کلمات کلیدی:
هوالمحبوب
املاک خانواده هاشمی رفسنجانی در دبی
یاسررفسنجانی سهامدار اصلی هتل "دوسیت" دبی (Dusit Thani Dubai) است که یکی از لوکس ترین هتل های دبی به شمار می رود. این هتل گران ترین و مجهزترین هتل دبی شناخته می شود و همواره پراز مشتریان ثروتمند اروپائی، آمریکائی و عرب است.
یاسر رفسنجانی همچنین سهامدار عمده ویلاهای سواحل "جمیره" است که ازگران ترین ویلاها در دبی به شمار می رود و عمدتا در اختیار اروپائی ها و آمریکائی هاست. این ویلاها برای کارشناسان و تجار دبی ساخته شده و هرکس آنها را بخرد از دولت دبی ویزای اقامت دائم دریافت می کند. قیمت هر ویلا از ??? هزار دلار به بالاست. برخی از ویلاهای این مجموعه بیش از دو میلیون دلار ارزش دارد. جمع ثروت یاسر هاشمی در هتل دوسیت و ویلاهای سواحل جمیره دویست میلیون دلار برآورد می شود. که به پول ایران می شود صدوشصت میلیارد تومان در آینده راجع به املاک خانواده رفسنجانی در بخش نفت و ساختمان صحبت خواهیم کرد.
کلمات کلیدی:
ما برای ماندن در این دنیا پای در آن نگذاشتیم پس نباید به چیزی که دائمی نیست دل بست
هوالمحبوب یکی از اشتباهات استراتژیک اصلاحطلبان سرمایه گذاری وحمایت از شخصیتهایی بود که در میان مردم هیچ جایگاهی بر خلاف تبلیغات جهت دار با پشتوانه سرمایه داران و پولهای از جیب ملت رفته نداشتند.شخصیتهایی که در عمر مسئولیت خویش بجز برهه ای زمان که هنوز مزه دنیاطلبی زیر زبانهایشان مزه نکرده بود در بقیه دوران مسئولیتشان آنچنان عملکرد غیر الهی داشتند که موجب ریزش بسیاری از یاران انقلاب و دوری گرفتن بسیاری از مردم در مقاطعی خاص از انقلاب بواسطه مشاهده عملکرد این افراد در حوزه مسئولیتیشان و یا ارتباطات غیراخلاقی و یا فساد اقتصادی خود و فرزندانشان و نحوه برخورد ارباب مابانه آنها با مردم شد. انقلاب اسلامی از برکات آن سقوط سرمایه داران زالو صفتی بود که بواسطه ارتباطات با خاندان پهلوی جان ومال و ناموس مردم را در اختیار گرفته بودند قصه هزار فامیل یکی از دلایل سقوط دیکتاتوری محمد رضا شاه مخلوع ایران بود و باور مردم این بود که انقلاب اسلامی با اندیشه تابناک امام راحل (ره) به سمت برپایی حکومتی عدالتخواهانه و استقرار حکومتی مردمی که محور و اساسش مدیریت مستضعفین خواهد بود پیش می رود جملات امام همه و همه موید این اعتقاد مردمی بود زمانیکه امام خمینی آن پیر سفر کرده انقلاب فرمود: من طبقه شما را، گودنشینان را از آن کاخ نشینها بالاتر میدانم. اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند ....... یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد بلکه مقایسه یک موی شما با آنها نباید صحیح باشد، شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروههایی که در سرتاسر کشور این انقلاب را به ثمر رساندند همان زن و مرد محروم و همانهایی که مستضعف هستند و کاخ نشینها آنها را استضعاف میکنند و اینها ثابت کردند که کاخ نشینها هستند که ضعیفند و پوسیدهاند و برای این امت هیچ کاری نکردهاند و نخواهند کرد.امام انقلاب را انقلاب مستضعفین می دانست و بر اساس همین اعتقاد بود که به شدت با مرفهین بی درد در جامعه سر ستیز داشت و آنها را مروج اسلام آمریکایی می دانست و بواسطه همین اعتقاد بود که امروز شهید رجایی در ذهن مردم تبدیل به الگوی دولتی انقلابی و مردمی شده است ، بر همین اساس است ، مرفهین بی دردی که روح انقلاب را درک نکرده بودند بعد از رسیدن به قدرت با دور شدن از امام و آموزه های اصیل انقلاب به سمتی رفتند که امام احساس خطر کردند و فریادها زدند و اولین زنگ خطر را نیز بر گوش روحانیت معظم نواختند و فرمودند : باید مواظب باشید که هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند.
یا در جایی دیگر امام (ره) فریاد برآوردند اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید برای اینکه مردم می گویند ببینید آنوقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم فاصله گرفتند
امام عزیز ما از ژرفای تاریخ و برای همیشه با الگو گرفتن از امامان معصوم(ع) رهروان انقلاب را هدایت می کند و در این میان گروهی که اتفاقا از هر کس و از هر جناحی بیشتر مدعی همراهی و پیروی از امام را داشتند از آموزه های انقلابی که امام خمینی (ره) ترسیم کرده بود دور شدند و آنچنان اسیر قدرت و رفاه و دنیا شدند که وقتی جانشین برحق امام (ره) بر مسند ولایت فقیه تکیه زد و فرمان بر عزل یکی از همان قدرتطلبان مدعی پیروی از امام خمینی (ره) یعنی کروبی داد تاریخ جنگ جمل و کینه مال اندوزان با علی (ع) تکرار شد و دستور عزل کروبی از بنیاد شهید با حرف و حدیثهایی زیادی همراه شد و ریشه کینه نسبت به ولی فقیه زمان از همینجا اوج گرفت شیخ کروبی که مدعی پیروی از امامی بود که روحانیت را به زی طلبگی دعوت کرده بود اما اینک آلوده و متهم در جرایم رانت خواری و استفاده از بیت المال در تبلیغات انتخاباتی مجلس ، فساد اقتصادی و اخلاقی و... شده بود سخت از رهبر فرزانه انقلاب آزرده گردید امروز کروبی دیگر آن روحانی انقلابی که برای پیروزی انقلاب زندانهای قرون وسطایی شاه را تحمل کرده بود نبود .
وی در زمان مسئولیتش در بنیاد شهید همسر کم سوادش را به ریاست بزرگترین گروه پزشکی بنیادشهید منصوب کرد و جالب اینکه آنقدر خودشیفته بود که عکسهای تمام قدش را بر دیوار همه مراکز بنیاد شهید کنار عکس امام خمینی (ره) نصب کرده بود حتی بعد از عزل کروبی از ریاست بنیاد شهید در همه مراکز درمانی بنیاد شهید تا زمان استمرار مسئولیت فاطمه کروبی با همه اعتراض خانواده شهدا به این امر ادامه داشت! کروبی که ادعای خدمتگزاری خانواده های شهدا را داشت در بنیاد شهید تبدیل به ستمکاری بی رحم شده بود زندانهای بنیاد شهید بی هیچ کنترلی شلاق و زندان را نثار همسران و فرزندان بقول وی متخلف و ... می کرد در شهرکهای بنیاد شهید دیکتاتورمابانه مسئولینی را گمارده بود که نمونه اش در شهرک فجر بنیاد شهید، فغان خانواده ها را در آورده بود، بدون هیچ عذر و بهانه ای خانه های متعلق به خانواده های معظم شهید را به نماینده های شکست خورده اش در انتخابات مجلس که از یارانش بود پیش کش کرده بود (نمونه آن در شهرک 26 دستگاه گلبرگ تهرانپارس) بدون اینکه نسبتی با خانواده شهیدی داشته باشند، بی عدالتی در تقسیم امکانات در بنیاد شهید و آن کسانی که به طرق مختلف با وی مرتبط می شدند بصورت یک روال عادی در آمده بود و قصه بی عدالتیهای او رنج نامه های نوشته شده ای است که در تاریخ بنیاد شهید ثبت شده است عملکرد او در بنیاد شهید بجز مدت کوتاه اوایل مسئولیت جز درد و رنج برای خانواده ای شهید سودی دیگری نداشت قصه کتکاریهای متعدد آزاده هایی که بعد از آزادی از اسارت صدامیان با خیانت در امانت او مواجهه شده بودند هنوز ورد زبان بسیاری از خانواده های شهدا و آزاده های محترم است عملکرد قلدرمابانه و خودخواهانه اش در همه زمانهای مسئولیتی اش خودنمایی می کند و حمایت از شهرام جزایری و دریافت مبلغ سیصد میلیون تومان بصورت رسمی که خودش تایید کرده و پانصد میلیون تومان بصورت غیر رسمی تنها یک نمونه افشاء شده از علت حمایت وی از سرمایه داران و زالوصفتانی هست که با مکیدن و بیچاره کردن هزاران خانواده ایرانی به ثروتهای افسانه ای رسیده اند .... صدهها خیانت و جنایت که در این متن نمی گنجد.
کروبی، فرزندانش و فامیلش و .... قصه تلخ تکرار شده هزار فامیل از دوران ستم شاهی است یعنی خاندان کروبی یکی از آن هزار فامیلی شناخته شده اند که بعد از انقلاب به مرور با احساس اینکه قدرت و مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی ارث پدرانشان هست رشد کردند و سعی کردند با استفاده از ارتباطات گسترده و نون قرض دادن به یکدیگر در اکثر مناصب قدرت سیاسی و اقتصادی جاپایی باز کنند و اتفاقا در بسیاری موارد موفق هم بوده اند و متاسفانه یکی از دلایل بریده شدن بسیاری از دوستداران انقلاب از انقلاب و بی تفاوت شدن بسیاری دیگر دیدن عملکرد و روش زندگی کروبی و دیگرانی بوده است که بعد از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اهداف انقلاب را فراموش کرده بودند و در این میان تنها حضور رهبر پاک و با صداقت انقلاب و زندگی ساده ایشان و نوع مدیریت وی بر فرزندانش که به هیچ وجه اجازه حضور آنها را در مساند قدرت و یا تجارت ندادند و پیمودن خالصانه راه و خط امام بصورت عملی و استقامت فوق العاده بر حفظ آموزه ها و اهداف اصلی انقلاب و یاران باوفایش باعث زنده نگه داشتن عشق مردم به انقلاب و روحانیت معظم شده است واگرنه کسانی که تنها در شعار مدعی پیروی از امام راحل بودند بزرگترین خیانتها را در حق آرمانهای امام روا داشتند،
چگونه مردم می توانستند باور کنند کسانی که خود در کاخها زندگی می کنند و فرزندانشان حیاط خلوت خانه هایشان کشورهای اروپایی شده است و شرکتهای بزرگ اقتصادی را با استفاده از نفوذ پدرانشان و رانت اقتصادی برپاکرده اند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند ! چگونه مردم باور می کردند کسانی که فرزندانشان با مردم چون رعیتها برخورد می کنند و خودشان چون قیم با مردم صحبت می کنند و خود را پدر خوانده ملت می دانند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند . قصه کروبی و تعدادی دیگر از آقایان که آنچنان در لذتهای دنیایی غرق شدند قصه تکرار شده تاریخ اسلام است قصه طلحه و زبیر که بنده اعتقاد دارم اینها انگشت کوچک طلحه و زبیر هم در دیانت و اعتقاد به اسلام نمی شوند که نمونه آن این است که بعد از اینکه حضرت علی (ع) آخرین صحبتش را با آنها می کند زبیر راهش را با جنگ طلبان ضد عدالت جدا می کند و راهی بیابان می شود و نهایتا بدست یک نیروی خودسر کشته می شود ، و امام معصوم ما ,علی(ع) کشنده وی را به اتش جهنم بشارت می دهد اما اینها لیاقت همردیف شدن با آنها را هم ندارند و من ناچارا اینجا مقایسه شکلی با آنها کردم.
اما نتیجه دور شدن این آقایان از آموزه های امام و لقمه های حرامی که به فرزندانشان داده اند این شده است که امروز فرزندان شان در پناه کشورهای غربی که دشمن قسم خورده این ملت شمرده می شوند همدوش با دشمن ترین دشمنان این ملت نقشه مبارزه با ملت ایران را می کشند امروز آقایانی که آن روزها امام نهیب بر سرشان می کشید که غرق در دنیا نشوید غرق در گناه نشوید غرق در رفاه و بی بندوباری نشوید و یک گوششان در بود و گوش دیگرشان دروازه و حرفهای امام را عمل نمی کردند و نکردند و غرق در فساد و بی بندوباری و قدرت طلبی و رانت خواری و حمایت از کلاهبرداران شدند و به این باور رسیده بودند که می توانند با دروغ و ریا و با دم از زدن از امام (ره) ، همیشه بر خر مراد سوار باشند و باور کرده بودند قدرت در ایران برای آنها ارث پدرانشان هست که به فرزنداشان هم خواهد رسید و تلخ ترین قسمت این متن آنجاست که مدعیان دیروز بزرگترین انقلابی ایران یعنی امام خمینی (ره) مورد حمایت بزرگترین دشمنان امام یعنی منافقین خلق واقع شده اند و این نیست مگر لقمه های حرامی که دانسته هم خود خورده اند هم به فرزندانشان خورانده اند تا جائیکه امروز دست در دست دشمنان این کشور سودای نابودی انقلاب اسلامی را کرده اند که نتیجه آن این شده است که چهره هایشان تبدیل به منفورترین چهره ها در ذهن مردم خداجو و با بصیرت ایران شده است.
علیرضا حسینی
کلمات کلیدی:
امام خمینی (ره) در اعتراض به کاپیتولاسیون: اگر یک خادم امریکایى یا یک آشپز امریکایى مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پاى خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوى او را بگیرد! دادگاههاى ایران حق محاکمه ندارند! ... به حسب این رأی ننگین، اگر یک مستشار امریکایی یا یک خادم مستشار امریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحبمنصبان عالیرتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ محاکم ایران حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید.
در اخبار مربوط به آشوبگران روز اول اسفند، خبری مبنی بر دستگیری فائزه هاشمی، در حالی که با حضور غیر قانونی خود دیگران را به شعار دادن تحریک میکرد درج شد و ساعتی نگذشت که خبر آزادی او نیز منتشر گردید.
این همین واقعهای است که در گذشته نیز مکرر اتفاق افتاده است. در خبرها خواندیم:
«فائزه هاشمی، در جریان ناآرامی های 30 خرداد امسال نیز، به همراه برخی بستگانش، از جمله دو دختر خود و همسر حسین مرعشی در میان آشوبگران حضور یافت که که همگی توسط ماموران حافظ امنیت دستگیر شدند اما با وساطتهای انجام گرفته، بازداشت آنان بیش از دو روز طول نکشید.
گفته شد آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در واکنش به حضور فرزندش در آشوب روز 30 خرداد ادعا کرده است که وی برای خوردن ساندویچ در این محل حضور داشته است.
فائزه هاشمی همچنین در جریان هتک حرمت عاشورای حسینی در سال گذشته نیز در کنار عناصر ضدانقلاب، بهاییها، عوامل منافقین و سلطنتطلبها به میدان آمد و به تحریک و افزودن بر دامنه ناآرامیها پرداخت.
حضور فائزه هاشمی در تجمعهای غیرقانونی متعدد روزهای 25 خرداد، 30 خرداد، روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، روز عاشورا در سال 88 و تجمع غیرقانونی امروز به دعوت ضدانقلاب مقیم خارج در حالی است که تاکنون برخورد قضایی با وی انجام نشده است، به طوری که در جریان بازداشت 30 خرداد 88 نیز بیش از چند ساعت در بازداشت نماند.»
همسویی فائزه هاشمی با گروهکها و اشخاص ضد انقلاب و حضور او در تظاهراتهایی که از سوی آمریکا برنامهریزی و توسط منافقین، سلطنتطلبها و بهاییها به اجرا در میآید، به هیچ وجه مایه تعجب نیست، بازداشت او در حین ارتکاب جرم، مانند بازداشت سایر آشوبگران نیز نه تنها عجیب نیست، بلکه بسیار دیر هنگام به نظر میرسد، اما «عجیب و تأسفآور» آزادی فوری او پس از هر بازداشتی است!
بدیهی است که نسبت به سایر معاندین، ضد انقلابها، منافقین و بهائیهایی که به امر صهیونیسم بینالملل و اربابان امریکایی به خیابانها ریخته تا برای رسانههای غربی خوراک خبری در جهت ناآرام نشان دادن ایران در کنار کشورهای دیگر مانند تونس و مصر تهیه کنند، فائزه هاشمی هیچ امتیازی ندارد و هیچ تافتهی جدا بافتهای نیست، به جز این که پدرش «هاشمی رفسنجانی» است.
در واقع به صراحت میتوان اذعان نمود که این «کاپیتولاسیون هاشمی» است که موجب گستاخیها و پرروییهای اولادش، چون مهدی و فائزه در مقابل انقلاب و نظام اسلامی و مردم گردیده است.
بدیهی است مردمی که کاپیتولاسیون آمریکا را نپذیرفتند، کاپیتولاسیون هاشمی یا هر هاشمی دیگری را به نحو احسن نمیپذیرند. اگر بنا باشد که هاشمی و فرزندان و وابستگانش هر کاری که دلشان بخواهد در این مملکت بکنند، هر اهانتی که دلشان میخواهد به هر مقدسات و به هر مقام و به هر شخصیتی بنمایند، در توطئهها و آشوبها، نه تنها شرکت، بلکه حضور فعال و مدیریتی داشته باشند، به انگلیس بروند و از آن جا پیغام و پسغام بفرستند، وکیل بگیرند و در همین دادگاههای خودمان، افراد محترم را به خاطر افشاگری محاکمه و محکوم کنند ... و پس از هر بازداشتی به راحتی و بدون دلیل آزاد شوند و به مفاسد خود ادامه دهند، مردم این اهمال، تسامح و تساهل را نمیپذیرند.
مسئولین ذیربط در قوهی قضاییه نیز باید در نظر داشته باشند که مردم فهیم ما که با حضور مکرر چند ده میلیونی مواضع خود را نسبت به هر فتنه و فتنهگری اعلام و حتی آرای خود را با شعارهای «اعدام باید گردد» بیان کردند، اکنون انتظار دارند که حتی شخص هاشمی رفسنجانی که پس از این آشوبهای نیز به صراحت اعلام داشته است که مواضعاش همان مواضعی است که در خطبهی نماز جمعهاش بیان داشته نیز بازداشت، محاکمه و مجازات شود. نه این که حتی کسی جرأت نکند فرزندانش را در حین ارتکاب جرم بازداشت کند و یا به آنها «بالای چشمتان ابروست» بگوید!
مسئولین در هر رده و مقامی که هستند باید توجه داشته باشند که رهبر عزیزمان به ما آموخته است که حقوق خود را به جد از مسئولین مطالبه کنیم. پس اگر صبر و رعایتی مشاهده میکنند، از ولایتپذیری، دینداری، بصیرت و صبر مردم است، نه این که آنها را به خاطر مسئولیتشان زعمایی میدانند که میتوانند هر تصمیمی بگیرند و هر گونه که دلشان خواست عمل کنند. خیر، بلکه خدمتگزارانی بیش نیستند و باید درست و طبق قانون عمل کنند.
اگر احیاناً برخی از مسئولین با هاشمی و امثالهم خرده حسابی دارند و یا احیاناً حیا میکنند، مردم با کسی تعارف ندارند و اگر در خود توان مقابله نمیبینند، بهتر است آخرت خود را برای دنیای اینان نسوزانند و با جرأت تمام استعفا دهند.
در هر حال آن چه که مشهود و مسلم است این است که مردم میخواهند هر چه سریعتر «کاپیتولاسیون هاشمی» ملغی و برچیده شود و مجرمین نیز [به ویژه سران فتنه] در هر ردهای که هستند، بازداشت و محاکمه و مجازات شوند. و هم چنین توجه داشته باشند این مردمی که چه در زمان حضرت امام (ره) و چه اکنون، با تعبیت از رهبری، همیشه جلوتر از آنها بودند، سران داخلی فتنه را فقط موسوی و کروبی نمیشناسند.
کلمات کلیدی: