با نزدیک شدن به پنجمین سخنرانی "محمود احمدینژاد "، رئیسجمهور ایران در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، تلاشهای بسیاری برای تحتالشعاع قرار دادن حضور رئیسجمهور ایران صورت میگیرد.
به گزارش فارس، در حالی که تلاش برخی کشورها برای شکست محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری و ایجاد فضای متشنج در ایران، بدون نتیجه ماند، برخی گروهها و به خصوص لابی صهیونیستی آمریکا از هفتهها پیش مشکلاتی برای محل سکونت و هتل ویژه اسکان رئیسجمهور و هیئت همراه وی بوجود آورده و اخیرا نیز وعده برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل مقر سازمان ملل و در اعتراض به حضور ریاستجمهوری ایران را دادهاند.
این گزارش حاکیست، یک منبع آگاه در گفتوگو با فارس و با ارسال مدارکی که حاوی یک نامه است از دستهای پشتپرده برگزاری اجتماع ضد احمدینژاد، خبر داد.
دلیل ارسال این نامه، فراخوانی است که به منظور برگزاری یک تظاهرات گسترده در مقابل سازمان ملل و در اعتراض به حضور دکتر "محمود احمدینژاد "، رئیسجمهور ایران، منتشر شده است.
نویسنده این نامه در ادامه با اشاره به نفوذ شدید لابی صهیونیست در آمریکا مینویسد: همانطور که پیش از این نیز تاکید کردهایم، ما با قاطعیت اعتقاد داریم که صدها میلیون دلار آمریکا به سازمان سیا اختصاص داده شده تا همگام با انگلیس و اسرائیل به تحریک "انقلاب نرم "ی بپردازد که در واقع نقطه آغازی برای اتفاقاتی بود که بعد از انتخابات ایران به وقوع پیوست.
تلاش برای تشدید فشارها علیه رئیسجمهور ایران تا حدی بوده که هتل محل اقامت احمدینژاد، به عنوان نماینده رسمی یک دولت خارجی که کشورش عضو سازمان ملل متحد است، به علت فشار و تهمتهایی که توسط سازمانهای قدرتمند سیاسی و مذهبی اعمال شد، از پذیرفتن میزبانی رئیسجمهور ایران خودداری کرده است.
اما تلاشها برای سازماندهی تجمعات اعتراضی علیه احمدینژاد در حالی صورت میگیرد که سال گذشته نیز فراخوان مشابهی به منظور اعتراض به حضور رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، منتشر شده بود که حامیان آن تجمع نیز صهیونیستها، طرفداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در لیست سازمانهای حامی تروریسم قرار دارد و سلطنتطلبان بودهاند.
همچنین از دیگر نکات قابل توجه اجتماع سال گذشته میتوان به حضور دانشجویان یهودی که از نقاط مختلف جهان برای حضور در این اعتراض به نیویورک آورده شده بودند و نیز وجود تعداد زیادی پرچم شیر و خورشید، که در حقیقت پرچم رژیم شاهنشاهی ایران بوده است، اشاره کرد.
اما امسال با توجه به جار و جنجالهای تبلیغاتی که علیه دولت ایران صورت گرفته و همچنین با توجه به انتشار پیوسته اخبار نادرستی که در رابطه با اعتراضات پس از انتخابات ایران صورت میگیرد، قطعا افراد بیشتری از میان کسانی که برای پیوستن به فراخوان براندازی دولت ایران، تشویق شدهاند، در اجتماع اعتراضی امسال حضور خواهند یافت که البته بسیاری از این افراد یا از خانوادههایی هستند که پس از انقلاب ایران و به دلیل دشمنی با این انقلاب، ایران را ترک کردهاند و یا اینکه افرادی هستند که رویای ایجاد یک سبک زندگی کاملا غربی در ایران را در سر میپرورانند.
اما سوال اساسی اینجاست که آیا دعوت به حضور در اجتماع اعتراضی علیه رئیسجمهور ایران، یک اقدام خودجوش از سوی مخالفان ایران و وابستگان آنهاست؟
برای یافتن پاسخ این سوال به لیست حامیان اجتماع اعتراضی امسال توجه کنید که دستکم 50 گروه صهیونیستی از جمله "ایپک " در آن حضور دارند.
نکته قابل تامل دیگر این است که بیش از 25 هزار یهودی در ایران زندگی میکنند و تنها در تهران دستکم 22 کنیسه (پرستشگاه یهودیان) وجود دارد. در همین حال ایران پس از اسرائیل، بیشترین جمعیت یهودی در خاورمیانه را در خود جای داده است.
همچنین باید در اینجا به گزارش "راجر کوهن " (Roger Cohen)، خبرنگار نشریه "نیویورکتایمز " که اخیرا به ایران سفر کرده بود، اشاره کنیم؛ کوهن در این گزارش نوشت: شاید من در بیان حقایق با تعصب عمل کنم اما باید حقیقت نزاکت و خوشرفتاری ایرانیان با یهودیان را بیان کنم. شاید نوشتن این مطالب به این دلیل باشد که من نیز یک یهودی هستم و کمتر پیش آمده که به گرمی ایران با من رفتار شده باشد. و یا شاید من تحت تاثیر این حقیقت قرار گرفتهام که با وجود خشم و اعتراض ایرانیان نسبت به فجایع غزه، تلویزیون ایران هیچگاه توهین و یا بیحرمتی به یهودیان نکرد. و یا حتی شاید من تحت تاثیر آزادی بیان موجود در ایران قرار گرفتهام بطوریکه این آزادی به حدی است که اقدامات مشابه در محافل یهودی-آمریکایی خطرناک خواهد بود.
نویسنده این گزاش با اشاره به روابط دوستانه میان یهودیان و مسلمانان ایرانی مینویسد: پایگاه اینترنتی یهودیان ایران، در واکنش به کشتار غزه مطلب زیر را منتشر کرد:
صبح روز سهنشبه 30 دسامبر (سال 2008)، تجمعی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تشکیل شده تا به جنایات جنگی اسرائیل و کشتار مردم بیگناه نوار غزه اعتراض کند. معترضان که "سیامک ماراصدق "، نماینده یهودیان در مجلس، نیز آنها را همراهی میکند، پلاکاردهایی در دست دارند که شعارهای ضد اسرائیلی به فارسی و عبری بر روی آنها نوشته شده است؛ معترضان با محکوم کردن حملات وحشیانه اسرائیل به مردم بیدفاع غزه خواستار بازگشت آرامش و امنیت به منطقه شدهاند.
همچنین برای درک بیشتر وضعیت یهودیان ایرانی میتوان به گزارش مجله یهودیان کانادا توجه کرد که در جولای 2007 از رد پیشنهاد اسرائیل از سوی یهودیان ایرانی خبر داد. در این گزارش آمده: جامعه یهودیان ایران که نماینده جامعه قدرتمند 25 الی 35 هزار نفری یهودیان این کشور است، پیشنهاد دولت اسرائیل برای هجرت یهودیان ایرانی به اسرائیل را رد کرد. این در حالی است که اسرائیل پیشنهاد کرده بود به هر یهودی که به اسرائیل مهاجرت کند، مبلغی معادل5300 دلار کانادا، پرداخت میکند. جامعه یهودیان ایران که به شدت از پیشنهاد اسرائیل انتقاد کرده بود، در بیانیه خود تاکید کرد: "هویت یهودیان ایرانی قابل معامله به هیچ مبلغی نیست(...) یهودیان ایران جزیی از قدیمیترین ایرانیان هستند و هویت و فرهنگ ایرانی خود را دوست دارند. بنابراین تهدیدات و چنین اغواگریهای ناپخته سیاسی، باعث نمیشود که یهودیان ایران، هویت ایرانی خود را پاک کنند. "
نویسنده این گزارش روشنگرانه در رابطه با عوامل پشتپرده برگزاری تجمعات ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل متحد، پس از بیان روابط خوب میان مسلمانان و یهودیان ایران، میپرسد: با این حال، چرا چنین اجتماعاتی توسط سازمانهای صهیونیست ایجاد و رهبری میشود؟
همچنین بسیار شرمآور و تکاندهنده است که سازمانهای بزرگ معدودی از جمله " سنتجان یزدانی "، " اتحادیه معلمان آمریکا " و "جامعه ملی پیشرفت رنگینپوستان " و برخی افراد هوشمند که خود میبایست بهتر از حقایق آگاه باشند، در انجام وظایف خود اهمال کرده و بر وقایع دروغین و نامشروعی همچون این "تجمع اعتراضی برای آزادی "، صحه میگذارند.
این گزارش در ادامه با اشاره به وجود لیست حامیان تجمع اعتراضی موسوم به "حمایت از آزادی در ایران " در پایگاه اینترنتی برگزار کنندگان این تجمع، مینویسد: سران این تجمع که دو سازمان یهودی نیز در میان آنها حضور دارند عبارتند از:
- "جوامع یهودیان متحد " (UJA)، این سازمان که سال گذشته خبری در رابطه با ایجاد یک جبهه تبلیغاتی برای بدنام ساختن دولت ایران و بیثباتسازی ایران از طریق تمامی حوزههای رسانههای خبری، منتشر کرد، هماکنون قدرتمندتر ظاهر شده است بطوریکه مدعی شده: رویداد روز پنجشنبه همچنین شامل لابی با نمایندگان کنگره آمریکا برای تصویب قوانینی به منظور وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران و دیدار با مقامات سفارتخانههای خارجی از جمله مقامات سفارتهای ایتالیا، هند و روسیه نیز خواهد بود تا بر اهمیت تشکیل یک جبهه متحد بینالمللی علیه ایران، تاکید شود.
این گزارش در ادامه با اشاره به روز برگزاری اجتماع ضد ایرانی در مقابل مقر سازمان ملل، مینویسد: این روز، عنصر مهمی در افزایش آگاهی مردم در رابطه با تلاشهای ضد ایرانی است که هم جامعه یهودیان و هم باقی ایرانیان را هدف گرفته است. بطوریکه این اقدام هماکنون توسط " کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی آمریکا "، " شورای امور عمومی یهودیان "، "جوامع یهودیان متحد " و "کنفرانس ملی یهودیان جماهیر شوروی " که بیشتر به نفع یهودیان روسیه، اوکراین، کشورهای حوزه بالتیک و اروپا و آسیا فعالیت میکند، رهبری میشود.
- "شورای روابط عمومی یهودیان نیویورک "، که به عنوان مرکزی برای هماهنگ ساختن بیش از 60 سازمان یهودی در شهر نیویورک، فعالیت میکند.
- "کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو "؛ در رابطه با این سازمان کافی است تا به خبری که یک پایگاه اینترنتی ایرانی-فرانسوی منتشر کرده توجه کنید: "برخی از همفکران و پشتیبانان ما، نام 72 شرکت کننده در تجمع اعتراضی را در اختیار ما گذاشتهاند که در میان آنها نام چندین تن از تجزیهطلبانی دیده میشود که به دنبال نابودی ایران و تجزیه و تقسیم منطقه به بهانه حق خودمختاری مردم هستند که البته چنین رویداری برای شرکتهای نفتی خارجی بسیار سودمند خواهد بود.(...) عجالتا باید ذکر کرد که کمیته ایرانیان آمریکایی پیشرو نیز منحصرا از افراد وابسته به جنبشهای "مجاهدین "، تشکیل شده است.
همچنین باید توجه داشت که برخی از حامیان تجمع اعتراضی علیه ایران، را گروههای محافظهکار جمهوریخواهی همچون: " گو پراود " (Go Proud)، " جمهوریخواهان هیپهاپ " (HipHop Republicans) و "جمهوریخواهان لاگکابین " (Log Cabin Republicans)، تشکیل میدهند.
از دیگر حامیان این تجمع میتوان به گروههای زیر اشاره کرد:
- "ائتلاف یهودیان جمهوریخواه "
- شبکه تلوزیونی "پارس تیوی " که آرم آن نماد شیر و خورشید شاه سابق ایران و سلطنتطلبان کنونی است.
- "پروژه دیوید "، که از سوی دانشگاه "دنیل پایپز " نومحافظهکار ایجاد شده است. پروژه دیوید، یک سازمان دست راستی و ضد اسلام است.
- پایگاه اینترنتی " انقلاب مخملی " که احمدینژاد را یک دیکتاتور مینامد. این درحالی است که دیکتاتور معمولا برای توصیف رهبرانی استفاده میشود که از قدرت زیادی که در اختیار دارد سوءاستفاده میکند و به ویژه قدرتی دارد که میتواند بدون ممانعت مجلس قانونگذاران، قوانین دلخواهش را تصویب کند. اما احمدینژاد هیچیک از این مشخصات را دارا نیست و با رای اکثریت مردم به قدرت رسیده است.
- "بنیاد دموکراسی ایران "؛ نشریه " ماندلی ریویو "، درباره این بنیاد نوشت: جستجوهای اینترنتی، جزئیات کمی از این سازمان بدست میدهد. در حقیقت پایگاه اینترنتی این سازمان نیز پر از اشکال است و تنها سه یا چهار پیوند (لینک) فعال در آن وجود دارد. یکی از این پیوندها مربوط به مجموعهای از وبلاگهای دستراست و نومحافظهکار است که با عنوان "حمایت از دموکراسی واقعی در ایران "، ارایه شدهاند؛ نام برخی از این وبلاگها عبارتند از: " اول آمریکا را دوست بدارید "، "آمریکاییهای امپریالیست " و " راستهای بنیادگرا "؛
پیوند دیگری که در این پایگاه وجود دارد مربوط به فرم ثبتنام نشریه خبری این سازمان با عنوان " خلاصهای از ایران " منتشر میشود و اشتراک یک ساله آن 1100 دلار هزینه دارد. اما جالب اینجاست که در لیست اعضای این نشریه تنها نام یک نفر به چشم میخورد که او نیز کسی نیست جز " کنث تیمرمن " (Kenneth Timmerman) که یک نومحافظهکار افراطی و عضو پروژه "خطر کنونی " است. وی همچنین حامی مالی نشریه نومحافظهکار "نشنال ریویو " و همتای شدیدا راستی آن یعنی "فرانتپیجمگزین " است.
همچنین جالب است بدانید که عبارت "درباره درخواست بنیاد دموکراسی برای ایران بیشتر بدانید و دریابید که چگونه میتوانید رژیم هستهای ایران را متوقف کنید! " که در پایگاه اینترنتی این بنیاد به چشم میخورد، دقیقا عمان عبارتی است که "جرج بوش " در 23 ژانویه سال 2006، بیان کرد.
اما مسئله مهم دیگر این است که این بنیاد موسوم به دموکراسی برای ایران، از چه مکانهایی پول دریافت میکند؟ طبق اسناد موجود در پایگاه اینترنتی " هیئت ملی دموکراسی "، بنیاد دموکراسی ایران از کمکهای مالی این هیئت نیز بهرهمند میشود. این در حالی است که هیئت ملی دموکراسی به دلیل انجام پروژههای محرمانهاش برای خرابکاری در انتخاباتهای آفریقای مرکزی و جنوبی و همچنین طرحهایش برای همدستی با سازمان سیا در بسیاری از جنبشهای به اصطلاح مردمی اروپای شرقی و خاورمیانه، مشهور است.
اما برخلاف جار و جنجالهای رسانهای و ادعاهای حمایت از حقوق بشری که توسط جنبشهای مذکور ایراد میشوند، این جنبشها اغلب توسط مردان و زنانی اداره میشوند که به دنبال بدست آوردن بخشی از منافع و منابع کشور مورد هدفشان هستند.
همچنین به نظر میرسد بخش دیگر وجوه دریافتی بنیاد دموکراسی ایران، از سوی برخی گروهها از جمله سازمان ایرانیان مخالف تامین میشود که توسط پسر شاه سابق ایران رهبری میشود. این گروه نه تنها به دنبال سرنگونی حکومت کنونی ایران است بلکه خواستار برقراری مجدد حکومت شاهنشاهی در ایران است.
ـ "سازمان صهیونیست آمریکا "؛ این سازمان، مخالفت برخی گروهها با تحریم ایران را شدیدا محکوم میکند. این سازمان همچنین، "گزارش ضداسرائیلی سازمان ملل " را محکوم کرده و مدعی شده این گزارش برپایه شواهد بیاساس و با تغییر استانداردهای قانونی، تهیه شده است.
سازمان صهیونیست آمریکا، نهم سپتامبر سال جاری نیز "هوگو چاوز "، رئیسجمهور ونزوئلا را به دلیل انتقاد از اسرائیل، محکوم کرد.
این سازمان همچنین "جین فاندا "، " دنی گلوور "، " آلیس واکر " و بسیاری از دیگر هنرمندان را که جشنواره فیلم تورنتو را به دلیل شرکت دادن فیلمهای اسرائیلی تحریم کرده بودند، محکوم کرد.
- "کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی " که یک سازمان کاملا صهیونیستی و جنگطلب است. این سازمان همچنین به منظور گسترش هژمونی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه تلاش میکند. برای مثال این سازمان قتل عام بیش از هزار و 300 فلسطینی و تخریب خانههای آنها در غزه را رد کرد و در رابطه با این فاجعه نوشت: اگرچه تصاویری که از جنگ غزه بسیار دلخراش و آزاردهندهاند اما در حقیقت این تصاویر کاملا دروغ و فریبنده هستند. آنها یک ارتش مهاجم نیرومند را به تصویر کشیدند که با استفاده از جتهای اف16 اقدام به بمباران مناطق غیرنظامی میکنند. این در حالی است که این مناطق توسط مبارزانی حفاظت میشود که تنها مجهز به موشکهای ابتدایی هستند. اما اگر دید خود را وسیعتر کنید حقیقت این جنگ پدیدار میشود.
- "گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران "؛ این گروه کار نیز بخشی از کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی است.
نویسنده این گزارش جنبش "حمایت از آزادی در ایران " را وابسته به اسرائیل، نومحافظهکاران و مجاهدین خلق خوانده و مینویسد: "ریچارد سیلوراشتاین " (Richard Silverstein)، با بیان اینکه گروه حمایت از آزادی در ایران خواستار برگزاری تظاهراتی در 24 سپتامبر و همزمان با حضور احمدینژاد در سازمان ملل، شده است، اقدام به افشاگری در رابطه با هویت این گروه نموده است: در نگاه اول به نظر میآید که گروه حمایت از آزادی در ایران چیزی بیشتر از یک گروه طرفدار اصلاحطلبان نیست. اما همانند دیگر مسایل مرتبط با ایران و اسرائیل، باید عمیقتر به این مسئله نگاه کرد تا مشخص شود حامیان این گروه چه سازمانهایی هستند(...) نکته جالب توجه در رابطه با لیست حامیان این آن است که سازمانهای مهمی همچون "جوامع یهودیان متحد "،
"گروه جیاستریت " و "صلحاکنون " که شدیدا از اسرائیل حمایت میکنند، در کنار اتحادیههای کارگری و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفتهاند.
همچنین طبق گفته رئیس سازمان ملی ایرانیان آمریکایی، گروه حمایت از آزادی در ایران، یک گروه نومحافظه کار است که به دنبال تغییر رژیم در ایران و بوجود آوردن یک کشور سکولار است.
این گروه همچنین به سازمان افراطی و مجاهدین خلق که مخالف رژیم ایران بوده و از سوی وزارت خزانهداری آمریکا نیز به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده، وابسته است.
این نویسنده سپس به نقش وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در سازماندهی تجمعات ضد ایرانی اشاره کرده و مینویسد: تمامی این اقدامات در واقع استراتژی کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی و وزارت خارجه اسرائیل برای تغییر شکل دادن ناسازگاری ایران و اسرائیل از یک تقابل دو جانبه میان دو کشور به یک جبهه چند جانبه متشکل از همجنسبازان، فمنیستها، فعالان کارگری و اقلیتهای مخالف با حکومت اسلامی ایران، در ذهن آمریکاییهاست که البته استراتژی هوشمندانهای است.
در انتها میباید مطلبی در رابطه با کنفرانس روسای سازمانهای غالب یهودی بیان کرد؛ در حقیقت آوازه حمایت این کنفرانس از اسرائیل موجب شده تا نقش پشتپردهاش در گروه کار میانجی ملی در رابطه با ایران ، پنهان شود. اما در اصل این گروه جبههای برای کنفرانس روساست و حتی ممکن است خود این گروه کار نیز متشکل از برخی سازمانهای وابسته باشد.
کلمات کلیدی: