نامه اروپا به احمدى نژاد براى مذاکره بزرگ
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، جوان نوشت؛ زمزمههاى "مذاکره بزرگ با ایران " که طى دوهفته گذشته در سطوح زیرین و غیررسمى عرصه دیپلماسى دنبال مىشد اینک در مرحله جدید به فاز تدوین نامهاى رسیده که فراز آغازین آن، تبریک پیروزى محمود احمدى نژاد در انتخابات ریاست جمهورى 12 ژوئن 2009 است.
گفته مى شود نامه اخیر غربىها به احمدىنژاد، پس از جمع بندى نهایى آن از انتخابات اخیر ایران و حوادث بعد از آن، تدوین و ارسال مىشود. در این نامه، مؤلفههاى اصلى براى آغاز مذاکرات و پیشنهادهاى ترغیبى جهت شروع آنچه که "تلاش براى رفع موانع مذاکرات و سوء تفاهمات " نامیده شده، گنجانده شده است.
پیش از این، برخى گزارشها از ارسال نامه محرمانه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به مسئولان ایران حکایت داشت که گرچه طرف ایرانى بر دریافت آن مهر تایید نگذاشت اما معاون وزیر دفاع آمریکا چند روز پیش با صراحت از ارسال چنین نامه اى از جانب اوباما خبر داد. " الکساندر ورشبو " در مصاحبه با خبرگزارى "اینترفاکس " تصریح کرد: "درایالات متحده همه در انتظار پاسخ تهران به پیشنهاداتى هستند که از طرف باراک اوباما رئیس جمهورى براى جلب ایرانى ها در مشارکت دراین زمینه صورت گرفته است. "
وى همچنین اظهارامیدوارى کرد که پاسخ تهران تا زمان گردهمایى وزراى امور خارجه در نشست مجمع عمومى سازمان ملل در ماه سپتامبر به دست آمریکا برسد.
هم راستا با اظهارات معاون وزیر دفاع آمریکا، خبرگزارى "رویترز " نیز در گزارشى مبتنى بر دیدگاه هاى صاحبنظران نزدیک به کاخ سفید، تصریح کرد که "مقامات آمریکایى تایید مى کنند انجام مذاکره با ایران، به نفع منافع امنیت ملى آمریکاست ".
این خبرگزارى همچنین به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اشاره کرده و به نقل از وى نوشت: "تلاش هاى قبلى غرب براى منزوى کردن ایران با شکست مواجه شده است. "
از جانب دیگر، سلسله تعاملات دیپلماتیکى که به آزادى سازى "نازک افشار " کارمند ایرانى الاصل سفارت فرانسه در تهران با میانجى گرى سوریه منجر شد، از جمع بندى تحلیلى کشورهاى اروپایى از تحولات درونى ایران حکایت دارد که در نهایت آنان را به آمادگى براى آنچه که "مذاکره بزرگ با دولت احمدى نژاد " مى نامند، رهنمون ساخته است. گفته مى شود در رسیدن اروپایىها ـ و نیز آمریکایىها ـ به این جمع بندى، برخى تحلیلگران ایرانى مقیم غرب که بعضاً به لابیستهاى ایرانى شهرت دارند، موثر بودهاند. مبانى تحلیلى غربىها براى تدوین نامه مورد اشاره و ارسال آن براى ایران از اهمیت مضاعفى برخوردار است. کشورهاى غربى - به رغم وجود اختلافاتى در جزئیات - در جمع بندى نهایى خود از اتفاقات اخیر ایران که منجر به اتخاذ رویه جدید شده، به این باور رسیدهاند که وقوع "تغییر نرم " با توجه با ساخت کنونى قدرت در ایران و نیز آرایش جریان هاى اجتماعى در این کشور، لااقل در شرایط کنونى میسر نبوده و انتخاب مجدد احمدى نژاد را باید ناشى از فقدان شرایط عینى اجتماعى و سیاسى براى تحول اساسى در ایران قلمداد کرد. پس دراین شرایط گزینهاى که مىتواند به عنوان بخشى از تلاشها براى حل مسائل خاورمیانه مورد توجه قرارگیرد، پذیرش واقعیت انتخاب احمدى نژاد مى باشد.
تصریح دیگر این جمع بندى تحلیلى، در زمینه وضعیت نیروهاى تحول خواه (اصلاح طلبان) است که ضمن محرومیت از مزیت حضور در قدرت، با عدم پذیرش از سوى لایه هاى فرودست جامعه ایران روبه رو بوده و به جز نخبگان تحصیلکرده و طبقات بالاى اجتماعى، صداى آنان پژواکى در سایر طبقات اجتماعى ندارد. مضافاً اینکه در اثر مجموعه رخدادها و ناآرامىهاى بعد از انتخابات، موقعیت نیروهاى تحول خواه در درون حکومت به شدت متزلزل شده و امید بازگشت آنان به سیستم سیاسى با قواعد و ساختار موجود بسیار اندک است. با این وجود، جمع بندى مذکور بر این نکته تاکید دارد که نباید موضع گیرى کشورهاى اروپایى ـ خصوصاً در فضاى رسانه اى و تبلیغاتى به گونهاى باشد که موجب سرخوردگى دموکراسى خواهان ایران شود.
پازل تحلیلى اروپایى ها اما با مسائل دیگرى تکمیل شده است. به زعم آنها احمدى نژاد در مرحله دوم ریاست خود، پرزیدنتى است که موضوع هولوکاست در مواضع روزمره او به حاشیه رفته و اعلام آمادگى او براى گفت وگو، یک نشانه بسیار مثبت است ؛ هر چند غیرقابل پیش بینى بودن احمدى نژاد - با توجه به سوابق گذشته ـ ایجاب مى کند که همه تخم مرغ ها را در سبد مذاکره با او نگذاشت.
این ارزیابى، به تحلیل چند روز پیش ایلان برمن نایب رئیس شوراى سیاست خارجى آمریکا بسیار نزدیک است که گفته بود: " کاخ سفید در تلاش براى برقرار کردن ارتباط با ایران باید با شخصى در سوى دیگر میز مذاکره مواجه شود که دست کم اکنون به نظر مى رسد آن فرد محمود احمدى نژاد باشد. اما نه به این معنى که آمریکا نظر خاصى در مورد انتخابات یا مشروعیت آن نداشته باشد بلکه مى گوید تعیین آن با مردم ایران است. "در کنار ارزیابى از شرایط داخلى ایران و نیز نگاه به شرایط کنونى خاورمیانه و مسائل افغانستان، پاکستان، عراق، فلسطین و لبنان، شرایط و تحولات اقتصاد جهانى نیز از جمله مسائل تاثیرگذار بر رویکرد جدید غرب در قبال ایران است. به رغم رکود بى سابقه اقتصادى که بر جهان حاکم است و بحرانى که هنوز گریبان آمریکا و اروپا را رها نکرده است، قیمت نفت روندى صعودى طى مى کند و پس از یک دوره کاهش قیمت، اکنون موسسه تحقیقات انرژى برن اشتاین پیش بینى کرده است که افزایش تقاضا و کاهش عرضه نفت از سوى کشورهاى تولید کننده، قیمت نفت را تا اوایل سال 2011 به بیش از 100 دلار افزایش خواهد داد. با توجه به تاثیر قابل توجه ایران و متحدان استراتژیکش ـ نظیر ونزوئلا- بر بازار نفت، غربىها چارهاى جز کنار آمدن تاکتیکى با دولت ایران ـ ولو اینکه در راس آن احمدى نژاد باشد ـ ندارند. مضافاً اینکه در شرایط کنونى اقتصاد جهانى، تحریم ایران به عنوان یک ابزار تنبیهى عملاً کاربرد خود را تا حدود زیادى از دست داده و تعاملات اقتصادى گسترده ایران با کشورهایى همچون چین و روسیه که عضو گروه 1+5 مىباشند بیانگر ناکارآمدى ابزار تحریم براى مواجهه با این کشور از طریق فشار است.
باید منتظر بود تا پس از ارزیابى نامه غربى ها به تهران که جانمایه آن در دستور کار قرار گرفتن "مذاکره بزرگ " درباره خطوط کلانى چون مسائل خاورمیانه، موضوع هسته اى ایران، تروریسم، روابط اقتصادى، حقوق بشر و. . . است، پاسخ تهران چه خواهد بود.
نوشته شده توسط
کوشا
88/5/24:: 9:15 عصر
|
() نظر