انالله و انا الیه راجعون
ملت نجیب اما کمی تا قسمتی عجیب ایران
این آخرین بیانیه من است و از این پس با زبان دیگری، شاید انگلیسی با شما سخن بگویم. به من پیغام دادهاند که فتیله را بکش پایین و کوتاه بیا اما نچ، من آن رگم که بگیرد هیچکس جلودارم نیست. من از حق شما مردم بگذرم، از حق منافقین، چاقوکشها و گروهبان قندلی نمیگذرم. من به نشانه اعتراض و وفاداری به آرای شما در مراسم افتتاحیه جام جهانی 2010 در آفریقایجنوبی که در ورزشگاه المپیک ژوهانسبورگ برگزار میشود شرکت میکنم ولی پشتم را میکنم به مراسم. این اثرش بیشتر است.
ای ملت ایران
من به این بازداشتها و بازداشتهایی که مجددا قرار است بشود و بازداشتهایی که قبلا شده و حتی بازداشتهایی که نشده کلا اعتراض دارم. از نظر من همه حق دارند به قصد تشویش اذهان عمومی یا به هر قصد و نیت دیگری نشر اکاذیب کنند. اینها که هیچ، من حتی به بازداشت قاتل دوچرخهسوار، خفاش شب، پلنگ روز، ببرهای تامیل، گوسفندهای مدرسه آلپ، شهلا جاهد و شهرام جزایری اعتراض دارم.
آهای ملت شریف
من به نشانه این اعتراض قصد داشتم یا یک حزب تشکیل دهم یا یک تیم فوتبال. حزب را بیخیال شدم و از آنجا که این روزها هر کس از خانهاش قهر میکند یک تیم در لیگ برتر درست میکند، من هم قصد دارم یک تیم درست کنم. اغلب هم از بازیکنان مسالهدار و مغایر با منشور اخلاقی استفاده میکنم. با کاپلو مذاکراتی کردهام که اگر درباره رقم قرارداد به توافق برسیم، پیوستن فابیو کاپلو به تیم قطعی است. البته مشکل دیگری که در راه این قرارداد وجود دارد، این است که کاپلو میخواهد از همان ایتالیا و با استفاده از اینترنت، تیم را کُچ کند. کاپلو در انتخاب دستیارانش مختار است و ما به او در این باره اختیار تام دادهایم.
ظاهرا کاپلو میخواهد از مجتبی محرمی و عابدزاده استفاده کند. ما بنا داریم اگر کاپلو به ایران نیامد خودمان به نزد کاپلو برویم و اگر شد به جای لیگ برتر در «سری A» بازی کنیم که این نیازمند تخصیص منابع لازم است. بازی در«سری A» و مسابقه با حریفانی مثل آثمیلان، یوونتوس، آ.اس.رم، کالیاری، اینترمیلان و اون ترمینال ما را مجبور میکند که در فصل یارگیری، با دقت بیشتری عمل کنیم. ما بنا داریم مسی را از بارسلونا، رائول را از رئال، از چلسی دروگبا، از یوونتوس دلپیرو، از میلان اینزاگی، نیکبخت واحدی را از تراکتورسازی، امیرشیخ جونی و اکاتا از کوثر لرستان، کاکرو از تیم میوا و ایشی را از تیم شاهین به استخدام دربیاوریم. سعی میکنیم تیم را با هزینه بخش خصوصی ببندیم و اسپانسر تیم هم شهرام جزایری است.
البته با این وضعیت فوتبال، کسی که با پول شخصی به تیمداری روی میآورد، مغز […] خورده است ولی خب! یک عده عاشق سرمایهگذاری در ورزش هستند و دوست دارند با توسعه ورزش قهرمانی، پرچم ایران را در آن بالابالاها به اهتزاز درآورند. شما ببینید، جوانی که میآید در استادیوم فوتبال نگاه میکند، دست به خیلی از خلافها مثل کشیدن شیشه، شکستن شیشه و پرت کردن شیشه نوشابه، دلستر و ایستک با طعمهای مختلف میزند و با خالی کردن هیجان خود در ورزشگاه، از نظر روانی، تخلیه میشود. در اینجا جا دارد خاطرنشان کنم که ما بنا داریم با همکاری بخش خصوصی، سازمان تربیت بدنی و حزب اعتماد ملی نخستین ورزشگاه 300 هزار نفری (به تعداد آرای کروبی) را در محلی به وسعت چند هکتار تاسیس کنیم. ما یک هدف کوتاهمدت داریم، یک هدف میانمدت، یک هدف درازمدت و یک هدف خیلی درازمدت. قهرمانی در «سریA» هدف کوتاهمدت ماست. ما بنا داریم با خریدن داور، جرزنی، شعبدهبازی و جادوگری به این مهم برسیم.
هدف میانمدت ما آزادی بازداشتشدگان اخیر و هدف درازمدت ما فتح قله اورست است. هدف خیلی درازمدت ما هم رفتن به جام جهانی و دفاع از آبروی فوتبال ایران است. ما به رسیدن به این اهداف فکر میکنیم و این کار را با وجود حمایتهای شما مردم که سرمایههای اصلی ورزش ما هستید، بعید نمیدانیم. ما حساب عده معدودی تماشاگرنما را از حساب تماشاگران خوب و فهیممان جدا میکنیم و البته از زحمات نیروهای نظامی و انتظامی، صداوسیما، نودال، امپکس، اورژانس، آمبولانس، تدارکات و اون یاروها که برانکارد را حمل میکنند، تشکر میکنیم و اگر اسم کسی از قلم افتاد یا اسم کسی را فراموش کردیم بیاوریم یا اسم طرف یادمان بود اما دلمان نخواست که از وی تشکر کنیم یا هر چی، خلاصه در جوانی پاک بودن شتری است که در خانه هر کسی میشود روزی گلستان غم مخور.
منبع:وطن امروز
کلمات کلیدی: