سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه دانش به کار بستن آن است . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
موج‌نامه‌نگاری‌پشت‌پرده‌سران‌فتنه‌برای‌فرار از مجازات

به رغم ظاهرسازی های پرآب و تاب، موج آشتی طلبی و تدارک راه فرار در حال تبدیل شدن به قدرتمندترین جریان پشت پرده جبهه فتنه است.

اگرچه در روزهای گذشته تا حدود زیادی از شدت و حدت اظهارنظرهای علنی سران فتنه کاسته شده ولی در پس پرده، تحرکات گسترده ای با سرعت بسیار بالا در حال انجام است تا راه برون رفتی برای فتنه گرانی که اکنون همه چیز خود را در حال از دست رفتن می بینند، باز کند.

رایزنی های پشت پرده ای که اکنون در جریان اصلاحات و با همکاری و همراهی برخی از محافل و شخصیت هایی که در ماه های گذشته نقش راهبری این جریان را برعهده داشته اند، در حال انجام است در واقع ادامه فرآیندی است که از پیش از انتخابات آغاز شد.

قبل از انتخابات برخی از سردمداران جریان فتنه از جمله محمد خاتمی مصرانه بر این عقیده بودند که حضور در جریان انتخابات دهم معامله دو سر باخت است. استدلال خاتمی در آن مقطع این بود که اصلاح طلبان اگر انتخابات را ببرند تازه باید گرفتاری های 8 سال 84-76 را دوباره تکرار کنند و اگر نبرند آن وقت برای همیشه نابود خواهند شد. خاتمی دقیقا به همین دلیل از صحنه انتخابات کنار کشید و در حالی که دوستانش- به تعبیر خودشان- تلاش می کردند همه راههای فرار را به روی او ببندند، این بار حاضر نشد شخصیت عافیت طلب خود را در بازی که می دانست عاقبت خوشی ندارد، قربانی کند.

با ورود میرحسین موسوی به صحنه انتخابات اگرچه اصلاح طلبان خیلی زود پروژه خاتمیزاسیون او را کلید زدند و در پیش بردن آن هم موفق شدند، اما از همان ابتدا تردیدهایی در برخی محافل آنها وجود داشت که آیا فردی مانند موسوی اساسا آنقدر قابل اعتماد هست که در جاده پرخطر انتخابات بتوان فرمان اتوبوس اصلاحات را به دست وی سپرد؟ اعضای سازمان مجاهدین در روزهای اول فروردین 88 با موسوی ملاقات کردند و عقیده آنها در آستانه آن ملاقات این بود که «موسوی خود دفن می شود و اصلاحات را هم با خود دفن خواهد کرد.»

اکنون گویی همان فضاست که دوباره زنده شده است. اصلاح طلبان دریافته اند که اگر فقط مختصری به گره زدن سرنوشت خود به سرنوشت موسوی ادامه دهند، شاید چنان فاجعه ای بر سر جبهه اصلاحات بیاید که دیگر برای همیشه نتوان آن را احیا کرد. خصوصا آشکار شدن اینکه اولا مردم پیوند خود را با جریان فتنه قطع کرده اند، ثانیا جریان ضدانقلابی که اکنون در حال عرض اندام است ممکن است دست به اقدامات بسیار خطرناکی بزند که سران این جریان کنترلی روی آن ندارند ولی باید هزینه هایش را بپردازند. ثالثا نظام قصد ندارد کوچکترین امتیازی به فتنه گران بدهد و رابعا فضای امنیتی فعلی امکان هرگونه فعالیت سیاسی در آینده را از اصلاح طلبان خواهد گرفت، باعث شده موجی از نقد و اعتراض درونی علیه میرحسین موسوی به راه بیفتد و سران جریان اصلاحات یکی یکی خرج خود را از او سوا کنند. حتی برخی علائم وجود دارد که نشان می دهد خود موسوی هم به این فرایند پیوسته و می خواهد به نوعی پای خود را از این ماجراها بیرون بکشد ولی سرعت او از بقیه کمتر است.

محمد خاتمی پس از انتخابات اولین فردی بود که نشانه های اعتراض در او پدیدار شد. او با این که خود جزو سردمداران اصلی فتنه بوده و نقشی مهم در برخی از اقدامات مجرمانه این جریان ایفا کرد، چند ماه پس از انتخابات و همین که دریافت نظام قدرتمندتر از آن است که بتوان از این حرکات نتیجه ای گرفت، نامه ای به سران نظام نوشت و در آن ضمن «تکذیب» تمامی رفتارها و اعمال خود به صراحت اعلام کرد خویش را بخشی از نظام می داند. خاتمی به محض انتشار بخشی از محتوای این نامه آن را تکذیب کرد ولی در همان حال هم به نهاد دریافت کننده نامه اعتراض نمود که چرا نامه خصوصی او را منتشر کرده اند در حالی که این نامه اول بار توسط پایگاه های اینترنتی نزدیک به خود وی منتشر شده بود!

نامه دوم از آن یکی از مؤسسان کمیته به اصطلاح صیانت از آراست که میرحسین موسوی به استناد ادعاهای بی اساس و پایه آنها تهمت بزرگ تقلب را به نظام وارد آورد. این فرد که با وجود ادعاهای غلاظ و شداد از دست و پا کردن چند صفحه کاغذ برای اثبات ادعاهای خود عاجز مانده بود، اکنون با نگارش نامه ای خطاب به مسئولان کشور تمام ادعاهای سابق خود را پس گرفته و تاکید کرده که نیت بدی نداشته است!

بخش دیگری از نامه نگاری ها هم حول داستان مرده حکمیت شکل گرفته است. بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی میان او و محفل پیش برنده موضوع حکمیت کاملا هماهنگ شده بود و بنابراین بود که بلافاصله پس از این بیانیه- که در آن نرمشی مختصر و بی ارزش درباره کوتاه آمدن از بحث تقلب صورت گرفته بود- موجی از نامه و بیانیه به راه بیفتد و از نظام طلب «ختم غائله» و چشم پوشی از همه آنچه که در این ماه ها گذشته بکند.

شنیده های کیهان حاکی از آن است که طراح کل این پروژه هم نامه ای آماده کرده و در آن ضمن تعدیل همه شرط های گذشته خود برای پادرمیانی و جمع کردن ماجرا اعلام آمادگی نموده است. در این نامه آخر که پیش نویسی از آن آماده شده، شرط آزادی زندانیان تعدیل شده و به جای برخی شروط دیگر هم مطالبی بسیار معتدل تر آمده است.

این همه در حالی است که مسئولان عالی رتبه نظام عقیده دارند فتنه گران اساسا در موقعیتی نیستند که برای نظام شرط بگذارند یا نظام نیازی به واسطه گری و پادرمیانی آنها داشته باشد. تحت این شرایط هرگونه بازگشت فقط در صورتی ممکن خواهد بود که خسارات وارد شده به نظام جبران شده و دروغ ها پس گرفته شده باشد و الا هیچ یک از این نامه نگاری ها که هدف همه آنها گشودن راه فراری برای فتنه گران است، هیچ حاصلی نخواهد داشت.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/27:: 1:9 عصر     |     () نظر