سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا خرد را نزد کسى به ودیعت ننهاد ، جز که روزى او را بدان نجات داد . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
وحید ارجمند
  
  
انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران در موعد مقرر برگزار شد و روال برگزاری آن مطابق قانون و بر طریق برگزاری انتخابات گذشته بود. نتیجه انتخابات نیز همانند دوره‌های گذشته اعلام شد.
آقای میرحسین موسوی با 13 میلیون رأی حائز رتبه دوم شد و نتوانست اعتماد اکثریت مردم ایران را برای ریاست جمهوری به دست آورد. تفاوت رأی 11میلیونی احمدی‌نژاد با موسوی که طی یک مشارکت بی‌سابقه مردمی شکل گرفت نشان داد اعتقاد مردم به احمدی‌نژاد بسیار بیشتر از موسوی است. اگرچه موسوی رقابتی تنگاتنگ با احمدی‌نژاد در پایتخت داشت اما در مجموع رقابت را در کل کشور به محمود احمدی‌نژاد؛ آن هم با فاصله فراوان واگذار کرد اما کاندیدایی که شاه‌بیت تبلیغات انتخاباتی او تمکین از قانون و جلوگیری از قانون‌گریزی بود، فقط به بهانه تقلب، آشوبی به راه انداخته که کسی گمان نمی‌برد وی همان کاندیدای قبل از انتخابات است. ماجرا در عین سادگی غیرقابل هضم است. کاندیدای بازنده حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات نیست. برای اثبات ادعای خود هم هیچ برهان و دلیل قانع‌کننده‌ای ندارد و جالب اینکه بتازگی با انتشار چند شماره‌ تلفن خواستار گزارشات مردم از مشاهدات خود از نحوه برگزاری انتخابات شده است. از سوی دیگر به‌رغم مساعدت فراقانونی وزارت کشور و شورای نگهبان به عنوان ملجأ قانونی رسیدگی‌کننده به تخلفات و شکایات انتخاباتی، کوچک‌ترین اعتنایی به این مراکز نکرده و صریحاً از بی‌اعتباری وزارت کشور و «شورای نگهبان» سخن می‌گوید، همان « شورای نگهبان» ی که اگر موسوی را تایید صلاحیت نمی‌کرد، وی اکنون در جایگاه اعلام شکایت هم نبود!
این رفتار دور از انتظار موسوی هرچند از یک سو موجبات اعتراضات شخصیت‌های نظام و انتقادات مردم را برانگیخته اما اقدام وی به صدور بیانیه‌های آشوب‌آفرین روزهای اخیر، یکی از بی‌سابقه‌ترین قانون‌گریزی‌های گستاخانه تاریخ انقلاب را نمودار ساخته است. کاندیدایی که بازنده واضح انتخابات شده و هیچ دلیلی برای اثبات عدم شکست خود ندارد، این روزها با صدور بیانیه‌های گمراه‌کننده به‌رغم تحمیل هزینه‌های بی‌سابقه به نظام و کشور، صدمات جبران‌ناپذیر مالی و معنوی را نیز به جامعه وارد و از سوی دیگر «پوشش»ی را برای آشوبگران و اقدامات ضدامنیتی سرویس‌های جاسوسی بیگانه فراهم کرده است.
گناه شهروندان تهرانی چیست که در روزهای اخیر به‌خاطر توهمات یا توطئه یک کاندیدا مجبور به مشاهده یک وضعیت بغرنج در خیابان‌های محل سکونت خود هستند. خسارات وارد شده به مردم بی‌گناه در حوادث اخیر و از همه مهم‌تر خسارت خانواده‌های داغدار این حوادث را آیا کسی به جز عامل اصلی اغتشاشات و آشوب‌ها باید پاسخگو باشد؟
به خون غلتیدن فرزندان این مرز و بوم آیا چیزی جز نتیجه آشوب‌طلبی‌های موسوی است؟
براستی در کدامین مرحله از وقایع اخیر، باید حق را به موسوی داد؟ کدامین ادله وی قابلیت پذیرش دارد؟ چه حقی از وی که خود را نخست‌وزیر امام(ره) معرفی می‌کند اما این روزها بازیچه عناصر معاند انقلاب خمینی کبیر است؛ زایل شده که شایسته اینگونه آشوب‌طلبی وی است؟
به میرحسین موسوی چه ظلمی روا داشته شده که در قبال آن، اینک برخی خانواده‌های ایرانی باید در سوگ فرزندان و عزیزان خود بنشینند؟
از منظری دیگر چه مجازاتی در قبال جور و ستم موسوی به مردم در روزهای اخیر قابل پیش‌بینی است؟
عدم التزام به قانون، توهین به نهادهای قانونی و شخصیت‌ها و مقامات عالیرتبه، آشوب‌طلبی، اقدام در راستای اهداف دشمنان ملت، عامل کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان و... چه مجازاتی را به دنبال دارد؟ مجازات این جرائم به کنار،‌مجازات گمراه کردن مردم و نیز بی‌اعتمادی به میراث خمینی کبیر(ره) توسط موسوی چیست
  
   
  

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/5:: 9:44 عصر     |     () نظر