آقای صادق کوشکی که به دلایل نامعلومی! در طی سالهای اخیر علاقه زیادی به حمله علیه رئیسجمهور و دولت نشان داده و پس از چند سال جوسازی و سیاهنمایی علیه قوه قضائیه در ستون ثابتی که در هفتهنامه یالثارات داشت، ناگهان نگران فضاسازی علیه این قوه شده و در نقش وکیل مدافع آن، به روزنامه ایران و کاوه اشتهاردی بهدلیل اعتراض به حکم عجیب صادره علیه او هجمه کرد.
نکته جالب اینکه ستون ثابت "همولایتی" و "قوه قضائیه در اغما" به قلم کوشکی در هفته نامه "یا لثارات الحسین" هر هفته بهعنوان توپخانه علیه قوای سهگانه و قوانین جاری کشور عمل میکرد.
یادداشت کوشکی که در سایت الف متعلق به آقای احمد توکلی منتشر شد، مورد استقبال رسانههای متمایل به جریان فتنه نیز قرار گرفت.محمد حسین زاده از نویسندگان رجانیوز به یادداشت کوشکی پاسخ داد و آن را برای سایت الف ارسال کرد که بهدلیل امتناع گردانندگان این سایت از درج پاسخ، رجانیوز، آن را منتشر میکند.
1- کاوه اشتهاردی چند روزی است که به شش ماه حبس و ده ضربه شلاق محکوم شده است. من به این که ایشان آیا خطا کار هستند یا نه کاری ندارم! بلکه انتقاداتی که این روزها از قوه قضاییه می شود دلیلی دیگر دارد. کسی با قانون مخالفت نکرده است! کسی نگفته است که کاوه را زندانی نکنید و یا بخاطر اینکه فرزند شهید است شلاق نزنید! نه، در جمهوری اسلامی اگر فردی فرزند شهید هم باشد ولی مجرم، باید مجازات شود! اصلا پدر کاوه اشتهاردی رفته شهید شده است که همین اتفاق بیافتد! و این تبعیضات از جامعه رخت برکند!
2- تمام حرف ما جای دیگری است! می گوییم اگر سارقی به خانه ای شبانه دستبرد زد و صاحبخانه متوجه شد و با دزد مذکور دست به یقه شد و چند سیلی هم حواله دزد محترم کرد، اولویت محاکمه با کدام است ؟ درست است اول صاحبخانه را محاکمه کنند و بعد اگر شد و یا نشد، دزد را محاکمه کنند؟ مگر نه این است که جرم دوم بهخاطر جرم اول اتفاق افتاده است! اگر دزد محترم، دزدی نمی فرمودند، صاحبخانه مادر مرده هم کاری به کار او نداشت!
3- بچه های انقلاب بیشتر از همه پایبند به قانون جمهوری اسلامی هستند، مگر می شود کسی که حاضر است جانش را برای حفظ این انقلاب بدهد، در مقابل حکم قانون آن ایستادگی کند و بگوید قانون را قبول ندارد! اما اگر دادگاهی طلبه سیرجانی را به حبس محکوم کند، اعتراضمان را می کنیم، نقدمان را می کنیم و اگر موثر هم نبود، سرمان را بالا می گیریم و بهخاطر همان سخن حضرت امام، با افتخار حکم را قبول می کنیم! آیا طلبه سیرجانی زمانی که مورد اتهام قرار گرفت، به لندن فرار کرد؟ آیا حسین شریعتمداری بهخاطر دادگاهی شدن لسانجلس نشین شد؟ آیا مدیر مسئول روزنامه جوان بخاطر محاکمه اش رفت با بی بی سی مصاحبه کرد و به جمهوری اسلامی فحش داد؟ آیا مدیرمسئول سایت رجانیوز که تاکنون بارها در دادسرا و دادگاه برای پاسخگویی به اتهاماتش حاضر شده، برای یک بار حاضر شده، آب به آسیاب دشمن بریزد؟ همین کاوه اشتهاردی زمانی که حزب منحله مشارکت می خواست به بهانهی حکم او به تخریب قوه قضاییه بپردازد، مگر موضع شفاف و صریح نگرفت؟ مگر نمی توانست مانند خواص چند پهلو، موضعی بگیرد که هم خدا را داشته باشد و هم خرما را! نه همهی نیروهای انقلاب نقدشان را به قوه قضاییه جمهوری اسلامی می کنند و تا لحظه اجرای حکم اعتراضشان را می گویند ولی از زیر اجرای حکم به دامان ناپاک دشمن فرار نمی کنند!
4- فرق ما با موسوی این است که او قانون را زیر پا می گذارد و ما روی سر. فرق ما با او این است که بعد از گذشت یک سال از فتنه گری موسوی و کروبی، بچه های حزب الله محاکمه می شوند به جرم روشنگری!
ترسمان این است که فردا روزی دادگاهی برپا شود و آقای موسوی و کروبی و خاتمی و آقای لندن نشین! از شهید حسین کبیری بهخاطر جلوگیری از آشوبگری فتنه گران در خیابان های تهران شکایت کنند و حکم محکومیت شهید کبیری و شهدای بسیج فتنه 88 هم صادر شود!
5- جوان انقلابی هیچ وقت قوه قضاییه را تخریب نمی کند! که قوه مجریه و مقننه را هم. ولی نقد چرا! ولایتمداری یعنی در عرصه عمل تمکین کنیم. اگر رهبر انقلاب فرمودند رعایت مقررات نظام جمهوری اسلامی واجب است و تخلف از آن حرام است، می گوییم سمعا و طاعتا! اما آیا موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی شامل این گفته آقا نمی شوند؟ این گفته آقا فقط برای بچه حزب اللهیها ست؟ هیچ کس در مقابل قانون جر زنی نکرده است آقایان! ما می گوییم بعد از اینکه موسوی و کروبی و خاتمی و مهدی هاشمی را محاکمه کردید، گردن نیروهای انقلاب از مو باریکتر! شلاق جمهوری اسلامی هم، برای ما شرف می آورد. شلاق جمهوری اسلامی از لندن نشینی و بیبیسی پرستی با ارزشتر است! ما شیعیان همان امامی هستیم که وقتی دست یکی از محببینش را که جرمی مرتکب شده بود، قطع کرد با افتخار به همه می گفت که دستم را بهترین انسان روی زمین قطع کرده است. اگر ولی ما بگوید سکوت کنیم، سکوت می کنیم و اگر بگوید جان بدهیم، جان می دهیم.
6- امروز که بعضی فریاد بر می آورند که نباید قوه قضاییه تخریب شود، جای سئوال دارد در این چند سال که قوه مجریه و رئیس آن، با همدلی خارج نشینان و داخل نشینان وابستهشان تخریب میشد، چرا سکوت کردند؟ معترضین به حکم کاوه اشتهاردی اگر فردا روزی دستگاه قضا بخواهد معاون اول رییس جمهور را محاکمه کند، اولین حامیان قوه قضاییه هستند، اینکه چه حکمی در میآید و آیا معاون اول مجرم هست یا نیست مهم نیست، مهم این است که در جمهوری اسلامی هیچ کس مصونیت ندارد که جرمی بکند و کسی با او کاری نداشته باشد!
7- نکتهی آخر هم اینکه امثال اشتهاری از خون پدرشان برای فرار از محاکمهی خود، سنگر نساخته اند، بلکه بیرقی علم کرده اند که بگویند روزی فرزندان روح الله رفتند و خون خود را نثار انقلاب کردند تا با سرخی خونشان هر کس را که می خواهد جلوی این انقلاب بایستد، رسوا کنند. کسانی امروز خون شهدا را پایمال کرده اند که بعد از یکسال فتنه گری، در لندن نشسته اند و برای ضربه زدن به این نظام نقشه می کشند و از محاکمه فرزندان انقلابی روح الله در پوست خود نمی گنجند!
متن کامل یادداشت آقای کوشکی در سایت الف:
1. این جمله حضرت امام تاریخ مصرف ندارد! "تو غلط میکنی که قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد!" حرمت قانون نظام جمهوری اسلامی آنچنان است که اگر کسی در برابر آن بایستد خسران دنیا و آخرت را نصیب خود ساخته است! خواه ابوالحسن بنیصدر باشد، خواه مهدی کروبی و خواه میرحسین موسوی و خواه هر آدمخوشسابقه دیگر!
2. بر اساس فتوای حضرت امام و مقام معظم رهبری رعایت مقررات نظام جمهوری اسلامی واجب است و تخلف از آن حرام است و موجب ضمان نیز می گردد!
3. شلوغکاری رسانهای اخیر در خصوص اعلام حکم مدیر مسوول روزنامه دولتی ایران خواسته یا ناخواسته مصداق بارز "جر زنی" در برابر قانون است! مدیر مسوول روزنامه ایران در دادگاه مطبوعات محکوم شده و در عوض پیمودن مسیرهای قانونی جهت اعتراض به حکم دست به جنجال رسانهای میزند! راستی فرق میان این جوان عزیز و میرحسین موسوی در این موضوع خاص چیست؟ مگر نه این که موسوی هم به جای تمکین در برابر قانون شیوه "جر زنی" در برابر قانون را در پیش گرفت؟
4. به نظر برخی دوستان یک بام و دو هوا در جمهوری اسلامی هم صادق است؟ اگر ایستادن در برابر قانون غلط است برای همه است و اگر مجاز است برای همه است! بعید است که مدیر مسوول ایران فراموش کرده باشد که سال گذشته چند بار درخواست تمکین به قانون را برای موسوی و حامیانش مطرح کرده است!
5. از سوی دیگر دوستان روزنامه ایران آنچنان به مقوله تخریب و تضعیف و سیاهنمایی حساسند که اگر کسی اسب رییس دفتر رییسجمهور را یابو خطاب کند فریاد تخریب و تضعیفشان گوش فلک را کَر خواهد کرد! آیا این دوستان معتقدند که تخریب و تضعیف سایر قوای مملکت (مثلا قوه قضاییه) خالی از اشکال و بلکه لازم است که همه توان خود را برای تخریب و تضعیف آن بسیج کردهاند؟ آیا این همه سیاهنمایی درباره عملکرد قوهقضاییه ربطی به اراده این قوه مبنی بر بهرهگیری تخلفات برخی دانهدرشتهای مقیم دولت ندارند؟
6. در نهایت که این باعث افتخار نظام است که در مملکت اسلامی، فردی که با اتهامات مالی و سیاسی فراوان از چنگ عدالت گریخته است، و حتی جرئت دفاع از خود را نیز ندارد، باز هم برای احقاق حقش به دامن همین عدالتخانه بر می گردد. چرا این نقطه مثبت انقلاب را تبدیل به نقطه سیاه می کنید؟
7. اگر تخریب و تضعیف و سیاهنمایی و دستگاههای نظام جمهوری اسلامی ناپسند است (که هست!) تفاوتی میان این دو دستگاهها وجود ندارد! بعید است آقایان جنجال کننده یادشان باشد و شنیده باشند که مقام عظمای ولایت تضعیف مجلس ششم را حرام دانسته بودند! آیا قوه قضاییه فعلی از مجلس ششم بیحرمتتر است که دوستان با استفاده از امکانات بیتالمال کمر به تخریب و تضعیف آن بستهاند؟
8. ولایت پذیری و تن به قانون جمهوری اسلامی دادن ادعا نیست! بلکه در رفتار عملی افراد متجلی میشود! اگر دوستان عزیز مدعی ولایت پذیری نمیدانند بدانند که الان زمان ثابت کردن ادعایشان است! و البته سرنوشت مردودیهای این آزمون را هم در همین یک سال اخیر به چشم دیدهاند و دیدهایم!
9. امیدواریم، مدیر مسوول روزنامه دولتی و حامیان ایشان فراموش نکنند که تخلف از قوانین جمهوری اسلامی حرام است! و امیدواریم در این آزمون سربلند بیرون بیایند!
و خواهش میکنیم که پشت خون پدران بزرگوارشان نیز سنگر نگیرند! راستی عاقبت فرزند متخلف شهید بهشتی چه شد؟
کلمات کلیدی: