خود پسندیدن آدمى ، یکى از حسودان خرد اوست . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

وحید یامین‌پور

نماز جمعه هفته‌ی گذشته تهران با حضور حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی برگزار شد. جمع کثیری از امت حزب الله که در چند هفته‌ی اخیر در اوج کدورت از وی به سر می بردند، به نیت تجلی بیرونی حضور متدینین در برابر کسانی که غالباً مسیر نمازجمعه را هم بلد نبودند (نماز اولی‌ها) خود را به صفوف نمازجمعه رساندند و البته همان‌طور که پیش بینی می شد، این حضور معنادار امت حزب الله از طرف هاشمی رفسنجانی تلقی دیگری پیدا کرد!

در متن و حاشیه‌ی نماز جمعه دیروز نکات فراوانی نهفته است که قابل بررسی است و البته تاریخ این سخنرانی را به عنوان یکی دیگر از اسناد جریان های معنادار نظام جمهوی اسلامی، حفظ خواهد کرد و بار دیگر هاشمی رفسنجانی را به عنوان "نماد تغییر مواضع" معرفی خواهد کرد. با این وجود، در مورد برخی از اظهارات هاشمی رفسنجانی نکاتی به ذهن می رسد که می تواند مبنای استیضاح او در برابر اذهان مردم قرار گیرد:

1.جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما طی درخواستی عجیب خواستار آزادی زندایان شدید. البته زندانی بودن هیچ‌کس با هر دلیلی اتفاق شایسته و مطلوبی نیست ولی اینکه این مطالبه از طرف شما طرح می شود، جای تعجب دارد. هنوز از خفقان سیاسی دوران ریاست جمهوری شما آنقدر فاصله نگرقته ایم که برخورد طرفدارانتان را با منتقدین از یاد ببریم. ایفای نقش پدر مهربان از طرف شما برای زندانیان چندان باورپذیر نیست. رفتار خشونت بار برخی حامیان شما در دوران سازندگی بود که قلم های هار اصلاح طلبان را به جانتان انداخت و از شما عالیجناب سرخ پوش و خاکستری درست کرد. اکنون در بطن ماجراهای خونباری که غالباً طرفداران شما (حامیان موسوی) درست کرده اند، خواستار آزادی زندانیان شده اید! جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما نماد تغییر مواضع اید.

2.گفته بودید باید با خانواده ها و کسانی که از آشوب ها لطمه دیده اند، همدردی کنیم و آنها را به نظام برگردانیم! جناب آقای هاشمی رفسنجانی! آنهایی را که شما از آنها نام بردید، با نظام مشکلی ندارند. شاید اطلاع ندارید که غالب لطمه دیدگان از بسیجیان و مردم عادی‌اند که به‌خاطر دفاع از امنیت خود و همشهری‌هایشان با چماق آشوب طلبی طرفداران شما (حامیان موسوی) مکدر و دل خسته شده اند. اینان نه با نظام مشکلی دارند و نه با رهبری. شاید بهترین راه تسلای آنها، عذرخواهی شما از آنان باشد.

3.جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شاید یکی از شگفت آورترین سخنان شما در نماز جمعه، تأکیدتان بر آزادی روزنامه ها و رسانه ها بود. من به عنوان یک روزنامه نگار می دانم که این دلسوزی طنزگونه‌ی شما چه حالت بهت آوری برای روزنامه نگاران به‌دنبال داشت.

جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما می توانید نام 3 روزنامه را بیاورید که در دوران ریاست جمهوری‌اتان با فراغ بال به نقد دولت مشغول بوده اند؟! 2 روزنامه؟! یک روزنامه؟! عجیب است، امروز در دورانی که بیش از 20 روزنامه با بودجه‌ی دولت و با خط سیاسی شما، چماق تهمت و تخریب را بر سر همان دولت گرفته‌اند، سخن از آزادی رسانه ها می زنید! برخی رسانه های امروز ایران حتی در تحریک به آشوب و هرج و مرج و در دروغ پردازی و کج نمایی حقایق، پیش خودشان هم رسوا شده اند و اکنون شما مدافع حقوق آنها شده اید! جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما نماد تغییر مواضع‌اید.

