سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

شیخ بذله گو و مهندس معمار در کنار یک سفره هفت سین در حال گفتگو با یکدیگر هستند.

شیخ بذله گو : عرض کنم خدمت شما که تعطیلات بد نیست یک حال و هوایی عوض کنیم، مهندس!

مهندس معمار : من از خونم بیرون نمیرم

شیخ بذله گو گفت : نکنه ترسیدی کلک؟

مهندس معمار : نه اصلا ، من یک فرد انقلابی هستم

شیخ بذله گو : شمال، لب ساحل بد نیست، کیفی داره ها

مهندس معمار: دلت باز کتک می خواد

شیخ بذله گو : نه! نقشه ای به ذهنم رسید

مهندس معمار: چه نقشه ای ؟ مثل بحث خلیج عربی نشه هالو

شیخ بذله گو : به من میگی هالو ، برو چیز چیزتو جمع کن ...!

مهندس معمار: الان جای این حرف ها نیست، بگو نقشه ات چیه؟

شیخ بذله گو : وضعیت کنار ساحلو که تا حالا دیدی؟

مهندس معمار : خب ، آره خیلی هم بد نیست!

شیخ بذله گو :سناریو تجاوز حسابی میگیره،نه؟

مهندس معمار : آره میگره،چرا به فکر خودم نرسیده بود هالو

شیخ بذله گو : آخه تو مغزت فقط چیزه!

مهندس معمار : ولی یکی باید داوطلب برای قبول تجاوز بشه

شیخ بذله گو : ایندفعه تو یا یکی از نزدیکانت باید برای جنبش هزینه بده

مهندس معمار : بیخود، چون تجربه شما تو این موارد بیشتره!

شیخ بذله گو : نه دیگه خیلی تابلو شده ، افکار عمومی که هالو که نیستند!

مهندس معمار : یکی از هوادارها اینکارو بکنه

شیخ بذله گو : همه که توکلی نیستند که روسری سرشون کنند

مهندس معمار : پس بی خیال بشیم!

شیخ بذله گو : نه ،اصلا خودم جور میکنم

مهندس معمار : چه جوری هالو!

شیخ بذله گو : بس کن چیز به چیز شده

مهندس معمار : معذرت میخوام ، دست خودم نیست،عصبی شدم

شیخ بذله گو : خواهش میکنم چیز جان

مهندس معمار : خب چه جوری می خوای این سناریو رو اجرا کنی؟

شیخ بذله گو : سناریو تجاوز دو ماهی قرمز چطوره؟

مهندس معمار : منظور؟، حرف مفت میزنی ، از کجا ثابت کنیم؟

شیخ بذله گو : عکس میگیرم یواشکی،کف کردی ؟ دیدی حالا خودت هالو هستی

مهندس معمار: واقعا هالو هستی

شیخ بذله گو : چه چطور؟

مهندس معمار : چون هالو هستی

شیخ بذله گو : دیگه باهات صحبت نمی کنم

مهندس معمار: به درک هالو....!!!

شیخ بذله گو : من که گفتم یواشکی؟

مهندس معمار :نه این غیر اخلاقیه هالو

شیخ بذله گو : چیز به چیز شده برای من حرف از اخلاق نزن ، جلوی قاضی و ملق بازی ؟!!! درضمن اینقدر نگو به من هالو، اذیت میشم

مهندس معمار : من میگم بی خیال بشیم،حوصله دردسر داری

شیخ بذله گو : مگه نگفتی امسال باید استقامت داشت

مهندس معمار : البته، ولی من با قایق کوچک تو ، تو چاه نمیرم!

شیخ بذله گو : بیانیه منو مسخره میکنی؟

مهندس معمار : واقعا به نظر خودت بیانیه هات خنده دار و مسخره نیست

شیخ بذله گو : معلومه که نه، برو ببین بیانیه های من بیشتر تو فرنگ تیتر یک میشه یا تو چیز چیز!

مهندس معمار : برو هالو، فکر کردی من نمی فهم که تو واقعا آرات از آرای باطله هم کمتر بوده

شیخ بذله گو : خودم هم می فهمم، حالا خیت شدی چیز جان!

مهندس معمار : واقعا خودت می فهمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌، پس چرا اینقدر شلوغ میکنی؟

شیخ بذله گو : من هم یکی مثل تو بدون حتی یک دلیل‌‌!

مهندس معمار : ولی من واقعا معتقدم تقلب شده هالو

شیخ بذله گو : اگه راست میگی بگو جون ننه جونت!

مهندس معمار : چرا پای خانواده رو وسط میکشی

شیخ بذله گو : دیدی دروغ می گفتی

مهندس معمار : اصلا دلم می خواد‌‌‌‌‌‌، به تو چه

شیخ بذله گو : پس من سگ زرد و توهم برادرم شغال هستی!درسته؟

مهندس معمار : شاید! ، میگم چیز جدید منو حال کردی؟ بیانیه جدیدو میگم

شیخ بذله گو : تکه ایرانی های خارج از کشورت خیلی تاریخی بود!

مهندس معمار: منظورت چیه شیخ؟

شیخ بذله گو : کلک! غیر مستقیم اظهار تشکر از خارج نشینان ضد انقلاب اهم از منافقین و سلطنت طلبها، کمونیست ها ، سکولارها و...

مهندس معمار : پس تو هم منظورمو فهمیدی هالو

شیخ بذله گو : واقعا بی ادبی، ادب مرد به از دولت اوست اینه فلان فلان شده

مهندس معمار : خب شغال هم برادر سگ زرده دیگه هالو، هاهاهاهاهاها!!!!!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/1/12:: 12:33 عصر     |     () نظر