سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سالمند از اینکه نزد جوان بنشیند و از او دانش آموزد، خجالت نکشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

ما برای ماندن در این دنیا پای در آن نگذاشتیم پس نباید به چیزی که دائمی نیست دل بست

 

 

هوالمحبوب

یکی از اشتباهات استراتژیک اصلاحطلبان سرمایه گذاری وحمایت از شخصیتهایی بود که در میان مردم هیچ جایگاهی بر خلاف تبلیغات جهت دار با پشتوانه سرمایه داران و پولهای از جیب ملت رفته نداشتند.شخصیتهایی که در عمر مسئولیت خویش بجز برهه ای زمان که هنوز مزه دنیاطلبی زیر زبانهایشان مزه نکرده بود در بقیه دوران مسئولیتشان آنچنان عملکرد غیر الهی داشتند که موجب ریزش بسیاری از یاران انقلاب و دوری گرفتن بسیاری از مردم در مقاطعی خاص از انقلاب بواسطه  مشاهده عملکرد این افراد در حوزه مسئولیتیشان و یا ارتباطات غیراخلاقی و یا فساد اقتصادی خود و فرزندانشان و نحوه برخورد ارباب مابانه آنها با مردم شد.

انقلاب اسلامی از برکات آن سقوط سرمایه داران زالو صفتی بود که بواسطه ارتباطات با خاندان پهلوی جان ومال و ناموس مردم را در اختیار گرفته بودند قصه هزار فامیل یکی از دلایل سقوط دیکتاتوری محمد رضا شاه مخلوع ایران بود و باور مردم این بود که انقلاب اسلامی با اندیشه تابناک امام راحل (ره) به سمت برپایی حکومتی عدالتخواهانه و استقرار حکومتی مردمی که محور و اساسش مدیریت مستضعفین خواهد بود پیش می رود جملات امام همه و همه موید این اعتقاد مردمی بود زمانیکه امام خمینی آن پیر سفر کرده انقلاب فرمود:

من طبقه شما را، گودنشینان را از آن کاخ نشینها بالاتر میدانم. اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند ....... یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد بلکه مقایسه یک موی شما با آنها نباید صحیح باشد، شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروههایی که در سرتاسر کشور این انقلاب را به ثمر رساندند همان زن و مرد محروم و همانهایی که مستضعف هستند و کاخ نشینها آنها را استضعاف میکنند و اینها ثابت کردند که کاخ نشینها هستند که ضعیفند و پوسیده‌اند و برای این امت هیچ کاری نکرده‌اند و نخواهند کرد.

امام انقلاب را انقلاب مستضعفین می دانست و بر اساس همین اعتقاد بود که به شدت با مرفهین بی درد در جامعه سر ستیز داشت و آنها را مروج اسلام آمریکایی می دانست و بواسطه همین اعتقاد بود که امروز شهید رجایی در ذهن مردم تبدیل به الگوی دولتی انقلابی و مردمی شده است ، بر همین اساس است ، مرفهین بی دردی که روح انقلاب را درک نکرده بودند بعد از رسیدن به قدرت با دور شدن از امام و آموزه های اصیل انقلاب به سمتی رفتند که امام احساس خطر کردند و فریادها زدند  و اولین زنگ خطر را نیز بر گوش روحانیت معظم نواختند و فرمودند : باید مواظب باشید که هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند.
یا در جایی دیگر امام (ره) فریاد برآوردند اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید برای اینکه مردم می گویند ببینید آنوقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم فاصله گرفتند
امام عزیز ما از ژرفای تاریخ و برای همیشه با الگو گرفتن از امامان  معصوم(ع)  رهروان انقلاب را هدایت می کند و در این میان گروهی که اتفاقا از هر کس و از هر جناحی بیشتر مدعی همراهی و پیروی از امام را داشتند از آموزه های انقلابی که امام خمینی (ره) ترسیم کرده بود دور شدند و  آنچنان اسیر قدرت و رفاه و دنیا شدند که وقتی جانشین برحق امام (ره) بر مسند ولایت فقیه تکیه زد و فرمان بر عزل یکی از همان قدرتطلبان مدعی پیروی از امام خمینی (ره) یعنی کروبی داد تاریخ جنگ جمل و کینه مال اندوزان با علی (ع) تکرار شد و دستور عزل کروبی  از بنیاد شهید با حرف و حدیثهایی زیادی همراه شد  و ریشه کینه نسبت به ولی فقیه زمان از همینجا اوج گرفت شیخ کروبی که مدعی پیروی از امامی بود که  روحانیت را به زی طلبگی دعوت کرده بود اما اینک  آلوده و متهم در جرایم رانت خواری و استفاده از بیت المال در تبلیغات انتخاباتی مجلس ، فساد اقتصادی و اخلاقی و... شده بود  سخت از رهبر فرزانه انقلاب آزرده گردید امروز کروبی دیگر آن روحانی انقلابی که برای پیروزی انقلاب زندانهای  قرون وسطایی شاه را تحمل کرده بود نبود .

وی در زمان مسئولیتش در بنیاد شهید  همسر کم سوادش را به ریاست بزرگترین گروه پزشکی بنیادشهید منصوب کرد و  جالب اینکه آنقدر خودشیفته بود که عکسهای تمام قدش را  بر دیوار همه مراکز بنیاد شهید کنار عکس امام خمینی (ره) نصب کرده بود  حتی بعد از عزل کروبی از ریاست بنیاد شهید در همه مراکز درمانی بنیاد شهید تا زمان استمرار مسئولیت فاطمه کروبی با همه اعتراض خانواده شهدا به این امر ادامه داشت! کروبی که ادعای خدمتگزاری خانواده های شهدا را داشت در بنیاد شهید  تبدیل به ستمکاری بی رحم شده بود زندانهای بنیاد شهید بی هیچ کنترلی شلاق و زندان را نثار همسران و فرزندان  بقول وی متخلف و ... می کرد در شهرکهای بنیاد شهید دیکتاتورمابانه مسئولینی را گمارده بود که نمونه اش در شهرک فجر بنیاد شهید، فغان خانواده ها را در آورده بود،  بدون هیچ عذر و بهانه ای خانه های متعلق به خانواده های معظم شهید را به نماینده های  شکست خورده اش در انتخابات مجلس که از یارانش بود پیش کش کرده بود (نمونه آن در شهرک 26 دستگاه گلبرگ تهرانپارس) بدون اینکه نسبتی با خانواده شهیدی داشته باشند،  بی عدالتی در تقسیم امکانات در بنیاد شهید و آن کسانی که به طرق مختلف با وی مرتبط می شدند بصورت یک روال عادی در آمده بود و قصه بی عدالتیهای او  رنج نامه های نوشته شده ای است که در تاریخ بنیاد شهید ثبت شده است  عملکرد او در بنیاد شهید بجز مدت کوتاه اوایل مسئولیت جز درد و رنج برای خانواده ای شهید سودی دیگری نداشت قصه کتکاریهای متعدد آزاده هایی که بعد از آزادی از اسارت صدامیان با خیانت در امانت او مواجهه شده بودند هنوز ورد زبان بسیاری از خانواده های شهدا و آزاده های محترم است  عملکرد قلدرمابانه و خودخواهانه اش در همه زمانهای مسئولیتی اش خودنمایی می کند و حمایت از شهرام جزایری و دریافت مبلغ سیصد میلیون تومان بصورت رسمی که خودش تایید کرده و پانصد میلیون تومان بصورت غیر رسمی تنها یک نمونه افشاء شده از علت حمایت وی از سرمایه داران و زالوصفتانی هست که با مکیدن و بیچاره کردن هزاران خانواده ایرانی به ثروتهای افسانه ای رسیده اند .... صدهها خیانت و جنایت که در این متن نمی گنجد.

کروبی، فرزندانش و فامیلش و .... قصه تلخ تکرار شده هزار فامیل از دوران ستم شاهی  است یعنی خاندان کروبی یکی از آن هزار فامیلی شناخته شده اند  که بعد از انقلاب به مرور با احساس اینکه قدرت و مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی ارث پدرانشان هست رشد کردند و سعی کردند با استفاده از ارتباطات گسترده و نون قرض دادن به یکدیگر در اکثر مناصب قدرت سیاسی و اقتصادی جاپایی باز کنند و اتفاقا در بسیاری موارد موفق هم بوده اند و متاسفانه  یکی از دلایل بریده شدن بسیاری از دوستداران انقلاب از انقلاب و بی تفاوت شدن  بسیاری دیگر دیدن عملکرد و روش زندگی کروبی و دیگرانی بوده است که بعد از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اهداف انقلاب را فراموش کرده بودند  و در این میان تنها حضور رهبر پاک و با صداقت انقلاب و زندگی ساده ایشان و نوع مدیریت وی بر فرزندانش که به هیچ وجه اجازه حضور آنها را در مساند قدرت و یا تجارت ندادند و پیمودن  خالصانه راه و خط امام بصورت عملی و استقامت فوق العاده بر حفظ آموزه ها و اهداف اصلی انقلاب و یاران باوفایش  باعث زنده نگه داشتن عشق مردم به  انقلاب و روحانیت معظم شده است واگرنه کسانی که تنها در شعار مدعی پیروی از امام راحل بودند بزرگترین خیانتها را در حق آرمانهای امام روا داشتند،

چگونه مردم می توانستند باور کنند کسانی که خود در کاخها زندگی می کنند و فرزندانشان حیاط خلوت خانه هایشان کشورهای اروپایی شده است و شرکتهای بزرگ اقتصادی را با استفاده از نفوذ پدرانشان و رانت اقتصادی برپاکرده اند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند ! چگونه مردم باور می کردند کسانی که فرزندانشان با مردم چون رعیتها برخورد می کنند و خودشان چون قیم با مردم صحبت می کنند و خود را پدر خوانده ملت می دانند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند . قصه کروبی و تعدادی دیگر از آقایان که آنچنان در لذتهای دنیایی غرق شدند قصه تکرار شده تاریخ اسلام است قصه طلحه و زبیر که بنده اعتقاد دارم اینها انگشت کوچک طلحه و زبیر هم در دیانت و اعتقاد به اسلام نمی شوند که نمونه آن این است که بعد از  اینکه حضرت علی (ع) آخرین صحبتش را با آنها می کند زبیر راهش را با جنگ طلبان ضد عدالت جدا می کند و راهی بیابان می شود و نهایتا بدست یک نیروی خودسر کشته می شود ، و امام معصوم ما ,علی(ع) کشنده وی را به اتش جهنم بشارت می دهد اما اینها لیاقت همردیف شدن با آنها را هم ندارند و من ناچارا اینجا مقایسه شکلی با آنها کردم.
اما نتیجه دور شدن این آقایان از آموزه های امام و لقمه های حرامی که به فرزندانشان داده اند این شده است که امروز فرزندان شان در پناه کشورهای غربی که دشمن قسم خورده این ملت شمرده می شوند همدوش با دشمن ترین دشمنان این ملت نقشه مبارزه با ملت ایران را می کشند   امروز آقایانی که آن روزها  امام نهیب بر سرشان می کشید که غرق در دنیا نشوید غرق در گناه نشوید غرق در رفاه و بی بندوباری نشوید و  یک گوششان در بود و گوش دیگرشان دروازه و حرفهای امام را عمل نمی کردند و نکردند  و غرق در فساد و بی بندوباری و قدرت طلبی و رانت خواری و حمایت از کلاهبرداران شدند و به این باور رسیده بودند که می توانند با دروغ و ریا و با دم از زدن از امام (ره)  ، همیشه بر خر مراد سوار باشند و  باور کرده بودند قدرت در ایران برای آنها ارث پدرانشان هست که به فرزنداشان هم خواهد رسید و تلخ ترین قسمت این متن آنجاست که مدعیان دیروز بزرگترین انقلابی ایران یعنی امام خمینی (ره) مورد حمایت بزرگترین دشمنان امام یعنی منافقین خلق واقع شده اند و این نیست مگر لقمه های حرامی که دانسته  هم خود خورده اند هم به فرزندانشان خورانده اند تا جائیکه امروز دست در دست دشمنان این کشور سودای نابودی انقلاب اسلامی را کرده اند که نتیجه آن این شده است که  چهره هایشان  تبدیل به منفورترین چهره ها در ذهن مردم خداجو و با بصیرت ایران شده است.
علیرضا حسینی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/12/6:: 7:24 عصر     |     () نظر