4.جناب آقای هاشمی رفسنجانی! در نمازجمعه از کسانی که بذر تردید را در دل‌های مردم کاشتند، گلایه کردید و گفتید اینان همه چیز را تلخ و سیاه کردند. کاملاً موافقم. اما از شما می پرسم که چه کسانی چنین کردند؟ چه کسی فقط پس از 5 روز از سخنان متقن و شفاف مقام معظم رهبری در روز آغازین سال 88 در مشهد مقدس، بر خلاف تأکید صریح ایشان بر سلامت انتخابات، بذر تردید را در دل مردم کاشت؟ گروهک مشکوک صیانت از حقوق مردم در منزل و در محضر چه کسی تشکیل جلسه داد؟ چه کسی 2 روز مانده به انتخابات در نامه ای به مقام معظم رهبری، همه‌ی تلاش ها را برای ایجاد آرامش متانت عمومی به باد داد و بار دیگر صراحتاً به تردیدها دامن زد؟ همسر مکرمه‌ی چه کسی در صبح روز انتخابات هنگام رأی دادن در جماران در اظهارنظری عجیب ابراز داشت که من به موسوی رأی می دهم و اگر او انتخاب نشود، پس حتماً تقلب صورت گرفته است؟! فرزندان چه کسی در متن آشوب های خیابانی و هنگام تحریک مردم به اغتشاش بازداشت شدند؟ چه کسی تلاش کرد تا برخی از علما و مراجع عظام تقلید را از اظهارنظرهای اطمینان بخش باز دارد؟ و...

5.جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما نماد تغییر مواضع‌اید. حتی اگر در دیدارهای 2 نفره‌ی شما با امام عظیم‌الشأنمان که کسی جز شما آنجا نبود، ایشان هیچ نکته ای راجع به نقش و جایگاه ولایت مطلقه‌ی فقیه به شما نفرموده باشند، ولی تمام اسناد تاریخی و بیانات آینده نگرانه‌اشان دلالت می کند که ایشان عمود خیمه‌ی وحدت ملی و آرامش و امنیت عمومی را ولایت و رهبری می دانند. عجیب است که شما در سراسر سخنرانی طولانی‌اتان هیچ‌گاه به این نقش و جایگاه اشاره ای نکردید. آیا آن خبرگان و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که شما را در تهیه‌ی پیشنهاداتتان یاری کردند، نگفتند که تنها راه بازگرداندن یقین و آرامش و رفع فتنه‌ها، التزام به ولایت فقیه است؟! عجیب است که شما از همه‌ی ظرفیت ها برای رفع اختلاف نام می برید ولی بر اصل ماجرا چشم می پوشید! مگر امام راحلمان -که شما بسیار سعی در ابراز تعلق به ایشان دارید-، نفرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؟ مگر ولایت مطلقه را ادامه‌ی ولایت انبیاء و ائمه‌ی طاهرین ندانستند؟ مگر بنابر نظر ایشان، مشروعیت احکام قانونی به حضور و تنفیذ ولایت مطلقه‌ی فقیه نیست؟

6.اگر استیضاح ادامه یابد، از قالب یک یادداشت رسانه ای خارج خواهد شد. فقط یک نکته می ماند. آنجا که روایت مربوط به زیارت حضرت رسول(ص) از اهل قبور را گفتید، هنگامی که حضرت از نزدیکی مرگ سخن می گفت، من هم مانند شما بغض کردم و گریستم.

7.در درس جامعه شناسی سیاسی، اغلب وقتی از چرخش های شما در عرصه سیاست صحبت به میان آید، از عبارت هاشمی اول، هاشمی دوم، هاشمی سوم و... استفاده می کنم. شما نماد تغییر مواضع در نظام جمهوری اسلامی هستید. البته این تعبیری مودبانه و سیاسی برای شماست. چراکه در ادبیات دینی، این مفهوم تعبیری مخاطره آمیز دارد که از به‌کاربردنش پرهیز می کنم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/29:: 8:36 عصر     |     () نظر