از اونجاییکه آدم نشدم ، هنوزم میگم در« انتخابات تقلب شد، اما من دولت احمدی نژاد رو به خاطر این که رهبر حکمش رو تنفیذ کرده، قبول میکنم» و کردم اما این وسط از وقتی مرجعیت یوسف مالید بیچاره شده یه مار زخمی . هی به من میگه تکذبیه بده .. نمی دونم چه خاکی تو سرم بریزم به ریشم میخندن بابا ...
ببخشید یوسف جون زنگ میزنن الساعه میرسم خدمتتون ( یوسف کو ؟ کجا رفت ؟ چه توهمی!! )
کروبی : به به !!! سام بیلی بلیک گردن کلفت !!! پارسال دوست امسال آشنا ... خوبی رقیب . این طرفا ؟؟
موسوی : بیا بشین کارت دارم . یه فکری به سرم زده . اعدام های دهه 60 که یادت هست ؟ ( منافقینو میگم ) طرفدارانمون هم یادشون هست . رسانه های بیگانه هم یادشون هست .. اعدام های اخیرم که داری می بینی چی بهتر از اینکه برای نجات خودمون رو بستر این اعدام ها موج سواری کنیم . موافقی ؟؟؟؟ تو نمیری نقشه مون میگیره . بالاخره اونهاییکه اعدام شدن از مردم خداجوی بودن مثل منو تو ... وقتی بهت میگم سیاست بچه بازیه نگو نه !
پشتمون گرمه به ارتباطات خاتمی . خیالت نباشه ! تا بی بی سی رو داریم غم نداریم .
خاتمی :
رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ ...
پروردگارا مرا از در راستی و درستی وارد کن و از در راستی و درستی خارج ساز (سوره اسراء آیه 80 )
خاتمی : شیخ ساده دل من ، یه بار دیگه به میرحسین اعتماد کن . به مرگ خودت( تاکید میکنم به مرگ خودت) ضرر نمیکنی میگی نه نگاه کن !!
کروبی : باشه فقط به خاطر !
کلمات کلیدی: