روزنامه وطن امروز نوشت: آیا تریبون صداوسیما بهترین مکان برای «شفافسازی» ابهامات مطرح شده از سوی احمدینژاد نسبت به مسائل مالی وابستگان هاشمی نبود؟
به گزارش رجانیوز، در این مطلب آمده است:دقیقاً 70 شبانه روز از شبی که احمدینژاد مقابل میرحسین موسوی در برنامه مناظره انتخاباتی قرار گرفت میگذرد. شبی که احمدینژاد در برابر دیدگان 70?میلیون بیننده تلویزیونی با سوالی از چرایی و چگونگی فعالیت فرزندان هاشمی رفسنجانی، سوالات فراوانی را در اذهان افکار عمومی پدیدار کرد.
چند ساعتی از برگزاری این مناظره و سوال کلیدی احمدینژاد از دارایی فرزندان هاشمی رفسنجانی نگذشته بود که فرزندان و خویشاوندان و طرفداران سیاسی و رسانهای هاشمی وارد میدان شدند.
فرزندان هاشمی که از این سخنان احمدینژاد بشدت عصبانی شده بودند با تدارک مصاحبههای پیدرپی، احمدینژاد را تهدید کردند که از او به دستگاه قضا شکایت خواهند کرد.
در آن سوی قضیه، اطرافیان و نزدیکان محمود احمدینژاد نیز در مقابل ادعاها و طرح شکایت از وی، ساکت نشستند و اعلام کردند که از شکایت هاشمی و فرزندانش به دادگاه جهت شفاف شدن مسائل استقبال میکنند. مردمی هم که هر روز از جلوی دکههای روزنامهفروشی رد میشدند و سخنان دوطرف را میدیدند با اشتیاق این موضوع را پیگیری میکردند که سرانجام آن سخنان در مناظره زنده تلویزیونی و این طرح شکایت چه خواهد شد و از همدیگر این سوال را میپرسیدند که آیا واقعا این دادگاه با طرح شکایت خانواده هاشمی از احمدینژاد، برگزار خواهد شد؟! دادگاهی که میتوانست از مناظره هم جذابتر و دیدنیتر باشد. اما هر روز که میگذشت از شدت و حدت سخنان خاندان هاشمی نسبت به ادعای احمدینژاد کاسته میشد. مردمی که روزنامهها را میخریدند، آن را از اول تا آخر با کنجکاوی خاصی زیر و رو میکردند تا شاید خبری از روز برگزاری دادگاه شکایت هاشمی از احمدینژاد پیدا کنند اما خبری نبود که نبود! اتفاقات و حوادث پس از انتخابات و آشوبهای خیابانی، غباری بود که روی برگزاری این «دادگاه تاریخی» سایه افکند و تا حدودی آن را به محاق فراموشی در رسانهها و تریبونها برد. افکار عمومی از خود میپرسیدند، آیا بخشی از این اتفاقات و آشوبها برای به «فراموشی سپردن» همین «دادگاه تاریخی» تدارک دیده شده بود؟!
این بیخبری از سرانجام شکایت و تشکیل دادگاه هفتهها ادامه داشت تا خبر رسید، هاشمی رفسنجانی قرار است سکوت یک ماهه خود را بشکند و به نماز جمعه بیاید. هاشمی خطبهها را آغاز کرد؛ پیشنهاد مناظره تلویزیونی برای شفاف شدن «تردیدهای انتخاباتی» داد، اعلام کرد همه(!) بازداشت شدگان را آزاد کنید و... اما از هر دری سخن گفت جز سرانجام شکایت خاندان خود از احمدینژاد!
آیا این تریبون بهترین مکان برای «شفافسازی» ابهامات مطرح شده از سوی احمدینژاد نسبت به مسائل مالی وابستگان هاشمی نبود، آیا هاشمی نمیتوانست پیشنهادهایی هم برای رفع این «تردیدها» به مردم و نخبگان کشور ارائه دهد؟ آیا هاشمی نمیتوانست با طرح مجدد شکایت خود از احمدینژاد از دستگاه قضا بخواهد هرچه زودتر و در یک دادگاه علنی و به طور زنده همانند مناظرههای تلویزیونی، 70 میلیون ایرانی ببینند کدام طرف برای ادعای خود «سند» در دست دارد؟ آیا خانواده هاشمی اصولاً شکایتی رسمی و کتبی از احمدینژاد نزد دستگاه قضا انجام دادهاند؟ و ...
آیا جز با برگزاری دادگاهی علنی و زنده که افکار عمومی بدون واسطه جزئیات مسائل را بشنوند و ببینند، «تردیدهایشان» نسبت به «مسائل مطرح شده در آن مناظره» برطرف میشود.
اگر خانواده هاشمی مدعیاند از سوی احمدینژاد مورد «تهمت و اتهام» قرار گرفتهاند، چرا هیچ اقدام «حقوقی و قضایی» برای رفع این «اتهام» نمیکنند؟ آیا تاخیر در برگزاری این «دادگاه» تردیدهای جدیدی ایجاد نمیکند؟ و ... این روزها که غبار فتنه فروکش کرده است مردم باز از خود میپرسند واقعا «چرا هاشمی از احمدینژاد شکایت نمیکند؟
کلمات کلیدی: