حج که میشود مدینه را رنگ برمیدارد، مخصوصا صبحگاه هنگام برپایی نماز جماعت که رنگها به سپیدی مسجدالنبی (ص) و بینالحرمین مینشینند. مدینه در حج و عمره مصداق آیه خداست که فرمود: «و شما را از تیرههای مختلف آفریدیم.»
به مدینه منوره، زیارت در مدینه رسم خاصی دارد، باید به آن پایبند بود، وگرنه از همان هم بینصیب میمانیم. انتظار و سکوت در این شهر رسم است، حاجی باید تحمل داشته باشد، فرقی نمیکند برای زیارت مسجد رسول الله (ص) و روضهاش یا برای بقیع.
بقیع را باید آرام زیارت کرد، حتی از دور. این قانون برای همه است، ایرانی و غیر ندارد؛ اما چون بیشتر ایرانیها گروهی و با کاروان به قبرستان وارد میشوند، تذکرها برای آنها بیشتر است، برای اینکه پرچم و تابلوی نشان کاروانشان را بالا نگه ندارند، با صدای بلند نوحه نخوانند، گریه نکنند و آرام ذکر بگویند.
پشت پنجرههای مشبک بقیع، غریبانهترین نجواها و آرامترین ذکرها را میتوان شنید، بهخصوص در نوبت زیارت بانوان که همچنان محدودند و سهمشان از زیارت بهشت بقیع، فقط دقایقی ایستادن پشت پنجرههای فولادی است.
بقیع تابلوی توقف ممنوع ندارد؛ ولی ایستادن طولانی مقابل آن از هر جای دیگر این شهر ممنوعتر است. بقیع هم قانون خاص خود را دارد، قانونی که ماموران، آن را نوشته و ننوشته، آنطور که دستور گرفتهاند و گاه خود میخواهند، اجرا میکنند.
هرچند این دستورها و محدودیتهای ماموران سعودی که هرسال بیشتر و سختتر هم میشود، سبب نمیشود زائران از زیارت بقیع دست بکشند.
حاجی این رسمها و دستورها را تحمل میکند، آداب زیارت را آرام بهجا میآورد تا این فرصت گرانبها را که شاید دیگر نصیبش نشود، از دست ندهد. او قصد قربت کرده است، پس باید از پشت همین درهای بسته بهشت مدینةالنبی خود را آماده کند تا اذن دخول به خانه خدا را بیابد و ادب زیارت کردن معبود را فراگیرد.
کلمات کلیدی: