنان به دست نمیآمد. امام (ره) 20 سال پیش جواب امروز موسوی را اینگونه میدهند:«تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی ایران چیزی به دست نیاورده یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر میشود؟ تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه، اگر همه انبیا و معصومین (ع) در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نباید از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلندمدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامهعمل نپوشیده است ذکری به میان آورند، در حالی که به لطف خداوند بزرگ ملت ما توانسته است در اکثر زمینههایی که شعار داده است به موفقیت نائل شود. ما اشعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کردهایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیدهایم. اشعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمانمان در تسخیر لانه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کردهایم. ما همه شعارهایمان را با عمل محک زدهایم البته معترفیم که در مسیر عمل موانع زیادی به وجود آمده که مجبور شدهایم روشها و تاکتیکها را عوض کنیم. ما چرا خودمان و ملت و مسؤولان کشورمان را دستکم بگیریم و همه عقل و تدبیر امور را در تفکر دیگران خلاصه کنیم.»
6- تحریم اقتصادی از سوی دشمنان: موسوی در طول تبلیغات انتخاباتی و همچنین در مناظرات تلویزیونی و تحریمهای اعمالی از سوی غرب را ناشی از عملکرد نامطلوب و دشمنتراشی دولت میدانست و علاوه بر آن در بیانیه شماره 13 خود مینویسد:«اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند برد...»
میرحسین که در مقابل دولتهای غربی حیا به خرج میدهد و از گل کمتر به آنان نمیگوید، در ادامه به جای دولتها از «ملتها» میخواهد در هیچ تحریمی علیه ایران شرکت نکنند زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیا زده برایشان کافی است البته تحریمهای امروز، در زمان صدارت موسوی در قوه اجرایی نیز اعمال میشد و امری امروزی نیست و سیاست خارجی ما در زمان امام(ره) بسیار فعالتر و هجومیتر از امروز بود، همان موقع نیز دولت موسوی و حضرت امام(ره) به تندروی در سیاست خارجی متهم میشدند ولی امام(ره) از هجمه به جهانخواران توسط دولت جمهوری اسلامی دفاع میکردند و میفرمودند: «من باز میگویم، همه مسؤولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان به خیال خام خودشان بیرون نبرند آرام نخواهند نشست، نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور»، «من قبلاً نیز گفتهام، همه توطئههای جهانخواران علیه ما، از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است.» بنابراین حصر اقتصادی ما به خاطر اسلامخواهی ماست نه عملکرد دولت یا مسأله هستهای اما موسوی که از مبارزه خسته شده است به «زندگی در راه سبز امید» میاندیشد، از آرمانهای امام (ره) برای رفاه بهتر چشم پوشیده است. این روحیه انقلابی امام(ره) اکنون در کالبد کدام یک از یاران دیروز او ساری و جاری است، آیا موسوی و خاتمی و کروبی در این مسیر قرار دارند؟
7- شعار محوری انقلاب اسلامی: استخوانبندی اصلی شعارهای انقلاب اسلامی ایران به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود این شعار توسط خاتمی به شعار «استقلال، آزادی، پیشرفت» تنزل یافت و موسوی نیز در بیانیه شماره 11 خود آن را به شعار «آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت» تغییر داد. علاوه بر آن حزب مشارکت نیز این شعار را در سند تأملات راهبردی خود به نظر «استقلال، آزادی، عدالت و معنویت» تغییر داد. اگرچه مؤلفههای اضافه شده نیز ذیل اهداف انقلاب اسلامی تعریف میشود اما چرا این شعار محوری تغییر مییابد؟ این در حالی بود که حضرت امام(ره) در جواب بازرگان فرمودند:«جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» علاوه بر آن طرفداران صوری موسوی در روز قدس به جای «جمهوری اسلامی» از «جمهوری ایرانی» که حاکی از ملیگرایی و باستانسرایی است استفاده کردند. میرحسین نیز تلاش میکند از شعارهای ملیگرایانه و باستانسرایانه استفاده کند که آن هم بر خلاف اندیشه امام(ره) است. امام(ره) میفرموند:«ملیگرایی اساس بدبختی ماست.» امام(ره) درصدد تبدیل ملت به «امت واحد» بودند و به مرز و جغرافیا اعتقاد نداشتند.
ش
8- احکام اجتماعی اسلام: از مشی و رفتار و مواضع میرحسین چنین استنباط میشود که ایشان در حوزه فرهنگ و اجتماع قائل به ورود حاکمیت نیست و بیشتر به اسلام فردی معتقد است. ایشان در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود در مؤسسه اطلاعات به شدت به گشتهای ارشاد حمله کرد. به جای «اصلاح» یا «ساماندهی» از واژه «جمع کردن گشتهای ارشاد» استفاده کرد که مشخص میکند ایشان امر به معروف و نهی از منکر و مراتب آن را از شؤون حکومت اسلامی نمیداند. حضرت امام(ره) در بند9 پیام بازسازی خود که در تاریخ 11/7/1366 صادر شده و از جمله مخاطبان آن شخص نخستوزیر (موسوی) است.
نوشته شده توسط
کوشا
88/7/15:: 8:15 عصر
|
() نظر